پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ادارات ده گانه ساواک


ادارات ده گانه ساواک
مقابله با مبارزات مردمی اوج گیری مبارزات انقلابی مردم در دهه چهل و پیدایش گروه های متعدد انقلابی با روش های مبارزاتی متفاوت، رژیم را مستأصل نموده بود و برای مقابله با این مبارزات، همزمان چهار دستگاه، کار سرکوب و ارعاب را عهده دار بودند:
۱) ساواک
۲) شهربانی
۳) ضد اطلاعات ارتش (رکن ۲)
۴) ژاندارمری
از ساواک«اداره کل سوم»۴۳ مسئول پیگیری و کنترل فعالیت های انقلابی بود. این اداره کل با داشتن مهم ترین وظیفه که امنیت داخلی بود، وسیع ترین بخش اطلاعاتی و عملیاتی ساواک محسوب می شد و عناصر کافی در اختیار داشت، و در خارج از کشور نیز نمایندگی ها موظف بودند خواسته های اداره کل سوم را برآورده نمایند. مجموعه این امکانات و اختیارات، به اداره کل سوم جایگاه خاصی داده بود و شاه از این اداره کل انتظار امنیت مطلق را داشت. با این وجود می توان نتیجه گرفت که در ایران سیستم اطلاعاتی به معنی بین المللی به وجود نیامد و کار نیروهای امنیتی، صرفاً سرکوب مبارزات داخلی بود.
عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی خصوصاً ساواک و شهربانی که هر کدام دارای کمیته های جداگانه ای برای مبارزه با منتقدین رژیم بودند و برای خوش خدمتی به دستگاه حاکمه از همدیگر پیشی می گرفتند، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیده ای شده بود. ساواک دارای دو کمیته بود که زیر نظر اداره کل سوم فعالیت داشتند.یکی از آنها مسئول شناسایی عوامل تظاهرات سراسری دانشگاهها در آبانماه ۱۳۴۹ و دیگری مسئول شناسائی، دستگیری و بازجوئی از اعضای آشکار و مخفی سازمان مجاهدین خلق۴۴ بود. کمیته شهربانی هم که تحت نظارت اداره اطلاعات شهربانی کل کشور قرار داشت، مسئولیت شناسائی عوامل حمله کننده به کلانتری ۵ تبریز و کلانتری قلهک را عهده دار بود. وجود اکیپ های گشت متعدد ساواک و شهربانی که هر کدام به طور مستقل عمل می کردند، باعث به وجود آمدن درگیری و برخورد آنها با یکدیگر در سطح شهر می شد و چه بسا مأمورین شهربانی دنبال فردی بودند که به وسیله ساواک دستگیر شده بود، یا بالعکس، ساواک در صدد دستگیری کسی برمی آمد که قبلاً توسط شهربانی بازداشت شده بود.
۴۳ ساواک دارای ده اداره کل بود که به شرح ذیل می باشد:
۱) اداره کل یکم :
این اداره کل شامل امور اداری، کارگزینی، تشریفات و مخابرات بود.
۲) اداره کل دوم:
این اداره کل، مسئول کسب اطلاعات خارجی، یعنی جمع آوری اطلاعات پنهانی از کشورهای هدف بود که از طریق پایگاههای مرزی با نفوذ به نهادهای اطلاعاتی و مؤسسات مهم این کشورهای صورت می گرفت. اطلاعات جمع آوری شده برای تجزیه و تحلیل و بررسی های همه جانبه و تهیه گزارش نهایی به اداره کل هفتم تحویل می شده است.
۳) اداره کل سوم:
اداره کل سوم به اداره امنیت داخلی معروف بود و وظیفه آن کسب اطلاعات از فعالیت های سیاسی داخل کشور و انجام عملیات ضد براندازی بود. این اداره کل با در اختیار داشتن گسترده ترین تشکیلات و امکانات وسیع ترین اداره عملیاتی ساواک به حساب می آمد و مفهوم ساواک در افکار عمومی در وجود این اداره خلاصه می شد. همچنین در پوشش دیپلماتیک اعمال مخالفان رژیم در خارج از کشور را نیز کنترل می کرد.
۴) اداره کل چهارم:
وظیفه اداره کل چهارم حفاظت پرسنل به لحاظ تأمین امنیت آنها و نیز مراقبت از احتمال همکاری آنها با سرویس های بیگانه بود. حفاظت اماکن، حفاظت اسناد طبقه بندی شده و حفاظت پاسداران ساواک هم از جمله وظایف اداره کل چهارم بود.
۵) اداره کل پنجم:
اداره کل پنجم اداره فنی ساواک بود و وظایف فنی مربوط به مراقبت و تعقیب، از قبیل:
▪ شنود تلفنی و استراق سمع،
▪ سانسور، عکاسی،
ژ کارگذاشتن میکروفن در محل های مورد نظر باز کردن قفل و... را به عهده داشت.
۶) اداره کل ششم :
مسئولیت این اداره کل در تنظیم بودجه و امور مالی سازمان، تخصیص اعتبارات به عملیات و واحدها، تهیه و تدارک کارپردازی، اداره امور موتوری، باشگاهها، خانه ها و ساختمان های ساواک و حسابداری کل سازمان بود.
۷) اداره کل هفتم:
مأموریت ها و وظایف این اداره کل عبارت بودند از ؛ بررسی و تجزیه وتحلیل و ارزیابی کلیه اخبار و اطلاعات واصله از اداره کل دوم و سایر منابع اطلاعاتی کشورهای دوست و همکار. این اداره کل وظیفه داشت مسائل ایران و منطقه را از منابع مختلف خارجی به زبانهای مختلف را تهیه و ترجمه و در آرشیو نگهداری نماید. تهیه بولتن های خبری روزانه نیز از وظایف این اداره کل بود.
۸) اداره کل هشتم :
عملیات ضد جاسوسی و مقابله با اقدامات عوامل خارجی در مرکز یا مناطق دیگر ایران که هدف برخی از کشورها بود،به عهده اداره کل هشتم بود.
۹) اداره کل نهم :
واحد تحقیقاتی ساواک و در واقع آرشیو این سازمان درمورد کلیه افراد و گروههایی که به نحوی با مسایل سیاسی سر و کار داشتند بود. این اداره کل موظف بود اطلاعات مربوط به کسانی را که احتیاج به آگاهی درباره آنها از لحاظ استخدام، مأموریت، ترفیع و غیره بود فراهم نماید.
۱۰) اداره کل دهم :
وظیفه آموزش پرسنل ساواک بر حسب نیازهای هر واحد، از زبان خارجی تا دوره های فنی مثل آموزش خط شناسی، آموزش بازجویی، آموزش بررسی اطلاعات و تهیه گزارش، مخابرات، حفاظت و غیره در این اداره کل متمرکز بود. (ر. ک: «داوری، سخنی در کارنامه ساواک»، سرتیپ منوچهر هاشمی (متصدی امور ضد جاسوسی ساواک)، انتشارات ارس، لندن، صص ۱۲۳ تا ۱۲۷.
۴۴ - سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در شهریور ۱۳۴۴ به وسیله سه تن از اعضای نهضت آزادی ایران؛ محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان که هر سه آنها از دانشجویان دانشگاه تهران بودند، پایه گذاری شد و پس از سه سال کار، در اواخر سال ۱۳۴۷، در زمینه ساختار تشکیلاتی مطالعه و بررسی انقلابات، شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامه های آموزشی و تشکیل خانه های تیمی، برای شروع عملیات مسلحانه به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخت.
بدین منظور، شانزده تن از کادرهای بالای سازمان در گروههای چهار، پنج نفری در مدتی بیش از هشت ماه به مطالعه و بحث پیرامون مسائل استراتژیکی پرداختند و نتیجه بررسی و تحقیقات خود را زیر عنوان »جمع بندی بحث های استراتژیک« تسلیم سازمان کردند.
کمیته مرکزی که در بهار ۴۷ به کادر مرکزی تبدیل شده بود به این نتیجه می رسد که مبارزه مسلحانه در شهرها مناسب است. که پیرو این مطلب سلول های کوچک دو نفره به سه نفره تبدیل گردید و هر سلول یک گروه بود که این گروهها با یکی از اعضای کادر مرکزی ارتباط داشتند و در خانه های تیمی زندگی می کردند. اعضای این گروهها از بازاریان و نهضت آزادی کمک های مالی می گرفتند و سازمان هم برای کسب آموزش]های[ سیاسی - نظامی با سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و بخش نظامی الفتح ارتباط برقرار کرد و جهت آموزش نیرو ارسال نمود که از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ تعداد ۳۰ تن از مجاهدین خلق برای آموزش جنگ های چریکی به ارودگاههای نظامی ساف اعزام شد.
البته سازمان سیا تعداد آنها را بیشتر اعلام می نمود و منابع دیگر غرب تعداد آنها را تا چند صد تن گزارش کرده اند. در سال ۱۳۵۰ تعداد ۶۹ نفر از اعضای سازمان در پی تصمیم سازمان در انجام عملیات مخرب در جریان مراسم جشن ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی دستگیر و پس از محاکمه ۱۲ نفر آنها به اعدام محکوم می شود که ۹ تن از آنها در بهار ۱۳۵۱ اعدام و دو تن دیگر به نام های بهمن بازرگان (از عناصر چپ سازمان و معتقد به ایدئولوژی مارکسیست) و مسعود رجوی به زندان ابد محکوم شدند و بدین وسیله از اعدام جان سالم به در بردند. (طبق اسناد موجود در ساواک رجوی به دلیل همکاری با ساواک از اعدام نجات یافت) سازمان پس از آن واقعه تضعیف شد ولی از هم متلاشی نشد و به وسیله دیگر اعضاء جان دوباره گرفت و در سالهای ۵۲ تا ۵۴ عملیات مسلحانه خود را تشدید نمود.
در مهر ۱۳۵۴در پی بیانیه ای مبنی بر تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان که از طرف گروهی از مجاهدین انتشار یافته بود، سازمان به دو گروه مجاهدین مسلمان و مجاهدین مارکسیست با نام «سازمان مجاهدین خلق ایران» تقسیم شد که »سازمان مجاهدین خلق ایران« در اوایل سال ۱۳۵۷ به نام بخش مارکسیست لنینیستی سازمان مجاهدین خلق ایران شناخته شد و سپس در جریان انقلاب اسلامی، با گروهای مائوئیست ادغام شد و سازمان«در راه آزادی طبقه کارگر« را تشکیل داد و به نام «پیکار» شهرت یافت. گروه دیگر مجاهدین که در زندان به مارکسیسم گرایش پیدا کرده بودند و چندان تمایلی به مائوئیسم نداشتند پس از آزادی از زندان، در جریان انقلاب اسلامی، سازمان کارگران انقلابی ایران را تشکیل دادند و چندی بعد نام«راه کارگر» را انتخاب کردند. (تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران، غلامرضا نجاتی). سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب به جای آن که دوران انقلاب اسلامی را درک نمایند، بر اساس اندیشه های التقاطی و به منظور دستیابی به هرم قدرت، در برابر انقلاب ایستادگی و از آغاز پیروزی انقلاب در اندیشه جمع آوری سلاح و آموزش نظامی! تشکیل ارتش میلیشیا ... و نهایتاً ورود به فاز نظامی شدند. کارنامه سازمان پس از پیروزی انقلاب بجز اغتشاش، خیانت و جنایت نقطه روشنی نداشته و نهایتاً بعنوان «مأموران اطلاعاتی عراق» در خدمت صدام و پس از سقوط حزب بعث در اختیار آمریکایی ها و انگلیسی ها قرار گرفتند... . رجوع شود به : سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (سه جلد)، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴.
به قلم : قاسم حسن پور
منبع : روزنامه کیهان