یکشنبه, ۲۵ شهریور, ۱۴۰۳ / 15 September, 2024
مجله ویستا

راههای مبارزه با فشارهای روانی از منظرقرآن


فشار روانی یكی از رایج‏ترین بیماریهای زمان معاصر است، به‏گونه‏ای كه طبق برآورد كارشناسان سازمان بهداشت جهانی حدود شش درصد كلّ جمعیّت جهان از بیماریهای روانی رنج می‏برند و شروع هشتاد درصد از بیماریهای جسمی با فشار روانی همراه بوده است.روان‏شناسان راهكارهایی را برای مقابله با فشار روانی مطرح نموده‏اند و اسلام نیز در طی قرون متمادی موفّق شده است میلیونها نفر را در مناطق مختلف جغرافیایی و از نژادهای گوناگون به خود جذب كند و با تغییر سبك زندگی آنها، برای زندگی اجتماعی و فردی آنان قوانین مطلوبی وضع نماید. بی‏شك دین مبین اسلام از روشهایی تبعیّت نموده كه حتّی اگر عنوان سازمان و نظام روان‏شناسی بدان ندهیم، دارای یك دستگاه روان‏شناسی مخصوص به خود است كه خاستگاه نخستین آن قرآن كریم است. لذا توجّه به قرآن در ریشه‏كنی این نوع بیماریها می‏تواند به عنوان مؤثرترین شیوه به شمار آید و این خود بُعدی فراگیر از عظمت قرآن كریم، اعجاز و اثرگذاری آن در امور خدماتی و درمانی را نمایان می‏سازد(۱). امید است راهكارها و شیوه‏های بررسی شده در این مقاله زمینه‏ساز تحقیقات بیشتری در این مسائل بوده، باعث اُنس بیشتر با قرآن كریم گردد.
بازگشت به فطرت
اوّلین مسئله و نخستین شیوه مقابله با فشارهای روانی از نظر قرآن كریم، بازگشت به فطرت است كه اساس آرامش روانی می‏باشد. فطرت، اصلی واقعی، طبیعی و جهانشمول است كه مربوط به انسان و زمان و مكانی خاص نیست، بلكه مرتبط به همه انسانهاست. از دیدگاه قرآن، انحرافات روانی ریشه در انحراف از فطرت دارد؛ از این رو بازگشت به فطرت در بهداشت روانی از نظر اسلام مورد عنایت قرار گرفته است و در آن مباحث ذیل قابل بررسی است: مدار فطرت و شهوت؛ جریان فطرت؛ فطرت راه انحصاری آرامش روانی؛ پیامدهای خروج از فطرت؛ جهاد اكبر (كنترل شهوات). در این نوشتار به بررسی برخی از مسائل یاد شده كه ارتباط بیشتری با موضوع دارند می‏پردازیم.
الف ـ مدار فطرت و شهوت
در مكتب اسلام، از سیر صعودی و تكاملی به سوی نفس مطمئنه، به جریان عقل‏مداری یا فطرت و قلب سلیم، و از سیر نزولی و حركت به طرف نفس امّاره، به جریان شهوت و قلب مریض یا هوای نفس تعبیر می‏شود و میان این دو جریان، نوعی تضاد و تصادم تا پایان عمر وجود دارد. در هر صورت، هیچ یك از جریانهای مذكور به كلّی از بین نمی‏رود، بلكه گاه تضعیف می‏گردد و با تغییر وضع ممكن است در موقعیّت مناسب، مجددا رشد یابد. باید توجّه داشت كه هر كدام از دو جریان، در تمام عمر انسان به مقتضای خود عمل می‏نماید و تنها قدرت و ضعف هر یك و میزان هماهنگی عقل و اراده بین آنها، موجب بروز آثار مختلف روانی و اخلاقی می‏گردد. می‏توان با این اظهارات، عقل را همچون صاحب‏خانه‏ای فرض كرد كه چون خانه را از آنِ خویش می‏پندارد و طبق قوانین فطرت آن را به دست آورده است، با آرامش و آسایش در آن می‏خوابد و هوای نفس مانند دزدی است كه قصد دستبرد و تسلّط بر خانه را دارد و همواره مترصّد فرصتی است تا به هدف خود برسد. بر این اساس امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید:
«الهوی یقظان و العقل نائم»(۲).
هوای [نفس] همواره بیدار، ولی عقل در خواب است.
امام علی علیه‏السلام نیز در حالی كه بین مبادی عقل و شهوت مقایسه می‏كند، در توضیح آنها چنین می‏فرماید:
«الا و انّ الخطایا خیل شمس حُمل علیها اهلها و خلعت لجمها الا و ان التقوی مطایا ذلل حُمِلَ علیها اهلها و اعطوا اَزمتها»(۳).
خطایا كه همان شهوت است همچون اسب سركشی است كه سواركار بر آن نشسته و افسارش از اختیار وی خارج شده و تقوا (عقل) همانند مركبی آرام و مطیع است كه سواركار بر آن نشسته و زمامش به او سپرده شده است.
بدین‏سان فطرت، جزء سرشت انسان و امری تكوینی بوده، مشتمل بر امور انسانی و ماورای حیوانی است و برای اوّلین بار در قرآن، به عنوان یك جریان روانی ثابت و مشترك مورد تأكید قرار گرفته است(۴):
خداوند به هستی نعمت وجود بخشید و به راه كمالشان هدایت كرد(۵)؛ هر چیز را قدر و اندازه داد و به كمال هدایت نمود(۶)؛ به انسان آنچه را نمی‏دانست الهام كرد و آموخت(۷) و راه كمال و هدایت را بر او سهل و آسان ساخت(۸).
در این مسیر، راه هدایت و ضلالت برای همگان باز است، چنان كه می‏فرماید:
«كُلاًّ نُّمِدُّ هآؤُلاَآءِ وَ هآؤُلاَآءِ»(۹)
ما به هر دو فرقه از دنیاطلبان و آخرت‏طلبان به لطف خود مدد می‏رسانیم.
نیز در آیه دیگر می‏فرماید:
«فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِكَ الدّینُ الْقَیِّمُ وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ * مُنیبینَ اِلَیْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ اَقیمُوا الصَّلوةَ وَ لاَ تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكین»(۱۰).
آری، زمانی كه انسان از فطرت منحرف شد و تقوای دینی را مراعات ننمود، تعادل قوای داخلی او یعنی شهوت، غضب، محبّت و كراهت به هم می‏خورد و عملكرد قوای ادراكی وی مختل می‏گردد(۱۱).
از دین فطرت یا حنیف در قرآن به دین ابراهیمی یاد شده و پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز بر آن آیین بود(۱۲).
بر اساس بینش قرآن، خروج از فطرت و انحراف از دین حنیف ابراهیمی، نوعی بیماری روانی به شمار می‏آید:
«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ اِبْرهیمَ اِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ»(۱۳).
چه كسی جز افراد سفیه و نادان، از آیین ابراهیم، روی‏گردان خواهد شد. علاّمه طباطبایی اعراض از ملّت ابراهیم را از حماقت نفس و تمیز ندادن ضرر و نفع خویش دانسته است(۱۴).
ب ـ فطرت، راه انحصاری آرامش روانی
از نظر بهداشت روانی، تنها تكیه بر یك یا چند دستور الهی كافی نیست، بلكه انسان موظّف است برای رشد خود، تمام آموزشهای الهی را به كار برد(۱۵). در قرآن كریم از این مدار به صراط مستقیم تعبیر شده است(۱۶) كه همان راه مشترك فطرت، عقل و شرع است. انسان ابتدا باید بصیرت داشته باشد تا از طریق مستقیم (صراط مستقیم) منحرف نشود(۱۷)؛ زیرا رفتن از راههای دیگر به گمراهی می‏انجامد و راه راست راه میانه و معتدل است(۱۸). مجموعه آموزشهای قرآن كریم، به عنوان «ذكراللّه‏» مطرح شده‏اند، كه توجّه و كاربرد آنها، موجب آرامش، اطمینان روانی و ایجاد ظرفیّت گسترده روانی و دستیابی به رشد و قرب الهی می‏گردد(۱۹). در مقابل این طریق، انحراف از فطرت باعث دلتنگی است، گویا شخص می‏خواهد بلندپروازی نموده، از زمین تا فراز آسمان صعود كند(۲۰). اینجاست كه قرآن كریم می‏فرماید:
«انسانها در خسارت و زیانكاری هستند مگر اینكه به خدا ایمان آورده، عمل صالح به جا آورند و به درستی (حق) و پایداری (صبر) در دین همدیگر را سفارش كنند»(۲۱).
از این رو باید گفت: اگر بتوان سیستمهای ارتباطی و فعّالیّت انسان را در فعل و انفعالات روانی خود با محیط خویش، به صورت مدارهایی نشان داد، مدارهای زیر قابل طرح هستند:
۱ـ مدار ارتباطی انسان با خدا؛
۲ـ مدار ارتباطی انسان با خود؛
۳ـ مدار ارتباطی انسان با خانواده؛
۴ـ مدار اجتماعی انسان كه همان ارتباط آدمی با اجتماع است؛
۵ـ مدار انسان با طبیعت (مداری كه به روابط انسان با طبیعت مرتبط می‏باشد). تمام مدارهای مذكور در اسلام هنگامی می‏توانند ارتباط و فعّالیّت انسان را در محیط خویشتن و با آن مفید گردانند و در فعل و انفعالات روانی او تأثیرات مطلوبی بر جای گذارند كه بر محور و جهت قرب به سوی خداوند متعال بوده، به گونه‏ای پایه‏ریزی شوند كه به زندگی بشر رنگ الهی بدهند: «صِبْغَةَ اللّه‏ِ وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللّه‏ِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ»(۲۲).ج ـ پیامدهای خروج از فطرت
انسان خارج شده از مدار فطرت به سان عنكبوتی است كه با تنیدن تار به دور خویش، هر چه فعّالیتش بیشتر شود اضطرابش فزون‏تر خواهد شد(۲۳). بر همین اساس قلب او محجوب، نفسش معیوب و روانش مخدوش گشته، دارای عقلی مغلوب و هوایی غالب می‏گردد(۲۴). بیماریهای چنین انسانی به صورتهای ذیل است:
۱ـ زنگار قلب
امام صادق علیه‏السلام فرمود:
«انسان به واسطه معصیت، نقطه‏های سیاهی در قلب سفید خویش ایجاد می‏كند و با ادامه دادن، وقتی همه صفحه سفید قلب سیاه شد، دچار زنگ‏زدگی قلب می‏شود، آن‏گونه كه خداوند در قرآن فرمود:
«این حرفها بهانه است، علّت اصلی این است كه بر اثر اعمال زشتشان دلهایشان زنگار گرفته است»(۲۵).
۲ـ حجاب قلب
حجاب قلب مانع از دیدن واقعی اشیاست. چنین انسانی از دیدن حقایق محروم شده(۲۶)، به آشفتگیهای روانی دچار می‏شود. چشم سرش باز، ولی چشم دلش نابیناست(۲۷) و بر قلب او نیز مهر زده شده، همانند كر و لالها از درك عمیق بی‏بهره می‏گردد(۲۸).
۳ـ ترس شدید
بشر خارج شده از فطرت مانند كسی است كه در تاریكی رعد و برق سرانگشت خویش را از بیم مرگ در گوشش نهد تا مبادا از شدت صاعقه بمیرد(۲۹) و او دچار حیرت می‏گردد، مانند انسانهایی كه ترس در دلشان لانه كرده، بر جنگ با دیگران جمع نمی‏شوند مگر با دشمنی، مكر و حیله و جاسوسی(۳۰)، به طوری كه كارزار بین خودشان نیز سخت است. شما آنها را جمع و متّحد گمان می‏كنید، ولی قلوبشان سخت پراكنده و از هم دور است(۳۱). ایشان دارای ظاهری آراسته و شگفت‏انگیزند، ولی در باطن همانند چوب خشك تكیه بر دیوارند كه هر صدایی بشنوند، می‏پندارند به ضرر آنان است(۳۲).
د ـ كنترل جریان شهوت (جهاد اكبر)
پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بهترین راه شكوفایی فطرت در نهاد آدمی و تثبیت آرامش روانی را كنترل جریان شهوت و هوای نفس و آن را به مثابه جهاد اكبر در مقابل جنگ با كفّار می‏داند(۳۳). برخی از روشهای كنترل شهوت عبارت‏اند از:
۱ـ صبر و مقاومت در برابر شهوات(۳۴)؛ ۲ـ خوار شمردن شهوت به وسیله تقویت عقل(۳۵)؛ ۳ـ فراموش كردن شهوات با ایجاد شوق به بهشت(۳۶)؛ ۴ـ غلبه بر تمایلات شهوانی قبل از نیرومند شدن آنها(۳۷)؛ ۵ـ توجّه به كرامت نفس؛ ۶ـ سعی در دستیابی به خواسته شهوانی از راه حلال.
تحلیل فشار روانی به وسیله خود
برای تحلیل فشار روانی به وسیله خود در قرآن كریم راهكارهایی مطرح گردیده است:
خداوند بر انسان ناظر است و رویدادها تصادفی نیستند(۳۸).
در اسلام مبدأ حركت و انرژی از آنِ خداست(۳۹).
مبدأ ربوبیت جهان و جهانیان اوست(۴۰).
تفهیم این نكته كه اموال و اولاد(۴۱)، خیر و شرّ(۴۲)، و حیات و مرگ(۴۳) همه ابزار آزمون الهی هستند.
با این زمینه‏هاست كه مؤمن در برابر مصیبت اظهار می‏دارد: «اِنَّا لِلَّهِ و اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُونَ»(۴۴) و می‏داند هر كجا كه باشد خداوند با اوست(۴۵) و از رگ گردن آدمی به او نزدیك‏تر است(۴۶).
همچنین درست است كه آمی اختیار دارد، ولی مشیّت الهی بر جهان حاكم است(۴۷). پس مؤمنان باید به جای اضطراب و فشار روانی، به خداوند توكّل كنند و بدانند تصمیمهای بشری تا به تقدیر الهی نرسد عملی نخواهد شد(۴۸).
با توجّه به راهبردهای مذكور، انسان درمی‏یابد كه:
۱ـ گر چه زندگی نوعی میدان مسابقه است، ولی بجز علل عادی، راههای دیگری نیز ممكن است برای انسان گشوده شود.
۲ـ هر انسان خود را در محضر خدا می‏بیند و می‏داند كه «عالم محضر خداست و نباید در محضر خدا معصیت نماید»، پس خود را كنترل می‏كند.
۳ـ در مقابل بلاها صبور بوده، احساس شكست نخواهد كرد.
۴ـ انسان می‏فهمد كه نقشه‏های وی صددرصد پیاده نخواهد شد و در موقع شكست احساس اضطراب و ناآرامی نمی‏كند، لذا خود را مكلّف به وظیفه می‏بیند نه رسیدن به نتیجه(۴۹).
۵ـ از طریق ایجاد توكّل نوعی سرپرستی خداوند را در زندگی خویش حاكم نموده، شكست را احساس نخواهد نمود(۵۰).
استراحت و خواب
یكی دیگر از راههای مبارزه با فشار روانی از دیدگاه قرآن، استراحت و خواب می‏باشد كه عامل مهمّی برای ایجاد آرامش روانی است. طبق یافته‏های دانش پزشكی خواب در شب اثربخش‏تر است، ولی برای رسیدن به خواب مؤثّر نباید به خواب شب اكتفا كرد، چرا كه از آیات الهی خواب شب و روزتان است(۵۱). همچنین قرآن كریم خواب را وسیله آسایش معرّفی نموده، آنجا كه می‏فرماید:
«هُوَ الَّذی جَعَلَ لَكُمُ الَّیْلَ لِتَسْكُنُوا فیهِ وَ النَّهَارَ مُبْصِرًا»(۵۲).
او خداوندی است كه برای شما شب را قرار داد تا در آن بیارامید و روز را روشن [گردانید].
در آیه دیگری آمده است:
«وَ جَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا * وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسا»(۵۳).
خواب را برای شما (مایه) قوام حیات و استراحت قرار دادیم و پرده سیاه شب را به مثابه لباس (مایه استراحت).
خواب عامل درمان اضطراب و ترس و رنج شدید می‏باشد؛ زیرا سلّولهای بدن، پس از خواب و استراحت، شادابی جدید خود را باز می‏یابند و مشكلات را در شرایط نشاط حل می‏كنند و از اضطراب و استرس درونی می‏كاهند(۵۴).نظام حمایتی خانواده
یكی از راههای مؤثّر و مورد نظر قرآن كریم در كاهش فشار روانی نظام خانواده است؛ زیرا خانواده یكی از اركان آرامش در جامعه و مهم‏ترین منبع حمایت عاطفی در لحظات و مواقع فشار روانی است. تعبیر قرآن كریم در این باب بسیار جالب توجه و آموزنده است:
«وَ مِنْ ایَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنفُسِكُمْ اَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوآ اِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»(۵۵)
این آیه آشكارا می‏رساند كانون خانواده برای سكونت و آرامش است، و مسلمانان به ویژه دو همسر باید این توصیه را از آفریدگار حكیم به جان بپذیرند و برای مسائل و اختلاف سلیقه‏های جزئی «سكون» را به «تلاطم» و «تضاد» تبدیل نكنند. مهم‏تر اینكه بدانند و باور كنند كه زوج مسلمان باید مودّت و محبت بینشان حاكم باشد، تا نه تنها تحت تأثیر فشارهای روانی قرار نگیرند، بلكه چنان‏كه در آیه آمده، رحمت الهی شامل حال آنان و فرزندانشان شود. روان‏شناسان با استناد به آیات مُبین قرآنی معتقدند كه نظام حمایتی خانواده به شیوه‏های ذیل می‏تواند در فشار و اضطراب روانی بسیار مؤثّر باشد:
۱ـ شناخت و كنترل اعضای خانواده: بهترین نمونه آن در قرآن شناخت حضرت یعقوب علیه‏السلام از حسد فرزندان خویش است، از این رو به حضرت یوسف علیه‏السلام سفارش می‏كند:
«لاَ تَقْصُصْ رُءْیَاكَ عَلیآ اِخْوَتِكَ فَیَكیدُوا لَكَ كَیْدًا»(۵۶)
زنهار، خواب خود را بر برادرانت حكایت مكن كه برای تو نیرنگی می‏اندیشند.
۲ـ حمایت از پدر و مادر و احترام به آنها: در چند آیه از قرآن كریم، پدر و مادر به عنوان استوانه‏های زندگی و خانواده معرّفی شده‏اند؛ از جمله:
«وَ قَضی رَبُّكَ اَلاَ تَعْبُدُوآ اِلاَّآ اِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ اِحْسَانًا»(۵۷)
خدای تو حكم فرموده جز او هیچ كس را نپرستید و به پدر و مادر نیكی كنید.
۳ـ حمایت از اعضای خانواده: نمونه آن در قرآن، عفو حضرت یوسف علیه‏السلام است كه پس از جفا و تهمت و ستم برادرانش گفت: «امروز خجل و متأثّر نباشید كه من شما را عفو كردم»(۵۸).
به وضع موجود نگریستن
یكی از زمینه‏ها و راههای مهمّ كاهش فشار روانی و مبارزه جدّی با آن، به وضع موجود نگریستن است. قرآن كریم با آیات «وَ عَسی اَنْ تَكرَهُوا شَیئا وَ هُوَ خَیرٌ لَّكُمْ»(۵۹) و «فَعَسی اَنْ تَكْرَهُوا شَیئا وَ یَجْعَلَ اللّه‏ُ فیهِ خَیْرا كَثیرا»(۶۰) به وضوح نگاه محدود به وضع فعلی و اینكه انسان تمام خیر و شرّ را در آن بداند، رد می‏كند. در فقه اسلامی هم قاعده‏ای هست معروف به قاعده میسور كه همان نگریستن به وضع موجود است؛ بدین معنی كه انسان باید به دنبال تكلیف و وظیفه كنونی خود باشد؛ زیرا با ناآرامی چیزی حل نمی‏شود(۶۱). از حضرت علی علیه‏السلام نقل شده است كه فرمود: «المیسور لا یَسقُط بالمعسور»؛ مقدار ممكن تكلیف به واسطه جنبه‏های مشكل آن ساقط نمی‏گردد(۶۲). این اصل، نشانه آن است كه اگر برای انسان، در زندگی به هر دلیلی مانع و مشكلی پیش آید، برای رفع اضطراب و فشار روحی و رسیدن به آرامش روانی باید دست به كار شده، با انطباق با وضع موجود و موقعیّت جدید، اضطراب را كاهش دهد. در حقیقت، پیام مهم این اصل عبارت از انعطاف‏پذیری انسان در برنامه‏ریزی زندگی، جهت كاستن از فشار روانی و حركت در مسیر زندگی طبیعی و بازگشت به حالت طبیعی است(۶۳).
بیان هیجانها و توسل به نیایش و دعا
نیایش در تسكین و آرام‏بخشی انسان اثری اعجاب‏انگیز دارد و بیان هیجانها، اعتراف و دعا به مثابه شیوه‏های برون‏ریزی مطرح هستند؛ علاوه بر اینكه از روح حق‏شناسی نیز حكایت دارند و مسیری صحیح و مطلوب برای صیقل دادن دل با ذكر خدا به شمار می‏آیند؛ چنان كه فرمود:
«... اَلاَ بِذِكْرِ اللّه‏ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
آگاه باشید كه با یاد خدا فقط دلها آرام می‏گیرد (تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست)(۶۴).
انسان علاوه بر ذكر زبانی، با ذكر قلبی و با تمام وجود نیز باید متوجّه عظمت خدای متعال باشد و احساس نماید كه هر لحظه در محضر خداست. یكی از راههای تداوم ذكر خدا در نهاد انسان، تلاوت دائمی قرآن و گوش فرادادن به آوای دلنشین آن است؛ زیرا انسان را از خاك و جهان مادی به مبدأ بی‏چون متّصل می‏سازد و هنگامی كه دریچه دل با یاد خدا و قرائت آیات الهی و استماع به آنها باز شد، شیرینی صبر را می‏چشد، احساس فرومایگی از پناه بردن به غیر خدا می‏كند و نفس او نه تنها حالت رضا می‏یابد، بلكه جمال و زیبایی خدا را در توكّل به ساحت مقدّس او می‏بیند. از لحاظ جسمانی نیز علائم فیزیولوژیكی ناشی از اضطراب و فشارهای روانی در درون كاهش می‏یابد(۶۵). انسان وقتی در حالت دعا به یاد خدا باشد، احساس می‏كند كه خداوند هم به یاد اوست(۶۶). و اگر از یاد خدا اعراض كند، زندگی را سخت می‏بیند و خود را در تنگاتنگ حوادث و مصیبتهای نابهنجار مشاهده می‏نماید، چنان‏كه فرمود:
«وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكرِی فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكًا»(۶۷).
انسان با ذكر و یاد خدا، به جای سرگرم شدن به هوسها، به حالت رضایت درون می‏رسد، وقتی دچار معصیت شد، احساس گناه می‏كند، با یاد خدا این احساس به او دست می‏دهد كه خدا او را می‏بخشاید و پناهگاهی در اختیار دارد(۶۸). بر همین اساس می‏توان گفت: نماز انسان را از نادرستیها و زشتیها نهی می‏كند و یاد خدا از هر ذكری بالاتر است(۶۹). ذكر دسته جمعی نیز تصمیم و اراده انسانی را تقویت نموده، موجب می‏شود كه آدمی در كنار همنوعان مؤمن خود، احساس تنهایی ننماید. تسبیح و ذكر خدا پس از نماز و دعای دسته جمعی هم نوعی آرامش‏بخشی به مؤمنان است(۷۰). بر اساس بینش قرآن، عامل افزایش اضطرابهای روانی و فشارهای سرسام‏آور روحی، اعراض از ذكر خداست؛ زیرا موجب هم‏نشین شدن با شیطان و ابتلا به وسوسه‏های بی‏حد و حصر او می‏گردد(۷۱). آدمی نیز با این حال، در همین حیات دنیوی خود را محدود نموده و هدف دیگری جز آن نخواهد داشت(۷۲) فراتر از زنده ماندن(انسان در جست و جوی معنی)
ویكتور فرانكل روان شناس اروپایی می‏گوید: انسانی كه چرایی دارد، می‏تواند هر چگونه‏ای را تحمّل كند، وی سپس گامهای نُه‏گانه‏ای را برای تحمّل فشار روانی مطرح می‏كند(۷۳). قرآن كریم نیز در این مسیر چهره‏هایی مصمّم و شكست‏ناپذیر از پیامبران و اولیای الهی ترسیم می‏كند كه تندباد حوادث نه تنها آنها را از پای درنمی‏آورد، بلكه ایشان را مصمّم‏تر می‏سازد(۷۴).
به عنوان نمونه به پیامبرش می‏فرماید:
«فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ اُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»(۷۵).
ای رسول ما! تو هم مانند پیامبران اولوالعزم صبور باش و بر امّت بر عذاب تعجیل مكن.
سپس سفارش می‏كند: در مقابل سخنان تهمت‏انگیزشان مقاومت داشته باش(۷۶).
انسان مؤمن از نقصان خیر و ثواب و از احاطه رنج و خوف بر خود بیمناك نیست(۷۷). اصولاً اولیای خداوند هیچ ترس و اندوهی به دل خود راه نمی‏دهند(۷۸). ایشان در حالت ایستاده، نشسته و خفته متفكّرانه و در حال خضوع می‏گویند: ما از خداییم و به سوی خدا باز می‏گردیم(۷۹).اتفاوت اساسی دیدگاه مادی و الهی نیز بر همین مبناست كه در دیدگاه الهی اگر انسان در این جهان مادی به خواسته‏های خود نرسید و دست نیافت، در عالم معنی و در سرای آخرت جبران خواهد شد، ولی بر اساس بینش مادی كه به خدا و عالم معنی و آخرت ایمان ندارند، از عنصر جبران خبری نیست، لذا در هنگام مواجه شدن با مشكلات، بیشتر دچار فشار روانی و یأس از زندگی شده، چه بسا تن به خودكشی می‏دهند. پس در مسئله هدفداری و جست و جوی معنی، می‏توان گفت كه مؤمن در زندگی خود متوقّف نمی‏شود و در هر شرایطی انعطاف‏پذیر بوده روحیّه خود را بر محیط منطبق می‏سازد؛ زیرا زندگی كنونی خود را مقدّمه زندگی جاودانه بهشت و رسیدن به رضوان الهی می‏داند(۸۰).
اعتقاد راسخ به قضا و قدر و تصادقی نبودن رویدادها
یكی از راهكارهای مهمّ مبارزه با فشار روانی از دیدگاه قرآن كریم، اعتقاد به اصل قضا و قدر است؛ یعنی امور جهان تصادفی نیست و تحت نظارت و تدبیر خداوند انجام می‏پذیرد. بر این اساس، یك مسلمان، در حالی كه معتقد به جبر نیست و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی‏كند، به عنوان توحید افعالی، مبدأ هر حركت و انرژی را از خداوند می‏داند(۸۱) و خداوند را مربّی جهان و جهانیان می‏شناسد. به هر حال فواید مهمّ اعتقاد به این اصل والا و عظیم در كاهش و یا زدودن فشار روانی و اضطرابهای ناشی از آن را می‏توان چنین برشمرد:
۱ـ حكیمانه دیدن نظام جهان: كسی كه به حاكمیت تقدیر خداوند حكیم بر كلّ جهان معتقد است، نظام جهان را نظامی حكیمانه می‏یابد؛ نظامی كه مبتنی بر حساب دقیق بوده، در مجموع، متوجّه مصالح عالی است. چنین بینش و اعتقادی موجب می‏شود كه انسان تنها به اندیشه و تدبیر خویش متّكی نبوده، هر كاری را كه می‏كند به مشیّت الهی ارجاع دهد(۸۲).
۲ـ اعتقاد به علل معنوی و مأیوس نشدن از نارسایی علل مادی: از نتایج مهمّ چنین باوری در سایه عقیده به قضا و قدر الهی آن است كه انسان با مشاهده نارسایی عوامل ظاهری، دچار یأس و نومیدی نمی‏شود، بلكه روح امید همواره در او زنده می‏ماند. چنین شخصی هیچ وقت احساس شكست نمی‏كند، چرا كه همیشه در انتظار یكی از دو نیكی است؛ پیروزی یا شهادت(۸۳).
۳ـ جلوگیری از حزن و سرخوردگی: با اعتقاد به قضا و قدر الهی، انسان در لابلای همه امور دست خدا را می‏بیند؛ لذا تحمّل سختیهای زندگی بر او آسان شده، در برابر حوادث ناگوار خود را نمی‏بازد و هر مصیبتی را به اذن پروردگار می‏داند. همیشه شعار وی نیز این است:
«اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُونَ»(۸۴).
چنین فردی احساس می‏كند كه هیچ گاه راه به رویش بسته نیست، حتّی اگر در این جهان از رنج و فشار نجات نیافت، می‏داند كه قیامت خانه ثواب است(۸۵). او هرگز اجازه نمی‏دهد كه بی‏تابی و بی‏قراری ـ كه از آثار ضعف روحی و فشارهای روانی ناگوار است ـ بر او چیره شود. به تعبیر زیبای مولا علی علیه‏السلام :
«تذلّ الامور للمقادیر، حتّی یكون الحتف فی التّدبیر»(۸۶).
كارها پیرو قضا و قدر و تدبیر الهی است، به طوری كه گاهی تباهی و مرگ انسان در تدبیر و هوشیاری اوست.
۴ـ جلوگیری از غرور و سرمستی: اعتقاد به قضا و قدر الهی و تصادفی نبودن امور سبب می‏شود كه انسان از خوشیها و شادیهای زندگی سرمست نشده، به موفّقیّت و كامیابیها مغرور نگردد. كسی كه در برابر سختیها خود را می‏بازد، غالبا در برابر پیروزیها نیز سرمست و مغرور می‏شود؛ زیرا توفیقات را به خود نسبت داده، بر خویشتن می‏بالد، امّا كسی كه موفّقیّتها را نعمت خدا می‏داند و فضل و احسان او در حقّ خود می‏شمرد، دستخوش غرور نمی‏شود، بلكه از راه حق‏شناسی و شكرگزاری بر خضوع او افزوده می‏شود تا آنجا كه حتّی ناكامیهای ظاهری را هم وسیله‏ای برای خیر و پیشرفتهای دیگر می‏داند(۸۷).
صل توكّل و اعتقاد به آن
یكی دیگر از راههای سودمند و نتیجه‏بخش غلبه بر فشارهای روانی باور به «توكّل» است كه بر اساس اعتقاد راسخ به قضا و قدر الهی و توحید افعالی در آدمی شكل می‏گیرد. توكّل اعتماد به خداست و بدین معنی است كه انسان در پیمودن راه حق تزلزل به خود راه ندهد، تنها به تدبیر خود متّكی و مغرور نباشد و بداند كه اگر در زندگی هدفی صحیح و خداپسندانه برگزیند و فعّالیّت خود را متوجّه آن كند و نتیجه كار خود را به خدا وا گذارد، خداوند او را تحت حمایت خود قرار می‏دهد؛ لذا در این صورت نه تنها احساس فشار روحی و استرسهای روانی نمی‏كند، بلكه تقدیر الهی را در امور خود در نظر گرفته، آن را نوعی مصلحت‏اندیشی و خیرخواهی خداوند برای خویشتن می‏داند و همیشه ندا می‏دهد:
«اُفَوِّضُ اَمْریآ اِلَی اللّهِ اِنَّ اللّهَ بَصیرٌ بِالْعِبَادِ»(۸۸).
با این وصف، دانستن این نكته هم ضروری است كه توكّل به معنای این نیست كه بشر تماشاگر باشد و تمام امور را به این اصل ارجاع دهد؛ زیرا هر كسی به میزان سعی خود بهره می‏برد(۸۹) و درست است كه انسان موجودی مختار است، ولی اختیار او در طبیعت و تاریخ در مسیر سنّت الهی است و سنّت خداوندی تبدیل و تغییرناپذیر است(۹۰).
ایجاد تحوّل روحی و تكیه‏گاه معنوی ایمان
از جمله روشها و راههای مقابله با فشار روانی ایجاد تحوّل روحی و تكیه‏گاه معنویِ ایمان یا اخلاق مذهبی است؛ زیرا انسان به واسطه احساس ایمان به خدا و بازگشت به خویش، قدرتی فوق تصوّر می‏یابد. تحلیل روانی ایمان چنین است: كسی كه به خداوند ایمان دارد احساس می‏كند تكیه‏گاهی محكم دارد و همه امورش تحت نظارت خداوند است و تمام عوامل سلب آرامش را پشت سر می‏گذارد؛ زیرا روزی‏دهنده و صاحب قوّت را خداوند می‏داند(۹۱). همچنین احساس می‏كند كه مرگ حتمی برای همه است(۹۲) و نمی‏توان گریزی از آن داشت(۹۳). انسان مؤمن بر این باور است كه طول عمر هر كسی در علم محفوظ الهی ثبت است(۹۴). و در هر حال از رحمت خداوند مأیوس نمی‏گردد(۹۵). این است كه می‏داند اگر از خداوند چیزی بخواهد اجابت می‏گردد(۹۶) و غم و شادی نیز از اوست(۹۷). در باور انسان مؤمن، خداوند هم هدایت‏كننده است و هم سیراب‏گرداننده و هم در موقع مرض شفادهنده(۹۸). از همه مهم‏تر اینكه همیشه احساس می‏كند بزرگ‏ترین مدافع انسان خود خداست(۹۹) و این تفكّر صحیح است كه در مشكلات انسان را یاری نموده، او را ثابت قدم می‏سازد(۱۰۰). بنابراین به هر اندازه كه آرامش انسان كمتر باشد، به همان اندازه ایمانش ضعیف شده است. از نمونه‏های تحوّل روحی در قرآن كریم می‏توان به داستان ساحران فرعون اشاره كرد(۱۰۱) و همچنین ماجرای آسیه همسر فرعون را نام برد كه از كاخ فرعونی و عزّت دنیوی برای حركت در مسیر رضای حق گذشت و گفت:
«رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ»(۱۰۲).
پروردگارا، خانه‏ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده.تلقّی مرگ به عنوان ادامه مسیر تكامل
تلقّی انسان از مرگ، یكی از محوری‏ترین راهكارها و روشهای غلبه بر فشار روانی از منظر قرآن كریم است. مسلمانی كه می‏داند مرگ به مفهوم فنا و نابودی نیست، بلكه خروج از نشئه‏ای و دخول در نشئه‏ای دیگر است(۱۰۳)، هیچ گاه احساس ناامیدی نمی‏كند و این جهان را منزلگه اصلی خود نمی‏داند. مرگ به جای اینكه در مؤمن ایجاد فشار كند، اطمینان قلبی می‏آفریند؛ زیرا انسان با مرگ به لقاءاللّه‏ و اعتماد درونی می‏رسد، در این حال هم خودش راضی است و هم خداوند از او خشنود است و هم به ملاقات بندگان مخلص خدا دست می‏یابد(۱۰۴). توجّه به این مقوله انسان را هر چه بهتر و بیشتر به لازمه جهان‏بینی الهی آگاه و آشنا می‏نماید و آن عبارت از هدفدار بودن جهان آفرینش است كه با حكمت الهی نیز سازگاری اصیل دارد؛ یعنی «ما آسمانها و زمین و آنچه را كه میان آنهاست به بازیچه نیافریدیم»(۱۰۵). پس هر موجودی بر اساس برنامه‏ای سنجیده و حسابشده به این جهان گام می‏نهد و خود را به سوی هدف حكیمانه‏ای كه رسیدن به لقاءاللّه‏ و سفر به سرای ابدی یا جنّت رضوان الهی است، رهنمون می‏شود. این است كه با اعتماد قلبی و اطمینان درونی كامل، آرامش روانی را برای خویش در وجود و نهاد خود تثبیت می‏گرداند و گرفتار فشارهای روانیِ ناشی از پوچ‏گرایی، یأس و ناامیدی از زندگی در این جهان و ترس از مرگ نمی‏گردد.
انسان مأمور به وظیفه است نه نتیجه
بر اساس این بینش و طبق معارف اسلامی، در صورتی كه انسان به واسطه قدرت نداشتن یا تقدیر الهی در كاری موفق نشد، می‏گوید من به وظیفه خود عمل نمودم، پیروزی و شكست و عزّت و ذلّت، همه دست خداست. درست است كه انسان در مقابل اعمالش مسئول است(۱۰۶) و بر اساس عملكردش مجازات می‏شود(۱۰۷) و به اندازه سعی و كوشش خود بهره می‏گیرد(۱۰۸) و آنچه بكارد می‏درود(۱۰۹)، ولی مسئولیّت او به اندازه توان عملی و قدرت اوست(۱۱۰)، پس انسان مأمور به وظیفه است، نه نتیجه. مطابق این دیدگاه و با تقویت آن در درون، اكثر فشارهای روانی و اضطرابها كاهش می‏یابد. بنابراین بهترین راه برای آرامش داشتن همان ایمان به خدا و ذكر اوست كه بحث آن گذشت.
نتیجه‏گیری
با توجّه به مباحث مربوط به این موضوع باید یادآور شد كه تمام شیوه‏ها و راهكارهای مهمّ مبارزه با فشار روانی را «ایمان به خدا و ذكر دائم او» تأمین می‏كند. با ایمان یك تكیه‏گاه روحی مطمئن در نهاد آدمی ایجاد می‏شود و باعث ایمنی و نجات او در جنگ با سختیها، مشكلات و نارساییهای زندگی می‏گردد:
«الَّذینَ امَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوآ ایمَانَهُمْ بِظُـلْمٍ اُولـئِكَ لَهُمُ الاَْمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»(۱۱۱)
آنان كه ایمان به خدا آوردند و ایمانشان را به ظلم و ستم نیالودند در دو عالم ایمنی برای آنهاست و هم ایشان به حقیقت هدایت یافته‏اند.
این آیه به وضوح می‏رساند كه امنیّت و هدایت در سایه ایمان عملی می‏شود و آرامش حقیقی از ایمانِ بدون ظلم به دست می‏آید.
به هر حال، توجّه به قرآن كریم و راهكارهای مطرح شده آن در سایه‏سار ایمان به خدا بهترین تدبیر و والاترین و مطلوب‏ترین شیوه مبارزه و غلبه بر فشار روانی، استرسهای درونی و اضطرابهای ناشی از آنهاست. امید آنكه با اُنس هر چه بیشتر و التفات روزافزون همه قشرهای جامعه اسلامی به قرآن كریم، ناامیدی، فشار روانی و اضطرابهای درونی ناشی از مشكلات، شكستها و سختیهای طاقت‏فرسا از زندگی آنها رخت بر بندد؛ ان شاءاللّه‏.
منابع و مآخذ
۱ ـ استورا، تنیدگی یا استرس، ترجمه پریرخ دادستان، چاپ دوم: تهران، انشارات رشد، ۱۳۷۷ش.
۲ ـ بستانی، محمود، اسلام و روان‏شناسی، ترجمه محمود هویشم، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳ش.
۳ ـ پاول، فشار روانی، اضطراب و راههای مقابله با آن، ترجمه عباس بخشی‏پور و حسن صبوری، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
۴ ـ حسینی، سید ابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۴ش.
۵ ـ حسینی، سید ابوالقاسم، بررسی مقدماتی اصول روان‏شناسی اسلامی، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۶۴ش.
۶ ـ حسینی كوهساری، سید اسحاق، «راهكارهای مقابله با فشار روانی در قرآن»، قم، مجلّه مجتمع آموزش عالی قم (فصلنامه تخصّصی علوم انسانی)، سال سوم، شماره نهم، بهار و تابستان ۱۳۸۰ش.
۷ ـ شرقاوی، حسن محمّد، گامی فراسوی روان‏شناسی، ترجمه دكتر سید محمّد باقر حجّتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش.
۸ ـ شفر، مارتین، فشار روانی، ترجمه پروین بلورچی، تهران، انتشارات پاژنگ، ۱۳۶۷ش.
۹ ـ طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسّسه اعلمی، ۱۳۹۳ق.
۱۰ ـ مجلسی، محمّد باقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۱ ـ فولادوند، محمّد مهدی، ترجمه قرآن كریم، قم، انتشارات دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۷۷ش.
۱۲ ـ كلینی، محمّد بن یعقوب، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیة، ۱۳۸۸ق.
۱۳ ـ لو، پی یر ـ لو، هنری، استرس دائمی، ترجمه عباس قریب، مشهد، انتشارات درخشش، ۱۳۷۱ش.
۱۴ ـ محمدی ری‏شهری، محمّد، میزان الحكمه، قم، انتشارات دارالحدیث، ۱۴۱۶ق.
۱۵ ـ مجیدی، سید علی، «نقش آوای قرآن در كاهش اضطراب بیماران»، اصفهان، فصلنامه قرآنی كوثر، سال سوم، شماره هفتم و هشتم، زمستان ۱۳۸۱ و بهار ۱۳۸۲ش.
۱۶ ـ مطهری، مرتضی، فطرت، چاپ دهم: تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۷ش.
۱۷ ـ مكارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، قم، انتشارات هدف، ۱۳۶۳ش.
۱۸ ـ مولا علی علیه‏السلام ، نهج البلاغه، گردآوری سید رضی، ترجمه مرحوم محمّد دشتی، قم، انتشارات مشرقین، ۱۳۷۹ش.
۱۹ ـ نجاتی، محمّد عثمان، قرآن و روان‏شناسی، ترجمه عباس عرب، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶ش.
۲۰ ـ نیكبخت، علیرضا، استعانت از قرآن كریم در شفای جسمانی، تهران، انتشارات قبله، ۱۳۷۸ش.
۱ ـ علیرضا نیكبخت، استعانت از قرآن كریم در شفای جسمانی، ص ۵۷-۵۰؛ همچنین بنگرید به: محمّد عثمان نجاتی، قرآن و روان‏شناسی، ترجمه عباس عرب، ص ۵۸-۱۰.
۲ ـ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۸، ص ۴۲۴.
۳ ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.
۴ ـ مرتضی مطهّری، فطرت، ص ۲۹.
۵ ـ طه / ۵۰.
۶ ـ اعلی / ۳.
۷ ـ علق / ۵.
۸ ـ اسراء / ۴۰-۸ و عبس / ۲۰.
۹ ـ اسراء / ۲۰.
۱۰ ـ روم / ۳۰ و ۳۱.۱۱ ـ محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۶، ص ۱۷۸.
۱۲ ـ انعام / ۱۶۱.
۱۳ ـ بقره / ۱۳۰.
۱۴ ـ علاّمه طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۳۰۰.
۱۵ ـ بقره / ۸۵.
۱۶ ـ زخرف / ۴۳.
۱۷ ـ محمّد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج ۱، ص ۴۳.
۱۸ ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.
۱۹ ـ سید ابوالقاسم حسینی، اصول بهداشت روانی، ص ۵۶-۵۵.
۲۰ ـ انعام / ۱۲۶-۱۲۵.
۲۱ ـ عصر / ۳-۱.
۲۲ ـ بقره / ۱۳۸. بنگرید به: سید ابوالقاسم حسینی، بررسی مقدماتی روان‏شناسی اسلامی، ص ۲۸۶-۲۸۲؛ همو، اصول بهداشت روانی، ص ۵۲-۵۰.
۲۳ ـ عنكبوت / ۴۱.
۲۴ ـ دعای صباح مولا علی علیه‏السلام : «الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب...».
۲۵ ـ بنگرید به: تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۰۳-۱۰۱ و ج ۶، ص ۱۵۳.
۲۶ ـ اسراء / ۴۶-۴۵ و كهف / ۵۷.
۲۷ ـ حج / ۴۶، طه / ۱۲۶-۱۲۴.
۲۸ ـ بقره / ۱۸.
۲۹ ـ بقره / ۱۹.
۳۰ ـانعام / ۷۱.
۳۱ ـ حشر / ۲، ۱۳، ۱۴.
۳۲ ـ «كاَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَة»، منافقون / ۴.
۳۳ ـ شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ماده جهاد.
۳۴ ـ غرر الحكم، ج ۲، ص ۷۲.
۳۵ ـ همان، ج ۵، ص ۲۵۵.
۳۶ ـ همان، ص ۳۲۸.
۳۷ ـ بنگرید به: سید اسحاق حسینی كوهساری، «راهكارهای مقابله با فشار روانی در قرآن»، ص ۲۰۶-۲۰۵.
۳۸ ـ تغابن / ۱۱.
۳۹ ـ كهف / ۳۹.
۴۰ ـ حمد / ۱.
۴۱ ـ تغابن / ۱۵.
۴۲ ـ انبیاء / ۳۵.
۴۳ ـ ملك / ۲-۱.
۴۴ بقره / ۱۵۷-۱۵۶.
۴۵ ـ حدید / ۴.
۴۶ ـ قآ / ۱۶.
۴۷ ـ «قُلْ لَنْ یُصیبَنَآ اِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلینَا وَعَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» توبه / ۵۱.
۴۸ ـ «وَ لاَ تَقُولَنَّ لِشَایْ‏ءٍ اِنّی فَاعِلٌ ذلِكَ غَدًا * اِلاَّآ اَنْ یَشَآءَ اللّهُ...» كهف / ۲۲ و ۲۳.
۴۹ ـ بنگرید به: سید اسحاق حسینی كوهساری، «راهكارهای مقابله با فشار روانی در قرآن»، ص ۲۰۸-۲۰۷.
۵۰ ـ «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَآ اِلآَّ اِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ» توبه / ۵۲.
۵۱ ـ «وَ مِنْ آیَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ» روم / ۲۳. بنگرید به: سید ابوالقاسم حسینی، اصول بهداشت روانی، ص ۹۱-۸۶؛ مارتین شفر، فشار روانی، ترجمه پروین بلورچی، ص ۱۰۷-۱۰۶؛ پاول، فشار روانی و اضطراب، ترجمه عبّاس بخشی‏پور و حسن صبوری، ص ۲۰۰-۱۹۷.
۵۲ ـ یونس / ۶۷، غافر ۶۱ و نمل / ۸۶.
۵۳ ـ نبأ / ۹-۸ و فرقان ۴۷.
۵۴ ـ بنگرید به: محمود بستانی، اسلام و روان‏شناسی، ترجمه محمود هویشم، ص ۳۲۰-۳۰۷.
۵۵ ـ روم / ۲۱
۵۶ ـ یوسف / ۵.
۵۷ ـ اسراء / ۲۳.
۵۸ ـ یوسف / ۹۲.
۵۹ ـ بقره / ۲۱۶.
۶۰ ـ نساء / ۱۹.۶۱ ـ بنگرید به: مكارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ج ۳، ص ۱۷۰-۱۶۹.
۶۲ ـ همان، ج ۳، ۱۸۴-۱۶۹، قاعده میسور.
۶۳ ـ بنگرید به: سید ابوالقاسم حسینی، اصول بهداشت روانی، ص ۱۹۷-۱۹۵ و همچنین سید اسحاق حسینی كوهساری، «راهكارهای مقابله با فشار روانی در قرآن»، ص ۲۱۳-۲۱۲.
۶۴ ـ رعد / ۲۸. بنگرید به: استورا، تنیدگی یا استرس، ترجمه پریرخ دادستان، ص ۹۶-۹۵؛ پی‏یر لو ـ هنری لو، استرس دائمی، ترجمه عباس قریب، ص ۲۲۳-۲۲۲؛ محمّد عثمان نجاتی، قرآن و روان‏شناسی، ترجمه عباس عرب، ص ۴۷-۴۰.
۶۵ ـ بنگرید به: علیرضا نیكبخت، استعانت از قرآن كریم در شفای جسمانی، ص ۵۹-۵۵؛ همچنین بنگرید به: «تأثیر شگرف آوای وحی بر اضطراب بیماران»، سید علی مجیدی، ص ۲۲-۲۱.
۶۶ ـ «فَاذْكُرُونی اَذْكُرْكُمْ» بقره / ۱۵۲.
۶۷ ـ طه / ۱۲۴.
۶۸ ـ كهف / ۲۸ و آل عمران / ۱۳۵؛ حسن محمّد شرقاوی، گامی فراسوی روان‏شناسی، ترجمه دكتر سید محمّد باقر حجّتی، ص ۳۷۶-۳۷۴.
۶۹ ـ «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللّه‏ِ اَكْبَر» عنكبوت / ۴۵.
۷۰ ـ بنگرید به: حسن محمّد شرقاوی، گامی فراسوی روان‏شناسی، ترجمه دكتر سید محمّد باقر حجّتی، ص ۳۵۶-۳۵۵.
۷۱ ـ «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرینٌ» زخرف / ۳۶.
۷۲ ـ نجم / ۳۰-۲۹.
۷۳ ـ بنگرید به: ویكتور فرانكل، انسان در جست و جوی معنی، ص ۴۲-۳۸.
۷۴ ـ آل عمران / ۱۴۶.
۷۵ ـ احقاف / ۳۵.
۷۶ ـ قآ / ۳۹ و مزّمل / ۱۷.
۷۷ ـ جن / ۱۳.
۷۸ ـ یونس / ۶۳.
۷ ـ بقره / ۱۵۶.
۸۰ ـ بنگرید به: محمود بُستانی، اسلام و روان‏شناسی، ترجمه محمود هویشم، ص ۱۹۳-۱۹۲؛ همچنین بنگرید به: مارتین شفر، فشار روانی، ترجمه پروین بلورچی، ص ۲۵۳-۲۲۷؛ همچنین ویكتور فرانكل، انسان در جست و جوی معنی، ص ۴۶-۴۵.
۸۱ ـ كهف / ۳۹.
۸۲ ـ كهف / ۲۳.
۸۳ ـ توبه / ۵۲.
۸۴ ـ بقره / ۱۵۶-۱۵۵ و توبه / ۵۱.
۸۵ ـ تغابن / ۱۱.
۸۶ ـ نهج البلاغه، حكمت ۱۶.
۸۷ ـ «لِكَیْلاَ تَاْسَوْا عَلی مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُوا بِمَآ ءاتیكُمْ» حدید / ۲۳.
۸۸ ـ مؤمن (غافر) / ۴۴.
۸۹ ـ نجم / ۳۹.
۹۰ ـ فاطر / ۴۳ و فتح / ۲۳.
۹۱ ـ ذاریات / ۵۸.
۹۲ ـ آل عمران / ۱۵۸.
۹۳ ـ احزاب / ۱۶.
۹۴ ـ فاطر / ۱۱.
۹۵ ـ زمر / ۵۳.
۹۶ ـ انبیاء / ۸۹-۸۷.
۹۷ ـ نجم / ۴۳.
۹۸ ـ شعراء / ۸۱-۷۸.
۹۹ ـ حج / ۳۸.
۱۰۰ ـ ابراهیم / ۲۷.
۱۰۱ ـ طه / ۷۶-۶۳.
۱۰۲ ـ تحریم / ۱۱.
۱۰۳ ـ آل عمران / ۱۸۵.
۱۰۴ ـ «یَا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * اِرْجِعی اِلی رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیّة» فجر ۲۸-۲۷. برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: ابوالقاسم حسینی، اصول بهداشت روانی، ص ۷۶-۷۴.
۱۰۵ ـ انعام / ۷۳؛ آل عمران / ۱۹۱؛ انبیاء / ۱۶ و ۱۷.
۱۰۶ ـ «كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعیّته». محمّد محمّدی ری‏شهری، میزان الحكمة، ج ۴، ص ۳۲۷.
۱۰۷ مدّثّر / ۳۸.
۱۰۸ ـ نجم / ۳۹.
۱۰۹ زلزله / ۹-۷.
۱۱۰ ـ بقره / ۲۸۶.
۱۱۱ ـ انعام / ۸۲.

منبع:فصلنامه مشكوة، شماره ۸۳
منبع : خبرگزاری فارس