چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
ژئوپلیتیک مناقشات قفقاز

اكثر مناقشات در اوراسیا- منطقه مورد بررسی در این مقاله- در جوامعی با سطوح مختلف رفاهی و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی مشاهده میشود. شرایط نامطلوب زندگی و اختلاف قابلملاحظه بین قشر مرفه و فقیر، مهمترین دلایل وقوع این مناقشات به شمار میآید.
به عنوان مثال میتوان به مناقشات مردم چچن، اوستیا، قاراچای و داغستان با اسلاوهای روسیه فدراتیو یا مناقشات مردم آبخازیا، اوستیا، ارمنستان، قرهباغ كوهستانی و سایر ملیتهای قفقاز جنوبی كه در گرجستان، ارمنستان و آذربایجان زندگی میكنند اشاره كرد.
بهراستی همین نابرابریها و اختلافها باعث بهوجود آمدن مناقشات در مناطق مذكور شده است. همانگونه كه میدانید، نابرابریها دلیل اصلی وقوع انقلابهای رنگی آن سوی مرزهای روسیه فدراتیو نیز بودهاند. چگونه میتوان از این ورطه عبور كرد و آیا میتوان بدون روی آوردن به زور و فشار به این هدف رسید؟
شرق برای روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است. اولا، شرق، یعنی آن بخش از روسیه كه مناطق بین دشتهای شرقی كوههای اورال و اقیانوس آرام را شامل میشود و ثانیا، كشورهای شرقی آسیا، ازجمله آسیای مركزی (كه طی دو قرن متعلق به امپراتوری روسیه و جزیی از اتحاد شوروی بوده) و نیز ایران، شبه جزیره عربستان، عراق، لبنان، تركیه، چین، هند، هندوچین، ژاپن، شبهجزیره كره و آسیای شرقی نیز از دیدگاه روسیه شامل مفهوم شرق میشوند.
نگاه تاریخی روسیه به شرق این چنین شكل گرفته است كه این بخش منطقهای است رشدنیافته با منابع قابلدسترس مواد طبیعی ارزان كه میتواند در تولیدات صنعتی كاربرد داشته باشد. ذهنیت مردم روسیه در خصوص شرق هم در مورد اول و هم در مورد دوم چیزی جز آنچه ذكر شد نیست.
حال، مردم شرق را از نقطهنظر دوم مردم روسیه بررسی كنیم. در آسیای مركزی مناقشه آتی در چهارچوب مبارزه ژئوپلیتیكی بین حاكمیت و فقر و نیز قشر فقیر و مرفه بهوجود میآید. اما محافل حاكم، قدرت را در دست دارند و هیچ تمایلی ندارند كه آن را با كسی، مخصوصا مردم تقسیم كنند.
این منطقه در جنوب روسیه فدراتیو واقع شده است. اما از طرف دیگر، اقتصاد مهمترین عامل به شمار میآید. از بین تمامی عوامل نامبرده، عامل ژئوپلیتیكی یا اگر دقیقتر بگوییم، عامل طبیعی، یعنی وجود منابع آبی و ذخایر نفت از بیشترین اهمیت برخوردار است و این همان چیزی است كه میتواند حیات مردم و نیز فعالیت دولتها و كشورها را تغییر دهد.
بزرگترین مشكل ما جستوجوی روشهای ژئوپلیتیكی برای حل مشكلات و مناقشات و نیز ایجاد شرایط مطلوب برای زندگی مردم، بهبود وضع رفاهی جامعه به شمار میآید. وظیفه موسسات غیردولتی و نیز هر انسان آگاه، كمك به دیگران، جامعه، دولت و سایر موسسات برای ایجاد جامعه قانونمحور و نیز حل مشكلات آنان از طریق گفتوگو و مذاكره و جلوگیری از شكلگیری مناقشات جدید است.
ارزشهای فرهنگی، دستاوردهای تمدن و وجوه اشتراك انسانها همان چیزی است كه بایستی به عنوان ابزاری برای نیل به این اهداف مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا میخواهم از نقش فرهنگ در حل مناقشات در تاریخ قفقاز جنوبی، همسایه شما در جنوب روسیه فدراتیو سخن بگویم. تاریخ این منطقه میتواند درس عبرت و تلنگری برای تفكر در زمینه حل مناقشات در جهان امروز به روشهای فرهنگی برای سیاستمداران و دولتمردان به شمار آید.
قفقاز از نظر تركیب قومی، فرهنگ، زبان و مذهب منطقهای است حیرتانگیز. قفقاز را محل تقاطع اسلام و مسیحیت و نیز سایر فرهنگها و تمدنها، از جمله فرهنگ تركیه، قفقاز، گرجستان، ارمنستان و ایران مینامند. مردم این منطقه به زبانهایی از سه گروه مختلف، یعنی ایبری- قفقازی، هند- اروپایی و ترك- آلتاییك، صحبت میكنند. این انسانها در طول تمام تاریخ در كنار هم زندگی میكردهاند و سرنوشتی مشترك داشتهاند.
بسیاری از تاریخدانان، جغرافیدانان و جهانگردان میتوانند بر اشتراك این گروههای مختلف قومی صحه بگذارند. استرابون ۲۰۰۰ سال پیش از این، منطقه را به شكل مجموعهای از ملیتها و قومهای مختلف توصیف میكرد. مسعودی، تاریخدان مسلمان نیز كه ۱۰۰۰ سال بعد از استرابون زندگی میكرد، در سال ۳۲۸ هجری در كتاب خود با عنوان «مروج الذهب» كه در قرن سوم نگاشته شده است، میگوید كه تعداد گروههای قومی در قفقاز آنقدر زیاد است كه مردم گاه زبان روستای مجاور را نیز نمیدانند.
علاوه بر اختلافهای زبانی، در قفقاز شاهد اختلافهای دینی نیز هستیم، زیرا در این منطقه نمایندگان اسلام، مسیحیت و یهودیت مشاهده میشوند. ارمنیها و گرجیها (كه ساكنان بومی این منطقه به شمار میآیند)، روسها، اوكراینیها و بلاروسها (كه در نتیجه مهاجرت در این منطقه سكنی گزیدهاند)، همه مسیحی هستند. در این منطقه (آذربایجان و گرجستان) همچنین تعداد اندكی پیروان دین یهودیت نیز به چشم میخورند.
باقیمانده، یعنی ۵۲ درصد جمعیت، از جمله داغستانیها، چركسیها، چچنیها، اینوگشیها، قاراچایها و بالكارها و آوارها مسلمان هستند. این اقوام متعلق به گروه زبانهای تركی- آلتایی و ایبری- قفقازی هستند و با تركهای ساكن تركیه و آذریهای ایرانی پیوندی تنگاتنگ دارند. قفقاز درست به دلیل چنین تاریخ و موقعیت جغرافیایی بایستی به عنوان نمونه بارز گفتوگوی تمدنها مورد بررسی قرار گیرد. چرا؟ به چه شكل؟
ساموئل هانتینگتون در تئوری «مقابله تمدنها» در خصوص قفقاز نوشته است كه قفقاز محل تقاطع اسلام و مسیحیت است. وی در تایید تئوری خود همچنین به تشریح مناقشه ارمنیهای قرهباغ و آذریهای قرهباغ كوهستانی میپردازد.
وی میگوید كه سه كشور در این جنگ دخیل هستند: گروه اول كشورهایی هستند كه مستقیما در مناقشه نقش دارند (ارمنیهای قرهباغیها و آذریها)، گروه دوم كشورهایی هستند كه با یكی از طرفین مناقشه رابطه مستقیم دارند (آذربایجان و ارمنستان) و گروه سوم را كشورهایی تشكیل میدهند كه دور از كشورهای درگیر مناقشه قرار دارند اما مراوداتی با یكی از طرفین دارند مثل روسیه، ایران و تركیه كه كشورهای ذینفع در منطقه به شمار میآیند. این در حالی است كه هانتینگتون از درگیریهای مسیحیان مثل مناقشات آبخاریها و اوستیاییها با گرجیها سخنی به میان نمیآورد.
ملل قفقاز در طول تاریخ خود به داشتن زندگی مسالمتآمیز خو گرفتهاند. هیچ سندی كه درگیری این اقوام را گواهی دهد در تاریخ منطقه وجود ندارد. اختلافهای اقلیمی، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ، زبان و مذهب، همه و همه باعث ایجاد یك فضای كوچك بینالمللی شده كه تا به امروز نیز محفوظ مانده است.
مردم قفقاز به دلیل همزیستی ادیان، زبانها و فرهنگهای مختلف، روابط دوستانهای با یكدیگر دارند و از نظر بردباری دینی نیز مثالزدنی هستند. در شهرها و روستاهای قفقاز گروههای مختلف قومی و نیز پیروان ادیان مختلف زندگی میكنند و همه این عوامل باعث ایجاد جامعهای چندملیتی و چندفرهنگی شده است. مثلا در ایروان، مركز ارمنستان، مسجدی به نام «مسجدكبود» هر روز برای پذیرش مسلمانان باز است و مردم میتوانند برای عبادت به این مسجد بروند.
طبق سنت موجود بین مسلمانان تفلیس، بسیاری از فیلسوفان، دانشمندان و متكلمان نامی مسلمان در نامشان پسوند «التفلیسی» داشتهاند. به دلیل رایج بودن فرهنگ بردباری دینی در قفقاز، بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان به تفلیس میآمدند و در این شهر به زندگی و كار میپرداختند. در «تاریخ شهر قم» گفته شده كه امام صادق، اما ششم شیعیان فرموده است: «خداوند جل جلاله قم، كوفه و تفلیس را به عنوان بهترین شهرهای اسلامی جهان برگزیده است.»
بسیاری از فیلسوفان، دانشمندان و روشنفكران قفقاز كه نسبت به این پیوند متقابل فرهنگی و اجتماعی علاقه نشان میدادند، آثار خود را در این خطه خلق كردهاند. نظامی گنجوی در شاهكار خود با نام «خمسه نظامی» ایده گفتوگوی فرهنگها و ملل را تایید میكند. در داستانهای شیرین و فرهاد، بهرام گور و غیره بهراحتی میتوان نمونههایی از گفتوگوی ملل، فرهنگها و ادیان را مشاهده كرد.
قهرمانان آثار شوتا روستاولی «پلنگینه پوش» كه در همان سده نگاشته شده، نمایندگان ملیتهای مختلف مثل عربها، فارسها، هندیها و قفقازیها هستند. این نمونهها گواه از آن دارد كه پدیده پیوند فرهنگی وجود دارد و مردم نیز در جامعه از اصول بردباری دینی پیروی میكنند.
مردم كوهنشین قفقاز شمالی همواره خواستار حفظ فرهنگ خود بودهاند و بعضی از آنها، مثلا چچنیها، میخواهند آن سبك زندگی كه به آن خو گرفتهاند مورد تایید قرار گیرد. اما در این رابطه چند مشكل وجود دارد. دولت روسیه نمیتواند و نمیخواهد قبول كند كه میتواند نگرشی غیر از نگرش آنها در دنیا وجود داشته باشد. فرهنگ غرب و شرق بسیار متفاوت است. اختلاف بین فرهنگ اسلامی و مسیحیت نیز بسیار فاحش است.
روسیه كشور بزرگی است و در سالهای اخیر دولت روسیه به این درك رسیده است كه منافع افرادی كه به دین اسلام اعتقاد دارند نیز باید در نظر گرفته شود. روسیه در این راستا حتی به عنوان عضو ناظر به سازمان كنفرانس اسلامی پیوسته است. در نتیجه روسیه به این درك رسیده است كه درون مرزهایش بیش از ۲۰ میلیون مسلمان زندگی میكند و نمیتوان آنان را نادیده گرفت. بدین ترتیب نگاهی جدید بر شرق و بهویژه شرق مسلمان شكل گرفته است.
● نتیجهگیری
همانگونه كه در بالا تشریح شد، عواملی مثل تاریخ، فرهنگ، تمدن و وطن مشترك، ساكنان قفقاز را به یكدیگر شدیدا پیوند داده است. هر چیزی را هم نمیتوان با زور تغییر داد. در ایران بسیاری از افراد با غرب در ارتباطند و روسیه را كشوری غربی میدانند.
در عین حال كسانی هم هستند كه نمیخواهند هیچ وجه اشتراكی با روسیه داشته باشند. آنها معمولا كسانی هستند كه نگاه خود را به گذشته، زمانی كه بخشهایی در شمال شرقی و شمال غربی ایران توسط روسها تسخیر شده، معطوف كردهاند. بعضی دیگر معتقدند كه كشور و مردم روسیه غیرقابل اعتمادند كه دلیل اصلی آن، روابط دوستانه روسیه و مصر در سالهای ۱۹۶۰ است.
روابط روسیه و عراق در جنگ خلیج فارس و تسخیر عراق در سال ۲۰۰۳ توسط آمریكا معمولا مزید بر علت میشود. آنها معتقدند كه روسیه را نمیتوان كشوری مطمئن و شریكی وفادار دانست. اما ما بر این باوریم كه هر كشور پیش از هر چیز باید در راستای منافع ملی خود عمل كند. داشتن دوستان و دشمنان دایمی در صحنه بینالملل غیرممكن است، در حالی كه منافع ملتها هیچگاه تغییر نمیكند.
با فرارسیدن عصر جدید و عوض شدن موقعیت روسیه در عرصه بینالمللی، ذهنیت روسیه نسبت به شرق نیز باید تغییر كند. عصر جدید متعلق به شرق است. روسیه نیز كشور بزرگ شرق و غرب است و تاثیرش در عرصه بینالمللی روزبهروز بیشتر میشود. بدین ترتیب شرق نقش مهمی در آینده روسیه ایفا خواهد كرد.
دكتر بهرام امیراحمدیان
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست