سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

انقلابی بودن: حفظ اصول، اصلاح روش‌ها


انقلابی بودن: حفظ اصول، اصلاح روش‌ها
از دیدگاه ما، علت اصلی ایجاد انحراف فقدان درک صحیح موقعیت فعلی جامعه ایران و نیز بی‌توجهی به ارزش‌های ناب و اصیل جامعه اسلامی ‌است. برمبنای این دیدگاه، می‌توان انتقاداتی را بر برخی جناح‌ها و گروه‌های فکری امروز جامعه وارد دانست.
در ادوار اخیر، جامعة ما شاهد نوعی کژتابی در درک مفهوم انقلاب و انقلابی‌گری بوده است. غلبة برخی رویکردها در سطوح مدیریتی و فرهنگی جامعه، در سال‌های گذشته، باعث شده است تا مفهوم ارزشی انقلابی بودن تقلیل معنایی و محتوایی یابد و از سویی، همچون مفهومی ‌افراطی و تندروانه تلقی شود و از سوی دیگر نیز بهانه‌ای برای اعمال غیرمنطقی و بی‌تأمل گردد.
هر دو این رویکردها باعث مظلومیت و انزوای مفهوم ارزشمند انقلابی بودن در جامعة امروز ایران شده است.
از دیدگاه ما، علت اصلی ایجاد این انحراف فقدان درک صحیح موقعیت فعلی جامعة ایران و نیز بی‌توجهی به ارزش‌های ناب و اصیل جامعة اسلامی ‌است. برمبنای این دیدگاه، می‌توان انتقاداتی را بر برخی جناح‌ها و گروه‌های فکری امروز جامعه وارد دانست.
از سویی، به گروه‌ها و افرادی که انقلابی بودن را به وجه تندروانه و افراطی تقلیل معنا داده‌اند و آن را برای جامعة نیازمند ثبات امروز ایران لازم نمی‌دانند، این انتقاد وارد است که اینان انقلابی بودن را به عنوان یک روحیه، معیار و ارزش فراموش کرده‌اند و از اهمیت فوق‌العادة آن برای جلوگیری از انحرافات و کج‌روی‌ها در سطوح مختلف غافل مانده‌اند.
از سوی دیگر، گروه‌ها و افرادی هم وجود دارند که با صبغة انقلابی‌گری و به بهانة دفاع از آن، موقعیت و جایگاه امروزین جامعة ایران در سطوح و ابعاد مختلف آن را نادیده می‌گیرند و بی‌توجه به اهداف بلندمدت و متعالی نظام اسلامی ‌و بدون در نظر گرفتن عزت و حکمت اسلامی، ‌همچنان بر طبل اعمال، راهکارها و تغییرات عجولانه و بی‌تأمل می‌کوبند.
با تأملی دقیق می‌توان نتیجه گرفت که هر دو این رویکردها علاوه بر ظلم و اجحاف نسبت به ارزش‌های راستین انقلاب اسلامی، مانع از ایجاد زمینة مناسب برای رشد و توسعه و افزایش کارامدی نظام می‌شود.
در سالیان گذشته، اولویت یافتن منافع جناحی و گروهی و نادیده گرفته شدن منافع و مصالح بلندمدت ملی، جامعة ایران را در سطوح مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در نوعی تلاطم و ناآرامی ‌نگاه داشته است.
این تلاطم مانع از حرکت ساختارها و سطوح مختلف جامعة ایرانی به تعادل و میانه‌روی آگاهانه شده است. این بی‌تعادلی و وجود ناآرامی‌ها و هرج و مرج‌های فکری و روشی باعث شده است تا ما نتوانیم از فرصت‌ها و منابع ارزشمندی که در اختیار جامعه است به بهترین نحو استفاده کنیم و بیم آن می‌رود که با ادامة این روش، شاهد فرصت‌سوزی‌های تاریخی بیشتر در این سرزمین باشیم.
برای رفع این دغدغة مهم و تاریخی و جلوگیری از تداوم فرصت‌سوزی‌ها و استفادة بهینه از منابع و فرصت‌های پیش رو، نیازمند برقراری ثبات منطقی و خردمدار در عرصه‌های گوناگون جامعه، به‌خصوص عرصة خطیر قانون‌گذاری و اجرایی نظام هستیم.
وضعیت «ثبات» در جامعه، وضعیتی است که در آن، جامعه از لحاظ ارزشی و معنوی و پایبندی و تعهد به ارزش‌ها و آرمان‌های اصیل انقلاب و نظام اسلامی ‌در وضعیت انقلابی و آرمان‌خواهانه و عدالت‌جویانة خود باقی خواهد ماند و حتی این روحیه در ابعاد مختلف تقویت خواهد شد، اما از لحاظ القای اندیشه و حکمت و ایجاد برنامه‌ریزی و ثبات در روند رشد و توسعه، وارد وضعیت متعادل و خلاقانه می‌شود.
این وضعیت متعادل لازمة ایجاد مبانی توسعه و تنها راه برای اعتلای نظام اسلامی‌بر مبنای اطمینان، اعتماد و برنامه‌ریزی بلند‌مدت است. این اعتدال هم به افراد و آحاد مختلف جامعه اطمینان لازم را برای کار و تلاش بیشتر و هدفمند خواهد بخشید و هم نظام بین‌المللی را به عنوان یکی از ارکان توسعة پایدار ملی از ثبات مواضع و راهکارهای ما مطمئن خواهد کرد و زمینه را برای ایجاد روابط عزت‌مدار با سایر کشورهای جهان و نیز توسعة سرمایه‌گذاری‌های خارجی فراهم خواهد کرد.
لازمة استقرار این رویکرد و طرز فکر در سطوح مختلف جامعه، به خصوص ساختارهای اجرایی و مدیریتی، نفی همة رویکردهای افراطی، از قبیل برنامه‌ریزی‌های عجولانه، تصمیم‌گیری‌های آنی، هیجان‌گرایی کاذب و عوام‌فریبانه است. رویکرد اعتدال‌گرا از سوی دیگر، نیازمند غلبه و تسلط آرمان‌ها و ارزش‌های ناب انقلاب اسلامی، از قبیل ایثار، اخلاص و جهاد، بر سطوح مختلف مدیریتی، تقنینی و اجرایی است.
منبع : امید