پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا


مغناطیس کلیشه ها


مغناطیس کلیشه ها
«این ترانه عاشقانه نیست» و «مادرزن سلام» این روزها روی پرده هستند.«مادرزن سلام» یک کمدی خانوادگی است، به سبک چنین آثاری و «این ترانه عاشقانه نیست» یک ملودرام عاشقانه است. این فیلم‌ها هم از فیلمنامه و هم در اجرا ضعف‌هایی دارند اما نگاه کلیشه‌ای که در این فیلمنامه‌ها دیده می‌شود، باعث شد با کارگردان‌های این دو فیلم، درباره روند نگارش فیلمنامه‌ها صحبت کنیم. شاید اگر نگاهی جدی‌تر در مرحله نگارش این فیلمنامه‌ها وجود داشت، مشکلات کمتری در این فیلم‌ها می‌دیدیم. این گزارش، نگاهی دارد به شتابی که در مرحله تولید بر این آثار حاکم بوده است.
خسرو ملکان پس از ۱۰ سال دوباره به سراغ سینما آمده است. «مادرزن سلام» یک فیلم کمدی است به سبک و سیاق کمدی‌های عامه‌پسندی که این روزها به یکی از سودآورترین تولیدات این سینما تبدیل شده‌اند.
خسرو ملکان درباره قصه «مادرزن سلام» می‌گوید: «طرح این قصه ۴ سال پیش به‌نظرم رسید. من می‌خواستم فیلمی درباره آیین‌ها و مراسم ایرانی بسازم. احساس کردم همان‌طور که ماجرای عروس و مادرشوهر برای خیلی‌ها جذاب است، موضوع داماد و مادرزن هم می‌تواند به بستری برای اتفاق‌های کمیک تبدیل شود. سعی کردم قصه را شیرین و جذاب روایت کنم. ۳ سال طول کشید تا فیلمنامه آماده شود و فیلم کلید بخورد».
نقش اصلی «مادرزن سلام» را فتحعلی اویسی بازی می‌کند. او در این فیلم، تیپ همیشگی‌اش را ایفا می‌کند. ملکان با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی این کاراکتر می‌گوید: «این مرد، مردی است سنتی با افکاری متعلق به گذشته. او در حرف‌هایش می‌گوید که از پیتزا بدش می‌آید و احساس می‌کند همه چیزهایی که در گذشته وجود داشته، بهتر از چیزهایی است که در دنیای امروز وجود دارد. تقابل این آدم‌ها با مظاهر مدرنیته در دنیای امروز، مساله اصلی فیلم است. اویسی تابه‌حال کاراکتری با این شناسنامه را بازی نکرده، اگر شباهتی بین این شخصیت و شخصیت‌های دیگری که اویسی بازی کرده، تاحدی به اجرای او برمی‌گردد که البته برای مخاطب جذاب است».
خسرو ملکان، از بازیگرها در همان نقش‌هایی که بیننده انتظار دارد، استفاده کرده است. او برای این کار توجیه دارد؛ «در این نوع فیلم‌ها، مخاطب دوست دارد بازیگرها را در نقش‌هایی که انتظار دارد، ببیند. اگر این اتفاق نیفتد، دلزده می‌شود. اگر اویسی، همان کاراکتر بذله‌گو و دوست‌داشتنی‌اش نباشد، مخاطب از فیلم استقبال نمی‌کند».
ملکان درباره شیوه نگارش فیلمنامه و انتخاب بازیگر می‌گوید: «زمانی که فیلمنامه کامل شد، بازیگرها را انتخاب می‌کنم، بعد با بازیگرها درباره نقش صحبت می‌کنم و گاهی بعضی بخش‌های فیلمنامه را باتوجه به قابلیت بازیگر و انرژی که او برای نقش می‌گذارد، تغییر می‌دهم».
به‌نظر می‌رسد اینکه خسرو ملکان هم به ساخت فیلمی مثل «مادرزن سلام» تمایل نشان داده، محصول شرایط است، این موضوع را ملکان تایید می‌کند؛ «تکلیف تماشاگر با فیلمی مثل «مادرزن سلام» روشن است. چیز گیج‌کننده‌ای وجود ندارد. مخاطب قرار است به سینما بیاید و بخندد. قصه‌ای که مطرح می‌شود، از دل زندگی می‌آید و همه ما با آن آشنا هستیم.
این روزها اگر کارگردانی نتواند فیلمی بسازد که از گیشه پاسخ مثبت بگیرد، دیگر نمی‌تواند به‌راحتی کار کند و کنار گذاشته می‌شود. من در دهه ۶۰، «طوبی» را ساختم اما الان فیلمی با آن مختصات، شرایط اکران خوبی ندارد».
ملکان باتوجه به شرایط این حرفه می‌گوید: «کارگردان‌ها باید برای بقا به قاعده بازی تن بدهند. شاید «مادرزن سلام» قصه و شخصیت‌هایی آشنا داشته باشد اما اگر چیزی جذاب نباشد، کلیشه نمی‌شود. مردم این روزها این فیلم‌ها را دوست دارند و باید برای سلیقه آنها فیلم ساخت».
«مادرزن سلام» پرفروش‌ترین فیلم اکران زمستان است. ملکان از این موضوع راضی است؛ «خوشبختانه مردم به‌خوبی با فیلم ارتباط برقرار کرده‌اند».
او البته از شرایط اکران گله دارد؛ «متاسفانه مدت زیادی طول کشید تا فیلم، اکران شود. «مادرزن سلام» در فصل سرما و در شرایطی نامطلوب روی پرده رفته، قطعا اگر فیلم در روزهای بهتری اکران می‌شد، فروش بهتری داشت».
خسرو ملکان هم با قاطعیت می‌گوید که «مادرزن سلام» فیلم ارزانی نیست، هرچند شواهد و قرائن چیز دیگری می‌گوید: «بازیگرها دستمزد گرفته‌اند، بعضی از آنها دستمزد بالایی هم داشته‌اند. از نظر مواد خام هم، رقم یکسانی برای همه فیلم‌ها وجود دارد. تنها راه صرفه‌جویی، بالابردن سرعت فیلمبرداری است. از این طریق می‌توان هزینه‌ها را پایین آورد اما در این شکل هم من سعی کردم «مادرزن سلام» فیلم کم‌ایرادی باشد».
خسرو ملکان به زودی ساخت یک سریال را شروع می‌کند: «تلویزیون مخاطب بیشتری دارد، شرایط کار هم با امنیت بیشتری همراه است. اگر از نظر میزان مخاطب، سینما و تلویزیون را مقایسه کنیم، کار در تلویزیون وسوسه‌کننده است.»
خسرو ملکان از کارگردانی «مادر زن سلام» راضی است و آن را تجربه خوبی در کارنامه‌اش می‌داند: «ارتباط با مخاطب طعم شیرینی دارد. بازگشت به سینما با این اتفاق شیرین‌تر شد.»
رحمان رضایی، کارگردان «این ترانه عاشقانه نیست» پیش از این ۶ فیلم سینمایی ساخته که در بین آنها، «مدار بسته» و «دختران انتظار» (۱۳۷۸) شاخص‌ترند.
«مدار بسته» (۱۳۶۳) اثری است اجتماعی و «دختران انتظار» به عنوان یک ملودرام عاشقانه تماشاگرپسند، فیلم کم ایرادی است. رضایی درباره روندی که طی شده تا به فیلمنامه «این ترانه عاشقانه نیست» رسیده، می‌گوید: «برای ساخت هر فیلم به این فکر می‌کنم که سوژه تازه‌ای را پیدا و روی آن کار کنم. خانم فریبا بهنام طرحی داشت که به من داد تا بخوانم. آن را مطالعه کردم، ایده‌هایی داشتم، روی فیلمنامه کار کردم تا به نسخه نهایی برسم.»
رضایی درباره تغییرهایی که در فیلمنامه داده می‌گوید: «خط اصلی فیلمنامه شبیه طرح اولیه است، اما دراماتیک‌تر شده، المان‌هایی تغییر کرده، مثلا نوع بیماری تغییر کرد. به این دلیل که نمی‌خواستم تصور منفی درباره یک بیماری خاص به وجود بیاید. به هر حال هر کارگردانی بسته به سلیقه و دیدگاه خود تغییرهایی در فیلمنامه اعمال می‌کند.»
رضایی درباره اینکه چرا فریبا بهنام، نسخه نهایی فیلمنامه را ننوشته به گرفتاری و مشغله‌کاری او در آن مقطع اشاره می‌کند و علت اینکه بهنام نتوانسته به عنوان نویسنده با او در این پروژه همکاری کند را در این موضوع می‌داند. رضایی برای رسیدن به نسخه نهایی بیشتر از یک ماه روی فیلمنامه کارکرده و بعد از ۴ بار بازنویسی به نسخه مطلوب رسیده، شاید اگر زمان بیشتری صرف می‌شد، فیلمنامه «این ترانه عاشقانه نیست» ضعف‌های کمتری داشت. رضایی می‌گوید: «در تعجیل و شتاب نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید، ترجیح می‌دهم شرایط طوری باشد که بتوان با وسواس مراحل مختلف را پیش برد، هم در زمان نوشتن فیلمنامه و هم در بخش کارگردانی زمان لازم برای انجام کار درست باشد، اما متاسفانه شرایط کار، طوری نیست که بتوانیم صبر کنیم.
هزینه بالاست و باید در هزینه‌ها صرفه‌جویی کرد.» رحمان رضایی به اتفاقی که برای «الهه زیگورات» افتاد، اشاره می‌کند: «آن فیلم در زمستان و در شرایط نامناسبی روی پرده رفت. شکل اکران آن فیلم ضربه زیادی به من زد. باید به فیلم بعدی فکر می‌کردم، من جز سینما حرفه دیگری ندارم پس باید کار کنم و با شرایطی که تهیه‌کننده، سرمایه‌گذار و سینما دارد، راه بیایم.»
در «این ترانه عاشقانه نیست» رضایی ماجرایی عاشقانه را با موضوعی ماورایی پیوند زده، اما فیلمنامه ضعف‌هایی دارد و ارتباط این دو موضوع به درستی اتفاق نیفتاده، او البته از فیلمنامه و فیلم دفاع می‌کند: «فیلم موضوع انسانی و فلسفی را مطرح می‌کند. این دو بخش را با هم تلفیق کردیم و سعی کردم اشاره کردن به این عوالم روحانی به بخش قصه‌گوی فیلم لطمه نزند. من می‌دانستم که طرح چنین مضامین و مفاهیمی نیاز به بستری دراماتیک و جذاب دارد تا مخاطب با فیلم ارتباط برقرار کند.» رضایی با اشاره به مشکلاتی که طرح چنین مضامینی دارد، می‌گوید: «سینما، کلاس فلسفه نیست، مخاطب می‌خواهد سرگرم شود و باید این فضا را برایش به وجود آورد.
حتی اگر مضامین پیچیده مطرح می‌شود باید به‌صورتی باشد که مخاطب آن را بپذیرد. باید نگاه و سلیقه مردم را در نظر گرفت. ما برای آنها فیلم می‌سازیم.» رضایی این موضوع را که فیلم‌هایی مثل «این ترانه عاشقانه نیست» با هزینه کم و سرعت بالا ساخته شده و کیفیت استاندارد را ندارند، رد می‌کند و می‌گوید: «فیلمسازهایی مثل من با چنگ و دندان فیلم می‌سازیم. گروهی فیلمنامه فیلمفارسی‌ها را بازنویسی کرده و دوباره مقابل دوربین می‌برند، شرایط اکران برای فیلم‌های آنها مناسب‌تر هم هست. متاسفانه اگر کارگردانی بخواهد تجربه متفاوتی داشته باشد از او حمایت نمی‌شود، به او نمی‌گویند کجای کار خوب و کجا ضعیف بوده، با متهم کردن بعضی فیلم‌ها به ارزان بودن مشکلی از این سینما حل نمی‌شود.»
«این ترانه عاشقانه نیست» از مدتی قبل آماده اکران بود اما مدتی در صف اکران ماند، کارگردان فیلم در این باره می‌گوید: «متاسفانه اختیار این سینما در دست سینمادارهاست، آنها خط مشی فرهنگی سینما را مشخص می‌کنند. بعد از مدت‌ها با لطف و حمایت آقای جعفری جلوه این فیلم اکران شد. در این شرایط، یک فیلم هر چقدر امتیاز داشته باشد قربانی تاخیر در اکران می‌شود.»
رضایی این روزها به کارگردانی یک فیلم تازه فکر می‌کند: «مدتی است روی فیلمنامه «جنین ۳۰۰۰» فکر می‌کنم، امیدوارم شرایط تولید فیلم، مهیا باشد و بتوانم موقع کارگردانی نقاط قوت فیلمنامه را برجسته کنم.» رضایی هم با ما هم‌عقیده است که بدون فیلمنامه خوب نمی‌شود فیلم خوب ساخت.
محدثه واعظی‌پور
منبع : روزنامه تهران امروز