دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا


سر هیدرا


سر هیدرا
نویسنده : فوئنتس - کارلوس
مترجم : میرعباسی - کاوه
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۳/۰۵
رده دیویی : ۸۶۳.۹۱۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۴۰۸
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۲۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۱۶-۱۵۳-X

'سرهیدرا 'رمان دیگری است از 'کارلوس فوئنتس 'ـ نویسنده مکزیکی که از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه شده ضمن آن که ترجمه انگلیسی اثر به قلم 'مارگرس سایرس پیدن 'مطمح نظر مترجم ـ کاوه میرعباسی ـ بوده است .نام رمان برگرفته از 'هیدرا 'هیولایی چند سر است که هرکول قهرمان اسطوره‌ای, هر سر که از او می‌برید چندین سر دیگر به جای آن می‌رویید .هیدرا نماد تکثیر بی‌پایان است ; جریان پیوسته دو تا شدن است که در سراسر داستان به گونه نمادین در قالب جاسوسی و خرابکاری ظاهر می‌شود .همه شخصیت‌های این رمان هویتی دوگانه و حتی سه گانه دارند .افزون بر آن, تکرار دقیق صحنه‌ها و گفت و گوها و حتی تکرار ساختار نیز در میان است ;به گونه‌ای که خواننده در این رمان با دو برآمد محتمل روبه‌رو می‌شود :یکی در تخیل راوی, که چون نتوانسته است عطوفت 'فلیکس مالدونادو ' را به سوی خود جلب کند, او را برای خود بازآفریده است, و دیگر, آن چه به راستی بر قهرمان اصلی می‌گذرد .در زندگی شخصیت اصلی داستان, که آدمی نگران و خیال‌پرور است, اشتیاق به دیگر بودن ـ اشتیاق به هویتی خلاق و خارق‌العاده برای جبران هستی فرساینده و بی‌رنگ و بویش ;یعنی اسیر کنندگانش او را وا می‌دارند که هویت خود را عوض کند و حتی تن به جراحی صورت بدهد .در سرتاسر رمان, آن جفت‌های مثبت و متعادل شخصیت اصلی ـ افرادی چون سارا کلاین معشوق او, و شخصیت پدر, ناخدا هردینگ که تجسم آرمان‌های سیاسی و اجتماعی هستند و فلیکس در پی تحقق آن آرمان‌هاست ـ نابود می‌شوند و بدین سان خبر از سرگذشت فلیکس می‌دهند که سرانجام تن به خواست اسیر کنندگانش می‌دهد و دیوانه می‌شود . این رمان بیانگر بسیاری از دوگانگی‌های قهرمان اصلی است .فلیکس دو معشوق به نام سارا کلاین و مری بنجامین دارد .اولی نماد زنی آرمانی و دست نیافتنی است که فلیکس او را گرامی می‌دارد و دیگری زنی خونگرم و بی‌پروا که فلیکس از او سوئ‌استفاده می‌کند .فلیکس همچنین دو شخصیت مادر دارد ;یکی مادر خودش که مرد از رفتن به مراسم تدفینش سر باز می‌زند, زیرا از او کینه به دل دارد که مرده و او را ترک گفته است, و دیگری همسرش 'روث 'که او را مادر خوانده خود می‌پندارد ;همچنین است دو شخصیت پدر یکی مکزیکی و دیگری اهل آمریکای شمالی ;دو رئیس جمهور که یکی ناشناس است و دیگری شخصیتی از دوران گذشته است که تصویر متعادل او همچون فردی آرمانی بر زندگی فلیکس سایه افکنده است .سطحی دیگر از دو چهرگی نیز در رمان چهره می‌نمایاند و آن وجود فلیکس همچون نماد مکزیک است .یکی از مثبت‌ترین و آرمانی‌ترین شخصیت‌های آفریده فوئنتس 'فلیکس 'است که همچون نماد حیثیت, وحدت و استقلال مکزیک تصویر می‌شود ...