سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


گسترش فضای مستند


گسترش فضای مستند
مستند یعنی چه؟ و توسعه آن چه سودی دارد؟ فعالیت مستند در شهرستان‌هایی جدا از تهران آیا ممکن است؟ نمایش کارت قرمز در رشت و استقبال فراوان از آثار برجسته سینمای مستند ایران، گویای عطش وسیع برای کسب اطلاعات و آگاهی از زندگی ایرانی ماست. این اولین بار است که به طور منظم ایران مستند، اکران عمومی می‌شود و تماشاگران و علاقه‌مندان را جذب می‌کند و عده‌ای را به دوستداران پیگیر سینمای مستند بدل می‌سازد. تربیت تماشای آثار مستند، تربیت خاصی است. تماشای آثار سرگرم‌کننده، اکشن، ملودرام، جنایی، تخیلی و سینمای وحشت و... آسان و سهل‌الوصول برای همگان است اما مستند هر چقدر هم که جذاب ساخته شود، تربیت ویژه‌ای می‌طلبد. گسترش فضای فیلم مستند و تماشای آن در شهرستان‌ها نیاز به همت و پایمردی و نیز همکاری مسوولان دلسوز دارد.
خوشبختانه همکاری ارشاد و سینمای جوان لاهیجان نتایج باورنکردنی پدید آورده است. در این میان باید از یک خوره سینمای مستند و مستندسازی که همه زندگی‌اش را وقف توسعه سینمای مستند در گیلان کرده یعنی علی ارکیان حرف بزنم. در ایران تحسین از کار و فعالیت افراد معین رسم نیست، عقده‌گشایی و حذف و تخریب مقبول و پسندیده و عادی است، اما ستایش و سپاس همواره موجب بدگمانی مفرط، شایعات و ناباوری است، خطر اتهام همچنان پابرجاست و سوء‌ظن و مناسبات پشت‌پرده در بده‌بستان معمولی‌ترین بدبینی‌ها در قبال قدردانی از کار بی‌شائبه افراد کوشنده است. با همه این ورطه‌ها، من ناگزیرم به‌عنوان‌ آدمی علاقه‌مند به سینمای مستند کار ارکیان را پاس بدارم. زیرا این خود الگویی برای گسترش فضای مستند در ایران و رهایی از مرکزگرایی بی‌ربط است. فضای مستند در دهه اخیر در ایران رو به رشد بوده است.
فضای مستند، صرفا فضای تولید فیلم مستند و نمایش جشنواره‌ای نیست، هر چند خود جشنواره‌های مستند در بسط فضای مستند نقش دارند. فضای مستند، فضای موثر تولید و نمایش و گفت‌وگو و فعالیت‌های چند سویه پیرامون آثار مستند و رواج دیالوگ مستند پیرامون گفتمان‌های مستقل سینمای مستند و نیز وجوه ساختاری بینا متنی، مناسبات اجتماعی، رابطه سینمای مستند و قدرت، رسانه‌ها و نهادهای رسمی و نیز توسعه آگاهی‌های اجتماعی و اصلاح جامعه و آموزش مستند، به وسیله نشریات و انتشارات کتاب، اینترنت، سایت‌های اختصاصی، وبلاگ‌ها، جشنواره‌ها، سخنرانی‌ها، ورک‌شاپ‌ها و تاسیس نهادهای خصوصی و گسترش تولید مستند و... است.
باید این گسترش را با گسترش مکانی در سطح کشور همراه کرد و فعالیت نمایش مستند به طور منظم و گفت‌وگو درباره آثار مستند و یک فضای فرهنگی سالم و ارزشمند، به همین سبب الگویی است که همواره رویدادهای دیگر و درک‌شاپ‌ها، سخنرانی‌ها و آموزش در لاهیجان با میدانداری ارکیان تحقق یافته است. حمایت نهادهای فرهنگی و اجازه فعالیت سالم جوانان در این قلمرو به‌جای صرف وقت با مواد مخدر و... نشان‌دهنده آن است که تا چه میزان بی‌توجهی به کار فرهنگی خطر‌آفرین و کار سالم فرهنگی نجات‌بخش است.
۱) استقبال از کارت قرمز که در رشت به نمایش درآمده از این نظر جذاب است که پرسش‌های اساسی را میان جوانان، زنده و بیدار و مطرح می‌کند. پرسش از داوری، پرسش از موقعیت قهرمان در ایران و پرسش از گسترش خشونت خانوادگی بیش از هر چیز و در وهله اول فیلم «کارت قرمز» مهناز افضلی، اثری محصول دوران دیجیتال است. در کمتر فیلمی به اندازه کارت قرمز اهمیت ساختاری و ذاتی دوربین‌های دیجیتال و نقش آنان به مثابه امری فرمی/ سبکی در سینمای مستند هویدا و انکار‌ناپذیر است. بدون دوربین دیجیتال و به‌ویژه آن نقش فراموش نشدنی دوربین‌های خانگی در این فیلم و ارتقای فیلم‌های روزمره که تکنولوژی و انقلاب دیجیتالی آنها را ممکن کرده‌اند، به Document و proof و سند و عامل استناد فیلمیک و قضایی، کارت قرمز ممکن نبود. پس کارت قرمز بیش از هر فیلمی در ستایش و سپاس از دوربین دیجیتالی و نقش آن در ساختار فیلم مستند است.
۲) کارت قرمز، فیلمی است درباره قهرمان و پرسش از موقعیت قهرمان در ایران. در همه جای جهان مدرن،‌قهرمانان در عشق و ماجراها، غوطه‌ می‌خورند اما آنچه که نهان روشی ایرانی است همیشه می‌تواند فاجعه‌ای به‌وجود آورد قهرمان محبوب فوتبال محمدخانی، در مسیری از ناخویشتنداری و پنهان‌کاری درگیر ماجرایی می‌شود که متاسفانه به خشونت و مرگ همسر اول منجر می‌گردد.
۳) وضعیت همسر دوم نیز نکته مهمی است که در فیلم کارت قرمز مورد تامل قرار گرفته است. موقعیت مالی و تغییر جای طبقاتی و قدرت و شهرت عوامل مهمی در تربیت یک زندگی در سایه برای قهرمان فوتبال بود اما این وضع تنها به یک قهرمان فوتبال و محمدخانی منحصر نیست، قشر ممتازی که از دل انقلاب روییده چه در قلمرو و قدرت دولتی و مدیریت حکومتی و چه در بخش تجارت و دلالی فراوان‌ دارای این وضع و حال بوده‌اند.
فیلم کارت قرمز به صورت حاشیه‌ای روابط شهرت و تغییر جایگاه طبقاتی به سبب قدرت باد آورده و همسر دوم گزینی را مطرح می‌سازد.
۴) اما مهم‌ترین جنبه فیلم پرسش از داوری است. این فیلم دادنامه‌ای است علیه قطعیت در داوری و یا ناممکنی داوری ولو در مهم‌ترین نهاد اجتماعی یعنی قوه قضایی. همه ساختار فیلم، همه تصاویر و همه گفته‌ها و ماجراها گرد آمده است تا رای به‌ داوری دهد، حتی قاضی و دادستان و دادرس، گواه عدم کفایت منطقی ما در داوری قطعی‌اند، بدین‌ترتیب کارت قرمز مهناز افضلی بس فراتر از حد و اندازه یک اثر گزارشی در مورد قتل همسر اول یک قهرمان فوتبال می‌رود.
۵) کاستی‌های فیلم مربوط به عدم دنبال کردن کاراکتر قهرمان فوتبال و گشودن وجوه شخصیتی و موقعیت او و نیز پژوهشی چندبعدی هم شأن هسته فیلم یعنی عدم قطعیت داوری است. اما کارت قرمز با همه اینها‌ اثری بسیار پراهمیت در تاریخ مستند ماست.
احمد میراحسان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید