چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
نقد آموزههای لیبرالی
در سده هجدهم و اوایل سده نوزدهم لیبرالیسم در بهترین موقعیت خود و نیروهای رهایی بخش بود که با ظلم و خرافاتنابردباری و حکومتهای خودکامه به مبارزه برخاست. اما پویایی آن چندان باقی نماند و لیبرالیسم در قرن بیستم به مکتبی تدافعی و محافظه کار تبدیل گردید و در نتیجه تماس خود را با نهضتهای رادیکال و انقلابی روز از دست داد.
با توجه به ناقص بودن علم بشری در تئوری پردازی، نمیتوان گفت که تمام آموزههای لیبرالی باید به طور کامل اجرا شوند و از همین حیث است که هر گروه و مکتب فکری غیر لیبرال ضمن پذیرش آموزههایی که از مکتب لیبرالی و احترام گذاشتن به آن، یک یا چند آموزه لیبرالی را نقدو اصلاح میکند واین امر در حقیقت راهگشای جامعهای آزادتر، برابرتر و منصفانهتر میشود. در ادامه به نقد برخی از اموال لیبرالیسم میپردازیم:
فردگرایی: نکاتی از تاریخ ظهور فردگرایی برای فلاسفه بیجواب مانده است. از جمله اینکه، چرا لیبرالها بیشترین ارزش سیاسی را برای فرد قائل گردیدهاند. قویترین توجیهی که از زندگی و خوشبختی انسان به عنوان یک ارزش مخصوص به عمل آمده، بر اساس این نظر قرآن گرفته است که خود پرستی و خود دوستی سرشت طبیعی انسان میباشند. امیال انسانی، قدیمیترین معیار برای تعیین مصالح فردی طبق اخلاق طبیعی بوده است.
تکیه برفرد به مثابه مخلوق محسوسات تا مخلوق یک روح، ما را مستقیما به ارزش مرکزی لیبرالیسم هدایت میکند که ضمانت زندگی انسان، پیش شرط ضروری آن میباشد. در نظریه اخلاق مادی، فرد باید آخرین داوری باشد که بگوید چه چیز خوب است. فرد منزوی شده الگوی لیبرال هیچ دستاوردی برای دستهبندیهای گروهی یا جامعه ندارد و منطقا هیچ وظیفه یا ارزشی مانند نوعدوستی و میهنپرستی نخواهد داشت. تنها وظیفه فرد، خودش و حفظ خود میباشد. در چنین صورتی، از زمانی که انسان به فانی بودن خود پی برده است و از زمانی که فرد توانسته کارهای خود را از خلل تجارب فردی انجام دهد، به دستاوردهایی در خلال زندگی خود نایل گردیده است که بر حسب آن، بایستی ذاتا به طولانی کردن زندگی شخصی خود بالاتر از هر چیز دیگر ارزش قایل شود. تلاش نظریه سیاسی لیبرال برای ارائه موضوعاتی از قبیل حق انتخاب و ارزشهای فردی در مجموعهای از نسخههای اجتماعی- هر چند عملا ضروری به نظر میرسد برای جامعه متمایل به برتری ارزشهای جمعی بر فرد مسئله ساز و مشکلآفرین است.
منافع فردی: در مرکز این نظریه فرد با منافع شخصی قراردارد که به طریقی با آنها آشنا و به طور دقیقی به دنبال آن منافع میباشد. لیبرالیسم همیشه ایده منافع واقعی را رد نموده و معتقد است که این طرز تفکر به توتالیتاریانیسم خواهد انجامید. این بدان معنی خواهد بود که تنها احساس درونی و فردی یا منافع صریح و آنی میتوانند به حساب آیند. چون پیبردن به منافع واقعی فرد غیر ممکن میباشد وقتی که جنبه ذهنی و نظری منافع فردی در اندیشه سیاسی مطرح میگردد منظور تنها منافع آنی ابراز شده فرد است که مورد توجه قرار میگیرد. از طرفی باید گفت که فرد منافع خود را نمیتواند از راههای آنی و عقلانی دریابد و در شرایط مختلف فرد مجبور است تا برای کسب اطلاع از آنها یاری شود. بنابراین نظریه منافع نیازمند تغییر است تا به یک الگوی واقعی تبدیل شده و مداخله عادلانه حکومت را توجیه کند و همچنین منافع خصوصی فردی بعضی اوقات به ناچار در جهت مخالفت منافع همنوعان وی یا کل جامعه قرار خواهد گرفت و همین باعث شده است تا بیشتر لیبرالها نیاز به مداخله حکومت برای حفظ منافع اکثریت در مواقعی که منافع فردی با منافع گروه برخورد میکنند را مورد تصدیق قرار دهند. چنین مشکلاتی ایجاب میکند که در نظرات و روش لیبرالها در قبال سیاستهای مداخله جویانه دولت که در مفهوم تامین رفاه عمومی خلاصه میشود تجدید نظر اساسی به وجود آید.
دولت رفاه: لیبرالها با برگزیدن دولت رفاه در مقابل آزادی فردی راه خطا رفتند. لیبرالها نگران این مسئله بودند که ممکن است همگام با رشد دولت مفهوم فرد مستقل و آزاد دچار خدشه شود. اما حکومتها و دولتهای رفاهی موظفند برای بالا بردن سطح رفاه بسیار در امور مداخله کنند و این مسئله با عقاید مخصوص لیبرالها ناسازگار است، در صورتی که با تضمین حداقل امکان زیست برای فقیرترین اعضای جامعه، برابری فرصتها را افزایش داده، امکان رقابت را به شیوهای مناسب تر فراهم کرد.
خط مشیهای ایجاد دولت رفاه همیشه مشکلاتی را برای لیبرالها فراهم خواهد کرد. زیرا آزادی فردی که لیبرالها سخت برای رسیدن به آن تلاش می کنند با منافع مادی که آنها خواهان رسیدن به آن هستند تناقض دارد. امروزه نقش حکومت در اقتصاد به موازات دولت رفاه، مشکلاتی برای لیبرالها پدید آورده است زیرا نظام بازار نیازهای همه را باید برآورده سازد، اما به خاطر معایب بسیاری که دارد نتوانسته و نمیتواند به طور مساوی آنها را تامین کند. بنابراین اعمال فشار به افراد برای همکاری در منافع عمومی یا هزینههای عمومی امر ضروری است. جایی که نیروهای بازار و منافع شخصی نتوانندخواستههای بسیاری از افراد را تامین کنند، حکومت باید مداخله کند بنابراین خطی جدید باید ترسیم شود که به حکومت برای ایجاد قوانینی مانند منافع عمومی، اجازه دخالت بدهد بسیاری از چیزهایی که ما آنها را موضوع قوانین فردی میدانیم، میتوانند در حوزه مداخله حکومت قرار گیرند. حال چه طور حکومت لیبرال دموکرات خواستهای فردی و منافع عمومی را همزمان میتواند ارتقا دهد مشکلی است که معمای همیشگی لیبرالیسم را همچنان حل ناشدنی باقی خواهد گذاشت.
نظام سرمایهداری: نظام سرمایهداری به عنوان وجه اقتصادی لیبرالیسم شناخته شده است. این نظام باید بر دو خطر عمده دنیای معاصر فایق آید، که عبارتند از چیره شدن بر عقبماندگی و انطباق با جامعه مصرفی. خطر نخست یعنی مسئله عقبماندگی توسط میردال ارائه میشود. به نظر میردال اگر برخی کشورهای غرب به یکپارچگی اقتصادی رضایت بخشی نزدیک شدهاند، درعوض اقتصاد غالب کشورهای عقب مانده از بین رفته و از بن ویران شده است. میردال مسئله توسعه را در کشورهای عقب مانده، منوط به حرکت به سوی یکپارچگی ملی میداند ولی این نکته را متذکر میشود که یکپارچگی ملی با یکپارچگی بینالمللی در کشمکشاند.
در رابطه با خطر دوم «لستر تارو» شرط توفیق آینده سرمایهداری را در بر تافتن از جهان بینی مصرفی و گرایش به جهانبینی بانیان سرمایهداری میداند. لذا قهرمانان و اقعی آینده سرمایهداری نه سرمایهداران بلکه کسانی هستند که پایههای منابع جدید را میگذارند. «تارو» میگوید خطر این نیست که سرمایهداری مانند کمونیسم از هم بپاشد. خطری که وجود دارد سقوط نیست بلکه رکود است. همچنین این دانش فنی و جهان بینی است که پایههای سرمایهداری سده بیست و یکم را میلرزانند. او دانش فنی، مهارت و معلومات را پایه و منشا مزیت اساسی پایدار قرار میدهد و جهانبینی با همدستی رسانههای الکترونیکی به سوی شکلی افراطی از افزایش هر چه بیشتر مصرف کوتاه مدت فردی پیش میرود و این درست زمانی است که توفیق اقتصادی به خواست و توانایی برای انجام سرمایهگذاری اجتماعی بلند مدت در زمینه مهارتها، تعلیم و تربیت، دانش و اطلاعات و زیر بنا بستگی پیدا کرده است. هنگامی که راه تکنولوژی و ایدئولوژی از یکدیگر جدا شود، فقط یک سوال باقی میماند و آن این است که زلزله بزرگی که این نظام را تکان میدهد چه وقت اتفاق خواهد افتاد؟
فاطمه شهابی
منابع: لیبرالیسم و منتقدان آن. مایکل ساندل ترجمه احمدترین انتشارات علمی و فرهنگی تهران ۷۴
لیبرالیسم ژرژ بوردو ترجمه عبدالوهاب احمدی نشر نی تهران ۱۳۷۸
چرخشهای لیبرالیسم دکتر محمد توحید فام انتشارات روزنه تهران ۱۳۸۳
برگرفته از مقاله آشنایی با مکتب لیبرالیسم مهدی مصطفایی سایت نگاه نو
منابع: لیبرالیسم و منتقدان آن. مایکل ساندل ترجمه احمدترین انتشارات علمی و فرهنگی تهران ۷۴
لیبرالیسم ژرژ بوردو ترجمه عبدالوهاب احمدی نشر نی تهران ۱۳۷۸
چرخشهای لیبرالیسم دکتر محمد توحید فام انتشارات روزنه تهران ۱۳۸۳
برگرفته از مقاله آشنایی با مکتب لیبرالیسم مهدی مصطفایی سایت نگاه نو
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست