چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
مواضع رهبری و دستگاههای اجرایی
مواضع انقلاب اسلامی و پس از آن نظام جمهوری اسلامی در امور مهم کشور، از شروع نهضت امام خمینی (ره) از سالهای ۴۱ و ۴۲ تا به امروز توسط رهبری انقلاب اسلامی تعیین تبیین و اعلام میگردد. این مواضع در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توسط امام خمینی (ره) به صورت اعلامیههای رسمی و یا سخنرانی و مصاحبه صادر و با وسایل و ابزار مختلف منتشر و به اطلاع عموم میرسید.
نشر مواضع امام (ره) در سالهای پیش از پیروزی و رساندن آن به مردم و مبارزین که مجریان این مواضع و تدابیر بودند، به دلیل خفقان حاکم، خود بخشی از مبارزه و قسمتی از عملیات مجاهدین آن ایام به حساب میآمد؛ افراد زیادی به جرم پخش اعلامیه یا نوار سخنرانی یا کتب و حتی درس امام (ره) در رژیم گذشته دستگیر و محاکمه و به زندان و سایر مجازاتها محکوم میگردیدند تا این که در سالهای ۵۶ و ۵۷ با شرایط خاصی که پیش آمد، رسانههای مختلف و متعددی، حتی آنها که در دست دشمنان انقلاب هم بودند، ناچار به نشر این مواضع میگردیدند.
در تمام زمان حیات امام (ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم این سبک اعلام مواضع ادامه یافت و آنگاه که امام (ره) تشخیص میدادند موضوع یا حادثه و امری آنقدر مهم و دارای اهمیت است که باید نسبت به آن موضعگیری کنند، یا بیانیهای صادر میکردند یا در سخنرانی آن را اعلام میکردند و مسئولین مربوطه در اداره کشور و همچنین مردم در اجرای آن خود را موظف میدانستند و در عمل به آن تلاش میکردند.
موارد متعددی برای یادآوری این امر در ذهن آحاد مردم و مسئولین کشور وجود دارد که فقط به ذکر چند مورد، آن هم بسیار کوتاه اشاره میکنم که نمونهای باشد برای یادآوری موضعگیری امام (ره) در سالهای ۵۶ و ۵۷ در نحوه برخورد با رژیم شاهنشاهی: «شاه باید برود، رژیم شاهنشاهی باید منتقرض شود، نظام اسلامی باید به وجود آید، دولت و مجلس غیر قانونی است، شورای سلطنت پذیرفته نیست، مردم باید باشند، شرکت در تظاهرات و راهپیماییها وظیفه همه مردم است، دولت شریف امامی، ازهاری، بختیار غیر قانونی هستند، اعتصابها باید ادامه یابد و ...»
این مواضع را امام (ره) در نجف و بعد نوفل لوشاتو یا به صورت مصاحبه یا سخنرانی و یا صدور اعلامیه مطرح میکردند و به طرق مختلف به مجریان این مواضع که مردم باشند، اعلام و مردم از آن مطلع میشدند و با جان و دل همانگونه که امام (ره) میخواستند در اجرای آن میکوشیدند و بارها و بارها توسط امام (ره) مورد تقدیر و تشویق قرار گرفتند. به یاد داریم پیدا میشدند کسانی که ایمان سستتری داشتند و یا هنوز ترس از برخورد رژیم داشتند و مواضع امام را متفاوت با بقیه مردم تفسیر میکردند و ضمن ادای احترام برای امام (ره) و فرامین ایشان طوری القا میکردند که نتیجه دیگری حاصل شود. مثلا میگفتند درست است امام فرمودهاند در راهپیماییها و تظاهرات شرکت کنیم، اما امام (ره) راضی به این نیستند که قطره خونی از بینی کسی بیاید؛ در نتیجه اگر ادامه تظاهرات باعث مقابله عوامل رژیم و درگیری و تیراندازی شود، نباید انجام شود و نتیجه نهایی این میشد که تظاهرات نشود. این در حالی بود که انبوه مردم پیرو امام (ره) در این که باید تظاهرات انجام شود و شعار مرگ بر شاه هم شعار اصلی باشد و سایر شعارهای اصلی انقلاب مطرح شود، هیچ تردیدی نمیکردند؛ چه منجر به به درگیری و شهادت و جراحت عدهای بشود یا نشود. البته حداکثر تدبیر را برای جلوگیری از درگیری و خونریزی را هم منظور میکردند.
البته فکر نکنید آن گروهی که از مواضع امام (ره) تفسیر خاصی داشتند، افراد وابسته به رژیِم بودند؛ حتی برخی از آنها انسانهای بسیار موجه، عالم، عابد و مورد احترام مردم هم بودند. گر چه عوامل رژیم هم از این گونه تفاسیر سوء استفاده میکردند. حتی اگر این تظاهرات منجر به کشتارهای عظیمی چون ۱۷ شهریور ۵۷ هم میشد امام (ره) نه تنها ادامه تظاهرات را تعطیل نمیکردند، بلکه شهدای این وقایع را میستودند و مردم شرکت کننده را مورد تقدیر و تشویق برای ادامه راه قرار میدادند. این روند بعد از انقلاب هم ادامه یافت و در موضوعات مختلف، حضور مردم در پاوه، تصرف لانه جاسوسی، جنگ و شرکت مردم در جبههها و... امام پیام خود را میدادند.
و اما مجریان مواضع امام (ره) که بعد از انقلاب در رأس یک نظام و حکومت نیز قرار گرفتند، علاوه بر مردم، دستگاههای حکومتی هم را شامل میشد؛ بدین معنی که مثلا وقتی امام (ره) اعلام میکردند جنگ مسأله اصلی کشور است، مردم در اجرای این موضع یک وظیفه داشتند و دولت، مجلس و نیروهای مسلح هم هر کدام وظیفهای داشتند که در تحقق مواضع امام (ره) میبایست انجام میدادند.
حدود سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و این روند ادامه دارد و پس از امام (ره) رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز به همین منوال ادامه میدهند. غرض از طرح این مقدمه این است که پاسخی مناسب بیابیم برای این سؤال که گاهی در ذهنها خطور میکند که به عنوان مثال، اصول مواضع رهبری در مورد پرونده هستهای ایران در طول این چند سال گذشته که این پرونده مطرح شده، تغییر کرده است که هر دولتی به نحوی در مورد اجرای آن اقدام میکند؟ یا مگر موضع رهبری در مورد اصل عدالت اجتماعی، معیشت مردم و رفع تبعیض و فساد در طول این سالها تغییری داشته است که دولتها و قوه قضائیه و مجلسها که تغییر میکنند، موضع متفاوتی نسبت به آن میگیرند؟ پاسخ این است که اصول مواضع رهبری که اصول انقلاب اسلامی و تعالیم الهی و اسلامی است که همیشه با عدالت خواهی، مبارزه با ظلم، نرفتن زیر بار ظلم دفاع از مظلوم خدمت به مردم نشر فرهنگ و تفاهیم اسلامی و... همراه است، ثابت بوده و ثابت خواهد ماند. از زمان پیامبر اعظم اسلام تا به امروز، این اصول در مواضع رهبران اسلام ناب یعنی ائمه معصومین علیهم السلام و پس از آن فقهای واجد شرایط شیعه ثابت بوده و تغییر نمیکند و متاثر از این اصول در موضوعات مهمی که اتفاق میافتد رهبری اتخاذ موضع مینماید. پس چرا احساس تفاوت میشود؟
توضیح آن این است که هر دولت یا نهادی که باید مجری این مواضع باشد، به چه نحوی در اجرای این مواضع اقدام و تلاش میکند؟ مثلاً احقاق حق جمهوری اسلامی در پرونده هستهای موضع رهبری است. دولت هشتم در اجرای این موضع به یک نحو عمل میکند و دولت نهم به نحو دیگری؛ به حدی که گاه این دو عملکرد کاملاً متفاوت و در بعضی موارد متضاد با هم دیده میشود، ولی موضع رهبری در زمان هر دو دولت تقریباً ثابت است. ملاحظه میکنید که این تفسیر مجریان، میزان اعتقاد آنها و پایبندی آنها و شجاعت و کارآمدی و مدیریت و تدبیر آنها و افراد و تیمهای مجری این مواضع است که میتواند گاه یک موضوع یا فرمان را به دو شکل کاملاً متضاد هم در عمل پیاده کند.
این مثل همان مسئله شرکت در تظاهرات است و موضع امام (ره) و تفسیر متفاوت که یک تفسیر منجر به تعطیلی تظاهرات میشد و یک تفسیر منجر به انجام تظاهرات ولو به قیمت از دست دادن جان و شهید شدن. در پرونده هستهای یا امثال آن در مبارزه با مفاسد اقتصادی، در برقراری عدالت اجتماعی، در نشر فرهنگ اسلامی و در امور مختلف دیگر هم همین طور است. یک مثال دیگر امام (ره) میفرمودند مسئله اصلی جنگ است، باید جوانها در جبههها حضور یابند تنور جنگ را داغ نگهدارید، اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستادهایم و به دنبال آن، از حضور جوانها، جنگ آنها رزم و رشادتها و شجاعتهای آنها تقدیر و تشکر میکردند. مردم بسیجی هم همه جنگ را به درس و دانشگاه و کار و کسب و رسیدگی به زن و فرزند و ساختن خانه و … ترجیح و اولویت میدادند و با جان و دل، فرمان امام (ره) را لبیک میگفتند و در جبهه حضور مییافتند. اما بودند کسانی که تفسیر دیگری میکردند، افراد موجهی هم بودند که از همه اقشار اجتماعی هم در بین آنها یافت میشد. بنده شخصاً مواردی را شاهد بودهام رئیس حوزه علمیهای پیدا میشد که به طلبهها اعلام میکرد ماندن در حوزه و ادامه درس طلبگی بر شما از جنگ واجبتر است؛ استاد دانشگاهی یافت میشد که درس خواندن دانشجو را در دانشگاه از شرکت در جبهه واجبتر میدانست.
در دانشگاه از پیشنماز دانشجویان مسلمان شنیده میشد که عوام به جبهه میروند، وظیفه اصلی دانش آموزان درس خواندن است، نه جبهه رفتن و بعضاً به دانشآموز رزمنده نمره انظباط پایینی میدادند. کارگر کارخانه را مدیر کارخانه به دلیل رفتن به جبهه و ترک کار در کارخانه اخراج میکرد و از این قبیل وزیر و وکیل و قاضی دولت و مجلس و دادگستری به وفور دیده میشدند که ادامه شغل خود را به مراتب واجبتر از حضور در جبهه میپنداشتند. از طرفی در بین همه این اقشار و همه این مشاغل بودند کسانی که موضع امام (ره) را مثل انبوه مردم میفهمیدند و تفسیر میکردند و حضور در جبهه را اولویت میدادند و در جبهه حضور مییافتند و خیلی از آنها هم به شهادت رسیدند، از عالم و روحانی، استاد دانشگاه، دانشجو، طلبه، دانش آموز، معلم و مدیرمدرسه، مدیر کارخانه و وکیل و قاضی دادگاه و…
پس یک موضع واحد، میتواند دو نوع اجرای متفاوت که تا حد متضاد هم پیش میرود درعمل پیدا کند. این تفاوت عملکرد امروز و دیروز دستگاههای حکومتی و دولتی در قبال اجرای مواضع ثابت رهبری است که این دوگانگیها را در ذهن به وجود میآورد. تدبیر و اداره پرونده هستهای را از ابتدا تاکنون، رهبری نظام تحت کنترل و هدایت دارند و مواضع ایشان هم مشخص است. مذاکره با آمریکا را رهبری نظام تحت هدایت دارند و بارها هم موضع خود را اعلام کردهاند، نحوه برگزاری انتخابات، آزاد بودن انتخابات، اهمیت رأی مردم، مبارزه با مفاسد اقتصادی رفع فقر و تبعیض توجه به حوزه فرهنگ و مسائل مختلف دیگر. اما هر دولتی یا مجلسی یا قوه قضائیهای به نحوی اقدام نموده که گاه عکس مواضع در عمل پیاده شده است. لذا این عملکرد دستگاههای مجری است که باید مورد دقت و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و در زمان مغایرت عمل و اجرا با روح مواضع، مورد نقد و هشدار قرار گیرند که با افراط و تفریط موجب لوث شدن مواضع اصولی نظام که از زبان رهبری نظام مطرح میشود، نشوند.
شاید بیش از همه، انجام این رسالت و نقد این انحراف به عهده رسانهها باشد که ساکت نباشند و نقد از موضع انقلاب اسلامی را سر لوحه کار خود قرار دهند تا موجب جلوگیری از انحراف مسیر شده و امور طبق مواضع اصولی انقلاب اسلامی که همان آرمانهای امام و شهدا میباشد پیش رو و سعادت جامعه و پیشرفت و سربلندی کشور در گرو این امر میباشد.
امیرعلی امیری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست