شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

لبنان بر سر چهار راه حوادث


لبنان بر سر چهار راه حوادث
● مقدمه:
رفیق بهاءالدین حریری (یك نوامبر ۱۹۴۴- ۱۴ فوریه ۲۰۰۵): میلیونر و سرمایه‌داری موفق که طی دو دوره در فاصله سال‌های ۱۹۹۸-۱۹۹۲ و از سال ۲۰۰۰ تا زمان استعفا در ۲۰ اكتبر ۲۰۰۴ نخست‌وزیر لبنان بود.
وی در دوران نخست‌وزیری خود پنج كابینه را هدایت كرد. به دنبال ویرانی‌های پس از جنگ داخلی لبنان حریری نقش مهمی در بازسازی بیروت ایفا كرد. او سرانجام به همراه ۲۱ تن دیگر از جمله تعدادی از محافظان خود در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ زمانی كه در حال عبور از خیابان
(George Hotel) در بیروت بود به وسیله یك بمب با قدرت تخریبی یك هزار كیلوگرم «تی.ان.تی» ترور شد. تحقیقات پیرامون قتل وی و تحت‌نظر سازمان ملل همچنان ادامه دارد. تحقیقات اولیه انگشت‌ اتهام را به سوی سوریه و برخی عناصر لبنانی اشاره رفت و این گمان را تقویت كرد كه سوریه نقش اصلی را در این ترور بر عهده داشته است هرچند سوریه مشاركت در این ترور را انكار می‌كند اما تحقیقات اولیه سازمان ملل حكایت از نقش این كشور در این ماجرا داشت.
● زندگینامه:
حریری در یك خانواده سنی‌مذهب در شهر بندری سیدوت در یك نوامبر ۱۹۴۴ متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در این شهر و تحصیلات دانشگاهی را در «دانشگاه عربی بیروت» به اتمام رساند. حریری در سال ۱۹۶۵ و در عنفوان جوانی لبنان را به مقصد عربستان سعودی ترك كرد، تا در یك شركت ساختمانی مشغول به كار شود. جرقه آغازین موفقیت حریری نیز با این مهاجرت و در همین كشور زده شد.
بنابر نقلی دیگر گفته می‌شود، وی به دلیل عدم توانایی مالی در پرداخت شهریه دانشگاه، درس و تحصیل را نیمه‌كاره رها كرد و به عربستان رفت. او ابتدا به عنوان معلم ریاضی در جده مشغول كار و سپس به عنوان حسابدار یك شركت مهندسی برگزیده شد.
در سال ۱۹۶۵ با همسر خود «نازك عوده» در عربستان آشنا شد. حریری دو ازدواج داشت. هرچند اطلاعاتی در مورد همسر اول وی وجود ندارد، اما دومین ازدواج او با نازك بود و محصول آن چند فرزند از جمله «سعدحریری» و «بهاء حریری» بودند. حریری در سال ۱۹۶۹ شركت ساختمانی خود به نام «CICONEST» را تاسیس كرد كه از افزایش قیمت نفت در دهه ۱۹۷۰ سود سرشاری را نصیب خود ساخت.
در سال ۱۹۷۰ نیز غول ساختمانی Oger فرانسه را خرید. موفقیت‌های اقتصادی او در عربستان چنان بود كه در سال ۱۹۷۸ از سوی خانواده سلطنتی سعودی به پاس خدمات و پیشرفت‌های اقتصادی‌اش «شهروندی» سعودی به او اعطا شد به گونه‌ای كه به عنوان نماینده این پادشاهی در لبنان برگزیده شد. وی سپس فعالیت‌های خود را در سایر حوزه‌ها همچون بانكداری، مسكن، نفت، صنعت و غیره گسترش داد.
در سال ۱۹۹۳ رفیق حریری یك شبكه تلویزیونی را تاسیس و اقدام به خرید سهام برخی روزنامه‌ها كرد. سپس روزنامه خود «المستقبل» را پایه‌گذاری كرد. به دنبال اقدامات اقتصادی گسترده دیگر و پس از جنگ داخلی لبنان آغاز به بازسازی و احیای بیروت كرد.
● حریری در معرض انتقاد
در سال ۱۹۸۲ و پس از تهاجم اسرائیل به لبنان، حریری مبلغی بالغ بر ۱۲ میلیون دلار به قربانیان این تهاجم كمك كرده و تلاش نمود تا با هزینه شركت خود «solidere» خیابان‌های بیروت را پاكسازی كند. از دیگر خدمات او می‌توان به آموزش و باسوادكردن ۳۰ هزار لبنانی در خارج و داخل این كشور اشاره كرد.
میلیون‌ها دلار به سازمان‌های خیریه كمك كرد و در زمانی سرمایه‌گذاری‌های وسیعی در لبنان انجام داد كه هیچ‌كس مایل به ریسك‌كردن برای سرمایه‌گذاری در این كشور نبود. در برهه‌ای اقدامات و برنامه‌های اقتصادی او منجر به بدهی‌های زیاد، كاهش بودجه و كاهش شدید رشد اقتصادی شد.
در این فرآیند البته بسیاری او را متهم می‌كردند كه ثروت لبنان را به جیب خود و خانواده‌اش سرازیر می‌كند.اتهام دیگر او این بود كه در برنامه‌هایش فقرا را به نفع سیاست‌های عمومی نادیده می‌گیرد و آنها را زیر پا می‌گذارد.همچنین رقبایش او را متهم می‌كردند كه با توجه به نیاز لبنان به بازسازی، حریری با سوءاستفاده از مشاغل دولتی و با عقد قراردادهای پیاپی درصدد است تا جیب خود و هوادارانش را پر سازد و اینكه چشم بر فساد اقتصادی متحدین خود بسته و مجازاتی متوجه آنها نمی‌سازد. برخی نیز او را عامل سوریه می‌پنداشتند كه كشور لبنان را به سوریه فروخته و امپراتوری وسیع مالی به هم زده است.
● فعالیت‌های سیاسی حریری
حریری نقش مهمی در میانجیگری میان «امین جمیل» رئیس‌جمهور لبنان و رئیس‌جمهور سوریه كه مكررا «طرح‌های آشتی ملی» را ناكام گذاشته بودند، داشت. طرحی كه اجازه نمی‌داد سوریه اقتدار خود را در لبنان بگستراند.
در پاییز ۱۹۸۵ حریری تلاش ناموفقی كرد تا بلكه بتواند پذیرش جمیل را در مورد به اصطلاح توافق سه‌گانه به دست آورد، توافقی كه اشغال نظامی لبنان از سوی سوریه را قانونی كرده و به رسمیت می‌شناخت.
همچنین در آگوست ۱۹۸۷ حریری طرحی دیگر را برای شكستن بن‌بست سیاسی لبنان میان سوریه و جمیل در انداخت. براساس اظهارات «عبدالله بوحبیب» -كه بعدها سفیر لبنان در واشنگتن شد- حریری پا فراتر نهاده و با پرداخت مبالغی به طرفین قصد فیصله‌دادن به بحران را داشت. او پیشنهاد پرداخت ۳۰ میلیون دلار به جمیل داد كه شش ماه پیش از پایان ریاست‌جمهوری استعفا دهد، اما وی نپذیرفت.
از سوی دیگر حریری به سوریه نیز پیشنهاد پرداخت ۵۰۰ میلیون دلار كرد كه اجازه دهد «جونی عبدو»، رئیس اطلاعات ارتش لبنان كه در كنف حمایت سوریه بود را بركنار كرده و فردی دیگر جایگزین او كنند، اما سوریه این پیشنهاد را نپذیرفت.
در سال ۱۹۸۸ در بن‌بست سیاسی دیگر كه سوریه و نیروهای نظامی لبنان اجازه مداخله به نمایندگان پارلمان لبنان درحوزه‌های تحت نفوذ خود و انتخاب رئیس‌جمهور جدید را نمی‌دادند جمیل ۱۵ دقیقه پیش از انقضای دوران ریاست‌جمهوری، میشل عون را به عنوان سرپرست دولت وسپس به عنوان نخست‌وزیر انتقالی برگزید تا زمانی كه رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود. اشتباه اسد و رژیم حاكم بر سوریه این بود كه در قانون اساسی لبنان مداخله كردند و رئیس‌جمهور را تحت حمایت خود گرفته بودند.
به عبارت دیگر مخالفت با رئیس‌جمهور لبنان بنا بر گفته بشار اسد «در حكم مخالفت با اسد و سوریه» تلقی می‌شد. پس از اینكه عون اعلام كرد كه نیروهای سوری را در تابستان ۱۹۸۹ اخراج می‌كند، حریری نیز درصدد بود تا كنفرانس «آشتی ملی»‌در طائف را سازمان دهد.
پس از آن توافق طائف بود كه زمینه برای پایان جنگ داخلی و نخست‌وزیری حریری آماده شد. از سوی دیگر حامیان سعودی حریری نیز برای میانجیگری صحنه سیاسی لبنان را آماده یافتند. سعودی‌ها هم در صدد بودند تا او را ترغیب كنند كه رسما كنترل سوریه بر لبنان را بپذیرد.
جالب اینجاست كه میانجیگری حریری در وضعیت سیاسی لبنان و میان سوریه و مقامات لبنانی در حالی بود كه روابط وی با رژیم اسد به حدی بود كه حریری هزینه تحصیل و شهریه فرزندان برخی چهره‌های معروف سوری را می‌پرداخت.
همچنین شاید برای كسی باوركردنی نباشد كه حریری در انتخابات فرانسه مبلغ ۲/۳ میلیارد فرانك فرانسه برای ژاك شیراك هزینه كرد. او و دولت فرانسه نیز برای پاسداشت خدمات حریری و برای روشن شدن چگونگی قتل او، بر رژیم سوریه فشار می‌آورند.
حریری یك بار در واكنش به حضور سوریه در لبنان در مصاحبه با BBC گفت:‌«سوریه برای حمایت از لبنان در این كشور خواهد ماند مگر آنكه دیگر به حضور آنها نیازی نداشته باشیم و دولت لبنان از آنها بخواهد كه كشور را ترك كنند.» اما هنگامی كه بحث خروج به تدریج جدی شد و حریری روی سخن خود ایستادگی كرد كار به تهدید كشید.● تهدیدها و واكنش‌ها
ولید جنبلاط، رهبر دروزی‌های لبنان در مصاحبه‌ای گفت كه در آگوست ۲۰۰۴ بشاراسد، رئیس‌جمهور سوریه، حریری را تهدید كرده و گفت: «لحود با من است... اگر تو (حریری) و شیراك بخواهید مرا از لبنان بیرون كنید لبنان را بر سرت خراب می‌كنم.» اظهارات جنبلاط البته مشاجره‌انگیز است. پس از جنگ داخلی، جنبلاط حامی سوریه بود، اما با مرگ حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ موضع خود را تغییر داد.
در گزارش فیتزجرالد (سازمان ملل) سخنانی به نقل از او آورده می‌شود، اما مستند و مورداعتماد نیست. از سوی دیگر یك خبرنگار ایرلندی به نام «لارا مارلو» نیز گفت حریری وی را مطلع ساخته كه تهدید شده است.
مارلو به نقل از حریری می‌گوید كه وی به اسد گفت: «قول خود مبنی بر عدم تمدید ریاست‌جمهوری لحود را فراموش نكن» اما اسد پاسخ داد: «این تصمیم پیش از این اتخاذ شده است. مخالفت با لحود مخالفت با اسد وسوریه است و او باید به عنوان نماینده شخصی اسد تلقی شود. در صورتی كه بخواهید مرا از لبنان خارج كنید، این كشور را بر سر تو، شیراك و جنبلاط خراب می‌كنم.»
● اظهارات عبدالحلیم خدام
خدام كه در دوره‌ای از ستون‌های حكومت سوریه به شمار می‌رفت اظهاراتی تكان‌دهنده در مورد این ترور از خود ابراز داشت. خدام كه از سال ۸۴-۱۹۷۰ وزیر خارجه و از ۲۰۰۵-۱۹۸۴ به عنوان معاون رئیس‌جمهور خدمت كرد. پس از خروج از كشور در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۵ مصاحبه‌ای در پاریس انجام داد و انگشت اتهام را به سوی مقامات سوری گرفت.
وی كه ارتباطات تجاری و مالی و همچنین دوستی نزدیكی با حریری داشت از «حماقت‌های سیاسی» اسد در موضوع لبنان سخن به میان آورد و به ویژه «رستم غزاله» رئیس سابق نظامیان سوری در لبنان را متهم ساخت. وی همچنین گفت: «مرحوم حریری از سوی بشاراسد بسیار تهدید شد.»
به دنبال سخنان خدام، «دتلو مهلیس» رئیس كمیسیون تحقیق سازمان ملل از مقامات سوری خواست تا از بشاراسد و فاروق الشرع، وزیرخارجه سوریه پرسش‌هایی به عمل آورد. خدام تا جایی پیش رفت كه آشكارا اعلام كرد: «شخص اسد دستور ترور حریری را صادر كرده است.» در پی این واكنش‌ها، پرزیدنت بوش، رئیس‌جمهوری ایالات متحده نیز اعلام كرد: «ماموران اطلاعات نظامی سوریه- و شاید لبنان- در قتل حریری دخیل هستند.»
به دنبال آن واشنگتن سفیر خود را از دمشق فراخواند. این روشن‌ترین و بارزترین نشانی است كه ایالات متحده برای «دمشق‌نشینان» می‌فرستد و آنها را متهم به قتل حریری می‌كند. اسرائیل نیز از فرصت سوءاستفاده كرده و پیش‌شرط‌هایی را برای هرگونه مذاكره صلح با سوریه تعیین می‌كرد. مقامات اسرائیلی گفتند: «اخراج فرماندهان تروریست به لبنان اجازه می‌دهد كه نیروهای خود را در سراسر مرز با اسرائیل مستقر سازد و به اشغال لبنان از سوی سوری‌ها خاتمه دهد.»
فشار بوش و شیراك، شورای امنیت را وادار ساخت تا قطعنامه ۱۵۵۹ (سبتامبر ۲۰۰۴)تصویب و زمینه خروج سوریه از لبنان فراهم شود.خانم «سیبه ناصر» سفیر سوریه در واشنگتن نیز به دفاع از دولت متبوع خود برخاسته و گفت: «دولت سوریه هیچ ارتباطی با ترور رفیق حریری نداشته و هیچ واهمه‌ای نیز از تحقیق بین‌المللی پیرامون آن ندارد.»
وی كه با یك شبكه اروپایی گفت‌وگو كرد،‌ افزود:«حریری دوست بزرگ سوریه بود و سوریه خواستار حضور دائمی و قطعی در لبنان نیست.»
● تحقیقات سازمان ملل
الف) گزارش فیتز جرالد:
پس از ترور حریری در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵، كوفی عنان، دبیركل وقت سازمان ملل گروهی «حقیقت‌یاب» را برای بررسی و تحقیق در مورد چگونگی ترور حریری به لبنان فرستاد. این تیم كه در ۲۵ فوریه وارد بیروت شد با مقامات و سیاستمداران لبنانی- از دولتی و مخالف- مصاحبه‌ای ترتیب داد و تحقیقات و روند حقوقی صورت‌گرفته از سوی قضات لبنانی را مورد مطالعه قرار داد و آغاز به جمع‌آوری شواهد و بررسی صحنه جرم گرفت.
این گزارش قطب‌بندی سیاسی در لبنان را نشان می‌داد؛ كسانی كه دولت طرفدار سوریه و حتی خودسوریه را مقصر می‌دانند و دیگر كسانی كه «دشمنان سوریه» را عامل ترور می‌دانند. این گزارش دولت سوریه را مقصر می‌سازد به گونه‌ای كه «فشارهای آن فراتر از حد معمول و روابط حسن همجواری رفته است.»
این گزارش همچنین سوریه را مسوول اصلی تنش‌های سیاسی می‌داند كه پس از ترور حریری به وجود آمده است و سوریه را به مداخله در جزیی‌ترین امور حكومتی در لبنان به شیوه‌ای انعطاف‌ناپذیر متهم می‌كند. همچنین گزارش فیتزجرالد دولت لبنان را هم مقصر می‌داند، زیرا كه «نتوانسته امنیت و حمایت كافی از شهروندان به عمل آورد» ه
مچنین نیروهای امنیتی لبنان را «متهم به نادیده انگاشتن جدی و سیستماتیك وظایف خود می‌داند كه معمولا از سوی نیروهای امنیتی ملی و به صورت حرفه‌ای انجام می‌پذیرد». در ادامه این گزارش آمده است كه «دولت لبنان متهم است كه تحقیقات جدی و مكفی از این جنایت به عمل نیاورده و در پیگیری تحقیق براساس معیارهای بین‌المللی قابل پذیرش ناكام بوده است».
ب) گزارش دتلو مهلیس
مهلیس از قضات عالی‌رتبه آلمانی و دارای ۲۵ سال تجربه قضایی است. در سال ۲۰۰۵، وی از سوی كوفی عنان، دبیركل وقت سازمان ملل به عنوان «رئیس كمیسیون بین‌المللی و تحقیق مستقل سازمان ملل» برای بررسی ترور حریری برگزیده شد. با برگزیده‌شدن مهلیس به عنوان نماینده سازمان ملل جهت تحقیق، گروه جندالشام در اكتبر ۲۰۰۵ تهدید كرد كه وی را به قتل خواهد رساند.
گروه جندالشام مدعی بود كه وی با اسرائیل ارتباط دارد. او گزارش خود را در ۲۰ اكتبر ۲۰۰۵ تقدیم كوفی عنان كرد. در این گزارش سرویس اطلاعات نظامی لبنان و سوریه در ترور حریری دخیل دانسته شده و مقامات سوری را متهم می‌كرد كه قصد دارند تحقیقات را به بیراهه بكشانند.
در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۶ «سرژ برامرتز »بلژیكی جایگزین وی شد. گزارش نهایی مهلیس دریافت كه مقامات عالی‌رتبه سوری و لبنانی در این ترور دخیل بودند. این گزارش یافته‌های خود را بر شواهدی اساسی قرار داد از جمله: بررسی تماس‌های تلفنی میان دو طرف سوری و لبنانی. این گزارش هرچند طرف سوری را متهم می‌ساخت، ولی از فرد خاصی سخن به میان نمی‌آورد.
ج) گزارش برامرتز:
این قاضی بلژیكی نیز تقریبا به همان یافته‌های پیشین رسید. در واقع آنچه نمایان شد این است كه وجه مشترك تمام این گزارشات و تحقیقات علاوه بر نقش داشتن سرویس اطلاعات نظامی سوریه به ویژه «رستم غزاله» كه یك بار شدیدا حریری را به باد انتقاد و اهانت گرفته بود و سرویس اطلاعات نظامی لبنان، حاكی از دخالت برخی مقام‌های دولتی نیز هست.
د) قطعنامه ۱۷۵۷
گزارش‌های پیشین با قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت آغاز و در نهایت منجر به خروج سوریه از لبنان شد. این پرونده كه همچنان در سازمان ملل در حال بررسی بود با نامه نخست‌وزیر لبنان به بان‌كی‌مون دبیر كل سازمان ملل مورخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۵ كه خواستار تشكیل دادگاه ویژه ترور حریری شده بود وارد مرحله تازه‌ای شد.
قطعنامه ۱۷۵۷ كه توسط ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا با ۱۰ رای موافق و ۵ رای ممتنع به تصویب رسید با یادآوری قطعنامه‌های پیشین ۱۵۹۵ (۲۰۰۵)، ۱۶۳۶ (۲۰۰۵)، ۱۶۴۴ (۲۰۰۵)، ۱۶۶۴ (۲۰۰۶) و قطعنامه ۱۷۴۸ (۲۰۰۷) شیوه تشكیل «دادگاه ویژه برای لبنان» جهت بررسی ترور حریری را تبیین و تشریح كرد.
این قطعنامه همچنین با محكوم كردن بمب‌گذاری ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ و اشاره به درخواست ملت لبنان و كمك به دولت این كشور بیان كرد كه تشكیل دادگاه ویژه باید تا تاریخ ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد) وارد مرحله اجرایی شود.
در این قطعنامه همچنین هزینه‌های مالی تشكیل دادگاه چگونگی انتخاب قضات و تركیب آنها و نیز محل دادگاه بررسی شده است.با تشکیل دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری لبنان بر سر چهار راه حوادث جدیدی قرار می گیرد.
محمدحسین باقی
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید