جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

رستن از پیله


رستن از پیله
روانشناسان معتقدند علت این امر روبه رو شدن با تحول بزرگی چون بارداری است که نه تنها از جهت ظاهری آنها را متحول می کند، بلکه از جهت ذهنی نیز تحولات بزرگی را ایجاد می کند و لازم است پیش از بارداری، شخص از جهت ذهنی، جسمی و روحی آمادگی لازم را داشته باشد.
آن چه در پی می خوانیم نگاهی است بر افسردگی دوران بارداری و افسردگی پس از زایمان؛ علل ها و شیوه درمان.
●افسردگی چیست؟
افسردگی با علایمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص می شود؛ در واقع بیمار با بیان این علایم، ناراحتی خود را بروز می دهد.
بسیاری از ما، شاید چند روزی از ماه را با چنین احساس های منفی روبه رو شویم، اما این علایم اگر زودگذر باشند، افسردگی محسوب نشده و نوعی تحول رفتاری خوانده می شوند؛ اما اگر مدت زیادی با این تحولات رفتاری درگیر بوده و مشکلاتی چون احساس پوچی، عصبانیت، احساس عجز و ناکامی نیز به آنها افزوده شود، افسردگی آغاز شده است.
افسردگی ممکن است خفیف، متوسط یا بسیار پیشرفته و جدی باشد که متأسفانه گاه خود فرد نیز از بیماری خود آگاه نبوده و با مراجعه به پزشک از آن آگاه می شود؛ چرا که تصور می کند این علایم طبیعی و ناشی از خستگی کار روزانه است!
●افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل
افسردگی دوران بارداری یا پس از وضع حمل، یکی از مشکلات رایج در میان زنان باردار است که متأسفانه در اغلب موارد یا تشخیص داده نمی شود و یا چنان دیر تشخیص داده می شود که راهی برای درمان وجود ندارد و مادر دچار «دیوانگی» پس از زایمان می شود. علایم افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل اندکی متفاوت از علایم افسردگی معمولی است، اما بسیاری از علایم نیز بین افسردگی معمولی و افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان مشترک است که این علایم مشترک یکی از راه های شناسایی سریع و به موقع افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است.
الف: افسردگی دوران بارداری
افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود، اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می کند. افسردگی دوران بارداری (Perinatal depression) با علایمی چون؛ خستگی، بی خوابی، کمپلکس ها (درگیری ها)ی روانی- احساسی به ویژه گریه کردن و زودرنجی آغاز شده و به تدریج علایم حادتری بروز می کند که از این علایم می توان به این نکات اشاره کرد:
- تندمزاجی و تحریک پذیری؛ به عبارتی کاهش آستانه تحمل .
- احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی؛
- گریه کردن زیاد.
- کاهش شدید انرژی و انگیزه برای انجام امور؛
- ولع خوردن یا بی اشتهایی شدید.
- خوابیدن بیش از حد یا بی خوابی.
- کاهش تمرکز، فراموشی و مشکل در به یاد آوردن مسائل و ناتوانی در تصمیم گیری.
- احساس بی ارزش بودن و گناهکار بودن؛ چرا که مادران می اندیشند کودکی را به دنیا می آورند که قرار است مانند آنها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند؛ این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد بیشتر است.
- از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام امور منزل یا امور مربوط به خود؛
- گوشه گیری و قطع ارتباط با دوستان و خویشاوندان.
- سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و کلافگی؛
این علایم ممکن است همزمان با هم و یا به تدریج بروز کنند. شدت و ضعف بروز علایم بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان به ویژه همسر دارد.
عوامل مؤثر بر بروز افسردگی دوران بارداری
دلایل متعددی برای بروز افسردگی در زنان باردار در دوران بارداری وجود دارد که از این عوامل می توان به تغییرات هورمونی، حوادث استرس زا و آزاردهنده در طول دوران بارداری چون مشکلات زندگی، مرگ عزیزان و... اشاره کرد. اما از علل مهم ابتلا به افسردگی و یا به عبارتی علل محرک بروز افسردگی دوران بارداری می توان به این نکات اشاره کرد.
- سابقه افسردگی و یا سوءاستفاده جنسی.
- سابقه بیماری عصبی یا افسردگی در میان بستگان به ویژه بستگان درجه یک.
- بی توجهی همسر و اطرافیان به زن باردار.
- وحشت از تولد نوزاد؛ این احساس در اغلب دختران پیش از ازدواج و بارداری دیده می شود که اگر به تدریج با ازدواج و بارداری از بین نرود، به عاملی جهت بروز افسردگی دوران بارداری تبدیل می شود.
- مشکلات ازدواج به ویژه مشکلات عاطفی و اقتصادی.
- سن پایین مادر؛ دخترانی که در سن پایین ازدواج کرده و باردار می شوند، به ویژه اگر تحصیلات مناسبی نیز نداشته باشند، به سرعت به افسردگی دچار می شوند.
- ازدواج، به اجبار والدین و بی علاقگی به همسر.
ب: افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان (Postpartum depression) پس از وضع حمل به دلایل متعدد به ویژه تغییرات هورمونی بروز می کند. در دوران بارداری، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (Estrogen) و پروژسترون (Progestrone) به طرز چشمگیری افزایش می یابد، اما بیست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، میزان ترشح این دو هورمون شدیدا کاهش یافته و به میزان ترشح این دو هورمون قبل از بارداری بازمی گردد.
پژوهش ها نشان می دهد این تغییر ناگهانی در میزان ترشح هورمون ها یکی از دلایل اصلی افسردگی پس از زایمان است. لازم به تذکر است که کاهش ترشح این دو هورمون تا پیش از اولین عادت ماهیانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به این ترتیب روانشناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی _ عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره ۵ برابر است.
علاوه بر تغییر در میزان ترشح دو هورمون استروژن وپروژسترون، ترشح هورمون های غده تیروئید نیز دستخوش تغییر شده و ترشح این هورمون ها نیز به شدت کاهش می یابد _ تیروئید غده بسیار کوچکی در جلوی گلو است که در متابولیسم و تنظیم سوخت و ساز بدن نقش اساسی دارد _ کاهش میزان ترشح هورمون های غده تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است که با ایجاد علایمی چون بی علاقگی به هر چیز و هر کس، تحریک پذیری و تندمزاجی، احساس خستگی شدید، کاهش میزان تمرکز، بروز مشکلات متعدد هنگام خواب و استراحت و افزایش وزن بدن، مشخص می شود. بنابراین لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمایش خون، میزان ترشح هورمون تیروئید کنترل شود.
روانشناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند:
- احساس خستگی، پریدن از خواب یا به اصطلاح خواب مقطع مقطع که اغلب با کابوس همراه است.
- احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد.
- افسردگی به خاطر تغییر در شرایط کار و امور منزل؛ که به دلیل مختل شدن امور و خارج شدن زندگی از شرایط عادی بروز می کند.
- هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپا با رسیدگی به امور منزل و امور شخصی؛ بسیاری از مادران تصور می کنند با تولد نوزاد باید به شخص ویژه یا به عبارتی مادری ویژه و فوق العاده تبدیل شوند تا علاوه بر رسیدگی به همه امور مدت زیادی را صرف نگهداری از فرزندشان بکنند؛ اگر چه با تولد نوزاد نیاز به مراقبت از او به بزرگترین دغدغه مادر و پدر تبدیل می شود؛ اما بدون هیجان، باید با برنامه ریزی صحیح با مسئله روبرو شد.
- احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت؛ از دست دادن شخصیت و هویت و یا به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفکر در ذهن ایجاد می شود که مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم کرده است چرا که دیگر نمی تواند مانند گذشته به امور شخصی، منزل و اوقات فراغت خویش بپردازد و نوزاد را مانع مهمی تصور می کند.
- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به بهم خوردن تعادل روانی؛ پس از تولد نوزاد مادر مجبور است مدت زمان بیشتری را در منزل مانده و از فرزندش نگهداری کند. به این ترتیب زمانی برای فراغت باقی نمی ماند. این نکته به ویژه در خانواده هایی که پدر هیچ گونه کمکی به مادر نکرده و مسئولیتی در قبال نوزاد احساس نمی کند بسیار حائز اهمیت است و مادر را به افسردگی حاد مبتلا می کند.
در شرایط حاد، ترس از کشتن یا مجروح کردن نوزاد یا خویشتن و بی علاقگی و بی توجهی به نوزاد نیز دیده می شود که اگر به سرعت چاره ای برای آن اندیشیده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهی می شود.●تفاوت های بین احساس تحول ناشی از تولد نوزاد و افسردگی ناشی از تولد نوزاد
بی تردید همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگی در وضعیت زندگی، امور شخصی و... والدین به ویژه مادر پدیدار می شود که این تحولات، تغییرات رفتاری را نیز به دنبال خواهد داشت.
تحولات رفتاری ناشی از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ایجاد شده و طبیعی هستند، اما به طور طبیعی و حداکثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بین می روند.
همه مادران، به ویژه مادرانی که تولد نوزاد اول را تجربه می کنند به تغییرات رفتاری چون؛ احساس دربندبودن و محدودیت، غم و اندوهی خاص، گریه کردن به ویژه به هنگام شیردادن یا خواباندن نوزاد، بی اشتهایی، اختلال در خواب و استراحت، عصبانیت و کلافگی، کاهش آستانه تحریک پذیری، بی قراری، نگرانی و دلشوره و احساس تنهایی و بی کسی دچار می شوند که هر چند این علایم، علایمی مهم و قابل تأمل است اما با اندکی توجه و تمهیداتی چون خوابیدن و استراحت همراه با نوزاد، یاری خواستن از همسر، مادر، دوستان و یا هر فرد مورد اعتماد برای نگهداری از نوزاد، انجام امور منزل با کمک همسر، صبحت کردن با افرادی که مانند شما صاحب نوزاد جدیدی شده اند، برنامه ریزی صحیح و اختصاص زمانی به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بین می روند.
اما افسردگی پس از وضع حمل با ۳ تفاوت عمده نسبت به این علایم که طبیعی بوده و ناشی از تحول وجود یک موجود جدید در خانواده است، مشخص می شود:
۱ _ تأثیر در بروز علایم افسردگی حتی یک تا دو سال پس از وضع حمل،
۲- طولانی شدن مدت درگیری شخص با مشکلات روانی- رفتاری بیش از سه هفته.
۳- شدت بروز علائم؛ که در افسردگی پس از زایمان علائم افسردگی با شدت زیادی بروز می کنند.
آمارها نشان می دهد از هر هزار زایمان، یک تا دو نفر به «افسردگی پس از زایمان» دچار می شوند و در بسیاری موارد نیز بیماری در شش هفته نخست پس از زایمان بروز می کند. در افرادی که زمینه بیماری های روانی چون «شیزوفرنی» (جنون جوانی) یا بیماری دوقطبی(Bipolar dicorder) داشته اند، علائم زودتر و شدیدتر ظاهر می شود که در صورت عدم درمان سریع به خودکشی و یا خودکشی همراه با کشتن نوزاد و سایر فرزندان منتهی می شود.
●چگونه خود را یاری کنیم؟
بسیاری از زنان مبتلا به افسردگی دوران بارداری و یا پس از آن به دلیل ترس، خجالت و یا ترس از شکست و ناتوانی در زندگی، از بیماری خود صحبتی به میان نمی آورند (علائم را انکار و پنهان می کنند) که این باعث حاد شدن و رسیدن شخص به حالت عدم تعادل روانی می شود.
از سوی دیگر ترس از معرفی شدن به عنوان مادری بی صلاحیت آنها را از بیان مسئله بازمی دارد، غافل از این که به این ترتیب به بیماری خود دامن می زنند. بنابراین روانشناسان اکیداً توصیه می کنند تا با بروز اولین علایم، سریعاً به پزشک مراجعه کرده و درمان را آغاز کنید.
روانشناسان معتقدند بیمار نقش بسیار مؤثری در تسریع روند درمان دارد؛ بنابراین توجه به این نکات راهگشا است:
۱- مدت زمان استراحتتان را افزایش دهید؛ یکی از بهترین شیوه ها، خوابیدن و استراحت کردن همراه نوزاد است.
۲- اجباری در انجام همه امور، برنامه ها و کارها نیست؛ کارها به تدریج و با تسلط بر اعصاب انجام می شوند. استرس و هیجان برای انجام همه کارها باعث فشار بر اعصاب و احساس کلافگی و سردرگمی می شود.
۳- از همسرتان برای تمیزکردن نوزاد، حمام کردن نوزاد و شیردادن به نوزاد بویژه در هنگام شب کمک بگیرید. مثلاً به جای آن که شب ها نوزاد را شیر بدهید، شیر را دوشیده و در شیشه شیر بریزید و از همسرتان بخواهید تا او به نوزاد شیر بدهد. کمک گرفتن از مادر، دوستان و ... نیز بسیار خوب است.
۴- درباره احساس ها و حالت های خود با همسرتان صحبت کنید؛ با این شیوه مشکلات بهتر و سریع تر حل شده و تصمیم گیری آسان می شود.
۵- در منزل تنها نمانید: قدم زدن در پارک، پیاده روی به همراه نوزاد و ... را فراموش نکنید، حتی یک پیاده روی ۱۵دقیقه ای می تواند روحیه شما را به خوبی تغییر بدهد.
۶- با برنامه ریزی صحیح، گردش و تفریح را در برنامه هفتگی خود و خانواده تان بگنجانید.
۷- با مادرانی که مانند شما تجربه اولین نوزاد را دارند، صحبت کنید. شاید راههایی را پیشنهاد کنند که برای شما نیز مفید باشد. آگاهی از تجربه مادرانی که دو یا چند فرزند دارند نیز بسیار مفید است.
۸- حداقل هر دو هفته یک بار با دوستانتان برنامه بگذارید و مانند گذشته به گردش و تفریح بروید تا حس ناخوشایند دوری از اجتماع در شما ایجاد نشود.
۹- در طول دوران بارداری در برنامه روزمره زندگیتان تغییر جدی ایجاد نکنید. مثلاً به دلیل ترس از بیمارشدن در منزل نمانید و معاشرت با دوستان و فامیل را به دلیل نگرانی های بی موردی چون کم شدن مدت استراحت و ... کنار نگذارید.
۱۰- تا جایی که می توانید خود را با شرایط جدید، با برنامه ریزی صحیح و دقیق وفق بدهید.
●درمان افسردگی پیش و پس از بارداری
دو شیوه، به عنوان رایج ترین و ثمر بخش ترین شیوه های درمان افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل مطرح اند که عبارتند از:
* درمان از طریق صحبت کردن (Talk Therapy)؛ که در این شیوه بیمار تنها با صحبت کردن با روانکاو، روانشناس و یا مشاور- نه روانپزشک- به بیان مشکلات خود پرداخته و با بازگشایی احساس ها و عقده های درونی خود درمان می شود.
* درمان دارویی (Medicine) که بیمار با مراجعه به روانپزشک و دریافت دارو و مصرف داروها درمان می شود.
پزشکان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار یا زنان شیرده باید با دقت بیشتری مصرف شده وحتی المقدور با درمان غیردارویی، بیمار درمان شود. به طور مثال پاکزیل (Paxil) -یکی از جدیدترین داروهای ضد افسردگی- تأثیر بسیار مخربی بر جنین داشته و باعث تولد نوزادانی ناقص در دستگاه گردش خون بویژه قلب می شود.
●لزوم درمان افسردگی
پژوهش ها نشان می دهد افسردگی مادر در دوران بارداری و پس از آن اثرات نامطلوبی را در جنین و نوزاد ایجاد می کند که از آن جمله می توان به وزن بسیار پایین نوزاد در دوران جنینی و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادی، مشکلات گفتاری چون تأخیر در تکلم، لکنت زبان، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران بویژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشکلات رفتاری، گوشه گیری، شب ادراری، کابوس های شبانه و ... اشاره کرد.
و کلام آخرین این که: همسران زنان باردار مهمترین وظیفه را در قبال آنها داشته و روانشناسان معتقدند بسیاری از بیماران افسرده بویژه زنان باردار به دلیل بی توجهی یا کم توجهی اطرافیان به خصوص همسرانشان به افسردگی دچار می شوند.
مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهی
منبع: مرکز بین المللی اطلاعات سلامت زنان
http://www.۴womangov.com
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید