چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
مجله ویستا

تشیع و تحول‌محوری در ادیان جهانی


تشیع و تحول‌محوری در ادیان جهانی
سال‌هاست که خارج از ایران زندگی می‌کند. هزاران کیلومتر دورتر از ایران. در کشوری به‌نام آمریکا و در شهری به‌نام شیکاگو. دکتر احمد صدری استاد جامعه‌شناسی و مطالعات ادیان دانشگاه لیک‌فارست شیکاگو است. وقتی از او خواستیم ستون ثابتی در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد ملی داشته باشد، با مهربانی پذیرفت. از این پس تأملا‌ت احمد صدری را در ستون <دیار حبیب، بلا‌د غریب> بخوانید.دو سال است که با برخی دوستان ایرانی مقیم شیکاگو در جلساتی ماهیانه به قصه تحول‌محوری در ادیان جهانی پرداخته‌ایم. این بحثی است که برای نخستین بار فیلسوف آلمانی کارل یاسپرس در نیمه قرن بیستم در کتاب <منشا و هدف تاریخ> آن را مطرح کرد و چند سال قبل هم نویسنده شهیر خانم کارن آرمسترانگ کتاب مفصلی درباره آن تحت‌عنوان <دگرگونی بزرگ> نگاشت.
خلا‌صه تز این است که تقریبا در بین سده‌های دوم و هشتم قبل از میلا‌د تحولی اساسی در ادیان رخ داد. دین تا آن زمان تنها مظهر همبستگی گروهی بود، جنبه اساطیری داشت، متعرض اعتقادهای فردی و شخصی نمی‌شد و جنبه اخلا‌قی نداشت. برای نمونه اساطیر یونان را در نظر بگیرید که خدایان آن از نظر رفتار اخلا‌قی تفاوت چندانی با انسان‌های عادی نداشتند. این خدایان انسان‌گونه از مومنان خود تنزیه و تزکیه اخلا‌قی نمی‌خواستند. همین برایشان کافی بود که انسان‌ها برای آنها معبدهای با شکوه بسازند و به‌طور سنواتی قربانی کنند و خرج بدهند ولی با تحول‌محوری طبع دین یکسره عوض شد. در ادیان یهود و هندو که در جریان این تحول قرار گرفتند این امر کاملا‌ مشهود است. متون پیامبرانی مانند عاموص و ارمیا و اشعیای دوم با کتب قدیم‌تر عهد عتیق مانند سفر تثنیه یا کتب ساموئیل و شاهان قابل مقایسه نیست. همانطور که متون عرفانی و عمیق اوپانیشادها نیز با اساطیر رنگارنگ و پر از خشونت <ماهابهاراتا> تباین دارند. ادیان بعد از تحول‌محوری مانند مسیحیت و اسلا‌م نیز به‌طور کل ادیانی اخلا‌قی هستند با الوهیت ماورایی و توجه به نیازهای معنوی فرد و به دور از فرقه سیاسی قبیله یا دولت‌شهر. برخلا‌ف ادیان ماقبل تحول‌محوری که همه نظام سیاسی قبیله یا دولت‌شهر را با کمک امر مقدس توجیه می‌کردند، ادیانی که در جریان این انقلا‌ب فکری قرار گرفتند هم خود را نه در امور سیاسی- مذهبی و مراسمی، بلکه در رابطه فرد و امر مقدس صرف می‌کنند. ‌
در این دو سال کار را با ادیان خاور نزدیک، به ویژه اسطوره گیلگمش آغاز کردیم و بعد به یونان‌باستان رسیدیم که تنها حوزه‌ای است که در آن تحول‌محوری، درون دینی نبود و شکل فلسفه و علم کلا‌سیک قرن پنجم قبل از میلا‌د را به خود گرفت. سپس به هند و چین پرداختیم و در نهایت به ادیان خاورمیانه یا ادیان ابراهیمی، یعنی یهودیت و مسیحیت بازگشتیم تا نوبت به اسلا‌م رسید. طبعا حرف و حدیث در دینی که اعضای جلسه (نوعا دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های نورث‌وسترن و شیکاگو) در دامان آن پرورش یافته‌اند بسیار شد و کار بحث‌ها به درازا کشید تا اینکه ماه گذشته پس از پنج جلسه در مورد اسلا‌م این بحث‌ها به پایان رسید و قرار شد به فلسفه دین و جامعه‌شناسی دین بپردازیم، ولی به علت شب‌های قدر برخی خواستار جلسه خاصی شدند با این سوال که جایگاه شیعه در این بحث‌ها چیست. قرار شد که در یکی از شب‌های عزیز در مورد سرچشمه تشیع در زمان خلفای راشدین سخن بگوییم. ‌
لب و لباب و پیام اصلی تحول‌محوری در اسلا‌م همان نفی شرک و هنجارهای موروثی و قبیله‌ای در جزیره العرب و پاسخگویی فردانی در پیشگاه الوهیت جهانشمول بود. قرار بود که فرد (و نه قبیله او) در برابر رفتار اخلا‌قی، مثلا‌ حمایت از ایتام و مساکین در برابر خدا پاسخگو باشد. امت مسلمین مجموعه‌ای بود از این افراد مومن، نه دیگی که همه در آن می‌جوشیدند و هویت خود را از دست می‌دادند. ولی مسلمین پس از ارتحال حضرت رسول(ص) در دو حرکت ارتجاعی از این ارزش‌ها عقب‌نشینی کردند.
آنچه در سقیفه رخ داد به روایت تاریخ‌الخلفای دینوری، تاریخ‌الفتوح ابن اعثم کوفی و تواریخ طبری، یعقوبی بازگشتی فله‌ای به هنجارهای سیاسی ماقبل اسلا‌م بود. گفت‌وگو در سقیفه از دعوای مهاجرین و انصار (یعنی در واقع اعراب عدنانی و قحطانی) و پدرکشتگی‌های سکان مدینه یعنی اوس و خزرج بود. علی‌بن‌ابیطالب علی‌رغم نصایح برخی از دوستدارانش از بنی‌هاشم مهاجر و انصار مدینه در این مذاکرات شرکت نکرد. بعد از آن هرچند به اقتضای موقعیت به صراحت از حق از دست رفته‌اش سخن می‌گفت، در خلا‌فت ابوبکر و عمر سکوت اختیار کرد و گاه از سر مسوولیت برای امت مسلمان طرف مشاوره رهبران هم قرار می‌گرفت.
‌ خلا‌فت عثمان بن عفان دومین حرکت به‌سوی هنجارهای سیاسی ماقبل اسلا‌م، یعنی بازگشتی اساسی به روش‌های حکومت قبیله‌ای و عدول از اصول جهانشمول اسلا‌می بود. در عقدالفرید آمده که عثمان در پاسخ عبدالرحمان ابن‌عوف که به عنوان شیخ شورای عمر، عثمان را با این شرط که به شیوه شیخین عمل کند به خلا‌فت منصوب کرده بود او را به دوری از برخورد گزینشی در صرف بیت‌المال نصیحت کرد. جواب عثمان این بود: <عمر در راه خدا به قوم‌وخویش خود سخت گرفت ولی من در راه خدا نزدیکانم را می‌نوازم.> گویند که عبدالرحمن بن عوف از عثمان روگردانید و تا عمر داشت با او سخن نگفت. در این زمان نارضایتی عموم به حدی رسید که عثمان در یک قیام منتهی به هرج‌ومرج کشته شد. البته انصار و مهاجرین (از جمله حضرت علی(ع) علی‌رغم انتقادهایشان به عثمان از فتنه و هنجارشکنی و خلیفه‌کشی هراس داشتند و از این رو سعی خود را در محافظت عثمان کردند. ‌
سرآغاز شیعه به عنوان یک جنبش اجتماعی در سال‌های نهایی خلا‌فت عثمان است. در این دوران است که <پیروان علی(ع>) مانند ابوذر و عمار در برابر رانت‌خواران بنی‌امیه که با استفاده از ضعف و پیری و برخی سیاست‌های غلط عثمان‌بن‌عفان قدرت یافته بودند به پا خاستند. در آن زمان چیزی به نام <سنی> وجود نداشت. اختلا‌ف اصلی بین شیعه علی(ع( )شامل بنی‌هاشم، انصار و بسیاری از مسلمانان غیرقریش می‌شد) از یک‌سو و قریش‌سالا‌ری بنی‌امیه از سوی دیگر بود. ‌
حکومت چهار ساله علی‌بن‌ابیطالب کوششی بود برای بازگشت به ارزش‌های محوری اسلا‌م. او با تعهد به اصول اخلا‌قی محض الهی از بازی‌های سیاسی دوری کرد و اجازه نداد که دین به ابزار حکومت تبدیل شود. با عدم تقسیم اموال به صورت طبقاتی که در زمان عمر برای نخستین‌بار اعمال شده بود، ولی در زمان عثمان به صورت یک نظام تبعیضی محض درآمده بود، علی(ع) نه‌تنها بزرگان بنی‌امیه، بلکه بسیاری از صحابه جامعه و حتی برادر خود عقیل را از خود راند. نتیجه این اصولگرایی سه جنگ داخلی خانمانسوز در جمل و صفین و نهروان بود که همه سال‌های خلا‌فت او را به خود اختصاص داد. ‌
دعوای ارزش‌های اخلا‌قی اسلا‌م و موج بازگشت به فرهنگ ماقبل تحول‌محوری عرب که با سقیفه شروع شد و با خلا‌فت عثمان قوام گرفت، با حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس ادامه پیدا کرد. در این میان تشیع حرکتی بود در جهت عکس موج ارتجاع. این حرکت هزینه بسیار سنگینی به علی بن ابیطالب تحمیل کرد و در نهایت منجر به شهادتش در کوفه شد. آرمانخواهی علی(ع) در برابر الیگارشی معاویه و قیام فرزندش حسین در برابر تمامیت‌خواهی یزید پیروزی این جهانی به همراه نداشتند، ولی این دو مبارز پیشرو و پیروان‌شان در تاریخ ثبت کردند که ارزش‌های جهانشمول اخلا‌ق اسلا‌می به آسانی و بدون مبارزه در بازگشت به سنن ماقبل اسلا‌می از دست نرفتند. به عبارت دیگر تشیع نمادی از مبارزات مسلمانان در برابر محو ارزش‌های محوری بود که پیامبر اسلا‌م در مکه منادی آنها بود. ‌
منبع : روزنامه اعتماد ملی