شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
فوت کوزه گری
استاد کوزه گری بود که خیلی با تجربه بود و کوزه های لعابی که می ساخت خیلی مشتری داشت .
شاگردی نزد وی کار می کرد که زرنگ بود و استاد به او علاقه داشت و تمام تجربه های کاری خود را به او یاد داد .
شاگرد وقتی تمام کارها را یاد گرفت . شروع به ایراد گرفتن کرد و گفت مزد من کم است . و کم کم زمزمه کرد که من می توانم بروم وبرای خودم کارگاهی راه اندازی کنم و کلی فایده ببرم .
هرچه استاد کوزه گر از او خواهش کرد مدتی دیگر نزد او بماند تا شاگردی پیدا کند و کمی کارها را یاد بگیرد تا استاد دست تنها نباشد ، پسرک قبول نکرد و او را دست تنها گذاشت و رفت .
شاگرد رفت و کارگاهی راه اندازی کرد وهمانطور که یاد گرفته بود کاسه ها را ساخت و رنگ کرد و روی آن لعاب داد و در کوره گذاشت . ولی متوجه شد که رنگ کاسه های او مات است و شفاف نیست .
دوباره از نو شروع کرد و خاک خوبتر انتخاب کرد و در درست کردن خمیر بیشتر دقت کرد و بهترین لعاب را استفاده کرد و آنها را در کوره گذاشت ولی باز هم مشکل قبلی بوجود آمد .
شاگرد فهمید که تمام اسرار کار را یاد نگرفته . نزد استاد رفت و مشکل خود را گفت . و از استاد خواهش کرد که او را راهنمائی کند .
استاد از او پرسید که چگونه خاک را آماده می کند و چگونه لعاب را تهیه می کند و چگونه آنرا در کوره می گذارد . شاگرد جواب تمام سوالها را داد .
استاد گفت : درست است که هر شاگردی باید روزی استاد شود ولی تو مرا بی موقع تنها گذاشتی . بیا یک سال اینجا بمان تا شاگرد تازه هم قدری کار یاد بگیرد و آن وقت من هم تو را راهنمائی خواهم کرد و تو به کارگاه خودت برو .
شاگرد قبول کرد یکسال آنجا ماند ولی هر چه دقت کرد متوجه اشتباه خودش نمی شد . یک روز استاد او را صدا زد و گفت بیا بگویم که چرا کاسه های لعابی تو مات است .
استاد کنار کوره ایستاد و کاسه ها را گرفت تا در کوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهایت را باز کن تا فوت وفن کار را یاد بگیری .
استاد هنگام گذاشتن کاسه ها در کوره به آنها چند فوت می کرد . بعد از او پرسید : ” فهمیدی “ . شاگرد گفت : نه . استاد دوباره یک کاسه دیگر برداشت و چند فوت محکم به آن کرد و گرد وخاکی که از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت : این فوت و فن کار است ، این کاسه که چند روز در کارگاه می ماند پر از گرد و خاک می شود در کوره این گرد وخاک با رنگ لعاب مخلوط می شود و رنگ لعاب را کدر می کند . وقتی آنرا فوت می کنیم گرد وغبار پاک می شود و لعاب خالص پخته می شود و رنگش شفاف می شود . حالا پی کارت برو که همه کارهایت درست بود و فقط همین فوت را کم داشت .
این مثل اشاره به کسی دارد که بسیار چیزها می داند ولی از یک چیز مهم آگاهی ندارد . مثلهای که به این موضوع دلالت دارند عبارتند از :
فلانی هنوز فوتش را یاد نگرفته
اگر کسی فوت این کار را به ما یاد می داد خوب بود
برو فوت آخری را یاد بگیر
همه چیز درست است و فقط فوتش مانده
منبع : سایت کودکان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت سیستان و بلوچستان چین انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم حسن روحانی جنگ نیکا شاکرمی رهبر انقلاب معلمان مجلس
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران سازمان هواشناسی اصفهان شهرداری تهران پلیس قوه قضاییه معلم
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار تورم مسکن قیمت طلا بازار خودرو سهام عدالت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو بانک مرکزی
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک سریال موسیقی بی بی سی سینمای ایران عفاف و حجاب دفاع مقدس
هوش مصنوعی
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین انگلیس نوار غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر باشگاه پرسپولیس بازی تراکتور جواد نکونام لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا گوگل صاعقه سوئیس تماس تصویری عکاسی تلفن همراه
کبد چرب فشار خون طول عمر