یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
کشاکش تاریخی روابط ایران و مصر
در تاریخچه مناسبات ایران ومصر، عامل گرایش به صهیونیسم همواره یك عنصر بازدارنده و تخریبی بوده است. این پدیده را میتوان درجدایی حكومت جمال عبدالناصر و حكومت پهلوی به دلیل اتحاد محمدرضا با اسرائیل و فاصله جمهوری اسلامی از حكومت مصر به دلیل پیمان كمپدیوید و ارتباط مصریها با صهیونیستها به روشنی مشاهده كرد. تنها پیش از تأسیس اسرائیل بود كه رویكرد سیاسی دو كشور ایران ومصر بایكدیگر همسویی داشت وپادشاهی بودن هر دو سبب تحكیم پیوند آنها شده بود.
نوشتار زیر به بررسی تاریخچه روابط سیاسی ایران و مصر ونقش وجودی صهیونیسم در تخریب آن میپردازد. آغاز مناسبات سیاسی تهران ـ قاهره مصر در زمستان سال ۱۳۰۰ ش. استقلال خود را از انگلستان به دست آورد. با اعلام خاتمه رژیم تحت الحمایگی انگلیس بر مصر درسوم بهمن این سال و اعلام استقلال مصر، دولت ایران بلافاصله این كشور را به رسمیت شناخت و سركنسولگری خود را در قاهره به سفارت ارتقاء بخشید.
در آن تاریخ به تازگی رضاخان در ایران كودتا كرده بود؛ احمدشاه آخرین سالهای حكومت خود را پشت سر میگذاشت و كابینههای كوتاه مدت تحت سلطه رضاخان بر كشور حكمرانی میكردند. روابط ایران ومصر تاپیش از آن در حد سفارت نبود. انگلیسیها و پیش از آن، عثمانی كه مصر رادر تصرف خود داشت، تعیین كننده ماهیت و میزان روابط كشورهای جهان باحكومت دست نشاندهشان در قاهره بودند.
نه حكومتهای مصر اختیارات كاملی برای برقراری مناسبات سیاسی با دیگر كشورها داشتند و نه ایران در سالهای آخر دوران قاجار سامان سیاسی داشت. با این همه، میان مردم دو كشور نوعی پیوند معنوی ایجاد شده بود. هر دو كشور در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی مورد تهدید و آزار انگلیسیها بودند و با یكدیگر نوعی احساس همدردی داشتند.
شاید به همین دلیل نیز بعضی متفكرین مخالف استبداد قاجار در دوران مشروطه، قاهره را مركزی برای فعالیتهای فكری خود ساخته بودند. سالهای جنگ جهانی اول و مبارزه مردم هر دو كشور با سلطه انگلیسها، پیوند میان دوملت ایران و مصر را افزایش داد. اوج این مبارزات را میتوان درحركت آزادیخواهانه مردم ایران علیه قرارداد ۱۹۱۹ ـ منعقده بین وثوق الدوله و انگلیس ـ مشاهده كرد. معاصر باهمین حركت آزادیخواهی، در مصر نیز مبارزات مردمی علیه سلطه انگلیس وجود داشت كه نهایتاً در ۱۳۰۰ ش. به استقلال مصر انجامید.
سفارت ایران درقاهره تا هنگام انقراض سلسله قاجار ـ۱۳۰۴ش. ـ فعال نبود، اما پس از آن و در پی تاجگذاری رضاخان ـ۱۳۰۵ش. ـ اولین قرارداد مودت و دوستی میان دو كشور در ۱۳۰۷ ش. منعقد شد.
اشتراكات سیاسی پادشاهی ایران ومصر مناسبات رضاخان با حكومت ملك فؤاد در مصر صمیمی بود. در مجموع، روابط تهران وقاهره از ۱۳۰۰ ش. كه سفارت ایران در مصر دایر شد، تا ۱۳۳۱ ش. كه حكومت سلطنتی در این كشور منقرض گردید، دو ویژگی اصلی داشت: اول، همكاری مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح دو حكومت و دوم، مبارزه مشترك دو حكومت با اسلامخواهی مردم. هم حكومت پادشاهی هر دو كشور و سلطه انگلیس بر هر دو نظام و هم مبارزه مشترك آنها با اسلامگرایی در كشورشان موجبات گرمی مناسبات را فراهم آورده بود.
یكی ازدلایلی كه به طور موقت به تحكیم روابط تهران وقاهره انجامید، ازدواج محمدرضا پهلوی ـ ولیعهد وقت ایران ـ با فوزیه ـ دختر ملك فؤاد و خواهر ملك فاروق پادشاه مصر ـ در اسفند ۱۳۱۷ بود. این ازدواج كه دو سال ونیم قبل ازسقوط رضاخان و تبعید اوبه آفریقای جنوبی صورت گرفت، تنها ۱۰ سال دوام آورد و در ۱۳۲۷ ش. به متاركه انجامید و روابط دو دولت مصر و ایران را به سردی كشاند.
در سالهای جنگ دوم جهانی هر دو ملت مصر وایران از اشغالگران انگلیسی در رنج بودند. دولتهای هر دو كشور نیز علیرغم سلطه انگلیس، نیم نگاهی هم به آلمان هیتلری داشتند. حضور نیروهای انگلیسی در مصر و در كانال سوئز در گرایش به هیتلر بیتأثیر نبود. در ایران، این گرایش بابركناری رضاخان توسط متفقین و جایگزینی محمدرضا، خنثی شد. جمال عبدالناصر و روابط تهران و قاهره در پی سقوط ملك فاروق در تابستان ۱۳۳۱ ش. و به قدرت رسیدن نظامیان چپگرا از جمله ژنرال محمد نجیب و جمال عبدالناصر، روابط تهران وقاهره تیره شد. حكومت ایران دولت همپیمان خود را در مصر از دست داده و دولت دیگری در ضدیت با نظام سلطنتی و انگیزههای سوسیالیستی و چپگرایانه به قدرت رسید.
حكومت جدید مصر با مخالفین شاه از جمله مصدق، روابطی برقرار كرد. حكومت مصر پس از سقوط ملك فاروق، از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت میكرد. به همین دلیل، سفر محمدمصدق ـ نخست وزیر وقت ایران ـ به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبه رو شد، اما كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بازگشت شاه بهبود مناسبات دو كشور را از بین برد. بدبینی جمال عبدالناصر نسبت به شاه، جای گرفتن دو رژیم در دو بلوك سیاسی متفاوت ـ شرق وغرب ـ اختلاف ناصر بارژیم صهیونیستی، همپیمانی شاه با صهیونیستها و عوامل دیگر، به دوری تدریجی تهران و قاهره انجامید. اتحاد جماهیر شوروی و سایر دولتهای كمونیستی، به تدریج با مصر متحد شدند.
در مقابل امریكا، انگلیس، اسراییل و سایر رژیمهای غربگرا، نیز با شاه متحد شدند تحت تأثیر این تحولات، دهه ۳۰ شمسی، دهه روابط تیره ایران ومصر بود. در این دهه پیمان انگلیسی و ضدكمونیستی بغداد، كه به سنتو تبدیل شد (۱۳۳۴ش.)؛ جنگ فرانسه، انگلیس و اسرائیل علیه مصر در مسأله ملی شدن كانال سوئز (۱۳۳۵ش.)؛ اعلام دكترین ضدكمونیستی آیزنهاور (۱۳۳۶) دخالت نظامی آمریكا در لبنان (۱۳۳۷)؛ تشكیل جمهوری متحده عربی در مصر وسوریه (۱۳۳۷ش.) ؛ برقراری روابط بین ایران و رژیم صهیونیستی (۱۳۳۸ش.) و افزایش ناگهانی صادرات نفت ایران به اسرائیل (۱۳۳۹ش.) را شاهد هستیم.
قطع رابطه سیاسی مصر با ایران درتابستان ۱۳۳۹ش. جمال عبدالناصر در پی نطق شدیداللحنی علیه حكومت شاه، دستور قطع رابطه سیاسی با تهران رابه دلیل همپیمانی شاه با اشغالگران صهیونیست صادر كرد.
جمال عبدالناصر در نطق خود شاه را همدست صهیونیستها نامید واین همدستی را مغایر با آرمان كشورهای عربی و اسلامی تلقی كرد. متعاقب این اقدام ناصر، شیخ شلتوت رییس دانشگاه الازهر نیز طی تلگرامی به شاه ـ ۵مرداد ۱۳۳۹ ـ اقدام وی را در شناسایی سیاسی رژیم صهیونیستی و ایجاد رابطه سیاسی با این رژیم، را خیانت به مسلمین نامید و از وی انتقاد كرد. شاه نیز ۵ روز بعد در پاسخ به تلگرام رییس الازهر اعلام كرد شناسایی اسرائیل توسط ایران، ۱۰ سال قبل صورت گرفته و اكنون اتفاق تازهای نیفتاده است.
روابط مصر باتهران ۱۰ سال قطع بود. شهریور ۱۳۴۹، یك ماه پیش از مرگ ناصر و هنگامی كه سادات در دوره بیماری منجر به فوت ناصر زمام امور را به دست گرفته بود، رابطه دو كشور مجدداً برقرار شد. با این حال اقدام ناصر نه تنها درجهان اسلام بلكه در بین روشنفكران، تحصیلكردگان و محافل مطبوعاتی و سیاسی مصر نیز یك اقدام منطقی و ستودنی تلقی شد.
از نظر افكار عمومی مصر و سایر ملتهای مسلمان، هم پیمانی شاه با اسرائیل در شرایطی كه خاورمیانه در آتش تجاوزات رژیم صهیونیستی میسوخت، یك خیانت نابخشودنی به جهان اسلام بود. ناصر با این اقدام، صف دوستان و دشمنان رژیم صهیونیستی را از یكدیگر متمایز ساخت. بدیهی است آنهایی كه در اوج دشمنی ملتهای مسلمان خاورمیانه به یاری حكومت صهیونیستی میشتابند و هم آن را به رسمیت میشناسند و هم دیگران را به مشی سیاسی خویش دعوت میكنند، بیگانههایی هستند كه باید مطرود همه كشورها، ملتها و دولتها قرار گیرند. با وجود این قطع رابطه، شاه نه تنها قدمی از دوستی با اسرائیل فاصله نگرفت، بلكه هر روز پیوندهای پنهان و آشكارش با صهیونیستها مستحكمتر میشد و حتی تلاش میكرد تا نقش ژاندارم منطقه را برای واداشتن دولتهای عرب به همزیستی مسالمتآمیز با اسرائیل ایفا كند.
در ۲۳ مرداد ۱۳۳۹، اتحادیه عرب بااعمال نفوذ جمال عبدالناصر، نام خلیج فارس را به نام جعلی خلیج عربی تغییر داد وكنفرانس حقوقدانان عرب نیز در ۱۳۴۳ ش. تحت نفوذ ناصر، برای نخستین بار از خوزستان ایران با نام جعلی عربستان یاد كردند.این اقدامات كه با پوشش پان عربیسم تبلیغ میشد، از سویی شكاف بیشتر بین شاه و سایر رژیمهای عرب را در پی داشت و از سوی دیگر به حمایت بیش از پیش امریكا و رژیم صهیونیستی از شاه انجامید. شكست جمال عبدالناصر و دیگر دولتهای هم پیمان از رژیم صهیونیستی در جنگ ۶روزه (۱۳۴۶ش.) آسیب بزرگی به تفكر ناصریسم در منطقه وارد آورد. ناصر پس از این جنگ، در انزوا قرار گرفت.
از سوی دیگر شاه نیز برای آن كه در معرض نفرت ملتهای مسلمان قرار نگیرد، در عین حفظ مناسبات پنهان خود با صهیونیستها، گاه و بیگاه علیه آنان موضعگیری میكرد. از جمله این كه همواره خواستار عقبنشینی نیروهای صهیونیستی به مرزهای اشغال شده در جنگ ۶روزه میشد و یا اقدام صهیونیستها در به آتش كشیدن مسجدالاقصی ـ ۱۳۴۸ش. ـ را محكوم كرد و حتی در شكلگیری سازمان كنفرانس اسلامی كه نتیجه همان آتشسوزی بود، نقش مدیریتی داشت.
اسلام ستیزی تنها ویژگی مشترك شاه و ناصر شاه وناصر با همه اختلافات بنیانی كه با هم داشتند، یك ویژگی مشترك داشتند و آن مبارزه با احساسات اسلامی مردمشان بود.
پس از سقوط پادشاهی ملك فاروق در مصر این پدیده متناقض ـ تظاهر به دینداری و سركوب دینداران ـ یكی از مشخصات سیاسی و فرهنگی زمامداران مصر شده است. عبدالناصر خود را چنان اسلامگرا و دیندار نشان داده و توانسته بود پایگاههای نیرومندی در میان افراد مذهبی مصر به دست آورد كه بعضی مفسران سیاسی، به قدرت رسیدن او را در مصر بیشس از هر چیز مرهون حمایت جنبش اخوان المسلمین میدانند. قدرت عبدالناصر درمصر مرهون قطع ارتباط فاروق با ملت مسلمان مصر و پناه بردن وی به انگلیسیها و تعمیق شكاف عقیدتی موجود میان دو طرز تفكر حاكم بر دولت و ملت بود.
ناصر، قدرت و نفوذ خود را در مصر، هنگامی از دست داد كه از یكسو تز جدایی دین از سیاست را به عنوان بخشی از منطق ناصریسم مطرح ساخت و از سوی دیگر به تدریج مبارزه با اخوان المسلمین، سران، اعضأ و هواداران آن را آغاز كرد. هنگامی كه ناصر در شهریور ۱۳۴۹ درگذشت بیشتر مردم مسلمان مصر، این خبر را با بیتفاوتی شنیدند.
سادات وتشدید مبارزه با مسلمانان با مرگ ناصر، معاون وی انورسادات، قدرت را در دست گرفت. این تحولات سبب شد تا شاه ایران مناسبات از دست رفته خود در دوران ناصر را با نزدیك شدن به سادات جبران كند. انگیزههای چندی نیز در این تصمیم به شاه كمك میكرد. در واقع از آخرین روزهای حیات ناصر كسی بر كرسی زمامداری مصر تكیه زده بود كه مانند شاه ایران مشتاق رابطه با اسرائیل بود، هرچند كه درآن دوره به اقتضای شرایط سیاسی جرا‡ت علنی ساختن این اشتیاق را نداشت.
در پی مرگ عبدالناصر، به دستور شاه، هویدا ـ نخست وزیر وقت ایران ـ در مراسم تشییع جنازه ناصر در قاهره شركت كرد و زمینه توسعه روابط آتی را فراهم آورد. سادات نیز در پاییز ۱۳۵۰ش. به تهران آمد و شرایط سیاسی برای ازسرگیری همكاریها و مناسبات دو كشور مهیا شد. اقدام سادات در اخراج مستشاران روسی از مصرـ ۱۳۵۱ ش. ـ و رویكرد وی به امریكا نیز سبب تحكیم هرچه بیشتر روابط دو دولت شد.
مرگ ناصر و به قدرت رسیدن سادات باعث شد تا دولت مصر در جنگ رمضان (۱۳۵۲ش.) علیرغم خشم و كینه ضدصهیونیستی مردم و بسیاری از نیروهای مسلمان ارتش مصر تمایلی به ادامه آن نداشته باشد. بر این اساس این جنگ بلافاصله با اعلام آتش بس سازمان ملل و پذیرش آن از سوی سادات و در حالی كه تمامی صحرای سینا در اشغال صهیونیستها بود، خاتمه یافت. در خلال جنگ رمضان مبارزه با مسلمانان مصری نیز از سر گرفته شد. سادات از اواسط دهه ۵۰ ش. تدریجاً به پرچمدار مبارزه علیه اسلامگرایی در شمال آفریقا تبدیل شد.
او نیروهای بسیاری به سودان فرستاد تا به جعفرنمیری كه با جنبش اسلامی المهدی درگیر بود، یاری رساند. گفته میشود حسنی مبارك نیز كه در آن زمان فرمانده نیروی هوایی مصر بود، درحملات هوایی علیه نیروها ومناطق مربوط به جنبش صادق المهدی نقش به سزایی ایفا كرد. چندین هزار تلفات انسانی نیروها و هواداران این جنبش را، به حساب حملات هوایی حسنی مبارك گذاردهاند.
مبارك در ۴سال اول زمامداریاش كه با آخرین سالهای حكومت نمیری مقارن بود، روابط صمیمانهای را با او داشت و نمیری پس از سرنگونی، مدت ۱۴ سال در مصر پناه گرفت. اگر جمال عبدالناصر مبارزه با مسلمانان را به صورت مخفی و با توجیهات عوامفریبانه انجام میداد، سادات شمشیر را از رو كشیده و علناً سخن از بستن مساجد، قلع و قمع روحانیون و حتی سركوب مخالفین اسرائیل به میان آورد. سادات در تابستان ۱۳۵۹ ش.
درجمع مفتیهای درباری مصر طی سخنانی عملكرد گروههای اسلامی مصر از جمله سازمان اسلامی الجهاد، سازمان اخوان المسلمین، سازمان حمایت اسلامی و... را مغایر با احكام اسلام دانسته و دین اسلام را دینی صلحدوست معرفی كرده بود و از جانب دیگر در همان حال بر ضرورت جدایی دین از سیاست تأكید میكرد. چهار سال پس از جنگ رمضان، هنگامی كه سادات در پاییز ۱۳۵۴ ش. در ناباوری ملتهای مسلمان به اسرائیل سفر كرد، شاه ایران بعد از كارتر دومین رییس كشوری بود كه این سفر را مورد حمایت قرار داد.
شاه از مشوقان سادات در این سفر و در تلاشهای قاهره برای صلح با صهیونیستها بود. هنگامی كه سادات در ۲۵ خرداد ۱۳۵۵ به تهران آمد، شاه تلاش كرد تا وی را به برقراری رابطه سیاسی با رژیم صهیونیستی متقاعد سازد. مقامات قاهره بعدها به حمایتهای شاه از سادات در ایجاد روابط با صهیونیستها اذعان كردند. به همین دلیل سفر سادات به بیتالمقدس كه یكسال بعد صورت گرفت و همچنین پیمان كمپ دیوید كه متعاقب آن در امریكا منعقد شد، از ابتدای شكلگیری تا مراحل نهایی آن، مورد حمایت شاه قرار داشت.
به همین دلیل بود كه پس از امضای این پیمان، حسنی مبارك از سوی سادات برای ارایپه گزارشی به شاه ایران وارد تهران شد.
فرمان امام خمینی برای قطع رابطه با مصر سفر سادات به بیتالمقدس و سپس انعقاد پیمان كمپ دیوید مقارن با وقوع انقلاب اسلامی ایران بود. از این رو با پیروزی انقلاب، روابط تهران با قاهره در اعتراض به انعقاد این معاهده قطع شد. جمهوری اسلامی ایران ۲ ماه پس از پیروزی انقلاب و ۹سال پس از بازگشایی مجدد مناسبات تهران و قاهره، روابط خود را با مصر به دستور امام خمینی قطع كرد. گرچه در دستورالعمل حضرت امام به وزیر خارجه وقت برای قطع رابطه با مصر، تنها به پیمان كمپ دیوید اشاره شده ولی تا آن زمان رژیم سادات خصومتهای دیگری نیز با جمهوری اسلامی ایران داشته است.
از جمله این خصومتها میتوان به پذیرایی سادات از شاه ایران در كشاكش انقلاب وخودداری از تحویل وی، دشمنی وستیزهجویی با انقلاب اسلامی ایران و واگذاری پایگاه نظامی به امریكا برای استفاده از آن درحمله به خاك ایران، اشاره كرد. علاوه بر این سادات تبلیغ بسیاری در مصر علیه انقلاب اسلامی و امام خمینی به راه انداخته بود.
وی در مصر به جان كسانی افتاده بود كه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جانی دوباره یافته بودند و با تظاهرات خود در خیابانهای قاهره و دیگر شهرهای عمده مصر، حمایت خود را از انقلاب اسلامی ابراز میكردند. با این حال امام خمینی در حكم خود مبنی بر قطع رابطه با قاهره به هیچ یك از این دشمنیها اشاره نكرد و تنها پیمان كمپ دیوید را كه خیانتی به كل جهان اسلام بود، مورد اشاره قرار داد.
فرمان كوتاه امام چنین بود: جناب آقای دكتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه: با درنظر گرفتن پیمان خائنانه مصر واسرائیل و اطاعت بی چون و چرای دولت مصر از آمریكا و صهیونیسم، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع روابط دیپلماتیك خود رابا دولت مصر بنماید.
روح الله الموسوی الخمینی فرمان امام خمینی به فاصله ۵هفته بعداز امضای پیمان كمپ دیوید میان انورسادات، ـ رییس جمهور وقت مصرـ و مناخم بگین ـ نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ـ صادر شد. در پی صدور این فرمان، روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و مصر در اعتراض به سازش قاهره با صهیونیستها قطع شده و هنوز این رابطه به طور رسمی بازگشایی نشده است. بر این اساس در تاریخچه مناسبات دو كشور، عامل گرایش به صهیونیسم همواره عنصربازدارنده و تخریب كننده روابط به شمار میرود.
غ فصلنامه مطالعات تاریخی
منبع : روزنامه کیهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست