دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
تأملی در باب سینمای دینی
![تأملی در باب سینمای دینی](/mag/i/2/b9ui4.jpg)
«تیتوس بوركهات» متفكر مسلمان سوئیسی در كتاب «هنر قدسی در شرق و غرب» مینویسد: «برای آنكه بتوانیم هنری را هنر مقدس ـ به مثابه نوعی هنر ـ بنامیم، كافی نیست كه موضوع و معنی هنر را از حقیقتی روحانی نشأت گرفته باشد و یا طبعی دیندار، با احساسات و عواطف پارسایانه و خداترسانه، بنا به ضرورت، هنر مزبور را بارور ساخته باشد، بلكه باید هنری را «مقدس دینی» خواند، كه زبان صوری آن هنر نیز بر وجود همان مبدأ روحانی گواهی دهد و قالب و صورتش، جلوه بینش خاص این معنی روحانی باشد. چیزی كه اصطلاحاً «سبك بیانی» خوانده میشود.
از اینجاست كه هنری مانند «هنر رنسانس» یا «هنر باروك» را كه از لحاظ سبك به هیچوجه از هنر ذاتاً دنیوی و غیر دینی همان دوران متمایز نیست، نمیتوان مقدس نامید؛ نه موضوعهایی كه آن هنر به نحوی كاملاً ظاهری و ادبی از دین اقتباس نموده و نه همان احساسات و عواطفی كه هنر را بارور ساخته و نه حتی نجابت طبیعی كه گاه در آن رخ مینماید. كافی نیست كه بدان خصیصهی «مقدس» را نسبت دهیم. تنها هنری كه قالب و صورتش نیز بینش روحانی خاص دینی مشخص را منعكس سازد، شایسته چنین صنعتی است.
موضوع دینی هنری را كه به اعتباری بر آن مزید شده باشد، ممكن است با زبان صوری اثر ارتباطی نداشته باشد. چنانكه هنر پس از رسانس، این مدعا را اثبات میكند. پس آثار هنری ذاتاً غیر دینیای هم هستند كه مضمونی مقدس دارند، اما برعكس هیچ اثر مقدسی نیست كه صورتی غیر دینی داشته باشند، زیرا میان صورت و روح (معنا) مشابهت دقیق خدشهناپذیری هست.»
حال با این مقدمات به طرح نظریهای میپردازیم كه نتیجهی اندیشه مدرن پس از كانت است كه میان موضوع و سبك و عینیت و ذهنیت دوگانگی قائل میشود. با این نظریه است كه گروهی از نویسندگان سینمایی معاصر معتقدند: (گونه یا ژانر سینمای دینی در گرو «موضوع» نیست... «موضوع» ویژگی ذاتی سینمای دینی نیست... نمیتوان موضوع را شرط ذاتی سینمای دینی دانست.)
پس از طرح نظریه اولیه تفكیكِ موضوع از سینمای دینی، این نویسندگان مدعی میشوند كه: «تقسیم سینما به سینمای دینی و سینمای غیر دینی، نادرست است» با این صغری و كبرای منطقی كه گویی از موضوع جزء ذات سینما باشد، لازم میآید كه با دینی و غیر دینی بودن، سینما در ذات خود متباین باشد!! و سرانجام تعریف سینما بر حسب «موضوع» در واقع محدود كردن آن است!!
«سینمای دینی» نه منوط به موضوع، بلكه وابسته به «سبك» وجود «تجربه تماشای فیلم» است! پس در این نگاه، درك ذات سینمای دینی به امری روانی و شخصی بازمیگردد. و بعد كثرت استعمال كلمات عرفانی و صوفیانه عجیب و غریب است كه در آثار این نویسندگان مدرن رقم زده میشود، مانند «فیلم در مقام تجلی قدسی»، «بحثهای ربانی سینمایی»، «مكاشفه امر قدسی از طریق سبك فیلم».
نظریه سوبژكتیو در تجربه خودبنیاد نفسانی كانتی در این عبارت «پاول شریدر»، تمامیت پیدا میكند، كه گویی: اهمیت معنوی فیلم ربط چندانی به محتوا یا موضوع آن ندارد، بلكه بیشتر مدیون تجربه ما از خود فیلم است ـ یعنی درك مشاهده هماهنگی و نظمی كه نقطه مقابل تجربه دنیای هر روزی ماست.»
آیا این نظریه با آن نظریه مدرن شبهدینی پ.پری ـ كانتی مشابهت ندارد، كه دین را صامت و بدون گفتگو و شخصیت صریح میداند و هر تجربه دینی امری نفسانی تلقی میشود، كه میتواند به دین صورت و هویت مشخصی ببخشد؟ از اینجا عصری شدن دین، تابعی از تجربه بشری در هر زمان، تحتتأثیر مشهودات این جهانی و رسمی همگانی در قلمرو علوم مادی است.
از این منظر دین كهن و تفسیر كهن دینی جامهای مندرس برای عصر مدرن است، پس باید دین را مدرن كرد، و مطابق روز بدون توجه به مبادی قدسی و اعلی آن تفسیر به رأی كرد و بعد مدعی تجربه قدسی و نبوی در طول زمان و مكان فانی شد؛ و آنچه را كه به حدیث نفس میماند به دین نسبت داد.
برخی از این نظریهپردازان كه تحت تأثیر جوكیان و دراویش هند و بوداییاند، منكر شریعت و هنر شرعی و دینی میشوند و از هنر ولوی در برابر هنر نبوی و شرعی سخن میگویند. هنری كه فاقد موضوع متعین شرعی است. این چنین نویسنده سینمایی مدرن ما میتواند هر سینما و فیلمی را به عرفان و امر قدسی و الهی منسوب دارد، زیرا به رهایی و آزادی مطلق از موضوع شرعی و دینی رسیده است.
او كاری به پیام و هویت هنر سینمای دینی ندارد.به هر تقدیر و حال، وضع و مقام انسانی و الهی، اكنون در عصر سیطرهی مدرنیته و پست مدرنیته ـ كه روحی سكولار بر جهان مستولی شده و هنر و سینما در فضایی سكولار و عرفی Secular و غیر قدسی Profane و گریزان از ساحت قدس Sacred شكل گرفته و تكوین یافته ـ نویسندگانی با تمایلات رقیق دینی و عرفانی با پرهیز از روح و حیات شرعی ادیان و ضمن برخورداری و تمتع از نظام سكولار و سُكرآور تجدّد و مدرنیته یعنی «امر قدسی» را به نحوی نفسانی میجویند و به هنر و عرفان اباحی نامقدس ولی شبهقدسی پناه میبرند، تا درد جانكاه نیستانگارانه «انسان در خویش مانده از خدا رانده» را قدری تسلی بخشند.
اما مشكل اساسی و بنیادی روحی انسان سكولار، با نثار القاب «تأویل معنوی»، «رازگشای قدسی»، «ربانی»، «روح قدسی»، «مقدس»، «تجلی» «مكاشفه و شهود غیبی»، به آثاری در حكم حدیث نفس فلسفی یا شبهعرفانیِ فیلمسازانی چون برگمان و تاركوفسكی پایان نمیپذیرد.
اگر بهرهگیری از این الفاظ برای هنرهای دینی ـ اساطیری سنّتی شرق، با نظر به حكمت معنوی و تمثیلی متعالی و قدسی عصر انبیاء و اولیاء باشد، یعنی به ساحت متعالی قدس نیستند ـ مگر به تأویل عارفانه شبستریوار كه بت و شمایل بتپرستانه را به تجلی جلالی و حجابی حق بازمیگرداند ـ بیوجه، و نحوی تفسیر به رأی و تصرّف در اسمایی است، كه ذاتاً برای هنرهای دینی اصیل توفیقیاند، غیر قابل انتقال معنوی و نمیتوان این اسماء مقدسه را مانند ابزارهای تفسیری من عندی بكار گرفت و به هر چیزی نسبت داد.
این مراتب در هنر مدرن و پستمدرن شبهعرفانی از بیتقوایی و فقدان پارسائی در تفكر مدرن و پست مدرن است، كه میكوشد بدون التزام عملی به وحی الهی از كلمات مُنْزَل سوءاستفاده كند. حال چه سكولارها طرفدار تاركوفسكی و برسون باشند و چه جوكیان و هندو مسلك بومی مسلمان.
گرچه هر اثر سینمایی با موضوع ظاهراً دینی، دلیل دینی و قدسی بودن آن نیست، اما بیموضوع دینی هم نمیتوان بر دینی بودن هر اثر هنری اصرار ورزید، و صرفاً به تجربههای نفسانی و تفسیر به رأی تماشاگری كه اغلب بیگانه از دین، در فضایی سكولار و دنیوی تربیت یافته بسنده كرده و مدعی شد كه «تجربه تماشای فیلم» بنیاد دینی اثر سینمایی را تعیین میكند. اما نكته آن است كه برای تجلی امر قدسی در سینما و هنر بدون موضوع و راهی جز از خلال واقعیت روایی و ظاهری دینی و دنیوی، با «بركت بخشیدن» به آنها نیست.
توجه و تأكید بر واقعیت مقید و هر روزی، برای رسیدن به واقعیت معنوی در كنار وقایع و رویدادهای استثنایی نبوی و ولوی كه عالیترین گونه حیات دینی است، در این مراتب تحقق مییابد. اشیاء و امور علاوه بر آنكه چیزی ماورایی مینمایند، در عین حال هویت خلقی خویش را حفظ میكنند. از اینجاست كه هیچگاه هنر دینی و اساطیری شرق و غرب از موضوع این جهانی رهایی نمییابد و پمن حذف مراتب خلقی و ملكی موجودات در آن سر به آسمان و ملكوت میسایند و بدینسان در هنر دینی همه چیز متبرك میشوند و زمین و فرش، آسمانی و عرشی.
البته وجود هویت موضوعی هنر و سینمای دینی و سبك و صورت بیانی این سینما و هنر است كه دایرهی ادراكی و معرفتی را به پایان میرساند. فقط انسان مؤمن و دیندار، نه فردی با اندیشه سكولار توانایی درك و اُنس با اثر سینمایی دینی، با اثر سینمایی دینی و یا هر اثر دینی دیگری دارد، به همین سبب است كه هر انسانی قادر به تجربه روحی و عاطفیاند كه گهگاه موجب خلط میان این تجربه اجمالی با تجربه معین عرفانی و دینی مقدس انسانهای فطری میشود.
در این تجربه، حقیقت برای انسانهای استثنایی در مواجهه با آثار استثنایی هنر دینی و قدسی منكشف میشود و مجاز (موضوع وسبك) پل و سكوی جهش به «حقیقت مبدأ قدسی» میشود، اگر موضوع و صورت بیانی موضوع یعنی واسطههای هنری Medume در كار نباشد، امكان چنین تجلّی عینی بیرونی و اشراق انوار الهی ممكن نخواهد بود. با این نگرش دینی، اثر هنری به صرف اطلاق كلمات ربانی و قدسی و عرفانی و صدها واژه دینی وقدس از صورت ناسوتی و اباحی و سكولار هنر كلاسیك و مدرن و حتی پست مدرن پس از رسانس رهایی نمییابد. چیزی كه برخی نویسندگان سینمای ایران، بدان عادت كردهاند.
این نویسندگان با تمایلات عاطفی به هنر و سینما و عرفان و فلسفههای معنوی پست مدرن غرب در گزارشها و تحلیلهای سینمایی و هنری خود به نحوی بازی و اشتغال به كلمات عرفانی و مقدس فارغ از شریعت و آداب متعین و مشخص شرعی و دینی نبوی، كه با عرف و آداب سكولار و دنیوی مدرن تنافی دارد، مشغولند. این جماعت با شعارهای شبهعرفانی و عرفان سكولار موجب جذب جوانانی میشوند، كه گمشدهای مثالی و بهشتی دارند، اما ارزان و آسان میخواهند به آن برسند.
این جوانان غیر از آنهایی هستند كه جز عیش و مستی و لذت ویرانگرانه سكرآمیز، چیزی از این جهان مدرن و محصولات صنعتی آن نمیطلبند. استقبال از این نوع تفاسیر ناسوتی شبهعرفانی و یا وجود حاشیهای آن نوع تفسیر آزاد عرفانی درویشانه و جوكیانه به نام هنر ولوی كه همه هنرها را فارغ از شریعت تلقی میكند و بدور از رذایل. در حالی كه جهان مدرن كنونی مشحون و پر از هنرها و هنرمندانی است كه نسبتی با این الفاظ شریف در ادبیات فارسی ندارند.
«هنر» از ریشه هونرHunar پهلوی، سونر و سونره Sunara سانسكریت به معنی نیكمردی و نیكزنی است، در حالی كه «آرت art» در ادبیات مدرن و جدید غرب از ریشه و معنی صنعت و صنعتگری و مهارت فنی است.
هرچند اصل آن، یعنی آرته arete یونانی و آرتوس artos و آرتیس artis لاتینی نیز بینسبت با فضایل معنوی و كمالات الهی انسان نیست. با این اوصاف تقسیم سینما و هنر به دینی و غیر دینی هیچگونه تباینی را ایجاد نمیكند.
مانند انسان دینی و انسان غیر دینی، انسان مقدس و انسان نامقدس، صورت خیالی كه ذات هنر و ممیز آن از غیر هنر است، گاه مجلای رحمان و تجلّی ساحت قدس و گاه مجلای شیطان و نفس و جلوهی فروبستگی و حجاب ساحت قدس است.
از اینجا سینما گاهی روح و ماده دینی پیدا میكند و گاه روح و ماده غیر دینی و در جهان سكولار مدرن هرچه هنر و سینما پیشتر آمده ـ و چون اصل آن بر دور شدن از جهان و خداوند بوده ـ روح غیر دینی و غیر قدسی بر آن غلبه كرده است و قربش با نفس اماره بیشتر شده است. همین است كه هنر و سینمای معاصر و مدرن به نهایت زشت است و در اكثر صور خیالیاش، شبیه همان اشكالی است كه در قدیم شیاطین و هیولای انسانی ـ حیوانی را وصف میكردند. این به جهت شیطانی شدن درون بشر امروزی است.
او چون نفسپرست و شیطانپرست است، هرقدر كه به درون خودش میرود، زشتتر میشود. حتی بسیاری از آثار سینمایی و هنری از تمامی اشباح و صوری كه در قدیم برای شیاطین تصویر و وصف كردهاند، زشتتر و مشمئزكنندهتر است.
سینمای كنونی، بخشی سینمای نكبت و فلكزده و زندگی سیاه انسان جهان سومی، یا انسان بیگانه مسخ شده كافكاوار اروپایی و جهان صنعتی و بخشی سینمای سیندرلایی هالیوودی كه تجارت سكس و خشونت است، مشحون از زشتی و وحشت است با هیواهای برخاسته از گورستان و فضاهای تاریك هولناك دخمههای قرون وسطایی و آینده مبهم فوق صنعتی كه همه چیز از كنترل میگریزد.
علیرغم این اوضاع چنانكه هولدرلین گفته است:«اما هرجا كه خطر است، قدرت منجی نیز میبالد.»
در این ظلمت نیستانگارانه جهانی هرچه پیشتر میرود، امكان درخشیدن نور الهی فزونی میگیرد و فتوح یاحت قدس برای ظهور هنر و سینمای دینی پس از پانصد سال سیطره تاریكی و غیب و غیاب روشنایی عرشی به نهایت میرسد، تا امر متعالی و قدسی از خلال واقعیت محسوس ظهور و انكشاف یابد. این یعنی تجلّی قدسی حقیقت پسفردایی بقیهالله خیر لكم ان كنتم مؤمنین. بدینسان جهان عمیقاً بیراز و خیالی از قداست و تقدّسزدایی شده، دورش به پایان میرسد، همه عالم میتواند خود را چونان جهانی مقدس آشكار كند، به عبارتی همه عالم در تمامیت و كلّیت خود میتواند یك تجلّی قدسی باشد.
نویسنده : فرهاد ساسانی
منبع : پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست