پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

تبت، پاشنه آشیل پکن


تبت، پاشنه آشیل پکن
لهاسا، مرکز استان تبت چین در هفته های اخیر شاهد ناآرامی و شورش های اعتراض آمیز گسترده ای بود که دامنه آن به مرور به مرکز استان چین و کشورهای همسایه چین و حتی کشورهای اروپایی نیز کشیده شد.
براساس منابع رسمی چین، در جریان این درگیری ها که منجر به کشته شدن دو نفر انجامید، تعداد زیادی نیز بازداشت و دستگیر شدند؛ هرچند که منابع غیررسمی این تعداد را تا سی نفر کشته نیز اعلام کردند؛ اما هیچ گاه آمار دقیق و موثقی از تعداد کشته شدگان و نیز دستگیر شدگان به دلیل اعمال محدودیت های شدید رسانه ای دولت چین به دست نیامد.
ناآرامی ها و شورش ها زمانی آغاز شد که اجتماع مردم لهاسا برای پاسداشت چهل و یکمین سال سرکوب قیام مردم تبت و شکست تلاش های دالایی لاما علیه دولت چین منجر به درگیری با پلیس ضدشورش چین گشت.
در واکاوی و ریشه یابی ناآرامی های تبت و دامنه آن، سه جریان عمده، تاثیرگذارو دخیل هستند که هر جریان به نوبه خود عامل تعیین کننده ای در شکل گیری این ناآرامی ها محسوب می شوند؛ این سه جریان عمده عبارتند از:
۱) تبت و شخص دالایی لاما
۲) چین
۳) امریکا و همپیمانان غربی اش
روحیه استقلال خواهی و حق داشتن آزادی تمام و کمال در انجام اعتقادات مذهبی و ادای مناسک دینی همواره محور منازعات مردم تبت با دولت چین در طول تاریخ بوده؛ اداره امور سیاسی مرتفع ترین منطقه مسکونی جهان(تبت) از قرن هفدهم به بعد برعهده رهبر مذهبی بوداییان بوده که عنوان دالایی لاما را دارد .با سقوط حکومت امپراتوری چین در سال ۱۹۱۳ و بروز هرج و مرج سیاسی در این کشور، دولت محلی تبت به استقلال نسبی دست یافت که تا سال ۱۹۵۱ نیز ادامه داشت؛ اما در آن سال دولت کمونیستی چین با اعزام نظامیان خود به تبت زمام امور این سرزمین را دوباره در دست گرفت؛ اما مردم تبت، حکومت دولت چین بر خود را تاب نیاوردند و دوباره در سال ۱۹۵۶ اهالی تبت علیه تسلط چین دست به شورش دوباره زدند که در سال ۱۹۵۹ توسط ارتش خلق چین سرکوب شد که در جریان آن هزاران تن جان خود را از دست دادند.
اما تنسین جیاتسو، چهاردهمین دالایی لاما، به عنوان نماد آرمان خواهی و پرچم دار داعیه استقلال طلبی تبتیان مهم ترین نقش را در این میان عهده دار است.
وی به عنوان رهبر جامعه تبتیان، اقدامات بسیاری را در جهت احقاق خواسته های پیروانش انجام داد و می دهد که شاید مهم ترین آن تشکیل دولت در تبعید وی در هندوستان باشد. روحیه انسان دوستانه و صلح جویانه و عدم اشتیاق وی در استفاده از جنگ و قوه قهریه جهت رسیدن به استقلال و آرمان های خود و پیروانش باعث شد که او حتی جایزه صلح نوبل را در سال ۱۹۸۹ دریافت کند؛ همچنین دالایی لاما بر اساس نظرسنجی رسانه های آلمان محبوب تر از پاپ بندیک، رهبر آلمانی کاتولیک های جهان در آلمان می باشد.
سفرهای دوره ای دالایی لاما در ماه های اخیر به کشورهای اروپایی و امریکایی و استقبال گسترده ای که رهبران عرب با پوشش های خبری گسترده از وی به عمل آوردند جایگاه و نفوذ سیاسی وی را به طور محسوسی افزایش داده به طوری که در جریان سفر وی به واشنگتن و دیدار وی با جورج بوش، بالاترین نشان ایالات متحده در کنگره این کشور با حضور رهبران دموکرات و جمهوری خواه به وی اعطا شد.
مجموعه این حوادث و رویدادها به قدرت یافتن بیش از پیش رهبر بوداییان جهان انجامیده به طوری که حوادث کنونی تبت بدون نقش وی در شکل گیری این حوادث غیرقابل انکار است.
اما عکس العمل ها و واکنش های دولتمردان چینی در قبال این ناآرامی ها تا حدی قابل پیش بینی و مسبوق به سابقه است؛ استفاده از نیروی نظامی جهت سرکوب شدید معترضین، سانسور شدید رسانه ای و خبری و اعلام بیانیه های شدید اللحن خارجی توسط وزارت امور خارجه چین در قبال حوادث اخیر در مواجهه با موج اعتراضات داخلی و خارجی اخیر همگی قابل پیش بینی بود؛ سیاستی که دوستداران چینی آن را به خوبی آموخته و به خوبی نیز اجرا می کنند.
نتایج اینگونه سیاست ها نیز منتج به نتیجه های دلخواه برای دولتمردان چینی گشته، چنانچه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری در تایوان نمونه این گونه سیاست ها ارعاب و تهدید و استفاده از نیروی تهدید علیه هرگونه داعیه استقلال طلبانه هویدا شد و کاندیدای حامی دولت چین یعنی درمایینگ ژنولا با اختلاف ۱۷ درصدی، توانست بر رقیب استقلال طلب خویش یعنی فرانک شیه پیروز گردد اما واکنش های امریکا و همپیمانان غربی اش به این حوادث به عنوان یکی از بازیگران جریان حوادث اخیر، در جای خود جالب توجه و تامل برانگیز است.
استفاده از دین در حوزه سیاست و پیوند زدن آن با تحرکات ناسیونالیستی برای برهم زدن نظام کشورهای رقیب و دشمن به جهت موقعیت و هژمونی خود در صحنه بین الملل، سیاست همیشگی امریکا و دوستان غربی اش بوده و می باشد که نمونه به کار گرفته شده از این نوع سیاست را می توان در تحولات دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی مشاهده کردو در جریان آن، امریکا و غرب مبارزه با شوروی سابق کمونیستی را با استفاده از اعتقادات دینی مجاهدان افغانی به تجهیز این گروه ها پرداخته که بعدها این پروژه مجاهدسازی سر منشا شکل گیری تروریسم های القاعده شد.
اما شاید واکنشی که کمتر کسی احتمال بروز آن را از طرف امریکا و همپیمانان غربی اش محتمل می دانست و قادر به پیش بینی آن نبود، تحریم بازی های المپیک پکن بود؛ یعنی پاشنه آشیل چین.
به دنبال حوادث تبت، پارلمان اروپا، پنجشنبه دو هفته قبل با اکثریت قاطع به تحریم مراسم گشایش المپیک ۲۰۰۸ پکن از سوی رهبران اتحادیه اروپایی رای داد. اعضای پارلمان اروپا همچنین از پکن خواسته اند گفت وگو با دالایی لاما رهبر روحانی تبت را تا ماه اوت در زمان برگزاری بازی های المپیک آغاز کند.
قطعنامه پارلمان اروپا سرکوب خشونت بار معترضین تبتی توسط چین را محکوم کرد و از سازمان ملل می خواهد تا تحقیقاتی در این مورد انجام دهد.
گوردون براون، نخست وزیر انگلستان پیشتر اعلام کرده بود که در مراسم گشایش المپیک ۲۰۰۸ حضور نخواهد یافت و آنگلا مرکل، صدرا اعظم آلمان نیز گفته که هیچ گاه قصد رفتن به پکن را نداشته است.
نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه که ریاست اتحادیه اروپا در زمان برگزاری بازی های المپیک را بر عهده خواهد داشت از تحریم و عدم حضور خود در این مراسم سخن گفته مگر این که چین مذاکراتی را با دالایی لاما برای یافتن راه حلی جهت دفع ناآرامی ها آغاز کند. همچنین سگولن رویال، نامزد حزب سوسیالیست فرانسه در انتخابات سال گذشته نیز به جمع تحریم کنندگان بازی های المپیک پیوسته است.
فشارهای جورج بوش، رییس جمهوری امریکا نیز برای تحریم بازی های المپیک به دلیل ناآرامی های تبت و عدم مذاکره با چین به دالایی لاما افزایش یافته و هیلاری کلینتون و بارک اوباما هر دو نامزد حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری از وی خواسته اند تا این بازی ها را تحریم کند.
در همین حال بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد به مقامات مسوول بازی های المپیک گفته است که وی در مراسم افتتاحیه این بازی ها که قرار است در ماه اوت آغاز شود شرکت نخواهد کرد.
به دنبال این موضع گیری ها و نقطه نظرات اتحادیه اروپا، چین به انتقاد شدید از اتحادیه اروپا پرداخت و هرگونه مذاکره با شخص دالایی لاما را رد کرد. خانم جیانگ یو، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، با اشاره به این که بحران تبت یک مساله داخلی است گفته که هیچ کشور و نهاد بین المللی حق دخالت در امور داخلی چین را ندارد. وی همچنین ابراز امیدواری کرد که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن قضاوتی صحیح تر و درباره اوضاع چین داشته باشند. اما به رغم موضع گیری و نقطه نظرات دولت های غربی و امریکایی، رضا قراخانلو، رییس کمیته المپیک ایران با هرگونه تحریم بازی های المپیک مخالفت ورزیده است.
شاید جالب توجه ترین و شنیدنی ترین اظهارنظر، نقطه نظرات شخص دالایی لاما، رهبر تبتی های چین باشد، وی با هرگونه تحریم و مخالفت در جهت برگزاری بازی های المپیک مخالفت ورزیده و اعتقاد دارد که این حق مسلم مردم چین است که شاهد برگزاری این بازیها در خاک کشورمان باشد.
هرچند داشتن شخصیت صلح جو و معنوی دالایی لاما از وی به عنوان رهبری با مقبولیت عام در سطح جامعه جهانی ساخته اما وی جهت رساندن پیروان خود به اهداف و آمال های دیرین شان باید درپی راه چاره موثرتر ، جهت وصول به این اهداف باشد که شاید مهم ترین آن گفت وگوی مستقیم با دوستداران چینی است. اما از طرفی دولتمردان اژدهای زرد(چین) نیز باید توجه داشته باشند که دوران اختناق، سرکوب و استفاده از قوه قهریه نظامی به جهت سرکوب خواسته های طبیعی و حقوق حق ملت ها به سرآمده و آنان ناگزیر از رسمیت شناختن این اصول اولیه و این مطالبات شناخته شده هستند؛ اما جریان دیگر این بحران یعنی امریکا و دوستان غربی اش نیز باید به حوزه عقل و منطق رجعت دگرباره داشته باشند و با تعمق و تفکر دو چندان، سیاست های صحیح تری نسبت به بحران های سیاسی موجود داشته باشند؛ چرا که تمسک قرار دادن حربه هایی نظیر تحریم جهت وارد کردن فشار به ملت ها و دیگر کشورها جهت وصول به اهداف و آمال های پشت پرده استعماری، حربه ای نخ نما شده است که دیگر کارایی گذشته را نخواهد داشت.
● اما تبت کجاست؟ ودالایی لاما کیست؟
تبت سرزمین مقدس بوداییان، مرتفع ترین منطقه مسکونی جهان است که از آن با نام بام جهان نیز یاد می شود؛ این سرزمین در جمهوری خلق چین و در مرز میان چین و هند واقع شده است؛ پایتخت سنتی تبت، شهر لهاسا است که اکنون مرکز استان تبت چین است.
اداره امور سیاسی این سرزمین که معمولا تحت حمایت چین بوده، از قرن هفدهم به بعد برعهده رهبر مذهبی بوداییان تبتی بود که عنوان دالایی لاما را دارد. با سقوط حکومت امپراتوری چین در سال ۱۹۱۳ و بروز هرج و مرج سیاسی در این کشور، دولت محلی تبت به استقلال نسبی دست یافت که تا سال ۱۹۵۱ ادامه داشت.
در آن سال، دولت کمونیستی چین با اعزام نظامیان خود به تبت اختیار و امور این سرزمین را دوباره به دست گرفت؛ هرچند اختیارات محدودی را نیز به دولت محلی تبت داد.
در سال ،۱۹۵۶ اهالی تبت علیه تسلط چین دست به شورش زدند که در سال ۱۹۵۹ توسط ارتش جمهوری خلق چین سرکوب شد و گفته می شود در جریان آن، هزاران تن از اهالی تبت جان خود را از دست دادند، با سرکوب این قیام، رهبران دولت محلی و جمعی از ساکنان تبت به خارج گریختند و دالایی لاما حکومت در تبعید تبت را در هند تشکیل داد.
براساس آخرین آمارجمعیت سرزمین تبت به بیش از شش میلیون نفر می رسد.
● چهاردهمین دالایی لاما کیست؟
دالایی لاما، لقبی است که به رهبر دینی بوداییان تبت داده می شود. از قرن ۱۷ تا سال ،۱۹۵۹ دالایی لاما رییس حکومت تبت بود و از اقامتگاه خود در قصر یونالا که در شهر لهاسا قرار داشت، بر بخش بزرگی از این سرزمین فرمانروایی می کرد.
تنیسن جیاتسو، چهاردهمین دالایی لاما کنونی، در سال ۱۹۳۵ در روستای کوچکی در شمال شرق تبت به دنیا آمد؛ تحصیلاتش را در شش سالگی شروع کرد و در سال ۱۹۵۹ در ۲۴ سالگی در فلسفه بودایی دکترا گرفت. از ۱۹۵۰ دالایی لاما رهبر سیاسی تبت را به عهده گرفت.
تظاهرات و قیام مردم تبت با خشونت از سوی ارتش چین سرکوب شد که دالایی لاما مجبور شد به هند بگریزد. در آنجا به او پناهندگی سیاسی داده شد که حدود هشتاد هزار پناهنده تبتی به او پیوستند. دالایی لاما از ۱۹۶۰ میلادی در دارالسلام هند اقامت گزیده است جایی که گاه لهاسای کوچک خوانده می شود و مقر دولت در تبعید تبت است.
وی همچنین در سال ۱۹۸۹ مفتخر به دریافت جایزه نوبل صلح شد. دالایی لاما برخلاف برخی از فعالان تبتی تندرو و در حال حاضر خواستار استقلال کامل تبت از چین نیست و تنها تاکید دارد که جمهوری خلق چین باید خودمختاری این سرزمین را به رسمیت بشناسد.
مازیار احمدی مقدم
منبع : روزنامه جوان