چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
سر کلاس تنبلخان!
اگر شما کارمند جزء ادارهای باشید و یک روز نخواهید سر کار بروید یا کار دیگری داشته باشید، میتوانید به پزشکی مراجعه کنید، ناراحتیهایی را اظهار کنید، ویزیتی بپردازید و او در نهایت برای شما یک استعلاجی خواهد نوشت و اگر بخواهید فقط چند ساعت سرکار نباشید، میتوانید کت خود را به چوب لباسی اداره آویزان کنید که یعنی «هستم.» اگر جزو مدیران ارشد یا متخصصان باشید، همچنان میتوانید از این راهها که البته صادقانهترین روشها هستند، استفاده کنید، اما اولا این راهها برای شما افت خواهند داشت و ثانیا، پس از قتل عام تدریجی تمام عمهها و خالهها و عموها و سایر اقوام داشته و نداشته، باز هم سرجای اول برخواهید گشت و در نهایت این راه حلها فقط یکی دو بار کارکرد دارند و تشت آنها از بام افتاده است! در این حالت شما میتوانید از مکانیسمهای پیشرفتهتری استفاده کنید که نه تنها تنبلی شما را میپوشانند، بلکه ممکن است منافع دیگری هم برای شما داشته باشند. در این فرصت اندک، به شما کمک خواهیم کرد تا با برخی از راهحلهای مفید برای فرار از کار آشنا شوید:
● راهحل حیثیتی
فرض کنید هر ماه شما را به جلسه یا کمیتهای دعوت میکنند که این جلسه، قطعنظر از مفیدبودن یا نبودنش برای شما هیچ چیز ندارد و فقط مقدار زیادی از وقت لابد «گرانبهای» شما را میگیرد و شما نمیتوانید در آن شرکت نکنید! در این صورت میتوانید مختصری درنگ کنید و ببینید آیا واقعا برای تشکیل این کمیته یا انتخاب اعضا با شما مشورت کردهاند یا خیر؟ آیا نظر شما را برای زمان مناسب جلسات در نظر گرفتهاند یا خیر، یا حداقل نگاه کنید آیا اسم شما را پایینتر از سایر افراد نوشتهاند یا خیر؟
اگر یکی یا همه این موارد مثبت باشد، آنوقت موضوع تا حد زیادی حل است. یعنی میتوانید حیثیت خود را جریحهدار شده ببینید و به شما شدیدا بربخورد و بگویید: «دیگر پایم را در این جلسه نمیگذارم.» در این صورت لازم نیست به این نکات اشارهای بکنید.، فقط کافی است بهانهای بیاورید که به وضوح الکی باشد. آنوقت همه میفهمند موضوع دیگری در کار است و به شما برخورده است و برخی به دست و پای شما هم میافتند تا از دل شما بیرون بیاید! برخی هم ممکن است از شما دلگیر شوند و البته ممکن است کار آن کمیته هم به خاطر اختیارات یا تخصص شما دچار اشکال شود، اما اینها همه هیچکدام مهم نیستند. مهم این است که وقت «گرانبها»ی خود را بیجهت مصرف نکردهاید. کسی هم به اصل موضوع شک نمیکند و تازه قرب و منزلت شما هم بیشتر شده است!
● راهحل علمی
فرض بفرمایید قرار شده هر هفته کنفرانسهای علمی در مورد مسایل جاری در بخش یا موسسهای که به آن اشتغال دارید، گذاشته شود و مسوولیت این کنفرانسها نیز باشماست.
میتوانید قیافهای جدی بگیرید که یک چنین کنفرانسهای عملگرایانهای در شان ما نیست. ما باید کنفرانسهای علمی سطح بالا بدهیم. کنفرانسهای علمیای که از موسسات دیگر هم برای استفاده بیایند. برای مثال اگر قرار است کنفرانسهای مورد بحث در مورد کارکردهای آن موسسه باشند، میتوانید استدلال کنید که برای بررسی کارکردهای موسسه، باید ابتدا آمار بلد بود و برای اطلاع از آمار هم ریاضیات لازم است، پس ما اول یک سلسله کنفرانس در مورد ریاضیات میگذاریم، بعد بنده و آقای فلانی در مورد آمار کنفرانس میدهیم، در نهایت انشاءا.. کنفرانسهای عملی را شروع میکنیم، یا به طور مثال، قبل از کنفرانس در مورد بیماریهای اعصاب، ابتدا طی یک رشته سخنرانی، یک سلول عصبی را بررسی میکنیم. بعد آقای فلانی در مورد مواد شیمیایی داخل سلول چند کنفرانس میدهد بعد...... ! مطمئن باشید چنان این سنگ، گنده میشود که کسی آن را نخواهد زد. شما به عنوان یک آدم علمی که روی خلوص مسایل علمی تاکید دارد و کارهای رده پایین نمیکند، شناخته میشوید و البته تا مدتها هیچ کنفرانس علمی در مورد فعالیتهای موسسه شما برگزار نخواهد شد که این مساله البته زیاد هم مهم نیست!
● راهحل عرفانی
ممکن است در حیطه کاری شما تکنیکهای جدیدی تدوین شده باشد که ضمن اینکه هنوز کاملا متداول نشدهاند و تاثیر و بیخطری آنها هم هنوز به اثبات نرسیده، یادگیری و تبحر در آنها انرژی فراوانی را میطلبد و شما دیگر حوصله چنین کارهایی را ندارید. در اینگونه موارد میتوانید از عرفان کمک بگیرید، یعنی عنوان کنید که: «ای بابا! این کارها هم که هنوز ثابت نشده! حالا فرض کن که تاثیر هم داشت. چه فایدهای دارد؟ این چند روزه دنیا ارزش این همه بالا و پایین ندارد!» میتوانید چند بیت شعر بخوانید در مورد اینکه چند روزه عمر را باید بیدغدغه گذرانید. دم، غنیمت است. در جلسات هم همان کتاب شعر را بخوانید و گاهی هم فوتی به هوا بفرستید. در این صورت بسیاری تصور خواهند کرد که شما از مصالح عالیتری با خبرید و آن مصالح بالاتر اصلا جای بحث ندارند.
میتوانید حالت حکیمانهتری به خود بگیرید که «از ما که گذشت! باشد برای جوانها..!» اما در نهایت شما در وقت و انرژی خود صرفهجویی کردهاید و این تکنولوژی جدید هم به جای آزمون و تجربه جدید یا حداقل به جای بحث و نقدی علمی و عملی، گرفتار یک حالت عرفانیای شده که حتی حاضر به بحث و جدل هم نیست!
● راهحل انقلابی
فرض بفرمایید داروی جدیدی کشف شده که اطلاع دقیق از آثار، عوارض و نحوه استفاده از آن مستلزم صرف وقت و انرژی قابل توجهی است. اگر دارو ساخت اروپا یا آمریکا باشد، میتوان قیافهای حق به جانب گرفت که «این داروها همه توطئه کمپانیهای خارجی است و میخواهند جیب ما جهان سومیها را خالی کنند. نباید گول خورد.» این راه حل بدی نیست ولی بسیاری ممکن است تصور کنند که شما هم دچار توهم توطئه هستید. این هم اشکالی ندارد، چرا که به هر حال تنبلی پشت این تعابیر مخفی مانده و در هرحال توهم توطئه هم از تنبلی بهتر است!
اینکه ممکن است بیمارانی از دارویی که بالقوه میتواند موثر باشد بینصیب بمانند، خیلی اهمیتی ندارد. اینکه هیچ تلاش علمی برای اثبات بیاثری یک داروی بیفایده صورت نمیگیرد هم اصلا اهمیتی ندارد. برای استفاده یا اثبات بیاثری باید از همان وقت «گرانبها» مایه گذاشت.
منبع : هفته نامه سپید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست