شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا


آیا صنعت اسباب‌بازی در برابر رکود ضد ضربه است؟


آیا صنعت اسباب‌بازی در برابر رکود ضد ضربه است؟
سنگ‌های تخت یک‌قل دو‌قل و عروسک پنبه‌ای‌ها را به یاد دارید؟ وقتی به توپ پلاستیکی چند لایه و گل کوچک سر کوچه راضی بودید، به خاطر دارید؟ اولین ماشین و تفنگی که برای پسرتان خریدید چطور؟ به حتم روزهایی را به یاد دارید که دخترتان صورتش را به شیشه فروشگاه اسباب‌بازی فروشی می‌چسباند و عروسک‌های Baby Born را به شما نشان می‌داد.
روزهایی بود که صدای گوشخراش جیغ‌های بچه‌ها در پاساژها صدای خوش و گوشنواز مغازه‌دار و جای دست‌های کوچکشان روی شیشه فروشگاه‌های اسباب‌بازی فروشی نشان‌های خوش‌شانسی آن مغازه بودند.
اما امروز با بروز بحران مالی و سقوط ناگهانی قدرت خرید مردم، تولیدکنندگان اسباب‌بازی دست به دعا شدند تا قدرت جیغ و لبخند ملوس کودکان آن قدر باشد که بتواند مادر و پدرها را وا دارد اسباب‌بازی را در پایان لیست صرفه‌جویی‌شان قرار دهند.البته کسی انتظار ندارد پدری که شغلش را از دست داده و مادری که به فکر آموختن حرفه جدیدی است تا شاید آب باریکه‌ای برای خانواده‌اش باز کند، علاقه‌ای به گذراندن وقت در فروشگاه اسباب‌بازی داشته باشد. در این شرایط پارک و زمین‌های شنی به صرفه‌ترین تفریحات به نظر می‌رسند.
اما برخی بر این باورند که هنوز این قدر اوضاع بد نشده که پدر و مادرها برای تولد و سال نو به بچه‌ها به جای اسباب‌بازی، لباس کادو بدهند. رانی دانگن سردبیر مجله خبری اسباب‌بازی، بر این باور است که صنعت اسباب‌بازی در دوران رکود اقتصادی پیشین در آمریکا ثابت کرد که جو پرتنش اقتصاد بر صنعت اسباب‌بازی تاثیر چندانی ندارد. او چنان خوش‌بینانه به قضیه نگاه می‌کند که حتی حراج‌ها را هم بجا نمی‌داند.
اما همین منتقد از سوی دیگر اذعان می‌دارد که دیگر مثل یکی دو سال پیش گوش شنوایی پیدا نمی‌شود که «بابا! من اینو می‌خوام، مامان! اینو واسم بخر» را بشنود. پدر و مادری که سفت به کیف پولشان چسبیده‌اند تمایل چندانی ندارند که زیپ آن کیف کوچک با ارزش را برای اسباب‌بازی باز کنند.از سوی دیگر پاول ویتفیلد کارشناس اقتصادی صنعت اسباب‌بازی می‌گوید اسباب‌بازی و صنعت بچگانه آن اگر در برابر رکود اقتصادی ضدضربه نباشد، دست کم مقاوم خواهد بود. او بر این باور است که خرج کودکان آخرین خرجی است که به ذهن هر مادر و پدری می‌رسد که نامش خرج اضافی است.در میان این همه شلوغی و نگرانی موضوعی به نظر جالب مطرح می‌شود که آن هم جشن تولد ۵۰ سالگی عروسک لاغر و موبلند آمریکایی است. باربی در سال ۱۹۵۹ در نیویورک متولد شد و از همان زمان محبوبیت خاصی در میان دختر بچه‌ها پیدا کرد. اما این محبوبیت برای «ماتل» تولید‌کننده این عروسک زیبا کافی نیست. ماتل تلاش کرده در نمایشگاه‌های گوناگون شرکت کند و با ارائه اشانتیون و تولدهای فانتزی سهام خود را به نقطه جالب‌توجهی بازگرداند.
مشکل دیگری که به باربی ضرر چشمگیری زد، حضور رقیبی به نام «براتز» بود. براتز عروسکی است که با رعایت نکردن کپی‌رایت بسیار شبیه باربی است. البته باربی ادعایش را به دادگاه برد و همان‌جا هم ۱۰۰‌میلیون دلار غرامت گرفت. اما حضور براتز در حال حاضر مثل خاری در چشمان سبز و آبی باربی است و ضرری که به باربی وارد کرده، بیشتر از این حرف‌ها است. از سال ۲۰۰۱ که براتز پا به بازار گذاشت، سهام باربی هم دچار افول قابل‌ملاحظه‌ای شد.
هرچند دادگاه حکم جمع آوری براتز از بازار را داده بود، اما لابی‌های این شرکت کارساز بوده و طبق آنچه در صفحه اول وب سایت این کمپانی آمده تا پایان سال جاری حق ماندن را از دادگاه گرفته است. این بدان معنا است که مشکل باربی به قوت خود باقی است. هر دوی این عروسک‌های زیبا و فانتزی طرفداران خود را دارند و هنوز دختربچه‌ها ساعت‌ها وقت خود را صرف شانه کردن موهای این دو می‌کنند.
از هر جهت که به موضوع نگاه کنیم، تصمیم‌گیری برای رسیدن به یک نتیجه واحد در این صنعت دشوار است. نگاهی به نمایشگاه‌های اسباب‌بازی نشان می‌دهد که هنوز کارخانه‌ها به آینده امیدوارند و با برپا کردن غرفه‌ها به فکر جلب مشتری هستند. اما در همین نمایشگاه کارخانه‌هایی بودند که اجاره غرفه خود را فسخ کردند و هیچ سودی برای خود ندیدند.
در آمریکا مشکل دیگری هم بر این موارد افزوده شده و آن هم قانون جدید سنجش اجباری سطح سلامت و خطر محصولات از نظر میزان سرب به کار رفته در محصول است. همین امر اگرچه از نظر ما به عنوان سرپرست کودکان بسیار مفید و بجا است، اما به نظر بسیاری از تولیدکنندگان و واردکنندگان اسباب‌بازی و همچنین واردکنندگان مواد اولیه در این شرایط نابسامان ‌یکی از خطرساز‌ترین سیاست‌ها برای این صنعت است.
این موضوع پس از آن مطرح شد که اسباب‌بازی‌های مسموم به سرب از چین به وارد بازار آمریکا شدند. آن اسباب‌بازی‌ها از سطح بازار جمع شدند اما نگرانی‌ها آن هم برای خریدار و هم برای فروشنده همچنان باقی است.
بسیاری از تولیدکنندگان آلمانی هم محصولات خود‌ را از بازار آمریکا بیرون کشیده‌اند. با آن که این تولیدکنندگان تحت‌نظارت قانون‌های سفت و سخت اروپا هستند، اما در چنین شرایط بحرانی اقتصاد پرداخت چنین هزینه اضافی برای انجام سنجش میزان سرب برای آنان به صرفه نیست.
به صرفه نبودن این آزمایش برای تولیدکننده آلمانی به این معنی است که این بازار عرضه و تقاضا چنان نامتناسب است که کارخانه قدرت انجام این آزمایش را هم ندارد. آزمایشی که می‌تواند اطمینان خاطر مشتری را برای خرید محصول آن کارخانه به همراه داشته باشد.
نابودی صنعت اسباب‌بازی داخلی ایالات متحده مهم‌ترین بخش مصوبه کنگره آن کشور بود که پیش‌بینی نشده بود. گزارش‌های انجمن اسباب‌بازی آمریکایی حاکی از آن است که قانون جدید به معنای جمع‌آوری محصولات از فروشگاه‌ها چیزی نزدیک به ۲‌میلیارد دلار هزینه دربر دارد. جالب است بدانید تمام ماجراهای سربی از بیماری و مسمومیت تنها یک کودک آغاز شد.
اما بگذارید کمی از صحبت‌های آدم بزرگ‌ها بگذریم. نگاهی بیندازیم به آنچه بچه‌ها انتخاب کردند. زمانی بود که «اکشن من» که در میانه جنگ جهانی دهه هفتاد از چهره جنگی خود به چهره‌ای ماجراجو تبدیل شد تا بچه‌ها ترسی از او نداشته باشند. «لگو»ی دانمارک هم یک شبه محبوبیت فراوانی پیدا کرد. بچه‌های دهه هشتاد هم لاک‌پشت‌های نینجا را به هر چیزی ترجیح می‌دادند. در همین دهه بود که آتاری راه خود را به خانه‌ها باز کرد و دنیا را تحت‌سلطه خود در آورد.دهه نود هم با تحول عظیمی به نام کامپیوتر و سی‌دی همراه بود. همین دهه بود که بچه‌ها را در اتاق‌هایشان نگه می‌داشت. آن قدر محو جادوی این اختراع بودند که ساعت‌ها سراغ پدر و مادرشان را هم نمی‌گرفتند. شاید همین دهه بود که پدر و مادرها توانستند کمی وقت پیدا کنند و به خودشان هم برسند. «پاور رنجر» و «تله توببی‌ها» به راحتی در دل بچه‌ها جا باز کردند.
اما در اولین دهه هزاره دوم بود که قدرت انتخاب بچه‌ها مانند مادرانشان در انتخاب لباس بسیار گسترده شد. بچه‌های این عصر می‌توانند از میان عروسک‌های سنتی مثل خرس‌های پنبه و قطارهای کنترلی یک اسباب‌بازی انتخاب کنند و هم از میان پلی استیشن‌ها و iPod یکی را برگزینند.
در دهه ۲۰۰۰ عروسک‌های آنابل که هم گریه می‌کنند و هم پس از خوردن شیرشان می‌خوابند، در کنار عروسک‌های براتز در صدر جدول ایستاده‌اند. اسباب‌بازی‌های کنترلی مثل اژدهای پرنده نیز توانستند به راحتی به صدر جدول پرواز کنند. فیلم‌های هری پاتر نیز در میان ده پرفروش برتر جای گرفتند. وقتی تعداد رقیبان زیاد باشد برنده و انتخاب شدن ارزشمند‌تر است. این جا است که آنابل و هری پاتر به پیروزی خود می‌بالد.
نسترن احمدی
منابع:
مجله اسباب‌بازی
موزه اسباب‌بازی آمریکا
ایندیپندنت
هرالد
Playthings
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد