چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
دین واحد و دو نسل متفاوت

فارغ از اینكه این شكاف آیا محمل بیرونی دارد یا اینكه امری انتزاعی است، آیا اصلاً وجود دارد یا نه، ابعادش چگونه است، راههای پر كردن آن كدامند، نتیجه محتوم آن چیست؟ علتهای آن كدامند و بسیاری سوالات دیگر، واضح است این شكاف بین نسلی در حال تبدیل شدن به گسست در هویت بین نسلهای متفاوت است. در این معنا نسل جدید در كلیه عرصهها حاضر به پذیرش روابط و مناسبات، ساختارها، كاركردها، ارزشها و حتی هنجارهای نسل كهن نیست. زیرا آنها را فاقد كارایی برای زندگی خود دیده و از طرفی نبود منشا اؤرپذیری دیگری یا به اصطلاح گروههای مرجع مورد قبول قاطبه نسل جدید او را دچار سراسیمگی هویتی و فرهنگی میكند.
در این میان انفعال فرهنگی كاتالیزوری مناسب برای پدیده مخرب هجوم فرهنگهای بیگانه خواهد بود كه هم اینك نشانههای آن نمایان شده است.
بطور مشخص معمولاً ارتباط فرزندان با والدینشان را دلیل آشكار این مفهوم میدانند. در خانوادهها معمولاً نوعی اختلاف نظر و تفاوت نگرش بین فرزندان و پدر و مادرها دیده میشود كه بخشی از این اختلاف نظرها به توقعات دو طرف برمیگردد كه در نهایت به چالش بین دو طرف ختم میشود. این پدیده را نیز قرینهیی برای شكاف نسلها بر میشمارند.
سیر تحول جامعه و بشریت همیشه رو به پیشرفت بوده و نسل نو با نگاهی آرمانگرایانه به جامعه و مسائل پیرامونش مینگرد.
در نتیجه راهكارهای جدید را راحت پذیرفته و با آنها خو میگیرد. در حالیكه نسلهای قبل از او در مقطعی قرار گرفته كه نگرشی محافظه كارانه در رفتارش شكل گرفته است و خود به خود نسلی مدافع محافظهكار و حافظ همه چیز لقب میگیرد و نسل جدید را در تقابل خود میبیند. بحث شكاف یا تفاوتها هم از این نقطه آغاز میشود. البته نباید هر تغییر صوری در نسل جدید را حمل برشكاف كرد. همچنین نباید شكاف را با تمایز دچار التقاط كرد.
● شكافهای دینی
یكی از مشكلات فراروی نظامهای دینی یا جوامعی كه حكومتی دینی بر آنان حكم میراند به چالش كشیده شدن باورهای دینی و ایجاد شكاف در آنهاست. در جامعه كنونی ایران با در نظر گرفتن مولفههای تاثیرگذاری چون وقوع یك انقلاب دینی مردمی، وقوع جنگی ۸ ساله با لحاظ كردن همه تبعات پیدا و پنهان آن، انقلابهای علمی و صنعتی نظیر انقلاب دیجیتال و ورود به عصر فضا نشانههای بسیاری به چشم میخورد كه فقط و فقط بر یك چیز دلالت دارند: وقوع شكافهای دینی چه در سطح عمومی جامعه و چه در سطح نخبگان.
دكتر مصطفی ساجدی محقق و مولف حوزه و دانشگاه خود به وجود نوعی شكاف اعتراف میكند ولی منظور از شكاف دینی را ضرورتاص این نمیداند كه یكی طرفدار دین است و دیگری در مقابل گروه اول دین ستیز. بلكه منظور تفاوت نگاهها و نگرشهاست. او به وجود شكاف بین نسل قدیم و نسل جدید در سه بعد بینشی، گرایشی و كنشی اشاره میكند و میگوید:
بعد بینشی افكار و دیدگاهها، بعد گرایشی تفاوت در امیال و گرایشها و بعد سوم هم در رفتارها نمود پیدا میكنند. این شكافهای سه گانه خود به خود در رویكرد به دین هم مشاهده میشود. او تحولات جامعه داخلی و همچنین تحولات جهانی را در تفاوت بین نسل قدیم و جدید بیتاثیر نمیداند و میگوید: نسلی كه در اوایل انقلاب كودك بودند، امروز نسل جدید ما هستند. عوامل سبب ساز تفاوت بین نسل جدید با نسل پیش از خود در جامعه خود ما دیده میشود. انقلابی رخ داد. اسلام به میدان آمد، تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیاری بعد از انقلاب مشاهده میشود كه موجب شكاف بین نسلها میشوند.
وی میافزاید: فردی كه امروز وارد این میدان شده و از دین سخن میشنود آن را در خواب نمیبیند بلكه دین را در اجتماع میبیند پس انتظاراتش از دین متفاوتتر است از كسی كه در زمان رژیم طاغوت زندگی میكرد. پس نوع نگاه و انتظارات از دین برای او معنای تازهیی دارد. در این مسیر نوسانات در انقلاب، فراز و نشیبها و كاستیها در سالیان گذشته به رغم نقاط قوت آن، همه در نوع نگرش نسل جدید به دین تاثیر دارد و برای تبیین دین برای آنها باید به تحولات ۲۰ سال گذشته در عرصه اجتماع توجه كرد. به عبارت دیگر نمیتوان شیوه دینداری قبل از انقلاب را به جوان امروزی ارایه كرد.
حجتالاسلام والمسلمین دكتر ساجدی سپس تحولات جهانی بویژه در عرصه رسانهها را یادآور شد و گفت: علیرغم تحولات داخلی زیاد، تحولات جهانی زیادی هم رخ داده است. از نظر نوع تحول رسانههای جهان و افزایش كمی و كیفی سطح دانش نسل نو، مواجهه با فرهنگهای خارجی، كمرنگ شدن مرزهای اطلاعاتی و ورود به دهكده جهانی و دنیای اینترنت و ماهواره و ارتباط آسان و فراگیر با سایر فرهنگها و دسترسی آسان به این دانشها، همه و همه تحولات جهانی است كه ایران و نسل امروز ما را تحتالشعاع خود قرار داده است. به این تحولات باید تحولات داخل كشور را هم افزود. كسی هم كه بخواهد در این میان به این نسل دین عرضه كند باید به تمامی این عوامل توجه كند.
اما حجتالاسلام والمسلمین سید محمد علی ایازی استاد حوزه و دانشگاه در تعریف شكاف دین میگوید: اگر ما چنین تصور كنیم كه جامعه در حال گذار از سنت به تجدد است، خواه ناخواه باید یك نوع فاصله فرهنگی و ارزشی بین نسل گذشته با نسل جدید تصور كنیم. اگر احساس كنیم میان خواستهها، برداشتها و عقاید نسل قدیم با نسل جدید تفاوتی وجود دارد باید بپذیریم چنین فاصله فكری و فرهنگی هم بین این دو نسل وجود دارد. وقتی فاصله باشد، خواه ناخواه باید وجود شكاف را در میان نسل قدیم و جدید پذیرفت.
در نهایت خواه ناخواه در حوزه مسائل دینی و اعتقادی هم میتوان این شكاف را پذیرفت.● الزامات دینداری
باور به وجود شكاف دینی بین نسل قدیم و جدید ما را سرانجام به این وادی میكشاند كه چگونه و با چه لوازمی باید نسل جدید را با حقیقت وجودی دین آشنا كرد. امر مهمی كه با اندكی اغراق، پیامبران خداوند در پی آن بودند و امروزه عمل به آن رسالت در دنیای مدرن با همه الزاماتش از قبیل ورود به عصر فضا، تكنولوژیهای پیشرفته، رسانههای صوتی و تصویری قدر قدرت و سیطره ماهوارهها امری پرخطر مینمایاند. از این روست كه مصطفی ساجدی معتقد است اگر بخواهیم به نسل جدید دین بیاموزیم باید از یك سو به مجموعه تحولات داخل كشور و انتظارات خاص ایجاد شده توسط آن و آنچه در خارج مرزها اتفاق افتاده توجه كرد.
این محقق ادامه میدهد: ورود تفكرات مغرب زمین به كشور ما ممكن است در نگرش جوانان ما هم رسوخ كند. كما اینكه احساس بدبینی به دین كه در غرب وجود دارد احتمال دارد كه در جوانان ما هم رسوخ كند كه در مواردی هم محسوس است. از این رو بایستی برای پاسخگویی به پرسشهای دینی به تحولات خارج كشور در كنار انتظارات از دین در داخل كشور توجه كنیم و با توجه به این دو عامل آموزههای دینی را به نسل جدید ارایه دهیم. یكی از بهترین راههایی را هم كه میتوانیم طی كنیم از مسیر فطرت و تشنگی درونی انسان است. باید كار را از فطرت انسان آغاز كرده و گام به گام پش رویم كما اینكه قرآن هم این شیوه را پی گرفته و دین را به شیوه فطرتپسند به انسان عرضه میكند. چنانچه روشهای فطرتستیز و غیر دلنشین برای جوانان ما دلنشین نیست، قرآن برای دعوت به دین از روش تبیین دلنشین استفاده میكند و انسانها را به پرسش فرا میخواند و در واقع احیاگری فطرت میكند. در واقع بسیاری از آیات قرآن با پرسش آغاز و تمام میشود و بسیاری از آیات قرآن سراسر پرسش است. این عمل یكی از شیوه های حركت دادن فطرت انسانی است كه برای پذیرفتن آموزههای دینی بسترسازی میكند. برای موفقیت در این مسیر هم باید در روشهای آموزش دینی و هم در محتوا و هم ابزارهای عرضه دین تجدیدنظر كنیم.
این محقق و مدرس موسسه آموزش عالی امام خمینی(ره) درباره روشهای ارایه دین به نسل جدید معتقد است: باید روشهای تحكمی را با روش حكمت و تحلیل جایگزین كرد. باید به جای تحكیم و تحمیل با زبان حكمت و تحلیل به عرضه دین پرداخت.
چنانچه شاهدیم كه قرآن در موارد مختلف و موارد متعدد با مخالفان خود برخورد منطقی دارد. (بقره ۳۲) و (صافات) را مثال میزند قرآن حتی در آیات متعدد برخورد منطقی با مخالفان را حمایت و مردم را به عمل به آن شیوه تشویق میكند. قرآن حتی در جایی خود را به برهان توصیف میكند (سوره انعام). از این رو همه این موارد نشان دهنده اهمیت به كارگیری این زبان در تبیین دین برای جوانان است. ما هم اگر شیوه قرآن را پیش بگیریم جوانان بسیاری به دین روی میآورند.
مصطفی ساجدی شیوه دیگر ارایه دین به نسل جدید را بیان فلسفه احكام بر میشمارد و میگوید: قرآن در موارد متعدد حكمت احكام را برای مردمان بیان میكند. جایی كه میگوید نماز بخوانید دلایل آن را میگوید و موارد زیادی كه اشاره به آن در این فرصت كم امكانپذیر نیست.
بنابراین بخشی از راهكارهای ارایه دین به نسل جدید این است كه روشهای آسیبزا را كنار گذاشته و روشهای نو و مبتنی بر قرآن را پیشه كنیم.
این محقق به روش آموزشهای فعال اشاره میكند و میگوید: به جای آنكه آموزشهای یكنواخت را به جوانان ارایه دهیم باید به روشهای آموزشی فعال روی آورد كه در تحكیم و تربیت هم از آنها استفاده میشود. مثل مواردی چون: آموزش و پاسخ چهره به چهره، رعایت اصل فراگیر محوری یا روش خود انگیخته. اگر بخواهیم برخی مشكلات جامعه در این حوزه اصلاح شود باید در شیوههای آموزشی تجدیدنظر كرد.
ساجدی فهم معیوب جوانان از دین یا به بیان دیگر فهم كم از محتوای دین را دلیل مشكل در محتوای دین در نسل جدید عنوان كرد و گفت: نسل جدید دین را مرگ و وحشت و درد كشیدن و ترس و دلهره و قهر و خشونت میداند. این تصور از دین كه كم هم نیست، سبب فاصله گرفتن این نسل از دین شده است. در صورت اصلاح این وضع است كه میتوان به نزدیكی نسل جدید به دین امید بست. در این میان توجه به فضای روانی نسل جدید هم مهم است. (او اینجا به مواردی از اسباب دین گریزی نسل جدید اشاره میكند كه در جدیدترین كتابش با عنوان «دینگریزی چرا؟ دین گرایی چهسان؟» سال ۸۴ به رشته تحریر در آمده است).
سیدمحمد علی ایازی محقق و قرآن پژوه درباره راههای آشنا كردن نسل جدید با حقیقت وجودی دین ابتدا به تفاوت نسل جدید با نسل گذشته در رابطه با حوزه دین اشاره میكند و میگوید: نسل گذشته ما معمولا نوع تلقی و برداشتش از دین از دو عامل نشات میگیرد: ۱. عامل خانواده كه در آموزش او هم خیلی موثر است و ۲. آموزشهای عمومی كه معمولا در فرهنگ ما بخصوص قبل از انقلاب دخیل بود. در این میان رسانههای عمومی معمولا تاثیر زیادی نداشت و مردم دینشان را از كانونهای دینی میگرفتند نه از رسانههای عمومی.
ولی امروز با دگرگونی در بحث آموزش و پرورش، دین هم در این میان تاثیر زیادی از آن گرفته و حتی آموزش و پرورش در جهت تقویت دین حركت میكند. از طرف دیگر رسانههای عمومی ملی هم در جهت آموزش فرهنگ دینی تلاش میكنند. پس بنابراین باید پذیرفت كه دو عامل جدید در فرهنگ دینی نسل جدید تاثیر گذاشته است كه در نسل قدیم نبود. این دو عامل هم هست كه البته در شكاف فرهنگی بین نسل قدیم و جدید تاثیر زیادی دارند. زیرا نسل جدید به رسانههای جمعی داخلی و خارجی خیلی اتكا دارد و این عامل در كنار عوامل تاثیرگذار دیگر، ما را با نسلی مواجه كرده كه با ماهواره، رادیوی خارجی و اینترنت سروكار دارد. این قرآن پژوه كه تاكنون بیش از ۲۵ جلد كتاب در زمینههای قرآنی و دینی تالیف و ترجمه كرده است در قسمت دیگری از سخنش اظهار میدارد: چون حكومت ما حكومت دینی است پس اگر ضایعات ناحقی در رفتار حاكمان كه به عنوان متولی دین مطرحاند مشاهده شود در ذهن نسل جوان نوعی دینزدگی عملی ایجاد میشود. امروز كه ما به رسانه ملی اتكا داریم اگر در فیلمها، سریالها و برنامههای طنز نوعی بدآموزی وجود داشته باشد به دلیل اتكای ما به این رسانه عمومی، خیلی زود بازتاب عملی خواهد یافت و این مشكلی است كه وجود داشته و دارد.
● دین روز آمد
پرسش اینجاست كه آیا میتوان به پر كردن خلا و شكاف بین نسلی همت گمارد یا نه؟
تفكری در این میان از مفهوم دین به روز شده سخن به میان میآورد. مصطفی ساجدی معتقد است میتوان در تبیین دین برای جوانان دین را به روز كرد تا جوان احساس كند دین، با حركت، نشاط، موفقیت و كامیابی مترادف بوده و میتوان متناسب با بحرانهای جامعه و نیازهای فعلی جامعه دین به روز را عرضه كرد.او میگوید: دین به روز یعنی دینی كه نسل جوان احساس كند میتواند او را در شرایط روحی و روانی و جامعه كنونی و در عرصه جهانی به خدا نزدیك كرده و ابعاد متعدد روانی و اخلاقی و صفات برجسته انسانی او را آشكار كند و به فعلیت برساند. در واقع دین به روز یعنی دینی كه بتواند استعداد جوان امروزی را با توجه به شرایط فعلی، از قوه به نقطه تكامل مورد نظر دین برساند.
این مدرس موسسه آموزش عالی امام خمینی(ره) همچنین میگوید: اسلام برای تحقق و ارایه دین به همگان و بخصوص نسل جوان نهاد دولتی را تعیین نكرده است بلكه بر همه مردم واجب كفایی است یعنی بر جامعه واجب است عدهیی در این زمینه و برای تبیین دین و تحقق اهداف دینی و در نهایت هدایت مردم تلاش كنند.
البته یكی از وظایف دولت اسلامی امروز هدایت و تربیت دینی جامعه است كه میتواند از طریق كانالهای مختلف مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و كانالهای دیگر تحقق یابد ولی این امر به دولت محدود نمیشود بلكه همه مسلمانان، اندیشمندان، متفكران و علمای اسلام موظفند تازمانی كه جامعه به این هدف نرسیده و جوانانش در مواجهه با دین احساس كمبود دانش و بینش ندارند، در این مسیر حركت كنند. تحقق این امر هم به همكاری مستمر حوزه و دانشگاه و رسانههای جمعی بستگی دارد. ساجدی با تاكید بر ضرورت فرهنگسازی دینی و درونی شدن آموزههای دینی میگوید: در این مسیر همكاری همه مورد نیاز است. هركس منتظر دیگری نباشد بلكه تحقق نهایی این مهم احتیاج به همكاری همه در عرصه اجتماع دارد و از عهده یك قشر یا سازمان یا نهاد دولتی خارج است.
سید محمد علی ایازی در این باره با تاكید بر دگرگونی جوامع از جمله ایران معتقد است در مسیر ارایه دین به روز به نسل جدید نمیتوان بر آموزشهای مستقیم تكیه كرد بلكه باید به آموزشهای غیرمستقیم و رفتارهای غیرمستقیم روی آورد كه در بسیاری ایجاد حساسیت نكند. البته نباید از كانون خانواده هم غافل شد زیرا در آموزش دینی موثر است.
ایازی سپس میگوید: دین ارایه شده به نسل جدید باید با تحولات و سازوكار امروز هماهنگ باشد. از آموزش غیرمستقیم هم باید بهره برد و در آموزشهای قدیمی دگرگونی ایجاد كرد زیرا آموزش مستقیم كارایی را كاهش داده و گاهی اثر منفی داشته است.
او میافزاید: خانواده، آموزش و پرورش و رسانههای ملی میتوانند در حوزه اعتقادی و اخلاقی به عنوان روشهای غیرمستقیم آموزش دینی مورد استفاده قرار گیرند تا حالت امر و نهی هم نداشته باشند. در انتها هم باید گفت ما برای روزآمد كردن دین خیلی در محتوا مساله نداریم بلكه باید بر روشها بیشتر تاكید داشته باشیم.
● پرسشهای بیپاسخ
مهم این است كه شكاف دینی در كنار شكاف نسلی از چالشهای در حال عینی شدن است كه اگر به آن از زوایای مختلف اجتماعی، دینی و فرهنگی توجه نشود به بحرانی ختم میشود كه برای حل آن نیاز به انرژی و وقت بیشماری خواهیم داشت. جوان امروز یا به عبارت دیگر نسل جدید مولفه جدیدی را پیش روی خود دارد به نام «دسترسی آسان به اطلاعات». این مولفه در كنار ورود به عصر دیجیتال، رسانههای چند منظوره (مولتی مدیا)، شكاف در مرزهای فیزیكی و جغرافیایی (عصر دهكده جهانی)، عصر ماهوارهها، جهشهای علمی و در نهایت غولی به نام فرامدرن به نسل جدید قدرتی بخشیده كه با قدرت تمام بشریت در طول تاریخش برابری میكند. این قدرت هم به ناچار با خود غروری آفریده كه گویی فكر میكند خواهد توانست رو در روی خالق خود بایستد.
در این میان باوراندن دین به او كار سهلی نخواهد بود. در این میانه است كه باید از شكاف دینی در كنار شكاف نسلی نام برد و همزمان به این دو پرداخت و دیگری را تافته جدا بافته از دیگری به حساب نیاورد.
البته این قلم اعتراف میكند در این باره (شكاف دینی نسل قدیم و جدید) مثنوی هفتاد من هم ناچیز است. ولی از روی اشاره و نیشی سقراط گونه این گزارش به رشته تحریر در آمد.
ولی با توجه به قراین و شواهد میتوان مدعی شد از جمله دلایل شكاف دینی در جامعه ایران میتواند بیتوجهی به پرسشهایی باشد كه در فضای پس از انقلاب كه با آغاز انقلابهای علمی همراه است پدید آمد.
همچنین ارایه تصویری شبح گونه از نظامهای معرفتی دیگر كه در تریبونهای رسمی تبلیغ میشود آن هم در زمانهیی كه دسترسی به اطلاعات برای جوینده آن مشكلی پدید نمیآورد، سبب میشود بیاعتمادی به آن مراكز كه خود داعیهدار حكومت دینیاند زیاد شود و این چیزی نیست جز شكاف دینی.
علیالنهایه باید اذعان داشت استقرار حكومت دینی و در اختیار داشتن رسانههای تبلیغی همچون رادیو و تلویزیون وظیفه مهم «تلاش در پالایش باورهای دینی از خرافه» را بر گرده حكومت گذاشته است كه این امر را به جرات میتوان یكی از مهمترین راهكارهای عملی نزدیكی دینی نسلها عنوان كرد.
در نهایت باید گفت زمانه مدرن و اندیشههای عقلگرا در نظر آدمیان مدرن شده بسیاری از پیشفرضهای دینی آنان را تغییر داده یا ابطال كرده است. پس بر عالمان دینی و هر كسی كه در این وادی احساس مسئولیت شرعی میكند واجب خواهد بود در راه پر كردن خلا و شكاف دینی بین نسلها (قدیم و جدید) قدمی بردارد. اولین قدم هم محكمترین آن باید باشد و نام آن چنین است: عقلانیت دینی.
سعید بابایی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست