جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آقای رئیس‌جمهور‌! قاتلا‌ن دولت نهم را معرفی کنید


آقای رئیس‌جمهور‌! قاتلا‌ن دولت نهم را معرفی کنید
بی‌سبب است که بسیاری طاقت از کف می‌دهند و به گاه سخنان رئیس دولتی دل‌آشوبه می‌گیرند و زمین و زمان را نیز به باد نقد و اعتراض چرا که درس صبوری در میدان سیاست آموختن دشوارترین کار ممکن بود اما این سال‌ها دولت نهم به همراه یارانش بسترش را مهیا ساخت و هر بار این دولت کلا‌س درسی مهیا ساخت تا کسانی خیره به صفحه و صحنه سیاست نگاه کنند و سیره و سلوک صبوری مشق کنند.
چه آنجا که دولتی <دیگری> را به زبان تند طعنه و کنایه مورد هجمه و هجوم قرار می‌داد و چه آنجا که <خود> را با زبان ناله و گلا‌یه مورد هجمه و هجوم نشان می‌داد.در نوع نخست، شکل هجمه و هجوم به دیگری این‌گونه است که تمام دگر‌اندیشان به معنای کسانی که متفاوت با رئیس دولت نهم و کابینه‌اش می‌اندیشند، در یک سو قرار می‌گیرند و با ضرباهنگی توقف‌ناپذیر پای هر منبر و محفل رسمی و غیر‌رسمی مورد شماتت و سرزنش قرار می‌گیرند با این ادله و استدلا‌ل که <هرگز دلشان برای مردم و کشور نمی‌سوزد و جملگی آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و دستی هم در جیب بیت‌المال دارند و در تمام سال‌های مسوولیت‌شان هیچ کاری نکرده‌اند جز پذیرش ذلت و خواری و آوردن بیکاری و نداری برای مردم ایران> و هیچکس هم نمی‌داند که این جماعت چگونه در تمام این سال‌ها از مجلس و ملتی برای این همه ویرانگری رای اعتماد گرفته‌اند.
و در مدل دوم، تمام عناصر و افراد که براساس آدرس نا‌شناسی که رئیس دولت و هوادارانشان از آنها می‌دهند یک تنه کمر همت برای هجمه و هجوم به این دولت بسته‌اند و بی‌آنکه کسی بداند اینان چه کسانی هستند، به گفته اعضای دولت نهم پای هر منبر و محفل رسمی و غیر‌رسمی‌ای می‌نشینند و نمی‌گذارند این دولت کارش را بکند و مدام رئیس‌جمهور را تحت فشار قرار می‌دهند و دست از سر کابینه بر‌نمی‌دارند و جوسازی می‌کنند و جنگ روانی به راه انداخته‌اند و می‌خواهند دولت را از خدمت‌رسانی به ملتی که بار سنگین گرانی و معیشت ناهموار را به دوش می‌کشد، محروم کنند.در نوع نخست، نکته ناشفافی وجود ندارد و تقریبا روشن است که چرا دولت نهم و رئیس آن، تمامی روسای دولت‌های پیشین و کابینه‌های سابق و اسبق را هر بار مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهند و با ادبیات اغراق آمیز همواره آنها را متهم به کم‌کاری و سهل‌انگاری و اصلا‌ گاهی بی‌باری و بی‌عاری می‌کنند. غالبا سیاستمداران با اخلا‌قی‌ترین شعارها هم‌ گاهی چنین می‌کنند و تمام موفقیت‌های یک کشور که بی‌تردید حاصل یک کار دراز‌مدت است را گاهی غیر‌منصفانه به نام خود سند می‌زنند و این تنها مختص دولت احمدی‌نژاد و رئیس‌جمهور ایران نیست.
چه‌بسا جذابیت‌های تبلیغاتی در سراسر دنیا گاهی میدان قدرت را چنان تحت‌الشعاع قرار می‌دهد که کارهای بزرگ تنها به نام مسوولا‌ن وقت کشورها ثبت می‌شود و از این روی نمی‌توان همسویی ناگزیر با موج‌های دلچسب تبلیغاتی را نادیده انگاشت و تنها به رئیس‌جمهور ایران خرده گرفت که چگونه ممکن است دستیابی به موفقیت‌های بزرگ علمی گاهی تنها در همان ماه‌های اول ریاست‌جمهوری ایشان به نام کابینه دولت نهم عنوان شود و انتظار داشت که افکار عمومی بپذیرد این موفقیت هیچ ریشه‌ دیرینه‌ای ندارد و ناگهانی حاصل شده است.
اما در ماجرای دوم یعنی آنجا که دولت به جای هجمه و حمله کلا‌می به دیگران خود را در معرض هجمه و حمله نشان می‌دهد یک نکته قابل تامل نهفته است. رئیس‌جمهور و اعضای کابینه در حالت دوم هرگز با نام و نشان‌های واضح که برای افکار عمومی قابل لمس باشد سخن نمی‌گویند اما از ادبیاتی که از قضا برای ملت ایران بسیار آشنا و قابل درک است بهره می‌برند. برای شفاف شدن بیشتر این نکته به همین آخرین بخش از سخنان احمدی‌نژاد در سالروز پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می باید نگاه کرد که وقتی بنا به دعوت تمام گروه های سیاسی اعم از موافقان و منتقدان این دولت، میلیون‌ها نفر به راهپیمایی می‌آیند او چگونه و با چه انگیزه‌ای از شیوه دوم بهره می‌گیرد، یعنی در کنار شیوه نخست که معمولا‌ مرسوم فضای تبلیغاتی است شیوه دوم تنها به دلیل شناختن روحیه <‌مظلوم دوستی> ‌ملت ایران به خدمت گرفته می‌شود؛ با بیان یک جمله بسیار قوی و کلیدی که نقطه عطف به‌کار‌گیری این شیوه و برانگیختن احساسات ساده مردم است آنگاه که کسی چشم در چشم میلیون‌ها آدم دست به سوی آسمان بالا‌ می‌برد تا بگوید آی ملت! کمر به قتل دولتی که با نذر و نیاز شما مردم روی کار آمده است بسته‌اند.
این جمله با پسوند‌های کلا‌می دیگری چون عده‌ای پول و رسانه دارند و نمی‌گذارند دولت کار کند، اگر سفرهای خارجی برویم می‌گویند چرا تند صحبت کردی، اگر نرویم، می‌گویند چرا ایران منزوی شده است، اگر به شهرستان‌ها سفر کنیم می‌گویند چرا با مردم عادی صحبت می‌کنید، اگر نرویم می‌گویند کار نمی‌کنید، اگر بیمارستان و راه بسازیم، می‌گویند چرا اینکار را کرده‌اید... همراه شده است.این شیوه که دولتی خود را تحت فشار گروهی نامعلوم قرار دهد و در پس آن همدردی و دلسوزی ملتی را برای همراهی با <‌دولت مظلوم> ‌بر‌انگیزد چنان به کار آمده که گاهی رعایت نکات ساده و معمولی از سوی مجریان این مدل سیاست‌ورزی از قلم می‌افتد. به عنوان مثال در همین سخنان قطعا یک توجه ساده را می‌طلبید تا در متن سخنان آقای رئیس‌جمهور حداقل این نکته که <ما بیمارستان می‌سازیم، عده‌ای می‌گویند چرا می‌سازید>، حذف می‌شد تا حداقل افکار عمومی راحت‌تر بتواند آه‌های بر‌آمده از نهاد ریاست‌جمهوری را باور کند که قطعا با رعایت این ظرافت‌های معمول، مقصود حاصل می‌شود و ملت تا ابد هوادار دولتی است که ثابت کند چه کسانی <‌کمر همت به قتل این دولت بسته بودند.> اما نیاید روزی که واژه‌ها به واسطه تکرار در موارد غیر‌ضروری چنان اعتمادی از ملت سلب کنند که دیگر داد واقعی‌مان برای <‌قتل> واقعی را هم کسی جدی نگیرد و تنها در گوشه‌ای صبوری را برای شنیدن این شیوه سخنوری مشق کنند.
مسیح علی‌نژاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی