پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


ملودی غم و شادی در نوای نوازندگان


ملودی غم و شادی در نوای نوازندگان
● نگاهی به تاریخچه حضور نواگران در طول تاریخ كهن ایران باستان
موسیقی در دوران كهن از ارزش و مقام ویژه ای برخوردار بوده است. موسیقیدانان هم رتبه دانشمندان و ادبیان منزلت والایی در بین حكام و مردم عامی داشته اند. در آن دوره موسیقیدانان، تنها به نواختن ساز نمی پرداختند بلكه ایشان هنرمندان چیره دستی بودند كه به زنده ماندن و انتقال ادبیات فولكلور و ثبت تاریخ جوامع كمك شایان توجهی كردند.
مطلب ذیل نگاهی به جایگاه نوازندگان در بین سلسله های حاكم بر این سرزمین دارد كه به شكل خلاصه از بانك مقالات فارسی آورده شده است.
از آثاری كه از تمدن ملل به یادگار مانده، می توان گفت كه ایران در موسیقی، از كشورهای معاصر خود مانند سومر، بابل، مصر و یونان عقب تر بوده است و شاید علت اصلی آن بوده كه در ایران برخلاف دیگر كشورها، موسیقی در مراسم مذهبی به كار گرفته نمی شده و در واقع موسیقی خاص مذهبی وجود نداشته است. «هرودوت» مورخ یونانی، می نویسد: «تشریفات مذهبی در ایران، بدون موسیقی صورت می گرفته است.»
بعد از حمله اسكندر در زمان سلوكیان و اشكانیان، ایران تحت تاثیر تمدن یونانی واقع شده و به نظر می آید كه در موسیقی ایران تحولی صورت گرفت. در تاریخ كهن ایران، واژه ای به نام «گوسان» و «گوسان نواگر» آمده كه به معنی نوازنده و خواننده است.در زمان پارتها داستان هایی به شعر سروده می شد و به آواز خوانده می شد، اما به كتابت در نمی آمد، بلكه شفاهی و سینه به سینه، از نسلها عبور می كرد.
نداشتن علم و صنعت موسیقی نوشتاری از دوران گذشته، گویای اطلاعات بسیار كم ما از موسیقی و خنیاگری این سرزمین كهن است.مجموعه شواهد روی هم گواهی می دهند كه گوسان در زندگی پارتها و همسایگان ایشان تا عصر ساسانی نقش قابل ملاحظه ای داشته اند. این هنرمندان به عنوان سرگرم كننده پادشاه و مردم عادی و در دربار از امتیازات خاص و نزد مردم از محبوبیت برخوردار بوده اند. علاوه بر آن گوسان در مزارها نیز حضور فعال داشته و بر شور و هیجان بازماندگان می افزود. او نوحه سرا و مرثیه گو بود و همینطور طنزپرداز، داستان گو، نوازنده و رامشگر، انتقال دهنده شادی ها و غم های عهد باستان و مفسر زمانه خود بود.در جامعه پارتی، شاعر، خواننده بود و به هر گوسان به عنوان شاعر و نوازنده و خواننده و با استعدادهای خود شهرت و اعتبار داشت.
هرچند كه اینها دو گروه بودند و اولی در خدمت خواص و دربار و گروه دوم كه آشكارا زندگی محقرانه ای داشته اند و تنها در میان روستاییان و در اماكن عمومی شهرتی داشته اند.زرتشتیان نیز دارای نوعی ادبیات روایی و سرگرم كننده بودند كه به شكل نظم و آواز خوانده می شده است.
در دوره هخامنشی نیز خنیاگری رونق بسیار داشت. «گزنفون» گفته است: كوروش تا آخرین روزهای كیانی اش و در طی روزها توسط داستان و آواز ستوده می شود و این احتمال وجود دارد كه علی رغم سنت كتابت، داستان «زربر و هودات» از عصر هخامنشی، از طریق خنیاگری و شیوه داستان گویی روایی و آوازی و سینه به سینه بر جای مانده است تا به وقت رونق صنعت كتابت در دوران ساسانی.
جدای از ادامه سنت خوانندگی گوسان ها در شمال،از درخشش خنیاگری در ایران بزرگ ،شواهد و مداركی موجود است . و اصطلاح فارسی «میانه گوسان»، «هنیاگر» و«هنیواز» بوده است و بعدها عموماً واژه «نواگرا»بر جای مانده است .
در شرحی آمده كه در طبقه بندی مملكت، از طرف اردشیر، خنیاگران در طبقه سوم به همراه دبیران، پزشكان، شعرا و اخترشناسان بوده اند.مسعودی می گوید: «هارون الرشید به تقلید از ساسانیان و در طبقه بندی افراد جامعه، میان خوانندگان خودش، درجات و طبقه پدید آورد تا خنیاگران برجسته، مقام شامخ خود را داشته باشند.»طی روایتی «ثعالبی ندیمی» توضیح می دهد كه بهترین موسیقی آن است كه با یك ساز زهی پدید آید كه صدایش همچون آواز باشد و دوم آوازی باشد كه پرده گردانی آن همچون صدای سازی خوش باشد. تمامی این شواهد گواه می دهند كه موسیقی پیشرفته آن دوران، چه به شكل آوازی و چه به شكل موسیقی سازی، اعتبارویژه و شایسته داشته است.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید