پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
نگرشی بر ابعاد برنامه ریزی مهندسی فرهنگی
شناخت مقوله فرهنگ و گرایشهای فرهنگی، نقاط ضعف فرهنگی، ترسیم حد مطلوب فرهنگ، تنقیح قوانین و مقررات فرهنگی موجود و احیاناً اصلاح آنها یا تدوین قوانین فرهنگی جدید، پایبندی كامل و دقیق به مقررات قانونی فرهنگی، بازنگری در قوانین موجود فرهنگی از نظر قطعیت اجرا و حتمیت ضمانت اجرا، از اقدامات اساسی و مهمی است كه به منظور حراست از هویت فرهنگ ملی و دینی كشور ضروری مینماید. به خصوص اینكه امروزه بحث تنوع فرهنگی به صورت جدی در تمام محافل علمی و سیاست گذار جهان مطرح شده و بسیاری از سازمانهای جهانی از جمله یونسكو در این بحث ورود پیدا كرده اند.
از همین روی مهندسی فرهنگی و مدیریت فرهنگی ضروری می نماید یعنی برنامه ای منسجم كه كلیه دستگاه های فرهنگی بتوانند با استفاده از آن برنامه در سطح خرد و كلان، منطقه ای ، ملی و فرا ملی، منسجم ویكپارچه عمل كنند. ارایه تعریفی جامع از مهندسی فرهنگی و تبیین تمامی ابعاد مهندسی به مجال و مقال مشبعی نیازمند است اما با قدری تسامح می توان مهندسی را به مفهوم برقراری كاركرد مؤلفه های یك سیستم و روابط و تعامل میان این مؤلفه ها دانست به نحوی كه كاركرد و یا رفتار مطلوبی را در سیستم فراهم كند. با این تعبیر، كاربرد مهندسی در بسیاری از عرصه های مادی و غیرمادی می تواند وجاهت داشته و بلكه موضوع جدی علمی، پژوهشی و اجرایی در آن عرصه تلقی گردد. چنـــــانچه بتوان دخالت در نظام فرهنگی جامعه را مبتنی بر رویكرد مهندسی دانست، در آن صورت می تواند با سنجیدگی علمی و اراده آگاهانه در امورفرهنگی جامعه دخالت كند. [۱]
نقش یادگیری در توسعه و تعالی فرهنگی، نقش آفت نفاق در تخریب فرهنگ، تطبیق ارزشهای موردتبلیغ با ارزشهای عملی به عنوان شاخص نهایی كارآیی مدیریت فرهنگ، نقش اساسی و بی بدیل عمل درفرهنگ از جمله مهمترین امور در مهندسی فرهنگی است.
از منظر مهندسی فرهنگ یكی از عناصر مهم در ارزیابی استراتژی هر بخشی تاثیـــــرات و پیامدهای فرهنگی آن است و بر این باور است كه چنانچه الگوی فرهنگی خاصی مطلوب است، باید در طــراحی استراتژی كلان و بخشهای مبتنی و معطوف بر آن الگو اقدام گردد[۲].
مهندسی فرهنگی را می توان از ابعاد گوناگون ارزیابی كرده وبا توجه به شیوه نگرش، مراحل و موضوعات مختلفی را مد نظر قرار داد . از یك منظر مهندسی فرهنگی عبارت از چهار بعد اصلی است كه در طول یكدیگر قرار دارند كه می توان آنها را مراحل مهندسی فرهنگی نیز نام نهاد :
شناسایی فرهنگ و رصد فرهنگی ، تبیین مدلهای فرهنگی ، برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت فرهنگی و نظارت.در این مقاله برنامه ریزی فرهنگی را مد نظر قرار داده و مسأله را از این بعد توصیف می نماییم.
● برنامه ریزی فرهنگی
برنامه ریزی مهمترین وظیفه هر مدیر و یا سازمانی است كه با منابع محدود سعی در نیل به اهداف مشخص دارد. در ادبیات مربوط به برنامه ریزی اصطلاحاتی همچون برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی مفاهیمی جاافتاده و رایج هستند. ولی برنامه ریزی فرهنگی، اصطلاحی است كه اگرچه در برخی كشورهای پیشرفته سالیان زیادی است كه مد نظر برنامه ریزان قرار گرفته است ولی در كشور ما سابقه چندانی ندارد و مروری به جایگاه بخش فرهنگ در چند برنامه كلان اقتصادی _ اجتماعی كشور كه در سال های قبل و بعد از انقلاب اجرا شده است صحت این ادعا را كاملاً روشن می كند.
● تاریخچه
برنامهریزی دارای انواع مختلفی است و اشكال گوناگونی دارد. بطور مثال، برنامهریزی فرهنگی برحسب سرمشقهای اساسی موجود به صور مختلفی طبقهبندی میشود. وجودسرمشقهای آرمانشهرگرا، واقعگرا، راهبردی و توسعهگرا منشأ پیدایش انواعی از برنامهریزیهای فرهنگی شده است.
میتوان براساس میزان فراگیری و پیوستگی برنامهریزیهای فرهنگی به صورتبندی دیگری در زمینه طبقهبندی انواع برنامهریزی فرهنگی دست یافت. بر اساس مورد اخیر به دو نوع برنامهریزی فرهنگی گسسته و پیوسته میتوان اشاره كرد. برنامهریزی گسسته به نوع خاصی از برنامهریزی فرهنگی اطلاق میشود كه برنامهریزان در هر حوزه بطور مستقل و جداگانه مبادرت به برنامهریزی میكنند و لذا میان بخشهای مختلف آن ارتباط و همبستگی ارگانیكی به چشم نمیخورد. از سوی دیگر، در برنامهریزی فرهنگی پیوسته، برنامهریزان با مدنظر قرار دادن الگوی كلی و نظمی انداموارهای مبادرت به برنامهریزی میكنند و درنتیجه حاصل كار برنامهریزی مجموعه همبستهای از سلسله معضلبندی شدهٔ تصمیمات و اقدامات خواهد بود.[۳]
از نظر زمانی سالهای ۱۳۲۰-۴۷ را دوره برنامهریزی فرهنگی گسسته در ایران باید به حساب آورد. دراین دوره، برنامهریزان فرهنگی مبادرت به اخذ تصمیم در حوزههای گوناگون فرهنگی كردند. بدون این كه اصول سیاست همگنی را مطمحنظر قرار دهند و برپایهٔ الگوی كلانی كه نقشه عملیات اجرایی را مشخص كند، رفتار نمایند. قابل ذكر است كه علیرغم وجود سیاست فرهنگی مكتوب و نظام برنامهریزی همهجانبه، ایدئولوژی فرهنگی حكومت و تسلط گفتمان تجدد، تا حدود زیادی به مجموعه تصمیمات و اقدام غیرهمبسته، جهتگیری تقریباً واحدی میبخشید و آنها را در راستای نسبتاً یكسانی قرار میداد[۴].
از جانب دیگر، در فاصله سالهای ۱۳۴۷-۵۷ برنامهریزی فرهنگی در قالب برنامهریزی پیوسته صورت پذیرفت، در سال ۱۳۴۷ شورای عالی فرهنگ و هنر وقت مبادرت به تهیه متنی در زمینه سیاست فرهنگی كشور كرد كه پس از بحث و گفتوگوی كارشناسان و صاحبنظران، در سال بعد، به تصویب رسید و ملاك تصمیمگیری در تمام عرصههای فرهنگی گشت. متن سیاست فرهنگی ایران دارای یك مقدمه و هفت فصل بود. در بخشی از مقدمهٔ متن سیاست فرهنگی به اهمیت تدوین آن اشاره شده بود. ضرورتهای نوینی كه در متن سیاست فرهنگی مورد توجه قرار گرفت، بدین قرار بود: «با تحولات عظیم اجتماعی و اقتصادی سالهای اخیر، اكنون جامعه ما به فرهنگی نیازمند است كه بر مبانی فرهنگ ملی استوار باشد و ایرانیانی را كه از این پس در یك جامعه صنعتی زندگی خواهند كرد، به كار آید». در ادامه متن سیاست فرهنگی براین مهم پافشاری شده است كه برای پاسخگویی به نیازهای جدید جامعه ایرانی، اجرای برنامهای جامع و دقیق در پیروی از یك سیاست كلی ضرورت پیدا میكند. در متن مورد اشاره، سیاست كلی فرهنگی عبارت بود از «مجموعه اصول و تدابیری كه مسوولیتهای دولت را در امور فرهنگی و نیز چگونگی فعالیتهای دولت و سازمانهای غیردولتی را در امور فرهنگی و در جهت نیل به هدفهای خاص تعیین میكند.»
براین اساس، اصول چهارگانهای برای سیاست فرهنگی كشور تعیین شد كه عبارت بودند از: فرهنگ برای همه، توجه به میراث فرهنگی، فراهمآوردن بیشترین امكانات برای ابداع و نوآوری فكری و هنری و شناساندن فرهنگ ایران به جهانیان و آگاهی از مظاهر فرهنگهای دیگر[۵].
آنچه در رژیم گذشته در تدوین اصول فرهنگی مغفول واقع بود توجه واقعی به نیازهای فرهنگی جامعه است . ایران كشوری اسلامی است كه با سابقه ای درخشان ركن ركین تمدن اسلامی محسوب می شود لیكن در طراحی اصول سیاست فرهنگی كشور ایران هیچ یك از معیارهای اسلامی نه تنها مورد توجه قرار نگرفته بلكه با تأكید بر فرهنگ جامعه صنعتی ، فرهنگ جامعه اسلامی را در محاق برده بود .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالی ترین مرجع سیاست گزاری و مدیریت فرهنگی از سال ۱۳۶۳ تشكیل گردید و اصول سیاست فرهنگی كشور در جلسه ۲۸۸ مورخ پس از شور و بررسی بسیار به تصویب نهایی رسید. علاوه بر این مصوبه مصوبات دیگری نیز با هدف ساماندهی امور فرهنگی به تصویب رسید: از جمله شاخصهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ، سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی و... [۶]. در مصوبه اهداف ، جایگاه ، اهداف و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی، « شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرجع عالی سیاستگزاری ، تعیین خط مشی ، تصمیم گیری ، هماهنگی و هدایت امور فرهنگی ، آموزشی و پژوهشی كشور در چار چوب سیاستهای كلی نظام است » بنابر این مأموریت شورای عالی فرهنگی تصحیح و ارتقای فرهنگ و سازماندهی امور فرهنگی و سازماندهی امور فرهنگی برای حفظ استقلال ، تحكیم و تعمیق فرهنگ دین باوری در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی تعریف شده است .
در طول سالهای پس از انقلاب شورای عالی طرحها و برنامه های متعددی را بررسی و به تصویب رسانده است كه از جمله آنها می توان به شیوه نامه رصد فرهنگی كشور اشاره كرد . تلاش شورای عالی همواره تعیین سیاستهای كلان و پرهیز از ورود به حوزه اجراء بوده است.در مقابل با تأسیس هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی نظارت بر حسن اجرای مصوبات را در دستور كار خود قرار داد . گذشته بر مصوبات و سیاستهای كلان ، شورای عالی انقلاب فرهنگی مؤسسات و نهادها و شوراهای متعددی را تأسیس كرد كه هر یك در فرهنگ كشور نقش مهمی را ایفاء كرده و می كنند. همچنین در راستای طراحی و برنامه ریزی برای مطالعات راهبردی و برنامه ریزی مركز مطالعات راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی را درسال گذشته تأسیس نموده است ( برای مطالعه بیشتر در مورد مصوبات و عملكرد شورای عالی انقلاب فرهنگی به پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی مراجعه نمایید ).
● مفهوم برنامه ریزی
برنامهریزی فرهنگی میتواند جهت بالابردن نظاممندی عرصههای نرمافزاری جامعه نقش نسبتاً كلیدی ایفا نماید كه این خود میتواند بسترسازی فرهنگی مناسبی برای عرصههای سختافزاری جامعه مثل سیاست و اقتصاد فراهم نماید[۷].
منظور از برنامهریزی، مداخلات هدفمند و آگاهانه انسانی در سیر حوادث و فرآیندهاست كه نتیجه آن ممكن است موفقیتآمیز باشد یا نباشد یا كم و بیش موفقیتآمیز باشد ویا اصلاً موفقیتآمیز نباشد. خوب، اگر نتایج موفقیتآمیز باشد، یعنی حوادث و فرآیندها عیناً همانند آنچه در برنامه تصور آنها رفته، در عالم واقع بازتولید شوند، در این صورت میتوان به این مجموعه از حوادث و فرآیندهای بازتولید شده مفهوم «برنامهریزی شده» را اطلاق كرد. پس منظور از مفهوم «برنامهریزی شده»، آن دسته از حوادث و فرآیندهایی است كه توسط مداخلات آگاهانه انسانی شكل گرفته و در واقعیت بازتولید شدهاند [۸].
در بین نظریه پردازان حوزه فرهنگ سه نوع رویكرد به برنامه ریزی فرهنگی وجود دارد؛ دسته اول موافقان برنامه ریزی فرهنگی اند؛ دسته دوم مخالفان و دسته دیگر كسانی اند كه به نظریه حد واسطی معتقدند.پارسونزیكی از مخالفان برنامه ریزی فرهنگی است .[۹] در دیدگاه مقابل افراد و جوامعی قرار دارند كه رها كردن فرهنگ به حال خود و عدم برنامه ریزی برای آن را به نفع جامعه ندانسته و با تدوین برنامه های خرد و كلان سعی در اصلاح و هدایت امور در این حوزه دارند.
اما در این میان جریان حد واسطی نیز در دنیا وجود دارد كه اگرچه معتقد به عدم دخالت و برنامه ریزی در حوزه نظام های ارزشی و اعتقادی فرهنگ ها هستند ولی برنامه ریزی برای تولید، توزیع و مصرف كالاهای فرهنگی را عقلانی و موجه می داند. از نظر این گروه از آنجا كه تولیدات فرهنگی دارای ابعاد ارزشی هستند قابل تقلیل به تولیدات اقتصادی نیستند ولی از آنجا كه مادیت داشته و در بازار رفتار «شبه كالایی» از خود بروز می دهند مستقل از نظام های ارزشی فرهنگ ها هستند.این دیدگاه را «دیدگاه صنعت فرهنگ » نامیده می شود.
گفتنی است علیرغم تمام نظریه های موجود درزمینه برنامه ریزی فرهنگی و مخالفت بسیاری دولت های لائیك با برنامه ریزی دولتی در این حوزه اما عملاً در این حوزه برنامه ریزی را اعمال می كنند. به عنوان نمونه می توان به سیاست های دولت فرانسه درامریكا زدایی در سینما و ایجاد محدودیت نسبت به پخش فیلمهای هالیوودی ذكر كرد . نمونه های بسیاری را می توان در این زمینه ذكر كرد كه از حوصله بحث خارج می باشد.
برنامه ریزی دارای گفتمان خاص خود است. در این گفتمان پیش فرض هر نوع برنامه ریزی در هر حوزه ای متغیر بودن موضوع مورد بررسی و امكان دستكاری و كنترل بر كم و كیف آن است. بر این اساس برنامه ریزی برای نظام فرهنگی به معنای دستكاری و كنترل اعتقادات و ارزش های موجود به منظور رسیدن به ارزش ها و اعتقاداتی متعالی تر كه توسط برنامه ریزان تعریف و تعیین می شود، است.[۱۰].
مهم ترین نكته در برنامه ریزی های عقلانی توجه به شرایط و لوازمی است كه آنها را مقید می سازد. در یك پروژه عقلانی دو دسته از عوامل بر اینكه هدف ها چه و چگونه باشند، تاثیر می گذارند. دسته اول عوامل ایجادی و دسته دوم عوامل محدود كننده هستند. عوامل ایجادی، ارزش های حاكم بر نظام فرهنگی و عوامل محدود كننده نظام های اجتماعی، سیاسی و طبیعی هستند كه در یك كلام می توان آنها را واقعیات نامید. بنابراین هدف های مناسب در یك برنامه ریزی عقلانی هدف هایی مبتنی بر ارزش های فرهنگی جوامع هستند كه تحقق آنها در چارچوب واقعیات امكان پذیر باشد. براین اساس در اولین گام برای هرگونه سیاستگزاری و برنامه ریزی اجتماعی _ فرهنگی باید اهداف به درستی و به دقت تعیین و سپس وسایل مناسب برای رسیدن به این اهداف در كمترین زمان و با كمترین هزینه مشخص شوند[۱۱].
«سیاستگزاری های فرهنگی در واقع از نوع برنامه ریزی راهبردی یا درازمدت است كه از آرمان ها و ارزش های جامعه الهام می گیرند و برنامه ریزی میان مدت و كوتاه مدت را هدایت می كنند. اما این رابطه یك سویه نیست. هیچ آرمانی (هر چقدر ارزشمند) اگر با واقعیات جامعه سازگار نشود قابل تحقق نیست. پس استراتژی ها را باید مبتنی بر آرمان ها و سازگار با واقعیات و شرایط زمان و مكان طراحی كرد[۱۲].
● برنامه ریزی فرهنگی از منظر مركزیت تصمیم گیری
اما در زمینهٔ مركزیت تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزهٔ فرهنگ دو نظریه عمده وجود دارد. نظریه اول معتقد به عدم دخالت نهاد دولت در برنامهریزی فرهنگی است و نظریه دوم اعتقاد به ایفای نقش مؤثر دولت و حضور آن در سطح مدیریت مسایل فرهنگی دارد[۱۳].
اندیشهٔ عدم دخالت دولت در تنظیم امور اجتماعی از جمله فرهنگ دارای یك پیشینه تاریخی است كه ریشه در فلسفه حاكمیت مادهگرایی و نظام سرمایهداری دارد. البته نظریه عدم دخالت دولت در حوزه «اقتصاد در دهه هشتاد با نام خصوصیسازی یعنی واگذاری امور از نهاد دولت به مردم، در برخی از كشورها به وقوع پیوست و واحدهای بزرگ و متوسطی كه در اختیار دولتها بود، با انگیزه افزایش كارآیی اقتصادی و با برنامههایی خاص به سوی صاحبان سرمایه منتقل شد. در نیمه دوم دهه هشتاد با تحولات سیاسی - اجتماعی در اروپای شرقی و شوروی سابق و با فروپاشی ماركسیسم و كمونیسم در آنها زمینهٔ این موضوع تشدید و به صورت یكی از روندهای تحولات عمده جهانی مطرح شد. به گونهای كه اگر دركشوری خصوصیسازی بعنوان یك امر ضروری واقعیت نداشت، لیكن به دلیل همراهی با قافله جهانی باتأیید بانك جهانی برای پذیرش برنامههای اقتصادی آن كشور، در دستوركار دولتها قرار گرفت»[۱۴].
نظریهای كه معتقد به نقش محوری دولت در سطح توسعه و كلان برنامهریزی فرهنگی است، دولت را بعنوان مركزیت نظام اجتماعی مبتنی بر بنیان دینی و به طور مشخص، دین اسلام مطرح میسازد.
در این دیدگاه، دولت بعنوان بزرگترین نهاد درنظام موازنه اجتماعی مسوولیت سرپرستی تكامل ساختارهای اجتماعی را برعهده دارد. لذا دولت نه تنها «متولی تكامل فرهنگ، بلكه سرپرست رشد وتكامل تمامی ابعاد اجتماعی» حیات بشری است و به همین دلیل، اصولاً برنامهریزیهای فرهنگی نه تنها جدا و مستقل از تأثیرات دولت نیستند، بلكه به دلیل جایگاه ولایتی و هدایتی خاصی كه برای دولت ترسیم میشود، حوزه فرهنگ و برنامهریزیهای فرهنگی به نحو گستردهای تحت تأثیر این نهاد اجتماعی قرار دارند.
البته این بدان معنا نیست كه یك نوع دیگر از دیكتاتوری و سلطهگری هرچند اقتصادی نباشد بر تكامل فرهنگی حاكم گردد، زیرا فرهنگ اسلامی یعنی فرهنگ گرایشات روانی و اعتقادی جامعه برپایه آزاداندیشی عرفانی، فلسفی، فقهی و تجربی استوار است.
ساختار فرهنگی اسلامی به هر درجه از رشد و كمال كه برسد، زمینه بحث و فحص علمی را نمیبندد
استدلالها و دلایل فراوانی برای حضور مؤثر دولت در برنامهریزی فرهنگی وجود دارد كه به مهمترین آنها اشاره میشود.
ضرورت هدایت و سرپرستی كلیه شوون زندگی اجتماعی در جهت سعادت، قانونمندی و ضابطهمندسازی فرهنگ، مقابله با هرج و مرژج فرهنگی، اتخاذ موضع فعال فرهنگی در نظام موازنه جهانی، جلوگیری از ورود فرهنگ فاسد بیگانه به عرصه فرهنگ اسلامی، استقلال فرهنگی و... از جمله دلایل حضور دولت در برنامهریزی فرهنگی میباشد.
بیشك اگر دولت اسلامی رهبری كلیه ابعاد زندگی اجتماعی بشری را در جهت سعادت بر عهده نگیرد، رهبری حوادث اجتماعی وتكامل آن به دست دولتهای سلطهطلب مادی و لائیك خواهد افتاد. طبعاً موضعگیری دولت اسلامی در چنین وضعیتی نسبت به تغییرات وتحولات ملی، منطقهای و جهانی موضع انفعالی خواهد بود. لذا ضرورت حضور فعال دولت در برنامهریزی فرهنگی در جهت تغییر موازنه به نفع اسلام اجتنابناپذیر میباشد.
علاوه براین موارد، تهاجم فرهنگی از ناحیه دولتهایی كه به رهبری جهانی میاندیشند و به دنبال حاكمیت همهجانبه هستند، ایجاب میكند كه مركزیت مقتدری مسوولیت دفاع و مقابله هوشمندانه با تهاجم فرهنگی دشمن را به عهده بگیرد.
بنابراین، برای ساماندهی فرهنگی نیاز به وجود مركزیتی قوی كه قدرت هماهنگسازی فعالیتهای بنیادی، كلان وخرد بخش فرهنگ را داشته باشد، ضروری و الزامآور است.
البته ساماندهی فرهنگی درمقیاس كلان و توسعه، بدون وجود منطق و ابزار هماهنگیسازی مناسب غیرممكن خواهد بود، زیرا منحصراً منطق و ابزارهای طبقهبندی توانایی ملاحظه نسبتها ومتغیرهای متعدد بامناسبات نظام نیازمندیها با تكامل اجتماعی را میتوانند ایجاد كنند و از طرفی، برنامهریزی برای ساماندهی مسایل اجتماعی نیاز به كار تحقیقاتی سازمانی و سرمایهگذاری اجتماعی دارد كه توان انجام این نحو حركت عظیم جز با محوریت و مركزیت دولت بعنوان نهاد هماهنگ كننده و با مشاركت نهادهای صنفی و مباشرت آحاد مردم محقق نمیگردد.
براین اساس اصلیترین وظیفه دولت مدیریت فرهنگی در سه سطح ذیل میباشد:
۱) مدیریت و بهینهسازی در گمانهزنی اطلاعات اجتماعی: یعنی مدیریت به گونهای انجام شود كه سرعت گمانهزنی و پیدایش احتمالات جدید در تمامی سطوح فرهنگی مرتباً افزایش یابد.
۲) مدیریت و بهینهسازی درگزینش اطلاعات اجتماعی: یعنی مدیریت و هدایت بهگونهای انجام شود كه میزان دقت ابزارهای سنجشی و منطقی و محاسباتی جامعه دایماً بهینه و ارتقا یابد.
۳) مدیریت و بهینهسازی در پردازش اطلاعات اجتماعی: یعنی مدیریت به گونهای انجام شود كه میزان تأثیر مفاهیم در هماهنگسازی نظام فكری (اعتقادی، نظری، كاربردی) جامعه افزایش یابد و سطح تفاهم و پذیرش اجتماعی نسبت به فرهنگ تكاملی اسلام ارتقا یابد[۱۵].
اخر سخن آنكه ، مدل فرهنگی روشی است كه بر مبنایی مشخص به برنامهریز فرهنگی «قابلیت ارزیابی، امكان تصمیمگیری و قدرت كنترل و بهینه تصمیم» میدهد. به عبارت دیگر، در نسبت بین مبنا و هدف، كاركردهای فرهنگی را در هر زمان مشخص میسازد[۱۶]
نویسنده:مهدی شكیبا نیا
رویكرد مهندسی در كنترل پدیدههای اجتماعی ( سرمقاله )، ماهنامه تدبیر- ۱۵۴- اسفند ۸۳[۱]
همان[۲]
[۳] ر. ك به دكتر محمدعلی اكبری ، تجربیاتی از برنامهریزی فرهنگی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۵۷، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی- شماره ۳۳، ۱۳۸۱
[۴] همان
[۵] همان
[۶] ر.ك. به پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی به آدرس www.ianculture.org مجموعه مصوبات شورای عالی به طور كامل موجود می باشد.
[۷] دكترمسعود چلبی، برنامه ریزی فرهنگی: عامل تغییر یا ثبات؟، فصلنامه فرهنگ عمومی، نسخه شماره ۳۳ - ۱۳۸۱/۱۲/۲۹
[۸] همان
[۹] ویلیام اسكیدمور، ، تفكر نظری در جامعه شناسی، مترجمان، محمدعلی حناضری. سعید سبزیان، احمد رجب زاده، محمد مقدس و علی هاشمی گیلانی، انتشارات سفیر، تهران، چاپ اول، ????
[۱۰] علیرضا كرمانی، تاملی بر مفهوم برنامه ریزی فرهنگی روزنامه شرق،۳/۳/۸۴
[۱۱] همان
[۱۲] همان
[۱۳] عبدالعلی رضایی، جایگاه دولت در برنامهریزی فرهنگی و دامنهٔ تأثیرگذاری آن، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی، شماره ۳۳ ، ۱۳۸۱
[۱۴] سیدجعفر مرعشی، «چالشی نو در مقولات اجتماعی»، سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۸۱
[۱۵] عبدالعلی رضایی، جایگاه دولت در برنامهریزی فرهنگی و دامنهٔ تأثیرگذاری آن شورای فرهنگ عمومی، شماره ۳۳ ، ۱۳۸۱
[۱۶] دكتر علیرضا پیروزمند، مبانی برنامهریزی فرهنگی، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی شماره ۳۳ ،۱۳۸۱
منبع:سایت مهندسی فرهنگی
رویكرد مهندسی در كنترل پدیدههای اجتماعی ( سرمقاله )، ماهنامه تدبیر- ۱۵۴- اسفند ۸۳[۱]
همان[۲]
[۳] ر. ك به دكتر محمدعلی اكبری ، تجربیاتی از برنامهریزی فرهنگی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۵۷، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی- شماره ۳۳، ۱۳۸۱
[۴] همان
[۵] همان
[۶] ر.ك. به پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی به آدرس www.ianculture.org مجموعه مصوبات شورای عالی به طور كامل موجود می باشد.
[۷] دكترمسعود چلبی، برنامه ریزی فرهنگی: عامل تغییر یا ثبات؟، فصلنامه فرهنگ عمومی، نسخه شماره ۳۳ - ۱۳۸۱/۱۲/۲۹
[۸] همان
[۹] ویلیام اسكیدمور، ، تفكر نظری در جامعه شناسی، مترجمان، محمدعلی حناضری. سعید سبزیان، احمد رجب زاده، محمد مقدس و علی هاشمی گیلانی، انتشارات سفیر، تهران، چاپ اول، ????
[۱۰] علیرضا كرمانی، تاملی بر مفهوم برنامه ریزی فرهنگی روزنامه شرق،۳/۳/۸۴
[۱۱] همان
[۱۲] همان
[۱۳] عبدالعلی رضایی، جایگاه دولت در برنامهریزی فرهنگی و دامنهٔ تأثیرگذاری آن، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی، شماره ۳۳ ، ۱۳۸۱
[۱۴] سیدجعفر مرعشی، «چالشی نو در مقولات اجتماعی»، سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۸۱
[۱۵] عبدالعلی رضایی، جایگاه دولت در برنامهریزی فرهنگی و دامنهٔ تأثیرگذاری آن شورای فرهنگ عمومی، شماره ۳۳ ، ۱۳۸۱
[۱۶] دكتر علیرضا پیروزمند، مبانی برنامهریزی فرهنگی، فصلنامه شورای فرهنگ عمومی شماره ۳۳ ،۱۳۸۱
منبع:سایت مهندسی فرهنگی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست