سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا

پیام جاوید


پیام جاوید
یكی از مهمترین اقدامات سیاسی در دهه‌های اخیر كه موجب تأثیرگذاری بر حیات بشری در حوزه‌های گوناگون شده است، ارسال پیام امام خمینی به میخائیل گورباچف (صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی) است كه با طرح اندیشه دینی در میان جهانیان، یكی از مهمترین ثمرات انقلاب اسلامی را رقم زد. این پیام ارزشمند و ماندگار در شرایطی به گورباچف ارسال شد كه بازیگران عرصه سیاست توان اتخاذ موضعی صریح نسبت به وقایع در حال وقوع در بلوك شرق را نداشتند. حضرت امام با درایت و هوشمندی و با اتكاء به تعالیم وحی در پیامی به گورباچف، فراتر از تحلیل‌های سیاسی روزمره و معمول به ترسیم این رویداد و حوادث آینده آن و نیز به تبیین غنای فرهنگ و معارف دین مبین اسلام می‌پردازد. این مقاله درصدد است ضمن توصیف موضوع به مواردی چون «ضرورت ارسال پیام»، « مبانی ارسال پیام»، «پیام دهنده كیست؟» و «اثرات پیام» بپردازد.
□□□
●ضرورت ارسال پیام
دو نظریه «گلاسنوست» و «پروسترویكا» در شوروی، معرف شخصیت سیاسی و فرهنگی میخائیل گورباچف در عرصه بین‌المللی گردید. گلاسنوست به معنای فضای باز سیاسی، مشاركت دادن مردم در امور سیاسی و فعال ساختن اقشار مختلف جامعه، با هدف اعطای آزادی قلم و بیان، احیای گروههای سیاسی و انگیزه بخشیدن به مردم برای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار در جامعه بود. اما پروسترویكا به معنی بازسازی اقتصادی، تمركززدایی در مدیریت اقتصادی كشور، ترویج و توسعه بخش خصوصی تلقی می‌شد. پروسترویكا آنگونه كه گورباچف در كتابش نقل كرده است؛ انطباق اقتصاد شوروی با تحولات اقتصادی و فنی كشورهای سرمایه‌داری غرب بود و حامیان این نظریه معتقد بودند كه عدم بازسازی اقتصادی موجب افول و نزول اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یك ابرقدرت در جهان خواهد شد. دیری نپایید كه گورباچف در جامعه بسته و اختناق‌آمیز شوروی به سمبل آزادیخواهی تبدیل شد. غرب نیز، كه تأمین منافع درازمدت خویش را در «اصلاحات گورباچف» جستجو می‌كرد به حمایت از وی پرداخت. تفكر افزایش توفیق در سایه این حمایت‌ها به تدریج در جامعه شوروی رشد روزافزون یافت و به جایی رسید كه گورباچف كه در سایه برخی حمایت‌های داخلی و بدون تأمل در ریشه‌های معضلات اقتصادی و سیاسی جامعه شوروی، از ضرورت توسعهٔ روابط با دولتهای غربی و لزوم گسترش سرمایه‌گذاریهای خارجی در روسیه به عنوان راهكار حل مشكلات اقتصادی اقتصادی شوروی سخن به میان آورده و در دستور كار خود و دولتش قرار داد و اولین و آخرین خطا را در روند حركت «اصلاحات» مرتكب شد و با خواست و ارادهٔ غرب اصلاحات خود را همراه و هماهنگ ساخت.
اصلاحات روند حركتی خود را منطبق با خواست غرب ادامه داد. تغییر ساختار اقتصادی نیز موجب كاهش سطح تولیدات در بخش صنعت و كشاورزی شد. عواملی از این قبیل و عدم تحقق وعده‌های غرب كه با هدف اصلی خلع سلاح شوروی، حذف بزرگترین قدرت در بلوك شرق و معادلات سیاسی جهان، كنترل تأمین منابع مالی با هدف گرسنه نگاه داشتن مردم شوروی و كندی روند اصلاحات در شوروی و... دنبال می‌شد به تدریج موجب خارج شدن شرایط از دست گورباچف شد و اصلاحات سر از دامن غرب درآورد. رهبر جوان شوروی راهی جز فروغلتیدن در دام غرب پیش روی خود نمی‌دید. و تنها راه حل مشكل خود را در بُعد توسعه سیاسی و حل معضلات اقتصادی كشورش جستجو می‌كرد. در سایه شرایط توسعه سیاسی جدید، برخی جمهوری‌ها شعار آزادیخواهی سر دادند كه مورد حمایت غرب نیز واقع شد. در این اثنا گروههای مختلف بیش از پیش بر طبل قومیت‌خواهی و خودمختاری كوبیدند و بدین‌ترتیب شوروی كه لااقل هفتاد سال روند مُردابگونه‌ای را پشت سر گذاشت، فروریخت و پانزده جمهوری مستقل هر كدام به عنوان كشوری تازه و دولتی نو سربرآورد۱ و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در اول ژانویه ۱۹۹۲ میلادی رسماً از جغرافیای سیاسی جهان رخت بربست.
در روزگاری كه شوروی خواب خوش گلاسنوست و پروسترویكا را تجربه می‌كرد و اردوگاه سوسیالیسم سرمست از تفكر الحادی خود هر نغمه معنویت خواهی را محو می‌كرد و به باغ سبز دنیای غرب چشم امید بسته بود به طور غیرمنتظره با رفتاری مبتنی بر مصلحت بشریت و احكام الهی مواجه شد و پیامی از جنس حقیقت دریافت كرد. پیامی كه ماهیت و جوهره آن شناساندن ریشه‌های باطل مكاتب و ایدئولوژی‌های ساخته و پرداخته ذهن بشری برای جهانیان بود و آنها را محتوم به نیستی می‌دانست.
این پیام كه فصل نوینی را فراروی بشریت گشود، از جهان اسلام برخاست و خبر از شكسته شدن و خرد شدن استخوانهای پوسیده كمونیسم داد. امام خمینی در یازدهم دیماه سال ۱۳۶۷ با ارسال این پیام به فرزندان كمونیسم گفت: «برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست، چرا كه مكتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت كه اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در‌آورد.»
امام خمینی در فرازی دیگر، گورباچف را مورد نكوهش قرار می‌دهد و با هدف تبیین موضوع تضاد مادیت و الحاد با مبدأ هستی و عدم توانایی در پر كردن خلاء معنویت در جهان می‌گوید: «باید به حقیقت روی آورد؛ مشكل اصلی كشور شما مسأله مالكیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشكل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشكلی كه غرب را هم به ابتذال و بن‌بست كشیده و یا خواهد كشید، مشكل اصلی شما مبارزهٔ بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است». امام خمینی با ستایش از شهامت و جسارت تجدیدنظر گورباچف دو نكته اساسی را به او گوشزد می‌كند: اول آنكه در سیاست و روش دینی اسلاف خود دایر بر خدازدایی و دین‌زدایی از جامعه یكی از ابعاد وسیع پیام این بود كه آثار مهمی را در تقابل تاریخی شرق و غرب بر جای گذاشت و اسلام را به عنوان قدرت اصلی مطرح كرد امام خمینی ژرف‌ترین تحلیل‌ها را از تحولات جاری شوروی توأم با هشدارهای مستند ارائه نمودكه بزرگترین ضربه را بر پیكر مردم شوروی وارد كرده است، بازنگری كند و دوم آنكه پناه بردن به كانون سرمایه‌داری غرب دردی از جامعه شوروی دوا نخواهد كرد.
حضرت امام می‌فرمایند: «شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های كور اقتصادی سوسیالیسم و كمونیسم را با پناه بردن به كانون سرمایه‌داری غرب حل كنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نكردید كه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران كنند...». روح این سخن امام این بود كه اشتباه بعدی، خود هزینه دیگری را در پی خواهد داشت. كما اینكه مورد اخیر بهترین بهانه برای رقیبان شخص گورباچف بود تا او را دور سیاسی بزنند و دیدیم كه بوریس یلتسین با شعار جبران خطاهای گورباچف به قدرت رسید اما وی نیز به دلیل وابستگی و التجاء به غرب سبب تخریب هرچه بیشتر نظام اقتصادی روسیه شد.
●مبانی ارسال پیام
در زمان ارسال پیام، بلوك‌بندی دو ابرقدرت پابرجا بود. كمونیسم با نفوذ بر همه شؤون زندگی مردم شوروی، آلمان شرقی و بلوك شرق چنگ انداخته و فراگیرترین ایدئولوژی مبارزه محسوب می‌شد. اوج پیام امام این است كه گورباچف را برخلاف روشهای معمول دیپلماسی به مصالح بشری دعوت می‌كند نه به منافع ملّی. پس این پیام باید مفهومی عمیق‌تر از تأثیرگذاری بر شخص گورباچف داشته باشد و قاعدتاً دامنه این تأثیر باید فراتر از مرزهای جغرافیایی شوروی باشد. در پیام، خطر گرفتار شدن شرق در دام لیبرالیسم غرب مطرح می‌شود كه به طور مستقیم تنه به تنه غرب می‌زدند. از طرفی هنگامی كه پیام ارسال می‌شد جنگ ایران و عراق به پایان رسیده بود. همگان گمان می‌كردند كه مباحثی از قبیل كمك به بازسازی كشور،۲ موضوع قطعنامه، اتحاد دو كشور برای مقابله با غرب، درخواست كمك تسلیحاتی از سوی ایران برای مقابله با آمریكا، تجهیز فنآوری‌های ایران توسط شوروی، و... در پیام مطرح خواهد شد. از آنجایی كه جهان محتوی اصل دعوت را نمی‌شناخت با اصل قرار دادن موضوعات سیاسی، مانور تبلیغاتی گسترده‌ای را شروع كرد و تحلیل‌های متنوعی از موضوع احتمالی پیام ارائه كردند الاّ دعوت به اسلام. دیری نپایید كه پیام ترجمه و در اختیار رسانه‌های جهان قرار گرفت كه در آن نه صحبت از جنگ بود و نه صلح، نه اتحاد و نه بازسازی بلكه گشاینده بابی جدید برای رهایی ملتها خصوصاً مسلمانان از قید و بند حكومتهای ظلم بود و افشاگر ابعاد سقوط جوامع منحط غربی به دلیل گریز از مذهب‌گرایی و معنویت خواهی.
محافل سیاسی و خبری جهان ضمن ارائه نظر و تحلیل‌هایی، هر یك متن پیام امام خمینی به گورباچف را از دید خود مطرح كرده و حدس‌هایی‌ زدند. در این میان رادیو دولتی لندن از قول خبرنگارانش در مسكو گفت: «گمان می‌رود كه احتمالاً این پیام به آتش‌بس در جنگ ایران و عراق ارتباط داشته باشد». رادیو اسرائیل نیز طی تفسیری اعلام كرد: «درباره علت این اقدام ـ ارسال پیام ـ توضیحی داده نشده ولی ناظران سیاسی آن را با مسأله افغانستان مربوط می‌دانند.» این رادیو اضافه می‌كند: «ایران به رهبران شوروی پیشنهاد كرده است به جناح شیعه مجاهدین افغان امكان دهند رهبری افغانستان را پس از خروج نیروهای شوروی بر عهده بگیرند و در مقابل همكاری شوروی و ایران در مبارزه با ایالات متحده تقویت شود.» در همین حال رادیو مسكو نیز اظهارنظر كرد كه فرستادن این پیام گواهی بر احترام زیاد نسبت به اتحاد شوروی و تمایل امام خمینی به انجام گفتگو میان دو كشور در سطح عالی است. این رادیو همچنین گفت: «این امر درست است كه ایران و شوروی از لحاظ نظام‌های سیاسی داخلی و ایدئولوژی با هــم فرق دارند، ولــی به هیچ وجه در مورد ارتقاء مناسبات به مدارج عالی‌تر، مخالفت نمی‌كنند». روزنامه واشنگتن پست نیز در تفسیری نوشت كه به نفع شوروی است كه روابط خود را با تهران بهبود بخشد و مدعی شد كه مقامات شوروی نگرانی خود را از این كه ممكن است ایالات متحده روابط خود را با ایران از سر بگیرد و مسكو را از ایفاء نقش در منطقه بازدارد، پنهان نمی‌كنند. این روزنامه از قول یك دیپلمات غربی همچنین نوشت «احتمالاً ملاقات اخیر درآمد دیدار اكبر هاشمی رفسنجانی، رئیس قدرتمند پارلمان ایران از اتحاد شوروی است.» ۳
اما حاصل این پیام به نفع بشریت بود و دنیا در سایه این پیام تصویری بسیار مثبت از توحید گرفت. در حقیقت یكی از ابعاد وسیع پیام این بود كه آثار مهمی را در معارضه و تقابل تاریخــی شـــرق وغرب بر جای گذاشت و اسلام را به عنوان قدرت اصلی مطرح كرد كه پس از فروپاشی و سقوط امپراتوری شوروی دامن غرب را نیز خواهد گرفت و به عنوان تفكری زنده و فارغ از زمان و مكان راه نجات، سعادت و ترقی بشریت را هموار خواهد كرد.
امروز جهان بیش از پیش شاهد فروریختن حصارهای تنگ مادیگرایی و ایدئولوژی‌های ساخته ذهن بشری است. روزگاری ماركسیستها با دو شعار «علم‌مداری» و «عدالت محوری» و با تكیه بر علمی جلوه دادن مكتب خود سایر ایدئولوژیها را به كلی نفی می‌كردند. حتی بیش از چند دهه دانشگاههای شوروی و حتی سایر كشورهای كمونیستی در حصار تبلیغ ایدئولوژی ماركس و لنین قرار داشتند۴ و معتقد بودند ماتریالیسم و مادیگرایی می‌تواند خوشبختی را برای بشریت به ارمغان آورد. حال آنكه امام خمینی به كمال‌خواهی در وجود و نهاد هر انسان معتقد است كه خواهان زندگی جاودان و دانش بی‌پایان است و این خود از مظاهر و نشانه‌های انكارناشدنی وجود خداوند و وجود عالم برتر و آخرت است.
امام به گورباچف می‌فرماید: «... از شما می‌خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص كنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، كه به جهت ارزش‌های والا و جهان‌شمول اسلام است كه می‌تواند وسیله راحتی و نجات همه ‌ملّت‌ها باشد و گره مشكلات اساسی بشریت را باز نماید...».
●پیام‌دهنده كیست
پیام با مقدمه‌ای آرام كه نشانگر آرامش خاطر فرستنده پیام است آغاز می‌شود. «با امید به خوشبختی و سعادت برای شما و ملّت شوروی» و در بهترین زمان۵ به عنوان هدیه‌‌ای برای مردم و رهبر شوروی ارسال می‌شود. بلندنظری در پیام، آلوده نبودن روح و متن پیام به الفاظ بی‌معنا و تعارفات رایج دیپلماسی، صراحت لهجه و پرهیز از مبهم‌گویی، رعایت ادب۶ در پیام، انضباط در گفتار، و... از فاكتورهایی است كه پذیرش پیام را راحت‌تر می‌كند. پیام فراتر از پیام‌های معمول دیپلماسی و دنیای سیاست و به صورت دعوت بود و توسط هیأتی غیردیپلماتیك ارسال شد. ۷
دعوت با برهان و استدلال همراه است و سخن متكی به حقیقت كه با انتخاب كلمات و تركیب‌بندی مثبت صورت گرفت، تلخكامی تذكر فروپاشی را كه به عنوان یك واقعیت فراروی شوروی قرار داشت تقلیل می‌داد و پذیرش این واقعیت را آسان‌تر می‌نمود. و مهمتر از همه در پیش‌بینی تغییر یك نظم به نظمی دیگر، فرهنگ معنویت‌گرایی با فروریختن حصارهای تنگ مادیگرایی اثرات قوی‌تری بروز می‌داد.امام ژرف‌ترین تحلیل‌ها را از تحولات جاری شوروی با هشدارهای مستند ارائه نمود امّا هرگز از این فروپاشی و اضمحلال سیاسی در جهت مصلحت سیاسی خاصی استفاده نكرد. جوهره پیام این است كه فرهنگ معنویت‌گرایی را در دنیای معاصر احیا كند. پیام كه نقش منشوری جاوید برای جهانیان را داراست نمی‌تواند به اهداف دیگر آلوده باشد، لذا ظرفیت پذیرش پیام را نزد مسلمانان جهان به ویژه مسلمانان شوروی افزایش داد.
جاذبه‌های پیام به اشكال متفاوت بروز كرد و جهانیان آن را نه به عنوان یك مشی سیاسی، بلكه به عنوان یك الگوی زندگی پذیرفتند و این الگو زمینهٔ جنبش‌های خودجوش و آزادیخواه را رقم زد كه نمونه اول آن از خود سرزمین شوروی شروع شد كه تنها پس از چند ماه از ارسال پیام، ندای الله‌اكبر از مناره‌های مساجد آن به گوش رسید.
●اثرات و دستاوردهای پیام
هرچند بررسی و تحلیل پیامدهای بسیار مثبت و تحول‌آفرین این پیام شایسته تعمق بسیاری است امّا آنچه كه عیان است اینكه چند سال پس از ارسال پیام (یازدهم دیماه ۱۳۷۰ مصادف با اول ژانویه ۱۹۹۲ میلادی) واقعاً صدای شكستن استخوان‌های ماركسیسم به گوش جهانیان رسید. پس از هفتاد سال بانگ الله اكبر و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت(ص) در برخی از جمهوری‌های استقلال‌یافته به گوش رسید. دنیا شاهد احیای مجدد اسلام در پنج جمهوری مسلمان‌نشین كه بیش از پنجاه میلیون سكنه مسلمان دارد (تاجیكستان، تركمنستان، ازبكستان، قزاقستان و قرقیزستان) شد. جمعیت یكصد و بیست میلیونی مسلمانان شوروی، هفتاد سال به سبب ارعاب رهبران شوروی تظاهر به بی‌دینی كردند و در این سالها سنتهای اسلامی خود را به طور پنهانی انجام می‌دادند. گویی كه در سایه پیام امام، هویت آنان اعاده شد. پنج روز پس از فروپاشی بلوك شرق، هفته نامه اشپیگل در مقاله‌ای نوشت: «پیش‌بینی آیت‌الله خمینی رهبر انقلاب ایران مبنی بر اینكه طی ده سال آینده كمونیسم از گیتی رخت برخواهد بست و اسلام، دین محبت بر جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد، در كمتر از سه سال تحقق یافت... . نامه امام خمینی نه تنها به سقوط شوروی بلكه به زوال رؤیای دیرینه كمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».۸
مجله یو، اس، نیوز اند ورلد ریپورت چاپ آمریكا در شماره ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ خود طی مقاله‌ای می‌نویسد:‌ «جمعیت مسلمانان شوروی بین شصت تا هفتاد میلیون نفر می‌باشد كه اكثریت آنان در آسیای مركزی به سر می‌برند و این روزها اینان عاشقانه به یادگیری عربی، شناخت قرآن و عبادت در مساجد روی آورده‌اند و به ندرت دیده می‌شود كه در حال ساختن و یا توسعه مسجدی نباشند».۹ روزنامه دی‌ولت چاپ آلمان نیز با ارائه تحلیلی از پیام رهایی بخش امام خمینی برای مسلمانان شوروی می‌نویسد: «در بسیاری از مناطق اتحاد جماهیر شوروی در حال انقراض، داس و چكش جای خود را به هلال ماه مسلمین می‌دهد».۱۰ روزنامه لوموند نیز می‌نویسد: «برای اكثریت توده مردم پنج جمهوری آسیای مركزی شوروی استقلال به معنای بازگشت به هویت اسلامی است.» ۱۱
از منظر امام خمینی مناسبت‌ترین ایدئولوژی برای مردم شوروی اسلام بود. علاوه بر آن در آن مرحله گذار جامعه شوروی از یك وضع به وضعی متفاوت مذهب بسیار كارساز بود و خلاء فكری در این تغییر وضعیت با «تبلور باورهای دینی» پر می‌شود. شناخت این فرایند، ضرورت دگرگونی قبل از وقوع و ارائه راهكار برای آن از نكات قابل توجه در پیام محسوب می‌شود. گورباچف با درك این حقیقت پس از ده سال از رحلت حضرت امام و در سالروز صدور این پیام در مصاحبه‌ای با خبرنگار واحد مركزی خبر ج.ا.ا. در مسكو، ضمن ابراز احترام به شخصیت امام خمینی از اینكه به هشدارهای ۱۲ سال پیش رهبر ایران بی‌اعتنایی كرده بود اظهار تأسف نمود و گفت: «مخاطب پیام آیت‌الله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود. وی افزود: «زمانی كه من این پیام را دریافت كردم، احساس كردم شخصی كه این پیام را نوشته فردی متفكر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط كردم كه او كسی است كه برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درك كنم.» در همان با این پیام صدور انقلاب شكل كامل به خود گرفت از منظر امام خمینی دنیا بزرگتر از آن است كه در دو قطب یا دو تفكر كه هر دو به مقابله با خدا برخاستند، بگنجدمصاحبه گورباچف به روابط شوروی با غرب اشاره می‌كند و می‌گوید: «اگر ما پیش‌بینی‌های آیت‌الله خمینی را در آن پیام جدی می‌گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم. اقتصاد روسیه از همان ابتدا در حال ریزش و سقوط بود و ما در واقع نمی‌توانستیم همگام با غرب عمل كنیم...». گورباچف اضافه كرد: «آیت‌الله خمینی توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان بگذارد... من معتقدم كه ایشان فراتر از زمان می‌اندیشید و در بعد مكان نمی‌گنجید.» ۱۲
پرواضح است كه گره‌های فكری نوادگان كمونیسم همچنان مانع اصلی درك واقعیت بود و آنان مفهوم پیام را در ظرف فكری خود جستجو می‌كردند و بدنبال پاسخگویی برآمدند. جالب آنكه براهین مورد استناد در پاسخگویی حول محور اقتصاد، سیاست، سرزمین، روابط و حسن همجواری، مناسبات و روابط فرهنگی، حل و فصل عادلانه مناقشه افغانستان و... دور می‌زد و نهایتاً از آن در جهت كیفی كردن روابط فیمابین برای همكاری‌های جدید تعریف كردند. در پاسخ به پیام امام كه در تاریخ هفتم اسفند ماه ۱۳۶۷ و توسط وزیر امور خارجه شوروی (ادوارد شوارد نادزه) به حضرت امام تسلیم شده آمده است: «در پیام شما ملاحظات عمیقی در مورد سرنوشت بشریت وجود دارد. آقای گورباچف عقیده دارند كه ما در مهمترین مورد یعنی اینكه انسان‌ها باید یاور یكدیگر باشند اتفاق‌نظر داریم تا بشریت حالت فناناپذیری به خود بگیرد. چنانچه انسانها متحد نشوند، فاجعه‌ای برای بشریت وجود دارد. چون امكان بالقوه برای به وجود آوردن چنین فاجعه‌ای توسط خود انسانها ایجاد شده است.» و یا در قسمتی دیگر می‌گوید: «آقای گورباچف اشاره می‌كنند كه تحولات عظیمی در جهان اخیر پدید آمد. فكر می‌كنیم می‌شود گفت ما در آستانه یك نظام جدید اقتصادی و سیاسی قرار داریم... ما می‌خواستیم حضرت امام بدانند كه در كشور ما روند تجدد و بازسازی ادامه دارد. بازسازی اقتصادی، سیاسی، تجدد ارزیابی‌های ما و طرز تفكر و تجدد در نظراتی كه ما قبلاً داشتیم...»
حضرت امام پس از استماع سخنان وزیر امور خارجه شوروی ـ كه خود را در خانه‌ای كوچك و گلین و در اطاقی ۱۲ متری و در نهایت سادگی و بدون اندك اثری از تشریفات دید ـ فرمودند: «ان شاءالله سلامت باشند ولی به ایشان بگویید كه من می‌خواستم جلوی شما یك فضای بزرگتری باز كنم و می‌خواستم بگویم كه غیر از این طبیعت، عالم دیگری هم هست كه باید برای او حلاجی كرد.» حضرت امام در خاتمه فرمودند: «من می‌خواستم دریچه‌ای به دنیای بزرگ یعنی دنیای بعد از مرگ را كه دنیای جاوید است برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش كنند».۱۳
در این حال آنچه بیش از پیش بر نگرانی جهانیان می‌افزود این بود كه این چرخش قدرت موجب می‌شود تا آمریكا به قطب مطلق تبدیل شود كه می‌توانست دامنه زورگویی‌هایش را تا شعاع وسیع‌تری افزایش دهد. امام خمینی در این پیام بیش از دوازده مورد به نحو مستقیم و غیرمستقیم خطر كاپیتالیسم را گوشزد كرد و در واقع اولین گام را در جهت توجه به این نگرانی جامعه بین‌المللی برداشت.
امام معتقد است كه هر دو تفكر (سوسیالیسم و كاپیتالیسم) محكوم به نابودی هستند و نظم جدید (اسلام) نه تنها قابلیت قطب‌شكنی را داراست بلكه می‌تواند به عنوان نظمی كه توان پاسخگویی به همه مشكلات و شؤون زندگانی بشریت را دارد در زندگی بشر جاری شود.
تصویری كه جامعه بشری در سایه این پیام از انقلاب اسلامی گرفت تصویری شفاف و مثبت بود و راه را برای طی مسیر عزت اسلامی هموار نموده و حركت به سوی افقهای تازه را تقویت كرد. مدار حركت كه در آغاز انقلاب اسلامی ترسیم شد و بر مبنای عبور از سلطه شرق و غرب بود برای جهانیان تبیین شد و حریم حقیقی، حرمت و عظمت ایران نیز در سطوح بین‌المللی با رویكرد جدیدی مطرح گردید. چهره حقیقی دین در این پیام عرضه شد «... راستی مذهبی كه ایران را در مقابل ابرقدرت‌ها چون كوه استوار كرده است، مخدر جامعه است؟! و آیا مذهبی كه طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟! آری مذهبی كه وسیله شود تا سرمایه‌های مادی و معنوی كشورهای اسلامی و غیراسلامی در اختیار ابرقدرت‌ها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد كشد كه دین از سیاست جدا است، مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست بلكه مذهبی است كه مردم ما آن را مذهب آمریكایی می‌نامند.» ۱۴
با این پیام، صدور انقلاب شكل كامل به خود گرفت. اندیشه دینی و مذهبی بطور عام وپاسخگویی به سؤالات فكری بشر تشنه معارف الهی، توجه به اسلام نه به عنوان یك سری مراسم بلكه به عنوان یك رهنمون در طی مسیر سعادت انسانها، دعوت به مطالعه و تحقیق درباره جهان جاوید و با ذكاوت و موقع‌شناسی حضرت امام به گوش جهانیان رسید.
در این اثنا روشنفكران و محققان نیز بطور فزاینده‌ای تحت تأثیر موضوع واقع شدند و به تحقیق پیرامون آن پرداختند. تأثیر به گونه‌ای بود كه پروفسور دیمتری ژوكوف در فصل چهارم كتاب «امام خمینی به سوی آزادی» می‌نویسد: «مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای ما [روسها] پیام امام خمینی به گورباچف بود و در آن به رهبر شوروی تذكر داده شده است كه در فرایند پروسترویكا مواظب باشید به باتلاق غرب دچار نشوید. انقلاب ایران برای همه بشریت از جمله مردم روسیه آموزنده بود. اگر گورباچف به نصایح امام خمینی توجه می‌كرد اكنون روسیه دچار این گرفتاریها نمی‌شد.» ۱۵
داود رضایی چراتی
پی‌نوشتها:
۱. جمهوری‌های استونی، لیتوانی و لاتویا اعلام استقلال كامل كردند و دوازده جمهوری دیگر شامل: روسیه، روسیه سفید، ارمنستان، گرجستان، اوكراین، قرقیزستان، مولداوی، ازبكستان، آذربایجان، تاجیكستان، قزاقستان، تركمنستان با اعلام استقلال به صورت جمهوری‌های متحد روسیه (جامعه مشترك المنافع) پای در عرصه بین‌الملل نهادند. (حضور شماره ۳، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، ص ۱۹۳).
۲. چرا كه جنگ در رأس امور نیست و آنچه پس از جنگ بیش از هر چیز دیگر خودنمایی می‌كند مسئله بازسازی است.
۳. كیهان هوایی، ش ۸۱۱ ، ص ۲، چهارشنبه ۲۱ دیماه ۱۳۶۷.
۴. فصلنامه فرهنگی اجتماعی حضور، ش ۳، ص ۱۹۷ ـ ۱۹۸.
۵. زمان ارسال پیام اول ژانویه سال ۱۹۸۹ مقارن با تولد حضرت مسیح(ع) است.
۶. حضرت امام با عبارت «جناب آقای گورباچف» متن را آغاز می‌كند و در ادامه بیش از پنج مرتبه از عباراتی چون «حضرت آقای گورباچف»، «آقای گورباچف»، «جنابعالی» استفاده می‌كند.
۷. حضرت امام در انتخابی حكیمانه و سیاستمدارانه هیأت اعزامی را از مرد و زن و از اسلام‌شناس، سیاستمدار و از چهره‌های حوزوی و دانشگاهی برگزید تا پاسخگوی هرگونه ابهام و شبهه‌‌ای باشد.
۸ . مجلهٔ اشپیگل، ۱۶ دیماه ۱۳۷۰، اداره كل پژوهشهای سیما.
۹. فصلنامه حضور ۳، ص ۱۹۷.
۱۰. همان.
۱۱. همان.
۱۲. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۵ خرداد ۱۳۷۸، ص ۱۱.
۱۳. مراجعه به نوار تصویری دیدار ادوارد شوارد نادزه؛ بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به تاریخ نهم اسفند ۱۳۶۷، آرشیو صوتی تصویری مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام.
۱۴. مراجعه به متن پیام حضرت امام به گورباچف، كتاب آوای توحید، چاپ مؤسسه نشر آثار امام، ص ۱۳.
۱۵. پروفسور دیمتری ژوكوف كتاب «امام خمینی به سوی آزادی» را در سال ۱۹۹۹ به زبان روسی به رشته تحریر درآورد. وی كه ریاست مؤسسه مطالعات «پالیا»ی روسیه را بر عهده دارد از نویسندگان بنام روسیه می‌باشد. كتاب مذكور مشتمل بر چهار فصل و چهارصد و نوزده صفحه است و دارای عناوینی چون «آسمان بر فراز ایران صاف است» (شامل بیوگرافی سیاسی و مبارزاتی حضرت امام است)، «مجموعه سخنرانیهای امام»، و... است. فصل چهارم این كتاب به پیام تاریخی امام به گورباچف می‌پردازد.
منبع : مجله حضور