پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
قانون اساسی کشور اتوپیان
![قانون اساسی کشور اتوپیان](/mag/i/2/7vesp.jpg)
اگر تاکنون برآیند شرایط عینی و شعور حاصل از آن و تاثیرگذاری همین شعور بر شرایط عینی، به دلایل گوناگون، در رابطه با مناسبات اجتماعی انسانها نتوانسته است ساختاری آگاهانه و عملی ارایه دهد، اما همین مجموعهی شرایط و شعور رو به تکامل، در شروع قرن جدید، ضرورتی را پیش پای انسانها قرار داده است تا مناسباتی کارساز و عادلانه بر روی ساختارهای فروریخته گذشته بنا سازند. در شرایط امروز باید پذیرفت که نه حاکمیت سرمایه خصوصی توانسته است پاسخگوی نیاز بشریت باشد و نه سرمایه دولتی که بخواهد با هر عنوان و ایسمی چنان رسالتی را برعهده گیرد.
در طول تاریخ، بشریت به دفعات درک و تجربه کرده است که جایگزینی قدرتها که بیتردید اکثر آنها خواستار استقرار عدالت بودند، هرکدام با در دست گرفتن قدرت، به دلیل نگرش ویژه خود در تحقق اهدافشان، دست به اعمالی زدهاند که محصول برداشتِ مخصوص خودشان از اجرای عدالت بوده است. مطلق انگاری ساختار تفکر، با فراهم شدن ابزار اجرایی آن در دست نمایندگان قشر و یا طبقهی جدید حاکم، تا کنون نتایجی را ببار آورده است که آن نتایج نتوانسته به آرمانِ نهادی و جوهری انسان که همانا استقرار نظام عادلانهی فراگیر باشد جامه عمل بپوشاند.
کشور اتوپیان بنا دارد تعریفی جامع و فراگیر از دموکراسی ارایه دهد که در آن هیچ قدرتی در جامعه یکهتاز نباشد تا هیچ کس یا گروه و یا طبقهای نتواند سلطهاش را اعمال کند. بنابراین، ساختار بنیادی قانون اساسی کشور اتوپیان بر نفی مالکیت خصوصی که بتوان با آن دیگر انسانها را به مزدوری واداشت، و نفی نظامی که انسانها را از مالکیت باز میدارد، و نفی تمرکز قدرت به نام دولت و یا هر نوع حاکمیتی استوار شده است. امید است براساس شرایط موجودِ حاکم بر جهان، خردِ جمعی جهانی بتواند ساختار نوینی از نظم عادلانه جهانی را تئوریزه و کاربردی گرداند.
کشور اتوپیان که در محدوده جغرافیایی خود، به این باور رسیده است که از ملیتها، اقشار و طبقاتِ گوناگون شکل یافته، بنا دارد تا مسیر حرکت بهسوی توسعه همهجانبهی پایدار را در رابطه با شرایط خاصِ درون کشوری و روابط جهانی، برپایهی این قانون اساسی که آزادانه توسط نمایندگانِ منتخب تمام مردم تهیه گردید و در همهپرسی به تصویب اکثریت رسید، طی نماید.
نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ کشور اتوپیان که حاصل تجربه تاریخی تمام کشورهای جهان است، ادعا دارد گونهای از روابط و مناسبات زندگی اجتماعی را در این دورانِ آشفتگی جهانی ارایه داده است که میتواند پاسخگوی تنگناها و نیازهای هر کشوری در شرایط کنونی زندگی ملتها باشد.
● فصل اول ـ اصول کلی
▪ اصل اول: نام کشور «اتوپیان» است که براساس نظام «شورایی» اداره میشود، پرچم خاص خود را دارد و تمام ساکنان آن عضو شورای کشوری هستند.
▪ اصل دوم: اعضای شورای کشوری در اداره امور کشور اتوپیان از حقوق برابر و یکسان برخوردارند.
▪ اصل سوم: در کشور اتوپیان هیچ نهادی خارج از چهارچوبِ «شورا» رسمیت ندارد، بنابراین تمام اعضای شورای کشوری، در شوراهای گوناگونِ مربوط به خود نیز عضو هستند.
▪ اصل چهارم: کشور اتوپیان، تنها مالکیت شورایی بر وسایل تولید را به رسمیت میشناسد.
▪ اصل پنجم: در کشور اتوپیان هر کس میتواند از حاصل «کار» خود، به هر میزان که باشد، به طور بهینه بهرهوری کند و مالک دارایی خویش باشد. اما هیچ کس حق ندارد با دارایی و ثروت ـ که دیگر اسم سرمایه را نمیتوان برآن گذاشت ـ کسی را به مزدوری وادارد.
▪ اصل ششم: ساختار ادره شورایی کشور اتوپیان به ترتیب ذیل است:
۱) «شورای نمایندگان کشورداری»
۲) « شوراهای نمایندگان استانداری»
۳) «شوراهای نمایندگان شهرداری»
۴) «شوراهای نمایندگان بخشداری»
۵) «شوراهای نمایندگان شهری بخشها»
۶) «شوراهای نمایندگان روستا و یا دهداری»
▪ اصل هفتم: در کشور اتوپیان نباید هیچ فرد آماده برای کار، بیکار بماند و در یکی از شوراها عضو نباشد. تامین زندگی بیکاران احتمالی و سروسامان دادن به کار آنها، یکی از وظایف «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» است.
▪ اصل هشتم: شوراهایی که نمایندگان آنها در «شورای نمایندگان کشورداری» عضو رابط هستند به ترتیب ذیل میباشد:
۱) «شورای نمایندگان آموزش کشور»
۲) « شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور»
۳) «شورای اموراستانداریها»
۴) « شورای بهداشت و درمان کشور»
۵) « شورای امور بینالملل و روابط سیاست خارجی کشور»
۶) « شورای متخصصین و نخبگان تولید کارهای فکری کشور»
۷) «شورای انتظامات کشور»
۸) «شورای دفاعِ کشور»
۹) « شورای امور روستایی کشور»
۱۰) « شورای حقوقدانان و قضات کشور»
۱۱) شورای رسانههای نوشتاری، شنیداری ودیداری کشور»
۱۲) «شورای کشوری حوادث غیرمترقبه»
۱۳) «شورای قانونگذاری کشور»
۱۴) « شورای آمار و اطلاعات کشور»
۱۵) «شورای منابع و ذخایر کشور»
۱۶) «شورای نگهداری و ترمیم محیط زیست»
۱۷) «صندوق شورایی بودجه و خدمات عمومی کشور»
۱۸) « شورای استاندارد کشور» ـ و...
▪ اصل نهم: تمام اعضای شورای کشوری (کل جمعیت کشور اتوپیان) در ابراز عقیده مجازهستند و میتوانند با وسایل غیرخشونتآمیز افکار، عقاید، ایدئولوژی و خاستگاهشان را در قالب احزاب، گروهها و شوراها تبلیغ کنند و راهکارهایی را که بهنظرشان میرسد به اطلاع عموم برسانند. نظر به اینکه قانون اساسی را میتوان با آرای اکثریت نسبی اعضای «شورای نمایندگان کشورداری» و آرای دوسوم نمایندگان «شورای قانون گذاری کشور» اصلاح و یا تغییر داد، از این رو نقش احزاب، گروهها و تمام شوراها در کشور اتوپیان کاملا برجسته و ضروری میباشد و باید از حمایت تمام نهادهای کشور برخودار باشند.
▪ اصل دهم: تمام نهادهای حزبی، گروهی و انجمنهای مخالف و موافق نظام کشور اتوپیان باید به شیوهی شورایی(دموکراسی) اداره شوند.
● فصل دوم ـ شورا
▪ اصل یازدهم: تعریف شورا: جمعی با اهداف و منافع مشترک که در پیوستگی ارگانیک با هم قرار دارند، اگر برای اداره امور خود و بهمنظور پیشبرد مقاصد و کارهایشان، با حقوق برابر از شیوه مشورت استفاده کنند و همگان مجاز باشند که آزادانه هر پیشنهاد و نظری را نسبت به راهکارهای مطرح شده ارایه بدهند و رای اکثریت لازمالاجرا شود، آن جمع را میتوان «شورا» نامید.
▪ اصل دوازدهم: «شورای کشوری» که تمام ساکنان کشور اتوپیان را پوشش داده است، تنها شوراییست که تمام ساکنان کشور میتوانند برای کاندیدا شدن وانتخاب کردن نمایندگان «شورای نمایندگان کشورداری» در آن شرکت کنند.
▪ اصل سیزدهم: تمام احزاب، گروهها و شوراهای گوناگونِ کشور اتوپیان میتوانند کاندیداهای خود را برای نمایندگی در «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی نمایند. ـ زمان تبلیغات برای کاندیداها نامحدود است، اما باید معرفی آنها به «شورای انتخابات» که وظیفه برگزاری انتخابات کشوری را به عهده دارد، تا دو ماه مانده به شروع دوره انتخابات جدید صورت پذیرد. ـ احزاب، گروهها و شوراهایی که کاندید و یا کاندیدهایی را به «شورای انتخابات» معرفی میکنند، باید به شورای انتخابات تضمین بدهند که اشخاص معرفی شده میتوانند حداقل پنج درصد آرای مردم را در سطح کشور به دست آورند. [چگونگی نوع تضمین را قوانین عادی مشخص میکند] ضرورت این کار موجب میشود تا نهادهایی که کاندیدا معرفی میکنند با شناخت و دانایی نسبت به نفوذ خود، در میان طرفداران واقعیاشان، عمل کنند و بیجهت هزینه عمومی را بالا نبرند و به شعور و وقت مردم احترام بگذارند.
▪ اصل چهاردهم: کشور اتوپیان براساس آمار جمعیتی خود، برای هر ده میلیون نفر، سه نماینده را برای ورود به «شورای نمایندگان کشورداری» در نظر گرفته است که در شرایط حاضر تعداد آنها پانزده نفر میشود. انتخاب این نمایندگان که توسط تمام اعضای«شورای کشوری» (تمام اتباع کشور که به سن قانونی رسیده باشند) انجام میپذیرد به صورت مستقیم و با رای مخفی است. این شیوه (مستقیم و با رای مخفی) در مورد تمام انتخابات شوراها اجرا میگردد.
▪ اصل پانزدهم: «شورای استانی»، کل جمعیت استانها که در شهرها، بخشها و روستاها اقامت دارند، شورای استانها را تشکیل میدهند. شورای هر استان، تنها میتواند «شورای نمایندگان استانداریِ» خود را در یک همهپرسی عمومی انتخاب نماید. ـ تعداد نمایندگان شورای استانداری، در کشور اتوپیان، به نسبت هر یک میلیون نفر جمعیت، سه نفر میباشد. ـ فردی که بیشترین آرا را در « شورای نمایندگان استانداری» کسب کرده باشد، به عنوان رابطِ استان با شورای کشوری، عضو «شورای نمایندگان کشورداری» نیز میشود.
▪ اصل شانزدهم: «شورای شهری»، جمعیت هر شهر، اعضای شورای شهری همان شهر را شامل میشوند. شورای هر شهر، تنها میتواند «شورای نمایندگان شهری» شهر مربوط به خود را انتخاب نماید. ـ حداقل تعداد «شورای نمایندگان شهری» در یک شهر نباید از پنج نفر کمتر و حداکثر آن نباید از پانزده نفر بیشتر باشد. ـ افرادی که اکثریت آرا را در هر «شورای نمایندگان شهری» آورده باشند، به عنوان رابط، عضو «شورای نمایندگان استانداری» های مربوط به خود نیز میشوند.
▪ اصل هفدهم: «شورای بخش»، کل جمعیت بخشها که مرکب از تعدادی شهرهای کوچک با آمار جمعیتیِ کمتر از یکصد هزار نفر و روستاهای وابسته به آن را شامل میشود، اعضای شورای بخشها را تشکیل میدهند . ـ اعضای شورای هر بخش، تنها میتوانند «شورای نمایندگان بخشداری» مربوط به خود را انتخاب کنند. ـ تعداد این نمایندگان نباید کمتر از پنج و بیشتر از پانزده نفر باشد. ـ نفرات اول انتخابی در هر «شورای نمایندگان بخشداری» عضو « شورای نمایندگان شهریِِِ» مناطق پیوسته به خود نیز هستند.
▪ اصل هیجدهم: «شورای شهری بخش»، جمعیت شهرهای تحت پوشش هر بخش، عضو شورای شهری بخش مربوطه میباشند. هر شورای شهری بخش، «شورای نمایندگان شهری بخشِ» خود را انتخاب میکند. حداقل تعداد نمایندگان در «شورای نمایندگان شهری بخش» پنج نفر و حداکثر آن پانرده نفر است. ـ نفرات اول این نمایندگان، اعضای «شورای نمایندگان بخشداری»های مناطق مربوط به خود نیز میباشند.
▪ اصل نوزدهم: «شورای روستا»، اهالی یک روستا، جمعیت شورایی همان روستا را شکل میدهند. هر شورای روستایی، تنها میتواند «شورای نمایندگان دهداری» خود را انتخاب کند. ـ تعداد این نمایندگان نیز میتواند از پنج تا پانزده نفر باشد. ـ نفرات اول انتخابی در هر روستا، باید عضو «شورای نمایندگان شهری بخشِ» مربوط به خود باشند.
▪ اصل بیستم: «ضرورت رابطه شوراها»، رابطه ارگانیک تمام شوراها، مهمترین ضرورت است. بنابراین علاوه بر ساختار ارتباطی ذکر شده در اصول چهاردهم تا نوزدهم که بر ارتباطِ تمام شوراها، از کوچکترین تا بزرگترین شورا، تاَکید داشته است ، باید این ارتباط را از بالا به پایین نیز ]بزرگترین شورا تا کوچکترین[ برقرار نمود. در راستای تحقق این مقصود، اجرای موارد ذیل ضرورت دارد:
۱) هر یک از شوراهای نمایندگان که در اصول چهاردهم تا نوزدهم آمده است، علاوه بر ایجاد ساختارهای نهادی مربوط به خود که خطوط کلی آنها را نیز قانون اساسی تعیین میکند، باید نهادهایی را تحت عنوان «شوراهای سفیران داخلی» انتخاب کنند.
۲) این شوراهای سفیران داخلی با مجوز نهاد شورایی مربوط به خود، میتوانند از بالا به پایین فرستاده شوند و در شوراهای پایینتر حضور مشورتی داشته باشند.
۳) «شوراهای سفیران داخلی» در هیچ یک از شوراهای محل ماموریت خود حق رای ندارند و تنها میتوانند مسایل، تنگناها، راهکارها و پیشنهاداتِ شوراهای مورد ماموریتشان را جمعبندی کرده و به شورای مرجع گزارش دهند.
۴) توجه به انتقادات، نظرات، افکار، راهکارها، اخبار، وجود مشکلات، تجربیاتِ به دست آمده، و هر چیز دیگری که احزاب، گروهها و شوراهای گوناگون و تمام رسانههای آزادِ نوشتاری، شنیداری و دیداری بازتاب میدهند، باید به مثابه یکی از مهمترین پلهای ارتباطی، برای شوراهای موضوع اصول چهارده تا نوزده مورد استفاده قرار گیرند.
اصل بیست و یکم: «مدت نمایندگی در شوراها»، دوره زمانی تمام شوراهای موضوع اصول چهارده تا نوزده، پنج سال میباشد که انتخابات آن بهتر است، در صورت امکان، همزمان در سراسر کشور انجام شود. ـ در کشور اتوپیان برای نمایندگی در شوراهای یاد شده، انتخابات میاندورهای برگزار نمیشود. ـ در صورت از کارافتادگی، فوت و یا هر دلیل قانونی دیگر که نمایندهای نتواند از عهده وظیفه نمایندگیاش برآید، جانشین او از میان آخرین نفری که در شورای مربوطه بیشترین آرا را آورده باشد ولی در زمان انتخابات به حد لازم برای ورود به شورای نمایندگان نرسیده بود، برگزیده میشود. ـ دو دلیل اساسی بر ضرورت این کار اصراردارد:
۱) جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه عمومی کشور.
۲) تحقق همسویی ساختار اداره کشور با هر دوره انتخابات.
۳) سن انتخاب کننده و انتخاب شونده، کمتر از هیجده سال تمام نباید باشد.
● فصل سوم ـ شوراهای روستایی
▪ اصل بیست و دوم: در کشور اتوپیان هر نهاد شورایی، براساس شرایط نهادی و بنیادیِ مخصوص به خودش، خود گردان میباشد که شوراهای روستایی نیز از این قاعده پیروی میکنند. « شورای نمایندگان دهداری» هر روستا، مسئول اداره تمام امور همان روستا هستند. این شوراها میتوانند نهادهای مورد نیاز روستاهای مربوطه را با برگزاری انتخابات درون روستایی، در هر زمان که ضروری تشخیص دهند، به وجود بیاورند و یا منحل نمایند. بعضی از کلیترین مواردی که هر «شورای نمایندگان دهداری» باید به آن بپردازد و آن را در دستور کار خود قرار دهد، در اینجا لحاظ شده است :
۱) برقراری شورای آموزش که این شورا مسئول امور آموزشی روستاییان در حوزههای سوادآموزی و فرهنگیِ ویژه همان روستا بوده که روند آن باید با زبان روستاییان و فرهنگ وآداب و رسوم آنها در انطباق باشد.
۲) ایجاد نهادهای شوراییِ بهداشتی ـ درمانی در روستا و امکانات حمل و نقل برای انتقال بیماران جدیتر به شهرهای وابسته به روستا.
۳) در دسترس قراردادن تمام امکانات رسانهای در مکانهای عمومی برای روستاییان، تا بتوانند از اوضاع کشور اتوپیان و دیگر کشورها مطلع شوند که برآیند آن بالابردن سطح آگاهی و تقاضا در اهالی گردد.
۴) ایجاد نهاد شورایی حل اختلاف درون روستایی که وظیفه آشتیدادن و حل منازعات روستاییان را به عهده داشته باشد. در صورت عدم موفقیت، شورا با تهیه گزارش از دعوا، دو طرف منازعه را به «شورای حقوقدانان و قضات شهر» وابسته رهنمون سازد.
۵) سازماندهی و تلاش برای پرکردن فاصله رفاهی شهر و روستا که این امر وظیفه تمام نهادهای شورایی در سطح کشور اتوپیان میباشد. متولی مستقیم این کار «شورای امور روستایی کشور» است که یکی از نمایندگان آن در «شورای نمایندگان کشورداری» عضویت دارد.
۶) ایجاد شورای انتظامات روستا که این شورا زیر نظر «شورای نمایندگان دهداری» فعالیت و انجام وظیفه میکند.
۷) برقراری شورای حوادث غیرمترقبه روستا.
۸) تاَسیس شوراهای تفریحی، پرورشی، ورزشی و نظایر آن...
● فصل چهارم ـ ساختار اقتصاد شورایی
در کشور اتوپیان فقط «کارِ» جمعی انسانهاست که ایجاد «ارزش» میکند و باور دارد علیرغم اینکه خودِ ماشینها محصول تاریخی کار مشترک و جمعی انسانها هستند، با این وجود هرچه ماشینها و تکنولوژی پیشرفتهتر شوند بیشتر بر ضرورت «کارجمعی» انسانها افزوده میگردد. هیچ کس نمیتواند بپذیرد که اگر تمام اسکناسهای جهان را روی هم بریزند و آنها را در یکجا انباشته کنند، آن اسکناسها (پول) بتواند یک چرخ کوچکدستی هم بسازد. کشور اتوپیان انحصار سرمایه خصوصی را که با آن بشود دیگران را به مزدوری واداشت، علتالعلل تمام بدبختیهای انسانها در سطح جهانِ عمیقا بحرانزده موجود میداند و اعتقاد دارد تنها مناسباتی که در شرایط کنونی بتواند بشریت را از گرداب بیسرانجام کنونی نجات دهد، ساختارسازی برای برقراری نظام مالکیت شورایی است. در راستای این امر هر آنچه در محیط طبیعی کشور اتوپیان وجود دارد، در تعلق «شورای کشوری» (کل جمعیت) است و تنها «کار» انجام گرفته بر روی آن است که برپایه نظام مالکیت شورایی پذیرفته میشود و در نتیجه ارزش کالایی و مبادلهای پیدا میکند. ـ چگونگی ساختارسازی عملی چنین مناسباتی را قانون اساسی کشور اتوپیان تبیین میکند و قوانین عادی کشور آن را کاربردیتر میسازد.
▪ اصل بیست و سوم: شوراهای مالکیت اقتصادی روستایی -«شورای روستایی» مالک مجموع وسایل تولیدِ مربوط به خود است. ارزش حاصل از «کار تولیدی» به نسبت کاراییِ نیروی کار فردی و تاثیرگذاری آن در فرآیند کار جمعی شورا تقسیم میشود. ـ با قبول این امر که اگر انسان مالک وسایل تولید خود باشد، میتواند بهطور نسبی بیش از دوبرابر نیازش ایجاد ارزش نماید، پس حداقلِ درآمد هر فردی که عضو شورای مالکیت اقتصادی روستایی میباشد، نباید کمتر از رفع نیازهای جاری و متعارفِ شرایط زمان و مکانِ آن عضو شورا باشد.
«شورای مالکیت اقتصادی روستایی» که منتخبِ «شورای روستایی» است، با ایجاد نهادهای دموکراتیکِ شوراییِ مربوط به وظایفش، میتواند زندگی رو به رشد همهجانبه «شورای روستایی» را موجب شود. این نهادهای دموکراتیک شورایی به حسب ضرورتهای هر نهاد اقتصادی در روستاها، میتوانند تشکیل شوند: ۱. شورای مدیریت ـ ۲. شورای کارخانههای مربوط به تولیدات کشاورزی، دامداری، باغداری و غیره... ـ ۳. شورای امور رفاهی اعضا ـ ۴. شورای ارزشگذاری کار که به حسب سختی و تخصص سنجیده شود ـ ۵. شورای فرهنگی، آموزشی، تفریحی که نشریه محلی به وجود آورد، سینما و تئاتر بسازد و یا اعضای شورای روستا را به آن مکانها و دیگر مکانهایی که موجب نشاط و تفریح میشوند ببرد و آموزش دهد که همبستگی در کار جمعی تا چه اندازه بهرهوری از کار را با بهبود مداوم وسایل تولید ممکن میسازد و زیادهخواهی فردی برای بشریت چه مصیبتهایی را در پی داشته است و... ـ ۶. شورای امور حسابداری ـ ۷ . و دیگر شوراهایی که ضروری باشند.
▪ اصل بیست و چهارم: باید هر «شورای مالکیت اقتصادی روستایی» به گونهای مدیریت و سازماندهی شود که نیمی از ارزش افزودهی کارتولیدی بتواند پاسخگوی نیازهای جاری و متعارف تمام اعضای شورا باشد. از نیمه باقی مانده، دو سوم آن برای بهبود وسایل تولید و دیگر خدمات درون روستایی ذخیره و هزینه گردد و یک سوم آن برای امور خدماتِ کشوری به « شورای نمایندگان دهداری» تحویل داده شود.
▪ اصل بیست و پنجم: هر«شورای مالکیت اقتصادی روستایی» که نتواند به امور خود براساس اصل بیست و چهارم سرو سامان دهد، باید با هماهنگیِ «شورای نمایندگان دهداری»، مسایل، تنگناها و دلایل عدم موفقیت خود را با «شورای امور روستایی کشور» در نزدیکترین شهر در میان گذارد تا با رهنمودهای مدیریتی و عملی آن شورا که میتواند با دادن وامهای لازم و بدون بهره از «صندوق شورایی خدمات عمومی کشور» نیز همراه باشد، رفع مشکل شود. بازپرداخت این وامها باید از محل یک دومِ نیمه باقی مانده ارزش کار تولیدی مسترد گردد. ـ پرداخت وام بدون بهره، علاوه بر اینکه موتور نیروی کار و تولید را به حرکت میاندازد، اثر قطعیِ ضد تورمی در اقتصاد کشور دارد. بنابرین هر نهاد شوراییِ وام گیرنده که بتواند با نوسازی و بازسازی تجهیزات وسایل تولیدی خود، ارزش افزوده بیشتری به دست آورد و بتواند سطح رفاه و مالکیت شورایی اعضای خویش را بالا برد، میتواند با رشد خود به اقتصاد کل کشور نیز کمک کند. ـ در کشور اتوپیان نمیتوان از هرگونه پول و وسایلی که معادل ارزش پول تلقی و تفسیر گردد، به هر بهانهای برای بهرهگرفتن، سودگرفتن، نزول گرفتن و... استفاده کرد.
▪ اصل بیست و ششم: هزینه بهداشت و درمان، آموزش عمومی و همگانی برای شوراهای روستایی و شهری در کل کشور اتوپیان از محل «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» تامین میگردد.
▪ اصل بیست و هفتم : حداکثر حقوق در هر «شورای مالکیت اقتصادی روستایی» برای کارهای تخصصی و سخت، نباید بیشتر از دو برابر حداقل حقوق در همان شورا باشد.
▪ اصل بیست و هفتم: افراد بومی «شورای روستایی» که به سن کار میرسند، در صورت تمایل به ماندگاری در زادگاه خود، عضو و شریکِ «شورای مالکیت اقتصادی روستاییِ» مربوطه هستند.
▪ اصل بیست و هشتم: کارشناسان و کارکنانی که از مکانهای دیگر کشور مایلند براساس نیاز «شورای مالکیت اقتصادی روستایی» در آن شورا کار کنند، با ضوابط تعیین شده از طرف مدیریت شورایی نهاد مربوطه و رضایت افراد تازه وارد، باید عضو شورا شوند. هیچ شورایی در سراسر کشور اتوپیان نمیتواند فرد و یا افرادی را مزدور شورا گرداند. ـ متولی امر نیروی کار و ایجاد هماهنگی آن با مراکز شوراییِ تولیدی، برای تمام شوراها در سراسر کشور، «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» میباشد.
▪ اصل بیست و نهم: «شوراهای مالکیت اقتصادی شهری» شامل تمام نهادهایی میشود که درشهرها، کارهای تولیدیِ همه جانبه را برای پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی جامعه انجام میدهند که به صورت مالکیت شورایی سازمان یافتهاند.
تعریف فوق، تمام کارخانهها، موسسههای تولید فکر، نهادهای فرهنگی ـ آموزشی و تفریحی، مکانهای خدماتی و توزیعیِ کوچک و بزرگ را در سراسر کشور اتوپیان در بر میگیرد و مشخص میکند که مالکیت آنها باید متعلق به تمام کسانی باشد که در آنها «کار» میکنند.
▪ اصل سیام: هر ردهی صنفیِ مربوط به کارتولیدی خاص، باید «شورای سندیکای...» صنف خود را برای دفاع از منافع و دیگر اموری که مربوط به مسایل آموزشی، فرهنگی، رفاهی، تنگناها، راهکارها و غیره میشود، تشکیل دهد. ـ شوراهای سندیکایی میتوانند با همکاری یکدیگر، «شورای اتحادیه...»ای بهوجود آورند. ـ اعضای سندیکاها و اتحادیهها مجازند تا در هر حزب، گروه و انجمنی که مایل باشند به طور فردی عضو شوند. ـ چنین حقی برای هر اتحادیه و سندیکایی نیز محفوظ میباشد.
▪ اصل سی و یکم: هدف ساختار مالکیت شورایی در کشور اتوپیان، ایجاد انگیزههای انسانیِ رقابت، برای توسعه و رفاه همهجانبه تمام شوراهای مالکیت اقتصادی در سراسر کشور است. چنین ساختاری که هر نهادی را مالک میشناسد و مالکیت را در هر شورا به همهی افراد تحمیل میکند، به نگرانیهای بیشمار انحصارگرایان سرمایه که در اوهامِ رفاه شخصی در قفسهای رویاییاشان با ترس و وحشت زندگی میکنند، پایان میبخشد و آنها را به زندگی انسانی و رفاه همهجانبه فرا میخواند. انحصارِ سرمایه و بهرهخواهی از آن، تنها انسانهای مولدِ محروم را به ورطه فنا سوق نمیدهد، بلکه انحصارگر را نیز نمیگذارد تا آسوده و انسانی زیست کند.
بدین سبب پذیرش داوطلبانه مالکیت شورایی در کشورها و گریز از شیوههای خشونتآمیز، نهایت شکل مطلوب در دگرگونیِ مناسبات پوسیده و کهنه است که تودههای تحت ستم، آن را با تمام وجود استقبال میکنند . اما متاسفانه تحقق آن در کشور اتوپیان با افت و خیزهایی همراه بوده است که امید میرود در کشورهای دیگر با هزینههای کمتری جامهی عمل بپوشد. ـ ساختار شوراهای مالکیت اقتصادی شهری براساس موارد ذیل به شماره میآید: ـ ۱. نظر به اینکه در کشور اتوپیان دولت و قدرت حاکم وجود ندارد و سلطهی فردی و خصوصیِ مالکیتِ عامل استثمار از بین رفته است، مالکیت تمام نهادهای اقتصادی دولتی سابق و مالکیت ِ خصوصی اندک افراد انحصارگرا، در فرم و سازمان ادارهی شورایی، متعلق به تمام مردمی میگردد که با نیروی کارشان در این نهادهای اقتصادی مشغول کار هستند و یا توسط «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» شاغل میشوند. ـ ۲. هر «شورای مالکیت اقتصادی شهری» برای اداره و سازماندهی کارخانه، موسسه و یا هر نهاد اقتصادی دیگر، سازمان شورای مدیریتی و دیگر نهادهای شوراییِ مورد نیاز خود را انتخاب میکند. ـ ۳. شورای مدیریتی، مسئول و گردانندهی محوری میباشد و دیگر شوراها که وظایف و ساختارهای مربوط به خود را سامان میبخشند، زیر مجموعه شورای مدیریت بوده و از خطمشی آن پیروی میکنند. ـ ۴. در هر شورایی، در سراسر کشور، نظر شخصی اعضای آن سندیت ندارد و قابل اجرا نیست. ـ ۵. مصوبات هر شورایی، با آرای اکثریت نسبی تصویب میشود و مصوبه اکثریت، برای دیگر اعضای مخالف شورا نیز حکمِ رای خود دارد.
▪ اصل سی و دوم: هر یک از آرای نمایندگان موافق و مخالف در تمام شوراهای سراسر کشور دارای سه امتیاز است، آرای ممتنع آنها دو امتیاز دارد که به تساوی میان موافقها و مخالفها تقسیم میشود. ـ تنها هستههای مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری»، شوراهای نمایندگان استانداریها، شهرداریها، بخشداریها از این قاعده مستثنی میشوند، آرای نمایندگان هر یک از این نهادهای شورایی، در محدودهی کاری خودشان شش امتیاز دارد و رای ممتنع هر یک از آنها دارای چهار امتیاز است.
▪ اصل سی و سوم: در صورت تساوی احتمالی آرای موافق و مخالف، شورای مدیریتی هر نهاد اقتصادی میتواند از تمام شوراهای زیر مجموعه خود برای اظهار نظر و رای گیری دعوت به عمل بیاورد و در صورتیکه آرای آنها نیز پاسخگو نشد، همهپرسی انجام شود.
▪ اصل سی و چهارم: اخراج هر عضو شوراهای مالکیت اقتصادی، در صورتی ممکن است که اکثریت نسبی تمام اعضای آن نهاد شورایی رای داده باشند. در این صورت شورای مدیریتی باید فرد اخراجی را با ذکر دلایل به نزدیکترین «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» معرفی کند تا این نهاد در باره حق و حقوق فرد اخراجی در رابطه با علت اخراج و روشن کردن سهم وی در مالکیت شورایی که در آن کار میکرده تصمیمگیری نماید. مسئولیت فرد اخراجی با «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» میباشد تا در رابطه با دیگر نهادها نظیر شورای بهداشت و درمان، شورای حقوقدانان و قضات، شورای انتظامات، شورای مدیریت آسایشگاههای روانی وغیره، تکلیف آن فرد را معلوم کند. ـ فرد اخراج شده، امکان بازگشت به نهاد شورایی سابق را نخواهد داشت، مگر اینکه اکثریت نسبی اعضای آن شورا موافقت کنند.
▪ اصل سی و پنجم: نظر به اینکه اتباع کشور اتوپیان مجاز به انتخاب محل سکونت و کار خود هستند، اگر عضوی از اعضای هر شورای مالکیت اقتصادی بخواهد از شورای محل کار خود داوطلبانه کنار رود، با ذکر دلایل به شورای مدیریتیِ نهاد مربوطه و «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» در منطقه خود، و قبول دلایل از طرف نهادهای ذکر شده، میتواند با دریافت سهم مالکیتی خود، شورای محل کارش را ترک کند. چگونگی پرداخت سهم مستعفی، بسته به شرایط مالی شورای محل ترک دارد. این امر نباید در حیات و ادامهی کار شورای پرداخت کننده خللی وارد آورد. ـ سهم مالی فرد مستعفی، با هماهنگی«شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» به نهادی دیگر که مورد تمایل و علاقه شخص مستعفی برای کار و عضویت در آن باشد، واگذار میگردد.
▪ اصل سی و ششم: سهم مالکیتیِ تمام اعضای هر شورای اقتصادی باید برابر باشد تا استفاده از رشد تکنولوژی و ایجاد ارزشهای بیشتر، برای همهی اعضای آن انگیزه کار به وجود آورد. ـ پاداش شایستگیها و احساس مسئولیت بیشتر نسبت به کار را باید شورای مدیریتی در باره تمام کارکنان عضوی که چنین صفتها را در خودشان به عینیت درمیآورند، در نظر گرفته و بدهند. ـ همهی اعضای شورای مالکیت اقتصادی در هر نهاد شغلی که قرار داشته باشند، باید عمیقا فرا بگیرند که رفاه فردی هر کس در گرو رفاه جمعی شورا امکانپذیر است که در غیراین صورت ، شورا حق دارد تا در برابر اعضای بیمسئولیت و کممسئولیت خود واکنش متناسب اتخاذ نماید. ـ اجرای وظایف هر عضو و هر نهاد شورایی که در یک مجموعه شورایی کار میکنند، عالیترین تعریف نظم میباشد، بنابراین هر گونه کرنش، چاپلوسی و حقیر نمودن خود در برابر هر مقام مسئولی که در شورا به حسب وظیفه، عنوانی از طرف شورا به او داده شده، نشانگر تعریف نظم نیست. باید توجه داشت که احترام و حفظ حرمت یکدیگر با چاپلوسی فرق دارد. ـ در نظام شورایی، باید علتهای بروز چنین رفتارهای حقیرانهای از بین برود.
▪ اصل سی و هفتم: در کشور اتوپیان که بیش از نیمی از ارزش نسبی نیروی کار به حسابِ سرمایهدار گذاشته نمیشود و تمام آن متعلق به اعضای شورای مالکیت اقتصادیِ همان نهاد میباشد، هر نهاد اقتصادی به خوبی میتواند باپنجاه درصدِ ارزش حاصل شده از نیروی کار، نیازهای جاری و متعارف اعضای خود را با پرداخت حقوق به آنها تامین کند. ـ بیست و پنج درصد آن را برای بهبود وسایل تولید و امکانات مربوط به آن ذخیره و مصرف کند و بیست و پنج در صد دیگر را برای هزینه در کارهای خدمات عمومی، در اختیار «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» قرار دهد.
▪ اصل سی و هفتم: حد اکثر حقوق اعضای شورای مالکیت اقتصادی نباید بیشتر از دو برابر حداقل حقوق در آن نهاد باشد. میزان حقوق براساس سنجش کار، تخصص و سختی کار توسط شورای مدیریتی مشخص میشود که آنها نیز از مشورت دیگر نهادهای کاری بهره میجویند. براین پایه، هرچه درآمد شورا از طریق بهرهوری از نیروی کار و تکنولوژی افزایش یابد، حقوق و امکانات رفاهی اعضای آن بیشتر میشود.
▪ اصل سی و هشتم: هر نهاد شورایی مالکیت اقتصادی که نتواند امور رو به توسعه را سامان دهد و در اجرای دو اصل فوق ناتوان باشد، باید مشکلات و تنگناهای خود را با «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» در میان بگذارد تا آن شورا با ارزیابی همهجانبه در رفع موانع اقدام نماید. ـ دادن وامهای بدون بهره، رهنمودهای مدیریتی و دیگر راهکارهایی که بتواند کار را به نحو اصولی به جریان اندازد، از وظایف «شورای کار ومدیریت اقتصادی کشور» میباشد.
▪ اصل سی و نهم: مکانهای مسکونی، اداری، تولیدی و غیره که شوراهای گوناگون کشور از آنها استفاده میکنند، متعلق به اعضای شوراهای مربوط به خود میباشد و نباید عضو هیچ شورایی در کشور فاقد مسکن باشد. ـ اجاره بابت ساختمان و یا هر چیزی که نتوان در آن تغییر ارزشی به وجود آورد و نتوان در آن با نیروی کار ارزش افزوده ایجاد نمود، مجاز و امکانپذیر نیست. ـ مبادله ساختمان و دیگر تاسیساتِ هرمکانی که متعلق به شورایی است که میخواهد و میتواند در کارش از امکانات بهروزتری استفاده کند با شوراهای دیگر، تحت ضوابط مشخص شوراهای مربوطه تقسیمات اداری و خدماتی کشور، مجاز و قانونی میباشد. ـ هزینههای جاری مکانهای شورایی از بابت آب، برق، گاز، وسایل ارتباطی، تعمیرات و دیگر خدمات نباید بیش از ده درصد حقوق ساکنان باشد که آن را شوراهای مربوط به آن مکانها، براساس ضوابط مربوط به خود، با کسر حقوق از اعضا به شوراهای خدمترسان میپردازند.
● فصل پنجم ـ ساختار و وظایف شوراها
▪ اصل چهلم: «شورای نمایندگان کشورداری» مهمترین ارگان شورایی کشور اتوپیان است. اعضایی که در این شورا با رای مستقیم تمام مردم کشور(شورای کشوری) انتخاب میشوند، هسته مرکزی اداره امور کشور را تشکیل میدهند. ـ از این رو، هر رای موافق و مخالف آنها در «شورای نمایندگان کشورداری» دارای شش امتیاز است و رای ممتنع آنها چهار امتیاز دارد که به تساوی برای مخالف و موافق منظور میشود. ـ حضور شخصی این اعضا با هماهنگی نهادِ مربوط به خود در تمامِ شوراهای زیر مجموعه که در کشور وجود دارند با داشتن حق رای برابر مجاز میباشد.
دیگر اعضای «شورای نمایندگان کشورداری» شامل رابطهای «شورای نمایندگان استانداری» هر استان است. علاوه بر آنها افراد منتخب شواهای نمایندگان آموزش کشور، کار و مدیریت اقتصادی کشور، امور استانداریها، بهداشت و درمان، اموربینالملل و روابط سیاست خارجی، متخصصین و نخبگان تولید کارهای فکری، انتظامات، دفاع، امور روستایی، حقوقدانان و قضات، شورای رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری، شورای کشوری حوادث غیرمترقبه، شورای منابع و ذخایر عمومی کشور، شورای قانون گذاری، آمار و اطلاعات، حفاظت و ترمیم محیط زیست، صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور، شورای مدیریت راههای کشور و...غیره که آن به حسب نیازهای کشور و با تصمیم اعضای هسته مرکزی « شورای نمایندگان کشورداری» مطرح و به وجود میآیند، همگی عضو «شورای نمایندگان کشورداری» میباشند. ـ هر یک از آرای این اعضای «شورای نمایندگان کشورداری» در صورت موافق و یا مخالف بودن، سه امتیاز دارد و آرای ممتنع آنها که دو امتیاز دارد به تساوی بین موافق و مخالف تقسیم میشود. ـ مصوبات اعضای «شورای نمایندگان کشورداری» با رای اکثریت نسبی نمایندگان قابل اجرا میگردد.
▪ اصل چهل و یکم: «شورای نمایندگان استانداری» ـ آن دسته از افراد نماینده که مستقیما توسط تمام مردم هر استان انتخاب شده باشند، هسته مرکزی «شورای نمایندگان استانداری» را تشکیل میدهند. هر «شورای نمایندگان استانداری» مسئول اداره استان خود با در نظرگرفتن ویژگیهای مربوط به آن استان و ایجاد هماهنگیهای لازم با خط مشی و خطوط کلی امور کشور میباشد. ـ هر رای این نمایندگان دارای شش امتیاز بوده و رای ممتنع آنها چهار امتیاز دارد که به تساوی بین موافق و مخالف تقسیم میشود. شورای نمایندگان استانداریها، به حسب ضرورت، علاوه بر استفاده از نهادهای شورایی که با تصمیم «شورای نمایندگان کشوری» به وجود آمدهاند، میتوانند نهادهای شورایی مورد نیاز استان خود را نیز بهوجود آورند. دیگر اعضای «شورای نمایندگان استانداری» شامل رابطهای «شوراهای نمایندگان شهری» و تمام نهادهای استانیست که در اصل چهلم از آنها نام برده شده است. ـ آرای این نمایندگان در «شورای نمایندگان استانداری» سه امتیاز دارد و آرای ممتنع آنها دو امتیاز دارد که به تساوی برای موافق و مخالف تقسیم میشود.
▪ اصل چهل و دوم: «شورای نمایندگان شهری» ـ تمام افراد نماینده که در این شورا مستقیما توسط مردم شهرشان انتخاب شدهاند، هستهی مرکزی «شورای نمایندگان شهری» را شکل میدهند. ـ آرای آنها در حوزه کاری خود دارای شش امتیاز و آرای ممتنع آنها چهار امتیاز دارد. ـ اعضای دیگر این شورا، نفرات منتخبِ «شوراهای نمایندگان بخشداری» و نهادهای شورایی دیگری هستند که در فصل چهلم آمدهاند و«شوراهای نمایندگان شهری» به حسب نیاز و ضرورت از آنها استفاده میکنند و یا براساس شرایط اداره شهری خود، نهادهای شورایی به وجود میآورند. ـ آرای این اعضای «شورای نمایندگان شهری»، سه امتیاز و آرای ممتنع آنها دو امتیاز دارد. ـ در کشور اتوپیان وظیفه شوراهای نمایندگان شهری، اداره تمام امور شهر با لحاظ کردن ویژگیهای هر شهر و انطباق آن با ساختار و خطوط محوری کشور میباشد.
▪ اصل چهل و دوم: «شورای نمایندگان بخشداری» ـ منتخبین نمایندگی در «شورای نمایندگان بخشداری» که با آرای مستقیم مردم ناحیه خود انتخاب شدهاند، هستهی مرکزی «شورای نمایندگان بخشداری»ها را تشکیل میدهند. ـ هر رای نمایندگان این شورا دارای شش امتیاز و آرای ممتنع آنها چهار امتیاز دارد. ـ دیگر اعضای شورای نمایندگان بخشداریها، در هر ناحیه، نمایندههای رابطِ «شورای نمایندگان دهداری»ها هستند که آرای آنها سه امتیاز و آرای ممتنع هر یک دو امتیاز دارد. ـ شوراهای نمایندگان بخشداریها، مسئول اداره و سازماندهی مناطق مربوط به خود هستند و میتوانند براساس ضرورتها و نیازهای ویژه مربوط به خود از نهادهای شورایی که در اصل چهلم آمده است، استفاده کنند که در این صورت رابطهای این نهادها نیز عضو شورای نمایندگان بخشداری میشوند.
▪ اصل چهل و سوم: «شورای نمایندگان دهداری» اعضای این شورا که توسط اهالی یک و یا چند روستای نزدیک به هم انتخاب شدهاند، هسته مرکزی «شورای نمایندگان دهداری» را به وجود میآورند. ـ آرای آنها برخوردار از شش امتیاز و آرای ممتنع آنها چهار امتیاز دارد. ـ تمام نهادهای شورایی ضروری که با این شورا همکاری میکنند و وجود آنها در اصل چهلم آمده، در «شورای نمایندگان دهداری» عضو رابط دارند. ـ رای این اعضا دارای سه امتیاز و آرای ممتنع آنها دو امتیاز به حساب میآید.
● فصل ششم ـ آموزش و پرورش
▪ اصل چهل و چهارم: در کشور اتوپیان، فراگیری در تمام حوزههای دانش و علوم گوناگون موجود که میراث و گنجینه با ارزش بشریت است، یکی از مهمترین و ضروریترین کارها محسوب میشود. براین اساس هر گونه فراگیری گزینشی را که پاسخگوی نیاز منافع بخشی از مردم باشد، مردود میشمارد و باور دارد که اگر علوم و فنون، فرهنگ و ادبیات، اقتصاد و سیاست، علم و دانش، به نفع یک طبقه و یک نگرش کانالیزه و سانسور شود، فلسفه جوهری و کاربردی امر آموزش را از بیخ و بن قلب میگرداند و نتیجهی استمرار چنان وضعی، برای بانیان آن نیز حاصلی معکوس ببار میآورد. از نظر کشور اتوپیان هر طبقه و گرایشی میتواند بر خاستگاههای خود پای فشارد، آن را تبلیغ کند و دستاوردی بر ارزشهای انسانی بیافزاید، اما هیچ تفکر، ایدئولوژی، نگرش و بینشی نمیتواند خود را برای دیگران واقعیتِ محض بداند و آن را با قدرتی که به هر دلیلی برایش فراهم شده، به سایرین تحمیل کند.
در کشوری نمیتوان سراغ گرفت که اِعمال ایدئولوژیهای تکقطبی، حاصلی پویا و سازگار با پذیرش تودههای گوناگون مردم را به همراه داشته باشد. در هر نقطهای از جهان و در طول تاریخ زندگی اجتماعی بشر، هر جا که یک نفر گفت «فقط من» و خواست من بودنش را به کرسی بنشاند، عقب ماندگی، فقر، جنگ، مرگ، کشتار، ترور، وحشت و فاجعه آفریده است. ـ کشور اتوپیان وجود تمام «منها» را ضروری میداند و معتقد است که برآیند عملکردهای این «منها»ی گوناگون که باید حضور یکدیگر را شرط حیات خود بدانند، به اسارت انسان در تمام زمینهها پایان خواهد داد و چگونگی امر آموزش را نیز با هدف انسانیاش همراه خواهد گرداند. در این راستا و به منظور اینکه همگان بتوانند از علم، اندیشه، خرد، دانش، نگرش، بینش و ایدئولوژیهای گوناگونِ یکدیگر بهره برند، کشور اتوپیان نظام شورایی آموزش را در دستور کار جدی خود قرار داده است.
▪ اصل چهل وپنجم: کادرهای آموزشی شاغل در هر نقطه کشور، اعضای فعالِ شورای آموزش همان جا محسوب میشوند که براین اساس میتوانند ساختار آموزشی خاص آن محل را با لحاظ کردنِ خصوصیات، آداب و رسوم، زبان و فرهنگ همان منطقه و در رابطه با خط مشی کلی آموزش کشور تدوین و اجرا نمایند.
▪ اصل چهل و ششم: کوچکترین شورای اداری آموزش کشور، شوراهای آموزشی روستاها هستند که در ارتباط با شوراهای آموزشی شهرهای کوچک و بزرگِ وابسته به خود، تبادل تجربه و انجام وظیفه میکنند . نماینده هر یک از این شوراهای آموزشی کوچک (از نظر تعداد اعضا) که منتخب اعضای شورای خود هستند، به عنوان رابط، عضو شورای نمایندگان آموزش بخشها و یا شهرهای نزدیک به خود نیز میشوند. ـ اعضای رابط بخشداریها، عضو شورای نمایندگان آموزش شهرها میشوند.
▪ اصل چهل و هفتم: شورای آموزش شهرها، «شورای نمایندگان آموزش شهر» خود را انتخاب میکنند و این شورا یکی از اعضای خود را که بیشترین آرا را کسب کرده باشد، به عنوان رابط و عضو به «شورای نمایندگان آموزش استان» میفرستد.
▪ اصل چهل و هفتم: هر «شورای نمایندگان آموزش استان» یک نماینده برای «شورای نمایندگان آموزش کشوری» انتخاب میکند تا به عنوان عضو این نهاد شناخته شود. این نهاد شورایی نیز سه نفر کاندیدا را به «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی میکند تا آن شورا از میان آنها یک نفر را برای عضویت در « شورای نمایندگان کشورداری» انتخاب کند. دو نفر دیگر به عنوان اعضای علیالبدل شورای نمایندگان آموزش کشور شناخته میشوند تا در مواقع ضروری جای اعضای اصلی را در «شورای نمایندگان کشورداری» پر کنند.
▪ اصل چهل و هشتم: عمده ترین وظیفه « شورای نمایندگان آموزش کشور» تدوین ساختار خطوط کلی آموزش کشور است که براساس نظام شورایی بنا گردیده است. ـ « شورای نمایندگان آموزش کشور» که نماینده آن عضو «شورای نمایندگان کشورداری» میباشد، باید ارایه دهندهی راهکارها و مصوباتی باشد که موجب ارایه ابتکار و خلاقیت در تمامی اعضای خود در سراسر کشور گردد. ـ در تحقق این امر مسایل رفاهی و خدماتی را برای اعضای خود در سراسر کشور در اولویت قرار دهد. ـ برای پیشبرد اهداف آموزش در نظام شورایی، نکات ذیل از اهمیت برخوردار میباشند:
۱) هدف از تحصیل گرفتن مدرک نباشد.
۲) هر دانشآموز از دبستان تا دانشگاه ، دلیل فرا گرفتن دروس مربوط به خود را بداند و ناآگاهانه هیچ چیزی را فرا نگیرد.
۳) از ایجاد حس رقابت فردی، برای بالابردنِ انگیزه دانشآموز به منظور درس خواندن اجتناب شود.
۴) از مقایسه افراد و به رخ کشیدنِ برتریهای آنها نسبت به هم، به منظور بیارزش دانستن حسِ حسادت و حقارت و غرور فردی، پرهیز گردد.
۵) با دادن کار جمعی به دانشآموزان و کمک در انجامِ موفقیتآمیز آن، و ایجاد این حس که هرکاری بدون شرکت جمعی به سرانجامِ مفید و دلچسب نمیرسد، باید حس دوستی، وحدت و کار شورایی را در ذهن دانشآموزان عمیقتر کرد.
۶) دانشآموز باید بیاموزد که علوم و فنون را برای بالا بردن ارزشهای نیروی کار در جامعه فرا میگیرد و از آن باید به منظور شرکتِ فعال در شوراهای گوناگون کشور بهره برداری کند.
۷) برای رتبه بندی دانش آموزان در هیچ مقطعی، از معیار «نمره» استفاده نشود. این کار میتواند توسط شورای ارزش گذاری که توسط معلمها، دبیران، استادان و... تشکیل میشود، انجام پذیرد. با این شیوهی ارزش گذاری، هیچ دانش آموزی نباید در جایگاه سابق خود بماند، بلکه میتوان با پی بردن به علاقه و تمایلات آنان، رتبه و موقعیت جدید آنها را مشخص نمود. ماندگاری دانش آموز در کلاس سابق به این معنی است که از وی هیچ چیزی درک نشده باشد که این امر برای شورای آموزش کشور و تمام مربیان شوراهای آموزشی غیرقابل قبول است. به سخنی دیگر در کشور اتوپیان، پدیدهای به نام «افتِ تحصیلی» جایی ندارد. شناخت دانش آموز و کشف استعدادهای وی، پیشرفت محسوب میشود.
۸) در ساختار آموزش شورایی کشور تنبیه، جریمه و مجازات دانش آموز جایی ندارد، آنچه باقی میماند فقط تشویقِ جمعی است به گونهای که هر دانشآموز سهم خود را در اجتماع درک و احساس کند. تنبیه، خطای نادانستهی دانش آموز را به خطای دانسته تبدیل میکند و تکرارِ تنبیه، وی را در خطای دانستهاش مصممتر میسازد. مربی باید راهکارهایی بیابد که عملِ تنبیه را هم به صورتِ تشویق القا نماید. تشویق حرکت میآفریند و زندگی را برای دانش آموز شیرین میکند.
▪ اصل چهل و نهم: در کشور اتوپیان هر نهاد آموزشی که مستقیما با دانشآموزان، از کودکستان تا دانشگاه، سروکار دارند و مسؤل آموزش آنها هستند، یک شورای مالکیت اقتصادی آموزشی شناخته میشود. این شوراهای مالکیت اقتصادی آموزشی که در امر بنیادیترین آمادهسازی نیروهای کار برای تولیدات همهجانبهی مورد نیاز جامعه نقش کلیدی دارند، باید از حمایت تمامِ نهادهای شورایی در کشور برخوردار شوند. ـ براین اساس همهی مکانهای آموزشی سراسر کشور در مالکیت جمعیِ پرسنل محل کار خود درمیآید. خوشبختانه نظر به اینکه از قبل در کشور اتوپیان اکثر مکانهای آموزشی در مالکیت دولت سابق بوده و دیگر مکانها نیز در مالکیت شرکایی بوده که در آن مکانها به فعالیت مشغول بودهاند، اجرای چنین امری به سادگی امکانپذیر شده است.
▪ اصل پنجاهم: هرنهاد آموزشی با لحاظ کردن خطوط کلی خط مشی برنامههای «شورای نمایندگان آموزش کشور» و«شورای نمایندگان آموزشِ» مناطق خود میتوانند براساس شرایط ویژه دانشآموزان ساختارسازی کنند و محتویات کتابهای درسی را بر پایه ابتکارها وراهکارهایی که در جریانِ عمل با آن مواجه میشوند تدریس نمایند. این بدان معنا است که هر شورای آموزشی در محدوده کار خود استقلال عمل دارد و این استقلال بهوجود نمیآید مگر اینکه شوراهای آموزشی مرتباً برای بالابردن ظرفیتهای علمی مربوط به خود تلاش کنند و در عینحال با نگاه و توجه جدی به دانشآموزان خود، از آنها نیز دایماً آموزش ببینند.
▪ اصل پنجاه و یکم: زمان کار در تمام نهادهای شورایی کشور، در طول یک هفته، نباید بیش از چهل و هشت ساعت و کمتر از بیست و چهار ساعت باشد. هیچ یک از اعضای شوراهای کاری، مجاز به اضافه کاری نیستند و میتوانند از اوقاتِ فراغت خود، با هر کارِ سودمندانهی داوطلبانه که خود مایل باشند، استفاده کنند و بابت این کارها نباید از هیچ نهادی پاداش مادی دریافت دارند.
ساعات کار تمام کادرهای آموزشی میتواند با هماهنگی هر شورای آموزشی با لحاظ کردن اوقات تحقیق، مطالعه و پژوهشِ کارکنان، زمان متناسب برای آموزش و مواردِ مورد نیاز دیگر، تنظیم و تعیین شود. ـ حد اکثر حقوق کارکنان هر نهاد شورایی آموزشی نباید بیش از دو برابر حداقل دریافتی در همان نهاد باشد. میزان حقوق باید به نیازهای جاری و متعارف اعضای شورا، در نواحی و مناطق گوناگونی که کار میکنند، پاسخگو باشد. ـ هر نهاد شورایی آموزشی به نسبتِ بازده کارش و براساس تعرفههای مشخص و تعریف شده توسط «شورای نمایندگان آموزش کشور»، ارزش افزوده نیروی کارشان را با تایید « شوراهای نمایندگان آموزش کشور» در منطقه از « صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» دریافت میکند. ـ پنجاه درصد مبلغ دریافتی هر شورای آموزشی باید بابت پرداخت حقوق تمام اعضا مورد استفاده قرار گیرد و بیست و پنج درصد برای تهیه وسایل مورد نیاز آموزشی، اصلاح و یا توسعه مکان آموزشی و غیره ذخیره و مصرف شود. بیست و پنج درصد مانده برای خدمات عمومی به «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» پرداخت گردد.
▪ اصل پنجاه ودوم: نظر به اینکه در کشور اتوپیان زمین قابل خرید و فروش نیست، توسعهی مکانهای آموزشیِ هر شورای آموزشی با مبادله ارزش ساختمان و تجهیزاتِ آن با دیگر شوراهای آموزشی و یا شوراهای مالکیت اقتصادی دیگرِ داوطلب و خریدار، امکانپذیر میباشد. هیچ شورای مالکیت آموزشی و هر شورای مالکیت اقتصادی دیگر نمیتواند بدون هماهنگی با نهادهای شورایی مربوط به خود، اعلام انحلال نماید. ـ شوراهای مالکیت آموزشی میتوانند مشکلات، تنگناها، موفقیتها، طرحها و برنامهها و دیگر مسایل خود را با «شورای نمایندگان آموزش کشور» در مناطق خود درمیان گذارند و با همکاری بیوقفه آنها به تمام امورشان سامان دهند. ـ ایجاد و استقرار نهادهای شورایی مالکیت آموزشی جدید، با هماهنگیِ «شورای نمایندگان آموزش» و «شورای کار و مدیریت اقتصادی» و دیگر نهادهای شورایی ذیربط امکانپذیر است.
● فصل نوزدهم ـ شورای منابع عمومی کشور
▪ اصل نود و دوم: سرزمینی که کشور اتوپیان در آن محدود شده است، متعلق به تمام کسانی است که در آن ساکن هستند، از این جهت هیچ فرد و یا شورایی نسبت بهیکدیگر امتیاز مالکیتی ندارد و فرد یا نهادی نمیتواند تکهای از آن را به مثابه کالا تلقی کرده، آن را معامله کند. آنچه در این کشور ارزش مبادله دارد، تنها حاصل نیروی کار است که میتوان آن را با هر کالایی که برآمده از این نیرو باشد در سراسر کشور و جهان مبادله نمود.
در شرایط مناسبات اقتصادی آشفته جهان کنونی که منابع و ذخایر طبیعی هر کشور به دلیل نیاز دیگر کشورها، دارای ارزشی بالاتر از کار لازم در آن شده است، کشور اتوپیان برپایه این اصل که ارزش را کار میآفریند، مازاد ارزش بالاتر منابع و ذخایر کشور را متعلق به همهی مردم کشور خود میداند. از این رو تمام شوراهای مالکیت که در این مکانها به فعالیت مشغول میشوند، باید مازاد ارزش یاد شده را به «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» تحویل دهند. ـ این نهادهای شورایی مالکیت، با مدیریت مشترک هر شورا و «شورای نمایندگان کشورداری» اداره میشوند. ـ شورای نمایندگان کشورداری میتواند در راستای انجام وظیفه خود از تمام شوراهای زیر مجموعه استفاده کند. ـ «شورای قانونگذاری کشور» حق نظارت فعال در چگونگی عملکرد این مکانها را، که شامل تمام منابع و ذخایر کشور میشود، دارد.
● فصل بیستم ـ شورای دفاع کشور
▪ اصل نود و سوم: در آغاز قرن بیست و یکم، متاسفانه به دلیل سُلطه سرمایه جهانی، هنوز بشریت با گذشت قرنها تجربه نتوانسته است تا مناسباتی را ساختارسازی کند که تجاوز و سلطهطلبی در آن حضور نداشته باشد. کشور اتوپیان اعتقاد دارد که اجرای الگوی مناسباتِ درون کشوریاش که بیتردید مورد استقبال ملل دیگر کشورها قرار میگیرد، میتواند به جنگهای با انگیزههای گوناگون که منشاء تمام آنها منافع کاذب انحصارگران و تمامیت خواهان داخلی و جهانی است، پایان بخشد. اما تا رسیدن به این خواست بر حق جهانی، کشور اتوپیان تنها برای «دفاع» از خود هشیار میماند و هرگونه تهاجم و تجاوز مسلحانه و خشونت آمیز را به هر بهانهای مردود میشمارد.
▪ اصل نود و چهارم: خط مشی «شورای دفاع کشور» باید حول یک محور اساسی پایهریزی شود و آن این است که بستری فراهم شود تا کشورهای متجاوز، هرگونه امکان موفقیت را در تهاجم ناممکن بدانند. برای تحقق این امر، در درجه نخست مهم این است که مردم کشورهای تحت سُلطه که حاکمان آنها جنگطلب هستند، نسبت به مناسبات شورایی خودگردانِ اجتماعی کشور اتوپیان شناخت کافی بهدست آورند تا عملا راغب به همکاری با سلطهگران نباشند. دیگر این که تمام شوراهای خودگردان کشور، اعضای بالقوه و در وقت ضرورت بالفعلِ «شورای دفاع کشور» باشند، که نحوه ساختارسازی سازمانی آن در اصل نود و پنجم آمده است.
▪ اصل نود و پنجم: بدون استثناء، هر شورایی در کشور که به طور طبیعی عضو «شورای دفاع کشور» است، باید دارای نهاد «دفاع از کشور» نیز باشد. افراد هر شورا بنا به برنامهریزیِ «شورای دفاع کشور» و با هماهنگی نهاد دفاع از کشور در هر شورای مربوطه، با دریافت حقوق از شورای خود و گرفتن حقوق برای اضافهکاری از «شورای دفاع کشور» دورههای آموزش را در رابطه با تخصصهای خود و امور نظامی تکرار و تمرین میکنند. ـ در کشور اتوپیان سرباز به مفهوم کسیکه مجبور است بدون دریافت حقوق از نیروی کارش به نفع کشور استفاده شود، وجود ندارد. کشور و جامعهی برخوردار از نیروی کار افراد، باید پاسخگوی نیازهای جاری و متعارف اتباعش باشد. ساکنان چنین کشوری میتوانند و انگیزه لازم را دارند تا با جان و دل از کشورشان دفاع کنند و عملا فکر تهاجم و تجاوز را از ذهن دشمن بزدایند، چرا که آنها از بیگاری به هر شکل و صورتی، برای خود و دیگران، انزجار دارند.
مقوله آموزش نظامی در کشور اتوپیان، از مبنا با کشورهایی که حمایتگر انحصار سرمایه هستند متفاوت است. در این کشور، از آموزش فقط برای دفاع استفاده میشود و راهکارهای همهجانبه آن را با چنین نگرشی مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد. آموزش نظامی را با دیسپلین خشک و خشن و رعایت انظباط اجباری و بیروح، درهم نمیآمیزد و از انسانها شوونیستهای مسخشدهی ابزاری نمیسازد. کشور اتوپیان باور دارد که علاوه بر فراگیری فنون نظامی، آموزش برای متقاعد کردن افراد نسبت به کاری که باید انجام دهند از ضرورت نخست برخوردار است. پس، این قانون که «ارتش چرا ندارد» نمیتواند در امر آموزش جایگاهی داشته باشد. به سخنی روشنتر افرادی که از آنها انتظار میرود جانشان را فدا سازند، باید بدانند که چرا و براساس چه منافعی، چنان کنند. تربیت چنین افرادی که آگاهانه و به خاطر منافع میهنِ متعلق به خود پای به میدان مینهند، هیچ دشمنی را به فکر تهاجم و تجاوز تشویق نخواهد کرد.
شکل سازمانی شورای دفاع کشور، از کوچکترین شوراها شروع میشود و با پیوست آنها در تقسیمات مناطق کشوری ، نهادهای مربوط به هر منطقه بهوجود میآید که هرکدام در قالب شورای دفاع کشور در روستاها، بخشداریها، شهرداریها و استانداریها تجسم مییابند. نمایندهای از هر استانداری، شورای دفاع کشور را در مرکز تشکیل میدهند و یک نفر از سه منتخب این شورا با انتخاب هسته مرکزی شورای نمایندگان کشورداری، به عضویت شورای مذکور درمیآید و دو کاندید دیگر به عنوان اعضای جانشین برای شورای نمایندگان کشورداری شناخته میشوند. ـ آموزش تمام شوراهای دفاع، توسط کادرهای داوطلب ثابت که به عنوان معلم، دبیر و استاد به امر تدریس مشغول میشوند، در شوراهای آموزشی انجام میپذیرد و از مکانهای نظامی برای دروس عملی استفاده میشود. ـ «شورای دفاع کشور» خط مشی کلی امور دفاع کشور را تعیین و در مواقع لزوم با مدیریت «شورای نمایندگان کشورداری» اتخاذ تصمیم میکند.
● فصل بیست و یکم ـ شورای راه و ساختمان، حمل و نقل وترافیک کشور
▪ اصل نود و ششم: یکی از مهمترین عوامل تولید در کشور، «شورای راه و ساختمان، حمل و نقل و ترافیک کشور» است که در صورت استفاده بهینه از امکانات موجود و بهبود و گسترش کارشناسانه آن، بهرهوری از زمان و استفاده از امکانات را به حد مطلوب میرساند و از هدر رفتن وقت مردم در تمام اوقات جلوگیری میکند.
این شورا با همکاری «شورای ارتباطات از راه دور کشور و دیگر شوراهای مرتبط، میتواند برای بیشتر ترددهای حضوری در سراسر کشور، راهکارهایی را تحقیق و پیشنهاد کند تا ضرورت این ترددها از بین برود. در راستای چنین کاری میتوان عمدهی کارهای اداری و اطلاعاتی و خدماتی را با استقرار سایتهای اینترنتی در تمام شوراهای مادر انجام داد تا بدین وسیله و وسایل دیگر، مراجعین برای هر کاری ناچار از مراجعه حضوری نشوند. ـ ایجاد راههای ضروری و پیشبینی شده، همکاری در تهیه وسایل حمل و نقل مناسب ریلی، جادهای و هوایی از عمده وظایف این شورا میباشد.
▪ اصل نود و هفتم: شوراهای راهسازی، معماری و حمل و نقل در هر منطقهای از تقسیمات کشوری که باشند، باید شورای سندیکایی خودشان را با انتخابات تشکیل دهند و در ادامهی آن، شورای سندیکایی استانی را به وجود آورند تا این شورا بتواند سه نفر را بهعنوان کاندیدای عضویت در «شورای نمایندگان کشورداری» انتخاب و معرفی کند. یک نفر از کاندیداها به عضویت شورای نمایندگان کشورداری درمیآید و دو نفر دیگر اعضای جانشین میشوند.
▪ اصل نود وهشتم: هر شورای راهسازی، معماری و یا حمل و نقل میتواند براساس خط مشی «شورای راه و ساختمان، حمل و نقل و ترافیک» و همکاری با دیگر نهادهای ذیربط، از تمام شوراها سفارش انجام کار بگیرد و در برابر اجرای آن مسؤل باشد. اجرای پروژههای پیشنهادی این شوراها باید با امکانات مالی خودِ آنها انجام شود، این امر در فرایند رشد همهجانبه کشور مؤثر واقع میشود و سبب گسترش امکانات مالی و رفاهی برای اعضای شوراهای مجری میگردد. لازم به توضیح است که شوراهای پیشنهاد دهنده کار در تمام این نوع پروژههای پیشنهادی، میتوانند از همکاری نهادهای مربوطه برای گرفتن وام و تسهیلات دیگر استفاده کنند.
● فصل بیست و دوم ـ صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور
▪ اصل نود و نهم: در کشور اتوپیان کل امور مالی کشور در اختیار «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» است که در هر منطقه از تقسیمات کشوری، شوراهای مستقل منطقهای دارد. این شوراهای منطقهای که هر کدام عضوی در شوراهای دهداری، بخشداری، شهرداری و استانداریِ مناطق خود دارند براساس خط مشی کلی شورای مرکز که عضوی در «شورای نمایندگان کشورداری» دارد، انجام وظیفه میکنند. انتخاب اعضای «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومیِ» هر منطقه توسط شوراهای تقسیمات کشوری همان مناطق از میان کارشناسان و آموزش دیدگان ِ همان مناطق انجام میپذیرد و هر شورای انتخاب شده، نمایندهای را به عنوان عضو به شورای بالاتر در منطقهی مربوطه معرفی میکند.
▪ اصل صدم: تدوین بودجه کل کشور، با مشورت و هماهنگیِ شورای نمایندگان کشورداری، توسط «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» تنظیم و برنامه ریزی میشود.
▪ اصل صد و یکم: تمام شوراهای اقتصادی، در صد تعیین شدهای از ارزش افزوده نیروی کار خود را برای امور خدماتی کشور، در اختیار این شورا و یا زیر مجموعههای آن و نهادهایی که این شورا معرفی میکند، قرار میدهند. ـ درصد ویژه درآمدهای شوراهای وابسته به «شورای منابع و ذخایر کشور» نیز به حساب این صندوق ریخته میشود. ـ شورای نمایندگان کشورداری و شورای قانون گذاری کشور برکارها و عملکرد صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور نظارت فعال دارند.
▪ اصل صد و دوم: در کشور اتوپیان هیچ نوع مالیاتی وجود ندارد، دریافت مالیاتهای گوناگون علاوه براین که ساختارسازیهای پیچیده و پر هزینهای را بردوش جامعه تحمیل میکند و نیروهای سودمند کار را به کارهایی غیر مولد سمت میدهد، تأثیری در امر تامین هزینههای خدماتی کشور برجای نمیگذارد و یکی از عوامل مهم تورم میباشد. کشور اتوپیان بنا دارد تنها سهمی از ارزش افزوده کار را [و نه مالکیت، ساختمان، ثروت، نقل و انتقال، مصرف و دهها و صدها نوع دیگر مالیات]، در صورتیکه ایجاد شده باشد که برای ایجاد آن تمام شوراهای مدیریتی کشور مسؤل هستند، برای اداره امور خدماتی کشور دریافت کند.
▪ اصل صد و سوم: صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور، باید برای هر نهاد شوراییِ خدماتی که وابسته به مدیریت شورایی کشور است، حساب جداگانه باز کند. ـ چنین حسابی را برای تمام شوراهای دیگر، به منظور نگهداری ذخیره مالی شوراها و دیگر موارد ضروری، در نظر بگیرد. ـ در کشور اتوپیان به حسابهای سپرده سود یا بهرهای تعلق نمیگیرد و پرداخت وام نیز بدون بهره و سود میباشد.
● فصل بیست و سوم ـ شورای امور بینالملل و روابط سیاست خارجی کشور
▪ اصل صد و چهارم: کشور اتوپیان که خود را وامدار خردِ جهانی دانسته است، باور دارد که تمامی کشورهای دیگر نیز میتوانند مجموعهای هماهنگ و بهمپیوستهای را تشکیل دهند که تمام بشریت، مالک و برخوردار از آن باشد.
نیاز اساسی انسانِ وارد در آغاز قرن بیست و یکم، علیرغم پیشرفتهای تکنولوژیکی بیحد و اندازهاش، که این خود نیز ضرورت ساختار مناسبات نوین را پیش آورده است، چیزی جز زندگی در جهان عاری از وحشت و ترس و بهرهوری عادلانه از ارزش کار در مناسبات جهانی نیست.
بشریت دنیای متمدنِ امروز، نیک میداند که انحصار سرمایه و استفاده از آن به منظور استثمار و غارت دیگر ملل، شکل جدیدی از استعمار را آشکار نموده است که متاسفانه کشورهای عقب نگه داشته شده در نظامهای موجود را مجبور به اطاعت از آنها میکند و در کمال تاسف، این کشورها حضور و ورود اینگونه سرمایهها را با تمام وجود انتظار میکشند و حل تمام تنگناها و مشکلات گره خورده خود را در گرو معجزه ورود «سرمایه»ی آنها میدانند. به چنین سرمایههایی وعده داده میشود که نیروی کار ارزان ما را به مزدوری بگیرید و از آنها استفاده کنید تا شاید چرخ اقتصاد کشور به حرکت درآید و خیل عظیم بیکاران نیازمندِ بهکار، گذران زندگی کنند.
کشور اتوپیان با اتکا به ظرفیتهای بیپایان نیروهای کار خود و استفاده بهینه از آن در روند واقعی توسعه پایدار گام برمیدارد و در مناسبات و مبادلات اقتصاد جهانی با لحاظ کردن منافع خود و دیگران در سنجش و ارزش نیروهای کار و دیگر امکانات، با تمام کشورها به صورت مشارکت شورایی در تمام سطوح فعالیتهای تولیدی، خدماتی و تجاری، آزادانه همکاری میکند و از رقابت آزاد همه جانبهی نیروهای کار در سراسر جهان در پیشبرد اهداف «جهانی شدنِ» انسان حمایت و پشتیبانی میکند. از این رو صادرات و واردات، بدون هیچ مانع گمرکی در تعرفهگذاری، در کشور اتوپیان آزاد میباشد، مشروط به این که کشور مقابل نیز اینگونه عمل نماید.
▪ اصل صد و پنجم: کشور اتوپیان با تمام کشورهایی که به اصول و قوانین سازمان ملل متحد وفادار باشند و مصوبات آن را بپذیرند، مناسبات سیاسی و اقتصادی برقرار میکند و در راستای اصلاح اساسی و بنیادی این نهاد جهانی که میتواند هماهنگکننده منافع همهی کشورها باشد، فعالانه تلاش میکند.
▪ اصل صد و ششم: کشور اتوپیان روابط و تبادل اندیشهای، علمی، فرهنگی و هنری بین ملتهای جهان را که دارای هر بینش و نگرشی باشند، مورد حمایت و تشویق قرار میدهد.
▪ اصل صد و هفتم: کلیه عوامل وکارشناسان امور بینالملل وروابط سیاسی در سراسر مناطق تقسیمات کشوری که وجود دارند و یا از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، عضو انجمن شورایی « شورای امور بینالملل و روابط سیاسی خارجی» در مناطق خود هستند. ـ هر منطقه براساس قوانین انتخابات جاری کشور، شوراهای مربوطه را انتخاب میکند، شورای امور بینالملل و روابط سیاسی در هراستان سه نفر را برای عضویت در «شورای نمایندگان کشورداری» کاندید میکند که از بین آنها یک نفر توسط هسته مرکزی شورای نمایندگان کشورداری به عضویت این شورا درمیآید و دو نفر دیگر اعضای جانشین میشوند.
▪ اصل صد و هشتم: «شورای امور بینالملل و روابط سیاست خارجی» طراح، مجری و هماهنگکنندهی خط مشی کشور در مناسبات سیاسی و امور وابسته به آن در روابط بینالملل است که به تصویب «شورای نمایندگان کشورداری» و «شورای قانونگذاری کشور» رسیده باشد. ـ این شورا در راستای وظایف خود برای هر کشوری شورای سفیران انتخاب و آنها را با تایید «شورای نمایندگان کشورداری» به محل ماموریتهایشان اعزام میکند. ـ و...
▪ اصل صد و نهم: نظر به اینکه در کشور اتوپیان امور گوناگون کشور در تمام سطوح توسط شوراهای خودگردان اداره میشود و در آن افرادی با عناوین پادشاه، سلطان، رییس جمهور، رهبر، نخست وزیر، پیشوا، دبیرکل، وزیر، مدیرکل، رییس و معاون وجود ندارد، در روابط خارجی باید، حداقل، شوراهایی سه نفره از هر شورایی براساس آییننامههای داخلی مربوط به خود انتخاب شود تا این شوراهای سهنفره که در ردههای کاریشان میتوانند همطراز مقامات کشورهای دیگر تلقی شوند، در مذاکرات و نشستها با مقامات دیگر کشورها حضور یابند. بدیهیست که سهنفر از هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» شورای مذاکره کننده با بالاترین مقام کشورهای دیگر را تشکیل میدهند و غیره.
● فصل بیست و چهارم ـ شوراهای ضروری دیگر
▪ اصل صد و دهم: از دیگر شوراها که « شورای نمایندگان کشورداری» براساس ضرورت میتوانند به وجود آورند که نماینده آنها در شورای نمایندگان کشورداری عضو رابط باشد، شورای استاندارد، شورای ورزش، شورای ارتباطات از راه دور و دیگر شوراها میباشد که تمامی آنها به شیوهی انتخابات جاری در کشور تشکیل میشوند.
▪ اصل صد و یازدهم: اداره جلسات هر شورا (بهطور کل) در کشور به عهده یک نفر هماهنگ کننده و چند نفر منشی [به حسب نیا] انجام میپذیرد که آنها در دادن رای هیچ امتیازی نسبت به سایرین نخواهند داشت. انتخاب این افراد براساس آییننامه داخلی هر شورا امکانپذیر است.
● فصل بیست و پنجم ـ چند نکته
▪ اصل صد و دوازدهم: توجه به این نکته ضروریست که اگر در این قانون اساسی در باره زن و حقوق وی اشارتی نرفته است، این برداشت منظور بوده که زنها و مردها را به مثابه انسانِِِ غیرقابل تفکیک میشناسد. از این رو در تمام اصول این قانون، کلمهای از زن و یا مرد به میان نیامده است.
▪ اصل صد و سیزدهم: در کشور اتوپیان، خانواده که کوچکترین ارگان شورایی کشور محسوب میشود در تاثیر متقابل با جامعه اتخاذ موضع میکند، اما نظر بهاینکه وجه غالب این تاثیرگذاری با جامعه است، تاثیرگذاری خانواده بر جامعه هرگز نمیتواند کلید حل معضلات اجتماعی شناخته شود. بنابراین تمام رهنمودهای روانشناسانه که مسؤلیت نابسامانیهای اجتماعی را به گردن خانوادهها میاندازد، تنها جای فاعل و مفعول را عوض میکنند . استقرار نظام شورایی در خانواده و مبارزه با فرهنگ پدرسالاری، مادرسالاری، فرزندسالاری، فامیلسالاری و هر سالاری دیگر، نیازِ جوامع آزادیست که بهرهوری بهینه از ثمره دسترنجشان را در شیوه مدیریتیِ «شورا سالاری» یافته باشند.
▪ اصل صد و چهاردهم: تمام نهادهای شورایی کشور اتوپیان و بخصوص نهادهای مربوطه مسؤل ساختارسازی و ایجاد امکانات پرورشی، حفاظتی، آموزشی و تفریحی برای کودکان هستند. ـ سالمندان و تمام کسانی که به هر دلیلی از توانایی کار برخوردار نیستند، باید از بهترین امکانات ضروری برخوردار باشند که نهادهای شوراهای مربوطه، مسؤلیت آن را به عهده میگیرند. ـ هزینه این امور باید از محل صندوق شورایی خدمات عمومی کشور تامین گردد.
▪ اصل صد و پانزدهم: این قانون اساسی، با شرح وبسط و توضیحات لازم در کم و کاستیهایش و نقد آن، میتواند به اطلاع سازمان ملل متحد و ملل کشورها در سراسر جهان برسد تا براساس شرایط ویژه هرکشوری به رفراندم گذاشته شود. کشور اتوپیان اعتقاد دارد که اکثریت قریب به اتفاق ساکنان جهان به آن رأی مثبت خواهند داد. پایان!▪ اصل پنجاه و سوم: در کشور اتوپیان، کارگر و کارفرما وجود ندارد. این کشور از مجموعه شوراهای خودگردانی تشکیل گردیده است که تمام شوراهای آن در ارتباط پیوسته و ارگانیک با هم، امور مربوط به خود و کشور را اداره میکنند. از اینرو کار که جوهر حیات زندگی اجتماعی جوامع انسانی است، در مناسبات اجتماعی کشور اتوپیان، خود را از چنگال «ارزش کالایی» رها کرده و تلاش دارد تا پاسخگوی ماهیت واقعیاش که همانا ایجادِ ارزشهای حقیقی زندگی اجتماعیست، باشد. این بدان معنا است که در کشور اتوپیان هیچ نیروی کاری، توسط کسی، قابل خرید و فروش نیست، که این خود به معنیِ نفی هرگونه اسارت و بردگی مدرن است.
در این کشور که مجموعهای از شوراهای خودگردان، چرخهای اداره امورِ بههمپیوستهی آن را در دست دارند، هیچ فردی از حق مالکیت محروم نیست، تا بهخاطر اجبار و ناتوانی، مجبور به فروش جسم و فکر خویش شود.
▪ اصل پنجاه و چهارم: هرنهاد شورایی مالکیت اقتصادی شهری، در رسته شغلی خود عضو سندیکا است که نمایندگان آن «شورای نمایندگان کار و مدیریت اقتصادی» ردهی شغلی مربوط به سندیکای خود را شکل میدهند. از پیوست سندیکاها با یکدیگر اتحادیه مشاغل گوناگونِ شوراهای مالکیت اقتصادی شهری شکل میگیرد که نمایندگان منتخب اتحادیه در هر شهر به عنوان «شورای نمایندگان کار ومدیریت اقتصادی» شهر مربوطه انجام وظیفه میکنند. «شورای نمایندگان کار و مدیریت اقتصادی» هر شهر نمایندهای را انتخاب میکند و او را به عنوان یکی از اعضای «شورای نمایندگان کار و مدیریت اقتصادی استان» معرفی میکند. جمع اعضای معرفی شده، «شورای نمایندگان کار و مدیریت اقتصادی استان» را شکل میدهند. «شوراهای نمایندگان کار و مدیریت اقتصادی» هر استان، یک نفر را به عنوان عضویت در «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» برمیگزینند. و بالاخره این شورا، سه نفر را با انتخاب از میان خود کاندید میکند تا آنها را به «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی کند. هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» یکی از سه نفر افراد معرفی شده را برای عضویت به عنوان رابط با «شورای نمایندگان کشورداری» انتخاب میکند. دو نفر از اعضای انتخاب نشده که همچنان عضو «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» هستند، به عنوان اعضای جانشینِ عضوِ انتخاب شده میباشند تا درصورت فقدان عضو اصلی، یکی از آنها به عضویت «شورای نمایندگان کشورداری» درآید.
▪ اصل پنجاه و پنجم: شوراهای سندیکاها، اتحادیهها و تمام نهادهای شورایی وابسته بهآنها که «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» را به وجود میآورند، در تمامِ مراحل امور مسایل مربوط به تولیدِ نیازهای مادی و معنوی جامعه، باید حضوری فعال داشته باشند. بنابراین تدوین برنامهها وتصویب خطمشیها و خطوط کلی راهکارهای «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» باید بازتاب نظرات سندیکاها و اتحادیهها باشد، و در این راستاست که اصول وظایف «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» مشخص میگردد:
۱) هماهنگی نیروهای کار با نیازهای مادی و معنوی جامعه
۲) حل مشکلات و تنگناهای شوراهای مالکیت اقتصادی
۳) کمک به برقرای و تأسیس نهادهای شورایی فعالیتهای اقتصادی
۴) همکاری با تمام نهادهای خدماتی کشور در رابطه با نیازهای مربوط به نیروهای کار
۵) شاغل نمودن افراد آماده کار و مسؤلیت در برابر آنها ـ ایجاد اتاقهای بازرگانی داخلی و خارجی که به عنوان یک نهاد اطلاعرسانی به ردههای شغلی گوناگون در سندیکاها و اتحادیهها سرویس دهد. ـ هرشورای سندیکایی نیز میتواند اتاقهای اطلاعرسانیِ بازرگانی داخلی و خارجی مخصوص به خود داشته باشد و تمام موارد فوق را نیز در برنامههای کاریاش، با توجه به حوزه کاری و مسایل ویژه خود، لحاظ کند
۶) زیر مجموعههای «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» شوراهای نمایندگان اتحادیههای استانی در استانها، شهری در شهرها، بخشی در بخشها و تمامی شوراهای سندیکایی در سراسر کشور هستند که همگی آنها منتخبینِ«شوراهای مالکیت اقتصادی» میباشند.
۷) هزینه شوراهای سندیکایی، اتحادیهها و شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور از محل حق عضویت شوراهای مالکیت اقتصادی تأمین میشود. ـ و...
● فصل هشتم ـ شورای بهداشت و درمان
▪ اصل پنجاه و ششم: در کشور اتوپیان، یکی از معیارهای اصلی توسعهی همه جانبه، برخورداری تمام مردم کشور از خدمات برابر بهداشتی و درمانی میباشد که این امر با توسعه امکانات و لوازم به روز، میتواند به بخشی از رفاه عمومی اتباع کشور پاسخگو باشد. در اجرای تحقق این هدف، کشور اتوپیان نظام بهداشتی ـ درمانی مالکیت شورایی را بر اساس شرایط کشور ساختارسازی میکند: ـ ۱. متولی امر بهداشت و درمان، تمام نهادهای شوراییِ بهداشتی و درمانی در سراسر کشور هستند. این نهادها که در هر منطقهای با انتخاباتی که برپایهی نظام انتخابات کشور اتوپیان انجام میشود، شورای نمایندگان بهداشت و درمان منطقهی خود را تشکیل میدهند که در نهایت، هر استان یک نفر را برای عضویت در «شورای نمایندگان بهداشت و درمان کشور» معرفی میکند. ـ ۲. « شورای نمایندگان بهداشت و درمان کشور» سه نفر کاندید را به «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی میکند تا این نهاد یک نفر را به عنوان عضو رابط با «شورای نمایندگان بهداشت و درمان» انتخاب کند. دو کاندید باقی مانده به عنوان اعضای جانشین شناخته میشوند تا در صورت فقدان عضو اصلی، یک نفر به عضویت «شورای نمایندگان کشورداری» درآید.
▪ اصل پنجاه و هفتم: هر شورای بهداشتی ـ درمانی که در هر نقطهای از کشور وجود داشته باشد و یا تأسیس شود، باید براساس نظام شورایی مالکیت اقتصادی سازمان یابد. ـ نظر به اینکه هزینههای بهداشتی و درمانی مردم کشور اتوپیان از محل بودجه خدمات عمومی تامین میشود، این شوراهای مالکیت اقتصادیِ بهداشتی و درمانی باید پاسخگوی نیاز هر کسی که به آنها مراجعه میکند، باشند و بدون دریافت هیچ مبلغی از مراجعین خود، به آنها سرویس دهند. ـ ابتکار شوراهای مالکیت اقتصادی بهداشتی ـ درمانی در ارایه طرحهای مربوط به وظایف خود و اجرای آنها با حضور در مکانها و خانههای مردم برای خدمترسانی، از راهکارهاییست که میتواند درآمدِ هر شورای بهداشتی و درمانی را افزایش دهد. افزایش درصد سلامتی و رعایت بهداشت مردم در حوزه کاری هر شورای بهداشتی- درمانی نیز می تواند به عنوان بزرگترین شاخص برای افزایش درآمد هر شورا مورد توجه قرار گیرد.
▪ اصل پنجاه و هشتم: عمدهترین وظیفه « شورای نمایندگان بهداشت و درمان کشور» تعیین خط مشی راهبردی برای امور بهداشت و درمان کشور است. در انجام این مهم، شورا میتواند از تمام امکانات خدماتی کشور، در رابطه با نهادهای شورایی دیگر، استفاده کند. ـ تعیین تعرفههای پرداخت خدمات درمانی و بهداشتی که به حسب چگونگی این خدمات در سرویسدهی گوناگونِ نهادهای متولی این کار صورت میگیرد و موجب رضایت مردم شده باشد، با «شورای نمایندگان بهداشت و درمان کشور» است. ـ این شورا با همکاری نهادهای شورایی زیر مجموعه خود که در تمام استانها، شهرها، بخشها و روستاها وجود دارند، مسؤل و راهنمای امور مربوط به مسایل ، مشکلات، تنگناها و ارایه دهنده راهکارهای مناسب و عملی، در رابطه با شوراهای مالکیت اقتصادی بهداشت و درمان میباشد و در باره این امور میتواند با «شورای کار و مدیریت اقتصادی کشور» همکاریهای نزدیکتری داشته باشد.
● فصل نهم ـ شورای امور استانداریها
▪ اصل پنجاه و نهم: نمایندگان هر استان که در «شورای نمایندگان کشورداری» عضو هستند، «شورای امور استانداری»ها را شکل میدهند. ـ «شورای اموراستانداری»ها از تمام امور مربوط به استانهای کشور مطلع میشوند و با تبادل تجربه و یافتن نقاط مشترکِ استانها، هر استان میتواند راهکارهای لازم را به شوراهای نمایندگان استانداری مناطق خود پیشنهاد دهد.
▪ اصل شصتم: نشست جلسات «شورای امور استانداریها» با حضور سه نفر از اعضای هسته مرکزی «شواری نمایندگان کشورداری» رسمیت مییابد.
● فصل دهم ـ شورای قانونگذاری کشور:
▪ اصل شصت و یکم: «شورای قانونگذاری کشور» که از تمام اعضای هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری»، پنج نفر از اعضای «شورای نمایندگان استانداری» در هر استان، سه نفر از اعضای شوراهای نمایندگانِ : آموزش کشور، کار و مدیریت اقتصادی کشور، شورای امور استانداریها، بهداشت و درمان، امور بینالملل و روابط سیاسی خارجی، شورای متخصصین و نخبگان...کشور، انتظامات کشور، شورای دفاع کشور، شورای امور روستایی کشور، شورای حقوقدانان و قضات کشور، شورای رسانههای نوشتاری و... کشور، حفاظت و ترمیم محیط زیست کشور، آمار و اطلاعات کشور، شورای منابع و ذخایر کشور، و غیره تشکیل میشود، میتواند بنا به پیشنهاد هر یک از شوراهای یاد شده در این فصل، قانون وضع کند.
▪ اصل شصت و دوم: جلسات «شورای قانونگذاری کشور» با حضور شرکت اکثریت نسبی هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» و حداقل دوسومِ اعضای دیگر رسمیت مییابد و مصوبات آن در سراسر کشور اتوپیان لازمالاجرا میباشد.
▪ اصل شصت و سوم: نظر به اینکه کشور اتوپیان باور دارد ظهور هر جرمی در افراد، معلول شرایط و مناسباتی است که در آن زندگی میکنند و سهم اراده فردی در بروز هر جرمی با نسبت تحمیل شدهی شرایط اجتماعی قابل قیاس نیست، پس جامعه نیز در برابر وقوع هر جرمی از طرف افراد، خود را مسؤل میشناسد. قبول منطقی چنین مسؤلیتی، موجب میشود تا جامعه، همزمان با محکومیت مجرم، خود را نیز قابل نقد و بررسی بداند و بهتر بتواند سهم «فرد» را در جرم ارتکابی مشخص سازد. بدین سبب تمام دادگاهها در کشور اتوپیان با حضور هیأتهای منصفه که از نمایندگان شوراهای ـ به خصوص ـ ذیربط با نوع جرم، توسط شوراها انتخاب میشوند، میتواند تشکیل شده و رسمیت داشته باشند. ـ براساس فهم مذکور از جرایم ارتکابی توسط «فرد» ، در کشور اتوپیان مجازات اعدام وجود نخواهد داشت.
▪ اصل شصت و چهارم: «شورای قانون گذاری کشور» که نهادهای مشابه آن در تمام استانها، برای امور ویژهی هر استان نیز وجود دارد، باید توجه داشته باشند، در جوامعی که حجم قوانین بازدارنده عمومی آنها هرچه بیشتر باشد قانونگریزی عمومی، توسط بخش گستردهتری از مردم بیشتر شده است. چنین امری، علاوه براینکه آمار مجرمین را دایماً افزایش میدهد و تودههای مردم را در وحشت از قانون نگه میدارد، موجب ایجاد افزایش دادگاهها، زندانها، نیروهای حفاظتی و غیره میشود که حاصل آن هزینههای سرسامآوریست که بردوش همین مردم فرود میآید. جهت حرکت قانونگذاری در چنین کشورهایی که در دوری باطل از کشف قوانین بازدارنده و افزایشِ امکانات آن سمتگیری شده است، زندگی مردم را در هالهای از ترس قرار میدهد تا جاییکه تمام مردم کشور را بهصورت مجرمین بالقوه درمیآورد. در چنین وضعی همه سعی میکنند تا مخفیانه قانون شکنی کنند و در عمل شعار «همه مجرم هستند، مگر عکس آن اثبات شود» را برای مدیریت حاکمِ کشورهای خود اثبات میکنند. بدیهیست که در چنین اوضاعی نباید از سیستم اداری مناسب، حلِ مسایل و مشکلات، تولید سالم، احساس مسؤلیت، برقراری راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی شده در هیچ نهادی از کشور حرفی به میان آورد. کشور اتوپیان باور دارد، هرچه قوانین بازدارندهی هر کشوری بیشتر باشد، آزادی بروز اندیشههای نو و پذیرش داوطلبانه قوانین، توسط تودههای مردم، محدودتر میشود. بدین سبب «شورای قانون گذاری کشورِ» اتوپیان که برخاسته از آرای واقعی عموم مردم کشور است، باید از تصویب چنان قوانینی جداً اجتناب کند. در راستای این کار، «شورای قانون گذاری کشور» میتواند از رهنمودهای احزاب، گروهها، شوراهای سندیکایی، اتحادیهها و تمام نهادهای شورایی کشور استفاده کند.
● فصل یازدهم ـ شورای امور روستایی کشور
▪ اصل شصت و پنجم: جمعِ نفرات نمایندگان دهداریها که عضو هر بخشداری نیز هستند، شورای امور روستایی هر بخشداری را تشکیل میدهند. نمایندگان این شوراهای روستایی که در مرکزِ شهرستانها گردهم میآیند، شورای امور روستایی شهرستان را بهوجود میآورند. برگزیدگان این شوراها نیز، شورای امور روستایی استانها را شکل میدهند. و بالاخره هر شورای امور روستاییِ استانها، نمایندهای را برای تشکیل «شورای امور روستایی کشور» انتخاب میکند. «شورای امور روستایی کشور» سه نفر را برای عضویت در «شورای نمایندگان کشورداری» کاندید و به آن شورا معرفی میکند. هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» یک نفر را به عنوان عضو رابط برای شورای نمایندگان کشورداری انتخاب کرده و دو کاندید باقی مانده را به عنوان جانشین فرد منتخب به رسمیت میشناسد.
▪ اصل شصت و ششم: «شورای امور روستایی کشور» که زیر مجموعههای آن در اصل شصت و پنجم تعریف شده است، مسؤلیت تمام امور مربوط به منافع روستاییان را به عهده دارد و میتواند از تمام امکانات شورایی کشور، و با لحاظ کردن جمیع خط مشیهای ادارهی شورایی کشور که با آنها ارتباط دارد، در راستای اهداف و حوزه مسؤلیتهای خود استفاده کند. ـ برجستهترین هدفی که «شورای امور روستایی» در پیشبرد مقاصد «شورای نمایندگان کشورداری» به عهده دارد، از بین بردنِ فاصله رفاهی مادی و معنوی روستاها با شهرها است. تحقق عملی چنین هدفی، مسألهی مهاجرتهای بیرویه را حل میکند و در نتیجه، تولیدات نیازهای اساسی کشور را تضمین میسازد.
● فصل دوازدهم- شورای متخصصین و نخبگان
▪ اصل شصت و هفتم: ـ متخصصین و نخبگان هر نهاد شورایی مالکیت اقتصادی و شوراهای کاری نخبگان و مغزهای نابغه و پیشرو در هر نقطه کشور با تأسیس سندیکا در بخشداریها، اتحادیه در شهرداریها که هریک از آنها به مثابه نهادهای شورایی نخبگان و متخصصان تولید کارهای فکری و اندیشهای مناطق یاد شده محسوب میشوند، میتوانند با انتخاب نمایندههای خود، «شورای متخصصین و نخبگان تولید کارهای فکری استان» را تشکیل دهند. این نهاد شورایی نیز باید در هر استان یک نفر را به عنوان عضو «شورای متخصصین و نخبگان کارهای فکری کشور» انتخاب نماید و «شورای متخصصین و... کشور» سه کاندیدا به «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی میکند تا هسته مرکزی آن شورا بتواند یکی از کاندیدها را به عنوان عضو رابط برای «شورای نمایندگان کشورداری» انتخاب کند. دو کاندید باقی مانده، به عنوان اعضای جانشینِ عضو انتخاب شده شناخته میشوند. ـ «شوراهای متخصصین و نخبگان...» در سراسر کشور، در ارتباط با نهادهای شورایی منتخب خودشان، در مناطق گوناگون میتوانند از امکانات پژوهشی کشور استفاده کنند و هرگونه امکانات مورد نیاز را فراهم و مطالبه نمایند. این شورا که یکی از اعضای آن عضو «شورای نمایندگان کشورداری» میباشد، مسؤل جذب نخبگان و ایجاد امکانات لازم برای شوراهای گوناگون مالکیت اقتصادی آنها میباشد. ـ این شورا در رابطه با شوراهای ذیربط کشور، مسؤل هماهنگیهای نیازهای بیوقفه علمی و پژوهشی کشور است.
● فصل سیزدهم ـ شورای حقوقدانان و قضات کشور
▪ اصل شصت و هشتم: ساختار تشکیلاتی این شورا، همانند دیگر شوراها، براساس نظام انتخاباتی کشور سازمان مییابد. کوچکترین نهاد آن را میتوان در شیوهی قضاوتِ کدخدا منشی در روستاها نظارهگر بود. در بخشداریها، شورای حقوقدانها و قضات بخش، نمایندگان خود را انتخاب میکنند و نفرات آنها عضو رابط «شورای حقوقدانها و قضات شهرداری»ها میشوند و منتخبین این شورا، اعضای شورای حقوقدانان و قضات استانها را تشکیل میدهند. حقوقدانانِ عضو شورای استانها، نفراتی را به عنوان «شورای حقوقدانان و قضات کشور» انتخاب میکنند که این شورا از میان خود سه نفر کاندید را به «شورای نمایندگان کشورداری» برای عضویت در «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی میکند تا هسته مرکزی آن شورا، یک نفر را به عنوان عضو رابط انتخاب کند. دو کاندید انتخاب نشده، به عنوان اعضای جانشینِ عضو انتخاب شده، شناخته میشوند.
▪ اصل شصت و هشتم: در کشور اتوپیان، امر قضاوت صرفا انطباق دٌگم و بیروحِ نوع جرم با قوانین نیست، کارشناسان امر قضاوت نظر به اینکه از نزدیک و در عمل با موارد گوناگون جرایم مواجه میشوند و از تنگناها و معضلات و مشکلات جامعه و افراد مجرم، به دلیل حرفهاشان که کشف جرم است، دقیقاً مطلع میگردند، باید با نگرشی همهجانبه رای صادرکنند و در بارهی علل پیدایش جرایم نیز تحقیق و پژوهشهای کارشناسانه بهعمل آورند و نتایج حاصله را به اطلاع شورای حقوقدانان وقضات کشور که نماینده آنها عضو «شورای نمایندگان کشورداری » است، برسانند.
▪ اصل شصت و نهم: هر دادگاهی با حضور دادستان، شورای قضات، هیاًت منصفه و متهم رسمیت مییابد و تمام دادگاهها به صورت علنی برگزار میشوند. ـ در صورتیکه متهم از اتهام وارده تبرعه شود، باید از او اعاده حیثیت به عمل آورد و خسارتهای واردهاش را جبران نمود. ـ مسؤل پرداخت خسارت، شاکی میباشد.
▪ اصل هفتادم: احکام حل دعاوی کدخدا منشی در روستاها، در صورت عدم فیصله دعوا، به دادگاه بخشداری، و از آنجا به شهرداری، استان و بالاخره به شورای حقوقدانان و قضات کشور قابل ارجاع است. ـ احکام این شورا قطعیست و تنها «شورای نمایندگان کشورداری» میتواند حکم داده شده را نقض کنند.
▪ اصل هفتاد و یکم: هر فرد کشور در هر شورایی و با هر موقعیتی که قرار داشته باشد، هیچگونه مصونیتی در برابر کارهای خلاف و غیر قانونی ندارد و هر شورای حقوقدان و قضاتی که فعل جرم در منطقه آن واقع شده باشد میتواند با شکایت افراد و یا شکایت هر شورایی، به آن جرم رسیدگی کند.
▪ اصل هفتاد و یکم: شورای حقوقدانان و قضات کشور، مانند دیگر شوراهای اداری و خدماتی، در کشور اتوپیان، استقلال مطلق ندارد. این شورا موظف است خط مشی و راهکارهای خود را در رابطه با دیگر شوراها، سازماندهی کند و مجری قوانینی باشد که در «شورای قانون گذاری کشور» به تصویب میرسد.
▪ اصل هفتاد ودوم: حقوق اعضای «شورای حقوقدانان و قضات سراسر کشور» از محل بودجه خدمات عمومی پرداخت میشود . حداقل این حقوق باید پاسخگوی نیازهای جاری و متعارف اعضاء در حد قابل قبول و مناسب در هر منطقه باشد. ـ ایجاد هرگونه امکانات رفاهی و دادن تضمین پایدار برای برخورداری این نهاد از آینده خود، در اولویت قرار دارد که مسؤل اجرایی آن شورای حقوقدانان و قضات کشور و « شورای نمایندگان کشورداری» میباشند. ـ اعضای این شوراها در سراسر کشور حق فعالیتهای اقتصادی ندارند و نباید عضو چنین شوراهایی بشوند. ـ شوراهای کدخدامنشی قضاوت در روستاها از این امر مستثنی هستند.
● فصل چهاردهم ـ شورای انتظامات کشور
▪ اصل هفتاد و سوم: آن دسته از نهادهای شورایی که مسؤل برقراری حفظ نظم کشور اتوپیان، در مواقع ضروری هستند، زیرمجموعه نهاد شورایی انتظامات کشور را شکل میدهند.
موضوع نظم و سامان اجتماعی در کشور اتوپیان از اساس با کشورهایی که سرمایه بر آنها حکومت میکند متفاوت است. در این کشور نهاد برقراری نظم در مواقع ضروری، به مثابه چماق و حافظ منافع سرمایهی خصوصی و انحصاریِ یک اقلیتی که سهمی در تولید ندارند، عمل نمیکند و به عنوان عوامل ترس و وحشتِ عمومی برای وادار کردن مردم به اجرای قوانین تحمیلی، حضورشان را به جامعه تحمیل نمیکنند. ـ در کشور اتوپیان نهاد شوراییِ انتظامات، در هر نقطهای از کشور که وجود دارند، خود را در آمادگی کامل نگه میدارند تا علاوه براینکه حافظ قوانین شورایی نهاد قانون گذاری کشور و مجری احکام دادگاههای «شورای حقوقدانان و قضات کشور» باشند، در مواقعِ بروز حوادث طبیعی و غیر طبیعی؛ نظیر سیل، زلزله، خشکسالی، آتشسوزی و موارد دیگر، با مدیریت «شورای کشوری حوادث غیرمترقبه» به کمک مردم خود بشتابند. ـ پرسنل و اعضای این نهاد شورایی که ساختار تشکیلاتی آن در اصل هفتاد و چهارم آمده است باید از بطن نفراتی از شوراهای سراسری برگزیده شوند که در درجه نخست از روحیه و منش انسان دوستی بهطور ویژهای برخوردار بوده و دوستدار طبیعت باشند. این علاقمندان به انسان و طبیعت، باید از تحصیلات و دانش لازم نسبت به کارشان که عمدهترین آن، شناخت مناسبات اجتماعی کشور، روانشناسی مواجهه با رویدادهای احتمالی، ایجاد ارتباط صمیمانه با مردم و برقراری حس اعتماد و رفاقت با آنها وغیره است، برخوردار شوند که این آموزهها باید توسط نظام شورایی آموزش کشور در رابطه با تخصصهای آنها انجام شود.
▪ اصل هفتاد و چهارم: در کشور اتوپیان هر نهاد شورایی انتظامات، برآمده از شوراهای کاری و اداری ـ خدماتی میباشد که در سراسر کشور حضور عینی دارند. کوچکترین شورای انتظامات که مستقیما وابسته به «شورای انتظامات کشور» است، شورای انتظامات روستاها نام دارد. این شورا که اعضای آن توسط «شورای نمایندگان دهداری» هر روستا انتخاب میشوند، در راستای اجرای خط مشی کلیِ « شورای انتظامات کشور» زیر نظر «شورای نمایندگان دهداری» فعالیت و انجام وظیفه میکند. ـ نماینده منتخب «شورای انتظامات دهداری» به عضویت «شورای انتظامات بخشداری» ناحیه خود نیز درمیآید. ـ شورای نمایندگان بخشداریها که شورای انتظامات مراکز بخشها را انتخاب میکنند، بههمراه نمایندگان منتخب روستاها، «شورای انتظامات بخشداری»ها را تشکیل میدهند. ـ نماینده منتخب هر یک از این شوراها، به عضویت «شورای انتظامات شهری» ناحیه مربوط به خود درمیآید. براین اساس هر شورای نمایندگان شهری نیز شورای انتظامات شهری را انتخاب میکند. نمایندگان منتخب «شوراهای انتظامات شهری» در هر استان، «شورای انتظامات استانداری»ها را سازمان میدهند و فرستادگان منتخب هر استان به مرکز کشور، «شورای انتظامات کشور» را هویت میبخشند. ـ شورای انتظامات کشور سه نفر کاندید را از میان خود انتخاب میکند تا هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» یک نفر را برای عضویت در «شورای نمایندگان کشورداری» انتخاب کند. دو عضو باقی مانده اعضای جانشین فرد انتخاب شده هستند.
▪ اصل هفتاد و پنجم: شوراهای انتظامات در هر حوزه و در هر منطقهای که باشند، تحت خط مشی شوراهای اداری و خدماتی همان حوزه و منطقه انجام وظیفه میکنند. ـ شورای انتظامات کشور که نماینده آنها عضو «شورای نمایندگان کشوری» است، بر انجام وظایف تمام شوراهای انتظاماتی کشور نظارت میکند و تعیین کننده خطوط کلی و اصلی حرکت انتظاماتی کشور است. این شورا در راستای اهداف خود، در ارتباط پیوسته و مداوم با دیگر نهادهای شورایی کشور قرار دارد. ـ اجرای رهنمودهای این شورا، با لحاظ کردن شرایط هر منطقه کاری که توسط شوراهای اداری و خدماتی هر منطقه ارزیابی میشود، برای شوراهای انتظاماتی واجب است. ـ تحقیقات و پژوهشهای اجتماعی شوراهای انتظاماتی سراسر کشور و ارزیابی و هماهنگی آنها از وظایف «شورای انتظامات کشور» و دیگر نهادهای انتظاماتی در روستاها، بخشها، شهرداریها و استانها میباشد.
▪ اصل هفتاد و ششم: حقوق و امکانات زیستی ـ رفاهی هر شورای انتظاماتی، توسط شوراهایی پرداخت میشود که آنها را انتخاب کردهاند. ـ حقوق و امکانات این شوراهای انتظاماتی نباید از متوسط شرایط زندگی در منطقه محل کارشان کمتر باشد. شوراهای انتظاماتی، عضو شوراهای مربوط به خود هستند.
● فصل پانزدهم: ـ شورای رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری کشور
▪ اصل هفتاد و هفتم: کشوراتوپیان که برای آگاهی و اطلاع عموم مردم از تنوع اندیشهها، دیدگاهها و خاستگاههای نهادهای شورایی خود در داخل کشور و اطلاع از رویداهای گوناگون در خارج از کشور، نیاز به انعکاس آنها دارد، بدون هیچ موانع بازدارندهای، از تمام شوراهای کشور انتظار دارد تا براساس نیاز و ضرورتهای خود، در صورت تمایل، هر نوع رسانهای را که میتوانند بهوجود آورند و یا تأسیس کنند. ـ این رسانهها که در اِبراز دیدگاهها و عقاید و نظراتشان کاملا آزاد هستند، نیاز به دریافت مجوز از هیچ نهادی را نخواهند داشت. ـ کشور اتوپیان باور دارد که استقبال مردم در انتخاب آنها، بزرگترین عامل بازدارندگی و موفقیت آنها محسوب میشود.
▪ اصل هفتاد و هشتم: هر رسانهای که توسط هر شورایی، حزب، گروه و انجمنی وجود دارد و یا بهوجود میآید، میتواند در مناطق تقسیماتی کشور، تشکیلِ شوراهای سندیکایی دهد و براساس سلسله مراتب انتخاباتی جاری در کشور، نمایندگان شورایی استانی خود را در مرکز کشور به مثابه « شورای رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری کشور» جمع گرداند. ـ سه نفر از اعضای منتخب این شورا نیز به «شورای نمایندگان کشورداری» معرفی میشوند تا از میان آنها یک نفر به عنوان عضو «شورای نمایندگان کشورداری» توسط هسته مرکزی این شورا انتخاب شود. دو عضو انتخاب نشده، اعضای جانشین عضو انتخاب شده هستند.
▪ اصل هفتاد و نهم: « شورای رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری کشور» که عضوی در «شورای نمایندگان کشورداری» دارد، مسؤل پاسخگویی به مشکلات، تنگناها، جمعآوری و ارایه راهکارها، تاسیس نهادهای شورایی زیر مجموعه خود؛ مانند خبرگزاری کشوری و غیره است. ـ هر شورای رسانهای مسؤل تامین هزینههای مربوط به خود است که توسط هر شورا، حزب، گروه و انجمنی بهوجود آمده است. روشن است که بخش عمدهای از هزینهها میتواند از محل فروش و دادن خدمات به مخاطبان تامین گردد.
▪ اصل هشتادم: تمام شوراهای نوشتاری، شنیداری و دیداری کشور میتوانند بر اساس نوع رستهی کار خود با دیگر نهادهای شورایی در داخل و خارج کشور ارتباط و همکاریِ حرفهای داشته باشند.
● فصل شانزدهم ـ شورای کشوری حوادث غیرمترقبه
▪ اصل هشتاد و یکم: زیر مجموعه «شورای کشوری حوادث غیرمترقبه» را به ترتیب، شورای استانی حوادث غیرمترقبه، شورای شهری (شهرداری) حوادث غیرمترقبه، شورای بخشی(بخشداری) حوادث غیرمترقبه و شورای روستایی(دهداری) حوادث غیر مترقبه تشکیل میدهد. هر یک از این شوراها توسط نهاد شورایی مناطق خود انتخاب و ساختار سازی میشود که شکل سازمانی آن چنین است: ـ ۱. هر شورای مالکیت اقتصادی کوچک و بزرگ شهری و روستایی و دیگر شوراها، به نسبت حجم کاری و مکانی خود، باید نهاد شوراییِ حوادث غیرمترقبه را با انتخابِ کاردانان و کارشناسان این کار تأسیس کنند تا هر کدام مسؤل مستقیم این امور در کارخانهها و یا مؤسسات مربوط به خود باشند. ـ حضور نمایندگان این شوراهای حوادث غیرمترقبه در سندیکاها، اتحادیهها و در بخشداری و شهرداری هر منطقه، «شوراهای بخشداری و یا شهرداری حوادث غیرمترقبه» را شکل میدهند. نمایندگان شورای حوادث غیرمترقبه روستاها با بخشداریها هماهنگ میشوند. ـ نمایندگان این شوراها در شهرداریهای یک استان، «شورای استانی حوادث غیرمترقبه» را به وجود میآورند و منتخبین هر استان، «شورای حوادث غیر مترقبه کشوری » را در مرکز کشور تشکیل میدهند. ـ این شورا سه نفر را به هسته مرکزی «شورای نمایندگان کشورداری» با انتخاب خود معرفی میکند و آن شورا یک نفر را برای عضویت در شورای نمایندگان کشورداری انتخاب میکند، و دو نفر دیگر را به عنوان جانشین نفر انتخابی در شورای نمایندگان کشورداری به رسمیت میشناسد.
▪ اصل هشتاد و دوم: «شورای حوادث غیرمترقبه کشوری » که نماینده آن عضو «شورای نمایندگان کشورداری» میباشد، وظیفه دارد در رابطه با دیگر نهادهای شورایی کشور و با ایجاد نهادها و مؤسسات مربوط به خود نظیر «شورای هوا شناسی، آتشنشانی» و غیره، پاسخگوی مواردِ در دستور کارش باشد.ـ تمام نهادهای زیر مجموعه این شورا، در سراسر کشور، در ارتباط پیوسته با هم بوده و از نیروهای یکدیگر در برابر هر حادثهی طبیعی و غیرطبیعی که در کشور حادث شود استفاده میکنند. ـ آموزش افراد این شوراها، با نهادهای شورایی زیرمجموعه «شورای نمایندگان آموزش کشور» است. ـ حقوق و مسایل رفاهی هر شورای حوادث غیرمترقبه با شوراهاییست که آنها در آن شوراها به عنوان عضو سهیم و مشغول کار هستند. ـ «شورای حوادث غیرمترقبه کشوری» که دارای زیرمجموعههای ویژه (سازمان شورایی هوا شناسی، آتشنشانی و غیره) میباشد، از بودجه خدمات عمومی نیز استفاده میکند. ـ تمام افراد، شوراهای کاری و هر نهادشورایی در کشور که بر اثر حوادث طبیعی خسارت دیده باشد، از بودجه خدمات عمومی برخوردار میگردند.
● فصل هفدهم ـ شورای حفاظت وترمیم محیط زیست کشور
▪ اصل هشتاد و سوم: اعضای شورای حفاظت و ترمیم محیط زیستِ «شورای کشوری»، تمام جمعیت کشور هستند. بنابراین، نمایندگانِ منتخب شورای کشوری که «شورای نمایندگان کشورداری» را تشکیل میدهند، عضو «شورای حفاظت و ترمیم محیط زیست کشور» نیز میباشند. ـ زیر مجموعه این شورا به ترتیب: شورای حفاظت و ترمیم محیط زیست استانداریها، شهرداریها، بخشداریها ودهداریها هستند که هر یک از آنها علاوه بر ساختارسازیهای مربوط به منطقه خود، از خط مشی کلی «شورای حفاظت و ترمیم محیط زیست کشور» پیروی میکنند. ـ عوامل کاری تمام این نهادهای شورایی که امر محیط زیست را در دستور کارشان دارند، تمام شوراهای گوناگون کشور هستند، اما ضابطین مسؤلِ مراقبت از محیط زیست، اعضای «شورای انتظامات کشور» در سراسر کشور میباشند.
▪ اصل هشتاد و چهارم: «شورای نمایندگان کشورداری» و دیگر شوراهای استانی، شهری، بخشی و روستایی هر منطقه باید «شورای حفاظت و ترمیم محیط زیست» منطقه خود را از میان کارشناسان و متخصصان این رشته انتخاب کنند و شوراهای این کارشناسان، براساس قوانین جاری انتخاباتی، سه نفر را به عنوان کاندید به هسته مرکزی شورای نمایندگان کشورداری معرفی کنند تا آنها یک نفر را برای عضویت در شورای نمایندگان کشورداری انتخاب کنند. دو عضو باقی مانده جانشین عضو انتخاب شده شناخته میشوند.
▪ اصل هشتاد و پنجم: شورای کارشناسان و متخصصان محیط زیست در هر منطقهای براساس شرایط منطقه خود امور را اداره میکنند و از رهنمودهای شورای کارشناسان و متخصصان محیط زیست کشور، که نماینده و عضوی در شورای نمایندگان کشوری دارند و در آن رابطه خط مشی کلی زیست محیطی کشور را برنامه ریزی میکنند، نیز برخوردار میشوند.
▪ اصل هشتاد و ششم: تمام نهادهای کشور که به هر دلیلی قصد تغییر در محیطی را دارند باید با هماهنگی کارشناسان محیط زیست و پذیرش راهکارها و رهنمودهای آنها صورت پذیرد. ـ در صورت بروز هرگونه اختلافی در این مسایل، در نهایت، «شورای حفاظت و ترمیم محیط زیست کشور» تصمیم آخر را میگیرد. ـ حقوق و امکانات رفاهی شوراهای کارشناسان ومتخصصان محیط زیست از بودجه خدمات عمومی کشور تامین میشود و صنوف آنها مدافع منافع این شوراها هستند.
● فصل هیجدهم ـ شورای آمار و اطلاعات کشور
▪ اصل هشتاد و هفتم: نهادی در کشور اتوپیان وجود ندارد که به آمار نیاز نداشته باشد. در هر ردهای از کارهای تولیدی، خدماتی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هر حرکتی که در جامعه وجود دارد بدون آمار، آنارشی و آشفتگیِ امور را در پی میآورد. از این رو در کشور اتوپیان که تمام امور را انواع شوراهای خودگردان اداره میکنند، ضروریست که همهی آنها به نقش آمار و اطلاعات بهای بیشتری دهند تا بدین وسیله با آگاهی و اطلاعات لازم، فعالیتهای متضمن مقصودشان را سازمان دهند.
براین اساس مدیریت هر نهاد شورایی در کشور باید عضو و یا اعضایی داشته باشد که در کنار دیگر نهادهای ضروری آن شورا، کارشناسِ آمار و اطلاعات باشد. ـ هر رشته صنفی که در سندیکای خود عضویت دارد، جمیع آمار مربوط به صنف خود را در رابطه با خرید اقلام موردِ نیاز و فروش کالای تولیدی برای بازار داخلی و خارجی جمعآوری میکند و در اختیار اعضاء و دیگر نهادهای مربوطه قرار میدهد. ـ اتحادیهها که مرکب از وحدت سندیکاها هستند، چنین امری را گستردهتر انجام میدهند و خدمات آماری و اطلاعاتی خود را در اختیار سندیکاها و دیگر نهادهای مربوطه میگذارند. ـ این روند در دهداریها، بخشداریها، شهرداریها، استانداریها و شورای نمایندگان کشورداری نیز اجرا میشود.
▪ اصل نودم: شورای آمار و اطلاعات در هر منطقهای از کارشناسان و عوامل اجراییِ آموزش دیده تشکیل میشود که آنها در پیوستگی با یکدیگر و برپایه روند جاری قوانین انتخاباتی در کشور که در اصول قبل آمده است، «شورای آمار و اطلاعات کشور» را بهوجود میآورند. در همین راستا یک نفر از اعضای این شورا به عضویت «شورای نمایندگان کشورداری» درمیآید و دونفر دیگر به عنوان عضو جانشین در این شورا شناخته میشوند.
▪ اصل نود و یکم: اداره شوراییِ خودگردان کشور بدون سازمانهای شورایی آمار و اطلاعات که دایمأ در این امر فعال باشند امکانپذیر نیست. عملکرد شوراهای آماری که در هر نهاد شورایی حضوری جدی و فعال داشته باشند، موقعیت کشور را در تمام زمینهها آشکار میکند و برای مدیریت شوراهای ذیربط امکان تصمیمگیریهای واقعبینانه را فراهم میسازد. در چنین شرایطی کشور میتواند از تعداد دقیق جمعیت، منابع طبیعی، میزان تولید و مصرف، تعداد شوراهای گوناگون و عملکردهای آنها و میلیونها موارد دیگر، بهروز، مطلع باشد. ـ «شورای آمار و اطلاعات کشور» تنها نهادی است که جزییترین آمار و اطلاعات کشور در آن یافت میشود. ـ تمام نهادهای شورایی در سراسر کشور وظیفه دارند هرگونه اطلاعات آماری ضروری را در اختیار یکدیگر قرار دهند و وظیفه دارند تمام اطلاعات تخصصی نهاد شورایی مربوط به خود را در اختیار شوراهای آماری و اطلاعاتی بالاتر بگذارند.
در کشور اتوپیان اگر یک نهاد شوراییِ اقتصادی که خود از تمام آمارهای لازم در پیشبرد کارهایش استفاده میکند، با این تصور که دادن اطلاعاتِ آماری نهاد مربوط به خود، موجب استفاده رقبا میشود و از ارایه آن امتنان کند؛ درکی از مفهوم رقابت شورایی کار ندارد. اگر آموزش کشور براین اساس پایه ریزی و برنامهسازی شود که ارزش افزوده کار آگاهانهی (با شناخت آمار) مبتنی بر نیاز واقعی جامعه، میتواند موجب رشد هر شورای اقتصادی شود، و اگر شوراها با بهبود کمیت و کیفیت نتایج کارشان به رقابت در بازار داخلی و بازارهای خارجی بپردازند، و اگر مطمئن شوند که در روند کارشان از همکاری شوراهای مسؤل وذیربط در مواجهه با مشکلات و تنگناها برخوردار میشوند، و اگر در وحشت پرداخت مالیات نباشند و به جای استفاده از استعدادهای کاریشان ، دهها ترفند برای حسابسازی بهکار نبرند وغیره، میتوانند با خیالی آسوده و داوطلبانه جزییترین اطلاعات آماری خود را در اختیار بگذارند. [در کشوراتوپیان دریافت مالیات و پرداخت سوبسید وجود ندارد، به فصل «صندوق شورایی بودجه خدمات عمومی کشور» مراجعه شود].
گرفته از کتاب «جهان دیگری ممکن است»، ص۹۱-۱۰۱، نشر فروغ مهرگان
هادی پاکزاد
هادی پاکزاد
منبع : فرهنگ توسعه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست