چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
بحران تولید در صنعت آب کشور
سیر تولید در صنعت آب کشور، مشکلات و موانع پیش روی تولیدکنندگان و نظارت و حمایت دولت دغدغههائی است که دستاندرکاران با آن روبهرو هستند. در این مبحث ماحصل گفتگوی خسرو رفیعی مدیرمسئول نشریه مهرآب با آقایان مهندس احمد رحمانداد مدیرعامل شرکت آدلران، مهندس سیدحسین طالبپور مدیرعامل شرکت آب ایران، با موضوع بحران تواید در صنعت آب کشور از نظرتان میگذرد.
● رفیعی: سال گذشته قرار بر این بود که عملیات لولهگذاری فاضلاب تهران بودجهای اختصاصی پیدا کند که انجام نشد و قرار بود که از سازمان صندوق توسعه اسلامی اقدام شود که در آنجا هم موفق نبودیم. از طرف دیگر ۵ میلیارد تومان از طریق بودجههای عمومی قرار بود که به فاضلاب تهران داده شود که متأسفانه آن هم عملی نشد و از همه مهمتر این تعرفههائی که برای شبکه فاضلاب تهران پیشبینی شده به یکباره قیمت انشعابهای تهران به یک دهم سال گذشته رسیده که این امر باعث شده که مشترکین سالهای گذشته برای پس گرفتن حق انشعاب خودشان مراجعه کردند
نتیجه اینکه درآمد پائین آمد و بودجه اختصاص پیدا نکرد آن هم برای طرح فاضلاب تهران که مهمترین طرح محیط زیستی کشور اعلام شده، به هر حال بحث بحران آب با بارش نسبتاً خوب امسال کمی تلطیف شد اما اوضاع اینگونه نخواهد ماند. با توجه به مسائل گفته شده موقعیت صنعت آب را نسبت به چند سال پیش چگونه میبینید؟ و به نظر شما ما در حال پیشرفت هستیم یا درجا زدن؟ بهخصوص که امروز بحث خصوصیسازی هم مطرح است؟
● طالبپور: بنده از سال ۵۱ در این صنعت حضور دارم، کار را در یک شرکت تصفیه استخر آغاز کردم. بعد در سال ۵۶ شرکت آب ایران را تأسیس کردیم.
تا قبل از سال ۵۷ به شرکتها برای معرفی رسوبگیری مراجعه میشد، به علت کم بودن هزینه دیگ بخار شرکتها خیلی به رسوبگیر توجه نمیکردند و اما پس از سال ۵۷ به علت واقعی شدن هزینه دیگ بخار با دلار ۷ تومان کسی دیگ بخار تحویل به آنها نمیداد که کمکم به سراغ رسوبگیر و سختگیر آمدند و به دنبال اطلاعات در این زمینه بودند اما در همین مقطع زمانی یعنی سال ۵۷و۵۸و۵۹ هم به دلیل جنگ و هم به دلیل مسائل دیگر شاهد تعطیلی بودیم و در مورد استخرهای خانگی حتی صحبت هم نمیشد. لذا این صنعت همچنان درجا زد تا اینکه کمکم بحث درخواست آب مطرح شد و اولین نمایشگاه توسط مهندس زنگنه به نام آب و آب و فاضلاب و کشاورزی در نمایشگاه بینالمللی راهاندازی شد.
در مراسم افتتاحیه ایشان فرمودند که ما دیگر به خارجیها بهصورت کلید در دست اجازه ساخت تصفیهخانه نمیدهیم. هر کسی میخواهد تصفیهخانه بسازد باید حتماً همکار ایرانی داشته باشد و آنچه که در اینجا ساخته تأیید شود.
چراکه ما تصفیهخانه شماره ۱ را داریم متعلق به شرکت دگروموند تصفیهخانه شماره ۲ دگروموند و پمپ اینجا به بعد دیگر تصفیهخانه آب اصفهان در دست اجرا بود که قرار شده بود ایرانیها بسازند و بحث به جائی کشیده شده بود که مجبور شدند ببینند که همکاران ایرانی چه کسانی هستند و در این دوره یکسری شرکتهائی به وجود آمدند یادم نمیرود که حدود ۲ سال پیش وقتی به نمایشگاه آمدم شرکتی بود که پمپ شناور تولید میکرد ایشان را من در سال ۶۷ در واوان دیده بودم، در قسمت حسابداری شرکتی مشغول به کار بود.
و اکنون یک شرکت صاحب نام را تأسیس کرده بود. یادم نمیرود در آن زمان تنها سازنده شیر در کشور شرکتی به نام شیر رود بود در تهرانپارس پس از آن شیرهای هندی را داشتیم با شفتهای برنجی که وقتی بسته میشد بعد از مدتی که میخواست باز شود شفت بریده میشد در آن مقطع بهترین شیر برای کشور بود.
بعدترت دیده شد که بعد از بازگشائی آن نمایشگاه عمده محصولاتی که وجود داشت کشاورزی بود چون در آن زمان کشاورزی پیشرفت بهتری داشت. بحث شیردوشها، تراکتور، دامداری و کشاورزی بیشتر به چشم میخوردند.
● رحمانداد: البته اعتقادی که بنده دارم این است که ما همه کپیساز هستیم و در دنیای امروزی کپی کردن منسوخ شده است و الان جایگاه ایران طوری است که اگر بخواهد شیرآلاتش را در یک شرایط جهانی به فروش برساند متأسفانه خیلی دچار مشکل میشود. به لحاظ اینکه فلان شرکت اعلام میکند که آقای فلانی در اختیار شما پتنت گذاشتم که در ایران به فروش برسانی چرا خارج فرستادید چون این اتفاق افتاده و در این بخش مشکل داریم. ما باید چیزی بسازیم که با رعایت اصول استاندارد کپی نباشیم.
البته اگر قرار باشد که ما بخواهیم وارد بازار بینالمللی بشویم و تابع شرایط باشیم متأسفانه جایگاه ما در بازار حرفهای خیلی ضعیف است و به عبارتی محدود است. اگر شما بیائید کار اکثر همکاران محترم را نگاه کنید هر قسمت از تولیدات متعلق به یک شرکت خارجی است، چیزی را خودشان نساختهاند که بخواهند روی پای خودشان بلند شوند و باعث تأسف است که این همه سرمایهگذاری و مدیریت در راه نوآوری نبوده است. شاید فرصت کافی برای این کار نبوده چرا که برخی از همکاران ما از پیشروان این صنعت بودند و مجبور بودند این صنعت را لحظهای حمایت کنند ولی در حال حاضر آرام آرام میتوانیم پا را بیرون بگذاریم. بازار ما دارد به لحاظ تولیدات صنایع داخلی بهصورت اشباع در میآید و اگر بخواهیم این روند ادامه پیدا کند همینجا مجبوریم که دفن بشویم. پس باید به فکر نوآوری باشیم باید با دانشگاه ارتباطمان را بیشتر کنیم و تعامل اطلاعات داشته باشیم.
خداوند قریحه، استعداد و ذوق را به ایرانیها داده شرایط و موقعیت و بچههای بااستعداد که خیلی از اینها مغزهای متفکر در دنیا هستند ولی متأسفانه در همان کشورهائی که برای تحصیل میروند با وجود نیازی که به آنها داریم ماندگار میشوند. اگر اتحاد بین شرکتها و گروهها بیشتر بشود ما دیگر وارد کننده نمیشویم و برای صادرات حتی حرفهای زیادی هم میتوانیم داشته باشیم و موقعیت هم خوب است و اوضاع بهتر میشود.
شما خودتان مشاهده میکنید که سازمان آب و فاضلاب کشور که قبلاً یک سازمان آب بیشتر نبود در حال حاضر چهقدر پیشرفت کرده و در تمام مناطق ایران گسترش پیدا کرده. اگر کمی دقت کنیم میبینیم که آب را به همه جا با توجه به بعضی از شرایط خاص منتقل کرده چه با امکانات بیرونی و چه داخلی با وجود وسعتی که ما در ایران داریم ما شاهدیم که خیلی از جاها قبلاً بیابان بود ولی الان به یک شهر تبدیل شده. خوب یکی از دلایل آن رشد جمعیت بود که دولت مجبور هست که امکانات را در اختیار مردم قرار بدهد و اینجا بیانصافی است که بگویم کاری انجام نشده ولی در قبال رشدی که جمعیت کرده ما نتوانستیم خودمان را با آن همگام کنیم. شما در حال حاضر به همین ساختمانسازی دقت کنید که چهطور هر روز در حال پیشرفت است و در برابر این رشد باید آب، برق و امکانات تأمین کنیم. دولت و بخشهای خصوصی هر دو متولی هستند.
● نکودست: بحث شما بر سر میزان کار است یا کارهای انجام شده به میزان کافی کارشناسی نشده؟
● رحمانیداد: در برحهای از زمان شما مجبورید که از هر امکانی که در اختیار شما قرار دارد استفاده کنید چون ممکن است که امکانات از بیرون نرسد و ما این کار را با دادن وام و کارخانه انجام دادیم و این افراد کار کردند و سرمایهگذاری میکردند. لذا عدهای دیگر که دیدند موقعیت خوبی است آنها هم خودشان را وارد این عرصه کردند و قسمتی از پروژهها را تأمین کردند و در ابتدا ممکن است کارها استاندارد نبوده باشد اما کمکم سازمانهائی ایجاد شد در راستای استاندارسازی، همه اینها نشانه پیشرفت میباشد ولی متأسفانه آنطور که باید خودش را نشان نداده و نمود پیدا نکرده است.
بر فرض در جائی گفته میشود که خط انتقال کشیده شده اما این را باز نمیکنند که در این ارتباط خیلی زحمت کشیده شده و حجم، زمان، سرمایهگذاریها، نیروی انسانی شفاف مطرح نمیشود.
● رفیعی: برگردیم دوباره به سئوال و ببینیم که روندی که زمان آقای زنگنه شروع شده و در حال حاضر ادامه پیدا کرده است با توجه به اشاره شما به کپیسازی با آن شتاب اولیه و تکامل این روند آیا ما در صنعت آب خودکفا شدهایم و نیازهایمان تأمین شده؟
● رحمانیداد: خیر اصلاً اینطور نیست که بگویم خودکفا شدیم صنعت آب در همه جای دنیا دائماً در حال تغییرات است مثل صنعت خودروسازی. ما آنچه که نیاز داریم و از نظر عملکرد به درد ما و فرهنگ ما میخورد داریم ولی ممکن است به اندازه کافی نباشد.
● نکودست: آیا بخش خصوصی توانسته است آن اهدافی را که بر اساس سیاستها تعیین شده به سرمنزل مقصود برساند؟
● طالبپور: بحث تولید در صنعت آب را در این میزگرد مطرح کردید ولی صاحبان آن حضور ندارند اینجا این صنعت باید حضور داشته باشند که بگویند چه کردند ما بهعنوان پیمانکاران تولید آب قابل شرب باید بگوئیم چه کردیم به انضمام صنایع وابسته به این کار که شامل لوله، دریچهها و شیرآلات هستند.
من بهعنوان کسی که در حال حاضر ۳۵ سال در این صنعت کار میکنم. این صنعت را از زمان جوانی آغاز کردم همچنان در این صنعت هستم تا جائی که موی سیاهی در صورت ندارم، ما آنچه بود گذاشتیم. ● رفیعی: این عمری که گذاشتید نتیجه داده؟
● طالبپور: نه پشیمانم. البته نتیجه داده و آن اینکه بنده در سال ۷۵ قراردادی را با آب یزد امضاء کردم تا تصفیهخانهای با وسعت ۲/۳ متر مکعب در ثانیه بسازم که کار کمی نیست آن هم بدون همکار خارجی، ظرفیتسازی که در این چند سال از ۶۵ تا ۷۵ شده چهقدر بالا بوده است که خودم طراحی کنم و ساختمان را بسازم.
تجهیزات را بخرم و بسازم و این تصفیهخانه را راهاندازی کنم که مردم یزد، اردکان، میبد از این تصفیهخانه آب استفاده کنند به همراه یک خط انتقال که درست شده در حد ۱۳۳ کیلومتر به انضمام ۴ پمپ استیشن و آن مخازن بین راهی و اینکه پروژه در زمان خودش تمام شود خیلی مهم است. البته در آن زمان تمام شدن به موقع مشروط به همت دولت هم بود زمان آقای خاتمی صحبت از این بود ۲۲ بهمن آینده آب در یزد است زمانی که این اعلام شد تازه ۷۰ درصد لوله کار شده بود و قرارداد تصفیهخانه تازه امضاء شده بود شب آمدیم تهران وزارت نیرو اعلام کرد که طرح باید اجرا شود تا گفته ریاست جمهوری دو تا نشود همت دولت اینجا بود که خودش را نشان داد و از نظر مالی واقعاً به این پروژه رسیدند، اینگونه نبود که پیمانکار باید صورت وضعیت درست کند بورد تأیید شود بعد اعلام شود که موجودی در حال حاضر نیست در این مواقع که یکان صورت وضعیت میماند چهطور میشود زندگی کرد؟
با چه در آمدی باید جواب پرسنل و کسانیکه از آنها تجهیزات خریداری شده را داد؟ اینگونه بود که چون هزینه این پروژه را به موقع پرداخت کردند این پروژه هم به وقت تمام شد. بنده این پروژه را در سال ۷۵ امضاء کردم و در سال ۷۸ راهاندازی کردم و تحویل دادم اما یک پروژه دیگر را ۵ ماه قبل از این پروژه آغاز کرده بودم که هنوز هم تمام نشده و بنده را ماده ۴۸ کردند. اما مگر بنده چهقدر توان دارم و میتوانم تحمل کنم. اینجاست که باز هم میگویم همت دولت.
همان طرحی که شما میفرمائید فاضلاب تهران بنده سال ۷۷ امضاء قرارداد کردم چهار سال گذشت. کوچکترین حرکت نشد سال ۸۲ مجدد تمدید قرارداد کردند. در حال حاضر صورت وضعیت بنده یکسال است که در اتاق آقای ... میماند به همین دلیل است که میگویم پشیمانم، لذا با اینهمه ظرفیتسازی یک شرکت ایرانی باید به خودش فشار بیاورد و نیرو دور و بر خودش جمع کند تا فولساتور دگروموند را طراحی کند، چرا توانستیم این کار را بکنیم به دلیل اینکه فولساتوری که دگروموند طراحی کرد ۵۰ سال کسی حق کپی نداشت و وقتی ۵۰ سال تمام شد ۲ سال بعد این امر اتفاق افتاد، پس این ظرفیت وجود دارد که برویم طراحی کنیم همانطور که میدانید فولساتور یک سازه پیچیده در صنعت تصفیه است در آن زمان من برای تصفیهخانه یزد ۲ سال هفتهای یکبار ۴ صبح به اصفهان منطقه پل کله میرفتم وقتی میرسیدیم منزل ۱۲ شب میشد.
دل نمیکندم که از تصفیهخانه بیرون بیایم چون در آن مقطع از کار کسی برای هر کاری که به او محول شده بود راه نمیرفت بلکه همه با هم میدویدند، که کار سریعتر به انجام برسد. و آن زمان بود که آقای منوچهری طی جلساتی با مدیران عامل شهرستانها داشت اعلام میکرد که باید بروید از این امکان دیدن که آنجا این بتن مثل درخت در حال رشد کردن است.
● رفیعی: پس ما میتوانیم در عرض ۲ تا ۳ سال حدود ۲۰۰ کیلومتر لولهگذاری کنیم و تصفیهخانه آب بسازیم البته اگر بخواهیم؟
● طالبپور: ما اینجا چند تا ترمز داریم البته من قبول دارم که باید روی سیستم کارکرد بخش پیمانکاری در بخش آب کشور کاملاً تجهیز شده ولی بخش مشاور نتوانسته خوب کار بکند و عقب است یکی از کارهائی که ما توانستیم تصفیهخانه یزد را به زمان تمام کنیم عدم حضور مشاور بود البته مشاور داشتیم اما اینگونه بود که ما طراحی شروع کردیم همراه طراحی کارفرما اعلام کرد من اینجا زمین دارم و تصفیهخانه در یزد، عوامل هم زیاد هستند.
در اینجا ۵ ساختمان بسازیم که هم بشود بهرهبرداری هم بشود مهمانسرا ما این ۵ ساختمان را برای اینکه به تأیید برسانیم ۵ماه دویدیم که مشاور آنها را تأئید کند اما نشد. در گیردار ۵ماه، مجری طرح عوض شد و دیدیم کار پیش نمیرود و با آن صحبتی که رئیسجمهور کرده بودند پروژه پیش نمیرفت با آقای منوچهری تماس گرفته شد، یک جلسه در تاریخ ۷/۷/۷۷ برگزار شد و آقای مفیدی با عنوان مجری طرح اعلام کرد که این پروژه ۳۰۰ میلیون ضرر کرده و بنده جبران میکنم به شرط آنکه این پروژه ۱۲ ماه دیگر تمام شود.
پیمانکار ساختمانی اعلام کرد که من ۳۰ درصد تصریح میخواهم ایشان گفت ۱۰ درصد آقای مفیدی آمد به کارگاه و پرسید که طراح و مسئول چه کسی هست گفتم پیمانکار، ایشان گفتند پس مشاور میخواهم چهکار بکنم و به آقای منوچهری اعلام کردند اگر قرار باشد پروژه به وقت تمام بشود در این سیستم مشاور، رفتن یک کاغذ معادل یک ماه زمان از دست رفتن است و با این سیستم کار این پروژه در زمان مقرر تمام نمیشود.
گروهی در مشهد بودند که قبلاً این سیستم را در مرو ساخته بودند قرار بر این شد که اینها بهعنوان ناظر و مدیر پروژه باشند، پیمانکار نقشه بکشد و مشاور و پیمانکار و ناظر ۳تائی بنشینند غلطها را با هم بگیرند با خط قرمز مشخص کنند با خط قرمز میدهند پیمانکار میسازد. از آن طرف پیمانکار میرود به دفتر فنی غلطها را اصلاح میکند و بعد از اصلاح بهعنوان مدارک تأیید شده مهر امضاء میشود که این مورد به گونه دیگر امکانپذیر نخواهد بود این بود همت دولت در این قسمت داخل نشد ولی حاضر و ناظر بود.
اعتقاد بنده بر این است که در بخش سرمایهگذاری نباید زیاد خساست بکنیم و نباید از جنس ارزان استفاده شود باید از یک کیفیت بالا استفاده کرد چون سرمایه ملی است من اعتقاد ندارم که در این مملکت ما بخواهیم به دنبال ساخت ابزار دقیق برویم ما در کارهای سختافزاری سنگین میتوانیم کار انجام دهیم مثلاً بنده آشغالگیر میسازم، آنچه که تجهیزات فلزی در تصفیهخانه لازم است میسازم ولی روی شیرآلات پنوماتیک خرید از داخل برایم سخت است.
همت دولت را مطلبد که به وقت به تعهداتش عمل کند و ما میتوانیم، فقط باید دست به دست هم بدهیم. اول از همه چون با این تورم پیشبرد کارها غیر ممکن است چراکه ما ۱۰ درصد دیرکرد میگیریم اما ۵۰ تورم داریم بهطور مثال یکی از همکاران ما سال گذشته ۲۰ نفر از نیروهای متخصص خودش را تعدیل کرد این غصه همه ماست، متأسفانه مشابه این پیمانکاران کم نیستند، که وقتی پای درد دل هر کدام بنشینید واقعاً غصه میخورید چراکه در صنف ما این تجربیات را در هیچ دانشگاهی نمیآموزند. ما باید یک نفر را بیاوریم و ۲ سال زحمت بکشیم تا چیزی یاد بگیرد حالا اگر قرار باشد و مجبور شوم به علت اینکه کار برایم نمیصرفد همان نیروئی که ۲ سال برای آمادهسازی آن زحمت کشیدم از دست بدهم چه خواهد شد؟
● رفیعی: این کار خودکشی بخشی و خودکشی صنفی است. یعنی زحمت آقای زنگنه در حال متلاشی شدن است. چرا؟
● طالبپور: ما دیگر در مناقصهها شرکت نمیکنیم و چون اگر یک سازمان دولتی رقیب شود به راحتی قیمت را پائین میدهد چراکه میداند بعداً میتواند آن را جبران کند و بعد از تأیید شدن بالاتر از قیمت تعیین شده از کارفرما دریافت میکند چراکه کارفرما جرأت نمیکند.
● رفیعی: همین داستان در بحث پیمانکاری را متأسفانه در بخش تولید هم داریم؟
● طالبپور: ما مجبور شدیم تولید کننده هم بشویم به دلیل اینکه در این صنف ما تولید کننده در ارتباط با تجهیزات تصفیهخانه نداریم به همین دلیل من پیمانکار مجبور شدم سالن بسازم.
● رفیعی: نازلها و صافیهای کف را چهکسی در حال حاضر میسازد و متأسفانه ندیدم که شرکتی استانداردها رعایت کند؟
● طالبپور: باز از همکارها بودند و بهترین را ساختهاند که کلگی آن نمیپرد چراکه بنده ۱۶۰ هزار تا نازل در آب یزد نصب کردم که یک دانه آنها نپرید.
ما از نظر پرسنل نگهدار متخصص طراحی تصفیهخانه در فقر مطلق بهسر میبریم که من برای راهاندازی تصفیهخانه مجبور شدم بازنشستههای تصفیهخانه ۲ را آوردم تا کار پیش رفت.
و هنوز هم با این کمبودها شدید روبهرو هستیم. بنده در رابطه با بحث کتابچه منتنس از خیلیها استفاده کردم. تا توانستم آن را اصلاح کنم، اطلاعات جمع کردم که بتوانم کارم را درست انجام بدهم، کلی هم هزینه کردم.
● رفیعی: پس باید بگوئیم در طول سالهای ۸۰ تا امروز ما یک مقداری درجا زدهایم به جای اینکه شتاب داشته باشیم و متأسفانه اهمیت ندادهایم به بخش تولید اصلاً داریم پس میرویم من شدیداً نگران بحث تولید هستم. فکر میکنم ما در تولید داریم بدتر از بخش پیمانکاری حرکت میکنیم و در تولید علیرغم شتابی که ما در سال ۸۰ ـ ۷۵ داشتیم و یک تعداد زیادی پیمانکار خصوصی پیدا کردیم که از طرف دولت حمایتهائی هم شدند و جان گرفتند و حالا پمپ ایران و میراب و پمپ رایان و شما آمدید و دیگران آمدند ولی ناگهان دیدیم عدهای دلسرد شدند به دلیل رابطههای غلطی که وجود دارد و عدم انجام تعهدات برای شرکتهای خصوصی و این دلسردی وجود دارد و آقایان کمکم دارند خودشان را جمع میکنند به جای اینکه توسعه بدهند و ما میتوانستیم. با توجه به موقعیتی که در منطقه داریم یک محل بسیار خوبی برای صادرات فیزیکی ـ ذهنی و ... باشیم.
الان عراق و افغانستان و پاکستان نیاز دارند و کشورهای آسیای میانه نیاز دارند و ما میتوانستیم در این موقعیت با حمایت از طرف دستاندرکاران دولتیمان از بخش خصوصی که اعتقاد داریم که این بخش باید حمایت بشود بهتر عمل کنیم. ولی متأسفانه این عملی و اجرائی نشده و باز به نحوی همه چیز به سمت دولتی شدن میرود ما علیرغم اینکه میگوئیم اصل ۴۴ متعلق به بخش خصوصی است ولی بهای آن را نمیپردازیم و داریم بخش خصوصی را تضعیف میکنیم.
● طالبپور: بله، بخش اصل ۴۴ متأسفانه به سمت و سوی کارخانههای تولیدی حرکت میکند. وقتی ۲۰ درصد سرمایه متعلق به دولت است یعنی دولت نمیخواهد رها کند اگر مدیریت دولتی کارا بود چه نیازی هست به سرمایهٔ مردم؟ به همین دلیل سرمایهٔ خصوصی کلاً متلاشی میشود حیف. آدم تعجب میکند شما در اخبار میشنوید که ایرانیها رفتند توی آسیای میانه یک تونل ۵/۲ کیلومتری را در زمان غیره منتظره و کوتاهی ساختند ولی خودمان ۱۲ سال است در بزرگراه شمال ماندهایم ما هم به این نتیجه رسیدیم. اصلا در این مملکت نمیدانیم چه باید کرد؟
● رفیعی: بحث ۲۰درصد هست چون دولت میخواهد نظارتش را داشته باشد به همین دلیل رقابت از بین میرود و چون میخواهد سهم خود را نگه دارد و چون ضعیف عمل میکند اوضاع همین میشود که هست.
● طالبپور: شما بهتر از ما میدانید چون در این صنف بودید از مرحله تشکیل تشکیلات متأسفانه دولت همیشه در صدد ارزان تمام شدن پروژههاست. دولت مشاور کارا ندارد که پروژه را تأیید کند، پروژه را بررسی کند و ببیند واقعاً هزینه تمام شده چهقدر است؟
کسی که نمیتواند یک برآورد قیمت برای پروژهای بکند که تعریف شده یا خودش تعریف کرده، کلاه سرش میگذارند کلاه سر گذاشتن فقط قیمت اضافی دادن نیست قیمت پائین هم کلاه سر گذاشتن است یا به عبارتی پروژه متلاشی کردن است. در یک سالی در یکی از این پروژهها ما شرکت کرده بودیم دقیقاً تصفیهخانهای بود که در اردبیل ساخته میشد (فاضلاب)، ۴ شرکت حضور داشتند، مشاور این طرح ۲ سال جلوتر از این قیمت را ۱۲۰ میلیون تومان برآورد کرده بود. توجه میفرمائید که ۲ سال جلوتر از این قیمت در آمده بود.
ما قیمت دادیم ۱۸۰ میلیون تومان یکی ۱۶۰ و یکی هم ۶۰ میلیون تومان که برنده شد، بعد افرادی که کار ما را کنترل میکردند برای تصفیهخانه شماره ۲ اهواز گفتند، پیمانکار ۶۰ میلیونی به ۱۲۰ میلیون تمام شد همه هم وصلهپینهای این یعنی چه؟ ۱۰ سال بعد هم از بین خواهد رفت. چرا شما قیمت ۲ سال پیش که برآورد قیمت کردی بعد برآورد مشاور را امروز به نصف قیمت قبول میکنی؟ خب قبلاً تحقیقات کن. واقعاً آدم تأسف میخورد. خود دولت هم نمیداند میخواهد چهکار کند؟
چه تصمیمی میخواهد بگیرد پول ملت رو چهجوری میخواهد مصرف کند؟ شما میبینید، تصفیهخانهای که دگروموند برای ما ساخته برای شما ۵۰ سال کار میکند تصفیهخانه سرجای خودش به مردم آب میدهد هنوز سرپاست و حالا حالا هم سر پا میماند. این یک فاجعه است. من به این نتیجه رسیدم که مسئولین ما نمیخواهند کار را درست انجام بدهند. جز این چیزی نمیتواند باشد.
● نکودست: پس این نتوانستن نیست نخواستن است؟
● طالبپور: بله نخواستن است فقط، ولی ما توانستیم همانطور که سال ۷۵ این تصفیهخانه را طراحی کردیم. ۷۸ تحویل دادیم و هفتاد و هشت تا هشتاد و شش بهرهبرداری میکنیم. حداقل بروید ببینید، ببینید بهرهبردار برای من نامه مینویسد که ما از زحمات شما متشکریم حالا بماند که سر پرداخت ما را حتی به بخشهای امنیتی مملکت بردند و در آورند.
برای من امروز ارزش این است که یزدی، میبدی، و اردکانی آب میخورند میگویند دست شما درد نکند، این ما را بس است. ما بین خود و خدای خودمان حداقل میتوانیم بگوئیم که راضی هستیم. حالا باید بنشینیم این را عنوان کنیم که دیگر در مناقصهها شرکت نمیکنیم.
● رفیعی: من به خاطر اینکه وقت عزیزان را زیاد نگیرم و یک جمعبندی کنیم فکر میکنید که در بخش تولید ما چه بکنیم که بخش خصوصی تقویت بشود و شاید رقابتها بهتر شود و بتوانیم نگاهی مثبت به تولید و صادرات در صنعت آب کشور داشته باشیم؟
● رحمانداد: من هم فکر میکنم این مشکلی که در جامعه ما هست در صنفهای مختلف نیز تعمیم دارد، عدم آشنائی همه اعضاء آن صنف با هم است ما رقابت را نمیشناسیم، متأسفانه رقابت باید در یک کانالی باشد و در راستای یک هدفی باشد، متأسفانه رقابت ما فقط برای نابود کردن همدیگر است و این کار غلط است ما خیلی خوب میدانیم اگر همدیگر را بشناسیم میتوانیم از پتانسیلهای هم استفاده کنیم برای کار و پیشرفت حتی برای بازار خارج باید کمی هم پا را فراتر گذاشت و دید بیرون مرزها چه خبر است، من دعوتنامهای از نمایشگاه دبی داشتم رفتم در این نمایشگاه شرکت کردم همه مخالفت میکردند بچههای خودم، کارمندهای خودم و ... یعنی خودمان، خودمان را قبول نداریم، چرا؟
برای اینکه نمیدانیم بیرون چه خبر است، ما با ترس و لرز رفتیم و من درست مقابل Daj غرفه گرفتم روزی که من میخواستم بروم نمایشگاه با یکی از دوستانم بودم. گفتم یک طوری برویم که دیده نشویم، ببینیم رقبای ما چه کسانی هستند؟ ما اشتباه میکردیم یعنی در حالتی قرار گرفتیم که خودمان را دست کم گرفتیم اول برخورد کردیم به غرفه دانمارک که از همان شیرهای چنگهای دوم جهانی ارائه میکرد و من وقتی به ریختگریشان نگاه کردم دیدم چهقدر موک دارد، کار ما یک موک داشته باشد رد میشود، چه جوری این را آوردهاند اینجا؟ دور زدیم کمکم منی که دولادولا داشتم راه میرفتم، این احساس به من دست داد که سرم را بالا بگیرم یادم است که غرفه ایتالیا بود که یکسری شیر آورده بود که به لعنت خدا هم نمیارزید باور کنید.
اصلاً من مات مانده بودم اینها از کجا آمدهاند کمکم که میرفتیم به غرفهای رسیدیدم که دور و بر آن شلوغ بود دیدیم چه شیرهای زیبائی، خوشحال شدیم بعد دیدیم چه آشناست، به آن خدائی که ما را آفریده این حقیقت را میگویم نگاه کردم فروشنده و مترجم خود من هستند که در غرفه ما ایستادهاند تازه خودمان را پیدا کریم Daj کنار ما بود در فاصله چهار متری و هیچکس آن طرف نمیرفت مگر کسانیکه با آنها قرارداد داشتند.
از این نمایشگاه سفارشهای خوبی داشتیم ولی هنوز ترس از وجود بچههای من نرفته بود.
و میگفتند ما نمیرسیم، نمیتوانیم. چرا نتوانیم چیزی که آقای آلمانی میسازد ما هم میتوانیم بسازیم آلمانی همان چیزی را میسازد که ما هم مواد آن را داریم، اگر دقت بیشتری بکنیم ما هم به پای آنها میرسیم استانداردها را باید رعایت کرد، خودباوری در ما ضعیف است.
من واقعاً میگویم اینجا از بازرسی ساتکاپ خیلی سپاسگزارم به خاطر این ما را به تکاپو انداخت این مهم است از بازرسی شیرآلات صنعتی ساتکاپ واقعاً سپاسگزارم چون راه را به ما نشان داد و عین یک معلم ایرادهای ما را گرفت واقعاً اینها بسیار مؤثر بودهاند در هدایت همین تولیدکنندههائی که وجود داشتند یعنی این سازمان نمیآمد بگوید به من ربطی ندارد میگفت به من مربوط است تو زیر نظر من کار میکنی. ما واقعاً نیاز داریم به یک محیط رقابتی سالم و بعد شناخت و بعدتر حمایت.
حمایت واقعاً یکی از ارکان است. مثل حمایت آن زمان ساتکاپکه ما آموزش غیر مستقیم گرفتیم که به عنوان مثال در یک پروژه تعداد سوراخها، ضخامتها و اصول طراحی شیر راحتی از نظر عملیات اجرائی راهنمائی میکردند. ما در این مملکت آدمهائی مثل مهندس تهامی را داریم که ظرف یک سال و نیم آنچنان تحولی را در کتابخانه و خط تولید خود دادهاند که شگفتانگیز است. بار آخری که مهندس تهامی را دیدم ۵ سال پیرتر شده بود به خاطر عشقی که به این آب و خاک دارد و میخواهد او را باور کنند. ببینید اینها نوابغی هستند کمیاب که باید ارج نهاده شوند. چرا مکانیک آب باید در فلان مناقصه بیدلیل عقب بماند؟
رفیعی: پس برای جمعبندی باید گفت ما به رقابت و حمایت نیازمندیم و همینطور شناخت بسیار مهم است. شناخت از خود، محیط، رقبا، داخل و خارج، آخرین مسئله اینکه ما باید روی قیمت تمام شده هم بیشتر کار کنیم و در قیمت تمام شده ارزش فنی را در نظر بگیریم و در اینجا از تمام کارشناسان و صاحبنظران در بخشهای مختلف آب به ویژه بخش خصوصی دعوت میکنیم از نظرات خود ما را بهرهمند سازند.
منبع : ماهنامه مهرآب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست