چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


شیدای عاشق


شیدای عاشق
اگر به کارنامه سینمایی خسرو شکیبایی و فیلم هایی که او بازی کرده نگاهی بیندازید، متوجه یک ویژگی بسیار مهم و خاص خواهید شد که اصلی ترین دلیل تمایز او با سایر بازیگران سینمای ایران است. نوعی شیدایی و عاشقی در بازی خسرو شکیبایی به چشم می خورد که او این دو صفت را با اکثر نقش هایش درآمیخته است. این شیدایی حتی در فیلم های اولیه شکیبایی مانند شکار (مجید جوانمرد) هم به چشم می خورد که البته بعدها با هامون (داریوش مهرجویی) به اوج می رسد.در طول دو دهه خسرو شکیبایی اولین انتخاب کارگردانانی بود که می خواستند یک عاشق میانسال را در فیلم خود به تصویر بکشند.شکیبایی سینما را در ۳۷ سالگی آغاز کرد و در میانسالی با «هامون» معروف و در ششمین دهه عمرش ستاره شد. نکته مهم اینکه ستاره ۵۰ ساله سینمای ایران از دل جریان روشنفکری و متفکر سینما بیرون آمده بود و این خود وجه تمایز خسرو شکیبایی با دیگر ستارگان سینمای ایران است.خسرو شکیبایی در اوج محبوبیتش در سینما، به تلویزیون رفت و به بازی در مجموعه «خانه سبز» پرداخت. این کار نه تنها از محبوبیت او نکاست، بلکه باعث افزایش علاقه مردم به او هم شد. او در هر سه دهه عمر بازیگری اش در سینما، به صورت همزمان در مجموعه ها و فیلم های تلویزیونی نیز حضور یافت. جالب اینکه شکیبایی در هر سه دهه فعالیتش در سینما موفق به دریافت جایزه شد که این مساله در نوع خودش یک رکورد کم نظیر محسوب می شود.
● دهه ۶۰؛ دوران رشد و معروفیت
بازی شکیبایی در نقش دوست یک چریک مبارز در «خط قرمز» کیمیایی به خاطر غیرقابل نمایش تشخیص داده شدن این فیلم، دیده نشد. شاید اگر فیلم کیمیایی و نقش نه چندان بلند اما موثر و تاثیرگذار شکیبایی در «خط قرمز» دیده می شد، او خیلی زودتر از سال ۶۸ و بازی در «هامون» به چهره یی شناخته شده تبدیل می شد و اصلاً ادامه مسیر او در سینما بعد از «خط قرمز» شکل دیگری به خود می گرفت. پس از «خط قرمز» شکیبایی نقش سوم فیلم دادشاه (حبیب کاوش) را در کنار سعید راد و جعفر والی بازی کرد و سپس اولین نقش اول خود را در فیلم مهجور سیدضیاءالدین دری «صاعقه» پشت سر گذاشت.دزد و نویسنده (کاظم معصومی)، رابطه (پوران درخشنده)، شکار (مجید جوانمرد) و ترن (امیر قویدل) فیلم های بعدی شکیبایی بودند که او در آنها به ترتیب نقش دو علی نصیریان، پرویز پورحسینی، پرویز پرستویی و فرامرز قریبیان را بازی کرد. این چند فیلم آن طور که باید نتوانستند چیزی از ارزش های بازیگری خسرو شکیبایی را نمایان کنند به خصوص آنکه همه این فیلم ها دوبله می شدند و فرد دیگری به جای او صحبت می کرد. البته با موفقیت چند فیلم مانند «ترن» و «شکار» در گیشه، نام بازیگری به اسم خسرو شکیبایی برای مردم تا حدودی آشنا شده بود؛ به خصوص پس از پخش مجموعه تلویزیونی «مدرس» و درخشش خیره کننده او در نقش سیدحسن مدرس در میانه دهه ۶۰. خسرو شکیبایی در سال ۶۸ و در سن ۴۵ سالگی در یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران(حتی به زعم خیلی ها بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران) یعنی «هامون» بازی کرد و یکی از ماندنی ترین شخصیت های سینمای ایران یعنی حمید هامون را به یادگار گذاشت. بازی در یک تئاتر به کارگردانی هایده حائری آن هم در فضای ناشناخته طبقه بالای تئاتر شهر و حضور مهرجویی و همسرش در یکی از شب های اجرا باعث شد تا یکی از مهم ترین اتفاقات سینمای ایران شکل بگیرد. اگر مسعود کیمیایی، شکیبایی را با دیدن یک تئاتر برای بازی در «خط قرمز» انتخاب کرده بود، مهرجویی نیز با دیدن یک نمایش از او برای بازی در «هامون» دعوت کرد. «هامون» آغازی دوباره برای شکیبایی در سینمای ایران بود. او با این فیلم وارد جریان اصلی سینمای ایران شد و آنچنان نقش را مال خود و همراه خود کرد که تا مدت ها نتوانست از آن جدا شود. شخصیت پریشان و شیدای حمید هامون که به دنبال گمشده یی می گردد، آنچنان با اقبال مواجه شد که هم برای شکیبایی سیمرغ جشنواره را به همراه آورد و هم اینکه او تا مدت ها به اسم حمید هامون شناخته می شد. سه فیلم بعدی شکیبایی تا انتهای دهه ۶۰ آثار نسبتاً قابل قبولی بودند که البته کاملاً تحت تاثیر «هامون» قرار گرفتند. شکیبایی در فیلم های عبور از غبار (پوران درخشنده)، ابلیس (احمدرضا درویش) و جست وجو در جزیره (مهدی صباغ زاده) چیزی به جز حمید هامون ارائه نمی دهد که البته شاید طبیعی هم باشد. ضمناً در اواخر این دهه مجموعه «روزی روزگاری» با بازی شکیبایی هم از تلویزیون پخش می شود که البته در بار اول پخش اش چندان مورد توجه واقع نمی شود و در بازپخش هایش در سال های بعد بسیار مورد استقبال قرار می گیرد.
● دهه ۷۰؛ دوران اوج و محبوبیت
شاید اگر «بانو»ی داریوش مهرجویی در زمان خودش نمایش داده می شد، شکیبایی خیلی زودتر از شخصیت هامون کنده می شد. «بانو» که از آن به عنوان فیلمی در مقابل «هامون» هم یاد می شود، چند سالی را در توقیف به سر برد و نتوانست در زمان خودش اکران شود. اگر «هامون» شرح پریشان حالی حمید هامون و مشکلاتش با مهشید بود، «بانو» داستان پریشانی بانو و مشکلاتش با محمود است. خسرو شکیبایی پس از سه سال دوباره با بیتا فرهی همبازی می شود و با اینکه نقشش چندان بلند نیست اما تا حدود زیادی می تواند از حمید هامون فاصله بگیرد. شاید پادزهر رهایی از سایه حمید هامون تنها در دست خود داریوش مهرجویی بوده، اما توقیف فیلم و دیده نشدن آن باعث می شود تا خسرو شکیبایی و حمید هامون همچنان همراه یکدیگر باشند. البته خسرو شکیبایی در سال ۷۱ فیلم «یک بار برای همیشه» که به اعتقاد خیلی ها بهترین فیلم سیروس الوند است را هم بازی می کند که بازی متفاوت و درخوری را هم ارائه می دهد. لکنت زبان شخصیت محمود نقاش باعث می شود تا شکیبایی نقش متفاوتی را بازی کند و از جشنواره فجر هم نامزد سیمرغ شود. «پرواز را به خاطر بسپار» ساخته حمید رخشانی فیلم بعدی شکیبایی در این سال است که چیز زیادی برای او به همراه ندارد. اما ایفای یک نقش دو، آن هم منفی در فیلم داریوش مهرجویی نشان از جسارت خسرو شکیبایی در انتخاب نقش هایش در اوایل دهه ۷۰ دارد. شکیبایی در فیلم «سارا» برای سومین بار با مهرجویی همراه می شود و نقش گشتاسب را در کنار امین تارخ و نیکی کریمی ایفا می کند.شکیبایی سپس به خاطر علاقه اش به ساموئل خاچیکیان بازی در فیلم «بلوف» را قبول می کند که البته فیلمی صرفاً تجاری است.سال ۷۳ برای شکیبایی بسیار پربار است. او با ایفای نقش یک آزاده در «کیمیا»ی احمدرضا درویش بار دیگر گوشه یی از قدرت بازیگری اش را به رخ می کشد و برای بار دوم سیمرغ را از جشنواره فجر دریافت می کند. همچنین او در این سال برای چهارمین بار با مهرجویی همکاری می کند و در فیلم «پری» در دو نقش(دو برادر) ظاهر می شود. عوام و خواص این دو فیلم را می پسندند و شکیبایی به روزهای اوج محبوبیت نزدیک می شود.اکران فیلم های عاشقانه(علیرضا داوودنژاد) و خواهران غریب(کیومرث پوراحمد) در سال ۷۵ و همچنین پخش مجموعه «خانه سبز» از تلویزیون، خسرو شکیبایی را محبوب ترین بازیگر سال های میانی دهه ۷۰ در ایران می کند.شخصیت منفی اما جذاب او در «عاشقانه» با آن یقه های بالا داده کت، پدر مهربان دوست داشتنی «خواهران غریب» که پشت پیانو می نشیند و آواز هم می خواند و مرد دوست داشتنی خانواده با آن موهای لخت و «سبز» گفتن های خاصش در «خانه سبز» باعث شد تا خسرو شکیبایی در این سال ها به محبوبیت بی سابقه یی دست یابد.شکیبایی در سال ۷۴ در «سایه به سایه» ساخته علی ژکان در نقش یک مامور پلیس هم بازی کرد که البته به خاطر کشته شدن زود هنگامش در قصه، چندان مورد اقبال تماشاگران قرار نگرفت اما او از سوی داوران جشنواره فجر نامزد دریافت سیمرغ شد. سال ۷۵ شکیبایی در «سرزمین خورشید» احمدرضا درویش بازی کرد که قرار بود کامل شده «کیمیا» باشد. نقش سخت شکیبایی در این فیلم به خاطر شباهت هایش با «کیمیا» چندان به چشم نیامد و با وجود اینکه «سرزمین خورشید» در اکثر رشته ها نامزد سیمرغ از جشنواره فجر شد، اما شکیبایی در آن سهمی نداشت.در ادامه روانی(داریوش فرهنگ) و زندگی(اصغر هاشمی) با اینکه با استقبال تماشاگران روبه رو شدند اما به لحاظ هنری چیز زیادی برای شکیبایی نداشتند. در سال های پایانی دهه ۷۰ شکیبایی دو بار دیگر با داریوش مهرجویی همکاری کرد. یکی در اپیزود به یادماندنی «دختر دایی گمشده» از مجموعه «داستان های جزیره» و دیگری در «میکس». شکیبایی در این سال ها در «دختری به نام تندر» و «لژیون» هم بازی کرد که هیچ کدام ارزش هنری نداشتند. اولی خوب فروش کرد و دومی پس از چند سال از ساخته شدنش اکران شد و البته مهجور ماند.
● دهه ۸۰؛ دوران افول و مقبولیت
سال های ابتدایی دهه ۸۰ هم به لحاظ هنری و هم به لحاظ تجاری برای خسرو شکیبایی با موفقیت همراه است. او برای اولین بار در آخرین فیلم ناصر تقوایی «کاغذ بی خط» بازی می کند که البته این فیلم در زمان نمایش جشنواره یی با برخورد دوگانه منتقدان مواجه می شود اما پس از یکی دو سال بر تعداد طرفدارانش افزوده می شود. شکیبایی در کنار هدیه تهرانی بازی بسیار روانی دارد که البته در سالی که رضا کیانیان با «خانه یی روی آب»، حمید فرخ نژاد با «ارتفاع پست» و حمید جبلی با «خواب سفید» در جشنواره حضور دارند، چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. او در این سال مزاحم (سیروس الوند) را هم دارد که در اکران عمومی مورد اقبال قرار می گیرد. در سال ۸۰ تا ۸۳ از شکیبایی دو مجموعه ناموفق تلویزیونی پخش می شود و فعالیت های سینمایی او هم چندان چشمگیر نیست. اما در سال ۸۳ او با فیلم «سالاد فصل» فریدون جیرانی بار دیگر به روزهای اوج بازمی گردد و با ایفای نقش یک مرد عاشق پیشه دیگر اما این بار با تیپ و شخصیتی متفاوت، سیمرغ نقش دو جشنواره را از آن خود می کند. فیلم های بعدی شکیبایی تا «حکم» کیمیایی نکته قابل توجهی ندارند. او دیگر برای ایفای نقش مرد عاشق پیشه «عروسک فرنگی» کمی پیر شده و «ازدواج صورتی» هم ضعیف تر از آن است که بشود حرفی در مورد آن زد. «ستاره بود» هم با وجود بازی چشمگیر شکیبایی فرصت اکران عمومی پیدا نمی کند تا به خوبی دیده شود. اما پس از گذشت حدود ۲۵ سال از اولین همکاری با مسعود کیمیایی در «خط قرمز»، شکیبایی و کیمیایی در فیلم «حکم» بار دیگر همکار می شوند. شکیبایی یک بار دیگر در یک نقش منفی خوش می درخشد و با وجود کوتاهی نقش، دوران اوج خود را یادآوری می کند. نقش یکی از مظنونان به قتل امیر در فیلم «چه کسی امیر را کشت» مهدی کرم پور یکی دیگر از شاه نقش های خسرو شکیبایی است که متاسفانه چندان دیده نمی شود.یک سال بعد از «حکم» بار دیگر کیمیایی و شکیبایی در «رئیس» همکار می شوند و شکیبایی که دیگر آن نشاط و شادابی قدیم را ندارد، نقش کوتاه یک دکتر را در فیلم کیمیایی بازی می کند. شکیبایی این بار هم مثل همیشه خوب است اما حال و هوای عجیب فیلم کیمیایی باعث می شود بازی شکیبایی چندان مورد توجه قرار نگیرد.«اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد و «شب» رسول صدرعاملی آخرین بازی های چشمگیر و دیده شده خسرو شکیبایی در عرصه سینما هستند. او به خاطر دایی رحیم «اتوبوس شب» هم دیپلم افتخار جشنواره را گرفت و هم تندیس خانه سینما را. البته بازی بسیار متفاوت شکیبایی در روزهای رنجوری و بیماری اش در «شب» و بده بستان هایش با عزت الله انتظامی چندان مورد توجه داوران جشنواره قرار نگرفت که احتمالاً در زمان اکران عمومی فیلم بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.شکیبایی به غیر از «شب» چهار فیلم اکران نشده دیگر هم دارد. اولی «دل شکسته» علی رویین تن که در بخش مهمان جشنواره سال گذشته به نمایش درآمد. «نسکافه داغ داغ» ساخته علی قوی تن هم تا دو، سه ماه دیگر اکران خواهد شد و فیلم های دایناسور (پرویز شیخ طادی) و حیران (شالیزه عارف پور) هم به احتمال فراوان در جشنواره امسال نمایش داده خواهند شد. گفته می شود شکیبایی در هر دوی این فیلم ها بازی بسیار متفاوتی ارائه کرده که آخرین یادگاری های او روی پرده سینمای ایران خواهند بود.
مهدی طاهباز
منبع : روزنامه اعتماد