چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

کاری - Carrie


کاری - Carrie
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رد رنک فیلمز
کارگردان : برایان دِ پالما
فیلمنامه‌نویس : لارنس د. کوئن، برمبنای رمانی نوشته استیون کینگ.
فیلمبردار : ماریو توزی.
آهنگساز(موسیقی متن) : پینو دوناجو.
هنرپیشگان : سیسی اسپیسک، پایپر لاری، ایمی اروینگ، ویلیام کت، جان تراولتا، نانسی آلن و بتی باکلی.
نوع فیلم : رنگی، ۹۸ دقیقه.


«کاری وایت» (اسپیسک)، دختری خجالتی و تودار که مورد نفرت همکلاسی‌هایش در دبیرستان است با دیدن خون‌ریزی‌اش زیر دوش، دچار حمله عصبی می‌شود. «دوشیزه کالینز» (با کلی)، معلم ورزش مدرسه او را از دست همکلاسی‌هایش که مسخره‌اش می‌کنند، نجات می‌دهد (او متوجه قدرت‌های ذهنی عجیب «کاری» شده) و می‌گوید که این فقط نخستین قاعدگی او است و سپس به‌دنبال مادر او، «مارگات» (لاری) می‌فرستد؛ زنی خرافاتی که دخترش را در ناآگاهی بارآورده است. «دوشیزه کالینز» یکی از همکلاسی‌ها را به‌نام «کریس هارگنسن» (آلن) تنبیه می‌کند و بلیتش را برای ورود به مجلس رقص مدرسه می‌گیرد. «کریس» با دوستش، «بیلی نولان» (تراولتا) برای انتقام از «کاری» نقشه می‌کشند. در این میان «سواسنل» (اروینگ) که از رفتارش با «کاری» نقشه می‌کشند. در این میان «سواسنل» (اروینگ) که از رفتارش با «کاری» عذاب وجدان گرفته، از دوستش، «تامی راس» (کت)، قهرمان ورزشی مدرسه می‌خواهد تا «کاری» را به مهمانی رقص دعوت کند. «کاری» که ابتدا مشکوک شده، در ضمن از مادرش هم می‌ترسد. بالاخره قبول می‌کند که به مجلس رقص برود و از نیروهای ذهنی‌اش برای «آرام» کردن مادرش استفاده می‌کند. در مجلس رقص، «کریس»، «بیلی» و دوستان‌شان یک سطل خون خوک را در بالای جایگاهی می‌روند، «کاری» ناگهان خودش را غرق در خون می‌بیند. او پیش از رفتن به خانه، مجلس را با نیروهای ذهنی‌اش به نابودی می‌کشاند (در راه خانه، «کریس» و «بیلی» را می‌کشد). در اینجا مادرش که او را جادوگر می‌پندارد، به او حمله می‌کند اما «کاری» مادرش را متوقف می‌سازد و سپس خانه را بر سر خودشان خراب می‌کند. در انتها «سو» که تجربه وحشتناکی را پشت سر گذاشته، فریادزنان از کابوسی بیدار می‌شود که در آن دست خون آلود «کاری» از زمینی که زمانی خانه «خانواده وایت» بوده، بیرون می‌آید و او را چنگ می‌زند.
* کاری، دِ پالمای خالص است: پُر از شوک و ضربه و جلوه‌های تکنیکی خودنمایانه. نمائی نیست که حضور کارگردانِ اغراق‌دوست در آن حس نشود و میزانسن همواره دیدنی است. فیلم که یکی از موفقیت‌های بزرگ دِ پالماست بی‌هیچ تعارفی، هیستریک و جنون‌آمیز است. تماشاگر را تحریک می‌کند تا با ترس و دلهره، مست شود و رُمانتیسیسم و هراس بی‌واهمه در جوار هم در تصاویر حضور دارد. اسپیسک در نقش دختر تازه‌ بالغ درخشان است و مصیبت او که میان همسالانِ شرور و سادیست از یکسو و مادر متعصب و مخوف از سوی دیگر گرفتار آمده است، نیروی محرکه این فیلمِ بی‌آرام و قرار است. اما نمی‌توان انکار کرد که کاری زائیده نگاهی سرد و بی‌رحم به فرد و جامعه است و دِ پالما به روشنی معیاری جز هیجان و تأثیر سینمائی ندارد. نیمه اول فیلم تا حدودی گول‌زننده است و بارقه‌هائی از امید و خوش‌بینی را می‌پروراند اما صحنه‌های پایانی، نمایشی استادان از دوزخ است (و در صحنه مجلس رقص جوانان، ادای دین به آلفرد هیچکاک و پارودی او به‌طرز فوق‌العاده‌ای در هم می‌آمیزد) که طی آنها آتش انتقام و فوران امیال سرکوب شده همه چیز را در کام خود فرو می‌برد.


همچنین مشاهده کنید