سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
جنبشهای اسلامی اندونزی و چالشهای پیشرو
چرا دولت اندونزی دستبه کودتایی علیه سازمانهای اسلامی رادیکال زد؟ آیا ماه عسل طولانی بین پلیس و جماعت اسلامی به پایان آمده است؟ برنامه سازمانهای رادیکال درباره حکومت و دولت جاکارتا چیست؟ آیا درست است که برنامهای برای کودتا در جنوب شرق آسیا - که شامل اندونزی، سنگاپور، مالزی و فیلیپین میشود - در جریان بوده است؟ رابطه این برنامه با جدایی تیمور شرقی چیست؟
اینها پرسشهایی است که با مطالعه و بررسی اوضاع جاری اندونزی، به پاسخشان دستخواهیم یافت.
● دو نوع از جنبشهای اسلامی
اندونزی که با داشتن ۲۲۰ میلیون جمعیت، بزرگترین دولت اسلامی جهان به شمار میآید، هم اکنون شاهد دو گونه از اسلام سیاسی است. یکی از این دو، گسترده و پردامنه است و در بیان و عمل از روش دموکراتیک پیروی میکند و جماعتهایی را زیر چتر خود دارد که برجستهترین آنها «جماعت محمدیه» است. این جماعتحدود ۳۰ میلیون عضو دارد. دیگری «جماعت نهضه العلما» است که حدود ۴۰ میلیون عضو دارد. قطب برجسته جماعت محمدیه - که جماعتی میانه رو است - شیخ سیف المعارف و برجستهترین شخصیت جماعت نهضه العلما، شیخ مصدوقی بیدلوی است. این دو جماعتبسیار شبیه طریقتهای صوفیه هستند. از این جهت که به طور مستقیم با سیاستسر و کار ندارند; هر چند برای اعضای خود حق فعالیتحزبی و مشارکت در فعالیتهای سیاسی و فرهنگی قائلند. این دو جماعت همراه چند جماعت کوچکتر در مرز تعادل و توازن بین جماعتهای معتدل و جماعتهای تندرو رادیکال قرار دارند.
در سوی دیگر «جماعت اسلامی» است که در راس حرکتهای اسلامی غربستیز و بویژه ضد امریکایی قرار دارد. این جماعت، با آن که دلایل قوی بر پیوند نزدیک آن با تشکیلات القاعده وجود ندارد، اما مقولاتی شبیه مقولات فکری القاعده را مبنای خود قرار داده است. شخصی که عمر فاروق خوانده میشود و گویا شهروند کویت و از زندانیان نیروهای امریکایی است که در پایگاه هوایی بگرام افغانستان دستگیر شده، اعتراف کرده که در سلسله عملیات و انفجارات در کلیساهای اندونزی - که در شب سال نو ۲۰۰۱ م ۱۸ کشته بر جای گذاشت - دست داشته است. وی ادعا کرده که تحت فرمان شیخ ابوبکر باعشیر - ۶۴ ساله - که مقامات امنیتی او را رهبر معنوی جماعت اسلامی میدانند، بوده است.
دستگاههای اطلاعاتی غربی و امریکایی، بر این گماناند که جماعت اسلامی، تشکیلات بزرگی است که در سراسر جنوب شرق آسیا گسترده است و اعضای آن روش تغییر قهرآمیز را در پیش گرفته و به دلیل مخالفتشان با افکار مگاواتی سوکارنو و مخالفتبا حضور وی در راس دولت، در صدد ترور او هستند.
● امریکا و تروریسم بینالمللی
جماعت اسلامی این اتهامات را به طور کلی رد میکند و بیانیه وزارت خارجه امریکا را - که این جماعت را به سبب ارتباط با القاعده در لیستسازمانهای تروریستی قرار داده - اجحافآمیز و فاقد بدیهیترین قواعد عدالت دانسته است; زیرا واشنگتن در حالی این جماعت را مسئول عملیات بالی شناخته، که هیچ دلیلی بر این ادعا - حتی در داخل اندونزی - وجود ندارد.
تحلیلگری استرالیایی، در صدد جستوجوی اسباب و عواملی برآمده که در فهم راز هدف قرار گرفته شدن استرالیاییها در عملیات بالی کمک کند. یکی از مواردی که وی بدان اشاره میکند، این است که استرالیا پیش از هر چیز، بزرگترین قدرت نظامی غربی در منطقه است و نقش این کشور در مسئله تیمور شرقی، احساس کینه و نفرت عمیقی را در مردم اندونزی پدید آورده است. این احساس با مرور زمان رنگ نباخته و بلکه پر رنگتر شده است و حتی گروههایی که در گذشته، چندان مخالفتی با استقلال جزیره تیمور شرقی نداشتهاند، امروزه نسبتبه استرالیا دلچرکیناند. تحلیلگر استرالیایی، این احساس منفی نسبتبه استرالیا را یکی از انگیزههای احتمالی نهفته در پس پرده انفجار بالی میداند.
اما رییس کمیسیون بینالمللی تحقیق درباره عملیات بالی، بر آن است که چندین فرضیه در این باره وجود دارد که باید با عیار حقایق سنجیده شود.
چه بسا این پرسش مطرح باشد که چرا جهانگردان استرالیایی، هدف عملیات قرار گرفتهاند و آیا نزاعی سیاسی، منطقهای و دینی در منطقه، جریان داشته که حادثه انفجار بالی، حکایت از آن میکند؟ هوگ وایت، مدیر مرکز مطالعات سیاسی استراتژیک استرالیا، تحلیلی قابل تاملتر ارائه داده است. وی میگوید: «عاملان عملیات انفجار بالی، گویا فرهنگ غربی را هدف قرار دادند; ولی مکان مورد هدف بسیار معروف و شاید به طور نمادین، نقش احتمالی استرالیا را در جنگ احتمالی با عراق، تداعی کند.»
برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که تمام منطقه شرق آسیا، همواره در معرض عملیاتهای تروریستیای است که جماعتهای اسلامی رادیکال و مخالف ارتباط منطقه با استراتژیهای امریکا، بدان دست میزنند.
● اتحادیه اسلامی جنوب شرق آسیایی
در این چارچوب، دعوت جماعت اسلامی - که شیخ ابوبکر باعشیر زعامت آن را عهدهدار است - به ایجاد اتحادیهای اسلامی، شامل اندونزی و مالزی و بخش مسلمان نشین فیلیپین - و به عبارت دیگر مسلمانان جنوب شرق آسیا - به هدف احیای کیان جغرافیایی اسلامی این منطقه که تا پیش از پا نهادن استعمارگران هلندی و اسپانیایی به این منطقه برقرار بود، قابل تامل است. با این وضع، اتهام دست داشتن در عملیات بالی به جماعت اسلامی، و فشار غرب بر دولت مگاواتی سوکارنو - دختر بنیانگذار اندونزی جدید - برای مبارزه با جنبشهای اسلامی تندرو، به معنای سد راه رشد این گونه دعوتها و حرکتها است که از چالشهای دینی و مذهبی و ضعف خود، دولت تغذیه میکنند; دولتی که در تحقق آشتی و وفاق بین دستگاههای نظامی و امنیتی و بهطور مشخص بین نیروهای مسلح و پلیس موفق نبوده است.
واقع این است که جماعتهای اسلامی در اندونزی، به لحاظ عملیاتی از گسترش اختلاف بین ارتش و پلیس که در گفتههای مسئولان آنها آشکار است، بیشترین استفاده را بردهاند. رهبر این جماعت، شیخ باعشیر اکنون در درمانگاهی در جاوه، تحت نظر قرار دارد.
● جنبش «لشگر جهاد»
در مقابل، جنبش «لشگر جهاد» پس از عملیات انفجار بالی، ضربههای امنیتی شدیدی خورد. رهبر این جنبش، شیخ جعفر عمر که مقامات اندونزی، او را مسئول ردیف اول عملیات بالی میشناسد و مقامات امریکایی او را یکی از خطرناکترین تروریستهای جهان نامیده بودند، محکوم به اقامت اجباری شد.
جنبش «لشگر جهاد» در آوریل سال ۲۰۰۰ میلادی تاسیس شد. این جنبش بیش از آن که برنامه سیاسی روشن داشته باشد، ماهیتی نظامی دارد. خود شیخ جعفر عمر، در مصاحبهای مطبوعاتی انگیزه خود را از تشکیل این جنبش، چنین توضیح داد: «ما این جنبش را برای یاری رساندن به مسلمانان در منطقه شرقی اندونزی که هزاران تن از آنان در جزایر ملوک، قتل عام میشوند و دولت هم در این شرایط برای دفاع از آنان هیچ اقدامی نمیکند، تاسیس کردهایم. ما چندین نامه برای عبدالرحمانجیبن و جانشینش عبدالرحمانوحید فرستادیم. اما دولتها، در برابر تجاوزات مسیحیان، هیچ کمکی به مسلمانان نکردند. در چنین شرایطی چارهای جز تاسیس جنبش «لشگر جهاد» اهل سنت و جماعت، به هدف حمایت از برادران مسلمانمان در اندونزی شرقی نداشتیم».
وی در پاسخ به پرسش از ماهیت فعالیت نظامیای که این جنبش در پیش گرفته و تکتاز بودن این مبارزه و یا نهفته بودن هدفی سیاسی در پس این فعالیتها، ابراز داشت: خیر; ما در کنار فعالیت جهادی خود، به ترویج و تبلیغ اهل سنت و جماعت اقدام کردهایم. ما مراکز علمی و بهداشتی و پرورشگاههایی برای یتیمان جنگهای داخلی جزایر ملوک و... تاسیس کردهایم.
● درگیری و نزاع بین اسلامگرایان
عجیب این که جنبش لشگر جهاد، تنها با دولت و یا مسیحیان درگیر نیست; بلکه با دیگر جریانهای اسلامگرا نیز سر ستیز دارد. این جنبش با جنبش جدایی خواه اسلامگرایی به نام جنبش گام که بسیاری آن را اسلامگرا و خواهان برپایی دولتی اسلامی میدانند، در استان آچه به شدت درگیر شده است. زمانی که جنبش گام اعلام کرد که خواهان اجرای شریعت اسلامی نیست و در پی جدایی از اندونزی است، بین این جنبش وجنبش لشگر جهاد درگیریهای سختی روی داد. زمانی که جنبش گام از طرح توافق سیاسی بر سر صلح در جزایر ملوک برای پایان دادن به سه سال خشونت دینی بین مسلمانان و مسیحیان طرفداری کرد، جنبش لشگر جهاد آن را محکوم کرد و توطئهای سیاسی بین دولت و مسیحیان علیه مسلمانان قلمداد کرد.
● نمونه تیمور شرقی
جنبش لشگر جهاد معتقد است که اساس جهاد آن، درهم شکستن تحرکات جداییطلبانه رو به رشد کنونی در مناطق آچه و اریان و جزایر ملوک است; زیرا سناریویی که اکنون در جزایر ملوک اتفاق میافتد، پیشتر در تیمور شرقی اتفاق افتاده است. سناریو این است که جداییطلبان این مناطق، به بهانه این که مسلمانان از ساکنان اصلی این مناطق نیستند، آنان را وادار به کوچ میکنند. زمانی که مسلمانان تیمور شرقی را ترک کردند و دولت در حمایت از آنان دخالت نکرد، دولتهای بیگانه (غربی) در حمایت از جداییطلبان دخالت کردند و از خواسته جداییطلبان مبنی بر همهپرسی برای استقلال، پشتیبانی کردند. جنبش لشگر جهاد، راهحل مشکل فعلی اندونزی را سرکوب جداییطلبان از سوی دولت و ایفای نقش حفظ یکپارچگی اندونزی از سوی ارتش میداند. این روزها برخی حرکتهای جداییطلبانه جدید در تیمور غربی به راه افتاده که «جنبش جمهوری کل تیمور» خوانده میشود و برخی فرماندهان مسلح ارتش از آنان حمایت میکنند.
● موضع «لشگر جهاد» نسبتبه «القاعده»
رهبران لشگر جهاد، ایدههای تشکیل القاعده به رهبری اسامه بنلادن را رد میکنند و میگویند: ما اهل سنتیم و این جنبش با اسامه بنلادن و اعضای تشکیلات القاعده، هم فکر و هم نظر نیست، زیرا آنان اهل تکفیر و اهل خوارجاند و حکام مسلمان و علمای مسلمان را تکفیر میکنند و افکارشان فاسد است. با این حال ما به جهادمان با امریکا ادامه خواهیم داد و وظیفه خود میدانیم تا هرکسی را که در حال جنگ با امریکاست، تایید کنیم و وظیفه ما است که مسلمانان را دوستخود بدانیم و از کفار دوری جوییم. این روش ما است. با این حال باید بین جهاد علیه سلطه امریکا و مبارزه با ضلالتهای بن لادن، تمییز قایل شویم.
از سوی دیگر دولت امریکا، لشگر جهاد را، جنبشی تروریستی میداند و علت آن تنها احتمال دست داشتن این جنبش در انفجار بالی نیست; بلکه پیش از این حادثه، سفیر امریکا در جاکارتا اعلام کرده بود که خطرناکترین جنبش تروریستی در اندونزی، جنبش لشگر جهاد است و جنبش تروریستی دیگری هم به نام جماعت اسلامی وجود دارد که تحت رهبری ابوبکر باعشیر است.
با این که باعشیر، انفجار بالی را محکوم نموده، اما دولت امریکا او را به همکاری با تشکیلات القاعده متهم کرده است. سنگاپور نیز همین ادعا را مطرح کرده و مدعی شده است که برخی دستگیرشدگان، اعتراف کردهاند که براساس آموزشهای شیخ باعشیر، اقدام به انجام عملیات تروریستی علیه مؤسسات امریکایی موجود در سنگاپور - و از جمله سفارت و کنسولگری امریکا - دست زدهاند.
این پرسش درباره آینده اسلام سیاسی رادیکال اندونزی همچنان مطرح است که آیا این جریان، رو به اعتدال خواهد آورد و یا وارد چالشهای سخت و تازهای خواهد شد؟
نویسنده: محمد - سخایی
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست