جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
استیفن کینگ
((کاری))، ((درخشش)) و ((رستگاری در شاوشنک)); هالیوود نمیتواند به کارهای استیفن کینگ پایان دهد. همزمان با نمایش عمومی آخرین فیلم ساخته شده بر اساس داستان کینگ، فیلمسازان درباره راز موفقیت او سخن میگویند. آمار وحشتناکی است: بیش از هفتاد فیلم سینمایی، تلویزیونی و سریالهای کوچک بر اساس کتابها و داستانهای کوتاه استیفن کینگ ساخته شدهاند و حضور او در میان نویسندگان مشهور نظیر جان گریشام و تام کلنسی رقابت شدیدی ایجاد نموده است. به نظر میرسد این حضور موفق کینگ سطحیانگاری در امر اقتباس را به خطر انداخته باشد. آخرین اثر کینگ که بر پرده سینماها نقش بسته، ((صیاد رویا))ی لارنس کاسدن است: فیلمی پر از حملههای گوناگون بیگانههای کرم مانند با دندانهای تیغی، خزههای قرمز رنگ آلوده و قاپیدنهای بدن آدمها که این امر با بسیاری از تصورات وحشی او تا به امروز رقابت میکند. استیفن کینگ کار خود را با نوشتن داستانهایی درباره نوجوانان، تندروی کلیسای سن برناردز و اشغال شهرها توسط خونآشامها آغاز کرد. او بارها تلاش نمود تا به جریان اصلی قابل توجه در ادبیات نزدیک شود، ولی وجود نوعی نخبهگرایی ناخودآگاه در کارش او را همچنان از توجه به ادبیات جدی مستثنی میکند. شاید گفتن این حرف احمقانه به نظر برسد که چون او برای استنلی کوبریک و دیوید کراننبرگ خوب است، پس باید برای همه خوب باشد. دست کم پنج فیلمی که بر اساس کتابهای کینگ ساخته شدهاند یعنی ((درخشش)) ساخته کوبریک، منطقه مرگ ساخته کراننبرگ، ((کاری)) ساخته برایان دی پالما، ((میزری)) ساخته راب راینر و ((رستگاری در شاوشنک)) ساخته فرانک دارا بونت نسبت به فیلمهای کلاسیک هم دوره خود چیزی کم ندارند. بعضی از آنها در ژانر مربوط به خود حتی در رده بالاتری نیز قرار میگیرند. آنچه باعث میشود کینگ بر پرده سینماها جلوهگر باشد، لزوما همان چیزی نیست که او را در ردیف بالای جدول کتاب قرار میدهد. بهترین رمانهای او همیشه بهترین فیلمها از آب درنمیآیند، برعکس، ((درخشش)) و ((کاری))، هر دو، باعث درخشان نمایاندن مصالح اصلی منبع شدهاند. هیچ قاعده منظمی برای درونمایه فوق طبیعی در کتابهای کینگ وجود ندارد. ((رستگاری در شاوشنک)) روایتی سر راست در ژانر زندان است که قابلیت بالای فیلم باعث میشود به راحتی فراموش کنیم آن را کینگ نوشته است. ولی سایت سینمایی Tmdbآن را در رده دوم پرمخاطبترین فیلم همه دوران پس از ((پدر خوانده)) قرار داده است. تیلور هاکفورد که فیلم مهجور ولی باارزش ((دولورس کلیبورن)) را در سال ۱۹۹۵ کارگردانی کرده، نوشتههای کینگ را اینگونه ارزیابی میکند: ((داستانهای او در چندین فضا قابل خرد شدن هستند. او وحشت خیالگونهای دارد که بسیار جالب مینماید ــ اگرچه مورد علاقه و تمایل من نیست ــ ولی اگر بخواهیم تحلیلی عمیقتر انجام دهیم، او درامهای انسان محور و شخصیت محور دارد که حساسیت برمیانگیزند و حتی وارد روان آمریکا و گاهی مهمتر از آن روان کلی انسانیت میشوند.)) ((دولورس کلیبورن)) اولین تاخت و تاز جدی کینگ در جریان اصلی ادبیات است و یکی از بهترین کتابهای او نیز به شمار میرود. این داستان، حکایت بیوه خشنی به نام دولورس را بیان میکند که به دلیل انجام جنایتی در گذشته گناهکار بوده و به تازگی متهم به کشتن کارفرمایش نیز شده است. این داستان، حماسه دلخراشی از سواستفاده خانوادگی است که هاکفورد و ستارگانش ــ کتی بیتس و جنفر جیسن لی ــ آن را به درام پرقدرت و پر سر و صدای مادر / دختر تبدیل کردهاند. خشونت در خانواده، یکی از تمهای مورد علاقه و آشنای کینگ است: مثل مادر دیوانه فیلم ((کاری)) که نقش آن را پایپر لوری ایفا نموده است یا سرایدار جک نیکلسن که در ((تلالو)) میان حلقه بیپایان خشم جنایتآمیزی گرفتار شده است. کار بزرگی که کینگ در داستان ((دولورس کلیبورن)) انجام میدهد، قرار دادن این موضوع در قصه اصلی است تا بتواند داستان ترسناک متفاوتی را تعریف کند. در این داستان فقط ارواح گذشته دولورس برای ایجاد ترس وارد عناصر ساختاری میشوند. اسکات هیکس فیلمساز سرشناس استرالیایی آزادانه درباره کینگ اظهارنظر میکند: ((نباید طرفدار از پیش محکوم کینگ باشیم.))، ساختن فیلمی بر اساس داستان نوستالژیک و بسیار پخته ((قلبهایی در آتلانیس)) (۲۰۰۱)، به او ثابت کرده است که بیشک باید ابهامی وجود داشته باشد: ((وقتی داستان را میخواندم، از قدرت خارقالعاده توصیفی کینگ شوکه شده بودم. این اپیزودهای درست و بجا از دوران کودکی طوری قرار گرفته بودند که بسیار شخصی به نظر میآمدند.)) این کتاب درآمیختگی عجیب تکههایی است که از آن فقط قسمت اصلی بر پرده سینما نقش میبندد و از ترفند دیوانهوار همیشگی کینگ گسسته شده است. کینگ به شدت در داستانسرایی پرگویی میکند "The Stand" :حکایت دردآور ظهور طاعون، به صورت کتابی در ۱۴۴۰ صفحه به چاپ رسید و به همراه کتاب قطور دیگری مثل "Tommyknockers" و"It" ، نتوانستهاند برای فیلم بلند سینمایی قابل استفاده باشند. سریالهای کوچکی که بر اساس این کتابها ساخته شدهاند جایگاه خاص خود را دارند، ولی ظاهرا داستانهای کوتاه او بیشتر برای فیلمهای بلند اقتباس شدهاند. ((صیاد رویا)) استثنایی است که این قاعده را به اثبات میرساند. این فیلم آمیزهای است از سه داستان مجزای"Stand By me" و "The Thing" و ((روز استقلال)) که بر اساس کتاب هفتصد صفحهای ساخته شده است که در آن شخصیت مرکزی وجود ندارد و چند رشته داستان برای فضاسازی به هم بافته شدهاند. ((صیاد رویا)) برای کاسدن به عنوان داستانی علمی / تخیلی، گامی بزرگ و رو به جلو محسوب میشود. او بیشتر به عنوان سازنده تکههای تلخ و شیرین مثل ((هراس بزرگ)) و ((آبگیر بزرگ)) شناخته شده است. پرده اول فیلم ((صیاد رویا)) که در آن چهار دوست دوران کودکی، پیش از یورش آن فاجعه، برای باز پیوند سالیانه خود گرد هم آمدهاند، اطلاعاتی درباره این میدهد که او از کجا آمده است. کاسدن میگوید: ((وقی کتاب را خواندم، دلیل اصلیای که توانستم ارتباط خوبی با آن برقرار کنم، تشابه شروع آن با یکی از فیلمهای خودم بود. کتاب درباره دوستانی است که از زندگیشان ناراضی هستند. هر کدام به نوعی مسئول دلداری دیگری در این گروه است. خیلی شبیه ((هراس بزرگ)) است. موضوع مورد علاقه من، پایان نیافتن داستان در این موقعیت است. در فیلمهای من پس از آنکه افراد دور هم جمع میشوند و اتفاقاتی رخ میدهد، هر کس به خانه خود برمیگردد. ولی در این داستان، یورش بیگانهها را شاهد هستیم و این جالبتر است.)) کاسدن پی موضوع متفاوتی مثل فیلمهایی با جلوههای ویژه بود، ولی آمیختگی بخشهای داستانی خاص این کتاب، باعث علاقهمندی او شد: ((یکپارچه شدن دو موضوع غریب استیفن کینگ در این داستان اتفاق میافتد. چگونه طی سالها ارتباطات دوران کودکی شما کمتر میشود ولی در عین حال میتواند شما را نجات دهد و همچنین ترسهای ژرف شما که بیشتر به کابوس میماند. او (کینگ) با تصورات کابوس گونهای در ارتباط است.)) هنگامی که شخصیت مورگان فریمن، سربازی که میخواهد همه آنچه را که ممکن است بیگانهها با آن در تماس باشند نابود کند، درباره احساساتی نشدن نسبت به یک فیلم جمع و جور صحبت میکند، فکر نکردن درباره موضوعات هم راستا و امروزی بسیار سخت است. کاسدن از همه این موارد چقدر منظور درستی داشته است؟: ((همیشه بجاست. شما خودتان هم میدانید همیشه رهبرانی تندرو وجود داشتهاند. جنگ سرد، ویتنام، همیشه چیزی وجود دارد. کینگ با آنچه اتفاق میافتد در ارتباط است. امنیتمان همچنان به روش همیشگی تهدید میشود. آنچه خارج از دایره کوچک روشنایی قرار دارد، آنچه را درون آن است تهدید میکند.)) همیشه میتوانیم خلاصهای درباره کتابهای استیفن کینگ بیان کنیم. باید این تبصره را اضافه کنیم که این روشنایی هیچوقت خاموش نمیشود. او دلپذیرترین نویسندهای است که درباره وحشت مینویسد و بر زندگی پس از یورش پافشاری میکند و معتقد است ما همیشه به وضع قبلی میرسیم و این، همان وضعیتی است که او میخواهد ما را برای داستان بعدی خود نگه دارد.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست