شنبه, ۲۱ مهر, ۱۴۰۳ / 12 October, 2024
مجله ویستا


تحلیلی بر رویکردهای طراحی داخلی در بنای تاریخی


تحلیلی بر رویکردهای طراحی داخلی در بنای تاریخی
شاید بتوان گفت چالش برانگیزترین و البته، وسوسه برانگیز ترین بخش هنر - حرفه طراحی داخلی- به زمانی مربوط می شود که طراح دستور کار طراحی در یک بنای تاریخی را در برنامه داشته باشد. بالاخره هر هنرمند برای سنتز آن ایده اولیه ای که مبنای شکل گیری اثر خواهد شد، ناگزیر از طرح یک کانسپت، یک مفهوم، یک شیوه نگاه و در نهایت یک انتخاب است.
انتخاب یک هنرمند برای طراحی داخلی یک بنا، با هویت ویژه تاریخی و در نتیجه، هویت ویژه معمارانه - که به طور مشخص به دورانی خاص و سبک و سیاقی خاص تعلق دارد - چه می تواند باشد؟
برای اینکه بشود کمی روشن تر گفت و نوشت، به طور خاص هر یک از شما خوانندگان می توانید تصور کنید قرار است در یک بنای تاریخی، مثلاً دیوانخانه کریمخان زند در شیراز، یک کاربری و فعالیت جدید تعریف شود و مثلاً این ساختمان و باغ مقابلش، تبدیل به یک مجموعه توریستی و اطلاع رسانی شود. (طرحی که در این ساختمان و ساختمان های دیگر با شرایط کم و بیش مشابه، تحت عنوان طرح پردیسان از سوی سازمان میراث فرهنگی و با همکاری یک موسسه خصوصی مطرح شده است.)
می توان در یک نگاه کلی سه راه حل را متمایز کرد؛ اول؛ تلقی بنا به مثابه یک اثر با هویتی صلب و به یک معنا تحول ناپذیر. نتیجه این امر چه خواهد شد؟ با چنین نگاهی، طراح قاعدتاً می پندارد آن متن جدیدی (بخوانید المان ها و عناصر طراحی داخلی) که باید بر لوح کهن (بخوانید بنای تاریخی) نوشته شود، ناگزیر باید به غایت در امتداد هویت اثر تلقی و طراحی شوند. مصادیق این عبارت می توانند عناصری باشند که در یک نگاه کلی، نتوان تعلق آنها را به دوره تاریخی دیگر، غیر از دوره ایجاد بنای تاریخی، تمییز داد.
طراح با این رویکرد، موتیف ها و عناصری را به کار می گیرد که کاملاً به لحاظ فرمال و شکلی و نیز نوع مواد و مصالح، از بنای کهن الگوبرداری شده اند. رویکرد دوم می تواند راه حل میانه و واسطی را در نظر داشته باشد؛ بدین معنا که در مواردی می توان دید آن عناصر معاصری که به فضای کهن افزوده می شود، اگرچه نسبتی با بنای تاریخی برقرار می کنند، اما نشانه های معاصرت در آنها قابل رویت است. یعنی المان ها و عناصر طراحی داخلی یک هویت متعلق به امروز دارند و منبع الهامی متعلق به دیروز. پس مساله در اینجا نوعی تلفیق، نوعی تعامل و خلق نوعی رابطه میان امروز و دیروز است. اما در اینجا، راه حل دیگری نیز مقدور و ممکن است.
سه، چهار سال پیش، زمانی که به عنوان طراح مشغول ارائه یک طرح برای فضاهای داخلی یک بنای تاریخی بودم و در نتیجه با مساله ای که مطرح شد در حال سرو کله زدن، راه حل سومی را در یک بنای تاریخی ایتالیایی - کلوسئوم رم - دیدم که به نظرم بیش از هر یک از دو رویکرد مطرح شده، هم هویت بنای تاریخی را خدشه دار نمی کرد و هم خود را به عنوان یک طرح نو و معاصر، با هویتی تازه و متناسب با زیبایی شناسی دوران جدید، در معرض دید می گذاشت. مساله اصلاً بحث ارژینالیته این اثر خاص نیست.
حتماً می شود مصادیق این طرز تفکر را در بناهای دیگری هم سراغ گرفت. در یکی از فضاهای داخلی بنای کلوسئوم، بخشی برای دربرگرفتن فعالیت های نمایشگاهی طراحی شده بود؛ اما این عناصر، هیچ تلاشی نمی کردند تا نسبتی با روحیه و حال و هوای اثر تاریخی برقرار کنند، بلکه مساله صرفاً ارائه یک نوع زیبایی شناسی مدرن از طریق نور، رنگ های تند، المان های جدا کننده و فلز بود. به عبارتی، یک نوع کنتراست و تضاد شدید میان آنچه که امروز خلق می شود و آنچه که دیروز آفریده شده است.
تا جایی که به نظر می رسد این کنتراست و تضاد، نه تنها بی اعتنایی به هویت بنای تاریخی نیست، بلکه به عنوان یک راه حل، یک رویکرد و یک نوع نگاه، دو لایه متفاوت تاریخی را در یک متن جدید در کنار یکدیگر قرار می دهد؛ به گونه ای که هر کدام از این دو لایه، به علت وجود آن تضاد و کنتراست، مرکز توجه را به سوی دیگری می کشاند.
علی اعطا
منبع : روزنامه شرق