بی‌گناهان با دست‌های آلوده - Les Innocents Aux Mains Sales

سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : فرانسه، آلمان‌غربی و ایتالیا
محصول : آندره‌ ژنووه
کارگردان : کلود شابرول، برمبنای رمانی نوشته ریچارد نیلی.
فیلمنامه‌نویس : کلود شابرول، برمبنای رمانی نوشته ریچارد نیلی.
فیلمبردار : ژان رابیه
آهنگساز(موسیقی متن) : پی‌یر ژانسن
هنرپیشگان : رومی اشنایدر، راد استایگر، پائولو جوستی، ژان روشفور، فرانسوا مستره، پی‌یر سانتینی، فرانسوا پرو و سرژ بنتو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۵ دقیقه.


«ژولی وُرمسر» (اشنایدر) که با شوهر الکلی و بی‌تفاوت خود، «لوئی» (استایگر) در سن تروپه زندگی می‌کند، به نویسنده جوانی به‌نام «جف مارل» (جوستی) دل می‌بازد و آن دو مرد در صدد کشتن «کوئی» برمی‌آیند. اما در حین اجرای نقشه، «جف» با اتوموبیل «ژولی» غیبش می‌زند و «ژولیِ» ناراحت درمی‌یاد که شوهرش روز قبل تمام پول و جواهرات‌شان را از بانک بیرون کشیده است و ضمناً این که ناراحتی قبلی او صرفاً داغانِ «ژولی» و شواهدی بر قتل «لوئی»، دوبازرس پلیس، «لامی» (مستره) و «ویلون» (سانتینی) او را بازداشت می‌کنند. پس از آزادی، «ژولی» به خانه برمی‌گردد و با «لوئی» روبه‌رو می‌شود که توضیح می‌دهد که از رابطه او با «جف» خبردار شده و با یک نقشه ماهرانه، «جف» را به جای خود کشته است و پیش از آن نیز اعتراف‌نامه‌ای از «جف» در مورد توطئه قتل گرفته است. «ژولی» می‌پذیرد که همراه «لوئی» زندگی جدیدی را آغاز کند. اما ناگهان سروکله «جف» پیدا می‌شود که «لوئی» زندگی جدیدی را آغاز کند. اما ناگهان سروکله «جف» پیدا می‌شود که «لوئی» در واقع نتوانسته بوده او را بکشد و حالا آمده تا اعتراف‌نامه، پول و جواهرات را با خود ببرد. وقتی «لوئی» دچار حمله قبلی می‌شود، «ژولی» برای کمک به او می‌شتابد. «جف» به «ژولی» حمله می‌کند و در همین حال پلیس سر می‌رسد تا هر دو را بازداشت و مرگ «لوئی» را اعلام کند. بعدتر در خانه، «ژولی» صدای «لوئی» را می‌شنود که او را به درون تاریکی دعوت می‌کند...
* فیلم را باید در ادامه روندی در نظر گرفت که از ده روز شگفت‌انگیز (ساخته خود شابرول، 1972) آغاز شد؛ بررسی دقیق و موشکافانه شابرول از آدم‌هایش در ملودرام‌های قبلی، جایش را به ابهام‌های غریب در ساختار، قصه و شخصیت‌ها داده، تغییر لحنی که توأم با گسترده دامنه کنایه‌پردازی شابرول است. حس «بازی» که در ده روز شگفت‌انگیز وجود داشت، در بی‌گناهان با دست‌های آلوده نیز دیده می‌شود. هرچند به جای یک بازی گردنِ فیلم قبلی، اینجا عملاً هر شخصیتی که ظاهر می‌شود داستان را به دست می‌گیرد و تغییر می‌دهد. شخصیت‌ها در رقابتی مداوم و غافلگیر کننده برای کسب کنترل بازی، فیلم را به پیش می‌برند و شابرول استاد شعبده باز است که عناصر استاندارد قالب معمائی را از هم جدا می‌کند و بعد به دل‌خواه دوباره آنها را سرهم می‌کند. در نهایت بازی تقدیر برتر از تمام بازی‌های انسانی به نظر می‌رسد.