پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بحران سیاسی و اقتصادی در یمن


بحران سیاسی و اقتصادی در یمن
کشور یمن که در افکار عمومی جهان بیشتر تحت عنوان کشوری دورافتاده و کشوری قبیله یی و شرقی شناخته می شود و در عرصه سیاسی دنیا به عنوان مهد و پناهگاه تروریست های بعضاً بازنشسته عنوان می شود، در این اواخر ناخواسته به ردیف اول و گاه تیتر یک رسانه های جهان نقل مکان کرده است. علت این امر تنها به دلیل گزارش های نشریه های زرد در مورد ازدواج های اجباری دختران خردسال یا گزارش حملات به محل اقامت خارجیان نیست و حتی اخبار همیشگی در مورد ربوده شدن گردشگران خارجی در این کشور هم چیز تازه یی به شمار نمی آید.
این فقیر ترین دولت شبه جزیره عرب نه تنها باید با به اصطلاح توفان های شدید اقتصادی و وضعیت بد اجتماعی و رشد سریع جمعیت مبارزه کند بلکه دیگر مشکلات درونی این کشور نیز عرصه جدید و دشواری برای مبارزه را در مقابل دولت یمن قرار داده است. علاوه بر آن تظاهرات و اعتراض های خونین مردم گرسنه این کشور که نشان دهنده سیستم غلط نفت در برابر کالاهای مصرفی است، این روزها شکاف ها را میان دو بخش سابق این کشور یعنی یمن شمالی و جنوبی گسترده تر کرده و به تبع آن ثبات یمن بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفته است.
از زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال ۱۹۹۰ و به ویژه از زمان جنگ داخلی سال ۱۹۹۴، یمن از نظر سیاسی تحت حاکمیت سیاستمداران یمن شمالی وابسته به قبیله «حشید» قرار دارد. پرزیدنت «صالح» که از زمان اتحاد مجدد و حتی قبل از آن در بخش شمالی یمن حکومت داشت و خود عضو قبیله حشید است، گام به گام ساختار حکومتی خود را بر پایه وفاداری هم قبیله یی های خود بنا گذاشت و به صورت سیستماتیک قبایل رقیب را از قدرت محروم کرد. قبایل رقیب در جنوب نیز که به هیچ عنوان این سلب حقوق سیاسی و گاه اقتصادی را نمی پذیرند، به عنوان واکنشی به اقدامات رقیب حاکم، ساختارهای قبیله یی خاص خود را بنا نهادند. این وضعیت به جایی رسیده است که حتی سازمان های کمک رسان مانند سازمان GTZ آلمان و رئیس معروف و خوشبین این سازمان مقیم در یمن یعنی دکتر «توماس انگلهارت» نیز از این جدایی و گسستگی میان دو بخش یمن به عنوان خطری بزرگ یاد می کنند.
آن حاکمیت انحصاری قبیله یی که همواره می خواهد خود را به عنوان نماد انحصاری یمن معرفی کند و روش حکومت داری اقتدارگرایانه دولت این کشور، موجب ضعف فزاینده و پیوسته دولت مرکزی شده است. این دولت تنها آن هم به صورت دوفاکتو بر نواحی حول و حوش پایتخت یعنی صنعا و به عبارتی تنها در مناطق مرتفع یمن قدرت دارد. این مناطق هم در واقع محل اسکان قبیله حشید و دیگر قبایل متحد این قبیله به شمار می آید.
در دیگر مناطق یمن قدرت و حضور دولت مرکزی تنها در ایستگاه های ایست بازرسی و پست های نظامی قابل مشاهده است و البته سران قبایل این مناطق نسبت به همین حضور نیز نگاهی به شدت بدبینانه دارند. ارتش یمن برای کنترل معدود منابع نفت در حال فوران این کشور و حفظ امنیت تاسیسات و راه های مراسلاتی، اقدام به برقراری پست ها و موانع زیادی در این راه ها کرده است و این وضعیت چنان است که برای طی مسیر شوسه ۶۰۰ کیلومتری از صنعا تا شهر ساحلی مکلا در جنوب به ۱۸ ساعت زمان نیاز است.
علت این اتلاف وقت هم وجود هفتاد ایستگاه ایست بازرسی و کنترل در این جاده و حضور سربازانی است که در سنگرها و گاه پشت تانک های روسی هستند و همه اتومبیل ها را با دقت و وسواس بازرسی می کنند. بی ثبات ترین و ناآرام ترین منطقه یمن در حال حاضر استان سعدا است که در شمال صنعا قرار دارد و با اتومبیل برای رسیدن به آنجا حداقل دو ساعت وقت لازم است. در این استان از سال ۲۰۰۴ جنگی علنی و گاه غیرعلنی میان شورشیان موسوم به «حوسی» و دولت مرکزی در جریان است. این شورشیان که نامشان برگرفته از رهبرشان «حسین بدرالدین حوسی» (که در جریان جنگ در سال ۲۰۰۴ کشته شد) است، از جمله گروه هایی به شمار می آیند که مذهب شیعه دارند، مذهبی که در حال حاضر پیروان آن اکثریت جمعیت یمن را تشکیل می دهند.
شورشیان شیعه زیدی یمن تا سال ۱۹۶۲ از قدرت مطلق برخوردار بودند اما از آن زمان رفته رفته قدرتشان تحلیل رفت و از گردونه سیاسی خارج شدند و امروزه دیگر تقریباً هیچ نفوذی در یمن ندارند.
اگرچه با تلاش های کشور قطر در سال گذشته و در ژوئن ۲۰۰۷ و فوریه ۲۰۰۸ چندین قرارداد صلح میان شورشیان و دولت مرکزی به امضا رسید اما از قرار معلوم نبردها و ناآرامی های اخیر بار دیگر بر آتش جنگ دمیده است. پس از حمله انتحاری که در شهر سعدا صورت گرفت و منجر به کشته شدن ۱۶ نفر از جمله چند سرباز دولتی شد، هر دو طرف دعوا یکدیگر را به دامن زدن مناقشه تازه متهم می کنند.
جالب اینجاست که هنوز کسی از اهداف دقیق دو طرف این مناقشه اخیر اطلاعی ندارد. اما همه احتمال می دهند چون گذشته حوسی ها به دنبال احیای قدرت از دست رفته خود باشند و طرف دیگر ماجرا هم به دنبال بیرون راندن شیعیان دولت یمن (و شخص رئیس جمهور که خود نیز یک شیعه است) از عرصه قدرت باشد.
فیلیپ شورس
ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی
منبع؛ Quantara
منبع : روزنامه اعتماد