شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


خلق صادق


خلق صادق
هاکوپ بارونیان، در شهر آدرنه متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه ی "آرشاکنیان" به پایان رسانید. با اینکه تحصیل ‏خود را در سطح عالی ادامه نداد، ولی زبان های رومی، فرانسوی و ایتالیایی و همینطور ارمنی و ترکی را به خوبی می دانست. ‏ادبیات و اسطوره شناسی یونان، ادبیات فرانسه را نیز در سطح عالی فراگرفته بود.
‏"هاکوپ" در سال ۱۸۶۳ میلادی از آدرنه به استانبول رفت و به عنوان معلم و هنرپیشه مشغول به کار شد. او با دقت زیادی به ‏وضع اجتماعی روزگار خود می نگریست و انسان های زمان خود را مورد بررسی قرار می داد. از این تحقیق ها، نتایج زیادی ‏نصیب "هاکوپ" شد که نتیجه ی آن نمایشنامه های طنز او هستند.
‏ "هاکوپ" از میان مشاغل روزنامه نگاری، رمان نویسی، داستان نویسی و شعر تنها روزنامه نگاری را انتخاب می کند و این شغل ‏را رسماً برای خویش برمی گزیند. "هاکوپ" موضوع آثار خود را همواره از مسائل بورژوازی حاکم بر شهر استانبول انتخاب می ‏کند و همین باعث اعتراضات جامعه ی خاص شده و انتقادات بسیار زیادی را به همراه می آورد. هاکوپ" به عنوان روشنفکری ‏تمام عیار نمی تواند بی عدالتی و ناحقی را در مورد ملت و خلق خویش قبول کند و همین باعث می شود که او همواره به کناری ‏رانده شده و از محیط زندگی خویش طرد شود.
‏"هاکوپ" به اضافه ی نوشته هایش متون بسیاری را از ارمنی به زبان عثمانی و از زبان عثمانی به زبان ارمنی ترجمه کرده است. ‏این متون اکثراً، آثاری هستند که با زبانی بسیار شیرین و ساده ترجمه شده اند.
اولین اثر ترجمه ی "هاکوپ" ، "یک نوکر و دوارباب" نام داردکه بعد از مرگ "هاکوپ" در سال ۱۹۱۱ میلادی چاپ شده است.
او شغل روزنامه نگاری را از سال ۱۸۷۱ میلادی با نوشتن در روزنامه ی ‏yeprat‏ به معنی "فُرات" آغاز کرد. او در این ‏روزنامه به سمت سردبیر فعالیت می کرد و بعدها در روزنامه ی ‏Mesu‏ به معنی "زنبور" و ‏H&#۳۰۵;lar‏ به معنی "دانش" کار خود را ‏ادامه می دهد. از سال ۱۸۷۴ میلادی به عنوان سردبیر و نویسنده ی روزنامه ی "تئاتر" و بعدها در روزنامه ی تخصصی تئاتر به ‏نام ‏Tatron ‎‏ فعالیت می نماید که هردوی این روزنامه ها تا تاریخ ۱۸۷۷ میلادی به فعالیت خویش ادامه می دهند.
نوشته های "بارونیان" که اغلب آنها طنزهای کوتاه و یا لطیفه است و دیگر مقالات سیاسی و اجتماعی او که در روزنامه ها و ‏مجلات متفاوت چاپ می شده اند در کتابی جمع آوری شدند و این عمل مهم باعث شد که آثار او از خطر گم شدن و مفقود شدن در ‏امان بمانند. این کتاب "یادداشت های هوس هوس" نام گرفته و تاریخ چاپ کتاب سال های ۱۸۸۶-۱۸۸۸ میلادی است.
مهمترین اثر "هاکوپ بارونیان"، "گدایان قابل احترام" نام دارد. مهمترین نمایشنامه های نویسنده : "دندانپزشکی از شرق" که در ‏سال ۱۸۶۸ میلادی نوشته شده و "برادر باغداسار" است که در سال های ۱۸۸۶-۱۸۸۷ به تحریر درآمده. از خصوصیات بسیار ‏مهم نوشته های او این است که ثروتمندان را خوار و ضعیف شمرده و به صورتی خنده دار به نمایش در می آورد. اسلوب و متدی ‏که "هاکوپ" در نمایشنامه هایش برمی گزیند بسیار شبیه به "مولیر" است.
هاکوپ زبان خلق عامی کوچه و بازار است، آنجا که به ‏خداوند دعا کرده و از او چیزی می خواهد به ساده گی شخصی عامی با خدا به گفتگو می نشیند. در بسیاری از مقالات و نمایشنامه ‏های "هاکوپ" انسان ها به صورت حیواناتی تصویر می شوند که سبب مزاح زیادی گردیده است، او این فن را تحت تأثیر ‏میتولوژی یونانی فرا گرفته است.
نویسنده در شاه اثر خویش به نام " آدمهای بزرگ جماعت" که در سال ۱۸۸۰ نوشته شده نزدیک به ۳۴ محله ی استانبول را تحت ‏بررسی قرار داده و در مورد مردها و زنها، شغل های آنان، مشروب خوردنشان، مد و لباس پوشیدنشان، غیبت های آنان، وضعیت ‏کوچه ها و خیابان ها، ثروتشان، روحانیون، مدرسه ها، کلیساها، تجار، ماهیگیران، میخانه ها و محل های تفریحی مردم سخن گفته ‏و با دیدی انتقادی همه چیز را تصویر می کند.
در نوشته ی دیگر خویش به نام "ضررهای با ادبی" از فرهنگ اضافی تعارف که به صورت شکنجه ای شخص را آزار می دهد ‏بحث می کند و آنرا مورد انتقاد قرار می دهد و افراد تحصیل کرده و همچنین پولدار را مورد بی لطفی قرار می دهد و آنها را از ‏خلق جدا می کند.
در اثر دیگرش به نام "سُنی بودن غیر طبیعی بودن است" مسئله ی قربانی گوسفندی را که چه مسائلی برای ‏اطرافیانش بوجود می آورد ، به صورتی طنزگونه تحت بررسی و انتقاد قرار می دهد و خرافات و در قعر تفرعات بودن را جدا از ‏دین می داند. جالب آنکه "هاکوپ بارونیان" مهمترین نمایشنامه های خود را به صورت طنز نوشته و همین اسلوب را در مقالاتش ‏نیز ادامه داده است. "هاکوپ" طرفدار به نمایش آمدن نمایشنامه های خارجی نیست و بیشتر خواهان نمایشنامه های وطنی می باشد. ‏در همین رابطه است که ارمنی همکار خود را که اکثرا نمایشنامه های خارجی را ترجمه و به نمایش در آورده است یعنی خانم ‏‏"گللو آگوپ" را مورد انتقاد سخت قرار می دهد ولی در کنار این انتقادات، نکات مثبت را نیز در مورد "گللو آگوپ" بیان می دارد ‏که از زحمتکشان تئاتر عثمانی بوده و بودجه ی کارهای خود را به سختی تهیه می کرده و دولت را به زحمت به یاری خود مجبور ‏نموده است.
‏"هاکوپ" در سال ۱۸۴۲ میلادی به دنیا آمده در سال ۱۸۹۱ میلادی دار فانی را وداع می گوید. او در طی تاریخ ۴۹ ساله ی ‏زندگی اش، از محرومیت ها سخن گفته و بی چاره گی و بی هدفی مردم را تصویر می کند. این ، تصویری است مزاحی و لطیف ‏که همه را به خنده وادار می کند ولی می گویند "هاکوپ" با ساکتی مخصوص به خودش باعث آن می شده که انسان ها از او دوری ‏جویند.
شخصیت و کاراکتر مهم کارهای "هاکوپ" شخصی است به نام "آقای آپیکوگوم" که انسان را در جای خود میخکوب نموده ‏وهر تماشاچی را وادار به خندیدن می نماید، اما وقتی به دور از این همه خنده به درون شخصیت او رجوع می کنیم می بینیم ‏شخصیتی است که باید عجز و ناتوانی و بدبختی اش را با تأثر به یاد آورده و به حال او گریست شاید هم این شخصیت همان نویسنده ‏باشد، همان شخصی که همه را می خنداند ولی خود هرگز نمی خندد.
اگر گاهی در موقع نوشتن سطور نمایشنامه های کمدی خویش ‏لبان خود را حرکت می دهد تنها لحظاتی است که ناملایمت و مصائب و ناراحتی ها او را به گریه وا داشته است. در نمایشنامه ی ‏مشهور دیگر "هاکوپ" به نام "برادر باغداسار" هنرپیشه اصلی داستان شخصی است متواضع، روراست، طبیعی و بی غل و غش، ‏کسی که عیب های زیادی دارد، کسی که در جامعه ای مادی می زید و با تعجب به اطراف خویش می نگرد.
او شخصیتی است ‏ضعیف به مانند دیگر آدمهای نمایش و این همان کاراکتر خود نویسنده است، نویسنده ای که تنها سلاح خویش را قلم معرفی می ‏نماید. "بارونیان" نویسنده ای است جسور، با شرف و با روحی سرکش و غیور او همواره مهری بر پیشانی خود دارد که بر روی ‏آن نوشته شده: "خلق صادق".‏
مترجم: عطا ابراهیمی راد
منبع : تئاتر ما


همچنین مشاهده کنید