سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
صفویها آمدند!
دولتهای دیکتاتور عربی که چندین دهه است برابر اسرائیل به انواع نرمشها و سازشها روی آوردهاند، اکنون برای جبران آن کوتاهیها در مقابل ملتهایشان، یک دشمن فرضی تازه را بزرگ کرده و میکوشند تا اگر در مقابل صهیونیسم کوتاه آمده و تسلیم شدهاند، در اینجا، با تمام وجود و با حمایت دولتهای اروپایی و آمریکا، بایستند و چنان وانمود کنند که در حال مبارزه با دشمن اسلام هستند!
این دولتها و در رأس آنان سعودی که صد سال کشوری را به نام جعلی دولت خودش نامیده و سالهاست با استبداد بر آن حکمرانی میکند، با عمده کردن جدال شیعه ـ سنی و ایجاد دلهره در میان اعراب و ملتهای سنی، در بزرگ کردن خطر شیعه آنچنان افراط میکنند که گویی اصلا اسرائیلی وجود ندارد، اسرائیلی که آنان هیچ گاه نتوانستند حتی یک قدم کوچک برابر آن بردارند.
این دولتها که زمانی صدام به جنگشان رفت و کشوری مانند کویت را پایمال کرد و به سعودیها صدها گونه توهین روا داشت، امروز با جانبداری از بعثیها و تلاش برای تجهیز آنان، تمام کاسه کوزهها را بر سر ایران خراب کرده و میکوشند تا اتحادی در میان سنیان برابر ایران پدید آورند.
دولتهای یادشده با اظهارات شگفت خود، اکنون شرایط را به گونهای درآوردهاند که گویی صدام سمبل، قهرمان و شهید راه تسنن و اول مجاهد در راه خدا در جهاد برابر شیعه است. صدامی که در کارنامهاش کشتن سه میلیون شیعه و چهارصد هزار سنی عراقی را از کرد و عرب دارد، اکنون از سوی مبارک و سعودی و اردن و دیگران، به عنوان یک قهرمان معرفی شده و جبهه مقابلش نه آمریکا و دولتهای اشغالگر در عراق، بلکه فقط و فقط ایران است و بس.
این روزها شاهد بودیم که در ماجرای اعدام این جانی بالفطره هم چگونه شرایط را علیه شیعه ساماندهی کردند و این ذهنیت را در جهان سنی پدید آوردند که این شیعه و ایران و به قول آنان «صفویون» بودند که او را اعدام کردند. در این تحلیل مبنا بر آن است که از اعدام این قاتل، در ایجاد جبههبندی طایفی میان شیعه و سنی، ابزاری برای ضربه زدن به شیعه بسازند و با عمده کردن این تضاد، راه را برای سازش با اسرائیل و کشاندن بیشتر دولتهای اروپایی و آمریکایی به منطقه هموار کنند. و البته همزمان، محبوبیت میان تودههای خود پدید آورند؛ تودههایی که چشمشان به فتوای علمای مکه است که حکم کفر شیعیان را میدهند و راه را برای ایجاد نفاق در جهان اسلام بیش از پیش فراهم میکنند.
اگر واقعا بخشی از سنیان افراطی جهان اسلام قرار باشد به صدام افتخار کنند، باید بدانند که جانیترین فرد این قرن را که تنها میتوان نام هیتلر را در کنارش آورد، اسباب افتخار برای خود قرار دادهاند و این برای آینده تاریخ و قضاوت در باره آنان، بسیار بسیار خطرناک است.
آیا اسلامی که بخواهد به صدام افتخار کند و او را شهید بداند، چه تصویری میتواند برای خود در میان ملل بیطرف عالم که شاهد این همه جنایت او در تاریخ بودهاند، دست و پا کند؟ بدون تردید چنین افتخاری، آن هم برای صدام با آن همه جنایت، یک ننگ ابدی است و بس. مگر کسی تصاویر کشتگان سنی و کرد حلبچه را فراموش کرده است؟ مگر کسی گورهای دسته جمعی شیعیان را در جنوب که تاکنون هشتصد و پنجاه هزار نفر شدهاند را فراموش میکند؟ افتخار به صدام، بدترین افتخاری است که میتوان از آن یاد کرد.
اکنون فریاد سنیان افراطی که متأسفانه در حال غلبه بر رنگ تسنن سیاسی در جهان معاصر اسلامی هستند، در حول و حوش این محور است که «صفویها میآیند و در عراق حاکم شدهاند». تمام سایتهای افراطیها، این شعار را که بعثیها برای چند دهه از آن با تعبیر «مجوس» یاد میکردند، به کار برده و هر خبری که از عراق در ارتباط با شیعه میدهند، از آنان به صفویها تعبیر میکنند. صفویها چنین کردند؛ صفویها صدام را اعدام کردند؛ صفویها در عراق و بغداد فلان و فلان کردند؛ و....
یک جستجوی ساده در گوگل از کلمه صفویون میتواند نشان دهد که دامنه این دشمنی تا کجاست. عامل اصلی این حرکت، بعثیها هستند و اکنون بیش از دو سال است که از این تعبیر برای معرفی شیعیان استفاده میکنند و البته این روزها به بالاترین حد کاربرد خود رسیده است.
جماعت بعثی و صدامی این رنگ نژادی را تا آنجا توسعه میدهند و تبلیغ میکنند که گویی شیعه عرب عراق از جماعت صفوی جداست و به این ترتیب تلاش میکنند تا از این حربه بیاساس، برای ایجاد نفاق میان شیعیان هم استفاده کنند.
راستی اگر قرار باشد کسی جعل اصطلاح کند، بهتر است نام این «سنیان افراطی» را «صدامی و بعثی» بگذارد که کینه توزانه، طی سه دهه از سال ۱۹۶۸ میلادی تا زمان سقوطشان در سال ۲۰۰۳ فقط و فقط کشتن و سوزاندن و جنگ کردن و نابود کردن عراق را به عنوان اصلیترین سیاست خود دنبال میکردند و در زمان حکومتشان نه به عرب رحم کردند نه به عجم؛ نه به ایران رحم کردند، نه به کویت و سعودی. این صدامیها که بعثی و بیدین بودند، اکنون تحت نام اسلام، از شیعه به عنوان صفوی یاد کرده و میکوشند تا با جعل این نام، تشیع را که مذهبی اصیل و پیرو امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و مذهب اکثریت مردم عراق است، خلاصه در دولت صفوی کنند!
عشایر شیعه عرب در جنوب عراق که اکثریت شیعه عرب عراق را تشکیل میدهند، چه ارتباطی با دولت صفوی دارند؟ آن زمان بعثیها همه شیعیان عراق را عجمی و ایرانی و مجوسیالاصل میخواندند و اکنون این بعثیها که یک اقلیت کمتر از ده درصدی در بخش غربی عراق هستند و با این حال دهها سال قدرت سیاسی و نظامی را در اختیار داشتهاند، اکثریت شیعه عراق را صفوی میخوانند.
این جماعت که در رویارویی با آمریکاییها ناکام ماندهاند، همه تقصیرها را بر گردن ایران میاندازند. ایرانی که نه نیرویی در عراق دارد و نه جایی را اشغال کرده است. ایرانی که دهها سال است شعار وحدت جهان اسلام را سر میدهد و هنوز دو سه ماه از کمک سیصد میلیون دلاریش به فلسطینیان سنی نگذشته است و...
این گروه صدامی، اکنون با سعودی و پادشاه اردن و شیوخ عرب کنار آمده و چنان وانمود میکنند که گویی ایران ابرقدرتی است که در حال بلعیدن منطقه است. اما توجه ندارند آمریکایی که نزدیک به یکصد و پنجاه هزار نیرو دارد، در قطر و سعودی پایگاه دارد، چندین ناو در خلیج فارس دارد، آری تمام مشکلات زیر سر آنهاست. بزرگ کردن قدرت ایران، کاری است که دولتهای اروپایی و آمریکاییها مطرح کرده و دولتهای عربی و تودههای آنان را چنان تهییج میکنند که اصلا فکر دشمن اصلی نباشند و به دشمن فرضی بپردازند.
دولت سعودی که آن هم ندای اسلام سر میدهد و قرآن چاپ میکند، اکنون تمام همتش را مصروف کوتاه کردن دست ایران کرده است: میلیاردها دلار پول به فرانسوی ها میدهد تا آنان را به این موضعی که اکنون علیه ایران دارند بکشاند؛ هر روز ژاپنیها را تطمیع میکند تا بتواند منابع مالی ایران را در آنجا مسدود کند؛ با اولمرت و اسرائیل کنار میآید تا مبادا مبارزان مسلمان حزبالله بتوانند جای پای خود را در لبنان محکم کنند...
ننگ بر این اسلام آمریکایی باد که با فدا کردن تمام مصالح مسلمین، فقط و فقط برای خدمت کردن به آمریکاییها و کفار تلاش میکند و به فکر بقای خود به هر قیمت است.
ای کاش سنیان محمدی شرایط حساس کنونی را درمییافتند و اجازه نمیدادند که مشتی بعثی از یک طرف و شماری از دولتهای وابسته به آمریکا از طرف دیگر، رنگ و بوی تسنن را چنین به مقاصد دنیاگرایانه و کثیف خود آلوده کنند.
بدون تردید همچنان باید گفت، بهترین راه نجات از این مشکل، ایجاد وحدت میان امتهای اسلامی در برابر نیروهای اشغالگر است. آیا گوش شنوایی هست؟
راز تقدس صدام و بیخطری اسرائیل
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست