سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نمایشنامه‌نویسی‌ برقله‌های‌ سینما


نمایشنامه‌نویسی‌ برقله‌های‌ سینما
«ما چرا مهرخاموشی‌ بر لب‌ زنیم‌: مایی‌ كه‌ می‌توانیم‌ بیش‌ از هركس‌ مدعی‌ باشیم‌؟» مكبث‌
اگر از تاثیر بكت‌ و برشت‌ بر سینما بنویسیم‌ بر هنرمندان‌ تئاتر بشدت‌ سخت‌ خواهد آمد و اگر زمانی‌ از تاثیر دیكنز بر فضاهای‌ سینمای‌ كلاسیك‌ انگلستان‌ و سینمای‌ سوررئال‌ آلمان‌ و همچنین‌ انقلابی‌ كه‌ موثران‌ تولستوی‌ و آناكارنینای‌ محبوبش‌ بر سینمای‌ رومانی‌ تحمیل‌ كردند سخن‌ به‌ میان‌ آوریم‌، اهالی‌ ادبیات‌ بشدت‌ برخواهند آشفت‌ و لیكن‌ شكسپیر شاید تنها نویسنده‌یی‌ باشد كه‌ بدون‌ اغراق‌ او را می‌توان‌ متعلق‌ به‌ هفت‌ هنر دانست‌. تابلوی‌ «رویای‌ یك‌ نیمه‌ شب‌ تابستان‌» همانقدر كه‌ وابسته‌ به‌ نقاش‌ آن‌ است‌ به‌ شكسپیر و اثر او نیز وابستگی‌ دارد. همچنین‌ مجسمه‌هایی‌ كه‌ با الهام‌ از كارهای‌ او ساخته‌ می‌شوند چه‌ در عصر كلاسیك‌ و چه‌ در عصر مدرن‌.
سری‌ كارهای‌ «سیدنی‌ شرمن‌» عكاس‌ پست‌ مدرن‌ امریكایی‌ از آثار كلاسیك‌ كه‌ در گوشه‌یی‌ نگاهی‌ نیز به‌ شكسپیر و شاهكارهای‌ او دارد تنها زاده‌ دست‌ شرمن‌ است‌ كه‌ تفكر حقیقی‌ آن‌ در قرن‌ شانزدهم‌ میلادی‌ توسط‌ شكسپیر شكل‌ گرفته‌ است‌.
سینما نیز به‌ نوبه‌ خود تاثیرپذیری‌ خاصی‌ از شكسپیر و دنیای‌ او داشته‌ است‌ به‌ گونه‌یی‌ كه‌ اگر لومیر را پدر سینما بدانیم‌، شكسپیر را باید پدر سینمای‌ اقتباسی‌ دانست‌.
سینمای‌ داستانی‌ از آغاز تولد در هر جای‌ جهان‌ بیشترین‌ توجه‌ خود را به‌ ادبیات‌ بومی‌ آن‌ منطقه‌ معطوف‌ كرده‌ است‌ به‌ گونه‌یی‌ كه‌ نخستین‌ آثار روایتگر تاریخ‌ سینما برگرفته‌ از ادبیات‌ فولكلور منطقه‌ است‌. (در ایران‌ شیرین‌ و فرهاد و لیلی‌ و مجنون‌ اولین‌ فیلم‌های‌ داستان‌ پرداز سینما هستند) و شكسپیر یك‌ نویسنده‌ جهانی‌ است‌ و مختص به‌ یك‌ برهه‌ زمانی‌ و مكانی‌ خاص‌ نمی‌باشد. به‌ همین‌ دلیل‌ در سینمای‌ اروپا و امریكا نقش‌ مهمی‌ را ایفا می‌كند. نمایشنامه‌های‌ موفق‌ شكسپیر از صحنه‌های‌ تئاتر با همان‌ اسلوب‌ اولیه‌ به‌ جلوی‌ دوربین‌های‌ فیلمبرداری‌ می‌روند و موفقیت‌ صحنه‌یی‌ خود را دوباره‌ تكرار می‌كنند.
اما اوج‌گیری‌ اقتباس‌ از نوشته‌های‌ وی‌ توسط‌ اورسن‌ ولز با اقتباس‌ موفق‌ از دو نمایشنامه‌ مشهور مكبث‌ و اتللو آغاز می‌گردد. پیش‌ از این‌ تئاترهای‌ فیلمبرداری‌ شده‌ در استودیوها با توجه‌ به‌ هزینه‌ كم‌ مورد توجه‌ خاص‌ تهیه‌كنندگان‌ قرار می‌گرفتند ولی‌ هیچ‌گاه‌ تماشاگران‌ را به‌ اندازه‌ فیلم‌های‌ خارج‌ از استودیو راضی‌ نمی‌كردند. تماشاگر خسته‌ از تماشای‌ تئاتر، سینما را به‌ عنوان‌ تجربه‌یی‌ تازه‌ می‌خواهد ولی‌ تكرار آثار شكسپیر آن‌ هم‌ با همان‌ حال‌ و هوای‌ سن‌های‌ شلوغ‌ و دیالوگ‌ها و میزانسن‌های‌ تئاترگونه‌ وی‌ را عذاب‌ می‌دهد. «ولز» اما كارگردان‌ صاحب‌ سبك‌ و نوگرایی‌ است‌. او پس‌ از ساخت‌ شاهكار پر عظمتی‌ چون‌ «همشهری‌ كین‌» توانایی‌ خود را در كار با دكور، در استودیو و ارضای‌ بیننده‌ و منتقد به‌ وضوح‌ نمایش‌ می‌دهد. كار بعدی‌ او «امبرسون‌های‌ باشكوه‌» مهر تاییدی‌ است‌ بر همشهری‌ كین‌ و هرچند موفقیت‌ اثر قبلی‌اش‌ را تكرار نمی‌كند ولی‌ می‌تواند آن‌ را تایید كند و «ولز» را به‌ عنوان‌ استاد منحصر به‌ فرد كار در استودیو و فضای‌ بسته‌ معرفی‌ كند.
«مكبث‌» و «اتللو» برای‌ ولز هرچند بازسازی‌ تئاترهایی‌ است‌ كه‌ مردم‌ مو به‌ مو و دیالوگ‌ به‌ دیالوگ‌ آن‌ را از حفظ‌ شده‌اند و در سینما نیز چه‌ سینمای‌ صامت‌ و چه‌ ناطق‌ نسخه‌های‌ ضعیف‌ و متوسط‌ فراوانی‌ از آن‌ دیده‌اند ولیكن‌ حركت‌ جدیدی‌ به‌ شمار می‌آید.
او از تبحر خاص‌ خود در استفاده‌ از فضای‌ ثابت‌، نماهای‌ طولانی‌ و دكور قدرتمند استفاده‌ كرده‌ و شاهكارهایی‌ را پدید می‌آورد كه‌ شاید محكم‌ترین‌ گام‌ در سینمای‌ اقتباسی‌ تا آن‌ موقع‌ به‌ شمار رود و این‌ پیام‌ را بدهد كه‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌توان‌ آثار كلاسیك‌ قدرتمندی‌ همچون‌ نوشته‌های‌ شكسپیر را وابسته‌ به‌ زمان‌ و تاریخ‌ مصرف‌دار دانست‌.
حركت‌ «ولز» آغازگر جنبشی‌ بزرگ‌ در سینمای‌ اقتباسی‌ بخصوص‌ سینمای‌ اقتباسی‌ وابسته‌ به‌ شكسپیر محسوب‌ می‌شود. حركتی‌ كه‌ بعدها با تاخیر حداكثر یك‌ دهه‌ تكرار شد.
«رام‌ كردن‌ زن‌ سركش‌» در همان‌ سال‌ها با نگاهی‌ به‌ سبك‌ «ولز» بازسازی‌ می‌شود كه‌ مورد توجه‌ شدید منتقدین‌ قرار می‌گیرد.
«هملت‌» نیز بارها به‌ گونه‌های‌ متفاوت‌ بازسازی‌ شد كه‌ هر یك‌ به‌ واسطه‌ داستان‌ محبوب‌ خود با اقبال‌ تماشاگران‌ مواجه‌ شد.
اما مهمترین‌ اقتباس‌ از آثار شكسپیر شاید اقتباس‌ آزاد «كوروساوا» از شاه‌لیر وی‌ باشد. «شاه‌ لیر» و «رومئو و ژولیت‌» به‌ حق‌ سینمایی‌ترین‌ نمایشنامه‌های‌ شكسپیر به‌ شمار می‌آیند و شاید همین‌ امر باعث‌ شده‌ است‌ تا بیشترین‌ آثار اقتباسی‌ سینمایی‌ در میان‌ آثار شكسپیر به‌ همین‌ دو اثر تعلق‌ بگیرد.
در این‌ میان‌ كوروساوا با نگاه‌ متفاوت‌تری‌ اصل‌ داستان‌ شكسپیر را به‌ دست‌ گرفته‌ و به‌ میان‌ سنت‌ها و رسوم‌ سامورایی‌ها می‌كشاند. این‌ نوع‌ نگاه‌ هرچند موجب‌ رویكرد سینماگران‌ به‌ برداشت‌ آزاد از آثار شكسپیر می‌شود ولیكن‌ هیچ‌ یك‌ موفقیتی‌ كه‌ كوروساوا به‌ دست‌ آورد را تكرار نمی‌كنند. به‌ گونه‌یی‌ كه‌ «اینگمار برگمن‌» وقتی‌ می‌خواهد برای‌ فیلمش‌ از هملت‌ الگوبرداری‌ كند به‌ گفته‌ خودش‌ مجبور است‌ از نمایشنامه‌ فاصله‌ بگیرد تا زبان‌ خودش‌ را حفظ‌ كند.
از اواسط‌ دهه‌ ۹۰ با رویكرد سینما به‌ سمت‌ جلوه‌های‌ ویژه‌ روایت‌ داستان‌های‌ كلاسیك‌ رنگ‌ خود را در سینما به‌ آرامی‌ از دست‌ می‌دهند. دوبازسازی‌ فیلم‌ هملت‌ و نسخه‌ هالیوود رومئو و ژولیت‌ خوب‌ نمی‌فروشد و استقبال‌ تهیه‌كنندگان‌ از این‌گونه‌ بازسازی‌ها بشدت‌ كاهش‌ می‌یابد.
اقتباس‌ آزاد «رومئو و ژولیت‌» كه‌ با استفاده‌ از تمامی‌ فاكتورهای‌ گیشه‌ در هالیوود و با حضور لئوناردو دی‌ كاپریو در اواخر دهه‌ ۹۰ ساخته‌ شد به‌ واسطه‌ تغییرات‌ زیادی‌ كه‌ نویسنده‌ بر نمایشنامه‌ شكسپیر وارد كرده‌ بود با برخورد شدید منتقدین‌ روبرو شد. این‌ اثر هرچند در میان‌ مخاطبین‌ عام‌ موفقیت‌ چشمگیری‌ را كسب‌ كرده‌ بود ولی‌ به‌ گفته‌ منتقد سایت‌ رولینگ‌ استون‌ بیشتر توهین‌ به‌ شكسپیر است‌ تا ادای‌ احترام‌. فیلم‌ رومئو و ژولیت‌ یك‌ اثر فكر نشده‌ در تاریخ‌ سینمای‌ اقتباسی‌ به‌ شمار می‌آید كه‌ در چندین‌ رشته‌ نامزد دریافت‌ تشت‌ طلایی‌ هم‌ می‌شود. نویسنده‌ فیلمنامه‌ به‌ جد هیچ‌ دانشی‌ در مورد اقتباس‌ آزاد نداشته‌ و تنها وسیله‌ برای‌ امروزی‌ كردن‌ اثر را وارد كردن‌ اسلحه‌ در فیلم‌ می‌داند.
پایان‌ دهه‌ نود اما با موفقیت‌ فیلم‌ «شكسپیر عاشق‌» باز هم‌ به‌ نفع‌ شكسپیر رقم‌ می‌خورد. این‌ فیلم‌ موفق‌ كه‌ روایتگر زندگی‌ عاشقانه‌ شكسپیر در هنگام‌ نگارش‌ رومئو و ژولیت‌ است‌ با اكران‌ موفق‌ و درخششی‌ در مراسم‌ اسكار باردیگر شكسپیر را در دنیای‌ سینما بر سرزبان‌ها انداخت‌. پس‌ از آن‌ و در سال‌ گذشته‌ فیلم‌ «تاجر ونیزی‌» با همان‌ فضای‌ كلاسیك‌ بازگشتی‌ بود به‌ اقتباس‌ مستقیم‌ كه‌ با بازی‌ چشمگیر «آل‌پاچینو» اكران‌ موفقی‌ را پشت‌ سر گذاشت‌ و در جشنواره‌ ونیز هم‌ خوش‌ درخشید. تاجر ونیزی‌ از این‌ حیث‌ كه‌ پس‌ از قریب‌ به‌ یك‌ دهه‌ بازگشتی‌ به‌ اقتباس‌ مستقیم‌ و نه‌ آزاد از آثار شكسپیر است‌ اهمیت‌ فراوانی‌ دارد. موفقیت‌ این‌ فیلم‌ باعث‌ شد تا نگاه‌ تهیه‌كنندگان‌ دوباره‌ متوجه‌ آثار كلاسیك‌ و بخصوص‌ شاهكارهای‌ شكسپیر شود كه‌ نتیجه‌ آن‌ پیش‌ تولید ساخت‌ فیلم‌ هملت‌ است‌ كه‌ برای‌ سال‌ آینده‌ آماده‌ اكران‌ می‌شود. تهیه‌كنندگان‌ این‌ فیلم‌ در مصاحبه‌ مطبوعاتی‌ خود با اشاره‌ به‌ جنبه‌های‌ همیشه‌ ماندگار داستان‌ هملت‌ و نكاتی‌ از آثار شكسپیر كه‌ هرگز كهنه‌ نمی‌شوند بیان‌ كرده‌اند كه‌ نسل‌ جدید هنوز با شكسپیر بیگانه‌اند و موفقیت‌ تاجر ونیزی‌ نشان‌ داد آنها هنوز بداعت‌های‌ شكسپیر را كشف‌ نكرده‌اند.
اما شاید موفق‌ترین‌ و پرفروش‌ترین‌ اقتباس‌ از آثار شكسپیر بر می‌گردد به‌ آغاز دهه‌ نود.
اقتباس‌ آزاد كمپانی‌ دیزنی‌ از نمایشنامه‌ هملت‌. به‌ گفته‌ مسئولین‌ كمپانی‌ قریب‌ به‌ ۳ سال‌ طول‌ كشید ولی‌ نتیجه‌ آن‌ بطور غیرمنتظره‌یی‌ یكی‌ از شاهكارهای‌ سینمای‌ انیمشین‌ و یكی‌ از ده‌ اثر پرفروش‌ سینمای‌ جهان‌ نام‌ می‌گیرد.
«شیرشاه‌» اقتباس‌ آزاد دیزنی‌ است‌ از هملت‌ كه‌ از معدود آثار سینمایی‌ هالیوود به‌ شمار می‌آید كه‌ پس‌ از گذشت‌ قریب‌ به‌ یك‌ دهه‌ و اندی‌ همچنان‌ در سینماهای‌ جهان‌ می‌فروشد. برایش‌ سالگرد گرفته‌ می‌شود، لباس‌ها و اسباب‌ بازی‌هایش‌ به‌ فروش‌ می‌رسد و...
شاید بتوان‌ گفت‌ «شیرشاه‌» شهرت‌ خود را از «هملت‌» فراتر برده‌ و بر اوج‌ نشسته‌ است‌.

امیراطهر سهیلی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید