شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اسکار و لوسیندا - OSCAR AND LUCINDA


اسکار و لوسیندا - OSCAR AND LUCINDA
سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : امریکا و استرالیا
محصول : رابین دالتن و تیموتی وایت
کارگردان : گیلیان آرمسترانگ
فیلمنامه‌نویس : لارا جونز، بر مبنای رمانی نوشتهٔ پیتر کئری
فیلمبردار : جفری سیمپسن
آهنگساز(موسیقی متن) : توماس نیومن
هنرپیشگان : رالف فاینز، کیت بلانچیت، چاران هیندز، تام ویلکینسن، بیله براون، کلایو راسل و جفری راش
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۲ دقیقه


نبیرهٔ ̎اسکار هاپکینز̎ (راش) داستان خانواده‌اش را تا زمان متولد شدنش تعریف می‌کند: در مزرعه‌ای در استرالیا، ̎لوسیندا̎ی کوچک تحت نظر مادرش، مبارز فعال جنبش زن ـ آزاد ـ خواهان در خانه تعلیم گرفته و دورهٔ نوجوانی ̎اسکار̎، در انگلستان زیر نظر پدر واعظش سپری شده است. ̎اسکار̎ (فاینز) در آکسفورد تعلیمات کشیشی می‌بیند اما احساس می‌کند علاقه‌ای به آن ندارد و تمایل شدیدی به قمار کردن و دادن پول به آدم‌های فقیر دارد. او با ̎لوسیندا̎ (بلانچیت) در عرشهٔ یک کشتی آشنا می‌شود؛ ̎اسکار̎ عازم منطقه‌ای دور افتاده است تا در آن‌جا به‌عنوان یک مبلّغ مذهبی کار کند و ̎لوسیندا̎ پس از خریدن تجهیزاتی برای کارخانهٔ شیشه‌سازی‌اش در راه بازگشت از لندن است. آن دو با این‌که از هیچ‌ نظر با هم جور نیستند اما با هم رابطهٔ عاطفی برقرار می‌کنند. از طرف دیگر، ̎لوسیندا̎ با پدر روحانی، ̎دنیس هاست̎ (هیندز) دوست است و هر دو به شیشه علاقه دارند. ̎اسکار̎ که به عشقشان اطمینان دارد، در پروژهٔ غیرمنتظرهٔ ساختن یک کلیسای شیشه‌ای برای پدر روحانی در نقطه‌ای دور افتاده شرکت می‌کند...
● راوی ـ با صدای راش ـ می‌گوید: ̎ برای این‌که من به وجود بیایم، دو قمارباز ـ یکی وسواسی و دیگری بی‌اختیار ـ باید با هم ملاقات می‌کردند.̎ و اسکار و لوسیندا در واقع شرح این ملاقات و اثر آن بر زندگی ̎اسکار̎، کشیش انگلیسی و ̎لوسیندا̎، وارثهٔ استرالیائی است که هر دو رویاپردازانی شیفتهٔ قمارند. و در پایان، راوی که در واقع نبیرهٔ ̎اسکار̎ است، با افشای این‌کهاو نه ثمرهٔ پیوند دو شخصیت اصلی بلکه حاصل تماس تصادفی و مضحک ̎اسکار̎ با زنی دیگر است، غافل‌گیری دل‌پذیری را تدارک می‌بیند. با این حال اسکار و لوسیندا فیلمی نچسب از یک کارگردان زن آشکارا باهوش است. غرابت رابطهٔ محوری فیلم به جای خود، ولی به نظر می‌رسد حتی خود کارگردان نتوانسته جذابیت خاصی در این دو شخصیت ـ یا آمال و امیالشان ـ کشف کند. در نتیجه تمهیدپردازی‌های فیلم‌نامهٔ خوب خانم جونز ـ از قبیل صدای راوی، تعقیب جداگانهٔ زندگی‌های ̎اسکار̎ و ̎لوسیندا̎ پیش از آشنائی، که مدت قابل توجهی را به خود اختصاص می‌دهد ـ بیشتر پوششی برای بی‌فروغی خود قهرمانان فیلم به نظر می‌رسد. فیلم فرض را بر این می‌گذارد که دو آدم صرفاً ناهم‌گون و ناسازگار با محیط و زمانه باید برای جلب علاقه کفایت کنند (شاید اگر جودی دیویس، انتخاب اصلی برای نقش ̎لوسیندا̎ حضور می‌داشت، اوضاع فرق می‌کرد) در مقام مقایسه، فیتس کارالدوی ورنر هرتسوگ (۱۹۸۲) تصویر قابل قبول‌تری از قمارهای شخصی و وسوسه‌انگیز زندگی به نظر می‌رسد (به ویژه که آن کلیسای شیشه‌ای شناور فوراً هوس‌های نامعقول هرتسوگ‌ی را تداعی می‌کند). موسیقی نیومن زیباست.


همچنین مشاهده کنید