چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مثل سد اسکندر


هرگاه بخواهند كسی را به مقاومت در مقابل دشمن یا حوادث تشویق و تشجیع كنند از ضرب المثل بالا استفاده می كنند .
آورده اند كه ...
چون اسكندر به حد مشرق رسید ، راه گذر میان دو كوه بود و ذوالقرنین با ایشان نیكویی كرد . مردم آنجا قصه خویش بگفتند كه یأجوج و مأجوج قومی هستند كه در زمین ما فساد می كنند و ما از پس ایشان بر نمی آئیم و گفتند : ماخراج بدهیم تراتامیان ما و ایشان سدی بكنی كه ایشان نیز از پیش ما نیایند .
ذوالقرنین گفت : خدای تعالی مملكت مشرق و مغرب به من داده است و مرا خود ، ساخت این سد بهتر از همه مملكت و دنیا و هدیه شماست . ذوالقرنین فرمود آهن آوردند و چنانچه خشت میان دو كوه نهادند میان دو كوه بگرفت و با آهن میان سر برآورده اند .
پس بفرمود تا كوره ها بساختند ، می گداختند از یكسو روی و از یكسو آهن هر دو سرد شد و به یكدیگر در رشد و سخت شد و از كوه تا بدان كوه استوار شد و بگرفت و یأجوج و مأجوج از آن سوی بماند و آن مسلمانان از ایشان برستند و ذوالقرنین گفت : كه نه بقوت من بود این برحمت خدای تعالی بود .
منبع : شمیم