یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به تلاش‌ها و راه حل‌ها برای رفع مشکل رؤیت هلال


نگاهی به تلاش‌ها و راه حل‌ها برای رفع مشکل رؤیت هلال
تاكنون تلاشها و كوششهایی فردی و جمعی در ایران و غیر آن برای رفع مشكل اختلافها و دودستگیها در حلول ماههای قمری و آثار ناشی از آن صورت پذیرفته است. پاره ای از این تلاشها و نیز منشأهای اختلاف را ذكر می كنم و به این نكته می پردازم كه چرا تاكنون این فعالیتها ثمره چندانی نداشته و مشكل همچنان پابرجاست. همچنین در پایان به پاره ای راه حلها اشاره می كنم. بیفزایم كوششهایی كه برای حل مشكل حج صورت گرفته است در باب پنجم به تفصیل ذكر كرده ام.
●تلاشها
الف) تلاشهای فردی
تاكنون عالمان شیعه و غیر شیعه برای رفع این مشكل تلاشهایی كرده اند كه از جمله آنها عالم بیدارِ دوراندیش و مصلحِ زمان شناس امام موسی صدر است. ایشان (كه خدایش بازگرداند) با عالمان مسلمان در این باره گفت وگو و مكاتبه می كرد. از جمله در نامه ای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان به تاریخ ۲/۳/۱۳۴۸ش, می نویسد:
(…در این روزهای دشواری كه امت اسلامی در نگرانی و اضطراب به سر می برد و حال و آینده همه منطقه در معرض تندبادی ویرانگر قرار گرفته است, بیش از هر وقت دیگری ضرورت وحدتی فراگیر و عمیق… احساس می شود.…
از این فرصت استفاده می كنم و اندك تجربه خود را در این زمینه پیش روی شما قرار می دهم, همان كه پیشتر نیز در نخستین دیدارمان در مركز اسلامی افتاء از آن سخن گفتم. ریشه دار كردن وحدت اسلامی از دو راه شدنی است: ۱. وحدت فقهی…, ۲. كوششهای جمعی. این راه در تلاشهای مشتركی نمود می یابد كه برای تحقّق اهداف خاص دینی و اجتماعی صورت می گیرد… به عنوان نمونه برخی از این اهداف را یادآور می شوم:
۱. اهداف كاملاً دینی, مانند وحدت عیدها و شعائر دینی و یكی شدن الفاظ برخی از عبادتها مانند اذان و نماز جماعت. می توان برای به دست آوردن طلوع ماه نو در افق به روشهای نوی علمی اعتماد كرد تا روز عید فطر به دقت معلوم شود و مسلمانان جهان بتوانند روز واحدی را به عنوان عید گرامی بدارند و به راحتی بتوانند از پیش برای این روز برنامه ریزی كنند. همچنین می توان برای اذان الفاظی را در نظر گرفت كه مورد پذیرش همگان باشد.)۱
امام موسی صدر این پیشنهاد را در مجمع البحوث الإسلامیهٔ نیز مطرح كرده و گفته است:
(یا باید این روش را بپذیریم و یا در جلسه ای مشترك به استماع رؤیتهای شهود بپردازیم و درباره ثبوت هلال عید تصمیم مشتركی بگیریم.)
از جمله تلاشهای فردیِ عالمان اهل سنّت نوشتن كتابها, رساله ها و مقاله هایی در این زمینه است مانند:
۱ . دانشمند مغربی حافظ غماری, ابوالفیض احمد بن محمد بن صدیق (م۱۳۸۰) ـ كه تمایلات عارفانه و صوفیانه داشته و ضد وهابیت و در ردّ ابن تیمه كتاب نوشته است و از جمله آثار اوست: فتح الملك العلیّ بصحّهٔ حدیث (باب مدینه العلم علیّ) ـ كتابی بدین منظور تألیف كرده است به نام توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار كه سالها پیش در مصر و سپس در اردن چاپ شده است. او در این كتاب تمام توان خود را به كار برده است تا برای رفع اختلاف در آغاز ماههای قمری, عدم اشتراط آفاق را ـ مانند آیهٔالله خوئی(ره) البته با اندكی تفاوت ـ اثبات كند. نیز قول هیوی و منجّم را با شرایطی پذیرفته است. اتفاقاً پاره ای از استدلالهای وی شبیه مرحوم آیهٔالله خوئی است از جمله:
(…و أمّا الهلال فلیس له إلاّ وقت واحد وهو الوقت العام, فإذا تكوّن هلالاً ورئی فی قطرٍ فقد سمّی شهراً فی الدنیا كلّها, لا فی ذلك القطر وحده.)۲
۲. دكتر یوسف مروّهٔ در ماه رمضان ۱۳۸۷, طی نامه ای خطاب به آیهٔالله سید محسن حكیم در نجف, امام موسی صدر در صور لبنان, شیخ حسن مأمون شیخ دانشگاه ازهر در قاهره و شیخ حسن خالد مفتی لبنان برای حلّ این مشكل پیشنهادی ارائه داد و خواستار اعتماد بیشتر به دستاوردهای علمی جدید شد; ولی از این پیشنهاد هم نتیجه ای عاید نشد.۳
وی طرح دیگری نیز ارائه كرده كه در روزنامه البلاد, مورّخ ششم كانون اوّل سال ۱۹۹۹م منتشر شده است. همچنین فرمی برای ثبت مشخصات رؤیت و شهادت شهود آن تنظیم كرده كه همان روزنامه نیز منتشر كرده است.
۳. محمّد طنطاوی, شیخ ازهر و مفتی سابق مصر در سال ۱۹۹۳م گفته است: به مسؤولان دولت سعودی نامه ای نوشتم و در آن پیشنهاد كردم كه در مكه مكرمه یا در مدینه منوره, زیر نظر عالمان دین و متخصصان فلك و نجوم رصدخانه ای تأسیس شود و سخن این رصدخانه در باب تعیین تكلیف اوّل و آخر ماههای قمری ـ به خصوص ماه رمضان ـ سخن نهائی و فصل الخطاب باشد.۴
۴. دكتر محمد عبداللطیف صالح فرفور در دمشق نیز به سال ۱۴۰۵, به منظور ارائه به كنگره سال ۱۴۰۶ مجمع الفقه الإسلامی در جدّه, رساله مبسوطی نوشت به نام بُلغهٔ المطالع فی بیان الحساب والمطالع. وی در این رساله به دو موضوع پرداخته است: اختلاف و اتحاد آفاق و اعتماد به قول فلكی. نویسنده كره زمین را به سه منطقه تقسیم كرده و رؤیت در هر نقطه از این سه منطقه را فقط برای همان منطقه كافی می داند نه دو منطقه دیگر. همچنین قول فلكی را برای اثبات رؤیت معتبر دانسته است. فرفور در این اثر نامه دكتر یوسف مروّه خطاب به عده ای از علما از جمله آیهٔالله سید محسن حكیم(ره) به سال ۱۳۸۷ را ـ كه قبلاً به آن اشاره شد ـ درج كرده است. متن این نامه بدین قرار است:
(… والملاحظ یا صاحب السماحهٔ أنّ المسلمین, و علی رأسهم رجال الدین فی هذا العصر, یُقدمون علی استخدام جمیع وسائل و مخترعات و مكتشفات العلم الحدیث بدون أیّ خشیهٍٔ أو تحفّظٍ من أنَّ هذه الوسائل والمخترعات قد تكون خاطئهٔ فی المهامّ الحیاتیهٔ التی تُستخدم لأجلها, فنحن نستخدم السیّارهٔ والهاتف والبرق, والمذیاع والتلفزیون إلخ… كوسائل صالحهٔ و صادقهٔ فی النقل والمواصلات والاتّصالات, ونستعمل العدسات المحدّبهٔ والمقعرهٔ فی توضیح الرؤیا, ولكن ما بال رجال الدین لایقبلون علی استخدام المرقب الفلكی (التلسكوب) فی إثبات هلالی رمضان و شوال المباركین؟
إنّ الجمعیهٔ اللبنانیهٔ للأبحاث العلمیهٔ تقترح علی دار الإفتاء, فی كلِّ بلد إسلامی شراء تلسكوب فلكی من الحجم المتوسّط, حیث ینصب فی دار الإفتاء, وبواسطته یمكن لسماحتكم ولجمیع رجال الدین أن یَستخدموه فی هذه المناسبات الدینیهٔ وسواها, التی یكثر فیها الخلاف بین المسلمین حول إثبات الأهلّهٔ, فالبعض یری الهلال والبعض الآخر لا یراه, وجماعهٔ تفطر و أخری تبقی صائمهٔ, و لكلِّ جماعهٔ مقاییسها فی هذا الموضوع. فهذا لایجوز بعد الیوم فی دیار المسلمین, و لا ننسی بأنّ علماء المسلمین هم أوّل من استخدم المرقب (الأسطرلاب) أیّام ازدهار الدول الإسلامیهٔ, ولم یر هؤلاء العلماء الأوائل أیّ ضرر فی استخدام وسیلهٔ علمیهٔ للرؤیا إذا كانت السماء ملبّدهٔ الغُیوم, إذ من المعروف أنّ شهر الصیام المبارك یصادف أثناء فصل الشتاء فی بعض السنوات و لا یمكن لعین المجردهٔ أن ترصد الهلال, فما المانع إذاً من استخدام المرقب كوسیلهٔ للرصد و الرؤیا؟
إنَّ علم الفلك یؤكّد وجود فوارق زمنیهٔ مختلفهٔ بین بلد و آخر, حسب الموقع الجغرافی لكلِّ بلد بالنسبهٔ لخطوط الطول الجغرافیهٔ. و بما أنّ العالم الإسلامی شاسع واسع یمتدّ من أندونیسیا شرقی جنوب آسیا إلی المغرب شمال غرب أفریقیا, أی علی ۱۶۰ خطّاً من خطوط الطول الأرضیهٔ; إذ أنّ حدود جُزُر اندونیسیا هی خطّ الطول ۱۴۲ درجهٔ شرقاً, و حدود البلاد الإسلامیهٔ الأفریقیهٔ ۱۸ درجهٔ غرباً; لذلك لابدَّ من تقسیم العالم الإسلامی إلی ثلاث مجموعات جغرافیهٔ, الأُولی تقع بین خطِّی الطول ۳۰ درجهٔ شرقاً و ۲۰ درجهٔ غرباً و تضمّ: لیبیا و تونس والجزائر والمغرب و موریتانیا و مالی والنیجر والتشاد و نیجیریا والكامرون والداهومی وغانا و غینیا و شاطئ العاج و السنغال و لیبریا و سیرالیون و جمیع البلدان الواقعهٔ بین هذین الخَطّین.
والثانیهٔ تقع بین خطّی ۳۰ درجهٔ شرقاً و ۸۰ درجهٔ شرقاً وهی تضمّ: مصر و السودان والصومال و تنزانیا و السعودیهٔ والیمن ولبنان و سوریا و العراق والكویت و بلدان الخلیج و إیران و تركیا و أفغانستان الغربیهٔ و قسم من الهند.
و الثالثهٔ تقع بین خطّی طول ۸۰ درجهٔ شرقاً و ۱۴۰ درجهٔ شرقاً و تضمّ الباكستان الشرقیهٔ و بورما و تایلاند و الصین و مالیزیا و أندونیسیا.
ولا یمكن حسب مقتضیات علم الفلك والفیزیاء الفلكیهٔ أن یولَدَ هلال رمضان المبارك أو سواه من الأهلّهٔ فی جمیع هذه البلدان فی آن واحد, و لذلك فالقاعدهٔ الشرعیهٔ یجب أن تكون كما یلی: (إذا ولد الهلال فی بلد, لایعنی ذلك بالحتم والضرورهٔ ولادته فی جمیع البلدان) ولیس كما هو متّبع الیوم لدی الكثیر من رجال الفقه الذین یتمشّون علی القاعدهٔ القائلهٔ: إذا ولد الهلال فی بلد فهو مولود فی جمیع البلدان).
لذلك أقترحُ علی سماحتكم أن تبدؤوا أوّلاً باتّباع الطریقهٔ العلمیهٔ العقلیهٔ, و تُوَحِّدوا الوسائل فی بلدكم, و مِن ثَمَّ تنطلقون لتنظیم العالم الإسلامی بأسره علی نفس الأُسس العلمیهٔ.
والجمعیهٔ اللبنانیهٔ للأبحاث العلمیهٔ علی استعداد لإعطاء دروس نظریهٔ وعملیهٔ للسادهٔ رجال الدین علی كیفیهٔ استخدام المرقب الفلكی, و طرق الحساب والمقاییس المتّبعهٔ فی علم الفلك التجریبی, حسب ما ورد فی القرآن الكریم من دعوهٔ للتفكر فی أجرام الكون و نجومه وكواكبه بكلّ إخلاص و احترام و تقدیر.
یوسف مروَّه مؤسِّس الجمعیهٔ اللبنانیهٔ للأبحاث العلمیهٔ)۵
۵. دكتر ماجد ابورخیه از كسانی است كه در این باره تحقیق كرده و رساله ای نگاشته است با عنوان (إثبات هلال رمضان بین الرؤیهٔ البصریهٔ والحسابات الفلكیهٔ) و طیّ آن سخن هَیَویان و منجّّمان را در باب رؤیت هلال در پاره ای از موارد پذیرفته است. این رساله در مجله الشریعهٔ, سال ششم (۱۴۰۹), شماره ۱۳, ص۷۵ـ۴۱۹ چاپ شده است.
۶. در سال ۱۴۰۰ در قطر براساس شهادتِ خلاف واقع شهود, عید فطر اعلام, و سپس مسلّم شد كه آن روز عید نبوده است. از این رو مفتی قطر, عبدالله بن زید آل محمود رساله ای خطاب به علما و حاكمان مسلمان نوشت با نام الحكم الشرعی فی إثبات رؤیهٔ الهلال, وی در آن از اعتماد بی حساب بر شهود رؤیت مذمّت كرده و معتقد است با دقت در رؤیت و نپذیرفتن هر شهادتی چنین مشكلاتی پیش نمی آید و در فرض اثبات رؤیت در نقطه ای برای سایر جاها نیز مطلقاً حلول ماه ثابت می شود, چه جاهای نزدیك چه دور:
(أرفع إلی العلماء الأعلام وإلی الحكّام الكرام وإلی قضاهٔ شرع الإسلام هذه الرسالهٔ الوجیزهٔ التی تدعو إلی الحقّ وإلی طریق مستقیم; لأنّ من واجب العلماء التناصح فی سبیل بیان الحق…. (ص۵).
من شرط صحّهٔ الشهادهٔ المقبولهٔ كونها تنفكّ عمّا یكذبها, فمتی شهد أحد برؤیهٔ الهلال لیلهٔ الإثنین ثمّ لم یره جمیع الناس لیلهٔ الإثنین ولا لیلهٔ الثلاثاء فإنّه من المعلوم قطعاً أنّ الشهادهٔ كاذبهٔ, أو أنّ الشاهد توهّم رؤیهٔ خیالیهٔ حسبها هلالاً… (ص۶).
…والغالب علی دعوی رؤیهٔ الهلال الكذب; لوقوع التوهّم والتخیّلات فی الرؤیهٔ. إنّنا متی أهملنا الیقینیات من هذه النصوص البیّنات فإنّنا لابدّ أن نقع فی المتاهات والجهالات الناتج عنها سوء التصرّف فی الصوم والفطر, ومتی ساء التصرّف ساء العمل وساءت النتیجهٔ, ثمّ نكون عرضهًٔ للطعن علینا بعدم العمل بكتاب ربّنا و سنّهٔ نبیّنا… (ص۸).
فیا معشر علماء الإسلام… فابنوا أمركم فی صومكم وفطركم وحجّكم علی التثبّت والیقین الذی لایعتریه الشكّ فی حقیقهٔ رؤیهٔ الهلال فی بلدكم, بشهادهٔ عددٍ من العدول الثقات واتركوا عنكم تناقل الأخبار من البلدان بأنّه رآه فلان و فلان ممّا یُكذِّبهما الحسّ والواقع من عدم رؤیهٔ الناس تلك اللیلهٔ ولا اللیلهٔ الثانیهٔ, ممّا یدلّ علی كذب تلك الشهادهٔ… ومتی تَمَّ العمل بنظام ما ذكرنا فإنّنا نكون عاملین فی صومنا و فطرنا علی الیقین, و یترتّب علی ذلك صوم جمیع أهل الإسلام وعیدهم فی یوم واحد كلّ عام… (ص۹).إنّنا بحاجهٍٔ ملحّهٔ إلی تحقیق رؤیهٔ الهلال بعین الیقین, ولسنا بحاجهٔ للمسابقهٔ لنشر خبر الهلال بین المسلمین….
والمقصود أنّ منشأ هذا الاختلاف… إنّما یعود إلی التثبّت فی الرؤیهٔ وعدمها لوقوع من الرائی لا المرئی…. (ص۱۲).
فالحكم المطلوب هو تحقیق رؤیهٔ الشهر لا المسابقهٔ إلی نشر الخبر, فمن أراد أن یقود الناس إلی متابعته فی الصوم والفطر علی بصیرهٔ من الأمر, فإنّه یستعمل التثبت والحیطهٔ فی الرؤیهٔ المحقّقهٔ التی تشهد بصحّتها أبصار الناظرین… مع كون الغالب علی هذه الأقوال الكذب… و من شرط صحّّهٔ الشهادهٔ كونها تنفكّ عمّا یُكذّبها, خصوصاً لمن یتصدّی لإصدار الحكم إلی جمیع المسلمین فی تعمیم الصوم والفطر; فإنّه یجب أن یتّقیَ ربّه فیما تولاّه, فلا یحمل الناس فی حكمه وفتواه علی صیام شیءٍ من شعبان ولا فطر شیء من رمضان, مع العلم أنّ جمیع الدنیا قد صارت فی انتشار أخبارها بمثابهٔ المدینهٔ الواحدهٔ… بحیث ینتشر خبر الحكم فی الهلال فی الدنیا كلّها فی دقائق أو فی ساعهٔ, هوهو أمر یوجب قوّهٔ العزم والأخذ بالحزم… (ص۱۸ـ۱۹).)
وی همچنین در این زمینه رساله دیگری به سال ۱۳۹۳, در پاسخ به دعوت محمد سرور الصبّان دبیر كلّ رابطهٔ العالم الإسلامی در مكه, نوشته است با عنوان اجتماع أهل الإسلام علی عید واحد كلّ عام و بیان أمر الهلال و ما یترتّب علیه من الأحكام. رابطهٔ العالم الإسلامی به دنبال مشكلات پدید آمده, رؤیت هلال را در دستور كار خود قرار داد و ظاهراً برای بحث در این زمینه نامه هایی خطاب به علمای مسلمان نوشت از جمله مفتی قطر. ولی ما فقط بر پاسخ وی وقوف یافتیم. مفتی قطر در این رساله نیز مانند رساله قبلی معتقد است كه باید در امر شهادتِ شهود به رؤیت كاملاً دقت شود تا اختلافها مرتفع گردد. همچنین اتحاد آفاق را شرط نمی كند و رؤیت در یك نقطه را برای سایر نقاط كافی می داند. وی از وظیفه ساكنان نزدیك مناطق قطبی نیز به اختصار سخن گفته است. روشن است كه آثار فقهی اهل سنّت و از جمله این دو رساله در اتقان و تحقیق هرگز به پایه آثار فقهی فقهای شیعه نمی رسد و اساساً با آنها قابل قیاس نیست.
به هر حال, نامه دبیر كل رابطهٔ العالم الإسلامی به وی بدین شرح است:
(حضرهٔ صاحب السماحهٔ مفتی قطر الموقر
السلام علیكم ورحمهٔ الله وبركاته, وبعد:
یسرّ الأمانهٔ العامهٔ لرابطهٔ العالم الإسلامی أن ترجو من سماحتكم المساهمهٔ فی تحقیق هدف من أهدافها النبیلهٔ التی ترمی إلی جمع الكلمهٔ وتوحید الصف والدعوهٔ إلی التضامن فی سبیل الحق وإعلاء كلمهٔ الله.
ولقد وجدت الرابطهٔ فی اختلاف الأقطار الإسلامیهٔ علی دخول شهر رمضان و ثبوت الصیام, مثار نزاع شدید أدّی إلی فرقهٔ وخصومهٔ فی بعض البلدان الإسلامیهٔ, الأمر الذی یحزّ فی النفوس و تألم له القلوب التی تودّ للمسلمین أن تسود بینهم المحبهٔ والأُلفهٔ, فیكونوا عبادالله إخواناً یتسابقون فی الخیرات و یسارعون إلی المبرات. ولقد فكرت الأمانهٔ العامهٔ فی إیجاد حل لجمع هذا الشتات الفكری والنزاع الفقهی الذی قد تتطور آثاره إلی فرقهٔ یأباها الضمیر الإسلامی, فتقدمت إلی المجلس التأسیسی بتقریر حول هذا الموضوع و ما یترتب علی ذلك من محاذیر و أضرار. ولقد درس المجلس هذا التقریر و قرر ضرورهٔ ضرورهٔ استقصاء البحث فی هذا الموضوع الهام من الوجههٔ الفقهیهٔ والأدلهٔ الشرعیهٔ بشأن النقاط التالیهٔ:
الأُولی: اختلاف المطالع, هل یعتبر أو لا یعتبر.
الثانیهٔ: ما تثبت به رؤیهٔ الهلال, هل یكفی خبر الواحد العدل أو لابد من نصاب الشهادهٔ أو الاستفاضهٔ, و هل الشهور كلها فی ذلك سواء أو تختلف.
الثالثهٔ: الحكم إذا كان بالسماء غیم قد یحول دون الرؤیهٔ.
الرابعهٔ: رؤیهٔ الهلال نهاراً قبل الزوال أو بعده.
الخامسهٔ: هل یجوز الاعتماد علی الحساب الفلكی فی ثبوت الهلال أو لا یجوز.
و غیر ذلك من النقاط والبحوث, الأمر الذی یحتاج إلی دراسهٔ مستفیضهٔ فیه و اختیار ما یری من الأحكام محققاً للغرض مدعماً بالأدّلهٔ الشرعیّهٔ, و لذلك قرار المجلس استمرار البحث فی هذا الموضوع و عرضه فی الدورهٔ المقبلهٔ لاجتماعه فی منتصف شهر جمادی الثانیهٔ ۱۳۹۱ هجریهٔ.
ونظراً لما لسماحتكم من مكانهٔ علمیهٔ مرموقهٔ وغیرهٔ دینیهٔ معروفهٔ و حرص علی توحید الكلمهٔ وجمع الشتات فی ظل الأحكام الشرعیهٔ والتعالیم الاسلامیهٔ, فإن الأمانهٔ العامهٔ لترجو أن تتلقی من سماحتكم دراسهٔ مستوفاهٔ حول هذه النقاط التی أشار إلیها المجلس, حتّی تتمكن بعد دراسهٔ الآراء والبحوث من وضع قرار یتفق و أهداف الشریعهٔ الإسلامیهٔ وتعالیمها.
وثقوا یا صاحب السماحهٔ أنّكم بهذه المساهمهٔ العلمیهٔ تؤدّون رسالهٔ إسلامیهٔ لها أجرها العظیم وثوابها الجزیل عند من لایضیع أجر من أحسن عملا. وتقبلوا عظیم شكری وتحیتی واحترامی.
محمّد سرور الصبّان
الأمین العام لرابطهٔ العالم الاسلامی
۱۴/۱۰/۹۰)
مفتی قطر عبدالله بن زید آل محمود ـ چنان كه گذشت ـ این رساله را در پاسخ به این دعوت تألیف كرده و ضمن آن نوشته است:
(إنّ كلّ اجتماعٍ یعقده الزعماء والرؤساء وسائر المنتدبین لعلاج الأوضاع وإصلاح الأحوال والأعمال, فإنّ مبدأ حدیثهم یتناول البحث عن اختلاف المسلمین فی الأعیاد, حیث یكون عید بعضهم الیوم وبعضهم بعد یومین, والكلّ مسلمون علی دین واحد, فهم یرون أنّ فی هذا الاختلاف نوع مغمز لأعداء الإسلام, حیث یظنّون أنّ المسلمین متفرّقون فی أصل الدین والعقیدهٔ, وأنّهم لن یتّفقوا أبداً, فالزعماء أعطوا هذا البحث نوعاً من الاهتمام, یحبّون اجتماع المسلمین علی عید واحد فی یوم واحد یأمر بالاجتماع والتّفاق وینهی عن الاختلاف والافتراق…. (ص۳۵))
این رساله در ۴۶ صفحه, و رساله پیشین در ۳۰ صفحه چاپ شده است.
۷. دكتر امیرحسین حسن نیز در حلوان در این زمینه به سال ۱۴۱۸ رساله مفصّلی نوشته است با نام الأدّلهٔ الشرعیهٔ فی إثبات الشهور العربیهٔ بالحسابات الفلكیهٔ. وی در این رساله برای حل مشكل اختلاف, بر اعتماد بر قول و محاسبه هیوی تأكید ورزیده و به تفصیل از آن بحث كرده است و در باب سوم آن راه حلهایی را در این مسأله ارائه داده است. وی به مناسبت خطای چشم در رؤیت, می گوید: به منظور رؤیت هلال ماه رمضان, به سال ۱۹۹۱ در شهر اسوان با حدود ده نفر از متخصصان, بر بالاترین مِئذنه شهر اسوان صعود كردیم و در جستجوی هلال بودیم. ناگهان پیرمردی فاضل و متدیّن كه او را دوست دارم و به او احترام می گذارم گفت: من در افق چیزی می بینم. من گفتم: ولی من نمی بینم. و از همراهان پرسیدم, آنان هم چیزی ندیدند. پیرمرد بار دیگر بر گفته سابق خود تأكید كرد. من به او گفتم: آیا ممكن است تو به تنهایی هلال را رؤیت كنی, و ما نبینیم! وی گفت: من تیزبینم. گفتم: چشم تو از تلسكوب قوی تر است! آنگاه با تلسكوپ نگاه كردم و دیدم تعدادی پرنده روبروی محل رصد در حال پروازند و شعاع شفق بر بال آنها منعكس شده و بال آنها به شكل چیزی نورانی درآمده است. آنگاه از همه حاضران خواستم آن پرندگان را در تلسكوپ مشاهده كنند و به گمانم اگر من حاضر نبودم پیرمرد برای رؤیت هلال! تكبیر می گفت و سپس دیگر حاضران تكبیر می گفتند. با اینكه هنوز هلال متولد نشده بود.۶
نویسنده درباره اعتماد بر سخن فلكی می گوید:
(…فلا مناص لنا بعد الذی تقدّم من الاعتماد علی الحساب الفلكی إن لم یكن لإثبات الشهر به بادئ ذی بدء, فلإثبات أنّ رؤیهٔ الهلال ممكنهٔ أو غیر ممكنهٔ فنقبل الشهادهٔ برؤیهٔ من یشهد بذلك إن أقرّ علماء الفلك والحساب أنّها ممكنهٔ مع عدم وجود المانع من غیم ونحوه, ولنردّ هذه الشهادهٔ إن قرّروا أنّ الهلال یغرب قبل غروب الشمس أو بعدها بقلیل بحیث تتعذّر رؤیته. وبهذا یُقضی علی عوامل الاضطراب فی إثباته, و تتوحّد كلمهٔ المسلمین فی جمیع أنحاء المعمورهٔ بشأن إثبات الشهور العربیهٔ و تحدید أوائلها, و تحلّ تلك المشكلهٔ المزمنهٔ و تزول أسباب التفرّق والاختلاف.)۷
وی در باب سوم رساله راه حلهایی ارائه داده است از جمله تدوین و نشر تقویم اسلامی یكسان و همآهنگ به وسیله سازمان كنفرانس اسلامی, و اعتماد بر آن كه سالها پیش دكتر محمد الیاس در مالزی آن را پیشنهاد كرده است, و نیز برگزاری كنگره های سالانه با شركت عالمان دینی و متخصصان هیئت و فلك و دست اندركاران این موضوع.۸ ب) تلاشهای جمعی
علاوه بر این تلاشهای فردی, كوششهایی جمعی نیز در نیم سده اخیر در این زمینه صورت گرفته است. از جمله ـ چنان كه گذشت ـ رابطهٔ العالم الإسلامی در سال ۱۳۹۰ مقرر كرد كه عمدهًٔ درباره پنج محوری كه در نامه دبیر كل آن گذشت در جلسه سال بعد رابطهٔ العالم الإسلامی در جمادی الآخرهٔ سال ۱۳۹۱ بحث شود تا به نتیجه ای مشخص دست یابند.
گردهماییها و كنگره های دیگری نیز در این موضوع برگزار شد از جمله (مؤتمر العلماء المسلمین), به سال ۱۹۶۹م در مالزی, (مؤتمر تحدید أوائل الشهور القمریهٔ), به سال ۱۳۹۸ در اسلامبول, و كنگره ای كه وزارت اوقات و شؤون دینی كویت برگزار كرد.
نیز كنگره مجمع الفقه الإسلامی وابسته به سازمان كنفرانس اسلامی در دو دوره پی درپی در سالهای ۱۴۰۶/۱۹۸۵م در جدّه و ۱۴۰۷/۱۹۸۶م در عمان پایتخت اردن موضوع یكسان سازی آغاز ماههای قمری را در دستور كار خود قرار داد. در این دو كنگره به ویژه از اعتبار و عدم اعتبار حسابهای نجومی و هیوی بحث شد.
در سال ۱۹۹۹م سومین دوره شورای اروپایی افتا و پژوهش در شهر كلن آلمان به ریاست دكتر یوسف قرضاوی رئیس شورا برگزار شد. در این دوره بارزترین بحث چگونگی اثبات ماههای قمری به ویژه ماه رمضان و شوال بود. این شورا پس از بحث و بررسی در این زمینه مصوبه زیر را اعلام كرد:
(یثبت دخول شهر رمضان أو الخروج منه بالرؤیهٔ البصریهٔ, سواء كانت بالعین المجردهٔ أم بواسطهٔ المراصد, إذا ثبتت فی أیّ بلد إسلامی بطریق شرعی معتبر… وهذا بشرط أن لا ینفی الحساب الفلكی العلمی القطعی إمكان الرؤیهٔ فی أیّ قطر من الأقطار. فإذا جزم هذا الحساب باستحالهٔ الرؤیهٔ المعتبرهٔ شرعاً فی أیّ بلدٍ, فلا عبرهٔ بشهادهٔ الشهود التی لا تفید القطع, و تحمل علی الوهم أو الغلط أو الكذب, و ذلك لأنّ شهادهٔ الشهود ظنّیهٔ, و جزم الحساب قطعی….)۹
چند سال پیش كه كنفرانس سران كشورهای اسلامی در ایران برگزار شد عربستان از ایران دعوت كرد تا در جلسه تقویم اسلامی كه در جدّه ظاهراً به سال ۱۴۱۹, برقرار می شد شركت كند. از این رو یكی از علما و مرحوم دكتر تقی عدالتی در آن جلسه شركت كردند. هدف عربستان این بود كه مكه مكرمه را مرجع بداند یعنی اگر در آنجا هلال رؤیت شد همان ملاك حلول ماه در همه كشورهای اسلامی باشد, ولی این طرح به نتیجه ای نرسید.۱۰
این كنگره ها و مؤتمرات تاكنون نتیجه محسوسی نداشته است. دلیل آن هم یكی مسائل سیاسی است و دیگری اختلاف نظر و فتوا درباره معیارهای ثبوت رؤیت هلال و حلول ماههای قمری, در خصوص مسائل سیاسی, برخی كشورها مصالح سیاسی خود را بر معیارهای علمی و شرعی ثبوت هلال مقدّم می شمارند.۱۱ از باب مثال در سال ۱۴۱۸ در مصر اعلام شد كه آغاز ماه مبارك رمضان سه شنبه (=۹/۱۹/۱۳۷۶ش) است در حالی كه ماه در مصر رؤیت نشده بود. از این رو بسیاری از روزنامه ها به این موضوع پرداختند و یكی از روزنامه نگاران مصری در نقد مفتی مصر شیخ نصر فرید نوشت:
(من حقّنا أن نرفضَ ما فعله الشیخ نصر فرید, فقد حَوَّل مصر إلی دولهٔ تابعهٔ… فأفسد علینا فرحتنا بشهر كریم جمیل یأتی كلّ عام لیجدنا علی نفس الحال من الفوضی والارتباك وعدم احترام العلم وعدم احترام أنفسنا.)۱۲
برخی از روزنامه های دیگر نیز به این موضوع پرداختند و الحیاهٔ مقاله ای با عنوان (معركهٔ الرؤیهٔ فی مصر) منتشر كرد.۱۳
در باب اختلاف روشها و معیارهای ثبوت حلول ماههای قمری یكی از صاحب نظران, كشورهای اسلامی و مسلمان نشین را به هفت گروه تقسیم كرده و معتقد است برای تعیین آغاز ماه در این كشورها از هفت روش استفاده می شود كه نتیجه اش اختلاف در تعیین شروع ماههاست.۱۴
علاوه بر اینها, تاكنون دو گردهمائی تخصصیِ رؤیت هلال با شركت دانشمندان داخلی و خارجی به اهتمام مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام در تهران برگزار شده است: یكی در روزهای هشتم و نهم آبان ۱۳۸۱ و دیگری در روزهای هشتم و نهم مهر ۱۳۸۳.
این گردهمایی دوسالانه است و قرار است هر دو سال یك بار برگزار شود و از جمله اهداف برگزاری آن بررسی علمی و فقهی راههای ثبوت حلول ماههای قمری, تدوین تقویم هجری هماهنگ برای همه كشورهای اسلامی و راهكارهای علمی كاهش اختلاف میان آراء فقیهان و منجّمان در رؤیت هلال است. در این گردهماییها, استادان, محققان و متخصصان با عرضه مقالات خود به ارائه آخرین نظریات و دستاوردها در زمینه های فقهی و نجومی رؤیت هلال می پردازند.
در گردهمایی نخست حضرت حجهٔالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی, رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام, در سخنرانی افتتاحیه اش گفت:
(…متأسفانه درباره تقویم هجری قمری, یعنی گاهشماری كه زندگی دینی, فكری, اجتماعی, سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است. هنوز كارهای اساسی نشده است و تصور می كنم از پژوهشهای بسیار بسیار مهمی كه شما محققان شروع كردید و همگان باید روی آن كار كنیم این است كه درباره تقویم قمری عمیقاً تحقیق نماییم و یك تصمیم درست بگیریم….
نخستین راهكار این است كه جمعی از محققان علوم نجوم و هیئت و سایر دانشهای دخیل… بحثهای خود را آماده نمایند. سپس با آن گروه از دانشمندان حوزه كه هم از علوم هیئت و نجوم مطلع اند و هم مسائل شرعی را به خوبی می دانند, جلسات مشترك بگذارند. بعد هم درباره مجموعه نظریات به دست آمده با مراجع بحث و در آن تعمّق كنند تا در نهایت امر راهكاری به دست آید. در انتها هم اگر برای ایران به نتیجه ای رسیدیم, كافی نیست و باید برای دنیای اسلام نیز فكری بكنیم….با ناهماهنگی نمی توان پیش رفت; زیرا مسائل بین المللی را مراكز خاص حل می كنند. برای مثال مگر می شود امروزه بدون ایكائو, هواپیمایی دنیا را اداره كرد؟ همچنین اگر مقررات كشتیرانی بین المللی نباشد, بی نظمی غیر قابل تصوری پیش می آید. همین طور مسئله ساعت كه در مواردی حتی روی یك دهم ثانیه هم باید حساب كنیم و اگر چنین نباشد نظم بین المللی به هم می ریزد. اینها مسائلی است كه دنیا (جوامع غربی) آنها را حل كرده است. در دنیای اسلام, بحث تقویم قمری یك موضوع بین المللی است…. در زمینه اجرا در میان كشورهای اسلامی نیز بهتر است مركزی مانند سازمان كنفرانس اسلامی متصدی امر شود. البته این سازمان در حال حاضر انگیزه لازم را برای این مسئله ندارد….)۱۵
در این گردهمایی امور ذیل طی بیانیه ای مورد تأكید حاضران قرار گرفت:
۱. ضرورت برگزاری چنین همایشهای تخصصی, با هدف برطرف كردن ناهماهنگیهای تقویم قمری و چاره جویی نابسامانیهای پیش آمده در سالهای اخیر;
۲. بهره گیری داهیانه از دستاوردهای نجوم كه به تأیید مراجع علمی جهانی رسیده است, بویژه در امر پیش بینی قابلیت یا عدم قابلیت رؤیت هلال;
۳. ارائه تعریف جدید و كاملی از موضوع رؤیت هلال به لحاظ فقهی و ملاكهای اعتبار نتایج مشاهده یا رصد و نیز توسعه سرزمینی آن نتایج;
۴. اهمیت دستیابی به تقویم قمری براساس ملاك واحد برای جهان اسلام;
۵. شروع تحقیق در میراث علمی نجوم اسلامی و تداوم پژوهش در میراث فقهی در زمینه رؤیت هلال;۱۶
۶. تشكیل شورای استهلال;
۷. تقویت اطلاع رسانی عمومی درباره رؤیت هلال و تقویم هجری قمری از طریق صدا و سیما و رسانه های جمعی دیگر, برای دستیابی به وحدت نظر و كاهش اختلافات;
۸. تأسیس رصدخانه رسمیِ پشتیبان تقویم هجری قمری;
۹. اجرای طرحهای پژوهشی كاربردی در زمینه های فقهی و نجومی برای روشن شدن نقاط مبهم و دستیابی به اطلاعات و نرم افزارهای تسهیل كننده رؤیت هلال.
۱۰. بزرگداشت مقام علمی مرحوم استاد هبهٔالله ذوالفنون و اهدای جایزه ای به نام ایشان به طور مستمر به افرادی كه در زمینه رؤیت هلال فعالیت بارزی داشته اند.۱۷
مقالات و مباحث این دو گردهمایی انصافاً جالب و راهگشا و برای مثل بنده بسیار مفید بود و اظهارنظر فقهی در باب رؤیت هلال بدون اطلاع از بسیاری از مباحث مطرح شده در آن مصیب نخواهد بود. گزیده اولین گردهمایی در مجموعه ای چاپ شده است كه در جلد پنجم رؤیت هلال (بخش ششم: كتابشناسی رؤیت هلال) معرفی خواهد شد.
متأسفانه آنچنان كه باید و شاید حوزویان در این جلسات مهم حضور نداشتند. در حالی كه اساساً برگزاری چنین همایشهایی وظیفه حوزه است. اگر مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام گردهمایی را در قم برگزار كند, نتایج بیشتری عاید خواهد شد. به هر حال, این اقدامی میمون و مبارك است و إن شاءالله سبحانه پیامدهای خوبی خواهد داشت. راه حلها
چنان كه می دانیم تاكنون از تلاشهای مذكور نتیجه محسوسی عاید نشده است, بلكه گاهی اختلافها تشدید هم شده است, البته به طور طبیعی و نه به سبب این تلاشها, تنظیم تقویم قمری هماهنگ و با ضابطه یكسان و ملاك واحد برای همه كشورهای اسلامی هرچند دست یافتنی, ولی قدری بلندپروازانه است. در وهله اوّل اگر بتوانیم در مناطق و شهرهای شیعه نشین این تشتّت و اختلاف و معركه عظمی را برطرف كنیم یا كاهش دهیم به مذهب تشیع و صاحب مذهب حضرت صادق (صلوات الله و سلامه علیه) خدمت بزرگی كرده ایم. اختلاف در یك شهر یا یك كشور شیعه نشین تاكنون اتفاق افتاده كه بدون اینكه كسی را مقصّر بدانیم انصافاً مایه شرمساری و سبب وهن مذهب متعالی تشیع شده است مانند ماجرای عید فطر سال ۱۳۹۶ در تهران ـ كه در باب اول گذشت ـ و سال ۱۴۱۲ و ۱۴۲۴ در ایران, و سال ۱۴۱۹ در لبنان.
در گذشته اگر اختلافی در ثبوت هلال رخ می داد و مثلاً در بوشهر روز شنبه و در تهران روز یك شنبه رؤیت هلال ثابت می شد به دلیل نبودِ ارتباطات, به جایی لطمه نمی خورد. مردم هم به وظیفه شرعی خود عمل كرده, و مثاب و مأجور بودند. ولی امروزه كه این گونه حوادث طی چند دقیقه به اطلاع مردم دنیا می رسد و به دست فتنه گران بهانه می دهد و سبب وهن مذهب و روحانیت و سستی اعتقادات مسلمانان و ریشخند دشمنان می گردد, چنین مسامحاتی روا نیست. از سوی دیگر هزاران نفر در سرتاسر عالم مسائل مربوط به هلال را به انگیزه های گوناگون دنبال می كنند و گاهی اتفاق افتاده است كه ما زمانی را اول ماه دانسته ایم كه هنوز ماه به مقارنه نرسیده بوده است ـ مانند ماه شوال ۱۴۱۹ ـ و اهل فن و آشنایان به نجوم و هیئت را به تعجب واداشته ایم!
ظریفی می گفت: برای بی اعتبار كردن مذهب, هیچ چیز كارآمدتر از این نیست كه در شهری مثل قم یا مشهد, عده ای نماز عید فطر بخوانند و عده ای روزه باشند. گروهی روزه را واجب بدانند و جمعی بساط چای و شیرینی و شربت بگسترانند.۱۸ روشن است كه حتی بدون اینكه شخص خاص یا تشكیلاتی در این بین مقصّر باشد حنظلِ اختلاف چنین ثمره تلخی به بار می آورد.
پس برای رفع آن ـ كه هر سال ممكن است رخ دهد و در شامگاه ۲۹ ماههای مبارك بسیاری را نگران می كند به طوری كه با دلهره و اضطراب و ناراحتی آن شب را به صبح می آورند ـ باید چاره جویی كرد. چاره هم منحصر است به بررسی مناشئ اختلاف و برطرف كردن علمی و عملی آن. الف) راه حل علمی
برای دستیابی به راه حلّی علمی نخست باید مناشئ اختلاف را شناخت. منشأهای اختلاف در این زمینه عمدهًٔ عبارت اند از اختلاف فتوا و نظر بین مراجع و عالمانِ شیعه (أدام الله إفاضاتهم الوافرهٔ وأفاض علینا من بركات أنفاسهم القدسیهٔ) در زمینه های ذیل: ۱. اشتراط یا عدم اشتراط اتحاد آفاق
مشهور میان فقهای شیعه و نیز معاصران از جمله حضرت امام خمینی ـ واقرب به صواب ـ اشتراط اتحاد آفاق است بدین معنی كه با رؤیت هلال در یك نقطه, فقط در سایر نقاطِ هم افق با نقطه رؤیت, ماه حلول می كند نه در همه جای كره زمین.
در قبال این نظر عده ای هم قائل به اشتراط اتحاد آفاق نیستند. این عده به سه دسته تقسیم می شوند:
ـ بعضی می گویند رؤیت هلال در یك نقطه برای حلول ماه نو در سایر نقاط كره زمین هم كافی است; مانند آیهٔالله شهید سید محمدباقر صدر(ره).
ـ شماری می گویند رؤیت در یك نقطه برای سایر نقاطی كه در جزئی از شب با نقطه رؤیت مشتركند كافی است, نه مطلقاً و برای همه كره زمین, مانند آیهٔالله خوئی(ره).
ـ برخی تفصیل دیگری می دهند و می گویند: رؤیت در نقطه ای از قاره های آسیا, آفریقا و اروپا فقط برای جاهایی حجت است كه جزء این سه قاره باشند ولی رؤیت در این سه قاره برای قاره های آمریكا و اقیانوسیه حجت نیست. رؤیت در قاره های آمریكا و اقیانوسیه هم فقط برای تمام مناطق این دو قاره معتبر است نه سه قاره دیگر.۱۹ ۲. اعتبار یا عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح
مشهور میان فقهای معاصر از جمله حضرات آیات امام خمینی, خوئی و شهید صدر(ره) ـ و اقرب به صواب ـ عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح است; ولی برخی از مراجعِ معاصر (دامت بركاتهم) آن را برای ثبوت حلول ماه معتبر و كافی می دانند. ۳. اعتبار یا عدم اعتبار قول هیوی
مشهور میان فقها عدم اعتبار قول هیوی و فلكی برای حلول ماه است, ولی برخی حداقل در پاره ای از صوَر و هنگامی كه منجّمان اتفاق نظر داشته باشند, قول آنان را معتبر می دانند و اقرب به صواب هم همین نظر است, چنان كه در باب سوم گذشت. ۴. اعتبار یا عدم اعتبار بیّنه
برخی صرف شهادت دو شاهد عادل به رؤیت هلال را برای ثبوت حلول ماه نو كافی می دانند, هرچند عده زیادی استهلال كرده و ماه را ندیده باشند; ولی بسیاری از فقها بر این باورند كه با صاف بودن هوا و استهلال عده زیادی از مردم ـ مثلاً هزار نفر ـ نه تنها بیّنه بلكه اگر پنجاه نفر هم ادعای رؤیت كنند نیز قولشان معتبر نیست. این عده می گویند: هنگامی كه هوا صاف باشد و هزاران نفر در جستجوی هلال باشند, اگر هلال در آسمان باشد باید عده زیادی آن را ببینند, نه اینكه در كشور پهناوری مثل ایران با وجود صافی هوا فقط ۱۵ نفر ادعای رؤیت كنند!
در این فرض اگر خیلی خوش بین باشیم باید بگوییم این عده دچار توهم رؤیت شده اند ـ چنان كه قبلاً گذشت ثابت شده است ۱۵% استهلال كنندگان دچار توهم رؤیت می شوند یعنی اگر ۳۰۰۰ نفر استهلال كنند و از بین آنها فقط ۴۵۰ نفر یا كمتر مدّعی رؤیت شوند باز هم قولشان قابل قبول نیست. ـ خصوصاً با توجه به اینكه عده زیادی از اهل فن و منجّمان كه از چند و چون وضع ماه و جایگاه آن آگاهند, و همه ماهه با دوربین و تلسكوپ استهلال می كنند, نتوانند هلال را ببینند; ولی چند شاهد عامی مدّعی رؤیت شوند. در مقابل این گروه, برخی می گویند: ما كاری به علم نجوم نداریم و طبق روایت همین كه دو شاهد عادل شهادت به رؤیت دهند می پذیریم.
مناشئ اصلی اختلاف همین امور است كه گذشت, ولی گاهی هم ممكن است در عین وحدتِ نظر و فتوا, شاهدان نزد فقیهی به نحوی اطمینان بخش, شهادت بدهند و نزد فقیهی دیگر یا این عده شهادت ندهند یا اطمینانی برای فقیه حاصل نشود و در نتیجه اختلاف رخ دهد, كه البته این فرض نادر است.
از امور چهارگانه منشأ اختلاف از همه مهمتر همان امر اولی یعنی اشتراط یا عدم اشتراط آفاق است كه در هر دو طرفِ فتوا فقیهان برجسته ای هستند, هرچند مشهور اشتراط اتحاد آفاق است.
راه حل این مشكل كارِ علمیِ دقیق و مستمر و مباحثات فنی اهل نظر در هر یك از امور فوق است كه مسلّماً اگر به نفی اختلاف نینجامد, موجب كاهش آن می شود. در موضوعی به این اهمیت, نمی توان با اندك مطالعه ای نظر داد و بدون بررسی همه جانبه ادله طرفین, شتابناك و نسنجیده موضع گرفت. وقتی فقیهی مانند آیهٔالله خوئی(ره) كه سالهای متمادی به گونه ای كه امروزه برای كمتر كسی اتفاق می افتد به تدریس فقه اشتغال داشتند و در آن ممحّض بودند در نسبت دادن قول به عدم اشتراط اتحاد آفاق به دیگر فقیهان, دچار چندین خطا می شوند ـ چنان كه در باب دوم گذشت ـ تكلیف ما روشن است.
بنابراین, با اشراف بر مسائلی از هیئت و نجوم كه در فهم روایات و سخنان فقیهان مؤثر است و به سان بزرگانی امثال شهیدین, مولی احمد نراقی و سید ابوتراب خوانساری(ره)۲۰ باید وارد بحث شد و نمی توان با اندك اطلاعی از این امور و در حد مردم عامی و بحث بسیط, مدعی فهم روایات مربوط به بحث و متصدی اظهارنظر و رأی شد وگرنه آدمی در همان دامی می افتد كه صاحب حدائق(ره) افتاد و با اینكه قرنها پیش علامه حلّی و فرزندش فخرالدین و نیز شیخ بهائی كروی بودن زمین را اثبات كرده بودند,۲۱ صاحب حدائق ـ شاید به دلیل بی اعتنایی به علم هیئت و بر اثر ناآشنایی با آن ـ مدعی نفی كرویت زمین شد و گفت: روایات صحیحه بر مسطح بودن زمین دلالت دارند! چنان كه در باب دوم گذشت.۲۲
بدین سان, با بررسی عمیق, منصفانه و همه جانبه ـ نه شتابناك و سریع و بدون اطلاع از مسلّمات علم هیئت و نجوم ـ بسیاری از اختلافها رخت برمی بندد و در صورتی كه اختلافی باقی بماند راه چاره این است كه طبق یكی از دو نظر عمل شود. چون در هر دو طرف اختلاف, فقیهانی هستند مانند امام خمینی و آیهٔالله خوئی و به هر یك از دو نظر كه پس از بحث و بررسی و به نتیجه واحد نرسیدن, عمل شود, آن عمل بی دلیل و بدون حجت نخواهد بود. اگر مكلّف در پاره ای از مسائل به نظر فقیه دیگر مساوی با مرجع تقلیدش عمل كند مجزی است و به فتوای بسیاری از فقیهان تبعیض در تقلید جایز است۲۳ و بر اثر آن عرش خدا به لرزه درنمی آید.
بنابراین, در خصوص مسائلی كه اختلاف در آنها در جامعه بروز و ظهور شدیدی دارد مثل حلول ماه, برای حفظ آبروی مذهب تشیّع اگر به نظر مشهور یا مطابق احیتاط ـ هرجا احتیاط ممكن و بی مشكل باشد ـ عمل شود به هیچ جا لطمه نمی خورد. خصوصاً با توجه به پیچیده بودن موضوع و استظهارهای ظنّی و مانند آن, هیچ كس نمی تواند آنقدر به نظر خود جازم باشد كه عمل به نظر مشهورِ خلاف نظر خود را, مایه فسق و عمل نكردن به وظیفه بداند. می دانیم كه در همین مسئله هلال, موضوعی كه الآن بطلانش برای ما از بدیهیات است یعنی قول به عدد, در روزگاری طرفدارانی قرص و محكم مثل شیخ صدوق و شیخ مفید(ره) داشته است. پس چندان هم نباید نظری كه با اینهمه مقدّمات ظنّی و استدلالی به دست می آید محكم و لایتغیّر جلوه كند كه اگر مكلّفان به نظر عده زیادی از فقیهان ـ نظر مشهور ـ عمل كردند نه به نظر مقلَّدِ خود, قابل تحمل نباشد.مشكل علمی دیگر كه تنها براساس مبنای مشهور فقها رخ می نماید نه بر مبنای آیهٔالله خوئی و مانند ایشان یعنی عدم اشتراط اتحاد آفاق, این است كه معمولاً در سراسر ایران و دیگر كشورهای اسلامی یك روز عید و اول ماه قمری اعلام می شود, در حالی كه در برخی از ماهها, هلال فقط در قسمتی از كشور قابل رؤیت است نه همه آن. بنابراین, بر مبنای كسانی كه می گویند اگر هلال در نقطه ای رؤیت شد فقط در نقاط هم افقِ آن ماه حلول می كند نه سایر نقاط, باید در قسمتی از كشور یك روز, و در قسمت دیگر روز بعد اول ماه باشد. مثلاً هلال اگر در اهواز رؤیت شد و در مشهد اصلاً قابلیت رؤیت نداشت آیا می توان در ایران یك روز را عید اعلام كرد؟ استفاده از تلسكوپ و دوربین و معتبر دانستن آن هم این مشكل را حل نمی كند; زیرا مثلاً در شامگاه ۲۹ شعبان ۱۴۲۳ برابر با ۱۴ آبان ۱۳۸۱, خط رؤیت هلال ماه مبارك رمضان با چشم مسلّح از شهر آبادان در استان خوزستان و روستای بیگدگ در استان سیستان و بلوچستان عبور می كرد; یعنی برای همه نقاط پایینیِ خط رؤیت هلالِ مذكور, هلال تنها با چشم مسلّح رؤیت پذیر, و در نقاط فوقانی خط مذكور حتی با چشم مسلح رؤیت ناپذیر بود.۲۴
بنابراین, با اعتبار رؤیت با چشم مسلّح هم این مشكل حل نمی شود. اما بر مبنای مرحوم آیهٔالله خوئی(ره) در این زمینه مشكلی وجود ندارد. باید دید طبق مبنای دیگران چه باید كرد. آیا حاكم اسلامی, برای رعایت مصلحتی این چنین با اهمیت, می تواند در چنین مواقعی بر طبق مسلك غیر مشهور ـ و برخلاف نظر خود ـ در سراسر كشور یك روز را عید اعلام كند؟
برای كاهش اختلاف بین كشورهای اسلامی در اعلام اعیاد ـ و نیز به دلایلی دیگر ـ برخی تدوین تقویمِ هماهنگ اسلامی برای همه جهان براساس ماههای قمری را پیشنهاد كرده اند:
(…برای تدوین (تقویم اسلامی) مبتنی بر ماههای قمری می توان آغاز ماه را در منطقه ای كه هلال در آن قابل رؤیت است اختیار كرد. سپس در مناطقی كه هلال در همان زمان رؤیت پذیر نیست شروع ماه را به روز بعد موكول ساخت. به این ترتیب, تكلیف تقویم اسلامی در اغلب نقاط زمین به طور هماهنگ روشن خواهد شد. برای نوار عدم قطعیت نیز راه حل مناسب آن است كه ابتدا با چشم مسلّح, ضخامتِ آن را به كمترین مقدار رساند. آن گاه با استفاده از داده های تجربی و رصدهای انجام شده گذشته محتمل ترین حالت را انتخاب كرده سپس در مرحله آخر تعیین تكلیف قطعی را در محدوده این نوار به استهلال واگذارد. چنین تقویم هماهنگی را می توان هر ساله به صورت دقیق تری تنظیم كرد….)۲۵
این نحوه تدوین براساس مبنای مشهور فقهای شیعه است و اگر ممكن و عملی باشد خدمت بزرگی است و چنان كه در همین باب گذشت سالها پیش دكتر محمد الیاس نیز آن را پیشنهاد كرده است. می دانیم كه امروزه تقویم میلادی تقویمی جهانی است و مورد استفاده همه مسیحیان و گاه مورد استفاده غالب ادیان دیگر هم واقع می شود. نكته مهم اینكه تصحیح كننده این تقویم یك روحانی مسیحی در بیش از چهارصد سال پیش یعنی در سال ۱۵۸۲م است. وی حساب دقیقی را پایه گذاری كرد و مبنای تقویم میلادی قرار داد كه براساس آن اختلافی در تقویم به وجود نیاید.۲۶
آنچه تاكنون ذكر شد برخی از راههای علمی كاهش یا رفع اختلاف بود. اكنون به راه عملی آن می پردازیم. ب) راه حل عملی
برخی از عالمانِ با درایت در دوران گذشته با تدبیر و استفاده از شیوه هایی مناسب و عملی مانع بروز چنین اختلافهایی می شدند كه می تواند امروزه برای ما آموزنده و راهگشا باشد. از باب نمونه عالم معروف و متنفّذ تبریز در عصر ناصرالدین شاه, حاج میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی (م۱۳۱۳) كه در المآثر والآثار اعتمادالسلطنه درباره اش آمده است:
(حاج میرزا جواد آقا مجتهد و امام جمعه دارالسلطنه تبریز, سلسله ایشان در تمام آذربایجان به ریاست كلیه و مطاعیت عامه ممتاز است. این بزرگوار در علم فقه و اصول از جمله فحول محسوب می گردد و در حدیث و تفسیر و رجال و كلام نیز نخستین شخص تبریز است, بلكه تمام آذربایجان; و اعتبارش در دین و دولت و اقتدارش در ملك و ملت محتاج بیان نیست.)۲۷
ایشان همه ساله در شامگاه ۲۹ ماه رمضان علمای تبریز را در منزل خود مهمان می كرده و فطریه آنها را هم ـ بر فرض ثبوت رؤیت در آن شب ـ می پرداخته است, تا مدّعیان رؤیت هلال و شهود در حضور همه علما شهادت دهند و همه در ردّ و قبول شهادت شهود تصمیم یكسان بگیرند و در نتیجه اختلافی پیش نیاید. بر اثر این تدبیر اختلافی در تبریز بروز نمی كرده است.
اكنون نیز این تدبیر عملی است, بدین گونه كه مجمعی مركب از نمایندگانِ مراجع عظام (دامت بركاتهم)۲۸ تشكیل شود و گزارشهای رؤیت هلال در اختیار این مجمع قرار گیرد و راجع به تأیید یا ردّ گزارشها و شهادت شهود تصمیم واحدی گرفته شود و آنگاه نتیجه از طریق حكومت و نظام اسلامی به اطلاع مردم برسد.
در چنین مجمعی اگر فرضاً برای نمایندگان یكی دو نفر از مراجع حلول ماه و عید ثابت شد نه برای دیگران, راه چاره این است كه آن یكی دو نفر به وظیفه شخصی خود عمل كنند ولی برای حفظ هماهنگی و حرمتِ مذهب تشیّع, ثبوت هلال نزد خود را اعلام نكنند و مردم را به افطار فرا نخوانند. چون حلول یا عدم حلولِ ماه از موضوعات است نه از احكام شرعی, و بیان آن برای مردم ـ فی نفسه ـ نه وجوب دارد نه استحباب, نه كمالی محسوب می شود و نه مایه منزلتی عندالله است. بالاتر از این نیست كه مرجعی خود به چشم خویش هلال شوال را رؤیت كند و هیچ كس دیگر نبیند و آن مرجع یا حكم حاكم را در حلول ماه معتبر نداند یا حكم نكند. در چنین فرضی, وظیفه شخصی اش افطار بر طبق رؤیت شخصی است و وظیفه مردم و مقلدانش روزه است و هر دو ـ هم مقلِّد هم خود وی ـ به وظیفه شرعی خود عمل كرده اند. باید برای مردم توضیح داد كه ثبوت هلال ربطی به تقلید ندارد و ملازمه ای بین آنها نیست و ثبوت حلول ماه نزد مرجع به معنای ثبوت آن نزد مقلّدانش نیست و همچنین است عكس آن.
بنابراین, اعلام حلول ماه از (خیرات) و (مغفرت) نیست كه به مقتضای آیات شریفه فاستبقوا الخیرات۲۹ و سارعوا إلی مغفرهٔ من ربّكم۳۰ برای آن مسابقه دهیم و از همدیگر سبقت بجوییم و در آن تسرّع كنیم.
سید محمد مجاهد در مصابیح فرعی را ذكر می كند كه برای این بحث بسیار مناسب است. وی می نویسد:
(الخامس: هل یجوز له الاختفاء من الناس بقصد أن لا یثبت الهلال عنده أم یحرم ذلك؟ لم أجد مصرِّحاً بأحد الأمرین, ولكنّ احتمال الجواز فی غایهٔ القوّهٔ.)۳۱
همچنین آیهٔالله سید محمدكاظم یزدی صاحب عروه در پاسخ به استفتائی, سخنی دارند كه برای بحث ما كارساز است:
(سؤال: ما قولكم (دام ظلّكم) سلخ رمضان بعد از ظهر معلوم شد كه در مسجد مؤمنین قریب دویست [نفر از] مؤمنین به وجه تصدیقِ رؤیت, روزه را افطار كرده اند. زید این خبر [را] شنید, مگر آن كه هیچ التفات نكرده, با نیّتِ صوم به خانه خود نشست و به غرضِ تحقیق در آن مسجد كه نصف میل فاصله داشت نرفت, این تقاعد و عدم تحقیق او به حدّ معصیت می رسد, یا خیر؟
جواب: اگر از آن خبر برای زید علم به ثبوت رؤیتِ هلال حاصل نشده باشد ـ چنانچه [چنان كه] ظاهر سؤال است ـ با تقاعد و عدم تحقیق, روزه گرفتن معصیت نیست مادام كه مطلب معلوم نشده است; چون فحصِ از ثبوتِ رؤیت و عدم آن واجب نیست. و عمل به استصحاب بقاء شهر, یا بقاء وجوبِ صوم مانعی ندارد; زیرا كه در جواز عمل به استصحاب در موضوعات, فحص شرط نیست. كما این كه در لیله, یا یوم ثلاثین از هلاِل شعبان نیز چنین است. پس جایز است به مقتضای استصحاب روزه نگیرد بدون فحص. و از این باب است جواز خوردن و آشامیدن در سحر ماه مبارك, اگرچه شك داشته باشد در طلوع فجر و لازم نیست فحص كند. بلی, اگر با عدمِ فحص, خورد و بعد معلوم شد كه صبح بوده قضاء آن روز واجب است; لكن حكم به عصیان او نمی شود. و این از باب استصحابِ بقاءِ لیل و استصحابِ جوازِ خوردن و آشامیدن است. حاصل این كه عمل به استصحاب در موضوعات جایز است اگرچه تحصیلِ علم ممكن باشد. بلی, در صورت علم به اینكه اگر فحص كند علم بأحد الطرفین حاصل می شود بسهولهٔ, احوط فحص است; لإمكان دعوی انصراف الأدلهٔ عن هذه الصورهٔ….
و از آنچه ذكر شد معلوم شد كه استهلال كردن در شب سی ام شعبان و رمضان واجب نیست و قول به وجوبِ آن عیناً یا كفایهًٔ از بابِ مقدمه صوم و افطارِ واجبین ضعیف است; لما ذكرنا من جریان الاستصحاب و عدم اشتراطه بالفحص. بلی, استحباب آن فی حدّ نفسه بعید نیست, اگرچه آن هم دلیل واضحی ندارد سوای خبر عامّی….)۳۲
علاوه بر آنچه ذكر شد برخی راه حل دیگری نیز پیشنهاد كرده اند كه ظاهراً كارساز نیست و آن استفاده از قمر مصنوعی و ماهواره است. دكتر نصر فرید واصل مصر مفتی مصر گفته است ارسال ماهواره برای رصد تولد هلال در همه ماهها, از استهلال روی كوههای بلند مؤثرتر است و وی این پیشنهاد را با علمای كشورهای عربستان, تونس, امارات, اردن, قطر و لبنان در میان گذاشته و آنان آن را تأیید كرده اند. برخی از استادان دانشكده الشریعه در ریاض نیز این موضوع را مطرح كرده و گفته اند می توان با استفاده از ماهواره از طریق تلویزیون وضع خورشید و ماه و نسبت آنها و ولادت هلال را مستقیماً پخش كرد تا همه مسلمانان ببینند.۳۳
به هر حال, گویا این راه چندان كارآیی ندارد هرچند قابل بررسی است. همچنین استفاده از هواپیما برای رؤیت نیز جای بحث است زیرا ظاهراً مراد از رؤیت در احادیث رؤیت هلال رؤیت ناظر زمینی است نه رؤیت از فضا. بنابراین رؤیت قمر مصنوعی, رؤیت معتبر نخواهد بود. همچنین است رؤیت تلسكوپِ هابل, چون در فضاست. افزون بر این, وضع ماه و خورشید و لحظه مقارنه و خروج از محاق و مانند آن, همه با محاسباتِ قطعی هَیَوی قابل دسترسی است و برای آن نیازی به ماهواره نیست و با استفاده از نرم افزارهای نجومی و سایت ناسا (سازمان فضایی ایالات متحده) به آسانی دانسته می شود. در این سایت تصاویر نجومی كه ماهواره های مختلف برداشته اند, رایگان و به سرعت در اختیار كاربران قرار می گیرد. *
امید است فقه پژوهان با استفاده از این منبع غنی و مجموعه سرشار به این گونه مباحث بپردازند. در اینجا با نقل دوازده بیت از غدیریه غرّای ابن حجّاج بغدادی, شاعر ستایشگر اهل بیت(ع) در سده چهارم, این مقدمه را خاتمه می دهم و آن را مسكیّ الختام می كنم:
یا صاحِبَ القُّبهٔ البَیضاء فی النجفِ
مَن زار قَبركَ وَ استَشفی لَدیكَ شُفی
زوروا أبا الحَسنِ الهادی لعلّكمُ
تَحظَونَ بِالأجرِ وَالإقبالِ والزُلَفِ
زُوروا لِمَن تُسمَع النجوی لَدَیهِ فَمَن
ییَزُرهُ بِالقَبرِ مَلهوفاً لَدَیهِ كُفی
إذا وَصَلتَ فأحرم قَبلُ تَدخُلَه
مُلبِّیاً واسعَ سَعیاً حَولَهُ وَطُفِ
حَتّی إذا طُفتَ سَبعاً حَولَ قُبّتِهِ
تأمَّل البابَ تلقا وَجهه فَقِفِ
وَ قُل: سَلام مِنَ الله السَلامِ علی
أهلِ السَلامِ و أهلِ العلم والشَرفِ
إنّی أتَیتُك یا مولایَ مِن بَلَدی
مُستَمسِكاً من حبال الحقّ بالطَرفِ
راج بأنّك یا مولای تَشفَعُ لی
وتَسقِنی مِن رَحیق شافی اللَهفِ
لأنّك العروهُٔ الوثقی فمَن عَلِقَت
بها یَداه فلن یشقی و لم یَخَفِ
و أنَّ اَسمائكَ الحُسنی إذا تُلِیَت
عَلی مریض شُفی مِن سُقمِه الدَنِفِ
لأنّ شَأنَك شَأن غَیرُ منتَقص
و أنَّ نُورَكَ نُور غَیرُ مُنكَسِفِ
و أنَّك الآیهٔ الكُبری التی ظَهَرت
لِلعارفینَ بِأنواع مِن الطُّرَفِ۳۴
نویسنده: رضا مختاری
پی نوشت ها:
۱. هفت آسمان, شماره۷, ص۱۳۰ـ۱۳۳, (تقریب مذاهب اسلامی, گامی به پیش).
۲. توجیه الأنظار, ص۲۵.
۳. روزنامه السفیر, ۱۶/۱/۱۹۹۸.
۴ . الوسط, شماره ۵۶, مورّخ ۲۲/۲/۱۹۹۳م.
۵ . بُلغهٔ المطالع, ص۳۴ـ۳۷.
۶ . الأدلّهٔ الشرعیهٔ فی إثبات الشهور العربیهٔ, ص۵۷.
۷ . همان, ص۶۸.
۸ . همان, ص۷۰ـ۷۲.
۹ . روزنامه الشرق الأوسط, ۲۸/۵/۱۹۹۹م.
۱۰ . ر.ك: تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۲ و سال۱۶, شماره۱, ص۲۳۵, (میزگرد علمی).
۱۱ . دكتر امیرحسین حسن در الأدلهٔ الشرعیهٔ (ص۷۱) می نویسد: (…رأینا كثیراً أنّ دولهٔ ما تعلن بدایهٔ شهر رمضان فتتبعها عدّهٔ دول أخری; لأنّها تشترك معها فی حلف أو اتّحاد أو ما إلی ذلك… مع أنّ رؤیهٔ الدولهٔ التی أخذوا برؤیتها رؤیهٔ خاطئهٔ شرعاً).
۱۲ . رك: مجله النور, شماره۸۱ (شوّال ۱۴۱۸), ص۷۰, (هلال أو هلالان).
۱۳ . الحیاهٔ, ۲۲/۱/۱۹۹۹.
۱۴ . تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۲ و سال۱۶, شماره۱, ص۷۳ـ۷۴, (علل ناهماهنگی كشورهای اسلامی).
۱۵ . تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۲ و سال۱۶, شماره۱, ص۲۵ـ۲۹, (رؤیت هلال; مشكلات و راه حلها).
۱۶ . چون چند سال پیش از این, كار میراث فقهی(۲): رؤیت هلال شروع شده بود در بیانیه بر تداوم آن تأكید شد. در این گردهمایی, از میراث فقهی به عنوان (كاری بسیار جالب كه می تواند به روشن شدن بسیاری از نكات كمك كند) یاد شد.
۱۷ . رك: تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۱ و سال۱۶, شماره۲, ص۲۳۷ـ۲۴۳, (میزگرد علمی).
۱۸ . در سال ۱۴۲۴ روز سی ام ماه مبارك در برخی دبیرستانها به دانش آموزان گفته بودند كسانی كه مقلّد فلان مرجعند روزه خود را بخورند و مقلّدان فلان مرجع همچنان روزه باشند!
۱۹ . رك: احكام فقهی, ج۱, ص۳۰۱.
۲۰ . مثلاً آیهٔالله سید ابوتراب خوانساری روایات غیبوبت هلال قبل و بعد از شفق را خیلی دقیق معنی كرده است و بعید است كسی كه اطلاعی از علم هیئت ندارد بتواند مانند ایشان آنها را بفهمد. مشروح سخنان ایشان در جلد چهارم همین مجموعه (بخش سوم) خواهد آمد.
۲۱ . رك: جمع پریشان, ج۲, مقاله۱۵.
۲۲ . متن كامل سخن ایشان در جلد سوم همین مجموعه (بخش سوم) خواهد آمد.
۲۳ . فقیه مسلّم صاحب عروه گوید: (إذا كان هناك مجتهدان متساویان فی العلم, كان للمقلّد تقلید أیّهما شاء, و یجوز التبعیض فی المسائل, و إذا كان أحدهما أرجح من الآخر فی العدالهٔ, أو الورع أو نحو ذلك, فالأولی ـ بل الأحوط ـ اختیاره) (العروهٔ الوثقی, ج۱, ص۲۹ـ۳۰, مسأله ۳۳). همچنین فقیه متبحّر صاحب وسیله گوید: (إذا كان مجتهدان متساویان فی العلم یتخیّر العامّی فی الرجوع إلی أیَّهما, كما یجوز له التبعیض فی المسائل بأخذ بعضها من أحدهما و بعضها من الآخر) (وسیلهٔ النجاهٔ, ص۱۰, مسأله۸).
۲۴ . رك: تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۲ و سال۱۶, شماره۱, ص۹۱ـ۹۳, (بررسی علمی رؤیت هلال…).
۲۵ . تحقیقات اسلامی, سال۱۵, شماره۲ و سال۱۶, شماره۱, ص۱۱ـ۱۲, (سخن مدیرمسؤول).
۲۶ . رك: بررسی علمی ـ فقهی مسأله رؤیت هلال, ص(آ۶).
۲۷ . المآثر والآثار, ص۱۵۶.
۲۸ . البته برخی هم انگیزه ای برای دخالت در این موضوع ندارند و معتقدند اعلام حلول ماه یا عدم آن ـ فی نفسه ـ نه واجب است نه مستحب, نه اجر و ثوابی دارد نه مایه كمال است. فقط برای رفع تحیّر مردم و بلاتكلیفی آنان است كه آن هم وظیفه نظام اسلامی است.
۲۹ . بقره(۲): ۱۴۸.
۳۰ . آل عمران(۳): ۱۳۲.
۳۱ . رؤیت هلال, ج۳, ص۲۱۲۰.
۳۲ . رؤیت هلال, ج۴, ص۲۴۷۲ـ۲۴۷۳.
۳۳ . الشرق الأوسط, ۲۵/۱/۱۹۹۹م; چگونگیها و كاراییهای این طرح به طور مشروح در روزنامه اللواء الإسلامی, مورّخ ۶/۱۲/۱۹۹۹ آمده است.
۳۴ . الغدیر, ج۴, ص۱۲۷.
منبع:فصلنامه فقه ، شماره ۴۳
منبع : خبرگزاری فارس