سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اسپری مو - Hairspray


سال تولید : ۱۹۸۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ریچل تالالی
کارگردان : جان واترز
فیلمنامه‌نویس : جان واترز
فیلمبردار : دیوید اینسلی
آهنگساز(موسیقی متن) : کنی ونس.
هنرپیشگان : سانی بونو، روت براون، دیواین، کالین فیتس پاتریک، دبی هاری، جون آن هاوریلا، ریکی لیک، آن پوئرز، مایکل سینت جرارد، شان تامپسن و کلیتن پرینس.
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه.


بالتیمور، سال 1962. «تریسی ترنبلاد» (لیک) و دوتس صمیمی‌اش، «پنی پینگلتن» (پوئرز) از طرفداران پر و پا قرص «نمایش‌کورنی کالینز»، برنامه‌ای تلویزیونی و روزانه هستند که گروهی جوان به رهبری «آمبر وان توسل» (فیتس پاتریک) و محبوبش، «لینک لارکین» (سینت جرارد)، تازه‌ترین روش‌های رقص پا را به تماشاگران یاد می‌دهند. به‌زودی از «تریسی» دعوت می‌شود به جمع مجریان آن برنامه بپیوندد. حضور او در برنامه نه تنها مورد استقبال تماشاگران قرار می‌گیرد بلکه توجه «لینک» را نیز به سوی خود جلب می‌کند و همین مسئله خشم «آمبر» را برمی‌انگیزد. در مدرسه، «تریسی» را به خاطر آرایش خاص موهایش توبیخ می‌کنند و برای تنبیه به کلاس‌های ویژه تربیتی می‌فرستند. در اینجا «لینک» و «تریسی» به هم نزدیک‌تر می‌شوند و «پنی» نیز دل‌باخته «سیوید» (پرینس)، همکلاسی سیاه‌پوست «تریسی» می‌شود. «تریسی»، «لینک» و «پنی» می‌خواهند که سیاه‌پوستان در همان برنامه تلویزیونی، نمایش اجرا کنند ولی «سیوید» و خواهرش را به خاطر رنگ پوست‌شان از شرکت در برنامه باز می‌دارند. خود «کالینز» (تامپسن)، مجری برنامه، مخالف تبعیض نژادی است ولی «آروین هاجپایل» (دیواین)، صاحب شبکه تلویزیونی، اصرار دارد که بهتر است حضور سیاه‌پوستان در تلویزیون، به همان برنامه «روز سیاه» محدود باشد. «خانم پینگلتن» که از رفتار گستاخانه «پنی» تکان خورده او را نزدیک یک روان‌شناس (واترز) می‌برد، ولی «پنی» به کمک «سیوید» فرار می‌کند. در پی جنجالی که به خاطر مسائل نژادی در یک برنامه تلویزیونی برپا شده، «تریسی» را دستگیر می‌کنند و به دارالتأدیب می‌فرستند. «آمبر» که می‌بیند رقیب اصلی‌اش از میدان خارج شده، انتظار دارد «ملکه سالِ» نمایش شود ولی با انفجاری که در درون موهای پف‌داده مادرش، «ولما» (هاری) رخ می‌دهد، آبرویش جلوی مردم می‌رود. «میبل» (براون)، مادر «سیوید»، با دست‌بند خود را به فرماندار وصل می‌کند و او را وامی‌دارد تا «تریسی» را - که به‌عنوان ملکه 1963 انتخاب شده - ببخشد. سرانجام «کورنی کالینز» اعلام می‌کند که از این پس سیاه‌پوستان نیز در کنار سفیدپوستان در برنامه‌اش شرکت نخواهند کرد.
* واترز در این ستایش نامتعارفش از حال و هوای و روحیات خاص دهه 1960، تقریباً هیچ یک از شاخص‌های آن دوره را از قلم نمی‌اندازد: از مبارزه با تبعیض نژادی گرفته (از یک نظر می‌توان اسپری مو را غریب‌ترین فیلم تاریخ سینما در این عرصه دانست. اگرچه نگرش واترز به این مضمون بیشتر معطوف تأثیرات آن به‌عنوان یکی از عرصه‌های جنبش حقوق مدنی است که در آن زمان در سراسر آمریکا و به‌ویژه شهرهائی مثل بالتیمور جلوه‌ای تام داشت، ولی با این وجود فیلم از بسیاری آثار مدعی در این زمینه، برخورد صریح‌تری با نژادگرائی دارد)، تا جنبش «بیت نیک»ها، حرکت جوانان برای بهره‌مندی از روابط آزادانه‌تر و نقش سرکوبگر جامعه سنتی در برخورد با آنان (که در وجود شخصیت‌هائی مثل مادر «پنی» یا روان‌پزشکِ دیوانه) با بازی خود واترز، تجلی یافته که گوئی «پنی» را فقط به خاطر تلاشش برای برخورداری از آزادی بیشتر، آزاد می‌دهد). از سوی دیگر، او این ادای دین را با پرهیز از نوستالژی‌زدگی عوامانه اغلب فیلم‌هائی که درباره آنها سال‌ها ساخته‌ شده‌اند (مثل بعضی آثار همشهری خود واترز، باری لوینسن)، در قالب نوعی بزرگ‌داشت اشیاء و یادگارهای آن دوران از مدل‌های موی زنانه گرفته تا شیوه‌های گوناگون رقص، لباس‌ها و دکور (که با پرداخت خاص او تا حد جلوه‌های هنر سوررآل ارتقاء می‌یابند)، و با بهره از لحنی هجوآمیز که راه را بر هرگونه احساساتی‌گرائی سطحی می‌بندد، به انجام می‌رساند. او در این دومین تجربه‌اش در عرصه بدنه سینمای آمریکا، پس از فیلم پُلی استر (1981)، مثل آن فیلم و مامان آدم‌کش (1994)، «پوچی» نحوه زندگی طبقه متوسط جامعه آمریکا را محور قرار می‌دهد و «ارزش»های آن را بی‌آنکه به ورطه شعارهای رایج فیلم‌های «انتقاد اجتماعی» بیفتد، به سخره می‌گیرد. در اسپری مو نیز، مثل دیگر آثار واترز، شاهد تلاش او (مثل دیوید کراننبرگ، در عرصه‌ای متقاوت) برای تغییر ذائقه و معیارهای زیبائی شناختی مخاطبانش هستیم. او این مهم را در اینجا از جمله با تأکید بر «آمبر» و «تریسی» (که در اینجا با بی‌اعتنائی واترز به ویژگی‌های فیزیکی بازیگران، دختر زیبارو برخلاف قاعده نقش منفی را دارد)، به انجام می‌رساند. در این راستا می‌بینیم که او در این فیلم نیز، همیشه، از «نقش‌یابی» به مثابه نوعی مؤلفه سود می‌جوید و با شیوه نامتعارف و منحصر به فردش در این زمینه، طیف متوعی از چهره‌های آشنای آثارش، از جمله دیواین تا ستاره‌های موسیقی پاپ مثل سانی بونو و دبورا هاری را در نقش‌هائی به کلی متفاوت به کار می‌گیرد. در این میان، دیواین یار دیرین واترز، که از زمان تهیه فیلم‌های هشت میلی‌متری اولیه‌اش با او همراه بوده، در این آخرین کار مشترک‌شان در نقش دوگانه زن / مردِ مادر «تریسی» و مالک نژادپرست شبکه تلویزیونی، حضور سایرین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. لیک نیز در این نخستین کار مشترکش با واترز (که بعدها با فیلم‌های بچه‌ننه، 1990 و مامان آدم‌کش تداوم یافت)، در نقش اصلی، «تریسی» دختری چاق که در عین حال از فعالان سیاسی و رقصنده‌ای ماهر است (به تعبیر خود او: «من بزرگ، بلوند و زیبا هستم»)، در قالب دیواین‌ی نوجوان، حضوری تأثیرگذار دارد.


همچنین مشاهده کنید