شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
نگاهی به رهیافت های تاریخی در اندیشه امام خمینی(ره)

هرودوت (۴۲۵ - ۴۸۴ ق.م) كه به عنوان پدر علم تاریخ شناخته شده است، به همان عصر طلایی یونان باستان (سده های هفتم و هشتم پیش از میلاد) تعلق دارد كه كتاب او خوشبختانه باقی است. گزنفون، مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثاری چون "آناباسیس" و "كوروپدی" از شاگردان سقراط بود و در كنار كسانی چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگ فلسفه یونان تلمذ می كرد و به همین جهت در كنار آثار فلسفی و تاریخی خویش ، كتاب "خاطرات سقراطی" را نیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت. علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهای روم ، ایران باستان، مصر، چین، هند و... نیز علم تاریخ همواره شكوفا بوده و بزرگانی را بر سر سفره خود داشته است.
● مخالفت با تاریخ
با وجود این، كسانی حتی با علم تاریخ مخالفت كرده اند. ابن اثیر در آغاز كتاب "الكامل فی التاریخ" می گوید: "من كسانی را دیده ام كه خود را دانا و هوشیار می دانند و در دانش فرهیخته، اما با وجود این، تاریخ را مورد تحقیر و تمسخر قرار می دهند و از خواندن آن دوری می كنند و آن را لغو می شمارند و تصور می كنند كه تنها سود تاریخ، در اختیار نهادن مقداری قصه و خبر است و آگاه شدن به حدیث ها و افسانه ها، حد نهایی آشنایی با تاریخ است." (۱)
سپس خود در صدد پاسخگویی به این سخنان برآمده است:
"اما اینان كه چنین می اندیشند، مغز را رها كرده و به پوست چسبیده اند و گوهر را خرمهره می دانند. ولی كسی كه خداوند به او طبعی سالم داده و به راه راست هدایت شده است، می داند كه تاریخ سود بسیار دارد و منافع دنیایی و آخرتی آن بی اندازه است." (۲)
بی تردید، برخی از همین مخالفتها بود كه سخاوی (۹۰۲ - ۸۳۱ هـ.ق) را به تألیف كتاب "الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ" وادار كرد.
● تاریخ و اندیشمندان
اما از این مخالفان اندك كه بگذریم شمار اندیشمندان و عالمانی كه علاوه بر رشته علمی خویش به تاریخ نیز توجه كرده اند، كم نیست. تقریباً بیشتر محققان شاخه های مختلف علوم اجتماعی و انسانی، به تاریخ توجه داشته اند.
مرحوم مدرس در این باره می گوید: "تاریخ نویسان ما باید همه امكانات را داشته باشند كه كوله پشتی خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند و ملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و با اوضاع ملت و مملكت خود مقایسه كنند و بگویند و بنویسند." (۳) "تاریخ اسلام مخصوصاً تاریخ اسلام در ایران باید با همت علمای مملكت ما بازنویسی شود. حتی اگر یك كرور یا صد كرور هم هزینه گردد، مفید فایده و مؤ ثر است."(۴) "تاریخ ما آورندگان عقاید دهری و بلشویكی را از درون مرزهای شمالی ما، مجاهدان و آزادی خواهان و یاوران جان نثار مشروطه خواندند كه با دست و دلبازی خانه و زندگی شان را گذاشته و برای آزادی ملت ایران آمدند. چون از این دوره تاریخ ما كلمه های "تعقلون"، "تعلمون"، "تفعلون" یا "اولوالالباب" با سرانگشت به زبان زده اساتید فن پاك شده بود، نتوانستیم بفهمیم كه این دایه های دلسوزتر از مادر چه نوزاد شروری را آورده و در میان نواحی شمال و شمال غربی ما رها كرده است." (۵)
آیهٔ ا... مدرس حاضر شد روزانه هشت ساعت برای بازرگانی در نجف كار كند تا او در ازای آن، كتاب "سفرنامه شاردن" را كه هنوز به فارسی و عربی ترجمه نشده بود، برایش بخواند. آن مجاهد خستگی ناپذیر كه به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهی متفكران و عالمان پی برده بود، می كوشید تا درس تاریخ را در ردیف درسهای اصلی حوزه های علمیه بگنجاند، هر چند موفق نشد: "با این عقیده، به استادان حوزه های نجف خیلی اصرار و استدلال كردم كه تاریخ را یكی از درسهای حوزه های علمی در بخش دروس خارج قرار دهند، ولی قبول نكردند و اشتباه كردند."
● امام خمینی(ره) و رویكرد تاریخی
علم تاریخ در اندیشه امام خمینی(ره) جایگاه بلند مرتبه ای داشت و ایشان با وجود اشتغال به فقه، اصول، فلسفه، عرفان و... به دانش تاریخ نیز توجه فراوانی داشته اند. درست همانگونه كه چهره ادبی امام(ره) بر عموم مردم تا رحلت ایشان پنهان بود و افراد محدودی از اشعار گرانبهای ایشان با خبر بودند، می توان گفت كه تاریخ اندیشی امام (ره) نیز تا حدود بسیاری بر همگان پوشیده مانده است.
قبلاً باید به این سؤ ال پرداخت كه امام خمینی(ره) چگونه با تاریخ پیوند خورده است؟
● فایده و عبرت آموزی تاریخ
امام(ره) به دانش تاریخ به عنوان یك سرگرمی یا قصه و افسانه نمی نگریست، بلكه تاریخ در اندیشه ایشان عامل رشد و آگاهی و مایه عبرت بود.
"تاریخ و آنچه به ملتها می گذرد باید عبرت باشد برای مردم، از جمله تاریخ عصر حاضر، ببینیم كه چه شد كه یك چنین قدرتی از بین رفت. دولتها ببینند كه برای چه این طور منهدم شد یك چنین قدرتی و اجزای دولتی ادارات ببینند كه چه شد قضیه و موجب عبرت همه باشد." (۸)
امام(ره)، تاریخ را سرمشق و الگوی زندگی و مبارزه می دانست:
"وظیفه ماست كه این مطالب را تذكر بدهیم، طرز حكومت اسلامی و روش زمامداران اسلام را در صدر اسلام بیان كنیم. بگوییم كه دارالاماره و دكهٔالقضای او در گوشه مسجد قرار داشت و دامنه حكومتش تا انتهای ایران و مصر و حجاز و یمن گسترش داشت. متأسفانه وقتی حكومت به طبقات بعدی رسید، طرز حكومت به سلطنت و بدتر از سلطنت تبدیل شد. باید این مطالب را به مردم رسانید و آنان را رشد فكری و سیاسی داد." (۹)
● امام و تاریخ اسلام
از جمله دوره های تاریخی كه امام خمینی(ره) عنایت وافری بدان داشته اند، تاریخ اسلام و تحولاتی است كه در آن عصر پدید آمده است. امام مبنای قیام خویش را، قیام رسول اكرم(ص) و شمشیر زدن آن حضرت در راه تبلیغ پیام الهی خود و زدودن موانع آن، منتسب كرده اند. به نظر می رسد نامه امام(ره) به گورباچف نیز بی تأثیر از نامه نگاری پیامبر(ص) به سران دولتهای بزرگ عصر خویش نبوده است: "خود رسول اكرم(ص) به طوری كه مكتوبشان در "صحیح بخاری" مضبوط است و آن طور كه تاریخ ضبط كرده است، ایشان چهار مكتوب مرقوم فرمودند به چهار امپراتور؛ یكی ایران، یكی روم، یكی مصر، یكی حبشه." (۱۰)
امام به پیدایش جریان انحراف در تاریخ اسلام و افتادن قدرت به دست امویان وقوف كامل داشت و بر آن تأسف بسیار می خورد و در موارد متعددی به این انحراف می پرداخت و به گمان ما این سخن امام كه "مبادا انقلاب به دست نااهلان افتد" ناظر به همان انحراف در تاریخ اسلام می باشد.
امام در رابطه با علی بن ابیطالب(ع) و علت سكوت نخستین آن حضرت، پس از رحلت پیامبر(ص) و سپس تلاش ایشان برای تشكیل حكومت اسلامی چنین اظهار نظر كرده اند: "از اول ظهور اسلام، مسلمین حافظ دین مبین اسلام بوده اند. حتی برای حفظ دین از حق خود می گذشتند. حضرت امیرالمؤ منین(ع) با خلفا همكاری می كردند، چون ظاهراً مطابق دستور دین عمل می نمودند و تشنجی در كار نبود، تا موقعی كه معاویه روی كار آمد و از طریقه و روش خلفا منحرف گشته و خلافت را به سلطنت مبدل نمود. در این موقع، حضرت ناچار شد قیام كند؛ زیرا روی موازین شرع و عقل نمی توانستند معاویه را یك روز بر مقام خلافت پایدار ببینند." (۱۱)
امام خمینی(ره) درباره امام حسن(ع) و صلح آن حضرت با معاویه نیز فرموده اند: "معاویه یك سلطانی بود در آن وقت، حضرت امام حسن بر خلافش قیام كرد. در صورتی كه آن وقت همه با آن معاویه بیعت كرده و سلطانش حساب می كردند. حضرت امام حسن قیام كرد تا آن وقتی كه می توانست. وقتی كه یك دسته علاف نگذاشتند كه كار را انجام دهد با آن شرایط صلح كرد كه مفتضح كرد معاویه را. (۱۲)
قیام امام حسین(ع) و حادثه عاشورا نیز به طور گسترده مورد توجه امام(ره) قرار گرفته است. اما برخلاف توجه معمول دیگر روحانیون به این حادثه - كه جهت ذكر مصیبت بدان می پردازند - امام همواره می كوشد تا از این حادثه درس گرفته و آن را نیز مبنای درك خویش از رفتار ائمه و قیام انقلابی خود قرار دهد و در ضمن به برخی نظرهای موجود درباره آن حضرت، پاسخ گوید: "سیدالشهدا به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما، از وقتی كه از مدینه حركت كرد می دانست كه چكار دارد می كند. می دانست كه شهید می شود. قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتی كه آمد مكه و از مكه در آن حال بیرون رفت ، یك حركت سیاسی بزرگی بود كه در یك وقتی كه همه مردم دارند به مكه می روند، ایشان از مكه خارج می شود. این یك حركت سیاسی بود. تمام حركاتش حركات سیاسی بوده، اسلامی - سیاسی و این حركت اسلامی - سیاسی بود كه بنی امیه را از بین برد."(۱۳)
سیره و رفتار سایر ائمه معصومین نیز از نگاه تاریخی امام پنهان نمانده است:
"همین طور ائمه معصومین(ع) قیام كردند، ولو با عده كم تا كشته شدند و اقامه فرایض نمودند و هر كدام می دیدند قیام صلاح نیست در خانه می نشستند و ترویج می كردند." (۱۴)
● امام و تاریخ ایران
گذشته از تاریخ اسلام، امام به عنوان یك ایرانی به تاریخ كشور خود نیز توجه داشت و تحولات آن را مورد مطالعه قرار داده بود. امام علاوه بر تاریخ ایران در دوره اسلامی، به تاریخ ایران باستان نیز نظر داشتند و در كتاب "كشف الاسرار" خود راجع به فرقه مزدكیه كه در دوره ایران باستان و در عصر ساسانیان ظهور كرده اند و همچنین پیرامون آتشكده ها، می نویسند:
"مزدك در زمان قباد پدر انوشیروان ظاهر شد و قباد را به دین خود دعوت كرد. او نیز قبول كرد و انوشیروان او را كشت. اینها نیز آرای عجیبی داشتند. از جمله آن است كه به دو اصل قدیم قائل بودند و از او نقل است كه می گفت: خدای من در عالم بالا بر كرسی نشسته، مانند نشستن خسرو در عالم پایین و در پیشگاه او چهار قوه است: قوه تمیز، فهم، حفظ و سرور، چنانكه در پیشگاه خسرو چهار شخص است: موبدان، هربد اكبر، اسپهبد و رامشگر... و طوایف مجوس، آتشكده ها برپا كردند. اول آتشكده ای كه بنا شد فریدون بنا كرد در طوس. پس از آن به نوبت در بخارا و سجستان و در مشرق چین و در فارس آتشكده هایی بنا شد و اینها قبل از بروز زردشت بود. او نیز در نیشابور و غیر آن آتشكده هایی بنا نهاد."(۱۵)در زمینه تحولات ایران عصر اسلامی نیز اشاره های گسترده ای در آثار امام(ره) یافت می شود، هر چند تمركز تاریخ اندیشی امام بر محور تاریخ معاصر می باشد. امام (ره) در یكی از سخنان خود كه به محمدرضا شاه تاخته اند، او را از چنگیز نیز بدتر می دانند:
"در تاریخ هست كه چنگیز با آن طبع وحشیگری و صحرایی كه داشته است و با آن خونریزیهایی كه كرده ، تابع یك قانون بوده است كه به آن قانون می گفتند "یاسا نامه بزرگ" و مغول، چنگیز و سایر مغول تخلف از آن قانون نمی كردند، حتی تعبیر بعضی این بوده است كه احترام آن قانون پیش مغول مثل احترام قرآن در صدر اسلام پیش مسلمین بوده است، تخلف از قانون مطابق با مرگ بوده است."(۱۶)
همچنین در سخنرانی دیگری در پاریس ، رفتار پهلوی را به رفتار آغا محمدخان و نادرشاه در اواخر عمر تشبیه می كنند:
"آن طوری كه من سابقاً حدس زدم تا شاید دو سال، سه سال پیش از این بود كه گفتم باید از اواخر عمر این دیكتاتورها بترسیم. اواخر عمرشان دیوانه می شوند. آغامحمدخان قاجار هم دیوانه شد آن آخر عمرش، نادر شاه هم دیوانه شد آن آخر عمرش."(۱۷)
● امام و تاریخ معاصر
میزان پرداختن امام به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن به گونه ای است كه می توان ادعا كرد بنیاد بینش سیاسی آن حضرت نیز به طور گسترده بر همین اندیشه تاریخ پژوهی، استوار گردیده است. امام(ره) علاوه بر مطالعات وسیع در تاریخ معاصر ایران، خود نیز در خانواده ای سیاسی به دنیا آمد و پدر بزرگوار ایشان در بدو تولد او به شهادت رسید. امام در پاسخ به سؤ ال یك خبرنگار ایتالیایی كه در سال ۵۷ از ایشان پرسید كه چه عواملی موجب یك رنسانس معاصر شیعی گردیده است؟ ضمن تكیه بر یكی از خصلتهای ذاتی تشیع یعنی "مقاومت" كه خود به سبب اشراف امام بر تاریخ تشیع می باشد، به برخی از این تحولات مهم تاریخ معاصر اشاره كرده اند:
"یكی از خصلتهای ذاتی تشیع از آغاز تاكنون، مقاومت و قیام در برابر دیكتاتوری و ظلم است كه در تمامی تاریخ تشیع به چشم می خورد، هر چند اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده كه هر كدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیر داشته است. تأسیس حوزه علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم و تأثیر این حوزه در داخل و خارج كشور ایران و نیز تلاش روشنفكران مذهبی در داخل مراكز دانشگاهی و قیام سال ۴۱-۴۲ ملت ایران به رهبری علمای اسلامی كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستند كه اسلام شیعی را در سطح جهانی مطرح می كند."(۱۸)
علاوه بر نگاه كلی، هر یك از این تحولات نیز جداگانه مورد توجه امام (ره) بوده اند:
۱) نهضت تنباكو
نهضت تنباكو یكی از این تحولات است كه امام مكرر به آن پرداخته اند:
"قریب صد سال سابق دیدند پیرمردی در یكی از دهات عراق وقتی ایران در معرض فشار بود، این پیرمرد كه در كنج یك ده بود، یك سطر نوشت و همه قوای خارج و داخل نتوانستند در مقابل این یك سطر مقاومت كنند. آن مرحوم ، میرزای بزرگ رحمهٔ ا... یك سطر نوشت كه تنباكو حرام است و حتی بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسرای آن جائر هم ترتیب اثر دادند به آن فتوا و قلیانها را شكستند و در بعضی جاها تنباكوهایی كه قیمت زیاد داشت در میدان آوردند و آتش زدند و شكست دادند آن قرارداد را و لغو شد قرارداد."(۱۹)
۲) نهضت مشروطیت
با مطالعه و بررسی نوشته ها و آثار امام خمینی(ره) در می یابیم كه انقلاب مشروطیت ایران نیز سخت ایشان را به خود مشغول داشته است. بی تردید، كسی كه رهبری انقلابی بزرگ را در دست داشت، ضروری می نمود تا حادثه ای چون انقلاب مشروطیت را به خوبی بازشناسد. زوایای مختلف انقلاب مشروطه چنان به روی امام(ره) گشوده است كه آدمی تصور می كند آن حضرت خود در آن نهضت حضوری گسترده داشته است. اما با توجه به آنكه آن انقلاب در سنین كودكی امام اتفاق افتاده است، در می یابیم كه آن حضرت با مطالعه عمیق و نگرشی دقیق به درك صحیحی از واقعه مذكور دست یازیده است. از نكات قابل توجه امام، نقش علما در نهضت مشروطیت است: "در جنبش مشروطیت همین علما در رأس بودند، اصل مشروطیت اساسش از نجف به دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و به پیش رفت؛ آن قدر كه آنها می خواستند كه مشروطه تحقق پیدا كند و قانون اساسی در كار باشد."(۲۰)
امام(ره) انحراف مشروطیت را هم به سبب توطئه بیگانگان و استبداد و هم كوتاهی مردم و علما می دانند. در ادامه همان سخنان آمده است:
مردم بی طرف بودند، روحانیون هم رفتند هر كس سراغ كار خودش، از آن طرف عمال قدرتهای خارجی بخصوص در آن وقت انگلستان در كار بودند كه اینها را از صحنه خارج كنند یا به ترور و یا به تبلیغات گویندگان و نویسندگان آنها كوشش كردند به اینكه روحانیون را از دخالت در سیاست خارج كنند و سیاست را به دست آنهایی كه به قول آنها می توانند بدهند. یعنی فرنگ رفته ها و غربزده ها و شرق زده ها و كردند آن چه كردند. یعنی اسم مشروطه بود و واقعیت استبداد."
امام(ره) به خطر تكرار تفرقه های مشروطه اشاره می كنند و به مشروطه از سر عبرت آموزی و از باب سرمشق گرفتن از تاریخ می نگرند:
"ببینید چه جمعیتهایی هستند كه روحانیون را می خواهند كنار بگذارند. همان طوری كه در صدر مشروطه با روحانی این كار را كردند و اینها را زدند و كشتند و ترور كردند، همان نقشه است. آن وقت ترور كردند سیدعبدا... بهبهانی را، كشتند مرحوم نوری را و مسیر ملت را از آن راهی كه بود برگرداندند به یك مسیر دیگر و همان نقشه الان هست."(۲۱)
از تأمل و تدبیر در سخنان امام در می یابیم كه آن حضرت به سرنوشت انقلاب اسلامی ایران - با توجه به سرنوشت تاریخ اسلام پس از پیامبر و افتادن حكومت بدست امویان و همچنین سرنوشت انقلاب مشروطیت ایران و انحرافی كه در آن پدید آمد بسیار می اندیشید و نگران بود و همگان را به عبرت گیری از تاریخ اسلام و همچنین انقلاب مشروطه دعوت می كرد.
۳) كودتای انگلیسی رضاخان
كودتای ۱۲۹۹ و روی كار آمدن رضاخان و انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوی و آنچه در عصر رضاشاه گذشت، نیز تجلی گسترده ای در آثار امام دارد. تقارن زندگی نوجوانی و جوانی امام با این عصر نیز در توجه بیشتر ایشان مؤ ثر می باشد:
"رضاخان آمد و در اول كار با چاپلوسی، اظهار دیانت، سینه زدن، روضه خوانی بپا كردن و از این تكیه به آن تكیه در ماه محرم رفتن، مردم را اغفال كرد. پس از آنكه حكومتش مستقر شد، شروع به مخالفت با اسلام و روحانیون كرد بطوری كه برگزاری مجالس روضه امكان نداشت."
امام درباره نقش انگلستان در روی كار آوردن و برون وی می گویند:
"از اول كه رضاشاه آمد اینجا، این را انگلیسیها آوردند. آن وقت آمریكاییها خیلی مطرح نبودند. انگلیسیها آوردند. در رادیو دهلی كه آن وقت تحت تسلط انگلیسیها بود گفتند كه رضاخان را ما آوردیم در ایران و بعد به ما خیانت كرد بردیم آن را".(۲۲)
۴) جریان ملی شدن نفت
نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز از حوادث قابل توجه تاریخ معاصر كشور ماست كه مورد توجه امام (ره) قرار گرفته است. امام(ره) در نگرش تاریخی خویش به این تحول، نقش شخصیتهایی چون آیهٔ ا... كاشانی و دكتر مصدق را مورد ارزیابی قرار داده است:
"قدرت دست دكتر مصدق آمد، لكن اشتباهات هم داشت. او برای مملكت می خواست خدمت بكند، لكن اشتباه هم داشت. یكی از اشتباهات این بود كه وقتی قدرت دستش آمد، این را (شاه ) خفه اش نكرد كه تمام كند قضیه را. این كاری برای او نداشت. آن وقت هیچ كاری برای او نداشت... آن وقت این طور نبود كه این یك آدم قدرتمندی باشد مثل بعد كه شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود، لكن غفلت شد. دیگر اینكه مجلس را منحل كرد و یكی یكی وكلا را وادار كرد كه بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند، یك طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آنكه بعد از اینكه مجلس نیست، تعیین نخست وزیر با شاه است. شاه تعیین كرد نخست وزیر را. این اشتباهی بود كه از دكتر واقع شد و دنبال او این مرد را دوباره برگرداندند به ایران، به قول بعضی كه محمدرضا رفت و رضاشاه آمد. بعضی گفته بودند این را به دكتر كه كار شما این شد كه محمدرضا شاه رفت - محمدرضا آن وقت یك آدم بی عرضه ای بود و تحت چنگال او بود - او رفت و رضاشاه آمد یعنی یك نفر قلدر آمد."(۲۳)
گذشته از آنچه ذكر كردیم، تحولات و حوادث دیگری همچون واقعه پانزده خرداد سال ۴۲ نیز انعكاس زیادی در اندیشه تاریخ نگری امام خمینی(ره) دارد. امام(ره) به روزهای تاریخی نیز توجه فراوانی داشتند و بر زنده ماندن یاد آنها تأكید می ورزیدند:
"باید پانزده خرداد و نوزده دی جاوید و زنده نگه داشته شود تا جلادی شاه از خاطرها نرود و نسلهای آتیه جرایم شاهان سفاك را بدانند." ملت ایران نباید پانزده خرداد را از یاد ببرند. پانزده خرداد را بشناسید، مقصد پانزده خرداد را بشناسید. (۲۴)
۵) حوادث خاص
قطع نظر از تحولات برجسته و حوادث چشمگیر، تاریخ اندیشی امام(ره) در شناخت برخی موضوعات خاص نیز مؤ ثر می افتاد. برای نمونه، امام(ره) درشناخت علم طب در ایران به سابقه آن در عصر ساسانیان توجه كرده و می نویسند: "استادان دانشگاه جندی شاپور همان اطبای رومی و یونانی بودند كه طب عالی یونان را به دانش آموزان ایرانی می آموختند و طب یونانی را در كشور رواج دادند."(۲۵)
همچنین در باب سابقه دانشگاه در ایران می گویند:
"ما هفتاد سال است كه دانشگاه داریم، از زمان امیركبیر تا حالا ما مدرسه داشتیم، دانشگاه داریم."
روابط بعضی از علما با پاره ای از سلاطین نیز مورد اظهار نظر امام قرار گرفته است:
"خواجه نصیر كه رفت در دنبال هلاكو و امثال آنها، لكن نه برای اینكه وزارت بكند، نه برای اینكه برای خودش یك چیزی درست بكند. او رفت آن جا برای اینكه آنها را مهار بكند و آنقدری كه قدرت داشته باشد آن خدمت بكند به عالم اسلام."
ارتباط علما با سلاطین صفوی نیز از موضوعاتی است كه قضاوت تاریخی امام را به خود معطوف داشت:
"مرحوم مجلسی كه در دستگاه صفویه بود، صفویه را آخوند كرد نه خودش را صفویه، آنها را كشاند توی مدرسه و توی علم و توی دانش تا آنجایی كه توانست."
۶) لزوم ثبت درست تاریخ انقلاب اسلامی
ذهن و اندیشه تاریخ نگر امام خمینی(ره) و نگاه نقدگونه ایشان به تاریخ نگاری، امام را نسبت به چگونگی ثبت و ارائه تحلیل صحیح و درست از حادثه بزرگ قرن حاضر - یعنی انقلاب اسلامی ایران كه او رهبری و هدایت آن را در دست داشت - نگران می ساخت. درست به همان اندازه كه امام از سرنوشت خود انقلاب و مسیر آینده آن نگران بود، به همان میزان نیز نسبت به كیفیت ثبت تاریخ انقلاب و ارائه آن به نسلهای آتی دلمشغول بود. بر امام(ره) روشن بود كه نقش مورخان در ترسیم حوادث چگونه است و در موارد بسیاری تصویر ارائه شده از یك شخصیت یا حادثه، چندان با حقیقت آن سازگاری ندارد. نكته ای كه خود بارها در ارائه تاریخ گذشته آن را یادآوری كرده بود:
"این كه می گویند انوشیروان عادل، این از اساطیر است، یك مرد ظالم سفاكی بوده است. منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، بهش گفتند عادل: والاً كجایش انوشیروان عادل بوده است؟"
امام(ره) به نقش جریانهای مختلف در تحریف تاریخ وقوف كامل داشت.
بر طبق آنچه گذشت، امام(ره) بر خلاف بسیاری دیگر از علمای معاصر خویش كه نه تنها از تاریخ معاصر غفلت می ورزیده اند، بلكه نسبت به تحولات تاریخ اسلام نیز تأمل جدی روا نداشته اند، به طور گسترده ای به تاریخ توجه داشت. او می كوشید تا با مطالعه گذشته، نه تنها از تعامل حوادث با خبر گردد؛ بلكه با ژرفا بخشیدن به اندیشه خویش، پاسخهای مناسب برای چالشهای موجود را نیز بیابد. تاریخ در نظر امام انبانی از قصه ها و افسانه ها نبود، بلكه مصباح هدایت و كانون روشنایی، درخشش و الهام به شمار می آمد و همچون استادی، سقراط گونه می ماند كه می طلبید تا افلاطونهایی در مقابلش زانوی ادب بر زمین زده و از محضر پر فیضش بهره بگیرند.
سید حسین فلاح زاده
پی نوشتها:
برگرفته از فصلنامه تخصصی قبسات
۱- ابن اثیر، الكامل فی التاریخ، ج ۱ ص ۶.
۲- همان، ص ۷.
۳- مجله حوزه، ش ۸۸، ص ۶۴.
۴- همان، ص ۶۶.
۵- همان، ص ۶۹.
۶- همان، ص ۶۳.
۷- همان، ص ۶۳.
۸- در جستجوی راه از كلام امام، دفتر شانزدهم، ص ۴۰.
۹- همان، دفتر بیست و یكم، ص ۱۵۲.
۱۰- صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۱۸.
۱۱- همان، ص ۱۶.
۱۲- همان، ص ۱۷۳.
۱۳- صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۴۰.
۱۴- پیشین، ص ۱۶.
۱۵- كشف الاسرار، ص ۳۳۰
۱۶- در جستجوی راه از كلام امام، همان، ص ۳۶.
۱۷- همان، ص ۲۴۵.
۱۸- در جستجوی راه از كلام امام،همان، ص ۳۷.
۱۹- همان، ص ۶۰.
۲۰- همان، ص ۷۷.
۲۱- همان، صص ۷۰،۶۹.
۲۲- همان، ص ۲۱۰.
۲۳- همان، ص ۸۴.
۲۴- همان، صص ۱۲۹ و ۱۲۳ و ۱۲۲.
۲۵- كشف الاسرار، ص ۲۷۶
پی نوشتها:
برگرفته از فصلنامه تخصصی قبسات
۱- ابن اثیر، الكامل فی التاریخ، ج ۱ ص ۶.
۲- همان، ص ۷.
۳- مجله حوزه، ش ۸۸، ص ۶۴.
۴- همان، ص ۶۶.
۵- همان، ص ۶۹.
۶- همان، ص ۶۳.
۷- همان، ص ۶۳.
۸- در جستجوی راه از كلام امام، دفتر شانزدهم، ص ۴۰.
۹- همان، دفتر بیست و یكم، ص ۱۵۲.
۱۰- صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۱۸.
۱۱- همان، ص ۱۶.
۱۲- همان، ص ۱۷۳.
۱۳- صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۴۰.
۱۴- پیشین، ص ۱۶.
۱۵- كشف الاسرار، ص ۳۳۰
۱۶- در جستجوی راه از كلام امام، همان، ص ۳۶.
۱۷- همان، ص ۲۴۵.
۱۸- در جستجوی راه از كلام امام،همان، ص ۳۷.
۱۹- همان، ص ۶۰.
۲۰- همان، ص ۷۷.
۲۱- همان، صص ۷۰،۶۹.
۲۲- همان، ص ۲۱۰.
۲۳- همان، ص ۸۴.
۲۴- همان، صص ۱۲۹ و ۱۲۳ و ۱۲۲.
۲۵- كشف الاسرار، ص ۲۷۶
منبع : روزنامه قدس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست