جمعه, ۲۵ آبان, ۱۴۰۳ / 15 November, 2024
مجله ویستا

آموزش سنگ بنای نو سازی اجتماعی است


((آموزش سنگ بنای نو سازی اجتماعی است...به یاری آ ن می توان به هر کاری پرداخت ودرهمه موارد٬همه چیز راازنوآغاز کرد))١
ازمیان انبوه "اشاره"ها و "نشانه "های باقیمانده از عصر مشروطه ٬یکی نامه ای است که ناصرالملک روشنفکرودانشمند درباری!آن دوره به تحریک عین الدوله درپاسخ به استبدادستیزی آیت اله طباطبایی به وی نگاشت وبه نوعی سعی درتبیین این امربرای او نمود که "مشروطه برای ایران هنوزرود است ومی باید کنون رابفزونی دبستانها کوشید"و به این گونه ((مردم رابرای مشروطه خواهی آماده گردانید)).
فارغ از هر نوع "نیت خوانی "وتعبیراتی از جنس کسروی ( درکتاب تاریخ مشروطه ایران) که این نامه رانوعی " بدخواهی دررخت دوراندیشی "می دانست ٬نکات اشاره شده دراین نامه بالنسبه مبسوط درنوع خود جالب توجه بود چه آنکه٬حوادث سالهای آتی مشروطه نشان داد که "ناآگاهی توده"درکنار"کج فهمی "روشنفکران به معجونی بدل گردید که پیشگویی ناصرالملک راتعبیر کردامری که کسروی درفصل "جستجویی ازحال مردم"درریشه یابی علل ناکامی های مشروطه ( درکتاب مذکور)به آن صراحتا اشاره می کند.
اگر "عدالتخواهی "را اولین ومهمترین خواست جنبش مشروطه خواهی قلمداد کنیم بی تردید می باید نوعی "سوسیالیسم انقلابی عوامانه"راالگوی غالب این جریان به شمارآوریم .الگویی که براننگیختن توده ها رامهمترین رسالت خود می دانست ٬بی آنکه٬بتواند حداقلی از"فهم مشترک" رامیان این توده به پا خواسته درپی گیری مطالباتشان بوجود آوردوبه تعبیر کسروی: ((آن شور وسهش (حس) که درمردم پدید آمده بود اگربا آگاهیهای سودمندی درباره زندگی توده ای وکشورداری واین زمینه ها توام می گردید بزودی خاموشی نیافتی وبا فریبکاریها[ ...]کینه بامشروطه وآزادی جای آنها رانگرفتی.))
اگر "مدرسه وآموزش"رابه تعبیر ژرژبوردو(درکتاب لیبرالیسم)ابزار اصلی لیبرالیسم درایجاد نوعی خودآگاهی جمعی وچنانکه درعبارت نخستین آمد٬(سنگ بنای نوسازی اجتماعی)قلمداد کنیم بی شک ناصرالملک رافارغ از انگیزه ها باید مروج این ایده دربرابرروشنفکران عدالتخواه توده محور آنروز بپذیریم .
روشنفکرانی که قسمی ازآنها ازمشروطه "رواج شریعت "راطلب می نمود وقسمی "ناسیونالیسم" ومیهن دوستی را٬از آن استنباط می کرد وتوده ای که با "انجمن بازیهای "خاص خود٬مشروطه رابه ((مبارزه با باده خواری وریش تراشی)) (انجمن همت آبادی ها)وعنایت به لایحه های!!آبکی خودفرو می کاست.
شاید اگر به ((فزونی دبستانها))و((گسترش انتشارروزنامه ها))به اندازه "لشکرکشی ها"وشورش های جمعی درآن برهه التفات می گردید امروز یک سده پس از آن دوران "دربرهمان پاشنه"نمی گردید وضرورت کنکاش از "علل ناکامی های ایرانیان "بیهوده بود!!

علی اصغر احسانی
منبع : هفته نامه فصل نو