سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
حسب ونسب امام مهدی علیه السلام
![حسب ونسب امام مهدی علیه السلام](/mag/i/2/aeou0.jpg)
▪ پاسخ: امام زمان (ع) بعد از شهادت پدرش هنگامی که برای نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده کردند در حالی که طفلی گندمگون بود، با موهای فری و بین دندانهای جلو او باز بود. (تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۴۰)
شیخ طوسی؛ از برخی کسانی که حضرت را در خلال غیبت صغرا مشاهده کردند نقل میکند که آن حضرت جوانی زیبارو، با بویی معطّر، وهیبتی عظیم بود. راوی میگوید: «هنگامی که سخن میگفت، کسی را بهتر از او در سخن گفتن ندیدم».( الغیبة، طوسی، ص ۱۵۲)
در روایتی دیگر میخوانیم که راوی گفت: «حضرت جوانی گندمگون بود وهرگز کسی را به مانند او در زیبایی واعتدال قامت ندیدم».(همان، ص ۱۵۳)
ودر روایتی دیگر آمده است: «قد او نه طولانی است ونه کوتاه، بلکه معتدلالقامه است. سر مبارکش گرد وپیشانیاش پهن است. بینی او کشیده وگونههای او صاف و بر گونه راستش خالی است».(همان، ص ۱۵۶)
در مورد ذیل سؤال که آیا کسی میتواند خودش را به شکل وشمایل حضرت (ع) درآورد یا خیر؟ میگوییم: اگر چه به حسب ظاهری کسی بتواند خودش را به مانند حضرت در اوصافی که ذکر شد درآورد، ولی با علایم ظهور که در جای خود ثابت شده ونیز با اعجازی که حضرت از خود نشان میدهند هرگز کسی در امامت او شک نخواهد کرد. واین مقتضای لطف خداوند است. ولطف بر او واجب است، و لذا به طور حتم کاری خواهد کرد که وجود حضرت در عصر ظهور به کسی مشتبه نخواهد شد.
● پرسش: آیا نام بردن اسم حضرت (محمّد) جایز است؟
▪ پاسخ: در مورد حکم نام بردن اسم شریف حضرت (ع) بیش از صد روایت وجود دارد که میتوان آنها را به چهار دسته تقسیم کرد:
۱) روایاتی که به طور مطلق وبدون هیچ قید وشرطی از ذکر نام حضرت نهی کرده است.(کافی، ج ۱، ص ۳۳۲)
۲) روایاتی که از ذکر نام شریف آن حضرت تا زمان ظهور نهی کرده است.(کمال الدین، ص ۲۱۴)
۳) روایاتی که علت نهی از ذکر نام شریف آن حضرت را خوف وتقیه وعلل دیگر دانسته است.(بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۱)
۴) روایاتی که در آنها به اسم شریف حضرت چه از سوی امام یا راوی تصریح شده است. (همان، ص ۵۰۰)
دسته اول ودوم بیانگر یک معناست. برخی با استناد این روایات به حرمت فتوا داده وذکر نام شریف حضرت را تا زمان ظهور حرام دانستهاند، از آن جمله میتوان از علامه مجلسی، شیخ صدوق، شیخ مفید، طبرسی، میرداماد، محدّث جزایری، محدّث نوری، میرزای شیرازی، میرزا محمّد تقی اصفهانی -رضواناللَّه علیهم- نام برد.
وبرخی نیز حرمت ذکر نام شریف آن حضرت را مقیّد به صورت خوف وتقیه دانستهاند که از آن جمله میتوان از اربلی، شیخ حرّ عاملی، خواجه نصیرالدین طوسی وفیض کاشانی ودیگران -رضواناللَّه علیهم- نام برد.
برخی نیز این حکم را به عصر غیبت صغرا اختصاص دادهاند.
به نظر میرسد که حق با قول دوم باشد؛ یعنی حرمت مختص به صورت خوف وتقیه است به دلیل:
۱) در باب تلقین محتضر در حدیثی چنین آمده است: «تلقین کن به محتضر کلمات فرج وشهادتین واسم هر یک از امامان را تا هنگام فوتش». معلوم است که هنگام تلقین به اسم حضرت تصریح میشود.(کافی، ج ۳، ص ۱۳۴)
۲) در مورد تلقین میّت نیز همین دستور آمده که نام هر یک از امامان را بر او ببر وتلقین کن، که از آن جمله نام امام زمان (ع) است.(وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۷۴)
۳) محمّد بن ابراهیم کوفی میگوید: امام عسکری (ع) برای کسی که اسمش را برد به توسط من پولی فرستاد تا گوسفندی از طرف حضرت قربانی کند وفرمود: «این به جهت عقیقه برای فرزندم محمّد (ص) است».(همان، ج ۲۱، ص ۴۴۸)
۴) کنیه معروف حضرت عسکری (ع) ابومحمّد است ودر این کنیه تصریح به اسم حضرت مهدی (ع) میباشد.
۵) از امام رضا (ع) در مورد زیارت قبر امام حسین (ع) سؤال شد، حضرت فرمود: «... وبسیار بر محمّد وآل او درود میفرستی و نام هر یک از آنها را میبری و به سوی خدا از دشمنانشان پناه میبری». (همان، ج ۱۴، ص ۵۴۹)
محقق اربلی میگوید: «نظر من چنین است که منع از ذکر نام شریف حضرت به جهت تقیه در دوران خوف وتحت تعقیب بودن وسؤال از نام ومحلّ ایشان بوده است، ولی الآن که خوف وتقیهای نیست منع وحرمتی از ذکر نام شریفش وجود ندارد».( کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۱۰)
۶) جابر بن عبداللَّه انصاری به امام باقر (ع) میگوید: «وارد بر فاطمه زهرا (ع) شدم تا در ولادت امام حسن (ع) به حضرتش تهنیت بگویم، صحیفهای از درّ سفید در دست مبارکش یافتم، سؤال کردم: ای بهترین زنان عالم! این صحیفه که در دستان شما میبینم چیست؟ حضرت فرمود: در آن اسامی امامان از فرزندانم هست... جابر میگوید: نگاه کردم واسامی هر یک از امامان را در آن صحیفه مشاهده کردم...».(کمال الدین، ص ۳۰۷)
۷) در احادیث زیادی از رسول اکرم (ص) وارد شده که حضرت مهدی همنام رسول خداست، واین تصریح ضمنی به نام مبارک امام زمان (ع) است.
● پرسش: آیا مهدیعلیهالسلام از اولاد ونسل عباس است؟
▪ پاسخ: عباسیان برای تثبیت موقعیت سیاسی خود دست به جعل احادیث زده واز احادیث متواتر مهدویت به نفع خود استفاده کردهاند. اینک به نقد برخی از این احادیث میپردازیم:
۱) احمد بن حنبل به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «هر گاه مشاهده نمودید که پرچمهای سیاه از طرف خراسان میآید به آنها ملحق شوید؛ زیرا در میان آنها خلیفه خدا مهدی است».(مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۷)
این حدیث را ابن قیم جوزیه در کتاب خود «المنارالمنیف» تضعیف کرده است، زیرا در سند آن علی بن زید وجود دارد که منفرداتش یعنی روایاتی که تنها او نقل کرده، قابل احتجاج نیست.(المنار المنیف، ص ۱۳۷، ذیل حدیث ۳۳۸)
۲) ابن ماجه در سُننش همین مضمون را نیز نقل کرده است. ولی ابن قیّم نیز آن را(سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۶، ح ۴۰۸۲)
به خاطر وجود یزید بن ابیزیاد در سلسله سند آن تضعیف نموده است. آن گاه میگوید: «این حدیث وحدیث قبلی بر فرض صحّت نمیتواند دلیل بر این باشد که متولّی سلطنت وحکومت جهانی مهدی از اولاد عباس است که در آخرالزمان خروج خواهد نمود...».(المنار المنیف، ص ۱۳۸و۱۳۷)
خصوصاً آنکه مهدی عباسی در آخرالزمان نبوده وبا او بین رکن ومقام بیعت نشده است، ودجال را نکشته ونیز حضرت عیسی (ع) برای مساعدت او از آسمان فرود نیامده است، خصوصیاتی که در روایات برای حضرت مهدی (ع) آمده است.
به تعبیر دیگر هیچ یک از علایم وخصوصیات حضرت مهدی موعود (ع) بر او صادق نبوده است.
۳) عثمان بن عفان از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «مهدی از فرزندان عباس عموی من است».(کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۴، ح ۳۸۶۶۳)
ـ اولاً: ابن الجوزی پی به وضع این حدیث برده ولذا آن را در کتاب «الموضوعات» آورده است، کتابی که در آن احادیث جعلی جمعآوری شده است.
ـ ثانیاً: این حدیث توسط سه نفر از صحابه: کعبالاحبار، عثمان بن عفّان وعبداللَّه بن عمر نقل شده است. سند حدیث کعب که ابن حماد آن را نقل کرده منقطع بوده وحکم این نوع حدیث، حکم حدیث مرسل است که نزد شیعه وسنی اعتباری ندارد مگر مراسیل برخی از افراد خاص. وحدیث عثمان بن عفان را که محبالدین طبری نقل کرده در سندش محمّد بن ولید واقع است که علمای رجال او را تضعیف نمودهاند. وسند روایت عبداللَّه بن عمر نیز ضعیف است.
● پرسش: آیا مهدی، همان عیسی بن مریم است؟
▪ پاسخ: از جمله ادلّه منکرین مهدویت واعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) در آخرالزمان حدیث ابنماجه است که به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «ولا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم»؛ ومهدی جز عیسی بن مریم نیست.( سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۴۰، ح ۴۰۳۹)
۱) بسیاری از صحابه که احادیث مهدویت را از رسول خدا (ص) نقل کردهاند مهدیّ را از ذرّیه رسول خدا (ص) میدانند.
۲) این حدیث مورد اعراض علمای حدیث ومتکلّمین بوده وهیچ کسی به آن استناد نکرده است.
۳) خود ابن ماجه در سنن خود حدیث «المهدیّ حقّ وهو من ولد فاطمة» را نیز نقل کرده است.(همان، ص ۱۳۶۸، ح ۴۰۸۶)
۴) ابن قیّم جوزیه این حدیث را در «المنارالمنیف» نقل کرده وبه طور مبسوط آن را تضعیف نموده است.(المنار المنیف، ص ۱۳۰، ح ۳۲۵)
حاکم نیشابوری نیز که این حدیث را نقل کرده از روی تعجب بوده نه آنکه به جهت مطابقتش با شروط شیخین آن را نقل کرده باشد.(مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۴۱)
ذهبی میگوید: «...حدیث (ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم) خبری است منکر که ابن ماجه آن را نقل کرده است».(تهذیب التهذیب، ج ۹، ص ۱۲۵، رقم ۲۰۲، ترجمه محمّد بن خالد جندی)
قرطبی میگوید: «حدیث -ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم- معارض با احادیث این باب است. آن گاه میگوید: احادیثی که نصّ بر خروج مهدی از عترت پیامبر واز اولاد فاطمه: است ثابت بوده واصحّ از این حدیث است، پس حکم، مطابق احادیث خروج مهدی از اولاد فاطمه است نه احادیث دیگر».(التذکرة، قرطبی، ج ۲، ص ۷۰۱)
۵) این حدیث را طبرانی نیز با سند خود از ابیامامه نقل کرده ولی در متن آن جمله (ولا مهدی الاّ عیسی بن مریم) نیامده است.(المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۲۱۴، ح ۷۷۵۷)
۶) روایات خروج مهدی از اولاد فاطمه: متواتر است، وهمان گونه که در جای خود اشاره شد عده زیادی به تواتر آن تصریح کردهاند، ولی حدیث (ولامهدی الاّ عیسی بن مریم) بر فرض صحّت سند، خبر واحد است، وهنگام تعارض، خبر متواتر مقدم است. ونیز مشهور بین مسلمین در طول تاریخ اسلام، ظهور شخصی از اهل بیت رسول خدا (ص) واز اولاد فاطمه: است، این شهرت میتواند مرجّح احادیث مهدویت اسلامی باشد.
ابوالفیض غماری نیز درصدد پاسخ به حدیث فوق برآمده وبا هشت اشکال به آن پاسخ گفته است.(ابراز الوهم المکنون، ص ۵۳۸)
● پرسش: به حدیث: «اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی» چگونه پاسخ میگویید؟
▪ پاسخ: غالب علمای اهل سنّت معتقدند بر اینکه نام پدر حضرت مهدی (ع) عبداللَّه است، واین به جهت روایتی است که ابوداوود در سنن خود از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «اسمه اسمی واسم ابیه اسمی»؛ «نام مهدی همنام من ونام پدرش همنام پدر من است.» (سنن ابیداوود، ج ۲، ص ۳۰۹، ح ۴۲۸۲)واین با اعتقاد علمای امامیه سازگاری ندارد؛ زیرا آنان امام زمان حضرت مهدی (ع) را فرزند امام حسن عسکری (ع) میدانند.
۱) این مضمون در صحیح ترمذی وسنن ابنماجه وکتابهای ابونعیم که در مورد امام زمان (ع) تألیف شده ونیز در مسند احمد بن حنبل آمده ولی هرگز این ذیل (اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی) در آنها وجود ندارد. ونیز در روایات اهل بیت: چنین تعبیری وجود ندارد.
۲) احتمال زیادی داده میشود که روایت فوق با ذیلش از مجعولات وموضوعات عبّاسیان باشد، زیرا شکی نیست که دولت عباسی برای تأیید سلطنت خود وتشویق مردم به بیعت با محمّد بن عباس ملقّب به مهدی عباسی، سومین خلیفه دولت عباسی دست به هر کاری از جمله جعل حدیث ونسبت آن به رسول خدا (ص) زدند.
منصور عباسی که عبداللَّه نام داشت فرزندش محمّد را به عنوان خلیفه وجانشین خود تعیین نمود ومردم را تشویق به بیعت با او کرد. او برای ترغیب بیشتر مردم به این کار لقب فرزندش را مهدی گذاشت، تا مردم به گمان اینکه او مهدی منتظر وموعود است با او بیعت کنند، ولی از آنجا که اسم خودش عبداللَّه بود دستور داد تا حدیثی جعل کرده ودر آن اسم پدر مهدی امّت را عبداللَّه معرفی کنند.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مطهری؛، ج ۱۸، ص ۱۷۴و۱۷۳ ؛ الاغانی، ج ۱۲، ص ۸۱)
● پرسش: به حدیث: «المهدی من ولد الحسن» چگونه پاسخ میگویید؟
▪ پاسخ: ابوداوود در سنن خود از ابیاسحاق نقل میکند که علی (ع) به فرزندش حسن (ع) نظر کرده وفرمود: «همانا این فرزندم آقاست همان گونه که پیامبر او را آقا نامید، وزود است که از صلب او مردی خروج کند که هم نام پیامبر شماست».(سنن ابن داوود، ج ۲، ص ۳۱۱، ح ۴۲۹۰)
پاسخ:
۱) در مقابل این حدیث دهها روایت دیگر وجود دارد که دلالت دارد بر اینکه مهدی از اولاد ونسل امام حسین (ع) است.
۲) به یک معنا مهدی از ذریه امام حسن (ع) نیز هست، زیرا مادر امام باقر (ع) فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است ولذا با جمع بین دو دسته روایات، حضرت مهدی (ع) هم حسنی وهم حسینی است. ودر حدیثی پیامبر (ص) فرمود: «از این دو -حسن وحسین- مهدی امت است».(مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۶۵)
۳) صاحب کتاب «عقد الدرر» همین حدیث را نقل کرده ولی در آن آمده که امام علی (ع) به فرزندش حسین (ع) نظر کرد... ونیز در صحیح ترمذی وسنن نسائی وسنن بیهقی این گونه آمده است. خصوصاً که احتمال تصحیف و جابجایی نیز داده میشود.(عقد الدرر، ص ۴۵، باب ۱)
۴) این نکته قابل توجه است که سادات حسنی به رهبری محمّد بن عبداللَّه حسنی که با او در منطقه ابواء بیعت شد بیتأثیر در پیدایش این گونه احادیث نبودهاند. واز آنجا که سادات حسنی درصدد شورش وقیام بر علیه دولت بنیامیه بودهاند احتیاج به پشتوانه معنوی داشتند، لذا از روایاتی که درباره ظهور مهدی منتظر وارد شده، بهرهبرداری سیاسی کرده وآن را بر عبداللَّه بن حسن منطبق کردند. آنان با جعل روایتی ونسبت آن به پیامبر (ص) مهدی را از نسل امام حسن مجتبی (ع) معرفی کردند.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مطهری؛، ج ۱۸، ص ۱۷۳)
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست