سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
پردازش مطلب در نشریات عامه پسند ایرانی
اگر برای بررسی نوع پردازش مطالب در نشریات عامه پسند, سه شاخصِ “طولِ مطلب”، “تعدد آوا” و “ساختار بازنمایی مطلب” را مورد استفاده قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید كه عمدهٔ مطالب نشریات عامه پسند ایرانی “كوتاه”و “تك آوایی” اند كه با استفاده از “ساختار اطلاع دهنده” بازنمایی شده اند.مقاله حاضر با بررسی هر یك از شاخصهای یاد شده سعی میكند تا نشان دهد كه وقتی طول مطلبی كوتاه باشد، آن مطلب الزاماً باید با استفاده از ساختاری اطلاع دهنده بیان شود و چنین مطلبی قاعدتاً نمی تواند از گفتارهای متعدد سود جوید. همین مسأله باعث ایجاد تضادی جالب توجه بین “بافت موضوعی” و “نحوه بازنمایی” آن در نشریات عامه پسند ایرانی شده است .
۱ـ طول مطلب
برای بررسی طول مطلب می توان سطح زیر چاپ هر مطلب را مورد ارزیابی قرار داد. اما در این مقاله تحقیقی “طول مطلب” بهوسیله شاخص دیگری به نام “تعدد مطلب” (در یك صفحه) مورد سنجش قرار می گیرد. دلیل این امر را نمی توان تنها در سادگی امر شمارش جستو جو كرد بلكه دلیل انتخاب این شاخص، دقت آن در سنجشِ “بافت بازنمایی” یك صفحه روزنامه است؛ بدیهی است كه هر چقدر تعداد مطالب چاپ شده در یك صفحه بیشتر باشد،صفحه شلوغ تر به نظر خواهد آمد و طول مطالب آن صفحه كمتر خواهد بود و بالعكس هر چه تعداد مطالب بیشتر باشد، طول آن بیشتر و صفحه در عین آنكه خلوت به نظر می آید، تمركز بیشتری بر یك یا چند مطلب خواهد داشت كه این مسأله به مخاطب اجازه می دهد تا به راحتی مطالب را از روزنامه استخراج و آنها را مطالعه كند. برای شروع، اگر برای مثال بهطور اتفاقی از میان همهٔ نشریات نمونه تحقیق (در سه سال) یك نشریه را برداریم و صفحه ای از آن را بازهم بطور اتفاقی و بدون ورق زدن باز كنیم، تعدد بسیار زیاد مطلب در یك صفحه، اولین و مهمترین خصوصیتی است كه به چشم می آید.در صفحهٔ ۱۳ نشریهٔ شماره ۲۱۷ شاخص كه در دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۷۷ به چاپ رسیده بود، ۱۳ مطلب قابل مشاهده است . حال اگر یك نشریه عامه پسند غربی را بهطور اتفاقی باز كنیم و همان صفحهٔ ۱۳ را مورد بررسی قرار دهیم, تنها با چهار مطلب روبهرو میشویم كه یك مطلب آن بیش از ۸۰ درصد از سطح زیر چاپ این صفحه را به خود اختصاص داده و در ادامه مطلب صفحهٔ ۱۲ (كه در آنجا نیز بیش از ۸۰ درصد از سطح زیر چاپ را اشغال كرده است) به چاپ رسیده است. به عبارت ساده تر در صفحهٔ ۱۳ نشریه VGشماره ۷۶ به تاریخ ۱۸ مارچ ۲۰۰۳ تعداد مطالب چاپ شده كمتر از یك سوم مطالب همین صفحه در نشریه شاخص (در تاریخی كه در بالا بدان اشاره شد) است. این تفاوت عظیمی است كه می تواند بحثی طولانی را دامن زند و شاید حتی بتوان از یك زاویهٔ ساختاری، دلیل عدم روزنامه خوانی بسیاری از ایرانیان را نیز به همین تفاوت عظیم، نسبت داد. تفاوت مورد اشاره تنها محدود به دو صفحه ای نمی شود كه بهطور اتفاقی انتخاب شده بود بلكه این تفاوت را می توان در عرض تقریبا تمام نشریات عامه پسند غربی و نمونه تحقیق از شش نشریهٔ عامه پسند در عرض سه سال مشاهده كرد. بررسی این تحقیق نشان می دهد كه نشریات عامه پسند ایرانی خبرها و گزارشها و مقالاتی كوتاه به چاپ می رسانند، یعنی تعداد مطالب چاپ شده در هر صفحه آنها بسیار بیشتر از همتایان غربی آنهاست. برای مثال در صفحهٔ ۱۳ روزنامه Sun به تاریخ ۴ مارچ ۱۹۹۰ تنها پنج خبر چاپ شده بود كه سه خبر آن را می توان اصلی محسوب داشت. در سایر صفحات (برای مثال صفحهٔ ۳) همین شماره از نشریه فوق الذكر عمدتاً سه مطلب زیر چاپ قرار گرفته بود. در همان روز نشریهٔ Daily Star در صفحهٔ پنج و هفت خود تنها چهار مطلب چاپ كرده بود . پر مطلبترین صفحهٔ نشریات عامه پسند ایرانی صفحهٔ ورزشی است كه كوتاه و گوناگون نویسی در آن بسیار بیشتر از سایر سایر صفحات مشاهده می شود. جالب است به این مسأله توجه شود كه صفحهٔ ورزشی در طول سه سال مورد بررسی, تحقیق, بیشترین حجم را در نشریات عامه پسند ایرانی در نمونه تحقیق به خود اختصاص می داد. میانگین تعداد مطالب ورزشی در نمونه تحقیق.پنج و۱۳ مطلب در هر صفحه است. در صفحات هنری میانگین تعداد مطلب به پنج و هفت مطلب در هر صفحه تنزل می كند . جالب اینجاست كه میانگین تعداد مطالب سیاسی كه عمدتاً در صفحه دو به چاپ می رسند، تنها پنج مطلب در هر صفحه است معمولاً مطالب سیاسی این نوع نشریات انشاء گونه و بدون پردازش معمول ژورنالیستی تهیه می شوند و به گفته روزنامه نگارانِ حرفه ای كه در این نوع نشریات مشغول بهكار بوده اند، مخاطبان نشریات عامه پسند توجه چندانی به مطالب سیاسی ندارند. در همینجا می توان یكی از ریشه های “كوتاه نویسی” روزنامه نگاران روزنامه های عامه پسند (و حتی وزین ایرانی) را مورد بررسی قرار داد. بخشی از مهمترین این روزنامه نگاران، در مصاحبه با نگارنده یا دانشجویان مرتبط با نگارنده مطرح می كردند كه یكی از دلایل عدم توجه مخاطبان به مطالب سیاسی، طول این نوع مطالب است كه باعث خسته شدن مخاطب میشود. به عبارت ساده تر روزنامه نگاران حرفه ای بهجای آنكه به نوع پردازش مطالب سیاسی و موضوع آنها انتقاد داشته باشند به “طول مطلب” معترض بودند. روزنامه نگاران حرفه ای در مصاحبه با نگارنده با استناد به بعضی منابع درسی روزنامه نگاری, مطرح میكردند كه امروزه در سطح جهانی “طول مطالب” در نشریات تابلوئید بسیار پایین آمده است. اما نشریات عامه پسند در كشورهای صنعتی هرگز بهطور متوسط پنج و ۱۳ مطلب را در یك صفحه به چاپ نمی رسانند. در اینجا نوعی بد فهمی یك مبحث نظری قابل مشاهده است. “طول مطلب نوشتاری” با “سطح زیر چاپ مطلب”، دو مقولهٔ قابل تفكیك هستند و آنها را نمیتوان یكی انگاشت؛ كاهش “طول مطلب” الزاماً به معنای “كاهش سطح زیر چاپ مطلب” نیست.
۲- آواها
در گزارشهای خبری یا گزارشهای عمیقِ تحلیلی، بازیگران اجتماعی یا شاهدان عینی متفاوت و گوناگونی به شكل نقل قول های مستقیم یـا غیـرمستقیم حضـور پیـدا مـی كنند. بـررسی نقل قولهای بازنمایی شده در گزارشهای خبری یا عمیق یكی از اصلی ترین حوزه های پژوهشهای رسانهای است. محققان مسائلِ رسانه ای، بررسی آواها را معمولا به دلایل محتوایی انجام می دهند تا سوگیری و یا تعادل یك قطعهٔ خبری یا توصیفی- تحلیلی مورد سنجش قرار گیرد. اما در این مقاله تحقیقی دلیل بررسی آواها متفاوت است؛ در اینجا از یك زاویهٔ ساختاری، برای بررسی شكل ارائه مطلب بهوسیله روزنامه نگار، تعدد آواها مورد سنجش قرار میگیرد. برای آنكه دلایل تحقیق در بررسی آواها مشخص شود، توضیح آوا و كاربرد آن در مطالعات سنتی ارتباطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایدئولوژی حاكم بر خبر و مخصوصاً خبرهای سخت و اطلاع دهنده، ارائـه فاكتها یا واقعیتهای غیرقابل انكار خبری از سوی روزنامه نگار و انعكاس همهٔ نظرات یا بخشی از مهمترین نظرات مخالف و موافقِ “تحمل شدهٔ” موجود در هر جامعه را امری الزامی می پندارد. به عبارت دیگر “فاكت” بهوسیلهٔ روزنامه نگار بیان می شود و “نظر” بهوسیله نقل قول هایی از بازیگران اجتماعی و شاهدان عینی. اما سعی می شود تا تنها یك نظر بیان نگردد بلكه اصلی ترین دیدگاه های موافق و مخالف در سطح جامعه، جایی در قطعه خبری برای خود بیابند. ایدئولوژی خبری یاد شده, منطبق بر نیازهای یك جامعه چندصدایی سرمایهداری مدرن است. در اینگونه جوامع نه تنها ساختار اطلاع رسانی بلكه ساختار یك متن خبری مشخص نیز بر اساس اصل تكثر عقاید سامان داده شده است. آنچه در این جوامع در گردش مدام می باشد، متونی چند صدایی است كه امكان شنیدن دیدگاههای اصلی و تحمل شده موجود در جامعه را برای عموم مردم بهوجود میآورند. بر این اساس مطالعه و سنجش تعدد آوا در بررسی پوشش خبری یك رویداد خبری از اهمیت خاصی در مجامع آكادمیك رسانه ای برخوردار شده است.یك شمارش ساده از میزان تحقیقات رسانه ای كه در رابطه با اخبار در سطح جهانی انجام می شود ،نشان خواهد داد كه بررسی آواهای منعكس شده در جهت تعیین تعادل یا سوگیری خبری، اصلی ترین و عمده ترین بخش از بدنهٔ تحقیقات رسانه ای را تشكیل می دهد. معمولاً در مطالعات رسانهای, تفكیكی بین “آوا” و “گفتار” ایجاد می شود. كلید درك تفاوت این دو را میتوان چنین بیان داشت كه هر آوا گفتاری است اما هر گفتار یك آوا نیست ؛ آوا گفتاری است كه یك نظر را ارائه دهد اما چندین گفتار می توانند تنها یك نظر را منعكس ساخته باشند. اگر فرض را بر آن قرار دهیم كه خبر چند آوایی خبری است كه چندین دیدگاه یا تفكر را در رابطه با یك مسأله بهوسیله گفتارهای متعدد منعكس می سازد، آنگاه الزاماً به این نتیجهگیری نیز باید تن در داد كه خبر چند آوایی خبری دارای دو بعد مضمونی و صوری است. خبر چند آوایی “در صورت” و شكل به معنای انعكاس چندین گفتار است اما در مضمون و محتوا به معنای انعكاس چندین دیدگاه مختلف است.در این مقاله تحقیقی از یك زاویه حرفه ای، شكل ارائه مطلب بهوسیله نشریات عامه پسند ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد تا با یك نمونهٔ در دسترس و محدود غربی مقایسه شود.بنابراین ابتدا بهطور خلاصه توضیحاتی درباره دلیل بهكارگیری این شاخص در این شكلِ خاص, بهوسیله تحقیق بیان می شود. از یك زاویهٔ حرفه ای تربیت روزنامه نگاران جوان بدین شكل انجام می شود كه استاد از روزنامه نگار جوان می خواهد تا “عكس العمل” هر بازیگری را كه به نوعی در یك قطعه خبری مورد اشاره قرار گرفته است, در مطلب منعكس سازد. بدین ترتیب بدون آنكه مبحث تعدد آوا مطرح شود، تعدد آوا در تدریس حرفه روزنامه نگاری مورد توجه قرار میگیرد معمولاً انعكاس “گفتار” به مثابه “چاشنی” قطعه برای “جالب” كردن مطلب مورد تدریس قرار میگیرد و بیان “عكس العمل” بازیگران درگیر در یك قطعه خبری نیز به مباحثی چون “اخلاق روزنامه نگاری” مـرتبط مـیشود. بــه عبارت سادهتر چنین ادعا می شود كه ارائه نقل قولهای مستقیم یا غیر مستقیم در یك قطعه خبری، آن را جالب توجه می سازد و انعكاس بازیگران درگیر در یك رویداد خبری، حفاظت از حقوق اجتماعی افراد است و جزو وظایفِ اخلاقی روزنامه نگار محسوب میشود.
۲-۱ تحلیل آواها
برای مطالعهٔ مبحث آواها به طور كاملا اتفاقی, روزنامه شاخص به تاریخ ۱۸/۱/۱۳۷۶ انتخاب شد. این شماره از شاخص شامل ۱۲ صفحه بود كه هشت صفحهٔ آن به ورزش، دو صفحه به سینما، یك صفحه به مباحث اجتماعی و یك صفحه به سیاست اختصاص یافته بود. در صفحات شش وهفت شماره مزبور در مجموع ۱۹ مطلب ورزشی به همراه یك عكسِ ۲۱× ۲۳ به چاپ رسیده بود. در ۱۹ مطلب یاد شده تنها دو نقل قول غیر مستقیم به چشم می خورد كه هر دو نقل قول بسیار كوتاهند. در سایر مطالبِ این دو صفحه حتی یك گفتار از بازیگران اجتماعی (در اینجا ورزشی) نیز به چشم نمیخورد. در صفحات هفت, هشت, نه و ۱۰ و ۱۱ همین نشریه ۳۷ مطلب به چاپ رسیده بود كه در ۳۵ مطلب تنها سه نقلقول غیر مستقیم قابل مشاهده بود. دومطلب باقیمانده نیز اساساً به مصاحبه با محمد رضا كربكندی و علی اكبریان اختصاص یافته بود.بررسی كیفی تعداد نسبتاً زیادی از نشریات عامه پسند بهوسیله تحقیق نشان دهندهٔ وجود دو گرایش متفاوت در به كارگیری آواها در پردازش خبری این گونه از نشریات در ایران است. نكته مشترك این دو گرایش را می توان در این واقعیت مستتر دانست كه هر دو گرایش معمولاً و بهطور غالب مطالب خود را به شكل تك آوایی مورد پردازش قرار می دهند. این دو گرایش كه سایه سنگین خود را بر صفحات هنری و ورزشی نشریات یاد شده گسترانده اند، پس از آنكه خبرهای خود را از بازیگران اجتماعی(در اینجا هنرمندان و ورزشكاران) بهدست آورد بدون كوچكترین “كار روزنامه نگاری” جداگانهای آن را به چاپ میرساند, ولی نحوهٔ پردازش مطلب آنها را می توان بدین شكل از یكدیگر تفكیك كرد . گرایش اول پس از آنكه “خبر” را (پای تلفن) از بازیگر اجتماعی نامبرده بهدست آورد، آنگاه مطلب تك آوایی خود را در سوم شخص تنظیم می كند. گویی كه این مطلب بهوسیله مثلاً ناصرخان حجازی یا علی آقای پروین بیان نشده و خبرنگار آن را خود شخصاً از منابع دیگری جمع آوری كرده است تا به شكل یك حقیقت مطلق و در سوم شخص بیان دارد. گرایش دوم، گفتار شنیده شده از بازیگر اجتماعی را به شكل یك نقل قول مستقیم یا غیر مستقیم پردازش میكند كه در اینجا مطلب عمدتاً به شكل یك “نقل قول” تنظیم می شود .
۲-۱-۱ اعداد سخنگو؛ تحلیل كمیت آواها
برای بررسی تعدد آواها یك جدول چهار ردهای تهیه شد و خبرها به بدون گفتار، تك گفتار، چند گفتار و چند آوا تقسیم شدند. منظور از مطلب بدون گفتار خبری بود كه هیچ گونه نقل قولی از هیچ بازیگر اجتماعی را بهكار نبسته باشد. خبر تك گفتاری، مطلبی تعریف شد كه تنها یك نقل قول در آن مشاهده شود و مطلب چند گفتاری مطلبی محسوب شد كه چندین گفتار هم موضع در آن قابل رویت باشد. خبر چند آوایی خبری تعریف شد كه در آن چندین گفتار یا مواضع متفاوت قابل مشاهده باشد. بررسی تعدد آواها در نمونه تحقیق كه از شش نشریه عامه پسند تشكیل می شد كه در یك دوره سه ساله مورد مطالعه قرار گرفته بودند، نشان داد كه حدودا نیمی از مطالب نشریات مزبور بدون هیچگونه گفتاری(چه نقل قول مستقیم و چه نقل قول غیر مستقیم) به چاپ می رسند. سایر مقالات تك گفتاری بوده و تنها بین چهار تا ۱۲ درصد از مطالب شش نشریهٔ نمونه تحقیق, چند آواییاند. این در حالی است كه بررسی یك نمونه كوچك اما در دسترس از نشریات عامه پسند انگلیسی و نروژی نشان می دهد كه تقریبا تمام مطالب این نشریات حداقل از یك گفتار سود جسته، عمده آنها چند گفتاری و بیش از یك چهارم مطالب این نشریات چند آوایی است. این اعداد نشان می دهند كه پردازش مطلب در نشریات عامه پسند، عمدتا بدون در نظر گرفتن روتین های كسب خبر و جمع آوری اطلاعات، انجام می پذیرد. عدم بهكارگیری روتین های كسب خبر باعث می شود مطالب علاوه بر آنكه عمدتاً بدون گفتار باشند، بیش از حد كوتاه و “پردازش نشده” به نظر آیند. در اینجا می توان این سئوال را طرح كرد كه چه دلیلی باعث شده است تا چنین سبكی از خبر نویسی در نشریات عامه پسند ایرانی رواج یابد؟ چرا در نشریات عامه پسند ایرانی چنین درصد پایینی از نقل قول های بازیگران اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد؟ پاسخ بدین سئوال در ارتباطی تنگاتنگ با كوتاهی مطالب و ساختار بازنمایی مطالب قرار می گیرد.
۳- ساختار بازنمایی خبری
اگر نحوهٔ بازنمایی مطالب به دو دستهٔ نرم و سخت تقسیم شوند، آنگاه دو نوع ساختار كاملا متفاوت را می توان برای بررسی و رده بندی مطالب نشریات از یكدیگر تفكیك كرد. «خبر سخت» مطلبی است اطلاع دهنده كه حجم نسبتا زیادی از اطلاعات را در باره نفسِ رویداد خبری و افراد درگیر در آن به همراه محل و زمان اتفاق رویداد در كوتاه ترین فضای ممكن در اختیار مخاطب قرار می دهد. البته خبر اطلاع دهنده و سخت در پاراگراف های تحتانی اطلاعات دیگری درباره سابقه، دلایل و نتایج و پیامدهای رویداد خبری نیز مطرح می سازد. خبرهای اطلاع دهنده عمدتاً با استفاده از “لید خلاصه اصلیترین مطلب” با تأكید بر یك عنصر خبری می تواند همه یا چند عنصر از شش وجه اطلاعاتی را در یك پاراگراف برای مخاطب بیان كند .خبر سخت با استفاده از ساختار هرم گونه در پاراگرافهای مستقل از یكدیگر, میتواند هر یك از اجزای یاد شده را به ترتیب اهمیت به روشنی و وضوح كامل برای مخاطب هوشمند بیان كند. از یك زاویهٔ حرفهای, تنظیم خبر سخت زمان كمتری را به خود اختصاص میدهد و به همین دلیل نیز روزنامه نگاران حرفه ای آن را مناسب خبرهایی می دانند كه به تازگی اتفاق افتاده است و زمان چندانی برای تنظیم خبر در اختیار روزنامه نگار قرار ندارد. در حالی كه نشریات وزین همچنان بر ارائه خبر اطلاع دهنده پافشاری میكنند, امروزه این ساختار را دیگر نمی توان ساختار غالب در روزنامه نگاری محسوب داشت. «خبرهای نرم» خبرهایی تعریف میشوند كه زندگی و احساسات یك فرد یا گروهی از افراد را در مركز توجه قرار دهند. در این نوع خبرها به هنگام گزارشِ یك تصمیمگیری كلان سیاسی-اجتماعی یا یك رویداد مهم با عواقب و ابعاد سیاسی و اقتصادی كلان، عمدتاً بر تأثیری كه تصمیم یا رویداد فوق الذكر بر زندگی یك فردِ مشخص به نمایندگی از همهٔ افرادی كه در چنان وضعیتی قرار دارند، تأكید میشود. به همین دلیل نیز انعكاس احساسات بازیگران درگیر در یك رویداد خبری و یا بازیگران اجتماعی متأثر از تصمیمگیریهای كلان اجتماعی به اصلیترین زاویهٔ مورد تمركز خبرهای نرم تبدیل است. دقیقاً به دلیل تأكید بر فرد و احساسات انسانی است كه خبرهای نرم نه تنها ساختار هرم گونه را مورد استفاده قرار نمی دهند و بر شش وجه اطلاعاتی تأكید نمیكنند, بلكه از زبان مرسوم خبری كه ماهیتی خشك و رسمـی دارد نیز بهره ای نمیگیرند. زبانی ساده و غیررسمی و گاه احساسی در كنار ساختاری داستانی، اصلیترین مشخصهٔ ساختاری خبرهای نرم است. با آنكه خبرهای نرم عمدتاً دربارهٔ وقایعی است كه مدت زمانی از وقوع آنها میگذرد، بسیاری از نشریات تابلوئید و سازمانهای خبری تلویزیونی ملی با تبحری خاص، رویدادهای تازه را نیز به شكل یك خبر نرم گزارش می كنند.۳-۱ تحلیل ساختار بازنمایی در نشریات عامه پسند ایرانی
بر اساس مباحث و تعاریفِ مفهومی فوق، تحقیق پس از شاخص سازی ساختارهای خبری و تعیین مؤلفههای متنی هریك, به بررسی این سئوال پرداخت كه مطالب نشریات عامه پسند ایرانی عمدتا با استفاده از كدام یك از دو ساختار سخت یا نرم بازنمایی شده است؟ بررسی مطالب نشریات عامه پسند نشان دهنده نكته ای بسیار جالب توجه بود كه ریشه در یك تعارض غریب و یگانه داشت؛ در حالی كه عمدهٔ مطالب این نشریات را از یك زاویهٔ موضوعی می توان نرم ارزیابی كرد، ساختارهای پردازش خبری در نشریات نمونه تحقیق عمدتا سخت محسوب می شدند. از آنجا كه مطالب این نوع نشریات بسیار كوتاه تهیه شده بودند، ساختار های بازنمایی آنها را می توان به “لید های بلند و طولانی” تشبیه كرد كه به تنهایی و بدون قرار گرفتن بر ارتفاع هرمی واژگونه، با توضیح شش وجه اطلاعاتی، مو ضوعاتی نرم را “اطلاع” می دادند. به عبارت ساده تر تعارضی عجیب بین “موضوع” و “ساختار بازنمایی” در نشریات عامه پسند ایرانی در نمونه تحقیق مشاهده شد؛ موضوعات نرم از طریق ساختارهای سخت پردازش شده بود.البته در همینجا میتوان به نكته بسیار مهم دیگری در رابطه با تعارض یاد شده در ابتدای این نوشتار، اشاره كرد. موضوعات نشریات عامه پسند دقیقاً با تعاریف موجود از خبر نرم هماهنگی ندارند و آنها را عمدتاً میتوان موضوعات غیر رسمی، یا حتی به زعم منتقدان این نــوع نشـریات, غیرعادی ارزیابی كرد. ساختارهای بازنمایی آنها را نیز نمیتوان با ساختارهای سخت خبری همخوان دانست، چرا كه در نهایت عمده مطالب نشریات نمونه تحقیق به شكل یك لید طولانی تنظیم شده بودند، ولی سایر بخشهای “شِما” یا “نقشه” یك خبر سخت و اطلاع دهنده، آنگونه كه “بل” یا “ون دایك” توضیح داده اند، در پردازش مطالب نشریات عامه پسند، ارائه نمی شد. برای مثال در صفحات ۱۰ و ۱۱ از نشریه پیام آور به تاریخ پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶، ۲۳مطلب ورزشی به چاپ رسیده بود كه مطالب هیچ یك از آنها را نمی توان به معنای واقعی كلمه از یك زاویه موضوعی، نرم محسوب داشت. بلكه آنها را عمدتا می توان خبر هایی غیر رسمی و غیر جدی به حساب آورد كه در قالبی خشك و با استفاده از گفتمان خبری به چاپ رسیده بودند. بهجز یك مورد در هیچیك از خبر های این دو صفحه, اشارهای به احساسات انسانی بازیگران نشده بود و بر احساس مخاطب نیز تأثیری نداشت. اگر ساختار بازنمایی در این خبرها بهدقت تحلیل شود، میتوان چنین نتیجه گرفت كه آنها از “ساختاری اطلاع دهنده” بهره می جویند ولی این ساختار را بهطور كامل مورد استفاده قرار نداده و تنها بخشی از آن را بهكار میبندند. خلاصه آنكه ساختار این خبرها اطلاع دهنده است اما محتوای اطلاعات جدی و رسمی نیست.در اینجا به عنوان نمونه یكی از خبرهایی مورد بررسی قرار می گیرد كه تحت عنوانِ “شاهرودی اجازه گرفت”، در صفحات یاد شده در پیام آور به چاپ رسیده بود. “رضا شاهرودی پیستون چپ ملی پوش پیروزی یكی از غایبان بزرگ تیمش در مسابقه با ماشین سازی بود. شاهرودی با توجه به خستگی بیش از حد مسابقه های پیروزی و تیم ملی، از مربیان تیمش درخواست مرخصی كرده بود و درخشان و محمد خانی نیز به شاهرودی اجازه دادند تا در سفر به تبریز به همراه پیروزی نباشد و به استراحت بپردازد.”
پیام آور- شماره ۱۲۸- پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶ –ص ۱۲
این “خبر”بسیار كوتاه از ساختار یك “لید خلاصه مهمترین مطلب” با تاكید بر عنصر شخصیت، بهره برده است. از شش وجه اطلاعاتی، عناصری چون چه كسی، چه، كجا، چگونه و چرا در همین مطلب بسیار كوتاه بیان شده و تنها زمان رویداد به دقت و روشنی توضیح داده نشده است. سئوال اینجاست كه آیا اساساً این ساختار مناسب چنین “مطلب خبری” بوده است؟ با همین ساختار خبرنگار قادر بود تا خبری رسمی و جدی را گزارش كند. به خبر فرضی زیر توجه كنید:
“آقای …یكی از غایبان بزرگ در جلسهٔ امروز هیئت دولت بود. آقای ..با توجه به خستگی بیش از حد از نخست وزیر درخواست مرخصی كرد و نخست وزیر نیز به آقای …اجازه داده بود تا در سفر هیئت دولت به تبریز، همراه آنان نباشد و در تهران به استراحت بپردازد.” چه تفاوتی بین مخاطبِ خبر فرضی فوق با مخاطب خبر پیام آور در مورد شاهرودی وجود دارد؟ آیا این تفاوت تنها به مطلب مورد نظر آنها محدود می شود و یا آنكه دامنه تفاوت این دو نوع مخاطب به شكل و ساختار ارائه خبر نیز قابل سرایت است و باعث تغییر در ساختار خبری بهكار گرفته از سوی نشریات عامه پسند نیز میشود؟ پاسخ بدین سئوال، پاسخ به گره گاه نظری است كه این مقاله تحقیقی بر آن اصرار می ورزد. در دو خبر فوق(كه یكی مربوط به پیام آور و دیگری خبری فرضی بود) یك تفاوت و یك تشابه قابل مشاهده است. تفاوت این دو خبر را می توان به رسمیت دومی و غیر جدی بودن اولی نسبت داد؛ شخصیت در اولی یك ستاره ورزشی است و در دومی یك مقام رسمی دولتی است. اما تشابه هر دو خبر را می توان در ساختاری مورد بررسی قرار داد كه “اطلاعات” هر دو خبر را حمل كرده است. هر دو خبر از ساختاری “سخت” استفاده كرده اند ولی محتوای یكی “نرم” و دیگری رسمی و سخت است. سایر خبرهای همین دو صفحهٔ پیامآور نیز از ساختاری سخت بهره بردهاند در حالی كه مطلب همه خبر ها نرم می باشد. در اینجا تحلیل با نوعی تعارض بین ساختار و محتوا روبهروست.اجازه دهید تا برای توضیح بهتر مثالی دیگر از همین شماره از پیام آور ارائه شود.
“پرورش خواه برای همیشه رفت؟”
“بهروز پرورش خواه هافبك شمالی استقلال در یكی از تمرینات هفته گذشتهٔ این تیم با حالت قهر اردوی این تیم را ترك كرد. علت قهر پرورش خواه به اختلاف او با حجازی بر می گردد. پرورش خواه به حجازی گفت: قصد ندارد در هیچ شرایطی به استقلال باز گردد.”
پیام آور- شماره ۱۲۸- پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶ - ص ۱۳
پرورشخواه در زمان خود یكی از بازیكنان محبوب و قدیمی استقلال بود كه به دنبال اختلاف با سرمربی این تیم، استقلال را برای همیشه ترك كرد. چنین مطلبی همهٔ خصوصیات لازم برای یك پردازش نرم را دارد تا احساسات مخاطب ورزشی خوان را به غلیان در آورده و او را كاملاً سرگرم كند. این مطلب به همراه عكس های جالب و تمام رنگی از پرورشخواه و حجازی, در صورت پردازش مناسب میتوانست سطح زیر چاپ هر دو صفحه مورد بحث را كه در آنها ۲۳ مطلب به چاپ رسیده بود، اشغال كند؛ ارائه نقلقولهای احساسی متعدد از حجازی و پرورشخواه در توضیح تضاد موجود بین آنها، نقل قول از بازیكنان یا كسانی كه شاهد قهر كردن پرورشخواه از جلسه تمرین و چگونگی آن بوده اند و توصیف تاریخچه اختلاف این دو و یا بیان “تاریخ حضور این دو در تیم استقلال” به همراه عكسهای قدیمی از آنها. چاپ “عكس العمل” احساسی طرفداران استقلال درباره پرورشخواه در باكسهای رنگی و .. همه و همه به یك پاراگراف كوتاه كه در حقیقت در حكم یك لید شخصیت از خلاصه مهمترین مطلب ختم شده است. برای بررسی تعارض فوق, این مقالهٔ تحقیقی با توجه به مباحث ارائه شده, اقدام به شاخصسازی منحصربهفردی میكند تا بتواند این تعارض را بررسی كند. ابتدا مقاله تفكیكی بین ساختار خبری و موضوع یا محتوای خبر ایجاد میكند. سپس مطالب نشریات را از نظر محتوایی به “غیر جدی و غیر رسمی” (یا به اصطلاح غلط نرم) و “جدی و رسمی یا سخت” و از یك زاویه ساختاری آنها را به “اطلاع دهنده” و “فردی شده” تفكیك می كند. با مقایسهٔ درصدهای بهدست آمده, ابعاد تعارض شكل و محتوا در نشریات عامه پسند ایرانی بهدست خواهد آمد. «خبرهای غیررسمی و غیرجدی» خبرهایی تعریف شدهاند كه در بارهٔ مباحث كلی مربوط به فضای عمومی نباشند؛ مانند خبر هایی درباره افراد معمولی یا ستارگان سینمایی و ورزشی، مسابقات ورزشی یا چگونگی تولید كالاهای فرهنگی و حوادث. «خبرهای رسمی» خبرهایی تعریف شده اند كه درباره مباحث كلی مربوط به فضای عمومی باشند؛ مانند خبرهایی درباره مسائل سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و یا خبر هایی درباره اختلاف نظر های موجود در جامعه دررابطه با سیاستگذاری های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. «خبرهای اطلاع دهنده» خبری تعریف می شوند كه یا از هرم واژگون استفاده كرده و یا آنكه بهدلیل خلاصه بودن, تنها ساختار یكی از لیدهای مرسوم در این نوع خبر نویسی را بهكار گیرند و شش وجه اطلاعاتی یا تعدادی از عناصر یاد شده را در فضایی كوتاه ارائه دهند. اما خبر فردی شده, خبری تعریف میشود كه ساختاری داستانی داشته، ابعاد احساسی رویداد و تأثیرات آن را بر زندگی یك فرد(چه معمولی و چه مشهور) به تصویر كشد كه در اینجا می توان از ساختار خطی(تاریخی) یا اشكال پیچیده تر ادبی سود جست. بررسی تك به تك نشریات مورد بررسی نشان می دهد كه ۱۰۰% از مطالب شاخص، ۷۳% از مطالب گام، ۶۳% از مطالب پنجشنبهها و پیام آور، ۶۰ % از مطالب پیك آزادی و ۵۶% از مطالب ستاره سهیل با استفاده از ساختار اطلاع دهنده بازنمایی شده بودند. این درحالی بود كه ۹۳% از مطالب گام،۸۹% از مطالب پنجشنبهها، ۷۸% از مطالب شاخص، ۷۵% از مطالب ستاره سهیل، ۶۸% از مطالب پیك آزادی و ۶۷% از مطالب پیام آور از نظر موضوعی نرم بودند. مقایسه این دودسته از آمارهای بهدست آمده درباره ساختار بازنمایی و محتوای مطالب، به خوبی نشان دهندهٔ تعارضی است كه مقاله بدان اشاره داشت . پایان سخن
هدف اصلی این مقالهٔ تحقیقی, بررسی چگونگی پردازش مطالب در نشریات عامه پسند ایرانی بود. برای نیل بدین هدف سه شاخص اصلی بهكار گرفته شد كه عبارت بودند از طولِ مطلب، تعدد آوا و ساختار بازنمایی مطلب. نتایج بهدست آمده نشان داد كه مطالب عمدتاً نرم این نوع نشریات به شكلی اطلاع دهنده و در فضایی بسیار محدود بازنمایی شده اند. در نیمی از مطالب نمونه تحقیق, هیچ نقل قولی از بازیگران خبری منعكس نشده بود و در سایر مقالات تنها یك تك گفتار از یك بازیگر نقل شده بود. نتایج بهدست آمده, سئوالات متعددی را شكل می دهد؛ اولاً چگونه ممكن است كه تعدد مطلب در نشریات عامه پسند در كشورهای صنعتی چندین و چند برابر كمتر از تعدد مطلب در هر صفحه نشریات عامه پسند ایرانی باشد ولی كیفیت پردازش مطلب در هر دو دسته از نشریات فوق قابل مقایسه و یا برابری باشد؟ پردازش مطلب به فضا محتاج است و به هنگامی كه نشریات ایرانی چندین و چند برابرِ نشریات غربی فضای كمتری از هر صفحهٔ خود را به یك مطلب اختصاص میدهند آیا نمیتوان فرض را بر آن قرار داد كه پردازش مطلب در این نشریات به همین نسبت, از كیفیت پایینتری برخوردار است و آیا سطح بسیار بالای تیراژ نشریات غربی را نمیتوان به همین پردازش قوی و حرفهای آنها نسبت داد؟
سئوال بعدی این است كه چگونه ممكن است كه مطالب نشریات تابلوئید در كشورهای صنعتی كوتاهتر و كوتاهتر شده است ولی بر عكس انتظار همتایان ایرانی آنها، تعدد مطلب در هر صفحهٔ اینگونه نشریات در كشورهای صنعتی, حداكثر از میانگینی حدود سه مطلب در هر صفحه برخوردار است؟ چگونه حجم مطلب كاهش یافته ولی تعدد مطلب در هر صفحه كاهش نیافته است؟ پاسخ به این سئوال را می توان در تفكیكی جستوجو كرد كه قاعدتاً بین طول مطلب نوشتاری و فضای زیر چاپ همان مطلب وجود دارد. همین مسأله سئوالی مهمتر را در ذهن ایجاد میكند؛ اگر طول نوشتاری یك مطلب كاهش یافته است ولی سطح زیر چاپ آن تقلیل نیافته، پردازش مطلب از چه طریقی صورت میگیرد و تفاوتهای آن با پردازش سنتی مطلب در چه اصل و اساسی نهفته است؟ به عبارت ساده تر چگونه میتوان “مطالب كوتاهی” را “پردازش” كرد كه فضای زیر چاپ نسبتاً زیادی را اشغال می كنند ؟ پاسخ به این سئوال در چــارچــوب ایــن مقاله قرار نمیگیرد اما پاسخ بدان، برای نشریات و روزنامهنگاری مخاطبگرای ایران, یك ضرورت است .
پینویسها:
البته این مسأله درباره مطالب سیاسی، مصاحبه ها. مقالات صفحهٔ دوم و مطالب مربوط به صفحه حوادث صدق نمی كند. ولی مطالب یاد شده را تنها می توان بخش فرعی نشریات عامه پسند در دوره مورد بررسی این تحقیق به شمار آورد. البته مطالب بسیار كوتاه این نشریات عمدتا ساختار لید خلاصه اصلی ترین مطلب را با تاكید بر شخصیت بهكار می گیرند كه تمامی یا تعداد زیادی از شش وجه اطلاعاتی كه به عناصر خبری معروف هستند را در همین قطعه های خلاصه و كوتاه خود ارائه می دهند. این مقاله با توجه به نتایج بهدست آمده از یك تحقیق برای مركز رسانه ها تدوین شده است كه بهوسیله همین نگارنده انجام پذیرفت. نمونه تحقیق از میان شش نشریه ستاره سهیل، پیك آزادی، پیام آور، شاخص، گام، تلاش و پنج شنبه ها، انتخاب شد. این نشریه ها در طول سه سالِ ۱۳۷۵-۱۳۷۶و ۱۳۷۷ مورد بررسی قرار گرفتهاند. از هر نشریه ۱۲ شماره (یعنی یك نشریه از هر فصل)، انتخاب شد كه نمونه ای به حجم ۷۲ نشریه را شكل می دهد. همه مطالب این ۷۲ نشریه به شكل تمام شماری در ر ابطه با شاخص های مورد استفاده در این مقاله، بررسی شده اند. به دلیل آنكه مخاطب (و مخصوصاً مخاطبی با سطح تحصیلات محدود) دیگر حوصلهٔ خواندن مطالب طولانی را ندارد، نشریات عامه پسند در سطح جهانی، “متنِ نوشتاری” مطالبِ خود را كوتاه و كوتاه تر تولید می كنند. اما این مبحث نظری در ایران آن چنان غلط درك شده كه “متن نوشتاری كوتاه” با “مطلب كوتاه” یكی انگاشته شده است و بنابراین در یك صفحه تعداد بسیار زیادی از مطالب كوتاه به چاپ میرسد. سطح زیر چاپ مطلب در سطح جهانی تقلیل نیافته است بلكه تعداد لغتهای متن نوشتاری مطالب كم شده است. این بدفهمی، تضادی عمیق ولی جالب و گاه خنده آور بین صفحات یك نشریه عامه پسند ایرانی و نشریات عامه پسند غربی ایجاد كرده است(این در حالی است كه منبع نظری تولید مطالب كوتاه در ایران از همان غرب سرچشمه می گیرد!). این نشریه تنها در پنج صفحه از صفحات همین شماره، ۵۶ مطلب به چاپ رسانده است. اما VG در پنج صفحه از شماره مورد نظر تنها هفت مطلب چاپ كرده است!
تفاوت بین صفحهٔ اولِ نشریات عامه پسند ایرانی با نشریات عامه پسند غربی نیز بر همین منوال است. در صفحه اول نشریه شاخص كه در تاریخ مورد اشاره به طبع رسیده بود، دو عكس به همراه ۱۰ تیتر(تعداد تیترها آنقدر زیاد است كه این نشریه تنها به چاپ تیترها در صفحه اول بسنده كرده و هیچ مطلبی –حتی در حدِ یك اصطلاحا سوتیتر نیز- در این صفحه قابل مشاهده نیست) مشاهده می شد. اگر به نمونه های در دسترس نشریات غربی مراجعه شود تحلیل گر متوجه می شود كه تعداد مطالب(و تیترهای) صفحهٔ اولِ نشریات غربی بسیار كمتر است؛ مثلا در پنجم دسامبر ۱۹۸۰ در New Standard در صفحهٔ اول تنها دو مطلب و در صفحهٔ اولِ Daily Express (۲۴ آوریل ۱۹۷۹) تنها یك مطلب و در صفحه اول نشریهٔ Daily News (۳ ژانویهٔ ۱۹۷۵) تنها یك مطلب به چاپ رسیده بود. بررسی مطالب هنری نشان می دهد كه دلیل تنزل میانگین تعدد مطالب هنری در هر صفحه، تعداد بالای مصاحبه های هنری است كه معمولا طولانی تر از سایر مطالب است. همین مسأله به نوعی دیگر باعث تنزل میانگین مطالب ورزشی نیز شده است. اما می توان توجه داشت كه در دو صفحه میانی ورزشی گاه تا بیش از ۵۰ مطلب نیز چاپ می شود. در حقیقت مطالب اجتماعی باعث شده میانگین مطالب سیاسی در صفحه دوم یا صفحه مانیفست نشریات عامه پسند ایرانی تا پنج مطلب در صفحه افزایش یابد. به عبارت ساده تر مطالب سیاسی این نشریات نسبت به سایر مطالب بسیار طولانیترند. خبرنگاران چیره دست نیز با درك همین مسأله برای آنكه در عین بیان یك دیدگاه ظاهری نوین به مطلب خود اعطاء كنند چندین گفتار از چندین فرد همفكر را در قطعه خبری خود منعكس می سازند و به این ترتیب در عین آنكه مطلب آنها تك آوایی است، چند گفتاری نیز هست.در اینجا می توان به یك دیكوتومی جالب در ذهن روزنامه نگاران نشریات عامه پسند و شاید بسیاری از نشریات دیگر اشاره كرد؛ “خبر” ، خبر است و “مصاحبه”، مصاحبه. گویی كه ارائه نظرات بازیگران درگیر در یك رویداد و بیان عكس العمل لغوی آنها چندان جایی در پردازش خبری ندارد. به عبارت دیگر كار “جمع آوری اطلاعات” در اینجا تنها منوط می شود به داشتن دفترچه تلفنی پر از اسامی مختلف از هنرمندان و ورزشكارانی كه گاه خبرنگار را به خوبی می شناسند. از طریق تلفن از بازیگر اجتماعی نامبرده سئوال می شود كه “تازه چه خبر” و او نیز مثلا می گوید كه چه كارهایی در دست ساخت دارد و یا قرار است به كدام تیم نقل مكان كند.گفتههای او نیز دقیقا به همین ترتیب و به شكل یك مطلب بسیار كوتاه چاپ می شود. البته به قول حرفه ای ها اگر گفته های او “ارزش خبری!” بیشتری داشت، و در ضمن بازیگر مزبور (پای تلفن) به خبرنگار “حال داد”، می توان یك مصاحبه را نیز با او از طریق تلفن ترتیب داد!
هر مطلبی كه یك دیدگاه را بیان دارد، یك مطلب تك آوایی است(حتی مطالبی كه از نقل قول نیز بهره ای نگرفته اند). نحوهٔ پردازش این گونه خبر ها بسیار غریب بوده و باعث می شود تا این سئوال در ذهن ترسیم شود كه چرا روزنامه نگاران عكس العمل سایر بازیگران درگیر در یك ماجرای خبری را ارئه نداده و روتین های كسب خبر را رعایت نمی كنند. بسیاری از مسائل مطرح شده بوسیلهٔ هنرمندان یا ورزشكاران، غوغا برانگیز بوده و قاعده كار روزنامه نگاری بر آن است كه “عكس العمل” طرف مقابل نیز ضمیمه مطلب شود. خبرنگاران نشریات عامه پسند در پاسخ بدین سئوال كه چرا مطلب آنها تنها نظرِ غوغا برانگیز یك ورزشكار یا هنرمند را بیان می دارد و به طرف مقابل از طریق بیان عكس العمل وی حق دفاع داده نمی شود، مطرح می كردند كه “خبرنگار است و منابع او” و اگر یك منبع “موضوعی بكر” را در اختیار یك خبرنگار قرار داد و خبرنگار مزبور در خبر تنظیم شده مطالبی را به چاپ رساند كه موافق میل منبع خبر نباشد، چنین خبرنگاری برای همیشه در لیست سیاه آن منبع قرار می گیرد و امكان دست یابی به “اطلاعات بكر و تازه و غوغا برانگیز” را برای همیشه از دست می دهد! جالب اینجاست كه نتیجه تحقیق نشان می دهد كه عمدهٔ مطالب نشریات عامه پسند(و مخصوصا خبر های ورزشی) در حقیقت تنها یك “لید خلاصه مطلب” است كه البته با نواقصی به صورت یك خبر كوتاه و به تنهایی به چاپ رسیده است! «خبر نرم» به تعریف كلاسیك آن الزاما خبری “فردی شده” است. در اینجا برای بررسی تعارض موجود بین شكل و محتوای مطالب نشریات عامه پسند ایرانی در تعریف فوق تعدیلی ایجاد شده است. البته تذكر این نكته الزامی است كه اگر صفحات حوادث این نشریات به تنهایی بررسی می شدند، تعارض شكل ارائه و محتوای مطلب بسیار كمتر می شد.به نظر میرسد كه حادثه نویسان بهطوركلی به سوی شكل ارائه داستانی و غیر خبری تمایل بیشتری دارند كه با محتوای مطالب آنها نیز همخوانی دارد. تنها بین چهار تا ۱۲درصد از مطالب شش نشریهٔ نمونه تحقیق چند آوایی بودند. پاسخ به این سئوال را نمی توان به شكلی ساده انگارانه به یك عامل همچون بزرگی عكس و یا سیاهی تیتر نسبت داد و باعث دور جدیدی از بد فهمی نظری شد. این مقاله عمدتا از نتایج بهدست درتحقیقی به نام «نشریات عامه پسند؛ ساختارها،دیدگاه ها و بینش ها» استفاده كرده است كه بهوسیله همین نگارنده برای مركز رسانه ها انجام پذیرفت. از آنجاكه در نوشتن این مقاله به منبع دیگری رجوع نشده است خواننده در صورت تمایل برای آگاهی از آبشخور نظری مقاله می تواند به فهرست منابع همان تحقیق مراجعه كند.
نوشتهٔ: دكتر تژا میرفخرایی
۱ـ طول مطلب
برای بررسی طول مطلب می توان سطح زیر چاپ هر مطلب را مورد ارزیابی قرار داد. اما در این مقاله تحقیقی “طول مطلب” بهوسیله شاخص دیگری به نام “تعدد مطلب” (در یك صفحه) مورد سنجش قرار می گیرد. دلیل این امر را نمی توان تنها در سادگی امر شمارش جستو جو كرد بلكه دلیل انتخاب این شاخص، دقت آن در سنجشِ “بافت بازنمایی” یك صفحه روزنامه است؛ بدیهی است كه هر چقدر تعداد مطالب چاپ شده در یك صفحه بیشتر باشد،صفحه شلوغ تر به نظر خواهد آمد و طول مطالب آن صفحه كمتر خواهد بود و بالعكس هر چه تعداد مطالب بیشتر باشد، طول آن بیشتر و صفحه در عین آنكه خلوت به نظر می آید، تمركز بیشتری بر یك یا چند مطلب خواهد داشت كه این مسأله به مخاطب اجازه می دهد تا به راحتی مطالب را از روزنامه استخراج و آنها را مطالعه كند. برای شروع، اگر برای مثال بهطور اتفاقی از میان همهٔ نشریات نمونه تحقیق (در سه سال) یك نشریه را برداریم و صفحه ای از آن را بازهم بطور اتفاقی و بدون ورق زدن باز كنیم، تعدد بسیار زیاد مطلب در یك صفحه، اولین و مهمترین خصوصیتی است كه به چشم می آید.در صفحهٔ ۱۳ نشریهٔ شماره ۲۱۷ شاخص كه در دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۷۷ به چاپ رسیده بود، ۱۳ مطلب قابل مشاهده است . حال اگر یك نشریه عامه پسند غربی را بهطور اتفاقی باز كنیم و همان صفحهٔ ۱۳ را مورد بررسی قرار دهیم, تنها با چهار مطلب روبهرو میشویم كه یك مطلب آن بیش از ۸۰ درصد از سطح زیر چاپ این صفحه را به خود اختصاص داده و در ادامه مطلب صفحهٔ ۱۲ (كه در آنجا نیز بیش از ۸۰ درصد از سطح زیر چاپ را اشغال كرده است) به چاپ رسیده است. به عبارت ساده تر در صفحهٔ ۱۳ نشریه VGشماره ۷۶ به تاریخ ۱۸ مارچ ۲۰۰۳ تعداد مطالب چاپ شده كمتر از یك سوم مطالب همین صفحه در نشریه شاخص (در تاریخی كه در بالا بدان اشاره شد) است. این تفاوت عظیمی است كه می تواند بحثی طولانی را دامن زند و شاید حتی بتوان از یك زاویهٔ ساختاری، دلیل عدم روزنامه خوانی بسیاری از ایرانیان را نیز به همین تفاوت عظیم، نسبت داد. تفاوت مورد اشاره تنها محدود به دو صفحه ای نمی شود كه بهطور اتفاقی انتخاب شده بود بلكه این تفاوت را می توان در عرض تقریبا تمام نشریات عامه پسند غربی و نمونه تحقیق از شش نشریهٔ عامه پسند در عرض سه سال مشاهده كرد. بررسی این تحقیق نشان می دهد كه نشریات عامه پسند ایرانی خبرها و گزارشها و مقالاتی كوتاه به چاپ می رسانند، یعنی تعداد مطالب چاپ شده در هر صفحه آنها بسیار بیشتر از همتایان غربی آنهاست. برای مثال در صفحهٔ ۱۳ روزنامه Sun به تاریخ ۴ مارچ ۱۹۹۰ تنها پنج خبر چاپ شده بود كه سه خبر آن را می توان اصلی محسوب داشت. در سایر صفحات (برای مثال صفحهٔ ۳) همین شماره از نشریه فوق الذكر عمدتاً سه مطلب زیر چاپ قرار گرفته بود. در همان روز نشریهٔ Daily Star در صفحهٔ پنج و هفت خود تنها چهار مطلب چاپ كرده بود . پر مطلبترین صفحهٔ نشریات عامه پسند ایرانی صفحهٔ ورزشی است كه كوتاه و گوناگون نویسی در آن بسیار بیشتر از سایر سایر صفحات مشاهده می شود. جالب است به این مسأله توجه شود كه صفحهٔ ورزشی در طول سه سال مورد بررسی, تحقیق, بیشترین حجم را در نشریات عامه پسند ایرانی در نمونه تحقیق به خود اختصاص می داد. میانگین تعداد مطالب ورزشی در نمونه تحقیق.پنج و۱۳ مطلب در هر صفحه است. در صفحات هنری میانگین تعداد مطلب به پنج و هفت مطلب در هر صفحه تنزل می كند . جالب اینجاست كه میانگین تعداد مطالب سیاسی كه عمدتاً در صفحه دو به چاپ می رسند، تنها پنج مطلب در هر صفحه است معمولاً مطالب سیاسی این نوع نشریات انشاء گونه و بدون پردازش معمول ژورنالیستی تهیه می شوند و به گفته روزنامه نگارانِ حرفه ای كه در این نوع نشریات مشغول بهكار بوده اند، مخاطبان نشریات عامه پسند توجه چندانی به مطالب سیاسی ندارند. در همینجا می توان یكی از ریشه های “كوتاه نویسی” روزنامه نگاران روزنامه های عامه پسند (و حتی وزین ایرانی) را مورد بررسی قرار داد. بخشی از مهمترین این روزنامه نگاران، در مصاحبه با نگارنده یا دانشجویان مرتبط با نگارنده مطرح می كردند كه یكی از دلایل عدم توجه مخاطبان به مطالب سیاسی، طول این نوع مطالب است كه باعث خسته شدن مخاطب میشود. به عبارت ساده تر روزنامه نگاران حرفه ای بهجای آنكه به نوع پردازش مطالب سیاسی و موضوع آنها انتقاد داشته باشند به “طول مطلب” معترض بودند. روزنامه نگاران حرفه ای در مصاحبه با نگارنده با استناد به بعضی منابع درسی روزنامه نگاری, مطرح میكردند كه امروزه در سطح جهانی “طول مطالب” در نشریات تابلوئید بسیار پایین آمده است. اما نشریات عامه پسند در كشورهای صنعتی هرگز بهطور متوسط پنج و ۱۳ مطلب را در یك صفحه به چاپ نمی رسانند. در اینجا نوعی بد فهمی یك مبحث نظری قابل مشاهده است. “طول مطلب نوشتاری” با “سطح زیر چاپ مطلب”، دو مقولهٔ قابل تفكیك هستند و آنها را نمیتوان یكی انگاشت؛ كاهش “طول مطلب” الزاماً به معنای “كاهش سطح زیر چاپ مطلب” نیست.
۲- آواها
در گزارشهای خبری یا گزارشهای عمیقِ تحلیلی، بازیگران اجتماعی یا شاهدان عینی متفاوت و گوناگونی به شكل نقل قول های مستقیم یـا غیـرمستقیم حضـور پیـدا مـی كنند. بـررسی نقل قولهای بازنمایی شده در گزارشهای خبری یا عمیق یكی از اصلی ترین حوزه های پژوهشهای رسانهای است. محققان مسائلِ رسانه ای، بررسی آواها را معمولا به دلایل محتوایی انجام می دهند تا سوگیری و یا تعادل یك قطعهٔ خبری یا توصیفی- تحلیلی مورد سنجش قرار گیرد. اما در این مقاله تحقیقی دلیل بررسی آواها متفاوت است؛ در اینجا از یك زاویهٔ ساختاری، برای بررسی شكل ارائه مطلب بهوسیله روزنامه نگار، تعدد آواها مورد سنجش قرار میگیرد. برای آنكه دلایل تحقیق در بررسی آواها مشخص شود، توضیح آوا و كاربرد آن در مطالعات سنتی ارتباطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایدئولوژی حاكم بر خبر و مخصوصاً خبرهای سخت و اطلاع دهنده، ارائـه فاكتها یا واقعیتهای غیرقابل انكار خبری از سوی روزنامه نگار و انعكاس همهٔ نظرات یا بخشی از مهمترین نظرات مخالف و موافقِ “تحمل شدهٔ” موجود در هر جامعه را امری الزامی می پندارد. به عبارت دیگر “فاكت” بهوسیلهٔ روزنامه نگار بیان می شود و “نظر” بهوسیله نقل قول هایی از بازیگران اجتماعی و شاهدان عینی. اما سعی می شود تا تنها یك نظر بیان نگردد بلكه اصلی ترین دیدگاه های موافق و مخالف در سطح جامعه، جایی در قطعه خبری برای خود بیابند. ایدئولوژی خبری یاد شده, منطبق بر نیازهای یك جامعه چندصدایی سرمایهداری مدرن است. در اینگونه جوامع نه تنها ساختار اطلاع رسانی بلكه ساختار یك متن خبری مشخص نیز بر اساس اصل تكثر عقاید سامان داده شده است. آنچه در این جوامع در گردش مدام می باشد، متونی چند صدایی است كه امكان شنیدن دیدگاههای اصلی و تحمل شده موجود در جامعه را برای عموم مردم بهوجود میآورند. بر این اساس مطالعه و سنجش تعدد آوا در بررسی پوشش خبری یك رویداد خبری از اهمیت خاصی در مجامع آكادمیك رسانه ای برخوردار شده است.یك شمارش ساده از میزان تحقیقات رسانه ای كه در رابطه با اخبار در سطح جهانی انجام می شود ،نشان خواهد داد كه بررسی آواهای منعكس شده در جهت تعیین تعادل یا سوگیری خبری، اصلی ترین و عمده ترین بخش از بدنهٔ تحقیقات رسانه ای را تشكیل می دهد. معمولاً در مطالعات رسانهای, تفكیكی بین “آوا” و “گفتار” ایجاد می شود. كلید درك تفاوت این دو را میتوان چنین بیان داشت كه هر آوا گفتاری است اما هر گفتار یك آوا نیست ؛ آوا گفتاری است كه یك نظر را ارائه دهد اما چندین گفتار می توانند تنها یك نظر را منعكس ساخته باشند. اگر فرض را بر آن قرار دهیم كه خبر چند آوایی خبری است كه چندین دیدگاه یا تفكر را در رابطه با یك مسأله بهوسیله گفتارهای متعدد منعكس می سازد، آنگاه الزاماً به این نتیجهگیری نیز باید تن در داد كه خبر چند آوایی خبری دارای دو بعد مضمونی و صوری است. خبر چند آوایی “در صورت” و شكل به معنای انعكاس چندین گفتار است اما در مضمون و محتوا به معنای انعكاس چندین دیدگاه مختلف است.در این مقاله تحقیقی از یك زاویه حرفه ای، شكل ارائه مطلب بهوسیله نشریات عامه پسند ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد تا با یك نمونهٔ در دسترس و محدود غربی مقایسه شود.بنابراین ابتدا بهطور خلاصه توضیحاتی درباره دلیل بهكارگیری این شاخص در این شكلِ خاص, بهوسیله تحقیق بیان می شود. از یك زاویهٔ حرفه ای تربیت روزنامه نگاران جوان بدین شكل انجام می شود كه استاد از روزنامه نگار جوان می خواهد تا “عكس العمل” هر بازیگری را كه به نوعی در یك قطعه خبری مورد اشاره قرار گرفته است, در مطلب منعكس سازد. بدین ترتیب بدون آنكه مبحث تعدد آوا مطرح شود، تعدد آوا در تدریس حرفه روزنامه نگاری مورد توجه قرار میگیرد معمولاً انعكاس “گفتار” به مثابه “چاشنی” قطعه برای “جالب” كردن مطلب مورد تدریس قرار میگیرد و بیان “عكس العمل” بازیگران درگیر در یك قطعه خبری نیز به مباحثی چون “اخلاق روزنامه نگاری” مـرتبط مـیشود. بــه عبارت سادهتر چنین ادعا می شود كه ارائه نقل قولهای مستقیم یا غیر مستقیم در یك قطعه خبری، آن را جالب توجه می سازد و انعكاس بازیگران درگیر در یك رویداد خبری، حفاظت از حقوق اجتماعی افراد است و جزو وظایفِ اخلاقی روزنامه نگار محسوب میشود.
۲-۱ تحلیل آواها
برای مطالعهٔ مبحث آواها به طور كاملا اتفاقی, روزنامه شاخص به تاریخ ۱۸/۱/۱۳۷۶ انتخاب شد. این شماره از شاخص شامل ۱۲ صفحه بود كه هشت صفحهٔ آن به ورزش، دو صفحه به سینما، یك صفحه به مباحث اجتماعی و یك صفحه به سیاست اختصاص یافته بود. در صفحات شش وهفت شماره مزبور در مجموع ۱۹ مطلب ورزشی به همراه یك عكسِ ۲۱× ۲۳ به چاپ رسیده بود. در ۱۹ مطلب یاد شده تنها دو نقل قول غیر مستقیم به چشم می خورد كه هر دو نقل قول بسیار كوتاهند. در سایر مطالبِ این دو صفحه حتی یك گفتار از بازیگران اجتماعی (در اینجا ورزشی) نیز به چشم نمیخورد. در صفحات هفت, هشت, نه و ۱۰ و ۱۱ همین نشریه ۳۷ مطلب به چاپ رسیده بود كه در ۳۵ مطلب تنها سه نقلقول غیر مستقیم قابل مشاهده بود. دومطلب باقیمانده نیز اساساً به مصاحبه با محمد رضا كربكندی و علی اكبریان اختصاص یافته بود.بررسی كیفی تعداد نسبتاً زیادی از نشریات عامه پسند بهوسیله تحقیق نشان دهندهٔ وجود دو گرایش متفاوت در به كارگیری آواها در پردازش خبری این گونه از نشریات در ایران است. نكته مشترك این دو گرایش را می توان در این واقعیت مستتر دانست كه هر دو گرایش معمولاً و بهطور غالب مطالب خود را به شكل تك آوایی مورد پردازش قرار می دهند. این دو گرایش كه سایه سنگین خود را بر صفحات هنری و ورزشی نشریات یاد شده گسترانده اند، پس از آنكه خبرهای خود را از بازیگران اجتماعی(در اینجا هنرمندان و ورزشكاران) بهدست آورد بدون كوچكترین “كار روزنامه نگاری” جداگانهای آن را به چاپ میرساند, ولی نحوهٔ پردازش مطلب آنها را می توان بدین شكل از یكدیگر تفكیك كرد . گرایش اول پس از آنكه “خبر” را (پای تلفن) از بازیگر اجتماعی نامبرده بهدست آورد، آنگاه مطلب تك آوایی خود را در سوم شخص تنظیم می كند. گویی كه این مطلب بهوسیله مثلاً ناصرخان حجازی یا علی آقای پروین بیان نشده و خبرنگار آن را خود شخصاً از منابع دیگری جمع آوری كرده است تا به شكل یك حقیقت مطلق و در سوم شخص بیان دارد. گرایش دوم، گفتار شنیده شده از بازیگر اجتماعی را به شكل یك نقل قول مستقیم یا غیر مستقیم پردازش میكند كه در اینجا مطلب عمدتاً به شكل یك “نقل قول” تنظیم می شود .
۲-۱-۱ اعداد سخنگو؛ تحلیل كمیت آواها
برای بررسی تعدد آواها یك جدول چهار ردهای تهیه شد و خبرها به بدون گفتار، تك گفتار، چند گفتار و چند آوا تقسیم شدند. منظور از مطلب بدون گفتار خبری بود كه هیچ گونه نقل قولی از هیچ بازیگر اجتماعی را بهكار نبسته باشد. خبر تك گفتاری، مطلبی تعریف شد كه تنها یك نقل قول در آن مشاهده شود و مطلب چند گفتاری مطلبی محسوب شد كه چندین گفتار هم موضع در آن قابل رویت باشد. خبر چند آوایی خبری تعریف شد كه در آن چندین گفتار یا مواضع متفاوت قابل مشاهده باشد. بررسی تعدد آواها در نمونه تحقیق كه از شش نشریه عامه پسند تشكیل می شد كه در یك دوره سه ساله مورد مطالعه قرار گرفته بودند، نشان داد كه حدودا نیمی از مطالب نشریات مزبور بدون هیچگونه گفتاری(چه نقل قول مستقیم و چه نقل قول غیر مستقیم) به چاپ می رسند. سایر مقالات تك گفتاری بوده و تنها بین چهار تا ۱۲ درصد از مطالب شش نشریهٔ نمونه تحقیق, چند آواییاند. این در حالی است كه بررسی یك نمونه كوچك اما در دسترس از نشریات عامه پسند انگلیسی و نروژی نشان می دهد كه تقریبا تمام مطالب این نشریات حداقل از یك گفتار سود جسته، عمده آنها چند گفتاری و بیش از یك چهارم مطالب این نشریات چند آوایی است. این اعداد نشان می دهند كه پردازش مطلب در نشریات عامه پسند، عمدتا بدون در نظر گرفتن روتین های كسب خبر و جمع آوری اطلاعات، انجام می پذیرد. عدم بهكارگیری روتین های كسب خبر باعث می شود مطالب علاوه بر آنكه عمدتاً بدون گفتار باشند، بیش از حد كوتاه و “پردازش نشده” به نظر آیند. در اینجا می توان این سئوال را طرح كرد كه چه دلیلی باعث شده است تا چنین سبكی از خبر نویسی در نشریات عامه پسند ایرانی رواج یابد؟ چرا در نشریات عامه پسند ایرانی چنین درصد پایینی از نقل قول های بازیگران اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد؟ پاسخ بدین سئوال در ارتباطی تنگاتنگ با كوتاهی مطالب و ساختار بازنمایی مطالب قرار می گیرد.
۳- ساختار بازنمایی خبری
اگر نحوهٔ بازنمایی مطالب به دو دستهٔ نرم و سخت تقسیم شوند، آنگاه دو نوع ساختار كاملا متفاوت را می توان برای بررسی و رده بندی مطالب نشریات از یكدیگر تفكیك كرد. «خبر سخت» مطلبی است اطلاع دهنده كه حجم نسبتا زیادی از اطلاعات را در باره نفسِ رویداد خبری و افراد درگیر در آن به همراه محل و زمان اتفاق رویداد در كوتاه ترین فضای ممكن در اختیار مخاطب قرار می دهد. البته خبر اطلاع دهنده و سخت در پاراگراف های تحتانی اطلاعات دیگری درباره سابقه، دلایل و نتایج و پیامدهای رویداد خبری نیز مطرح می سازد. خبرهای اطلاع دهنده عمدتاً با استفاده از “لید خلاصه اصلیترین مطلب” با تأكید بر یك عنصر خبری می تواند همه یا چند عنصر از شش وجه اطلاعاتی را در یك پاراگراف برای مخاطب بیان كند .خبر سخت با استفاده از ساختار هرم گونه در پاراگرافهای مستقل از یكدیگر, میتواند هر یك از اجزای یاد شده را به ترتیب اهمیت به روشنی و وضوح كامل برای مخاطب هوشمند بیان كند. از یك زاویهٔ حرفهای, تنظیم خبر سخت زمان كمتری را به خود اختصاص میدهد و به همین دلیل نیز روزنامه نگاران حرفه ای آن را مناسب خبرهایی می دانند كه به تازگی اتفاق افتاده است و زمان چندانی برای تنظیم خبر در اختیار روزنامه نگار قرار ندارد. در حالی كه نشریات وزین همچنان بر ارائه خبر اطلاع دهنده پافشاری میكنند, امروزه این ساختار را دیگر نمی توان ساختار غالب در روزنامه نگاری محسوب داشت. «خبرهای نرم» خبرهایی تعریف میشوند كه زندگی و احساسات یك فرد یا گروهی از افراد را در مركز توجه قرار دهند. در این نوع خبرها به هنگام گزارشِ یك تصمیمگیری كلان سیاسی-اجتماعی یا یك رویداد مهم با عواقب و ابعاد سیاسی و اقتصادی كلان، عمدتاً بر تأثیری كه تصمیم یا رویداد فوق الذكر بر زندگی یك فردِ مشخص به نمایندگی از همهٔ افرادی كه در چنان وضعیتی قرار دارند، تأكید میشود. به همین دلیل نیز انعكاس احساسات بازیگران درگیر در یك رویداد خبری و یا بازیگران اجتماعی متأثر از تصمیمگیریهای كلان اجتماعی به اصلیترین زاویهٔ مورد تمركز خبرهای نرم تبدیل است. دقیقاً به دلیل تأكید بر فرد و احساسات انسانی است كه خبرهای نرم نه تنها ساختار هرم گونه را مورد استفاده قرار نمی دهند و بر شش وجه اطلاعاتی تأكید نمیكنند, بلكه از زبان مرسوم خبری كه ماهیتی خشك و رسمـی دارد نیز بهره ای نمیگیرند. زبانی ساده و غیررسمی و گاه احساسی در كنار ساختاری داستانی، اصلیترین مشخصهٔ ساختاری خبرهای نرم است. با آنكه خبرهای نرم عمدتاً دربارهٔ وقایعی است كه مدت زمانی از وقوع آنها میگذرد، بسیاری از نشریات تابلوئید و سازمانهای خبری تلویزیونی ملی با تبحری خاص، رویدادهای تازه را نیز به شكل یك خبر نرم گزارش می كنند.۳-۱ تحلیل ساختار بازنمایی در نشریات عامه پسند ایرانی
بر اساس مباحث و تعاریفِ مفهومی فوق، تحقیق پس از شاخص سازی ساختارهای خبری و تعیین مؤلفههای متنی هریك, به بررسی این سئوال پرداخت كه مطالب نشریات عامه پسند ایرانی عمدتا با استفاده از كدام یك از دو ساختار سخت یا نرم بازنمایی شده است؟ بررسی مطالب نشریات عامه پسند نشان دهنده نكته ای بسیار جالب توجه بود كه ریشه در یك تعارض غریب و یگانه داشت؛ در حالی كه عمدهٔ مطالب این نشریات را از یك زاویهٔ موضوعی می توان نرم ارزیابی كرد، ساختارهای پردازش خبری در نشریات نمونه تحقیق عمدتا سخت محسوب می شدند. از آنجا كه مطالب این نوع نشریات بسیار كوتاه تهیه شده بودند، ساختار های بازنمایی آنها را می توان به “لید های بلند و طولانی” تشبیه كرد كه به تنهایی و بدون قرار گرفتن بر ارتفاع هرمی واژگونه، با توضیح شش وجه اطلاعاتی، مو ضوعاتی نرم را “اطلاع” می دادند. به عبارت ساده تر تعارضی عجیب بین “موضوع” و “ساختار بازنمایی” در نشریات عامه پسند ایرانی در نمونه تحقیق مشاهده شد؛ موضوعات نرم از طریق ساختارهای سخت پردازش شده بود.البته در همینجا میتوان به نكته بسیار مهم دیگری در رابطه با تعارض یاد شده در ابتدای این نوشتار، اشاره كرد. موضوعات نشریات عامه پسند دقیقاً با تعاریف موجود از خبر نرم هماهنگی ندارند و آنها را عمدتاً میتوان موضوعات غیر رسمی، یا حتی به زعم منتقدان این نــوع نشـریات, غیرعادی ارزیابی كرد. ساختارهای بازنمایی آنها را نیز نمیتوان با ساختارهای سخت خبری همخوان دانست، چرا كه در نهایت عمده مطالب نشریات نمونه تحقیق به شكل یك لید طولانی تنظیم شده بودند، ولی سایر بخشهای “شِما” یا “نقشه” یك خبر سخت و اطلاع دهنده، آنگونه كه “بل” یا “ون دایك” توضیح داده اند، در پردازش مطالب نشریات عامه پسند، ارائه نمی شد. برای مثال در صفحات ۱۰ و ۱۱ از نشریه پیام آور به تاریخ پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶، ۲۳مطلب ورزشی به چاپ رسیده بود كه مطالب هیچ یك از آنها را نمی توان به معنای واقعی كلمه از یك زاویه موضوعی، نرم محسوب داشت. بلكه آنها را عمدتا می توان خبر هایی غیر رسمی و غیر جدی به حساب آورد كه در قالبی خشك و با استفاده از گفتمان خبری به چاپ رسیده بودند. بهجز یك مورد در هیچیك از خبر های این دو صفحه, اشارهای به احساسات انسانی بازیگران نشده بود و بر احساس مخاطب نیز تأثیری نداشت. اگر ساختار بازنمایی در این خبرها بهدقت تحلیل شود، میتوان چنین نتیجه گرفت كه آنها از “ساختاری اطلاع دهنده” بهره می جویند ولی این ساختار را بهطور كامل مورد استفاده قرار نداده و تنها بخشی از آن را بهكار میبندند. خلاصه آنكه ساختار این خبرها اطلاع دهنده است اما محتوای اطلاعات جدی و رسمی نیست.در اینجا به عنوان نمونه یكی از خبرهایی مورد بررسی قرار می گیرد كه تحت عنوانِ “شاهرودی اجازه گرفت”، در صفحات یاد شده در پیام آور به چاپ رسیده بود. “رضا شاهرودی پیستون چپ ملی پوش پیروزی یكی از غایبان بزرگ تیمش در مسابقه با ماشین سازی بود. شاهرودی با توجه به خستگی بیش از حد مسابقه های پیروزی و تیم ملی، از مربیان تیمش درخواست مرخصی كرده بود و درخشان و محمد خانی نیز به شاهرودی اجازه دادند تا در سفر به تبریز به همراه پیروزی نباشد و به استراحت بپردازد.”
پیام آور- شماره ۱۲۸- پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶ –ص ۱۲
این “خبر”بسیار كوتاه از ساختار یك “لید خلاصه مهمترین مطلب” با تاكید بر عنصر شخصیت، بهره برده است. از شش وجه اطلاعاتی، عناصری چون چه كسی، چه، كجا، چگونه و چرا در همین مطلب بسیار كوتاه بیان شده و تنها زمان رویداد به دقت و روشنی توضیح داده نشده است. سئوال اینجاست كه آیا اساساً این ساختار مناسب چنین “مطلب خبری” بوده است؟ با همین ساختار خبرنگار قادر بود تا خبری رسمی و جدی را گزارش كند. به خبر فرضی زیر توجه كنید:
“آقای …یكی از غایبان بزرگ در جلسهٔ امروز هیئت دولت بود. آقای ..با توجه به خستگی بیش از حد از نخست وزیر درخواست مرخصی كرد و نخست وزیر نیز به آقای …اجازه داده بود تا در سفر هیئت دولت به تبریز، همراه آنان نباشد و در تهران به استراحت بپردازد.” چه تفاوتی بین مخاطبِ خبر فرضی فوق با مخاطب خبر پیام آور در مورد شاهرودی وجود دارد؟ آیا این تفاوت تنها به مطلب مورد نظر آنها محدود می شود و یا آنكه دامنه تفاوت این دو نوع مخاطب به شكل و ساختار ارائه خبر نیز قابل سرایت است و باعث تغییر در ساختار خبری بهكار گرفته از سوی نشریات عامه پسند نیز میشود؟ پاسخ بدین سئوال، پاسخ به گره گاه نظری است كه این مقاله تحقیقی بر آن اصرار می ورزد. در دو خبر فوق(كه یكی مربوط به پیام آور و دیگری خبری فرضی بود) یك تفاوت و یك تشابه قابل مشاهده است. تفاوت این دو خبر را می توان به رسمیت دومی و غیر جدی بودن اولی نسبت داد؛ شخصیت در اولی یك ستاره ورزشی است و در دومی یك مقام رسمی دولتی است. اما تشابه هر دو خبر را می توان در ساختاری مورد بررسی قرار داد كه “اطلاعات” هر دو خبر را حمل كرده است. هر دو خبر از ساختاری “سخت” استفاده كرده اند ولی محتوای یكی “نرم” و دیگری رسمی و سخت است. سایر خبرهای همین دو صفحهٔ پیامآور نیز از ساختاری سخت بهره بردهاند در حالی كه مطلب همه خبر ها نرم می باشد. در اینجا تحلیل با نوعی تعارض بین ساختار و محتوا روبهروست.اجازه دهید تا برای توضیح بهتر مثالی دیگر از همین شماره از پیام آور ارائه شود.
“پرورش خواه برای همیشه رفت؟”
“بهروز پرورش خواه هافبك شمالی استقلال در یكی از تمرینات هفته گذشتهٔ این تیم با حالت قهر اردوی این تیم را ترك كرد. علت قهر پرورش خواه به اختلاف او با حجازی بر می گردد. پرورش خواه به حجازی گفت: قصد ندارد در هیچ شرایطی به استقلال باز گردد.”
پیام آور- شماره ۱۲۸- پنج شنبه ۱۲/۴/۷۶ - ص ۱۳
پرورشخواه در زمان خود یكی از بازیكنان محبوب و قدیمی استقلال بود كه به دنبال اختلاف با سرمربی این تیم، استقلال را برای همیشه ترك كرد. چنین مطلبی همهٔ خصوصیات لازم برای یك پردازش نرم را دارد تا احساسات مخاطب ورزشی خوان را به غلیان در آورده و او را كاملاً سرگرم كند. این مطلب به همراه عكس های جالب و تمام رنگی از پرورشخواه و حجازی, در صورت پردازش مناسب میتوانست سطح زیر چاپ هر دو صفحه مورد بحث را كه در آنها ۲۳ مطلب به چاپ رسیده بود، اشغال كند؛ ارائه نقلقولهای احساسی متعدد از حجازی و پرورشخواه در توضیح تضاد موجود بین آنها، نقل قول از بازیكنان یا كسانی كه شاهد قهر كردن پرورشخواه از جلسه تمرین و چگونگی آن بوده اند و توصیف تاریخچه اختلاف این دو و یا بیان “تاریخ حضور این دو در تیم استقلال” به همراه عكسهای قدیمی از آنها. چاپ “عكس العمل” احساسی طرفداران استقلال درباره پرورشخواه در باكسهای رنگی و .. همه و همه به یك پاراگراف كوتاه كه در حقیقت در حكم یك لید شخصیت از خلاصه مهمترین مطلب ختم شده است. برای بررسی تعارض فوق, این مقالهٔ تحقیقی با توجه به مباحث ارائه شده, اقدام به شاخصسازی منحصربهفردی میكند تا بتواند این تعارض را بررسی كند. ابتدا مقاله تفكیكی بین ساختار خبری و موضوع یا محتوای خبر ایجاد میكند. سپس مطالب نشریات را از نظر محتوایی به “غیر جدی و غیر رسمی” (یا به اصطلاح غلط نرم) و “جدی و رسمی یا سخت” و از یك زاویه ساختاری آنها را به “اطلاع دهنده” و “فردی شده” تفكیك می كند. با مقایسهٔ درصدهای بهدست آمده, ابعاد تعارض شكل و محتوا در نشریات عامه پسند ایرانی بهدست خواهد آمد. «خبرهای غیررسمی و غیرجدی» خبرهایی تعریف شدهاند كه در بارهٔ مباحث كلی مربوط به فضای عمومی نباشند؛ مانند خبر هایی درباره افراد معمولی یا ستارگان سینمایی و ورزشی، مسابقات ورزشی یا چگونگی تولید كالاهای فرهنگی و حوادث. «خبرهای رسمی» خبرهایی تعریف شده اند كه درباره مباحث كلی مربوط به فضای عمومی باشند؛ مانند خبرهایی درباره مسائل سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و یا خبر هایی درباره اختلاف نظر های موجود در جامعه دررابطه با سیاستگذاری های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. «خبرهای اطلاع دهنده» خبری تعریف می شوند كه یا از هرم واژگون استفاده كرده و یا آنكه بهدلیل خلاصه بودن, تنها ساختار یكی از لیدهای مرسوم در این نوع خبر نویسی را بهكار گیرند و شش وجه اطلاعاتی یا تعدادی از عناصر یاد شده را در فضایی كوتاه ارائه دهند. اما خبر فردی شده, خبری تعریف میشود كه ساختاری داستانی داشته، ابعاد احساسی رویداد و تأثیرات آن را بر زندگی یك فرد(چه معمولی و چه مشهور) به تصویر كشد كه در اینجا می توان از ساختار خطی(تاریخی) یا اشكال پیچیده تر ادبی سود جست. بررسی تك به تك نشریات مورد بررسی نشان می دهد كه ۱۰۰% از مطالب شاخص، ۷۳% از مطالب گام، ۶۳% از مطالب پنجشنبهها و پیام آور، ۶۰ % از مطالب پیك آزادی و ۵۶% از مطالب ستاره سهیل با استفاده از ساختار اطلاع دهنده بازنمایی شده بودند. این درحالی بود كه ۹۳% از مطالب گام،۸۹% از مطالب پنجشنبهها، ۷۸% از مطالب شاخص، ۷۵% از مطالب ستاره سهیل، ۶۸% از مطالب پیك آزادی و ۶۷% از مطالب پیام آور از نظر موضوعی نرم بودند. مقایسه این دودسته از آمارهای بهدست آمده درباره ساختار بازنمایی و محتوای مطالب، به خوبی نشان دهندهٔ تعارضی است كه مقاله بدان اشاره داشت . پایان سخن
هدف اصلی این مقالهٔ تحقیقی, بررسی چگونگی پردازش مطالب در نشریات عامه پسند ایرانی بود. برای نیل بدین هدف سه شاخص اصلی بهكار گرفته شد كه عبارت بودند از طولِ مطلب، تعدد آوا و ساختار بازنمایی مطلب. نتایج بهدست آمده نشان داد كه مطالب عمدتاً نرم این نوع نشریات به شكلی اطلاع دهنده و در فضایی بسیار محدود بازنمایی شده اند. در نیمی از مطالب نمونه تحقیق, هیچ نقل قولی از بازیگران خبری منعكس نشده بود و در سایر مقالات تنها یك تك گفتار از یك بازیگر نقل شده بود. نتایج بهدست آمده, سئوالات متعددی را شكل می دهد؛ اولاً چگونه ممكن است كه تعدد مطلب در نشریات عامه پسند در كشورهای صنعتی چندین و چند برابر كمتر از تعدد مطلب در هر صفحه نشریات عامه پسند ایرانی باشد ولی كیفیت پردازش مطلب در هر دو دسته از نشریات فوق قابل مقایسه و یا برابری باشد؟ پردازش مطلب به فضا محتاج است و به هنگامی كه نشریات ایرانی چندین و چند برابرِ نشریات غربی فضای كمتری از هر صفحهٔ خود را به یك مطلب اختصاص میدهند آیا نمیتوان فرض را بر آن قرار داد كه پردازش مطلب در این نشریات به همین نسبت, از كیفیت پایینتری برخوردار است و آیا سطح بسیار بالای تیراژ نشریات غربی را نمیتوان به همین پردازش قوی و حرفهای آنها نسبت داد؟
سئوال بعدی این است كه چگونه ممكن است كه مطالب نشریات تابلوئید در كشورهای صنعتی كوتاهتر و كوتاهتر شده است ولی بر عكس انتظار همتایان ایرانی آنها، تعدد مطلب در هر صفحهٔ اینگونه نشریات در كشورهای صنعتی, حداكثر از میانگینی حدود سه مطلب در هر صفحه برخوردار است؟ چگونه حجم مطلب كاهش یافته ولی تعدد مطلب در هر صفحه كاهش نیافته است؟ پاسخ به این سئوال را می توان در تفكیكی جستوجو كرد كه قاعدتاً بین طول مطلب نوشتاری و فضای زیر چاپ همان مطلب وجود دارد. همین مسأله سئوالی مهمتر را در ذهن ایجاد میكند؛ اگر طول نوشتاری یك مطلب كاهش یافته است ولی سطح زیر چاپ آن تقلیل نیافته، پردازش مطلب از چه طریقی صورت میگیرد و تفاوتهای آن با پردازش سنتی مطلب در چه اصل و اساسی نهفته است؟ به عبارت ساده تر چگونه میتوان “مطالب كوتاهی” را “پردازش” كرد كه فضای زیر چاپ نسبتاً زیادی را اشغال می كنند ؟ پاسخ به این سئوال در چــارچــوب ایــن مقاله قرار نمیگیرد اما پاسخ بدان، برای نشریات و روزنامهنگاری مخاطبگرای ایران, یك ضرورت است .
پینویسها:
البته این مسأله درباره مطالب سیاسی، مصاحبه ها. مقالات صفحهٔ دوم و مطالب مربوط به صفحه حوادث صدق نمی كند. ولی مطالب یاد شده را تنها می توان بخش فرعی نشریات عامه پسند در دوره مورد بررسی این تحقیق به شمار آورد. البته مطالب بسیار كوتاه این نشریات عمدتا ساختار لید خلاصه اصلی ترین مطلب را با تاكید بر شخصیت بهكار می گیرند كه تمامی یا تعداد زیادی از شش وجه اطلاعاتی كه به عناصر خبری معروف هستند را در همین قطعه های خلاصه و كوتاه خود ارائه می دهند. این مقاله با توجه به نتایج بهدست آمده از یك تحقیق برای مركز رسانه ها تدوین شده است كه بهوسیله همین نگارنده انجام پذیرفت. نمونه تحقیق از میان شش نشریه ستاره سهیل، پیك آزادی، پیام آور، شاخص، گام، تلاش و پنج شنبه ها، انتخاب شد. این نشریه ها در طول سه سالِ ۱۳۷۵-۱۳۷۶و ۱۳۷۷ مورد بررسی قرار گرفتهاند. از هر نشریه ۱۲ شماره (یعنی یك نشریه از هر فصل)، انتخاب شد كه نمونه ای به حجم ۷۲ نشریه را شكل می دهد. همه مطالب این ۷۲ نشریه به شكل تمام شماری در ر ابطه با شاخص های مورد استفاده در این مقاله، بررسی شده اند. به دلیل آنكه مخاطب (و مخصوصاً مخاطبی با سطح تحصیلات محدود) دیگر حوصلهٔ خواندن مطالب طولانی را ندارد، نشریات عامه پسند در سطح جهانی، “متنِ نوشتاری” مطالبِ خود را كوتاه و كوتاه تر تولید می كنند. اما این مبحث نظری در ایران آن چنان غلط درك شده كه “متن نوشتاری كوتاه” با “مطلب كوتاه” یكی انگاشته شده است و بنابراین در یك صفحه تعداد بسیار زیادی از مطالب كوتاه به چاپ میرسد. سطح زیر چاپ مطلب در سطح جهانی تقلیل نیافته است بلكه تعداد لغتهای متن نوشتاری مطالب كم شده است. این بدفهمی، تضادی عمیق ولی جالب و گاه خنده آور بین صفحات یك نشریه عامه پسند ایرانی و نشریات عامه پسند غربی ایجاد كرده است(این در حالی است كه منبع نظری تولید مطالب كوتاه در ایران از همان غرب سرچشمه می گیرد!). این نشریه تنها در پنج صفحه از صفحات همین شماره، ۵۶ مطلب به چاپ رسانده است. اما VG در پنج صفحه از شماره مورد نظر تنها هفت مطلب چاپ كرده است!
تفاوت بین صفحهٔ اولِ نشریات عامه پسند ایرانی با نشریات عامه پسند غربی نیز بر همین منوال است. در صفحه اول نشریه شاخص كه در تاریخ مورد اشاره به طبع رسیده بود، دو عكس به همراه ۱۰ تیتر(تعداد تیترها آنقدر زیاد است كه این نشریه تنها به چاپ تیترها در صفحه اول بسنده كرده و هیچ مطلبی –حتی در حدِ یك اصطلاحا سوتیتر نیز- در این صفحه قابل مشاهده نیست) مشاهده می شد. اگر به نمونه های در دسترس نشریات غربی مراجعه شود تحلیل گر متوجه می شود كه تعداد مطالب(و تیترهای) صفحهٔ اولِ نشریات غربی بسیار كمتر است؛ مثلا در پنجم دسامبر ۱۹۸۰ در New Standard در صفحهٔ اول تنها دو مطلب و در صفحهٔ اولِ Daily Express (۲۴ آوریل ۱۹۷۹) تنها یك مطلب و در صفحه اول نشریهٔ Daily News (۳ ژانویهٔ ۱۹۷۵) تنها یك مطلب به چاپ رسیده بود. بررسی مطالب هنری نشان می دهد كه دلیل تنزل میانگین تعدد مطالب هنری در هر صفحه، تعداد بالای مصاحبه های هنری است كه معمولا طولانی تر از سایر مطالب است. همین مسأله به نوعی دیگر باعث تنزل میانگین مطالب ورزشی نیز شده است. اما می توان توجه داشت كه در دو صفحه میانی ورزشی گاه تا بیش از ۵۰ مطلب نیز چاپ می شود. در حقیقت مطالب اجتماعی باعث شده میانگین مطالب سیاسی در صفحه دوم یا صفحه مانیفست نشریات عامه پسند ایرانی تا پنج مطلب در صفحه افزایش یابد. به عبارت ساده تر مطالب سیاسی این نشریات نسبت به سایر مطالب بسیار طولانیترند. خبرنگاران چیره دست نیز با درك همین مسأله برای آنكه در عین بیان یك دیدگاه ظاهری نوین به مطلب خود اعطاء كنند چندین گفتار از چندین فرد همفكر را در قطعه خبری خود منعكس می سازند و به این ترتیب در عین آنكه مطلب آنها تك آوایی است، چند گفتاری نیز هست.در اینجا می توان به یك دیكوتومی جالب در ذهن روزنامه نگاران نشریات عامه پسند و شاید بسیاری از نشریات دیگر اشاره كرد؛ “خبر” ، خبر است و “مصاحبه”، مصاحبه. گویی كه ارائه نظرات بازیگران درگیر در یك رویداد و بیان عكس العمل لغوی آنها چندان جایی در پردازش خبری ندارد. به عبارت دیگر كار “جمع آوری اطلاعات” در اینجا تنها منوط می شود به داشتن دفترچه تلفنی پر از اسامی مختلف از هنرمندان و ورزشكارانی كه گاه خبرنگار را به خوبی می شناسند. از طریق تلفن از بازیگر اجتماعی نامبرده سئوال می شود كه “تازه چه خبر” و او نیز مثلا می گوید كه چه كارهایی در دست ساخت دارد و یا قرار است به كدام تیم نقل مكان كند.گفتههای او نیز دقیقا به همین ترتیب و به شكل یك مطلب بسیار كوتاه چاپ می شود. البته به قول حرفه ای ها اگر گفته های او “ارزش خبری!” بیشتری داشت، و در ضمن بازیگر مزبور (پای تلفن) به خبرنگار “حال داد”، می توان یك مصاحبه را نیز با او از طریق تلفن ترتیب داد!
هر مطلبی كه یك دیدگاه را بیان دارد، یك مطلب تك آوایی است(حتی مطالبی كه از نقل قول نیز بهره ای نگرفته اند). نحوهٔ پردازش این گونه خبر ها بسیار غریب بوده و باعث می شود تا این سئوال در ذهن ترسیم شود كه چرا روزنامه نگاران عكس العمل سایر بازیگران درگیر در یك ماجرای خبری را ارئه نداده و روتین های كسب خبر را رعایت نمی كنند. بسیاری از مسائل مطرح شده بوسیلهٔ هنرمندان یا ورزشكاران، غوغا برانگیز بوده و قاعده كار روزنامه نگاری بر آن است كه “عكس العمل” طرف مقابل نیز ضمیمه مطلب شود. خبرنگاران نشریات عامه پسند در پاسخ بدین سئوال كه چرا مطلب آنها تنها نظرِ غوغا برانگیز یك ورزشكار یا هنرمند را بیان می دارد و به طرف مقابل از طریق بیان عكس العمل وی حق دفاع داده نمی شود، مطرح می كردند كه “خبرنگار است و منابع او” و اگر یك منبع “موضوعی بكر” را در اختیار یك خبرنگار قرار داد و خبرنگار مزبور در خبر تنظیم شده مطالبی را به چاپ رساند كه موافق میل منبع خبر نباشد، چنین خبرنگاری برای همیشه در لیست سیاه آن منبع قرار می گیرد و امكان دست یابی به “اطلاعات بكر و تازه و غوغا برانگیز” را برای همیشه از دست می دهد! جالب اینجاست كه نتیجه تحقیق نشان می دهد كه عمدهٔ مطالب نشریات عامه پسند(و مخصوصا خبر های ورزشی) در حقیقت تنها یك “لید خلاصه مطلب” است كه البته با نواقصی به صورت یك خبر كوتاه و به تنهایی به چاپ رسیده است! «خبر نرم» به تعریف كلاسیك آن الزاما خبری “فردی شده” است. در اینجا برای بررسی تعارض موجود بین شكل و محتوای مطالب نشریات عامه پسند ایرانی در تعریف فوق تعدیلی ایجاد شده است. البته تذكر این نكته الزامی است كه اگر صفحات حوادث این نشریات به تنهایی بررسی می شدند، تعارض شكل ارائه و محتوای مطلب بسیار كمتر می شد.به نظر میرسد كه حادثه نویسان بهطوركلی به سوی شكل ارائه داستانی و غیر خبری تمایل بیشتری دارند كه با محتوای مطالب آنها نیز همخوانی دارد. تنها بین چهار تا ۱۲درصد از مطالب شش نشریهٔ نمونه تحقیق چند آوایی بودند. پاسخ به این سئوال را نمی توان به شكلی ساده انگارانه به یك عامل همچون بزرگی عكس و یا سیاهی تیتر نسبت داد و باعث دور جدیدی از بد فهمی نظری شد. این مقاله عمدتا از نتایج بهدست درتحقیقی به نام «نشریات عامه پسند؛ ساختارها،دیدگاه ها و بینش ها» استفاده كرده است كه بهوسیله همین نگارنده برای مركز رسانه ها انجام پذیرفت. از آنجاكه در نوشتن این مقاله به منبع دیگری رجوع نشده است خواننده در صورت تمایل برای آگاهی از آبشخور نظری مقاله می تواند به فهرست منابع همان تحقیق مراجعه كند.
نوشتهٔ: دكتر تژا میرفخرایی
منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست