شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا
دفاع مشروع،ترور و عملیات شهادت طلبانه در مذهب شیعه

«دفاع مشروع»، «ترور» و «عملیات استشهادی / انتحاری» مفاهیم سهگانه و مهمّی هستند كه به موازات گسترش جهانی خشونت و ترور در دو دهه پایانی قرن بیستم، در ادبیات اسلام سیاسی نیز به تدریج، ظاهر شدهاند. تبیینهای ممكن درباره ظهور این پدیده را میتوان به دو دسته اساسی تقسیم كرد:
الف. تبیینهای معطوف به انگیزههای روانشناختی، اجتماعی و سیاسی؛
ب. دیدگاهها و ادلّه مذهبی.
در این مقاله، پس از اشاره به تبیینهای نوع اول، دیدگاهها و ادلّه مذهبی، به ویژه با تكیه بر منابع شیعه، گزارش خواهند شد. پرسشِ محوری مقاله این است كه «مذهب شیعه معاصر چه تبیینی از ماهیت دفاع مشروع، ترور و عملیات استشهادی / انتحاری دارد؟»
● تبیینهای علّی و منطق عملیات استشهادی
تبیینهای علّی، عملیات استشهادی مسلمانان را در زمینه عمومی تروریسم انتحاری(۱) از ۱۹۸۰ تاكنون تحلیل میكنند. طبق این تحلیلها، هرچند عملیات استشهادی مسلمانان قابل توجه است، اما تروریسم انتحاری نوین، هرگز به بنیادگرایی اسلامی محدود نمیشود، بلكه دایره وسیعی را شامل میشود كه عملیات استشهادی مسلمانان فقط بخشی از آن است. بدینسان، تروریسم انتحاری نوین امری جهانی است و از منطقی جهانی، به عنوان بخشی از سیاست بینالملل نوین پیروی میكند و البته رفتار مسلمانان را نیز باید در قالب همین منطق استراتژیك فراگیر درك نمود.رابرت پاپ (Robert. A. Pape) در مقالهای با عنوان «منطق استراتژیك تروریسم انتحاری»،(۲) كوشش كرده است ضمن اشاره به ادبیات موجود درباره تبیینهای علّی، نظریهای درباره منطق استراتژیك حاكم بر عملیات انتحاری رو به رشد در سطح جهانی در دو دهه اخیر ارائه كند. اهمیت نظریه پاپ از دیدگاه نوشته حاضر، از آنروست كه با تكیه بر دادههای آماری سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۳، نوعی از عقلانیت و انتخاب عقلانی معطوف به هدف در مجموعه عملیاتهای انتحاری را تبیین و گزارش میكند.(۳) شاید بتوان تبیین رابرت پاپ را درآمدی بر طرح تبیین دیدگاههای مذهبی شیعه در خصوص این پدیده تلقّی كرد؛ زیرا دیدگاههای شیعی نیز با فرض یك منطق عقلانی یا عدم آن در عملیات استشهادی، ماهیت این نوع عملیات را ذیل عنوان «دفاع مشروع» و در قالب «جهاد دفاعی» ارزیابی میكنند و از این حیث كه دیدگاههای شیعی در باب جهاد، با مجموعه مذاهب فقهی اهل سنّت تفاوتهای استراتژیك دارند، لاجرم اندیشه شیعه درباره عملیات استشهادی نیز از مختصات ویژهای برخوردار است.
به نظر پاپ، موج اول تبیینهای علّی، كه در سالهای هشتاد و نود در غرب رواج یافت، عملیات انتحاری را عمدتا در قالب انگیزههای روانی افراد انتحاركننده تحلیل میكرد. از جمله ویژگیهای مثبت این تحلیلها، توجه به پراكندگی عملیات انتحاری در جهان در بین مسلمانان و غیرمسلمانان از یك سو، و نیز وجود جهتگیریهای سكولار در عملیات انتحاری در جوامع اسلامی از سوی دیگر است. بنابراین، تحلیلهای موج اول بیتوجه به انگیزههای مذهبی، به این دلیل كه عملیات انتحاری فراتر از مذهب است، بر عوامل روانی ـ درونی افراد انتحاركننده به مثابه پایه تحلیل تمركز یافتند و همین تحلیل را به رهبران هدایتكننده سازمانهای تروریستی تعمیم دادند. طبق این برداشت از پدیده «عملیات انتحاری»، مفاهیمی مانند غیرمعقول بودن(۴) و جزمگرایی اعتقادی افراد(۵) از علل اقدامات انتحاری تلقّی میشوند و قهرا نمیتوان منطقی عقلانی برای عملیات انتحاری تصور نمود.(۶)
اما موج دوم تبیینها عملیات انتحاری را اقدامی میدانند كه برای دستیابی به اهداف سیاسی خاص طراحی میشود و بنابراین، از «عقلانیتی به ظاهر غیرعقلانی» حكایت میكند. پاپ، كه خود را از مجموعه موج دوم معرفی میكند، برای آزمون فرضیهاش درباره «منطق استراتژیك عملیات انتحاری»، این نوع عملیاتهای انجام شده در سطح جهان را در سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ از همین زاویه مورد بررسی قرار میدهد. وی پنج ویژگی مشترك در همه این رفتارها ملاحظه میكند:
● ویژگیهای پنجگانه عملیات انتحاری
به نظر پاپ، عملیاتهای انتحاری نوین، اغلب در پنج مورد مهم، وجه مشترك دارند. وی این موارد را تحت عنوان «وجوه پنجگانه» تنظیم كرده است:(۷)
۱. عملیات انتحاری اقدامی «استراتژیك» است. بیشتر مهاجمان انتحاری افرادی جزمگرا و از لحاظ روانی، گوشهنشین و پرخاشگر نیستند، بلكه بیشتر به گروههای سازمانیافتهای تعلّق دارند كه در جستوجوی هدف سیاسی ویژهای هستند. این گروهها عملیات انتحاری را در جهت همین اهدافِ مشخّص برپا میكنند و آنگاه كه تمام یا بخشی از این هدفها تحقق پیدا كردند، مهاجمان انتحاری نیز متوقّف میشوند.
۲. منطق استراتژیك عملیات انتحاری، ناظر به «اهداف سرزمینی» است، به ویژه چنان طرّاحی میشود كه دموكراسیهای نوین را وادار به اعطای نوعی خودمختاری یا امتیازات و خواستهای ملّی كند.
۳. طی بیست سال گذشته، تروریستهای انتحاری چنین اندیشیدهاند كه این نوع عملیات تنها راه ممكن و مؤثر است. بدینسان، تأثیر عملیات انتحاری در تحصیل مقاصد سیاسی، آنان را به تعقیب عملیاتهای بلندپروازانه تشویق كرده است.
۴. هرچند تعدیل عملیات تروریستی باعث تعدیل در امتیازات داده شده بوده است، اما به طور كلی، تنبیه غیرنظامیان به سطوح پایین تا متوسط تهدیدات تروریستی تعلّق دارد. تروریسم انتحاری از اهداف غیرنظامی / مدنی برای تهدید دیوار امنیتی و افزایش هزینه امنیتی دولتهای نوین استفاده میكند.
۵. در نهایت، مهمترین راه امیدبخش برای مقابله با عملیات انتحاری، كاهش اطمینان تروریستها برای انجام این حملات در جوامع هدف است؛ نه اقدام نظامی به تنهایی قادر به كنترل عملیات انتحاری است و نه اعطای امتیاز، بلكه مهار این نوع عملیات نیازمند تدابیر دفاع مرزی و ابزارهای امنیتی درون سرزمین خاص میباشد.
اشاره به نكات پنجگانه مزبور، از دیدگاه مقاله حاضر اهمیت دارند؛ زیرا اولاً، جوامع شیعی نیز به دلایل جغرافیایی ـ سیاسی در معرض این نوع حملات انتحاری قرار دارند. حوادث تروریستی علیه شیعیان در محرّم ۱۳۸۲ در كشور عراق و نیز فعالیتهای تروریستی گسترده «سازمان مجاهدین خلق» علیه اهداف دولتی و شهروندان ایران در ۲۵ سال گذشته از جمله نمونههای مهم این نوع عملیات انتحاری در جوامع شیعه محسوب میشوند.
ثانیا، منابع مذهبی شیعه تفاوتهای بنیادی میان عملیات انتحاری و استشهادی قایل شده و ضمن تحریم ترور و عملیات انتحاری، بحث و تفسیر خاصی از ماهیت و حدود عملیات استشهادی ارائه دادهاند. در ذیل، به بسط و تفصیل این اندیشه و استدلالهای فقهی آن میپردازیم:
● شیعه و مسئله عملیات استشهادی
عملیاتهای استشهادی نیز همانند دیگر عملیات انتحاری، اهداف منطقی ـ استراتژیك دارند و در شرایطی شكل میگیرند كه تنها راه ممكن برای الزام دولتها برای تغییر سیاستها تصور شوند، با این تفاوت اساسی كه منطقه استراتژیك عملیات استشهادی «مطلقا ویژگی دفاعی» دارد و بدینسان، تابع دیدگاه عمومی شیعه در باب جهاد و جهاد دفاعی میباشد.
منابع اهل سنّت از وجوب «جهاد ابتدایی» سخن گفتهاند و البته جزئیات فقهی و تبعات حقوقی آن را نیز از شافعی در رساله امّ تاكنون توضیح دادهاند.(۸) تعداد كمی از فقیهان معاصر اهل سنّت از «ماهیت مطلقا دفاعی جهاد» حمایت كردهاند. شیخ محمّد عبده در تفسیر المنار چنین دیدگاهی دارد.(۹) شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی مجموع این دیدگاهها را در كتاب جدید خود، جهاد در اسلام، گردآوری و ارزیابی كرده است.(۱۰)
فقه شیعه در ماهیت جهاد ابتدایی دیدگاه ویژهای دارد: اغلب قریب به اتفاق فقیهان شیعه تقسیمبندی جهاد به دو نوع «ابتدایی» و «دفاعی» را همانند اهل سنّت پذیرفتهاند، اما بر خلاف اهل سنّت، «جهاد ابتدایی» و به تعبیر دیگر، «جهاد اصلی» را مشروط به امر امام معصوم مبسوط الید دانستهاند. صالحی نجفآبادی، كه خود تقسیم دوگانه جهاد به ابتدایی و دفاعی را نمیپذیرد و مجموعه ادلّه جهاد را ذیل جهاد دفاعی میداند، درباره دیدگاه عمومی فقیهان شیعه مینویسد: «عجیب است كه هیچیك از فقهای شیعه در اینكه جهاد اصلی مشروط به امر امام معصوم مبسوط الید است، تردید نكردهاند.»(۱۱)
نتیجه این دیدگاه، تعطیل جهاد ابتدایی و خصومت نسبت به غیرمسلمانانی است كه به رغم تفاوت دین و عقیده، در وضعیت جنگی و تهاجمی نسبت به مسلمانان قرار ندارند. این مطلب در نظر علمای شیعه به قدری مسلّم بوده است كه فیض كاشانی در كتاب الشافی میگوید: «چون در زمان غیبت، جهاد حق تعطیل است، ما از ذكر آداب و شرایط آن خودداری كردیم» (و لمّا كان الجهاد الحق ساقطا فی زمن الغیبهٔ طوینا ذكر آدابه و شرائطه.)(۱۲)
سیدعلی طباطبائی (۱۲۳۱ ق) صاحب ریاض المسالك توضیح بیشتری دارد؛ وی تأكید میكند كه جهاد به معنای اول (جهاد ابتدایی) فقط با وجود امام عادل، كه معصوم علیهالسلام یا منصوب او برای جهاد ـ یا اعم از جهاد و غیرجهاد ـ باشد، واجب است. اما نایب عام امام در دوره غیبت، نظیر فقیه، چنین حكم و اختیاری ندارد. بنابراین، نه بر خود فقیه جایز است و نه بر كسی كه او را همراهی میكند كه در حال غیبت، اقدام به جهاد ابتدایی نماید. به نظر طباطبائی، این اندیشه آنگونه كه كتابهای فقهی المنتهی و الغنیهٔ نیز تصریح كردهاند، مخالفی در مذهب شیعه ندارد، بلكه ظاهر این منابع، اجماع بر حضور معصوم علیهالسلام است و نصوص و ادلّه متواتر شیعه نیز آن را تقویت میكنند. طباطبائی بر اساس این شرط (وجود معصوم علیهالسلام )، جهاد در دوره غیبت را جز در شرایط دفاعی خاص، كه اساس اسلام و جامعه اسلامی تهدید میشود، منع میكند.(۱۳)
شیخ محمّد حسن نجفی (۱۲۶۶) در كتاب «جهاد» جواهر الكلام، دیدگاه صاحب المسالك را تكرار كرده و تأكید نموده است كه ظاهر این اندیشهها «عدم اكتفا به نایب غیبت»،(۱۴) یعنی فقیه حاكم، در امر جهاد است. صاحب جواهر همچنین روایتی از امام رضا علیهالسلام نقل میكند كه با تلقّی دوره غیبت به مثابه دوره تقیّه، هرگونه تردّد و قتل نسبت به كفّار را در دوره غیبت / تقیّه، تحریم كرده است. در تحف العقول از امام رضا علیهالسلام در نوشتهای به مأمون آمده است: «و جهاد همراه با امام عادل واجب است، و كسی كه در دفاع از مال و رحل و جان خود مبارزه كند و كشته شود، شهید است، و قتل احدی از كفّار در دار تقیّه حلال نیست، مگر آنكه قاتل یا یاغی [زورگیر [باشد، و این [عدم تعرّض] تا زمانی است كه بر نفس خویشتن بیم ندارید.» (و الجهادُ واجبٌ مع امامٍ عادلٍ، و من قَاتَل فقُتِل دونَ مالِه و رَحلهِ و نَسبِه فهو شهیدٌ، ولا یَحلُّ قتَلُ اَحدٍ مِن الكفار فی دارالتّقیّهِٔ الاّ قاتلٌ او باغٌ و ذلكَ اِذا لم تَحذر علی نفسِك.)(۱۵)
صاحب جواهر پس از نقل روایت مزبور و نیز اقوال مشهور علمای شیعه در باب منع جهاد ابتدایی در دوره غیبت، امكان مناقشه در باب قول مشهور فقها را با استناد به عموم ادلّه ولایت فقیه بعید نمیداند. اما از آنرو كه ظاهرا وجود و اتمام «اجماع» در بین علمای شیعه را پذیرفته است، از طرح و تعقیب مناقشه خود دست برمیدارد و بیآنكه تعرّضی به قول مشهور شیعه داشته باشد، به ادامه مباحث خود درباره بقیّه مسائل مربوط به جهاد در فقه شیعه میپردازد.(۱۶)● شرایط دفاع
صاحب جواهر درباره دفاع، به نكته ظریف و مهمّی اشاره كرده است: به نظر او، دفاع بر هر كه بر جان خود میترسد، «مطلقا» واجب است، اما دفاع از مال یا آبروی (عرض) خویش یا جان و مال و عرض دیگران، در صورتی واجب است كه ظن غالب بر سلامت نفس وجود داشته باشد.(۱۷)
فقیهان شیعه دفاع از كیان اسلام و جلوگیری از تسلّط بیگانگان را نیز به اجماع واجب میدانند و این نوع از دفاع را از اقسام دوگانه جهاد تعریف كردهاند.
● جهاد دفاعی
صاحب جواهر موضوع جهاد دفاعی را دو چیز میداند: اینكه مسلمانان مورد هجوم كفار قرار گیرند، و این هجوم (اولاً) اساس اسلام را تهدید كند. و یا (ثانیا) اراده استیلا بر بلاد مسلمانان داشته باشند و این، اسارت و آوارگی و اخذ اموال مسلمانان را در پی داشته باشد. در چنین شرایطی، بر همه مسلمانان، اعم از زن و مرد، سالم و بیمار، حتی كور و ناقصالعضو، واجب است كه به هر نحو ممكن و در هر شرایطی اقدام كنند و نیازی به اذن امام و دیگر شروط جهاد ابتدایی ندارند.(۱۸) این دیدگاه عینا در تمام رسالههای عملی امروز مراجع شیعه منعكس شده است.
● وجوب و تحریم جهاد دفاعی
صاحب جواهر در تحلیل فقهی خود در باب جهاد دفاعی، وضعیتی فرضی در نظر میگیرد كه وجوب جهاد دفاعی در این شرایط، منع میشود و حتی میتوان گفت كه حرام است. اشاره به این فرض فقهی، از این حیث اهمیت دارد كه ناظر به موقعیت كنونی شیعه در عراق است و به درستی معنای مزبور رفتار سیاسی علما و شیعیان عراق را در شرایط مناقشه بین رژیم بعثی و مهاجمان آمریكایی تبیین میكند. شیخ محمد حسن نجفی مینویسد: «جهاد اگر از ضروریات نباشد، از قطعیات مذهب شیعه است. بلی، گاهی وجوب آن منع میشود، بلكه گاهی حرمت آن گفته میشود؛ اگر كفّار حكومت جائر بعضی از بلاد اسلامی یا همه سرزمینهای اسلامی را در این زمانها از حیث سلطه سیاسی تهدید و مداخله كنند، اما مسلمانان را در اقامه شعائر اسلامی ابقا نموده، آزاد بگذارند و به وجهی از وجوه در احكام آنان [مسلمین] تعرّض نكنند، [در این صورت[ ضروری است كه از وجوب جهاد منع كرده یا تحریم شود؛ زیرا تغریر [زیان] به نفس و آسیبرساندن به جان بدون اذن شرعی جایز نمیباشد، بلكه ظاهرا چنین فرضی ذیل نواهی از قتال در دوره غیبت قرار دارد؛ زیرا در حقیقت، اعانه به دولت باطل بر ضد باطلی مثل خود آن است.
اما اگر كفّار محو اسلام و اندراس شعائر آن و عدم ذكر محمّد صلیاللهعلیهوآله و شریعت او را هدف خود قرار دهند، در این صورت، در وجوب جهاد اشكالی نخواهد بود، حتی اگر مستلزم همراهی با حاكمی جائر باشد، لكن باید به قصد دفع كافران از امحای اسلام و شریعت اسلامی باشد و نه حمایت از سلطان جور.»(۱۹)
صاحب جواهر برای چنین جهاد دفاعی، ادعای هر دو نوع اجماع، اعم از منقول و محصَّل كرده است. به نظر او، نصوص شیعه این نوع دفاع را از اقسام جهاد تلقّی كرده و از حیث اهمیت و نتایج، همپایه جهاد ابتدایی دانستهاند.
● تحریم ترور
اشاره شد كه فقه شیعه غیر از وضعیت دفاعی، اعم از شخصی و خوف نفس یا دفاع از كیان اسلام و موجودیت جامعه اسلامی، هرگونه تعرّض به غیر مسلمانان را تحریم میكند. منظور از «وضعیت دفاعی» كاملاً روشن است. فقه شیعه دفاع شخص از نفس و جان را ذیل كتابهای «حدود» قرار داده، اما دفاع از كیان اسلام و هویّت جامعه اسلامی را در قالب «جهاد دفاعی» توضیح داده است.
جهاد دفاعی خصایص ویژهای دارد: اولاً، از لحاظ جغرافیایی در درون دارالاسلام و در شرایط حضور مهاجمان در جامعه اسلامی شكل میگیرد.
ثانیا، منحصرا محدود به موقعیتی است كه غیرمسلمانان قصد تعطیل اسلام و مسخ هویّت اسلامی از حیث تعطیل شریعت و شعائر دینی مسلمانان را دارند.
با این حال، هرچند جهاد دفاعی مستلزم هر اقدامی برای واكنش به تجاوز است، تفكر شیعی توسّل به ترور را تحریم كرده. میتوان گفت كه هیچیك از منابع شیعه از مفهوم «ترور» به طور ایجابی سخن نگفتهاند. بدینسان، ترور / فتك از جمله اقدامات ممنوعی است كه فرهنگ دفاعی شیعه و ادبیات فقه دفاعی با آن مواجهه سلبی دارد.
اندیشمندان شیعه تحریم مطلق ترور را از روایت امام صادق علیهالسلام استفاده میكنند كه امام علیهالسلام نیز از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله نقل كرده است. روایت ناظر به داستانی خاص درباره حكم كسی است كه امیرالمؤمنین علیهالسلام را سبّ كرده بود. طبق اندیشه اسلامی، سبّ ائمه اطهار علیهمالسلام همانند سبّ نبی صلیاللهعلیهوآله است. اما امام صادق علیهالسلام از ترور سبكننده منع كرد. فقیهان مسلمان با استناد به این رویداد، از آنرو كه عبارات روایت مطلق هستند، مطلق ترور را تحریم كردهاند.
آیهٔالله منتظری در منع ترور، به همین روایت استناد كرده، میگوید: در حدیثی معتبر نقل شده است كه ابوصباح كفانی به امام صادق علیهالسلام گفت: همسایهای داریم كه نسبت به امیرالمؤمنین علیهالسلام بدگویی میكند. به خدا قسم، اگر اجازه دهید در كمین او مینشینم و هنگامی كه به دام افتاد، با شمشیر او را میكشم. حضرت فرمودند: «یا اباالصباح، هذا الفتكُ، و قد نَهی رسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله عن الفتكِ. یا اباالصباحِ، الاسلام قَیّد الفتَكَ»؛(۲۰) ای ابوصباح، این كار ترور است و رسول خدا از ترور نهی فرمودند. ای ابا صباح، اسلام مانع ترور است.
آیهٔالله منتظری سپس به روایت دیگری اشاره میكند كه با همین مضمون و عبارات، از طریق مسلم بن عقیل از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل شده است: پس از اینكه مسلم بن عقیل، فرستاده امام حسین بن علی علیهالسلام ، شهر كوفه را برای ورود امام حسین علیهالسلام مهیّا كرد، ابن زیاد به كوفه آمد و با زور و ارعاب و حكومت نظامی، كوفه را تصرف نمود. روزی بنا شد ابن زیاد به دیدن شریك بن اعور، یكی از سران كوفه، برود. شریك، كه از شیعیان بود، با مسلم قرار گذاشت كه مسلم در منزل در جایی پنهان شود و هنگامی كه شریك طلب آب كرد، مسلم وارد شود و ابن زیاد را ترور كند كه در این صورت، طبعا اوضاع كوفه به نفع مسلم برمیگشت، ولی مسلم چنین كاری انجام نداد و پس از اعتراض شریك، حضرت مسلم از پیامبر صلیاللهعلیهوآله حدیثی را نقل كرد كه میفرمود: «الایمانُ قَیّد الفتكَ، فلا یَفتكُ مؤمنٌ»؛ ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمیكند.(۲۱)
● تحریم غَدر و عهدشكنی
علاوه بر تحریم ترور، فقیهان شیعه بر منع غَدْر و عهدشكنی در استراتژی دفاعی شیعه حكم كردهاند. در مجمعالبحرین، «غدر» به معنای «ترك وفا و نقض عهد و پیمان» تعریف شده است.(۲۲) به تعبیر صاحب جواهر عدم جواز غَدر در فقه شیعه مخالفی ندارد؛ زیرا هم نصوص روایی بر آن دلالت دارند، هم قبح ذاتی دارد و هم موجب نفرت مردم از اسلام میشود.(۲۳) استناد فقیهان شیعه به روایات ذیل است:(۲۴)
ـ امام صادق علیهالسلام : «لایَنبغی للمسلمینَ الغدرُ، ولا یَأمروا بالغدرِ، ولایُقاتِلوا معَ الذینَ غَدروا»؛(۲۵) شایسته نیست كه مسلمانان عهدشكنی كنند، و نه به عهدشكنی فرمان دهند، و نه همراه عهدشكنان بجنگند.
ـ روزی حضرت علی علیهالسلام در بالای منبر كوفه فرمودند: «لولا كراهیهُٔ الغَدرِ، لكنتُ مِن اَدهیَ الناسِ. ولكن كلُّ غُدَرَهٍٔ فُجََرَهٌٔ و كّلٌ فُجَرَهٍٔ كُفَرَهٌٔ. و لِكل غادرٍ لواءٌ یُعْرَفُ بِه یومَ القیامهٔ»؛(۲۶) ای مردم، اگر ممنوعیت فریبكاری و عهدشكنی نبود، من زیركترین مردم بودم، بدانید كه هر عهدشكنی فجوری دارد و هر فجوری منجر به كفر میشود. و برای هر فریبكار پرچمی است كه در روز قیامت به آن شناخته شود.
بدینسان، نقض میثاق و تعهدات ناشی از قراردادهای متقابل در فقه شیعه تحریم شده است؛ زیرا علاوه بر قبح ذاتی و اضرار به حیثیت اسلام و جامعه اسلامی، از طریق نصوص خاص شیعه نیز منع شده است. معنای حقوقی سخن مزبور آن است كه به رغم وضعیت جنگی و دفاعی ناشی از هجوم بیگانگان به جوامع اسلامی، فعالیتهای دفاعی منحصرا در قلمرو دین هستند و نباید ناقض قراردادها و میثاقهای دولت / جامعه اسلامی باشند كه به صورت دوجانبه (با مهاجمان) و یا چندجانبه در حقوق بینالملل كنونی منعقد شدهاند.
در این زمینه، جایگاه حقوق معاهداتی شیعه در تنظیم استراتژی دفاع مشروع شیعیان به چند دلیل اهمیت مضاعف پیدا میكند: نخست آنكه شریعت اسلامی مسلمانان را مجاز میداند كه وارد معاهداتی با رضایت طرفین به صورت دو یا چندجانبه شوند. دوم آنكه چون فقه شیعه نقض میثاقها و امانها (غدر) را تحریم كرده است، هر نوع فعالیت دفاعی لزوما ملتزم به معاهدات و قراردادهای پذیرفتهشده در میثاقهای دو جانبه یا روح كلی میثاقهای بینالمللی میباشد كه دولتها یا جوامع اسلامی نیز آنها را امضا كردهاند.(۲۷)
● حدود دفاع استشهادی
چنانكه گذشت، فقه شیعه جهاد ابتدایی را (تقریبا به اتفاق فقها) در دوره غیبت منع میكند. همچنین در دفاع نیز محدودیتهای فقهی خاصی از جمله نفی ترور و تحریم غَدر (نقض میثاق) وضع كرده است. با این حال، در چارچوب خاصّی، دفاع استشهادی یا دفاع انتحاری را به طور قطع تحریم نكرده و حتی به «جواز فقهی» آن نظر داده است.
تحلیلهای معاصر، به ویژه ادبیات غربی، «دفاع استشهادی / انتحاری» را در قالب «تروریسم انتحاری» قرار دادهاند. منظور از «تروریسم انتحاری» عبارت است از: «اقدام به كشتن دیگران همزمان با قتل خویشتن.»(۲۸) اما فقه شیعه از یك سو، خودكشی را مطلقا تحریم كرده و از سوی دیگر، «ترور» یا «فتك» در قاموس فقه شیعه وجود ندارد. اما این پرسش همواره مطرح بوده كه آیا جایز است كسی با علم و یا ظن غالب بر كشته شدن خود، به دفاع از نفس و حیثیت خود یا كیان اسلام و جامعه اسلامی برخیزد؟ (این پرسش همان چیزی است كه در این مقاله، با عنوان «عملیات استشهادی / دفاع انتحاری» خوانده میشود.)
هرچند بحث عملیات شهادتطلبانه، بخصوص پس از مسائل فلسطین مطرح شده، اما تاكنون بحث فقهی دقیقی در اینباره نشده است. بنابراین، مسئلهای مستحدثه است كه بیشتر در فتاوای فقهی و رعایت احتیاطات لازم مطرح شده است. در اینجا كوشش میكنیم با تحلیل این فتواها و اشاره به برخی منابع روایی آنها در فقه شیعه، حدود و كیفیت تقریبی دفافع استشهادی در فرهنگ سیاسی ـ دفاعی معاصر شیعه را ارزیابی كنیم:
در یكی از استفتائات از آیهٔالله فاضل لنكرانی سؤال شده است: «آیا جایز است كه برای كشتن دیگران دست به انتحار بزنیم؛ مثل عملیاتهای انتحاری ملت فلسطین؟» ایشان در پاسخ نوشتهاند: «مسئله فلسطین مسئله دفاع است و دفاع از خود و حریم و ناموس و كیان اسلام به هر نحوی كه باشد، جایز است.»(۲۹)
آیهٔالله فاضل لنكرانی در جای دیگری توضیح بیشتری دارند. ایشان در جلد دوم جامع المسائل مینویسند: «اگر انسان احتمال دهد یا بداند كه دفاع او از جان خود یا بستگان خود منجر به كشته شدن خودش خواهد شد، باز هم دفاع جایز، بلكه واجب است. ولی نسبت به مال، اگر میداند كه دفاع او از مال منجر به كشته شدن خودش میشود، دفاع واجب نیست، بلكه احوط ترك است.»(۳۰)
اشارات آیهٔالله فاضل لنكرانی نشان میدهند كه ایشان عملیات انتحاری فلسطینیان را ذیل شرایط عمومی وجوب دفاع از نفس و یا اساس اسلام قرار میدهند و تحت مقرّرات دفاع تعریف میكنند. بدینسان، آیهٔالله فاضل لنكرانی ضمن اندراج برخی دفاعهای انتحاری ذیل شرایط عمومی جهاد دفاعی، از تأیید آن دسته از عملیات انتحاری كه در فلسطین انجام شده و شهروندان غیرنظامی را هدف قرار دادهاند، امتناع میكنند.
به دلیل آنكه این بخش از فتاوای فقهی اهمیت زیادی از دیدگاه مقاله حاضر دارند، در ذیل، تفصیل استفتایی دیگر و پاسخ آیهٔالله فاضل لنكرانی را ذكر میكنیم:
س ۲۹۴: مدتی قبل یك فلسطینی در یك پاساژ اسرائیلی با انفجار خود دست به انتحار زد. آیا طبق قوانین جهاد در اسلام، جایز است فردی دانسته زنان و كودكان را بكشد؟
ج ۲۹۴: «اگر دزدی به حریم خانه كسی تجاوز كرد، با او مقابله میكنند، اگر چه با زن و بچه خود آمده باشد. اما در مورد سؤال شما، باید توجه داشته باشیم كه این اشغالگران صهیونیست هستند كه كودكان فلسطین را در آغوش مادرانشان شهید میكنند و خانه آنها را بر سرشان خراب میكنند ... لكن از نظر اسلامی، لازم است مجاهدین فلسطین با نظامیان اسرائیلی و با غیرنظامیانی كه پشتیبانی و حمایت از صهیونیستها میكنند، مبارزه و جهاد كنند.»(۳۱)● دو نكته اساسی در فتوای آیهٔالله فاضل لنكرانی قابل توجه هستند:
نخست آنكه ایشان عملیات و دفاع انتحاری را نه در جهت قتل شهروندان، بلكه فقط به منظور مقابله با نظامیان اسرائیلی و حامیان مستقیم و فعّال هجومهای نظامی اسرائیل تجویز میكنند و این امر را دقیقا ذیل ادلّه و موارد دفاع مشروع میدانند.
دوم آنكه استفتای مزبور با تكیه بر ادلّه فقهی شیعه در باب «دزد متجاوز» (لصّ محارب) پاسخ داده شده است. روایات شیعه در باب لصّ محارب و لواحق آن خصوصیت ویژهای دارند.
وسائل الشیعه، باب ۴۶ از ابواب جهاد با دشمن را به همین مسئله اختصاص داده و روایاتی نقل كرده كه مبنای بسیاری از اندیشهها و فتاوای معاصر شیعه هستند. بر اساس روایات این باب، قتال با دزد مسلّح و متجاوز و ظالم برای دفاع از نفس و حریم و مال، حتی در شرایط احتمال و ظنّ بر كشته شدن، جایز است، هرچند ترك دفاع از مال مستحب میباشد.(۳۲)
از رسول الله صلیاللهعلیهوآله نقل شده است: «یُبغضُ اللّهُ ـ تبارك و تعالی ـ رجلاً یُدخَلُ علیهَ فی بیتِه فلا یُقاتِلُ»؛(۳۳) خداوند بر كسی كه در خانهاش مورد تجاوز واقع شده اما مبارزه نمیكند، خشم میگیرد.
از حضرت علی علیهالسلام هم روایت شده است: «هر گاه دزد محاربی بر تو وارد شد او را بكش.» (اِذا دخَلَ علیك اللصُّ المحاربُ فاقتُله.)(۳۴)
از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله روایت شده است: «كسی كه در كنار مظلمهاش كشته شود شهید است» (مَن قُتِلَ دونَ مظلمتِه فهو شهیدٌ.)(۳۵)
امام باقر علیهالسلام این حدیث را از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل و تكرار كرده، سپس خطاب به یكی از صحابیشان میفرماید: «یا ابا مریم، هل تَدری مادونَ مَظلمتِه؟ قلتُ: جَعلتُ فداكَ الرجلُ یُقتَل دوُنَ اَهلِه و دُونَ مالِه و اشباهَ ذلكَ. فقال: یا ابا مریم، اِنّ مِن الفقهِ عرفانُ الحقِ»؛(۳۶) ای ابا مریم، آیا میدانی مفهوم «مظلمه» چیست؟ گفتم: فدایت شوم! منظور این است كه كسی در كنار اهل و عیال خود، مال خود و امثال آن كشته شود. فرمود: یا ابا مریم، شناخت حق از فقه است.
البته روایات مزبور ناظر به نهایت اضطرار در اقدام دفاعی هستند. صاحب جواهر دفاع از جان، حریم و مال را اقدامی مطابق اصل و اجماع و نصوص دینی معرفی میكند، اما بلافاصله به قول فقیهان شیعه در وجوب رعایت سلسله مراتب، دفاع از سهلترین تا دشوارترین اقدامات (من الاسهل الی الصعب ثم الاصعب)، از تذكر زبانی، اعتراض مسالمتآمیز تا مبارزه مسلّحانه را یادآور میشود، هرچند خود او، بخصوص در مورد دزد مسلّح و محارب، رعایت چنین ترتیبی را واجب نمیداند.(۳۷)
● فقیهان شیعه ترتیب دیگری را هم در نظر گرفتهاند:
۱. چنانكه قبلاً اشاره كردیم، آنان حفظ جان را بر دفاع از مال ترجیح میدهند و بنابراین، بر جواز تسلیم شدن در برابر هجوم دشمنان به اموال مسلمانان حكم كردهاند.
۲. فقیهان اما درباره تجاوز به عرض و ناموس مسلمانان تأمّل كردهاند. برخی به لحاظ اولویت حفظ نفس بر حفظ عرض و ناموس، در شرایط علم یا ظنّ بر قتل دفاع كننده، تسلیمجویی (استسلام) را جایز دانستهاند. در عین حال، عدهای دیگر از فقیهان شیعه، با تكیه بر اهمیت عرض / ناموس بر نفس نزد انسانهای غیرتمند و شریف، بر وجوب حفظ عرض و عدم جواز تسلیم حكم كردهاند.
۳. اما دفاع از جان مطلقا واجب است، هرچند یقین داشته باشد كه توانایی دفاع ندارد و یقینا به قتل خواهد رسید؛ جز آنكه حداكثر دفاع ممكن واجب است. همه این موارد تابع حكم دزد محارب میباشند.(۳۸)
فقیهان شیعه ـ آنگونه كه گذشت ـ دفاع از اصل و كیان اسلام را آنگاه كه مورد تعرّض كافران مهاجم قرار گیرد، همپای دفاع از جان و عرض، مشمول وجوب دفاع به هر طریق ممكن میدانند؛ «لو ارادَ الكفّارُ محوَ الاسلامِ و درسَ شعائره و عدمَ ذكرِ محمّدِ صلیاللهعلیهوآله و شریعتِه، فلا اشكال فی وجوب الجهاد»؛(۳۹) هرگاه كافران قصد محو اسلام و حذف شعائر و نمادهای اسلامی، شریعت و نام محمّد صلیاللهعلیهوآله را [در جوامع اسلامی] داشته باشند، وجوب جهاد بیاشكال است.
همین استدلال در اندیشه فقیهان معاصر شیعه به دفاع شهادتطلبانه، در صورت انحصار این نوع دفاع در قبال مهاجمان مسلّح گسترش داده شده است. در اجوبهٔ الاستفتائات آمده است: «... اگر مكلّف طبق تشخیص خود، احساس كند كه كیان اسلام در خطر است، باید برای دفاع از اسلام قیام كند، حتی اگر در معرض كشتهشدن باشد.»(۴۰)
بعضی از فقیهان شیعه بر وجوب مطلق دفاع از نفس و حریم، به قدر استطاعت تأكید كرده و از جواز تسلیمجویی (استسلام) امتناع كردهاند.(۴۱) با این حال، هنوز بحث فقهی گستردهای درباره تعمیم و تطبیق این استدلالهای فقهی در خصوص دفاع انتحاری صورت نگرفته است. مهمترین معضل فقهی در این نوع عملیات دفاعی، همان علم و یقین دفاعكننده درباره مسئله است؛ از یك سو، رضایت به تجاوز خلاف اصل و روح كلی حاكم بر احكام اسلامی است و از سوی دیگر، دلیل روشنی بر وجوب دفاع با فرض انتحار وجود ندارد. حتی وجوب دفاع از نفس هم با امید حفظ نفس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، مگر اینكه بتوان نفوس و حریم عموم جامعه اسلامی را مقدّم بر حفظ نفس دفاعكننده تلقّی نمود. این نكته هرچند عرف معقول و متداول زندگانی است، اما پیوندش با مفهوم دفاع انتحاری، در فقه شیعه كمتر مورد تحقیق مستقیم قرار گرفته است. هنوز ادبیات موضوع در تحقیقات شیعی، فاقد پشتیبانی لازم برای نیل به یك درك روشن درباره عملیات شهادتطلبانه / انتحاری است.
●● خلاصه و نتیجه
چنین مینماید كه مسئله تروریسم و تروریسم انتحاری در جهان اسلام، بیش از آنكه دلیل داشته باشد، علت دارد و ظهور و گسترش آن ناشی از گسترش عمومی تجاوز و خشونت در فضای بینالمللی است. در چنین شرایطی، وقتی شخص یا گروهی به حوزه ترور و خشونت رانده میشود، در واقع ترمزهای عملی و مؤثر چندانی برای كنترل او وجود ندارد. اما میتوان از فقه شیعه، دستكم برای تبیین رفتار سیاسی ـ دفاعی جوامع شیعی، در تعریف حدود دفاع و ترور و نیز دفاع شهادتطلبانه و تروریسم انتحاری استفاده كرد.
فقه شیعه مفهوم «ترور» و «خودكشی» را تحریم كرده است. اما عملیات شهادتطلبانه را ذیل مفهوم عمومی «جهاد دفاعی» قرار داده و آنگاه حدود و شرایط اقدمات دفاع مشروع را توضیح داده است. شیعیان درباره جهاد دو دیدگاه را مطرح كردهاند: عدهای اندك از فقیهان شیعه جهاد را مطلقا دفاعی دانسته و از تقسیم جهاد به «ابتدایی» و «دفاعی» انتقاد كردهاند.(۴۲) اما اغلب فقیهان شیعه تقسیم رایج مسلمانان از جهاد به «جهاد اولیه» و «دفاعی» را پذیرفتهاند، با این قید تعیینكننده كه جهاد ابتدایی مشروط به حضور امام مبسوط الید معصوم است. چنین قیدی استراتژی جهادی شیعه در دوره غیبت را محصور در جهاد دفاعی و دفاع مشروع كرده است. بنابراین، از فقه شیعه به هیچ وجه نمیتوان برای توجیه هیچ اقدام تروریستی و خشونتطلبانه بینالمللی استفاده كرد.
همچنین فقه شیعه در استراتژی دفاعی خود، دو قید ممنوع دارد: تحریم فتك و غَدْر، منع ترور و حرمت نقض عهد و میثاق. بدینسان، استناد تروریستها و ادبیات تروریستی در حمایت شیعیان از تروریسم، یك خطای حقوقی آشكار است. فقه شیعه ترور و نقض عهد و پیمان را مطلقا تحریم میكند.
● منابع فقه شیعه علاوه بر مواضع بنیادی مزبور، ملاحظات مهم دیگری را در استراتژی دفاعی خود لحاظ كردهاند:
▪اولاً، وقتی دفاع واجب است كه مهاجمان هجوم مسلّحانه به درون خانه / مرزهای جامعه اسلامی داشته و قصد جان و ناموس و حریم مسلمانان را دارند، هرچند در خصوص وجوب دفاع از مال تأمّل و اختلاف است.
▪ثانیا، قصد تعطیل شریعت و نمادهای اسلامی را داشته باشند.
▪ثالثا، فقط مهاجمان مسلّح و حامیان مستقیم آنان هدف اقدامات دفاعی قرار میگیرند. در چنین شرایطی، دفاع به هر طریق ممكن، حتی در صورت علم به كشته شدن مدافعان مسلمان، واجب است.
برخی گزارشها و فتاوای معاصر دفاع انتحاری یا عملیات شهادتطلبانه را با تكیه بر چنین زمینهای از فرهنگ دفاعی و با قید «عدم تعرّض به غیر نظامیان» تجویز كردهاند. با این حال، ادبیات بحث هنوز در تحقیقات شیعی معاصر از غنای لازم برای داوری و درك قطعی برخوردار نیست و به لحاظ تفاوت با اهل سنّت، نمیتوان ادبیات موجود در فقه معاصر اهل سنّت را به جوامع شیعی تعمیم داد. اما به نظر میرسد تحوّلات اخیر در فلسطین اشغالی و به ویژه حوادث اخیر عراق، زمینه لازم برای گسترش این مباحث را آماده میكنند. ظهور موج استفتائات از مراجع شیعه، به ویژه آیهٔالله العظمی سیستانی در عراق و نیز تأمّلات و اظهارات همراه با احتیاط ایشان و خودداری از خونریزی بیشتر در عراق تا مرحلهای كه ناگزیر باید شیعیان از اقدامات بازدارندهتری سخن بگویند، این مباحث را در افكار عمومی شیعه زندهتر كرده است.
پینوشتها
۱. Suicide Terrorism.
۲. Robert. A. Pape, "The Strategic Logic of Suicide Terrorism" in American Political Science Review, vol. ۹۷, no.۳, August ۲۰۰۳. PP. ۳۴۳-۳۶۱.
۳. Ibid, P. ۳۴۸ & ۳۵۷-۳۶۱.
۴. irrationality.
۵. Religious Fauaticism.
۶. Ibid. PP. ۳۴۳-۳۴۴.
۷. Ibid. P. ۳۴۴.
۸.امام محمد شافعی، كتاب الام، بیروت، دارالمعرفهٔ، ۱۹۹۴، ج ۴، ص ۱۶۱.
۹. نعمت الله صالحی نجفآبادی، جهاد در اسلام، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲، ص ۲۳، به نقل از: محمّد عبده، تفسیر المنار، ج ۲، ص ۲۱۰.
۱۰. همان، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۹.
۱۱. همان، ص ۶۷.
۱۲. نعمتاللّه صالحی نجفآبادی، همان، ص ۶۶، به نقل از: مولی محسن فیض كاشانی، الشافی، جزء۲،ص ۷۳.
۱۳. سیدعلی طباطبائی، ریاض المسالك، قم، مؤسسهانتشاراتاسلامی،۱۴۱۵،ج۷،ص ۴۴۶ ـ ۴۴۷.
۱۴. محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، تحقیق شیخ عباس قوچانی، چ هفتم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج ۲۱، ص ۱۳.
۱۵. همان، ص ۱۲.
۱۶. همان، كتاب «جهاد»، ص ۱۳ـ۱۴. شاید به استناد همین نكات و اشارات صاحب جواهر است كه بعضی از فقیهان معاصر شیعه نیز به عدم تمایل صاحب جواهر نسبت به تعرّض اظهار نظر كردهاند. نك: سید علی خامنهای، اجوته الاستفتائات، فصل جهاد. س. ج ۱۰۴۸.
۱۷. محمدحسن نجفی، پیشین، ص ۱۶.
۱۸. همان، ص ۱۸ ـ ۱۹.
۱۹. همان، ص ۴۷. اندیشمندان شیعه حاكمان جائر را به سه دسته تقسیم كردهاند: جائر كافر، جائر مخالف (اهل سنّت)، و جائر مؤمن (حاكمان شیعه مذهب كه بدون اذن شارع عرصه سیاسی را تصرف كردهاند.) نك: شیخ مرتضی انصاری، المكاسب، چاپ قدیم، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۶ / همو، المكاسب المحرّمهٔ، باب جوائز.
۲۰. www.deedgah.org/gaftegoo۰۰۵.htm
۲۱.Ibid,www.deedgah.org/gaftegoo۰۰۵.htm
۲۲. محمد حسن نجفی، پیشین، ص ۷۸.
۲۳. همان.
۲۴. محمد بن حسن الحرّ العاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۶ ق، ۱۳۷۴ ش، ج ۱۵، ص ۶۹ ـ ۷۰.
۲۵. همان، ص ۶۹.
۲۶. همان، ص ۷۰ / نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۳۹۵ ق، ص ۳۱۸.
۲۷. مجموعه تروریسم، گردآوری و ویرایش رضا طیّب، مقاله دیوید آرون شواتز، «تروریسم بین الملل و حقوق اسلامی»، ترجمه زهرا كسمتی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲، ص ۲۸۰ ـ ۳۷۹.
۲۸. Robert. A. Pape. OP.Cit. P. ۳۴۵.
۲۹. www.Lankarani.org /Persian /Ahkam /new-estefta.html/ سؤال و جواب ۸۱۲
۳۰. محمد فاضل لكنرانی، جامع المسائل، ج دوم، باب «دفاع»، ص ۴۸۱.
۳۱. www.Lankarani.org /Persian /Ahkam /new-estefta.html/ سؤال و جواب ۴۹۲
۳۲.محمدبنحسنالحرّالعاملی،پیشین،ص۱۱۹ـ۱۲۳.
۳۳. همان، ص ۱۲۳، روایت ۲۰۱۲۴.
۳۴. همان، ص ۱۲۱، روایت ۲۰۱۱۶.
۳۵. همان، ص ۱۲۱، روایت ۲۰۱۱۷ ـ ۲۰۱۱۸.
۳۶. همان.
۳۷. محمد حسن نجفی، پیشین، ج ۴۱، كتاب «الحدود»، ص ۶۵۱.
۳۸. همان، ص ۶۵۲ ـ ۶۵۶.
۳۹. همان، ج ۲۱، ص ۴۷.
۴۰. سید علی خامنهای، پیشین، ج ۲، باب «جهاد».
۴۱. محمدحسن نجفی، پیشین، ج ۴۱، ص ۶۵۳ (و فی قواعد الفاضل، یجب الدفاع عن النفس و الحریم ما استطاع، و لایجوز الاستسلام.)
۴۲. نعمتاللهصالحینجفآبادی،پیشین،ص۱۵ـ ۹۲.
منبع:فصلنامه شیعه شناسی، شماره ۶
۱. Suicide Terrorism.
۲. Robert. A. Pape, "The Strategic Logic of Suicide Terrorism" in American Political Science Review, vol. ۹۷, no.۳, August ۲۰۰۳. PP. ۳۴۳-۳۶۱.
۳. Ibid, P. ۳۴۸ & ۳۵۷-۳۶۱.
۴. irrationality.
۵. Religious Fauaticism.
۶. Ibid. PP. ۳۴۳-۳۴۴.
۷. Ibid. P. ۳۴۴.
۸.امام محمد شافعی، كتاب الام، بیروت، دارالمعرفهٔ، ۱۹۹۴، ج ۴، ص ۱۶۱.
۹. نعمت الله صالحی نجفآبادی، جهاد در اسلام، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲، ص ۲۳، به نقل از: محمّد عبده، تفسیر المنار، ج ۲، ص ۲۱۰.
۱۰. همان، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۹.
۱۱. همان، ص ۶۷.
۱۲. نعمتاللّه صالحی نجفآبادی، همان، ص ۶۶، به نقل از: مولی محسن فیض كاشانی، الشافی، جزء۲،ص ۷۳.
۱۳. سیدعلی طباطبائی، ریاض المسالك، قم، مؤسسهانتشاراتاسلامی،۱۴۱۵،ج۷،ص ۴۴۶ ـ ۴۴۷.
۱۴. محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، تحقیق شیخ عباس قوچانی، چ هفتم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج ۲۱، ص ۱۳.
۱۵. همان، ص ۱۲.
۱۶. همان، كتاب «جهاد»، ص ۱۳ـ۱۴. شاید به استناد همین نكات و اشارات صاحب جواهر است كه بعضی از فقیهان معاصر شیعه نیز به عدم تمایل صاحب جواهر نسبت به تعرّض اظهار نظر كردهاند. نك: سید علی خامنهای، اجوته الاستفتائات، فصل جهاد. س. ج ۱۰۴۸.
۱۷. محمدحسن نجفی، پیشین، ص ۱۶.
۱۸. همان، ص ۱۸ ـ ۱۹.
۱۹. همان، ص ۴۷. اندیشمندان شیعه حاكمان جائر را به سه دسته تقسیم كردهاند: جائر كافر، جائر مخالف (اهل سنّت)، و جائر مؤمن (حاكمان شیعه مذهب كه بدون اذن شارع عرصه سیاسی را تصرف كردهاند.) نك: شیخ مرتضی انصاری، المكاسب، چاپ قدیم، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۶ / همو، المكاسب المحرّمهٔ، باب جوائز.
۲۰. www.deedgah.org/gaftegoo۰۰۵.htm
۲۱.Ibid,www.deedgah.org/gaftegoo۰۰۵.htm
۲۲. محمد حسن نجفی، پیشین، ص ۷۸.
۲۳. همان.
۲۴. محمد بن حسن الحرّ العاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۶ ق، ۱۳۷۴ ش، ج ۱۵، ص ۶۹ ـ ۷۰.
۲۵. همان، ص ۶۹.
۲۶. همان، ص ۷۰ / نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۳۹۵ ق، ص ۳۱۸.
۲۷. مجموعه تروریسم، گردآوری و ویرایش رضا طیّب، مقاله دیوید آرون شواتز، «تروریسم بین الملل و حقوق اسلامی»، ترجمه زهرا كسمتی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲، ص ۲۸۰ ـ ۳۷۹.
۲۸. Robert. A. Pape. OP.Cit. P. ۳۴۵.
۲۹. www.Lankarani.org /Persian /Ahkam /new-estefta.html/ سؤال و جواب ۸۱۲
۳۰. محمد فاضل لكنرانی، جامع المسائل، ج دوم، باب «دفاع»، ص ۴۸۱.
۳۱. www.Lankarani.org /Persian /Ahkam /new-estefta.html/ سؤال و جواب ۴۹۲
۳۲.محمدبنحسنالحرّالعاملی،پیشین،ص۱۱۹ـ۱۲۳.
۳۳. همان، ص ۱۲۳، روایت ۲۰۱۲۴.
۳۴. همان، ص ۱۲۱، روایت ۲۰۱۱۶.
۳۵. همان، ص ۱۲۱، روایت ۲۰۱۱۷ ـ ۲۰۱۱۸.
۳۶. همان.
۳۷. محمد حسن نجفی، پیشین، ج ۴۱، كتاب «الحدود»، ص ۶۵۱.
۳۸. همان، ص ۶۵۲ ـ ۶۵۶.
۳۹. همان، ج ۲۱، ص ۴۷.
۴۰. سید علی خامنهای، پیشین، ج ۲، باب «جهاد».
۴۱. محمدحسن نجفی، پیشین، ج ۴۱، ص ۶۵۳ (و فی قواعد الفاضل، یجب الدفاع عن النفس و الحریم ما استطاع، و لایجوز الاستسلام.)
۴۲. نعمتاللهصالحینجفآبادی،پیشین،ص۱۵ـ ۹۲.
منبع:فصلنامه شیعه شناسی، شماره ۶
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست