یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بررسی سیر تکوینی شعر دفاع مقدس


بررسی سیر تکوینی شعر دفاع مقدس
بعد از آغاز جنگ تحمیلی، در فضای ادبیات معاصر، گونه ای از شعر به نام «شعر دفاع مقدس» پا به عرصه وجود گذاشت. شعری برآمده از بطن واقعیتی ناگزیر به نام «دفاع مقدس». از همین رو ـ بی هیچ حرف و حدیثی ـ می توان گفت که تاریخ تولد پدیده ای به نام شعر دفاع مقدس، سال ۱۳۵۹ و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق است.
برای بررسی عینی و واقع بینانه شعر دفاع مقدس و تبیین روند تکاملی آن، باید این شعر را به دو دوره تقسیم کنیم:
۱) شعر دوره جنگ (دوران هشت ساله دفاع مقدس)‎/
۲) شعر دوره بعد از جنگ (دوران بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
● شعر دفاع مقدس (دوره جنگ)
اجازه بدهید قبل از هر چیز به اصلاح این ذهنیت غلط بپردازیم که با توجه به ماهیت دفاعی جنگ ما با عراق، ما از ابتدا چیزی به نام «شعر جنگ» نداشته ایم و همه سروده هایی که به غلط ذیل این عنوان قرار گرفته، تعلق به حوزه شعر دفاع مقدس دارد.
شاید علت این نامگذاری غلط، غفلت از ماهیت دفاعی جنگ ما با عراق و یا توجه صرف به معنای اصطلاحی جنگ بوده است، یعنی تقابل فیزیکی نیروهای نظامی دو کشور ایران و عراق در محدوده مرزهای جغرافیایی. به هر روی ما از سروده هایی که شاعران طی سال های ۵۹ تا ۶۷ (سال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ) با تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم از موضوع و حادثه ای به نام جنگ سروده اند، نه به عنوان شعر جنگ، بلکه به عنوان «شعر دوره جنگ» یاد می کنیم؛ چرا که عنوان «شعر جنگ» در ذات خود و به صورت ناخواسته، دلالت بر جنگ طلبی و تأیید آن دارد، حال آن که ما هرگز آغازکننده جنگ نبودیم و در برابر جنگی ناخواسته و تجاوزی ناجوانمردانه، در مقابل ارتش بعثی عراق به دفاع و مقاومت پرداختیم. از همین رو برگزیدن عنوان «شعر دوره جنگ» بهترین عنوانی است که برای سروده های منتسب به این دوره می توان انتخاب کرد.
شعر دفاع مقدس در «دوره جنگ» بلافاصله پس از شکل گیری و با توجه به انگیزه های شاعران این حوزه، به دو شاخه مستقل تبدیل شد:
۱) شعر انقلابی ـ مذهبی
۲) شعر ملی ـ میهنی
شعرهایی که توسط شاعران جبهه انقلاب با رویکرد «انقلابی ـ مذهبی» در این دوره هشت ساله سروده شده است، ذیل این شاخه و عنوان قرار می گیرد.
اکثر این سروده ها تعلق به شاعران جوان مسلمانی دارد که از بطن انقلاب برآمده اند و دل به اسلام و امام سپرده اند. شاعران متعهد و مؤمنی که طبق آموزه های دینی و قرآنی، حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل را جهاد در راه خدا می دانند و برای پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی و حفظ مرز و بوم میهن اسلامی، عزم خود را جزم کرده و با سلاح شعر به میدان آمده اند. نگاه این شاعران در آن روزهای خون و خطر، تنها و تنها به مرزها و به حادثه ای به نام «جنگ تحمیلی» دوخته شده است و شعاری که همه آنها بر آن متفق القولند چیزی نیست جز شعار: «جنگ، جنگ، تا پیروزی»:
از دست منه تفنگ تا پیروزی
ننگ است دمی درنگ تا پیروزی
دانی چه بود پیام یاران شهید
این است که: جنگ، جنگ، تا پیروزی
شاعران نسل اول انقلاب، همه در طیف شاعران «انقلابی ـ مذهبی» قرار می گیرند. شاعرانی که حتی گاهی در کسوت یک مجاهد و رزمنده، در جبهه های نبرد حضور پیدا کرده و به منظور تهییج و تحریک روحیه رزمندگان اسلام، به سرودن اشعاری با مضامین حماسی ـ رزمی پرداخته اند.
شعر دفاع مقدس در این دوره، شعر سرشار از رجزها و شعارهای انقلابی و حماسی است، به گونه ای که زبان اکثر شعرها به زبان شعار و بیانیه های تند سیاسی ـ انقلابی پهلو می زند و عنصر غالب در شعر «احساس» است. احساس زدگی افراطی، گریز به کربلا و حماسه عاشورا، تلفیق نمادهای مذهبی با اسطوره های ملی و در نهایت غلبه «محتوا بر فرم» از مؤلفه های شاخص شعر دوره جنگ است.
قافله سالار این گروه از شاعران حماسی سرا در آن دوران، شاعر جبهه و جنگ «نصرالله مردانی» بود که در طول دوران هشت ساله دفاع مقدس، پایه های غزل حماسی را بنیان نهاد و با سرودن غزل هایی سرشار از شور حماسه، ضمن تحقیر و تهدید دشمن بعثی، جوانان را به حضور در جبهه ها و دفاع از مرزهای میهن اسلامی تشویق و ترغیب می کرد:
جنگ، جنگ است، بیا تا صف دشمن شکنیم
صف این دشمن دیوانه میهن شکنیم
در افسانه ای قلعه شیطان بزرگ
چو علی فاتح خیبرشکن تن شکنیم.‎/‎/
(نصرالله مردانی، قانون عشق، چاپ اول، صص۲۴۲ - ۲۴۳)
در کنار نصرالله مردانی، سایر شاعران انقلاب اسلامی نیز در طول آن سال ها و با همین انگیزه، به سرودن اشعار حماسی و رزمی می پرداختند و در سروده های خود خبر از شکست دشمن و پیروزی رزمندگان اسلام می دادند، شاعرانی چون: حمید سبزواری، سلمان هراتی، سپیده کاشانی، سیدحسن حسینی، قیصر امین پور، سیمیندخت وحیدی، محمدعلی مردانی، حسین اسرافیلی، پرویز بیگی حبیب آبادی، ساعد باقری، ثابت محمودی، عبدالملکیان و.‎/‎/
در کنار شاعران حماسه سرایی چون نصرالله مردانی، شاعران لطیف تری چون قیصر امین پور نیز حضور داشتند که شعرشان آینه بی غبار و زلال احساس شان بود و بیش از همه، به عنصر صداقت در کلام بها می دادند و از پنجره احساس به سیمای جنگ نگاه می کردند. «شعری برای جنگ» از قیصر امین پور که یکی از نمونه های درخشان و ماندگار شعر دوره جنگ است، نمونه خوبی برای اثبات این ادعاست. با هم فرازی از این شعر خاطره انگیز را زمزمه می کنیم:
می خواستم
شعری برای جنگ بگویم
دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست.‎/‎/
گفتم که بیت ناقص شعرم
از خانه های شهر که بهتر نیست
بگذار شعر من هم
چون خانه های خاکی مردم
خرد و خراب باشد و خون آلود.‎/‎/
(گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس، سیدحسن حسینی، صص ۱۱۱ و ۱۱۲)
و اما در همان سال ها، گروهی دیگر از شاعران که اکثراً در طیف شاعران پیشکسوت قبل از انقلاب بودند و شعرشان بیشتر جنبه ای روشنفکرانه داشت، با رویکردی «ملی - میهنی» به این عرصه پا گذاشتند. این شاعران نیز خود به دو گروه تقسیم شدند:
۱) شاعران ملی - میهنی با موضع مثبت نسبت به دفاع مقدس
۲) شاعران ملی - میهنی با موضع منفی نسبت به دفاع مقدس
شاعرانی که در گروه اول این طیف قرار می گرفتند، با علم بر اینکه ایران آغازکننده جنگ نبوده است، در تأیید موضع ملت قهرمان ایران و به منظور تهدید و تحقیر دشمن و احیای حس میهن دوستی در جوانان و تشویق آنان به دفاع از آب و خاک میهن، به سرودن اشعار حماسی پرداختند، شاعرانی همچون مهدی اخوان ثالث و.‎/‎/ که به راستی به ایران و ایرانی عشق می ورزیدند:
گرچه می بافند بهر شیرها زنجیرها
بگسلند آخر همه زنجیرها را شیرها
این دلیران نکو با بد چه جنگی می کنند
همچو جنگ شیرها با تیر و با شمشیرها.‎/‎/
(مهدی اخوان ثالث، حماسه های همیشه، به کوشش: پرویز بیگی حبیب آبادی، ج،۱ ص۸۱)
دومین گروه از شاعرانی که با رویکرد «ملی - میهنی» شعر می گفتند، با این باور که ایران آغازکننده جنگ بوده است، نسبت به جنگ تحمیلی موضعی انفعالی و منفی داشتند. موضع منفی این گروه از شاعران در مقابل جنگ ایران و عراق بدین خاطر بود که جنگ را پدیده ای شوم و غیرقابل دفاع می دانستند که جز ویرانی و کشتار مردم بی گناه، رهاورد دیگری به همراه ندارد، از همین رو برای در فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران برای قبول آتش بس و به پایان بردن جنگ، به سرودن اشعار «ضد جنگ» پرداختند، اشعاری با مضامین به ظاهر انسان دوستانه و صلح خواهانه! و این هم نمونه ای از شعر این گروه از شاعران:
حمالان پوچی
مرزهای دشوار تحمل را شکستند
- تکبیر برادران!...
ما با نگاه ناباور
فاجعه را تاب آوردیم
هیچ کس برادر خطاب مان نکرد
و به تشجیع ما تکبیری برنیاورد
تنهایی را تاب آورده ایم و خاموشی را،
و در اعماق خاکستر
می تپیم
(مدایح بی صله، احمد شاملو)
رضا اسماعیلی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید