دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
صاحبان خودخوانده کردستان!
وجود اختلافات قومی و مرزی برای هر دشمنی غنیمت است. دشمنان همیشه سعی میكنند چنین اختلافاتی را بهعنوان یك اهرم فشار در آستین روابط خارجی خود نگاه دارند. در جریان جنگ ایران و عراق شاهد بهرهبرداری غرب از احزاب و تشكلهای كرد علیه جمهوری اسلامی هستیم. مهمترین این موارد، تحریك حزب دموكرات كردستان به رهبری عبدالرحمان قاسملو میباشد كه در آبان سال ۱۳۵۷ و به تبع برهمخوردن ثبات سیاسی ایران، بهعنوان دبیركل حزب به تجدید سازمان و تقویت آن پرداخت. البته حزب دموكرات كردستان از حزبهای باسابقه ایران است كه در فضای سیاسی دهه ۱۳۳۰ بهوجود آمد و با فراز و فرودهایی تداوم پیدا كرد. اما تقویت و تاثیر سیاسی مهم آن بیشتر بهدوران پس از پیروزی انقلاب و نقش آنها در حركتهای جداییطلبانه و همكاری با رژیم صدام در جنگ علیه ایران مربوط میشود. پیوستن این حزب به شورای مقاومت ملی (مخالفان فراری جمهوری اسلامی در خارج از كشور) نیز یكی از نكتههای مهم درباره آن است. مقاله حاضر پیشینه، تحولات و همكاری حزب دموكرات كردستان با ارتش بعثی عراق را مورد دقت و پژوهش قرار داده است.
از آغاز قرن بیستم، مساله كردها همواره یكی از پرتنشترین مسائل كشورهای خاورمیانه بوده است. در این منطقه، چهار كشور ایران، تركیه، عراق و سوریه به دلیل داشتن جمعیت درخورتوجهی از كردها، مهمترین مناطق پراكندگی این گروه جمعیتی بهشمار میروند. طی سالهای گذشته، برخوردهای بسیاری میان كردها و حكومتهای مركزی كشورهای مذكور روی داده است. همچنین، احزاب و تشكلهایی در مناطق كردنشین این كشورها شكل گرفتهاند و فعالیت میكنند كه بیشتر تحت تاثیر عوامل داخلی و شرایط بینالمللی، با طرح دیدگاههای استقلالطلبانه، به مبارزه مسلحانه متوسل شدهاند: مبارزات مسلحانه حزب كارگران كرد تركیه (PKK)، حزب دموكرات كردستان عراق، حزب میهنی كردستان عراق، حزب دموكرات كردستان ایران و حزب كومله. حزب دموكرات كردستان ایران باتوجه به فعالیت گسترده حزبی، یكی از مهمترین جریانهای حزبی منطقه كردستان در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود. در نتیجه اقدامات این حزب در كردستان مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی و نیز در جریان تجاوز نظامی رژیم عراق به خاك كشورمان، بحران گستردهای در منطقه كردستان ایجاد شد كه آسیبهای زیادی به كشور وارد كرد و امنیت ملی كشور را در معرض خطر قرار داد. درواقع، در شرایطی كه ارتش عراق تا دروازههای اهواز پیشروی كرده بود، جریانهای ضدانقلاب در كردستان، شهرهای چند استان شمال غربی كشور را ناامن كرده بودند و با انجام اقدامات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران، بخش زیادی از توان نیروهای نظامی را بهجای دشمن خارجی، متوجه خود ساخته بودند.
● اوضاع سیاسی كردستان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
حركتهای تجزیهطلبانه در استان كردستان ایران، مدتها پس از آغاز اینگونه حركت كردها در دو كشور تركیه و عراق آغاز شد. استقلالخواهی كردها در تركیه و عراق میراث شكست امپراتوری عثمانی، فروپاشی آن و تعهدی بود كه كشورهای پیروز جنگ جهانی اول، در معاهده لوزان در مورد تشكیل كشور مستقلی برای كردها داده بودند. آغاز حركتهای استقلالطلبانه در كردستان ایران درواقع به جنگ جهانی دوم و تسلط نیروهای شوروی بر استانهای آذربایجان و كردستان برمیگردد. یكی از مهمترین دلایل تاخیر اینگونه حركتها در كردستان ایران، آن بود كه برخلاف كردهای تركیه و عراق كه خود را از ریشه، نژاد و فرهنگ ترك و عرب نمیدانند، كردهای ساكن ایران خود را ایرانی میدانند.
نخستین تشكیلات سیاسی كردی، در سال۱۳۱۹ و بهنام جمعیت رستاخیز كرد (كومله ژكاف) بهطورمخفیانه در شهر مهاباد شكل گرفت كه با اشغال كردستان به دست نیروهای روس، فعالیت آن تا اندازه زیادی مختل شد.[i] طی دوره تسلط نیروهای شوروی بر كردستان و آذربایجان، این كشور كوشید زمینههای لازم را برای الحاق این مناطق به آذربایجان شوروی فراهم كند. دراینباره مقامات شوروی با حمایت از قاضی محمد ــ كه وجهه مردمی در مهاباد داشت ــ به ایجاد تشكلهای همسو با منافعشان اقدام كردند.[ii]
● تشكیل حزب دموكرات كردستان
در سال۱۳۲۴، حزب دموكرات كردستان، به رهبری قاضی محمد موجودیت خود را در شهر مهاباد اعلام كرد. وی پس از مسافرتهایی كه به شوروی داشت، با مجابكردن رهبران جمعیت رستاخیز كرد (كومله ژكاف) توانست زمینه تاسیس حزب دموكرات كردستان را فراهم كند. اساسنامه این حزب به شرح زیر اعلام شد:
۱ــ ملت كرد در داخل ایران در اداره امور ملی خود آزاد و مختار باشد و در حدود دولت ایران، منطقه كردستان را اداره كند.
۲ــ با زبان كردی خود بتواند تحصیل كند و این زبان به رسمیت شناخته شود.
۳ــ انجمن ولایتی كردستان طبق قانون اساسی، بهفوریت انتخاب و در تمام كارهای اجتماعی و دولتی نظارت و سركشی كند.
۴ــ ماموران دولت در منطقه، باید از اهل محل باشند.
۵ــ تمام درآمد منطقه باید در خود منطقه صرف شود.
۶ــ حزب دموكرات كردستان خواهد كوشید بین ملت آذربایجان و اقوامیكه در آنجا زندگی میكنند، وحدت و برادری كامل برقرار كند.
۷ــ حزب دموكرات كردستان با استفاده از منابع طبیعی سرشار كردستان و پیشرفت امور كشاورزی، بازرگانی، فرهنگی و بهداشتی برای رفاه اقتصادی و معنوی ملت كرد مبارزه خواهد كرد.[iii]
چهارماه پس از تشكیل حزب؛ در بیستوپنجم آذر سال۱۳۲۴، قاضی محمد در میدان چهارچراغ مهاباد تاسیس جمهوری خودمختار مهاباد را اعلام كرد. در این روز، وی خطاب به هوادارانش گفت: «مردم كرد مردمی تنها هستند، سرزمینشان غصب و تقسیم شده است و از ابتداییترین حقوق، یعنی حق تعیین سرنوشت، بیبهرهاند... .»[iv]
وی سپس، با لباس افسران روسی و درجه ژنرالی، بهعنوان فرمانده كل قوای كردستان از نیروهای خود سان دید. این جمهوری را از نظر نیروی نظامی، حزب دموكرات كردستان عراق (بارزانیها) و از نظر امكانات مالی و تجهیزات نظامی، شوروی تامین میكرد.[v] هنوز یكسال از عمر حزب دموكرات و تاسیس جمهوری مهاباد نگذشته بود كه قوامالسلطنه با دولت شوروی درباره چگونگی ترك نیروهای روس از ایران به توافق رسید.[vi]
با خروج نیروهای شوروی از خاك ایران، نیروهای ارتش در زمستان سال۱۳۲۴ بدون درگیری به مهاباد وارد شدند و پس از سه روز، قاضی محمد و سران حزب دموكرات را دستگیر كردند. صد روز بعد، زمانیكه ارتش بهطوركامل در شمال كردستان ایران مستقر شده بود، قاضی محمد، صدر قاضی و محمدحسین سیف قاضی در همان میدان چهارچراغ مهاباد به دار آویخته شدند.[vii]
پس از سقوط جمهوری مهاباد، اعدام قاضیها، دستگیری تعدادی از اعضای كمیته مركزی حزب دموكرات كردستان و فرار دیگر اعضای حزب به عراق، جنبش كرد در ایران عملا فروپاشید.[viii]
از سال۱۳۲۸ تا پایان دوره نخستوزیری دكتر مصدق، حزب دموكرات كردستان، در همكاری با حزب توده، دوباره احیا شد، اما پس از كودتای بیستوهشتم مرداد، بار دیگر فعالان حزب دموكرات در كردستان سركوب شدند. نكته درخورتوجهآنكه در این دوره، روابط خوبی بین دو حزب دموكرات كردستان ایران و حزب دموكرات كردستان عراق وجود داشت.[ix]
در سال۱۳۳۶، اعضای شورای حزب دموكرات كردستان بار دیگر فعالیتهای خود را با كمك حزب توده آغاز كردند و عبدالله اسحاقی (احمد توفیق)[x] كوشید تا در خارج از كشور به تشكیلات حزب سر و سامان دهد، اما ازآنجاكه درباره خطمشی مبارزه، با حزب توده اختلافنظر داشت، نتوانست هیچ حركت چشمگیری انجام دهد و ازاینزمانبهبعد، حزب دموكرات ارتباطش را با حزب توده قطع كرد. در همین ایام، عبدالرحمن قاسملو و غنی بلوریان ــ از اعضای اصلی حزب ــ دستگیر شدند. البته قاسملو به علت همكاری و انتشار نام عده زیادی از اعضای حزب آزاد شد، اما بلوریان تا سال۱۳۵۷ در زندان ماند.[xi]در سال۱۳۴۳، كنگره دوم حزب در كوی سنجاق عراق تشكیل گردید و عبدالله اسحاقی به دبیركلی آن انتخاب شد. در این دوره، ملامصطفی بارزانی نفوذ زیادی روی حزب داشت و با توجه به كمكهای شاه ایران به حزب دموكرات كردستان عراق، وی نقش زیادی در برقراری امنیت در كردستان ایران و كنترل عملیاتهای حزب دموكرات كردستان ایفا كرد.[xii] در جریان كنگره دوم، به پیشنهاد اسحاقی، قاسملو به علت خیانت به جنبش كرد و همكاری با ساواك از حزب اخراج شد و به چكسلواكی رفت.[xiii]
در سال۱۳۴۶، یك كمیته انقلابی با خطمشی مسلحانه، بهعنوان حزب دموكرات، از حزب توده جدا شد و عدهای از آنها همچون اسماعیل شریفزاده، سلیمان معینی، عبدالله معینی و... به كردستان ایران وارد شدند و برای تكمیل حزب به عضوگیری پرداختند. خلع سلاح یكی از پاسگاههای ژاندارمری پیرانشهر، از جمله اقدامات چشمگیر این افراد بود. آنها حدود دویستنفر عضو داشتند كه در قالب نُه دسته، در شمال كردستان فعالیت میكردند. در سال۱۳۴۷، نیروهای ژاندارمری، صدوچهار نفر از آنها را دستگیر كردند و بیستوسه نفر از آنها را اعدام نمودند.[xiv]
تشكیل سومین كنگره حزب دموكرات در سال۱۳۵۲ ــ با فاصله زمانی ده سال از كنگره دوم ــ نشاندهنده ركود فعالیتهای حزب بود. در این كنگره، حزب دموكرات مشی مسلحانه را بهعنوان شكل اساسی مبارزه برگزید و عبدالرحمن قاسملو به سمت رهبری حزب انتخاب شد.[xv] ازآنجاكه طی این دوره، بین حكومت ایران و حزب دموكرات كردستان عراق روابط خوبی برقرار بود، رژیم عراق نیز به حمایت از حزب دموكرات كردستان ایران پرداخت.
● وضعیت كردستان در آستانه انقلاب اسلامی
همزمان با اوجگیری مبارزات انقلابی مردم ایران در سال۱۳۵۷، سه جریان سیاسی كردی در مناطق كردنشین ایران فعال بودند:
الفــ حزب دموكرات كردستان ایران، كه پس از كنگره سوم و تعیین عبدالرحمن قاسملو بهعنوان رهبر حزب، تجدید سازمان یافته بود.
بــ حزب كومله، كه مركز آن در شهر سنندج بود. این حزب نخست با نام تشكل دانشجویان كرد، مطرح شد و از نظر گرایش سیاسی و ایدئولوژیك، مائوئیست بود. به اعتقاد آنها، نخست كردستان و سپس تمام ایران را میتوان با بهراهانداختن مبارزات دهقانی در روستاها از طریق یك سازمان پیشتاز، نجات داد! باید یادآور شد كه در اوایل انقلاب، این حزب، نخست با نام سازمان انقلابی زحمتكشان ایران (كومله) فعالیت میكرد؛ اما از سال۱۳۶۰ به بعد، به حزب كمونیست ایران تغییر نام داد.[xvi]
جــ جمعیت جوانان مسلمان كرد، كه رهبری آن را احمد مفتیزاده عهدهدار بود. این گروه به دلیل گرایشهای سیاسی ــ ایدئولوژیك با دو حركت قبلی تفاوت داشت، اما در مساله خودمختاری كردستان با آنها همرای بود.[xvii] غیر از احزاب و گروههای كردی كه بهدنبال منافع حزبی و قومی بودند، جریان طرفداران انقلاب اسلامی نیز در منطقه كردستان وجود داشت.
با آغاز انقلاب اسلامی در ایران، مردم كردستان نیز مانند دیگر مناطق كشور به صف مبارزه علیه رژیم پهلوی پیوستند. البته كردستان نسبت به استانهایی مانند اصفهان، تبریز، قم و... دیرتر به جریان انقلاب پیوست و در خود كردستان نیز، سنندج دیرتر از مهاباد به صحنه مبارزه وارد شد. نخستین تظاهرات در هیجدهم خردادماه سال۱۳۵۷، در مهاباد در جریان تشییع جنازه عزیز یوسفی (از زندانیان سیاسی كه در زندان درگذشته بود)، رخ داد كه به دستگیری عدهای توسط ساواك منجر شد. در سنندج نیز، نخستین تظاهرات در روز پانزدهم مردادماه برای پشتیبانی از اعتصاب غذای بیستوچهار روزه زندانیان سیاسی به راه افتاد. بعد از این وقایع، موج راهپیمایی و تحصن سراسر منطقه را فرا گرفت و اهالی كردستان، مانند مردم سراسر كشور در مبارزه علیه رژیم شاه شركت كردند و در روز بیستودوم بهمنماه، مردم مناطق كردنشین به مراكز نظامی ــ مانند شهربانیها، ژاندارمریها و... ــ هجوم آوردند و این مراكز را به تصرف خود درآوردند.[xviii]
● اوضاع سیاسی كردستان پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل فروپاشی اقتدار دولت مركزی، در كردستان نیز همانند برخی دیگر از نقاط كشور وضعیت پیچیدهای حاكم شد. نیروهای سیاسی مختلف در كردستان درصدد جمعآوری نیرو و تقویت خط سیاسی خود برآمدند. در آبانماه سال۱۳۵۷، عبدالرحمن قاسملو (دبیركل این حزب) از مرز كردستان عراق، به كردستان ایران وارد شد و فعالیت مجدد حزب دموكرات را با شعار خودمختاری برای كردستان و دموكراسی برای ایران آغاز كرد. تمركز حركتهای سیاسی ــ نظامی این حزب در شمال كردستان، بهویژه در شهر و منطقه مهاباد بود. در این دوره، حدود دویستوپنجاه نفر به این حزب پیوستند.[xix] حزب دموكرات بلافاصله در تدارك خلعسلاح پادگان مهاباد و تسلیح خود در تمام مناطق برآمد. درواقع حزب درصدد بود بیشترین اسلحه و نیرو را در كردستان فراهم آورد تا با تقویت موقعیت و تحمیل رهبری خود در تمام منطقه نظام نوپای جمهوری اسلامی را بر تحصیل امتیازات بیشتر و كسب قدرت سیاسی در كردستان تحت فشار گذارد. حزب در تعقیب این استراتژی، بلافاصله شعبههای خود را در بیشتر مناطق كردستان برپا كرد.[xx]
در این دوره، جریانهای طرفدار نظام ــ نظیر حزب جمهوری اسلامی ــ و دركل دیگر احزاب در كردستان ضعیف بودند و تنها در مریوان و سنندج پایگاه داشتند كه آنها هم، بهرغم كوشش فراوان، در مقابل فعالیت گسترده جریانهای مزبور (چپها و عوامل وابسته)، از قدرت بسیج كمتری برخوردار بودند.[xxi]
در این زمان، در بیشتر مناطق كردنشین، بازار خریدوفروش اسلحه بهشدت رونق گرفت. در چنین جو هرجومرجی، از نیروهای سیاسی گرفته تا بسیاری از مردم عادی، همه در فكر مسلحشدن بودند. بهطوركلی، در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، كه نظام هنوز در پی تدارك استقرار نهادهای انقلابی خود برای تحقق آمال مردم بود، در كردستان گروههایی مانند كمونیستها، لیبرالها، ملیگراها و سلطنتطلبان هریك درصدد تقویت قدرت خود و مقابله با استقرار نهادهای انقلابی جمهوری اسلامی در این منطقه بودند.
چهار روز پس از فرار شاه از كشور، حزب دموكرات اعلام كرد: «خواستهای ملی خلق كرد در چهارچوب ایران آزاد حلشدنی است و تكلیف نوع حكومت كشور باید در همهپرسی آزاد و بهدور از هر نوع فشار روشن شود.»[xxii]
فروهر ابتدا با شیخ عزالدین حسینی[xxiii] ملاقات كرد و وی بلافاصله نمایندگان شورای شهرهای كردستان را برای مذاكره با نماینده دولت فراخواند. در بیستونهم بهمنماه، جلسهای با شركت نمایندگان دو طرف تشكیل شد كه از طرف كردها شیخعزالدین حسینی و شیخ جلال، تعدادی از روحانیون منطقه، عبدالرحمن قاسملو، غنی بلوریان و تعدادی از فعالان حزب دموكرات، نمایندگان سازمان چریكهای فدایی خلق و افراد متفرقه دیگر حضور داشتند.[xxiv] در روز سیام بهمنماه، این نمایندگان طرح هشتمادهای خود را به فروهر تحویل دادند و او پاسخ به این طرح را در صلاحیت دولت موقت دانست.[xxv] از جمله شرایط این طرح، منوطكردن جابجایی نیروهای ارتش در منطقه كردستان به هماهنگی با حزب دموكرات و نیز كاهش نیروهای نظامی در منطقه كردستان بود. درواقع، هدف احزاب كرد از مذاكره با مقامات جمهوری اسلامی، رسمیتدادن به خودمختاری كردها بود. دراینزمینه، عبدالرحمن قاسملو به نمایندگان اعزامی از تهران گفت: «هماكنون ما در كردستان خودمختاری داریم و تنها باید دولت ایران به آن رسمیت بدهد وگرنه كردستان آتش میگیرد.»[xxvi]
در چنین اوضاعی، درهمانروز، حزب دموكرات طی برنامه ازپیشتداركشدهای، پادگان تیپ ۳ مهاباد را خلع سلاح كرد. عدهای از كاركنان پادگان، كه از افراد حزب بودند، علیه فرمانده پادگان دست به عمل شده و آنجا را تصرف كردند آنها سرگرد عباسی را كه از افراد حزب دموكرات بود، بهعنوان فرمانده پادگان برگزیدند. این عمل حزب، نخستین مخالفت آشكار با جمهوری اسلامی بود. درواقع حزب، فرصتطلبانه از موقعیت ناآرام پس از پیروزی انقلاب سوء استفاده میكرد تا زمینه آمادهسازی اقدامات بعدی خود را فراهم كند.[xxvii]بهطوركلی، حركتهای مسلحانه گروههای كرد پس از پیروزی انقلاب را میتوان به چهار مقطع زمانی تقسیم كرد: «مقطع نخست، وقایع سال۱۳۵۸ را شامل میشود كه عمدهترین آنها سقوط پادگان و هنگ ژاندارمری مهاباد و پاسگاههای ژاندارمری، جنگ نقده، فرمان امام(ره) در شكستن محاصره پاوه و سپس آزادسازی شهرهایی مانند بانه، سردشت، مریوان و... بود. مقطع دوم وقایع سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ را دربرمیگیرد كه با تجاوز ارتش عراق و همزمانباآن تشدید اقدامات نیروهای حزب دموكرات و حزب كومله همراه بود. این احزاب كوشیدند تا جبهه كردستان را فعال نگهدارند و بدینترتیب، بخشی از نیروهایی را كه باید برای مقابله با ارتش عراق به كار گرفته میشد، در این منطقه مشغول كنند. مقطع سوم وقایع سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ را شامل میشود. طی این سالها، قرارگاه سیدالشهدا(ع)، متشكل از نیروهای سپاه و ارتش و ژاندارمری شكل گرفت و با استقرار در منطقه توانست امنیت را در شهرها، روستاها، جادههای اصلی و مرزهای كردستان ایران با عراق تامین كند و با پاكسازی پایگاههای نیروهای كرد آنها را از كردستان ایران به كردستان عراق براند.»[xxviii] مقطع چهارم از سال۱۳۶۴ تا پایان جنگ را دربرمیگیرد. پس از سال۱۳۶۴ و فعالشدن قرارگاه رمضان در كردستان عراق، بهویژه با تغییر استراتژی عملیاتی ایران در تغییر جبهه از جنوب به شمال، دامنه فعالیتهای نظامی حزب دموكرات كاهش یافت و گرایش به همكاری با جمهوری اسلامی ایران و حلوفصل اختلافات از طریق سیاسی رشد بیشتری یافت. البته، دراینمیان، همكاری نزدیك ایران با حزب دموكرات كردستان عراق و اتحادیه میهنی نیز در رویكرد جدید حزب دموكرات ایران موثر بود.
طی این دورهها، نیروهای حزب دموكرات از روشهای مختلفی برای مبارزه با نیروهای جمهوری اسلامی استفاده میكردند.
در مقطع نخست و در سالهای آغازین بحران كردستان، این نیروها كوشیدند با حمله به پایگاهها ــ بهعنوانمثال: محاصره پادگان جلدیان در سال۱۳۵۸ ــ این مراكز نظامی را از فعالیت ساقط كنند.
در مقطع دوم، پس از گسترشیافتن نیروهای نظامی ارتش و سپاه پاسداران، نیروهای كرد بیشتر روشهایی مانند كمین، مینگذاری جادهها، ترور، ارعاب افراد بومی و غیربومی در كردستان (كه با جمهوری اسلامی ارتباط داشتند) و حمله و مصادره و بهآتشكشیدن امكانات دولتی را بهكاربستند و پسازآنكه به داخل كردستان عراق رانده شدند، با عبور مخفیانه از مرز و انجام اقدامات ایذائی علیه نیروهای جمهوری اسلامی دوباره به عراق باز میگشتند.[xxix] تشریح برخی از تحولات و وقایع مهم كردستان میتواند عملكرد و نحوه رویارویی این حزب با دولت جمهوری اسلامی ایران را آشكارتر كند.
● اوضاع سنندج در فروردینماه سال۱۳۵۸
پس از پیروزی انقلاب، دو كمیته در شهر سنندج تشكیل شد. مسئول یكی از این كمیتهها را صفدری (یك روحانی مبارز) عهدهدار بود كه بیش از یكسال، سرپرستی حسینیه سنندج را برعهده داشت و در جریان انقلاب نقش موثری ایفا كرد. وی همزمان با سرپرستی كمیته مزبور، سرپرستی ستاد لشكر سنندج را نیز برعهده داشت.[xxx] كمیته دیگری نیز در محل استانداری ایجاد شده بود كه احمد مفتیزاده، رئیس جمعیت جوانان مسلمان كرد، مسئول آن بود. از همان آغاز، وی با اعلام مخالفت با صفدری، خود را تنها رهبر مذهبی ــ سیاسی كردستان دانست[xxxi] و در سفرهایی كه به تهران داشت، مرتبا از مقامات درخواست میكرد صفدری از سنندج اخراج گردد و كمیته او اداره شهر را برعهده داشته باشد و معاونش (خسروی) نیز بهعنوان استاندار استان كردستان انتخاب شود.[xxxii]
در روز بیستوهفتم اسفندماه، افراد مفتیزاده عدهای از مردم را تحریك كردند تا برای گرفتن اسلحه و مهمات، به كمیته تحت حمایت صفدری حمله كنند. در نتیجه تیراندازی نیروهای دو طرف، یكنفر كشته و دو نفر زخمی شدند. پس از این واقعه، افراد تحریكشده به سوی پادگان ژاندارمری حمله و اسلحه و مهمات ژاندارمری را غارت كردند. پس از خلع سلاح ژاندارمری، عدهای به سمت پادگان ارتش رفتند، اما با مقاومت پادگان روبرو شدند. دراینبین، افراد مفتیزاده كمیته صفدری را محاصره كردند و چند نفر از افراد آن را به شهادت رساندند.[xxxiii] از روز بیستوهشتم اسفندماه، تمامی گروههای كرد (حزب دموكرات، كومله و فداییان) نیروهایشان را از تمام مناطق كردستان جمعآوری نموده و به سمت سنندج حركت كردند و بدینترتیب، شهر به حالت نظامی درآمد.[xxxiv]
در نخستین روز فروردینماه سال۱۳۵۸، هیاتی از تهران برای ازبینبردن جو تشنج و پایاندادن به جنگ به سنندج وارد شد. این هیات (متشكل از آیتالله طالقانی، شهید بهشتی، هاشمیرفسنجانی، بنیصدر و صدر حاجسیدجوادی) با مفتیزاده، شیخ عزالدین، قاسملو، غنی بلوریان، و نمایندگان كومله و چریكهای فدایی به مذاكره پرداختند.[xxxv] در جریان مذاكرات شورای موقت با آیتالله طالقانی و هیات اعزامی از تهران، جو تشنج تاحدودی از بین رفت و قرار شد مراكز تصرفشده تخلیه شوند، برای تاسیس شورای شهر، انتخابات انجام گیرد و شورای موقت نیز منحل شود.[xxxvi] بدینترتیب، ابراهیم یونسی نیز از طرف وزیر كشور بهعنوان استاندار انتخاب و غائله بهطورموقت پایان یافت، اما گروهها بهشدت از آن استفاده تبلیغاتی كردند و در شهرهای بانه و سقز، تظاهراتی با شعار «ارتش ضدخلقی نابود باید شود»، به راه افتاد.[xxxvii]
● ماجرای نقده
حزب دموكرات كه عملا نتوانسته بود در جریانهای سنندج موقعیتی كسب كند، درصدد برآمد در شمال مناطق كردنشین نفوذ یابد. پس از پیروزی انقلاب، كمیتهای با شركت نیروهای كرد و آذری در نقده تشكیل شد كه هر دو گروه بهطورمشترك آن را اداره میكردند، اما پس از مدتی، بهدلیل اختلافات پیشآمده، انشقاق پدید آمد. بدینترتیب، كمیتهای با سرپرستی ابراهیم محور در نقاط تركنشین و كمیته دیگری به رهبری ملاصالح رحیمی در مناطق كردنشین نقده تشكیل شد.[xxxviii] اوضاع متشنج در شرایطی در نقده پدید آمد كه عدهای از سران نظامی سلطنتطلب ــ مانند اویسی ــ در نزدیكی مرز ایران در خاك تركیه، به توطئهچینی علیه انقلاب اسلامی مشغول بودند و بهاحتمالزیاد، عوامل آنها در پدیدآوردن این اختلافات نقش داشتند.[xxxix]
در این شرایط، حزب دموكرات برای قدرتنمایی، به مناسبت بازگشایی دفتر حزب در نقده اعلام میتینگ كرد و محل آن را هم عمدا، در محلات آذرینشین قرار داد.[xl] در روز سیویكم فروردینماه سال۱۳۵۸، میتینگ با شركت بیش از پانزدههزار نفر برگزار شد كه از نقاط دیگر كردستان نیز به نقده آمده بودند. آنها پس از راهپیمایی در محل استادیوم شهر جمع شدند و با شلیك تیر هوایی، به كشتار مردم و غارت خانههای آنها اقدام كردند. تلاش مسئولان كمیتهها برای آتشبس به جایی نرسید و سرانجام، در تاریخ دوم اردیبهشتماه، با ورود ارتش و قرارگرفتن آن بین دو طرف، درگیریها كاهش یافت و با ورود سپاه پاسداران مركز شهر آرام شد. سرانجام، قدرتنمایی و جنگافروزی حزب دموكرات و عدهای از فئودالها و عوامل ساواك با كشته و زخمیشدن تعدادی از مردم بیگناه كرد و آذری پایان یافت.[xli]
در این هنگام، دیگر مناطق كردستان نیز وضعیت متشنجی داشتند. در مردادماه سال۱۳۵۸، نیروهای اصیل انقلاب به بیرونراندن گروهكهای ضدانقلاب از منطقه كردستان معتقد بودند؛ چراكه هر روز این گروهها جنگ تازهای را در گوشهای از كردستان به نیروهای انقلاب تحمیل میكردند. سرانجام، در جنگ پاوه، رهبر انقلاب(ره) به دخالت مستقیم در این امر مجبور شدند و فرمان پاكسازی تمام مناطق از نیروهای ضدانقلاب را صادر كردند.[xlii] ایشان با بیان این مطلب كه حساب مردم كرد از توطئهگران جدا است، استراتژی نیروهای نظامی را در برخورد با مساله كردستان مشخص كردند. در آن زمان، شهید دكتر چمران فرماندهی نیروهای نظامی را در شهر پاوه برعهده داشت. بدینترتیب، نیروهای ارتش و سپاه طی عملیاتهای پیدرپی توانستند ضمن آزادسازی شهر پاوه، بهتدریج، دیگر نواحی كردستان را نیز آزاد كنند. در بیستوهشتم مردادماه، گروهكها ــ كه هنوز آمادگی درگیری در تمام جبههها را نداشتند ــ با نشاندادن مقاومت اندكی در سقز و مهاباد، تمامی شهرهای كردنشین آذربایجان غربی را تخلیه و به نقاط دوردست كوهستانی و مرزی فرار كردند. در آغاز، رهبران حزب دموكرات به عراق رفتند و در آنجا، زیر چتر حمایت رژیم بعث قرار گرفتند.[xliii] این گروهكها كه نتوانستند در مقابل حمله نیروهای سپاه و ارتش مقاومت كنند، جنگ چریكی را در منطقه آغازكردند، ازاینرو ــ به لحاظ نامنظمی و عدم تمركز اینگونه جنگها ــ پاكسازی گروهكهای مذكور عملا دشوار گردید.[xliv]● آغاز مجدد جنگ در كردستان
در بهار سال۱۳۵۹، پس از بهبنبسترسیدن كامل مذاكرات هیات نمایندگی كرد با هیات حسننیت، از شمال و جنوب كردستان جنگ مجددی به جمهوری اسلامی تحمیل شد. در شمال، حزب دموكرات به نیروهای ارتش و سپاه حمله كرد و جنگ سختی در گرفت. در جنوب نیز گروهكها راه را بر ستون نظامی بزرگی كه از مسیر كامیاران آمده بود و قصد ورود به پادگان سنندج را داشت، سد كردند. توجیه رهبران حزب دموكرات این بود كه ستون مزبور برای اشغال شهر آمده است. هرچند طی مذاكراتی قرار شد این نیروها از راهی فرعی به پادگان دسترسی یابند، اما در بین راه، عوامل گروهكها به نیروهای ارتش حمله و عدهای را كشته و زخمی كردند. بااینحال، این نیروها خود را به پادگان رساندند.[xlv] همزمان، در بانه و مریوان نیز جنگ آغاز شد و حزبهای كومله و دموكرات دو پایگاه را در نزدیكی سردشت خلع سلاح كردند. ازآنجاكه گروهكها فكر میكردند توان مقاومت در شهرها را دارند، بهویژه در سنندج همه مناطق را سنگربندی كردند و بدینترتیب، جنگ سختی آغاز گردید كه بیستوچهار روز طول كشید و طی آن، عده زیادی از مردم كشته و مجروح شدند.[xlvi]
بههرترتیب، پس از یكماه، شهرهای سنندج، مریوان، بانه، سقز و سردشت آزاد شدند.[xlvii] در پاییز سال۱۳۵۹، مهاباد نیز پس از یكسال، طی نبرد سنگینی از اشغال گروههای ضدانقلابی بیرون آمد.[xlviii]
در شهریورماه سال۱۳۵۹، ستونی از نیروهای ارتش با هدف رفتن به مناطق مرزی برای جلوگیری از اشغال منطقه توسط ارتش عراق، از بانه به سمت سردشت حركت كرد، اما در تمام طول مسیر، همزمان با حمله نیروهای متجاوز عراق به خاك میهن و اشغال بخشهایی از آن، افراد حزب دموكرات و دیگر گروهها به این نیروها حمله كردند.[xlix]
چند روز بعد، درحالیكه ارتش بعثی از طریق مرزهای پیرانشهر میكوشید این منطقه را اشغال كند، نیروهای حزب دموكرات، در هماهنگی با آنها، به پادگانهای پیرانشهر و پاوه حمله كردند تا این مراكز را خلع سلاح كنند اما بر اثر مقاومت رزمندگان ارتش و سپاه، سرانجام شكست خورده و از پیرانشهر خارج شدند.[l] درهمانزمان، حزب دموكرات نیروهایی را برای اشغال ارومیه اعزام كرد. این اقدام نیز پس از كشتهشدن دویستنفر از نیروهای حزب، به شكست انجامید. بدینترتیب، ماهیت حزب دموكرات، كه ادعای رهبری مردم كردستان را داشت، بیشازپیش آشكار شد.[li]
در اواخر سال۱۳۵۹، تلاش وسیعی بین سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و حزب دموكرات برای ایجاد جبهه واحدی علیه جمهوری اسلامی آغاز شد و در اوایل سال۱۳۶۰، سازمان مجاهدین بهصراحت از حزب دموكرات پشتیبانی كرد.
● فاجعه زندان دلتو
بمباران زندان دلتو، یكی از فاجعههایی بود كه رژیم بغداد با همكاری حزب دموكرات انجام داد. در اردیبهشتماه سال۱۳۶۰، جلیل گادانی، فتاح كاویانی و ایرج سلطانی (یك خلبان فراری)، به نمایندگی از طرف حزب دموكرات با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح (از افسران حزب بعث مستقر در اداره استخبارات كركوك) ملاقات كردند. در این ملاقات، بر سر بمباران زندان دلتو توافق شد كه عدهای از نیروهای سپاه، كمیته، ارتش و جهادسازندگی در آن محبوس بودند. براساس این توافق، هفدهم اردیبهشتماه سال۱۳۶۰، زندانیان برخلاف هر روز كه به بیگاری برده میشدند، در حیاط زندان نگه داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از پنجاه نفر به دوازده نفر كاهش یافتند، حتی افراد مختلف حزب دموكرات از این زندان به محلهای دیگری منتقل شدند و بدینترتیب، همهچیز آماده بود. صبح آن روز، هواپیماهای عراق، با هدایت حزب، ساختمان زندان را بهشدت بمباران كردند. طبق گفته بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب نجاتیافتگان را از ارتفاعات هدف قرار میدادند و در مجموع، صدوسی نفر را شهید و مجروح كردند.[lii]
حزب دموكرات در مقابل واكنشهای مختلف در مورد این جنایت، همكاری خود را با رژیم بعثی عراق انكار كرد و عبدالرحمن قاسملو بهرغم همكاری گسترده حزب با رژیم عراق، جنگ ایران با عراق را بهانهای برای سركوب كردها دانست و مدعی شد كه در آغاز جنگ با عراق، حزب دموكرات كردستان آمادگی چریكهای كرد را برای همكاری با ارتش ایران اعلام كرده است.[liii]
● اتحاد حزب دموكرات با شورای ملی مقاومت (منافقین)
شورای ملی مقاومت با تلاش ابوالحسن بنیصدر و مسعود رجوی در تاریخ سیام تیرماه سال۱۳۶۰ بنیان گذاشته شد و از همان آغاز، احزاب، گروهها و شخصیتهای مختلف ضدانقلاب به این شورا پیوستند.[liv] اعضای شورای ملی مقاومت را سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، حزب دموكرات كردستان، جبهه دموكراتیك ملی ایران، شورای متحد چپ، سازمان استادان متعهد دانشگاههای ایران، كانون توحیدی اصناف، سازمان اتحاد برای آزادی كار و سازمان اقامه تشكیل میدادند. البته بعدها، حزب كار ایران، جنبش زحمتكشان گیلان و مازندران، اتحادیه كمونیستهای ایران (سربداران) و سازمان چریكهای فدایی خلق نیز بدان پیوستند. شخصیتهایی مانند كاظم باقرزاده، منوچهر هزارخانی، ناصر پاكدامن، اصغر ادیبی، حمید زیركباش و یكی از كادرهای مطبوعاتی و اداری ایران كه نام او تاكنون اعلام نشده است، نیز بهطورفردی عضو این شورا بودند.[lv]طبق اساسنامه مصوبه شورای ملی مقاومت، مسئولیت تشكیل دولت موقت و تعیین وزیران بر عهده مسعود رجوی گذاشته شد و مقرر گردید دولت موقت حداكثر ششماه پس از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی تداوم داشته باشد و عمر آن با تشكیل مجلس موسسان پایان یابد.[lvi]
پیوستن حزب دموكرات كردستان به شورای ملی مقاومت برای شورا، بسیار حیاتی و مهم بود؛ چراكه ازیكسو این حزب برخلاف دیگر گروهها و احزاب عضو، به استثنای سازمان مجاهدین، جنبه فردی و تكنفره نداشت بلكه یك تشكل به حساب میآمد و ازسویدیگر، حزب دموكرات منطقه كردستان ــ منطقهای كه از همان آغاز انقلاب اسلامی بحرانی محسوب میشد ــ با عضویت در «كانون بحران» این شورا، به شورا این امكان را میداد كه بخشی از عملیاتهای خود را از این منطقه سازماندهی كند. حزب دموكرات نیز در قبال این پیوستن، امتیازهایی را خواستار بود؛ ازاینرو، بهعنوان مبارزات حقطلبانه مردم كردستان در اسناد شورا بسنده نكرد و خودمختاری كردستان را خواستار شد. سازمان مجاهدین مخالفت برخی از اعضای شورا با این تصمیم را اعلام كرد و موافقت آنها را به تهیه طرحی در این مورد منوط دانست. برایناساس، در خردادماه سال۱۳۶۲، سهنفر از اعضای شورا به نامهای مهدی خانباباتهراتی، بهمن نیرومند و نوری دهكردی برای تهیه طرح مورد نظر به كردستان سفر كردند و به مدت بیستروز، با دفتر سیاسی و كمیته مركزی حزب دموكرات مشغول گفتوگو بودند.
درنتیجه، كمیسیونی با شركت اعضای دفتر سیاسی و كمیته مركزی حزب و نمایندگان شورا، طرح خودمختاری را تهیه كرد. محدوده استان كردستان نخستین موضوع مورد اختلاف بنیصدر و حزب دموكرات بود. حزب دموكرات بخشهای كردنشین آذربایجان غربی را جزء كردستان میدانست، درحالیكه بنیصدر با ایجاد تقسیمات كشوری جدید مخالف بود. در پی بروز این اختلاف، قرار شد موضوع مزبور پس از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی در بین مردم منطقه به رفراندوم گذاشته شود. تعیین نیروهای انتظامی، دومین موضوع مورد اختلاف بود. مسئولیت پیگیری این موضوع برعهده مجلس ایالتی گذاشته شده بود. درواقع، حزب دموكرات نیروهای پیشمرگ را نیروهای انتظامی منطقه در آینده میدانست و مخالفان، آن را ایجاد ارتش در ارتش تلقی میكردند. سرانجام، قرار شد ساماندهی نیروهای انتظامی كردستان با تصمیم دولت مركزی و نظر مجلس ایالتی كردستان انجام شود. با رفع این اختلافات، شورای ملی مقاومت طرح خودمختاری كردستان را تصویب كرد تا حزب دموكرات كردستان به دلیل همكاری با شورا، در مقابل رقیب كمونیست خود (حزب كومله) تحت فشار نباشد.[lvii]
بهدنبال آن، سازمان مجاهدین بخشی از نیروهای خود را به كردستان فرستاد و در كنار نیروهای حزب دموكرات مقرهایی را دایر كرد، اما دیری نپایید كه از شورای ملی مقاومت نامی بیش نماند. علیاصغر حاجسیدجوادی در مورد این موضوع چنین میگوید: «مروری بر وضعیت شورای ملی مقاومت و تحولات درونی آن از روزهای آغازین تشكیل آن تا امروز، خود بهترین دلیل و سند شكست آن است. خودخواهیها و جاهطلبیهای مسعود رجوی و دیگر اعضای شورا، باعث شد تا در سال۱۳۶۳، تعدادی از آنها از آن جدا شوند.»[lviii] خیانتهای شورا تا آنجا بود كه كریم حقی، یكی از اعضای آن، چنین میگوید: «شورای ملی مقاومت، از زمانی نامشروع شد كه به عراق كوچید و پیمان و اتحاد استراتژیك و پایداری با دیكتاتور عراق بست؛ رژیمی كه جنگ تجاوزكارانهای را علیه ایران آغاز كرد، شهرهای ما را هدف موشك قرار داد، میلیاردها دلار خسارت و خرابی بهبارآورد و هزارانهزار تن از جوانانمان را شهید، مجروح و معلول كرد. بهعبارتدیگر، مشروعیت شورای ملی مقاومت زمانی از بین رفت كه نیروهای آن دوشادوش نیروهای عراقی علیه قوای ایرانی جنگیدند و بساط زندان و شكنجه در عراق به راه افتاد... .»[lix] بدینترتیب، خیانتهای اعضای شورای ملی مقاومت حتی در اظهارات اعضای آن مشاهده میشود. بههرحال، سرانجام اینگونه دسیسههای عناصر ضدانقلاب نیز نتیجهای نداد. در سال۱۳۶۱، نیروهای جمهوری اسلامی در كردستان به پیروزیهای چشمگیر دست یافتند. در این سال، جاده استراتژیك پیرانشهر به سردشت آزاد شد و بخشهای مهمی از محور مهاباد به سردشت و روستاهای اطراف پاكسازی گردید.
احزاب دموكرات و كومله، در پی راندهشدن به كردستان عراق، در آن كشور نیز در مواردی، هدف حمله گروهكهای كرد عراقی قرار گرفتند كه درواقع این حملات از سوی جمهوری اسلامی حمایت میشد.[lx] بهتدریج نفوذ و فعالیت حزب دموكرات در كردستان ایران كاهش یافت و به تلاشهای سیاسی برای جلبنظر جمهوری اسلامی ایران بیشازپیش توجه شد.[lxi]
● نتیجهگیری
روند شكلگیری و فعالیت حزب دموكرات كردستان، نشاندهنده بهرهگیری این حزب از سه عامل مهم زیر است: ۱ــ نزدیكی به دولتهای بیگانه برای تامین سلاح و پشتیبانی سیاسی ۲ــ بهرهگیری از ویژگیها و مطالبات قومی مردم كردستان ۳ــ استفاده از ضعف دولت مركزی در ایران. در هر برهه از تاریخ، كه سه عامل مزبور از نظر اهداف، سیاست و روند تحولات با هم و در سمتوسوی واحدی قرار گرفتهاند، بحران كردستان و فعالیتهای حزب دموكرات افزایش یافته و هدفهای آن در سیری صعودی قرار گرفته و بزرگتر شدهاند. هرچند این حزب از احساسات قومی مردم كردستان بهره میگیرد، اما تلاشهای آن بدون وجود بحران، در مرزها و كشورهای همسایه و حمایت دولتهای بیگانه به جایی نمیرسد. ازسویدیگر در صورت آشكارشدن نزدیكی این حزب به دولتهای بیگانه، حزب مذكور با بحران مشروعیت و پایگاه اجتماعی روبرو میشود و از درون، جایگاه خود را از دست میدهد.
در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت بعثی عراق و حزب دموكرات و دیگر گروهكها هدف سیاسی مشتركی مبنی بر سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی داشتند؛ موضوعی كه به همكاری گسترده و فراگیر رژیم صدام ازیكسو و حزب دموكرات و گروهكهای دیگر ازسویدیگر انجامید. درنتیجه، رژیم عراق امكانات فراوانی را در اختیار این گروهكها گذاشت. در وهله نخست، دولت عراق به احزاب دموكرات و كومله اجازه داد مراكز سیاسی و نظامی و نیز پایگاههای آموزشیشان را در كردستان عراق و در نزدیكی مرزهای ایران مستقر كنند. همچنین، دولت عراق پذیرفته بود سلاح، تجهیزات نظامی و كمكهای مالی در اختیار آنها قرار دهد. افزونبراین، حزب بعث امكانات تبلیغاتی در شمال این كشور را در اختیار حزب دموكرات و گروهكهای دیگر قرار داد كه ازآنجمله میتوان به فراهمكردن فرستندههای رادیویی برای انجام تبلیغات علیه انقلاب اسلامی و تشویق كردهای ایران به شورش علیه دولت مركزی اشاره كرد. كادر مركزی و دیگر عناصر حزب دموكرات، از امكانات فرودگاهی عراق برای سفر به دیگر نقاط جهان نیز استفاده میكردند.پینوشتها
[i]ــ حمیدرضا جلاییپور، قاضی محمد، تهران، انتشارات امیركبیر، ۱۳۵۹، ص۵۳
[ii]ــ همان، ص۶۵
[iii]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، تهران، دفتر مطالعات وزارت امورخارجه، ۱۳۷۲، ص۵۳
[iv]ــ عبدالرحمن قاسملو، چهلسال مبارزه در راه آزادی، بیجا، انتشارات حزب دموكرات كردستان، بیتا، ص۴
[v]ــ ایگلتون، جمهوری ۱۹۴۶، ترجمه: صمدی، بیجا، بینا، بیتا، ص۱۱۳
[vi]ــ كردستان، امپریالیزم و گروههای وابسته، بیجا، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹، ص۲۳
[vii]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، همان، ص۵۶
[viii]ــ همان، ص۵۷
[ix]ــ چپ در ایران به روایت اسناد ساواك، حزب دموكرات كردستان، ج ۱، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، ص۷
[x]ــ كریس كوچرا، جنبش ملی كرد، ترجمه: ابراهیم یونسی، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۷۷، ص۲۳۸
عبدالله اسحاقی یكی از بنیانگذاران كمیته مهاباد و از اعضای جوان حزب دموكرات بود.
[xi]ــ چپ در ایران...، همان، ص۸
[xii]ــ كریس كوچرا، همان، ص۲۳۸
[xiii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[xiv]ــ كریس كوچرا، همان، ص۲۳۸
[xv]ــ كردستان، امپریالیزم و...، همان، ص۲۶
[xvi]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، همان، ص۵۹
[xvii]ــ همان، ص۶۱
[xviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[xix]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، همان، ص۵۸
[xx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xxi]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۴۸۷، مسائلی درباره كردستان و گروهكها.
[xxii]ــ روزنامه كیهان، ۳۰/۱۰/۱۳۵۷
[xxiii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۵۱۶، حزب دموكرات كردستان.
شیخ عزالدین حسینی امامجمعه غیررسمی مهاباد قبل از انقلاب و عنصر مرتبط با كومله بود.
[xxiv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۵۲۱، حزب دموكرات كردستان.
[xxv]ــ همان، كد۲۴۱۶، بررسی مساله كردستان.
[xxvi]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، همان، ص۶۲
[xxvii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[xxviii]ــ حمیدرضا جلاییپور، كردستان و علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی، همان، صص۶۷ــ۶۶
[xxix]ــ همان، ص۶۹
[xxx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xxxi]ــ همان، كد ۶۳۷، تحلیل وقایع كردستان.
[xxxii]ــ همان.
[xxxiii]ــ همان.
[xxxiv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[xxxv]ــ همان.
[xxxvi]ــ همان.
[xxxvii]ــ همان.
[xxxviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۴۸۷، مسائلی درباره كردستان و گروهكها.
[xxxix]ــ همان.
[xl]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۹۴۸۶، حزب دموكرات كردستان.
[xli]ــ همان.
[xlii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۹۴۸، اوضاع كردستان (مصاحبهها و گزارشهای رسانههای داخلی و خارجی).
[xliii]ــ همان.
[xliv]ــ همان.
[xlv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۹۴۸، اوضاع كردستان (مصاحبهها و گزارشهای رسانههای داخلی و خارجی).
[xlvi]ــ همان.
[xlvii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[xlviii]ــ همان.
[xlix]ــ همان.
[l]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۲۸۷۷، اخبار وقایع كردستان.
[li]ــ همان.
[lii]ــ منافقین و جنگ تحمیلی، مروری بر عملكرد منافقین ۲، بیجا، انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، صص۱۴۷ــ۱۴۵
[liii]ــ همان، ص۱۴۲
[liv]ــ نشریه چشمانداز، شماره ۲۱، ص۵۵
[lv]ــ حمید شوكت، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، پاریس، بینا، ۱۳۶۸، ص۵۲۵
[lvi]ــ همان، ص۵۳۲
[lvii]ــ همان، صص۵۵۴، ۵۵۸
[lviii]ــ نشریه چشمانداز، شماره ۲۲، ص۴۸
[lix]ــ همان، صص۵۸ــ۵۷
[lx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۶۹۱، تحلیل وقایع كردستان.
[lxi]ــ همان.
رضا بسطامی
منبع : ماهنامه زمانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست