جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
سیر تحول آموزش روزنامهنگاری و زمینههای دیگرعلوم ارتباطات در جهان و ایران
آموزش روزنامهنگاری ــ به عنوان یكی از نخستین شاخههای «علوم ارتباطات» ــ و همچنین آموزش سایر شاخههای آن، از اوایل قرن بیستم، به دنبال توسعهٔ مطبوعات و پیدایش و گسترش سینما و رادیو و تلویزیون و سایر تكنولوژیهای نوین ارتباطی، رو به پیشرفت و گسترش گذاشتند. اكنون در بسیاری از كشورهای جهان، دانشكدهها و مدارس عالی گوناگونی برای آموزش و پژوهش دربارهٔ زمینههای علمی مختلف ارتباطات وجود دارند. شاخههای ارتباطی متعددی كه در مؤسسات دانشگاهی دنیا تأسیس شدهاند، هدفهای متنوعی را دنبال میكنند. بسیاری از این شاخهها، معمولاً در سطح تحصیلات لیسانس، برای تربیت كارشناسان مورد نیاز مطبوعات و انتشارات و تبلیغات، و بهویژه روزنامهنگاران، مشاوران روابط عمومی، كارگزاران تبلیغات بازرگانی و سیاسی و نیز سینماگران ایجاد گردیدهاند. در برخی از شاخههای مذكور هم «علوم ارتباطات» به عنوان یكی از حوزههای مهم مطالعات اجتماعی، در جهت بررسی و پژوهش راجع به كاربردها و كارآییهای ارتباطات جمعی، ارتباطات میانفردی، ارتباطات كلامی، زبانشناسی، معنیشناسی و نشانهشناسی و همچنین تكنولوژیهای جدید ارتباطی، در همان سطح لیسانس، یا سطحهای بالاتر تحصیلات دانشگاهها، طرف توجه قرار گرفتهاند.در این مقاله، طی دو بخش به بررسی سیر تحول آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در جهان و ایران، پرداخته شده است. در نخستین بخش مقاله، ابتدا تجربههای آموزشی كشورهای بزرگغربی و به ویژه ایالات متحدهٔ آمریكا، فرانسه و انگلستان، كه در ایجاد و توسعهٔ مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی دیگر و همچنین تكنولوژیهای نوین اطلاعات و ارتباطات و نیز حرفهها و فعالیتهای مهم ارتباطی، پیشگام بودهاند، معرفی گردیدهاند و سپس تجربههای آموزشی برخی از كشورهای در حال توسعه و مخصوصاً كشورهای آسیایی در مورد آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات، مرور شدهاند. بخش دوم مقاله، به معرفی تجربههای آموزشی ایران در زمینهٔ روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات، اختصاص یافته است. در این بخش، دو تجربهٔ اولیهٔ آموزش روزنامهنگاری ایران، كه به وسیلهٔ «سازمان پرورش افكار» و دانشگاه تهران، سرپرستی گردیده بودند، به اختصار معرفی شدهاند و تجربههای بعدی كه از چهل سال پیش، نخست با همكاری مؤسسهٔ مطبوعاتی كیهان و پس از آن در چارچوب برنامههای آموزشی دانشگاه علامهطباطبایی، صورت گرفتهاند و نویسنده در آنها مشاركت مستقیم داشته است، بهطور نسبتاً مفصل ارائه گردیدهاند.
بخش یكم ــ تجربههای آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در جهان
ضرورت آموزش روزنامهنگاری، از نیمهٔ دوم قرن نوزدهم، به دنبال صنعتی و تجارتی شدن مطبوعات، توسعهٔ تبلیغات بازرگانی و گسترش گزارشگری خبری، در كشورهای غربی مورد توجه واقع شد. پیش از آن، تجربههای پراكندهای از این آموزش در برخی از كشورهای اروپایی پدید آمده بودند. قدیمترین تجربهٔ آموزش روزنامهنگاری جهان، در سال ۱۶۷۲ میلادی در دانشگاه شهر لایپزیك آلمان و به صورت مجموعهای از سخنرانیها به عمل آمده بود و جالب آنكه یكی از نخستین انستیتوهای دانشگاهی مطالعات مطبوعات نیز در سال ۱۹۱۶ در همین دانشگاه تأسیس گردید.
۱. ایالات متحدهٔ آمریكا
اولین تجربهٔ جدید آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری در ایالات متحدهٔ آمریكا، در سال ۱۸۶۹، به ابتكار ژنرال «رابرت لی» ، رئیس وقت كالج واشنگتن، كه اكنون «دانشگاه واشنگتن و لی» نامیده میشود، در ایالت ویرجینیای آمریكا به منظور تقویت مطبوعات در جهت كمك به ترمیم خرابیهای جنگ داخلی آن كشور و بازسازی مناطق جنوب ایالات متحده، صورت پذیرفت. اما این تجربه، كوتاهمدت بود و پس از آن تا اواخر قرن نوزدهم، تجربیات دیگری هم در سایر كالجها و دانشگاههای آمریكا پدید آمدند، كه دوام نیافتند. در اروپا، نخستین تجربهٔ جدید آموزش روزنامهنگاری در سال ۱۸۹۰، با تأسیس «انستیتوی روزنامهنگاری» در لندن آغاز شد. این تجربه در سال ۱۸۹۹ با ایجاد «مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری» در پاریس نیز دنبال گردید. آموزش حرفهای و تخصصی روزنامهنگاران به صورت منظم و مداوم، از اوایل قرن بیستم، همراه با افزایش سریع مؤسسات دانشگاهی و ترویج و پیشرفت فلسفهٔ پراگماتیسم و ضرورت تربیت متخصصان مختلف و از جمله روزنامهنگاران، در ایالات متحده هم مورد توجه قرار گرفت. در این كشور، زمینهٔ آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری، در سال ۱۹۰۳، هنگامی كه «جوزف پولیتزر» ، مدیر معروف روزنامهٔ «نیویورك دیلی ورلد» ، مبلغ ۵/۲ میلیون دلار برای تأسیس یك مدرسهٔ روزنامهنگاری در دانشگاه كلمبیا در نیویورك اختصاص داد، فراهم شد. هدف پولیتزر آن بود كه روزنامهنگاران نیز مانند پزشكان و قضات و وكلای دادگستری، از آموزش تخصصی برخوردار شوند. از آن زمان و تا سال ۱۹۱۲ كه برای تأمین هدف مذكور، مدرسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه كلمبیا در نیویورك تأسیس گردید، در برخی دیگر از دانشگاههای آمریكایی نیز آموزش روزنامهنگاری آغاز شد و به پیشرفتهای قابل ملاحظهای رسید. در سال ۱۹۰۴، دانشگاه ایلینوی یك دورهٔ آموزشی روزنامهنگاری چهارساله و دانشگاه ویسكونسین نیز دروس تخصصی در این زمینه دایر كرده بودند. دانشگاه میسوری هم اولین مدرسهٔ روزنامهنگاری را به عنوان یك مؤسسهٔ تخصصی دانشگاهی در سال ۱۹۰۸ در شهر كلمبیای ایالت میسوری تأسیس نمود. در سال ۱۹۱۲، در مجموع ۳۰ دانشگاه و كالج ایالات متحده، دارای برنامههای آموزش روزنامهنگاری شده بودند. تعداد این مؤسسات عالی آموزشی در اواسط دههٔ ۱۹۳۰ به ۴۵۵ واحد و در سال ۱۹۵۳ به ۶۷۲ واحد رسید. در دههٔ ۱۹۵۰، دپارتمانهای روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی فراوانی نیز در كالجهای كوچك دانشگاهی (دورههای دوساله) ایالات متحده تأسیس گردیدند. در عین حال، در آن دهه تعداد برنامههای اصلی دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری نسبتاً ثابت ماندند. اما این وضع بهزودی دگرگون شد و در طول دههٔ ۱۹۶۰، كه به سالهای پرنشاط دانشگاهی موسوم گردیده بود، هم تعداد مؤسسات دانشگاهی دارای برنامههای روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی و هم تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در آنها، بهطور مداوم افزایش پیدا كردند. بهطوری كه در سال ۱۹۶۹، در ۱۱۴۸ مؤسسه از ۲۳۱۳ مؤسسهٔ آموزش عالی آمریكا، نوعی آموزش روزنامهنگاری وجود داشت. در میان این مؤسسات، ۷۱۹ كالج بزرگ (دورههای چهارساله) فعالیت میكردند كه دارای برنامههای كامل كارشناسی بودند. در همان زمان، ۲۱۲ كالج برنامههای كامل كارشناسی روزنامهنگاری داشتند، ۴۲۹ كالج كوچك دارای برنامههای جانبیِ روزنامهنگاری بودند و ۷۷ كالج هم از برنامههای آموزشی اصلی روزنامهنگاری برخوردار بودند. (۱)
در دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، دورههای كارشناسی و كارشناسی ارشد و دكترای روزنامهنگاری و سایر شاخههای ارتباطات در بسیاری از دانشگاههای ایالات متحده، به پیشرفت و گسترش فراوان نائل گردیدند.به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲، بیش از ۵۰هزار دانشجو از دورههای كارشناسی روزنامهنگاری و شاخههای دیگر ارتباطات، فارغالتحصیل شده بودند (۱۱هزار نفر در سال ۱۹۷۰). در همان سال، ۴هزار نفر در شاخههای مذكور درجهٔ كارشناسی ارشد (۱۸۰۰ نفر در سال ۱۹۷۰)، و ۲۵۰ تن هم درجهٔ دكترا (۱۴۵ نفر در سال ۱۹۷۰)، دریافت كرده بودند. تعداد فارغالتحصیلان دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری و سایر شاخههای ارتباطات ایالات متحدهٔ آمریكا، كه در سال ۱۹۷۱ فقط ۱۰هزار و ۳۲۵ نفر بود، در سال ۱۹۹۱ به ۵۰هزار و ۶۳ نفر رسید، كه یك افزایش ۳۸۵درصد را نشان میداد. به عبارت دیگر، نرخ رشد فارغالتحصیلان دورهٔ كارشناسی این شاخهها بیش از سه برابر شاخههای علوم اجتماعی بود (مركز ملی آمارهای آموزشی، ۱۹۹۲) . در همین مدت، نرخ رشد تعداد فارغالتحصیلان دكترای روزنامهنگاری و شاخههای دیگر ارتباطات، از ۸۱ درصد به ۱۳۰ درصد افزایش یافت. (۲)
«اورت راجرز»، استاد معروف علوم ارتباطات آمریكا، در یكی از مقالات خود، راجع به پیشرفت آموزش شاخههای روزنامهنگاری و ارتباطات در دههٔ ۱۹۹۰ در ایالات متحدهٔ آمریكا، چنین نوشته است:
... در برنامههای آموزشی ارتباطات، هر سال ۵۰هزار نفر درجهٔ لیسانس میگیرند (در سال ۱۹۷۰ فقط ۱۱هزار نفر بودند)، ۴هزار نفر درجهٔ فوقلیسانس (در سال ۱۹۷۰ فقط ۱۸۰۰ نفر بودند) و ۲۵۰ نفر درجهٔ دكترا (۱۴۵ نفر در سال ۱۹۷۰)، دریافت میكنند. در فاصلهٔ ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، تعداد فارغالتحصیلان سالانهٔ جامعهشناسی، از ۳۶هزار نفر در سال ۱۹۷۰ به ۱۴هزار در سال ۱۹۹۲، كاهش یافته است. در سال ۱۹۹۳، در حدود ۲هزار مدرسه و دپارتمان ارتباطات در دانشگاههای آمریكا وجود داشتهاند. نخستین دپارتمان روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی در سال ۱۹۴۵ در دانشگاه ایلینوی تأسیس شده بود و اولین برنامهٔ دورهٔ دكترای این رشته هم در سال ۱۹۴۸ به وسیلهٔ «ویلبر شرام» در دانشگاه آیووا ایجاد گردیده بود... (۳)
در سالهای دههٔ ۱۹۹۰، در حدود ۱۵۰ برنامهٔ دكترای رشتهٔ علوم ارتباطات در دانشگاههای آمریكا دارای نامهای مختلفی چون روزنامهنگاری، ارتباطات جمعی، ارتباطات كلامی، ارتباطات دور، اطلاعرسانی، رادیو و تلویزیون، فیلم و سینما، روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی بودهاند. باید در نظر داشت كه پیش از تأسیس نخستین دپارتمانها و مدارس عالی روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در دانشگاههای آمریكا و كوشش استادان آنها برای تأمین وحدت آموزشی رشتهٔ ارتباطات، بیشتر جامعهشناسان دستاندركار بررسی كاربردهاو عملكردهای ارتباطات، مانند « پل لازارسفلد » و « برنارد برلسون »، روانشناسان اجتماعی همچون « كارل هاولند » و متخصصان علوم سیاسی چون « هارولد لاسول »، به زمینههای كنونی مطالعات این رشته، مانند آثار اجتماعی پیامهای ارتباطی و تجزیه و تحلیل محتوای تبلیغات سیاسی، توجه داشتند. در همان زمان، مطالعات سیبرنتیك هم به وسیلهٔ « نوربرت وینر » و «تئوری ریاضی اطلاعات» نیز به وسیلهٔ « كلود شانون » و « ویلیام ویور » دنبال میشدند. در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۴۰، « ویلبر شرام »، استاد دانشگاه ایلینوی، در كنار پنج شاخهٔ معروف علوم اجتماعی، شامل جامعهشناسی، روانشناسی، انسانشناسی، اقتصاد و علوم سیاسی، كه در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ تأسیس شده بودند، به رشتهٔ جدید ارتباطات توجه یافت. لازم به یادآوری است كه از اوایل قرن بیستم، به موازات پیشرفت و گسترش آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در ایالات متحدهٔ آمریكا، به تأسیس نهادهای تخصصی حمایت از این آموزشها نیز توجه ویژهای معطوف گردید. به طوری كه در سال ۱۹۱۲ «انجمن آمریكایی مدرسان روزنامهنگاری» ، كه نام آن در سال ۱۹۴۹ به «انجمن آموزش روزنامهنگاری» تبدیل شد، پایهگذاری گردید. در سال ۱۹۱۷ هم «انجمن آمریكایی مدارس عالی و دپارتمانهای روزنامهنگاری» ایجاد شد، كه هدف مهم آن كمك به ارتقای كیفیت آموزش روزنامهنگاری در ایالات متحده معرفی شده بود. این دو انجمن، در سال ۱۹۲۴ برای نیل به هدف مذكور، فصلنامهٔ معروف « جورنالیزم كوارترلی » را كه ابتدا با نام « جورنالیزم بولتین » منتشر میشد، دایر كردند. اقدام مهم دیگر در این زمینه، تأسیس «شورای آموزش روزنامهنگاری آمریكا» بود كه در سال ۱۹۳۹ به منظور بررسی و ارزیابی كیفیت آموزشی مدارس عالی و دپارتمانها و دانشكدههای روزنامهنگاری صورت گرفت. در این شورا، گردانندگان «انجمن آمریكایی مدارس و دپارتمانهای روزنامهنگاری» و برخی از سازمانهای حرفهای ناشران و مدیران مطبوعات، به همكاری پرداختند.۲. فرانسه و انگلستان
ــ در فرانسه، بر خلاف آمریكا و تحت تأثیر شرایط نامساعد ناشی از جنگهای اول و دوم جهانی، آموزش روزنامهنگاری و سایر رشتههای علوم ارتباطات، در نیمهٔ اول قرن بیستم از رشد و توسعهٔ فراوانی برخوردار نشد. به دنبال «مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری» كه در سال ۱۸۹۹ در پاریس تشكیل شد، دومین مدرسهٔ روزنامهنگاری این كشور با همان نام، در سال ۱۹۲۴ در شهر لیل (در شمال فرانسه)، به وسیلهٔ سازمانهای مذهبی كاتولیكها دایر گردید كه از آن زمان تاكنون به فعالیتهای خود ادامه داده است.پس از جنگ جهانی دوم یك مؤسسهٔ عالی روزنامهنگاری به نام «مركز تربیت روزنامهنگاران» با همكاری تشكلها و سازمانهای حرفهای روزنامهنگاری در پاریس ایجاد شد (در سال ۱۹۴۶). این مركز در دهههای اخیر، فعالیتهای كیفی مهمی، مانند گسترش برنامهٔ كارآموزی در مورد روزنامهنگاری پیشرفته برای روزنامهنگاران در حین خدمت و انتشار كتابهای درسی و تخصصی، به عمل آورده است و نام آن نیز به «مركز تربیت و اعتلای روزنامهنگاران» ، تبدیل گردیده است. تأسیس «انستیتوی مطبوعات» دانشگاه پاریس برای آموزش دورههای فوقلیسانس و دكترای روزنامهنگاری و علوم ارتباطات، كه در سال ۱۹۶۱ صورت گرفت نیز از اهمیت و اعتبار زیادی برخوردار است. انستیتوی مذكور در سال ۱۹۳۸ با نام «انستیتوی علوم مطبوعات» شروع به كار كرده بود. اما به سبب وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه به وسیلهٔ ارتش آلمان نازی، فعالیت آن متوقف گردیده بود. انستیتوی مذكور كه در دورهٔ بازگشایی آن در سال ۱۹۶۱، به آموزش زمینههای مختلف ارتباطات، مانند تاریخ مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی، فنون ارتباطات، حقوق و اقتصاد ارتباطات، ارتباطات بینالمللی و جامعهشناسی و روانشناسی ارتباطات در دورههای لیسانس و فوقلیسانس و دكترا پرداخته بود، از دههٔ ۱۹۸۰ با تأسیس دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی، به آموزش حرفهای روزنامهنگاران نیز توجه خاصی پیدا كرده است. علاوه بر «انستیتوی مطبوعات» دانشگاه پاریس، از اواسط دههٔ ۱۹۷۰، بعضی از دانشگاههای پاریس، مانند دانشگاه پاریس ۳، دانشگاه پاریس ۴ و همچنین برخی از دانشگاههای دیگر در شهرهای بزرگ فرانسه، مخصوصاً دانشگاههای «استراسبورگ»، «بوردو»، «گرنوبل» و «رن» نیز دورههای لیسانس و فوقلیسانس و دكترای روزنامهنگاری و سایر رشتههای ارتباطات تأسیس نمودهاند. در فرانسه در سال ۱۹۶۵، ۱۰هزار روزنامهنگار، در سال ۱۹۸۳، ۱۸هزار روزنامهنگار و در سال ۱۹۹۰، ۲۶هزار روزنامهنگار مشغول به كار بودهاند. مقایسهٔ دو تاریخ اخیر، رشد حدود ۴۴درصد تعداد روزنامهنگاران در طول هفت سال را نشان میدهد. روزنامهنگاران زن فرانسه كه در سال ۱۹۸۰، ۴/۲۴ درصد كل روزنامهنگاران آن كشور را تشكیل میدادند، در سال ۱۹۹۰، به ۲/۳۳ درصد كل افزایش یافتهاند.جوانتر شدن روزنامهنگاران فرانسوی هم از تحولات مهم این دوره است. در سال ۱۹۹۰ روزنامهنگاران بین ۲۶ تا ۴۵ سال، ۸/۶۸درصدِ كلّ آنها بودهاند. از لحاظ دارا بودن مدارك عالی تحصیلی نیز در این مدت، دگرگونی بسیار مهمی در فرانسه پدید آمده است. به گونهای كه نسل جدید روزنامهنگاران، اغلب دارای دیپلمهای دانشگاهی هستند و حتی برخی از آنان از چند مدرك تحصیلی دانشگاهی برخوردارند (در سال ۱۹۹۰، ۸۵درصد روزنامهنگاران دارای سن ۲۶ تا ۳۰ سال، تحصیلات عالی داشتهاند). در مجموع، قریب ۵۷درصد روزنامهنگاران فرانسوی در سال ۱۹۹۲، دارای دیپلم تحصیلات عالی بودهاند و ۱۸درصد آنان دو دیپلم عالی دانشگاهی داشتهاند. بنابراین، سطح تخصصی و علمی آنها در حال افزایش بوده است. (۴)
ــ انگلستان در آموزش روزنامهنگاری از كشورهای پیشگام به شمار میرود. اما به رغم تأسیس نخستین «انستیتوی روزنامهنگاران» در انگلستان، كه در سال ۱۸۹۰ صورت پذیرفت، دانشگاههای این كشور تا دهههای آخر قرن بیستم به این آموزش تخصصی توجه نداشتند. دانشگاه لندن بین سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۳۹ یك دورهٔ دوسالهٔ دیپلم روزنامهنگاری داشت كه در طول فعالیت بیستسالهٔ آن در حدود ۴۰۰ نفر فارغالتحصیل شده بودند. بیشتر این فارغالتحصیلان در روزنامهٔ « تایمز »، هفتهنامهٔ « اوبزرور » و رادیو « بیبیسی » به كار پرداخته بودند. در سال ۱۹۵۲ با كوشش مشترك «شورای ملی تربیت روزنامهنگاران» و «اتحادیهٔ ملی روزنامهنگاران» انگلستان، آموزشهای رسمی حرفهای آغاز شدند و از دههٔ ۱۹۷۰، در بعضی از دانشگاههای این كشور، بهتدریج دورههای فوقلیسانس روزنامهنگاری نیز دایر گردیدند. در حال حاضر، بسیاری از دانشگاههای انگلستان (به استثنای دانشگاههای معروفِ آكسفورد، كمبریج و لندن)، دارای دورههای لیسانس، فوقلیسانس و دكترای علوم ارتباطات هستند.
۳. آموزش روزنامهنگاری در كشورهای غیرغربی
كشورهای در حال توسعه، به سبب شرایط خاص تاریخی و عقبماندگی اقتصادی و فرهنگی و عدم پیشرفتِ بهموقع مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی آنها، دیرتر از كشورهای توسعهیافته به آموزش روزنامهنگاری و رشتههای دیگر علوم ارتباطات پرداختهاند. «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد» (یونسكو)، از اواسط دههٔ ۱۹۵۰، برای كمك به ایجاد و توسعهٔ آموزش روزنامهنگاری در كشورهای جهان سوم، اقدامهای مهمی را آغاز كرد. نخستین اقدام، با تشكیل یك گردهمایی بینالمللی مركب از عدهای از صاحبنظران و كارشناسان برجستهٔ آموزش روزنامهنگاری، كه در روزهای ۹ تا ۱۳ آوریل ۱۹۵۶ در مقر یونسكو در پاریس برگزار شد، شروع گردید و به دنبال آن، در نهمین اجلاسیهٔ كنفرانس عمومی یونسكو، كه در نوامبر و دسامبر ۱۹۵۶ در دهلی نو ترتیب یافت، قطعنامهٔ ویژهای در اینباره تصویب و به مدیركل سازمان مذكور مأموریت داده شد تا برای تهیهٔ مقدمات تشكیل چند مركز منطقهای آموزش روزنامهنگاری، به منظور آماده ساختن مدرسان متخصص این رشته جهت تدریس در مدارس عالی و دانشگاههای كشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریكای لاتین، اقدامهای لازم را به عمل آورد. بر همین اساس و با توجه به نتیجهگیریها و توصیههای گردهمایی تخصصی آموزش روزنامهنگاری و قطعنامهٔ مصوب نهمین اجلاسیهٔ كنفرانس عمومی یونسكو، نخستین «مركز بینالمللی آموزش عالی روزنامهنگاری» در سال ۱۹۵۷، به كمك این سازمان و دانشگاه استراسبورگ فرانسه، در این شهر تأسیس شد. در برنامهٔ این مركز، یك دورهٔ دوسالهٔ آموزش روزنامهنگاری برای آماده ساختن مدرسان دانشگاهی این رشته در كشورهای در حال توسعه پیشبینی شده بود كه با برگزاری سخنرانیهای چندهفتهای در دو سال متوالی و گذراندن یك پایاننامهٔ پژوهشی، صورت میپذیرفت. نخستین دورهٔ مذكور در فاصلهٔ ۱۵ اكتبر تا اول دسامبر ۱۹۵۷ با شركت عدهای از استادان و محققان روزنامهنگاری اروپای غربی، اتحاد جماهیر شوروی، اروپای شرقی و ایالات متحدهٔ آمریكا و عدهای از افراد معرفیشده از كشورهای در حال توسعه برای گذراندن برنامهٔ مورد پیشبینی و آمادگی جهت تدریس روزنامهنگاری، برگزار گردید. این دورهها در طول سالهای نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۵۰ و سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ادامه داشتند. به دنبال مركز یادشده، در سال ۱۹۵۹، مركز مشابهی در شهر «كیتو» مركز جمهوری «اكوادور» برای آموزش تخصصی مدرسان روزنامهنگاری كشورهای آمریكای لاتین تشكیل گردید. این مركز در فاصلهٔ سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۹، بهطور منظم هر سال یك دورهٔ آموزشی ۱۰ هفتهای برای مدرسان روزنامهنگاری ترتیب داده بود. در سال ۱۹۶۱ هم مركزی مشابه آن در شهر «داكار»، مركز جمهوری سنگال برای كشورهای آفریقایی تأسیس شد. تجربهٔ مشابهی نیز در سالهای بعد در «مانیل»، مركز فیلیپین، آغاز گردید. اما هیچكدام از آنها موفقیتهای مهمی به دست نیاوردند و بیشتر آنها تعطیل یا در نهادهای دانشگاهی ادغام شدند.
الف. هند و پاكستان
ــ نخستین تجربهٔ آموزش روزنامهنگاری هند، در دههٔ ۱۹۲۰، در دورهٔ پیش از استقلال این كشور، در «دانشگاه ملی مَدرس» آغاز شد. اما این تجربه بهزودی متوقف گردید و به جای آن در سال ۱۹۳۸ در «دانشگاه اَلیگر» دورهٔ آموزشی تجربی دیگری شروع شد. سپس در سال ۱۹۴۱، اولین دپارتمان آموزش روزنامهنگاری در دانشگاه پنجاب در شهر لاهور تأسیس گردید. این دپارتمان، پس از استقلال شبهقارهٔ هند و تقسیم آن به دو كشور مستقل، به سبب قرار گرفتن لاهور در قلمرو پاكستان، در سال ۱۹۴۷ به دانشگاه دهلی منتقل شد. در جمهوری هند نیز مانند بسیاری از كشورهای مهمّ در حال توسعه، در دهههای اخیر، دورههای لیسانس و فوقلیسانس و دكترای روزنامهنگاری و سایر رشتههای علوم ارتباطات دایر شدهاند. در سال ۱۹۹۰، در ۴۰ دانشگاه و ۲۰ مؤسسهٔ آموزش عالی هند در حدود ۲هزار دانشجوی رشتههای مختلف ارتباطی مشغول تحصیل بودهاند. كمیسیون مخصوص تحصیلات دانشگاهی دولت هند، حداقل، وجود یك استاد، دو دانشیار و چهار استادیار را برای تأسیس و ادارهٔ یك دپارتمان آموزش ارتباطات ضروری شناخته است. در اوایل دههٔ ۱۹۹۰، فقط در دو دانشگاه هند، این حداقل تأمین بوده است. معروفترین مؤسسهٔ تخصصی ارتباطی این كشور، «انستیتوی ارتباط جمعی هند» (تأسیس شده در ۱۹۶۵) است كه در دهههای اخیرِ فعالیت خود، بیش از دوهزار فارغالتحصیل داشته است. این انستیتو هر سال از میان سههزار داوطلب، فقط ۳۰ دانشجو انتخاب میكند. در بیشتر دانشگاهها و مؤسسات ارتباطی هند، برنامههای آموزشی تخصصی ارتباطات بر زمینههای روزنامهنگاری، روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی و پژوهشهای ارتباطی متمركزند. (۵)
به موجب بررسیهای اخیر، سالانه در حدود ۱۵۰۰ نفر در رشتههای ارتباطات از ۴۲ دانشگاه هند كه دارای دورههای ارتباطاتاند، فارغالتحصیل میشوند. در سال تحصیلی ۹۳ــ۱۹۹۲، در ۴۲ دانشگاه هند دروس ارتباطات یا دپارتمانهای ارتباطات وجود دشتهاند. در همین سال در ۲۲ دانشگاه هند، دورههای لیسانس ارتباطات با اسامی مختلف ارتباطات جمعی، تبلیغات بازرگانی، ارتباطات و روزنامهنگاری... دایر بودهاند و ۱۵ دانشگاه نیز دورههای فوقلیسانس داشتهاند. به موجب تحقیقی كه در سال ۱۹۹۴ دربارهٔ اعضای هیأتهای علمی دپارتمانهای ارتباطات ۱۰ دانشگاه هند صورت گرفته، بیشتر آنها فقط یك، دو یا سه عضو داشتهاند و تنها یكی دارای هفت عضو بوده است. در این میان، فقط دو نفر دارای دكترای ارتباطات (یك نفر از انگلستان و یك نفر از آمریكا) بودهاند. اغلب اعضای دپارتمانهای مذكور جوانند و مرتبهٔ استادیاری دارند و در همان دانشگاهی كه فارغالتحصیل شدهاند، كار میكنند. (۶)
ــ نخستین دورههای آموزش روزنامهنگاری پاكستان در سال ۱۹۵۵، در دانشگاههای پنجاب، كراچی و سند دایر شدند. این دورهها در آغاز یكساله بودند و در اوائل دههٔ ۱۹۶۰ در كراچی و پنجاب به دورههای دوسالهٔ فوقلیسانس تبدیل گردند. در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ در پاكستان، هشت دانشگاه دارای دورههای لیسانس و فوقلیسانس ارتباطات و روزنامهنگاری بودهاند و چهار مؤسسهٔ غیردانشگاهی هم دورههای كوتاهمدت در این رشته داشتهاند.دانشگاههای پنجاب، سند، گونال، بلوچستان و بهاوالپور، دورههای دوسالهٔ روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی دارند و به فارغالتحصیلانی كه قبلاً دورههای لیسانس را گذراندهاند، درجهٔ فوقلیسانس میدهند. در دانشگاه كراچی هم یك دورهٔ سهسالهٔ لیسانس و یك دورهٔ دوسالهٔ فوقلیسانس روزنامهنگاری وجود دارند. دانشگاه پیشاور نیز دارای دورهٔ دیپلم یكسالهٔ روزنامهنگاری و دورهٔ دوسالهٔ فوقلیسانس در روزنامهنگاری است. در دو دانشگاه معتبر پنجاب و كراچی، بیشتر دانشجویان روزنامهنگاری را دختران تشكیل میدهند. در میان اعضای هیأت علمی این دورهها در سال ۱۹۹۰، چهار نفر دارای درجهٔ دكترا از پاكستان و چهار نفر دارای درجهٔ دكترا از كشورهای خارج و شش نفر دارای درجهٔ فوقلیسانس بودهاند و در حدود نصف تا ثلث اعضای هیأت علمی هم از تجربههای عملی روزنامهنگاری در مطبوعات برخوردار بودهاند. (۷)
ب. كشورهای جنوب شرقی آسیا
ــ اولین دورهٔ آموزش روزنامهنگاری در فیلیپین در سال ۱۹۱۹ در «دانشگاه فیلیپین» در مانیل تشكیل شد.در دههٔ ۱۹۹۰ در این كشور ۵۱ دانشكده، دپارتمان و مدرسهٔ آموزش ارتباطات وجود داشتهاند. بهطور كلی یكسوم دانشگاهها و مدارس عالی دارای برنامههای آموزش ارتباطات، دولتی و دوسوم خصوصی بودهاند. در فیلیپین در دههٔ مذكور، در حدود ۱۲هزار دانشجوی ارتباطات در سطحهای مختلف فارغالتحصیل شدهاند. دانشكدهٔ ارتباطات جمعی دانشگاه فیلیپین در مانیل در سال ۱۹۹۴ دارای ۱۰۰۰ دانشجوی لیسانس، ۱۸۰ دانشجوی فوقلیسانس و ۲۰ دانشجوی دكترا بوده است. در همان سال در این كشور از میان ۴هزار داطلب ورود به این رشته، فقط ۱۰درصد پذیرفته شدهاند. در دانشگاه فیلیپین علاوه بر دانشكدهٔ ارتباطات جمعی، انستیتوی ارتباطات توسعه هم فعالیت میكند و این انستیتو در كنار برنامههای لیسانس و فوقلیسانس، برنامهٔ دكترای ارتباطات توسعه را هم دایر كرده است.
ــ در تایلند نیز در هفت دانشگاه دولتی و هفت دانشگاه و مؤسسهٔ عالی خصوصی، دورههای لیسانس و فوقلیسانس ارتباطات وجود دارند. دانشگاه بانكوك، در سال ۱۹۹۴ چهار هزار دانشجو در رشتهٔ ارتباطات داشته است كه ۱۷۰ نفر آنان در دورهٔ فوقلیسانس درس میخواندهاند. (۸)
ــ در كرهٔ جنوبی در سال ۱۹۹۴، ۲۷ دانشكده و مدرسه و دپارتمان روزنامهنگاری و ارتباطات وجود داشتهاند. بیش از ۱۰۰ نفر اعضای هیأت علمی دارای درجهٔ دكترای روزنامهنگاری و ارتباطات، در آموزش و پژوهش علوم ارتباطات در این كشور مشاركت دارند كه نصف آنان فارغالتحصیل ایالات متحدهٔ آمریكا هستند. معتبرترین و مشهورترین برنامههای آموزشی و پژوهشی ارتباطات در «دانشگاه ملی سئول» دنبال میشوند. در خارج از دانشگاهها نیز مدارس روزنامهنگاری فراوانی فعالیت میكنند. در كرهٔ جنوبی، روزنامهنگاری رادیو ـ تلویزیونی هم مورد توجه خاص قرار دارد. (۹)
تعداد روزنامهها و هفتهنامههای كرهٔ جنوبی كه قبل از وقایع سیاسی ۱۹۸۷ و سقوط دیكتاتوری نظامی، به ترتیب ۳۲ و ۴۰۱ عنوان بود، در سال ۱۹۹۲، چند سال پس از استقرار دموكراسی، به ۲۰۱ و ۱۵۶۱ عنوان رسید. تعداد كلّ روزنامهنگاران و همكاران برنامهساز رادیو و تلویزیون كرهٔ جنوبی كه در سال ۱۹۸۰، ۱۸هزار و ۷۰۳ نفر و در سال ۱۹۸۷، همزمان با سقوط نظام اقتدارگرای آن كشور ۲۰هزار و ۵۲۸ نفر بود، در سال ۱۹۹۲ به ۳۶هزار و ۲۹۲ نفر افزایش یافت كه ۲۲هزار و ۶۶۱ نفر در مطبوعات، ۱۲هزار و ۹۸۱ نفر آنان در رادیو و تلویزیون و ۶۵۰ نفر آنان در خبرگزاریها كار میكردند. (۱۰)
پ. تركیه
ــ آموزش روزنامهنگاری در تركیه، برای نخستینبار در سال ۱۹۴۷ با تأسیس انستیتوی مطبوعات در دانشگاه استانبول آغاز شد. دورهٔ تحصیلی این انستیتو دو سال بود. مدرسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه استانبول نیز در سال ۱۹۵۰ ایجاد شد. دورهٔ تحصیل در این مدرسه ابتدا دو سال بود و چند سال بعد به سه سال و سپس چهار سال افزایش یافت. در سال ۱۹۹۱ در تركیه پنج مدرسهٔ روزنامهنگاری فعالیت میكردند كه همهٔ آنها نام «مدرسهٔ روزنامهنگاری و رادیو و تلویزیون» داشتند. دورهٔ تحصیلات این مدارس عالی، چهار سال است و به فارغالتحصیلان آنها درجهٔ لیسانس داده میشود. از میان این پنج مدرسه، دو مدرسه در استانبول، دو مدرسه در آنكارا و یك مدرسه در اِزمیر قرار دارند. اولین مدرسهٔ روزنامهنگاری و رادیو و تلویزیون تركیه، در سال ۱۹۶۵ در دانشكدهٔ علوم سیاسی دانشگاه آنكارا دایر شد. به دنبال آن، در دههٔ ۱۹۷۰، چهار مدرسهٔ دیگر در دانشگاه استانبول، دانشگاه اژهٔ ازمیر، دانشگاه مرمرهٔ استانبول و دانشگاه غازی آنكارا ایجاد گردیدند. در سالهای اخیر، تمام این مدارس كوشیدهاند كه به دانشكدهٔ ارتباطات جمعی تبدیل شوند. مدارس روزنامهنگاری و رادیو و تلویزیون تركیه هم دارای سه شاخهٔ روزنامهنگاری، رادیو و تلویزیون و روابط عمومیاند و هدف آنها تربیت متخصصان برای مطبوعات و رادیو و تلویزیون و دفاتر روابط عمومی است. اما چون تعداد فارغالتحصیلان این مدارس برای تأمین نیازهای مربوط به نیروی انسانی متخصص در زمینههای یادشده كافی نیست، اكثر همكاران مطبوعات و رادیو و تلویزیون و دفاتر روابط عمومی، از میان فارغالتحصیلان رشتههای حقوق، اقتصاد، علوم سیاسی و جامعهشناسی برگزیده میشوند. به موجب تحقیقی كه در سال ۱۹۸۸ در مورد روزنامهٔ معروف «ملیت» در تركیه صورت گرفت، مشخص شد كه از میان ۲۴۱ روزنامهنگار شاغل در هیأت تحریریهٔ این روزنامه، فقط ۴۱ نفر فارغالتحصیل مدارس عالی روزنامهنگاری بودهاند. (۱۱)
ت. تونس
ــ تونس و الجزایر و مراكش، سه كشور مهم شمال آفریقا، از دههٔ ۱۹۶۰، به دنبال رهایی از سلطهٔ استعماری فرانسه و كسب استقلال ملی خود، به آموزش روزنامهنگاری و سایر رشتههای ارتباطات توجه خاص پیدا كردهاند و با اقتباس از نظام آموزشی دانشگاههای فرانسه و بهویژه تجربههای انستیتوی مطبوعات دانشگاه پاریس، دورههای دانشگاهی مختلفی تشكیل دادهاند. در تونس در سال ۱۹۹۰، ۹/۷۷درصد روزنامهنگاران مرد و ۱/۲۲درصد زن بودهاند. روزنامهنگاران این كشور در مجموع جوانند. در آن سال، ۴۸درصد آنان بین ۱۸ تا ۳۴، و ۴۶درصد بین ۳۵ تا ۴۹ سال داشتهاند. توجه خاصی كه در انتخاب روزنامهنگاران تونس، به دارندگان دیپلم دانشگاهی مبذول میشود، سبب شده است كه روزنامهنگاران در سطح تحصیلات بالا قرار داشته باشند. در سال ۱۹۹۰، ۲/۶۷درصد روزنامهنگاران این كشور دارای تحصیلات لیسانس (دیپلم متوسطه + چهار سال تحصیل دانشگاهی) و ۴/۲۲درصد در سطح دیپلم متوسطه همراه با حداقل یك سال تحصیل عالی بودهاند. به موجب قانون مطبوعات ۱۹۸۸ تونس، مؤسسات مطبوعاتی و خبری موظفند حداقل یكسوم افراد مورد نیاز خود را از میان دارندگان دیپلم مدارس عالی روزنامهنگاری انتخاب كنند.تحقیقی كه در سال ۱۹۹۰ راجع به روزنامهنگاران تونس انجام شد، نشان میداد كه ۷۵درصد روزنامهنگاران، روزنامهنگاری را به عنوان نخستین حرفهٔ مورد اشتغال خود برگزیدهاند. در عین حال، همان تحقیق مشخص میساخت كه ۸/۳۵درصد روزنامهنگاران حداقل یك بار حرفهٔ خود را ترك كردهاند. (۱۲)
بخش دوم: آموزش روزنامهنگاری
و شاخههای دیگر علوم ارتباطات در ایران
در ایران به سبب توسعه نیافتگی روزنامههای آزاد و سلطهٔ سیاسی بسیار طولانی نظامهای قدرتگرا بر نشریات دولتی یا شبهدولتی، دورههای استبداد قاجار و دیكتاتوری پهلوی، آموزش تخصصی روزنامهنگاری نیز مانند قانونگذاری اصولی دربارهٔ مطبوعات و همچنین در مورد استقلال حرفهای روزنامهنگاران، دیرتر از بسیاری از كشورهای دیگر جهان، مورد توجه قرار گرفت. ظاهراً نخستین آگاهیدهی راجع به آموزش روزنامهنگاری در ایران، از طریق انتشار خبر بسیار كوتاه روزنامهٔ ایران دربارهٔ تأسیس «مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری» پاریس در سال ۱۸۹۹ در دورهٔ سلطنت مظفرالدینشاه، صورت پذیرفته است. تجربههای آموزش روزنامهنگاری و سایر شاخههای علوم ارتباطات در ایران را میتوان به چهار مرحله تقسیم كرد.نخستین مرحلهٔ آن، كلاسهای درس روزنامهنگاری «سازمان پرورش افكار» در دانشگاه تهران در آخرین سال سلطنت رضاشاه پهلوی است. دومین مرحلهٔ این تجربهها تشكیل كلاسهای آزاد آموزش روزنامهنگاری دانشگاه تهران است كه در سالهای آخر دههٔ ۱۳۳۰ و سالهای اول دههٔ ۱۳۴۰ صورت گرفت. سومین مرحلهٔ تجربههای مذكور، تأسیس و فعالیت دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۹ است و چهارمین مرحلهٔ آنها، ایجاد دورههای تازهٔ لیسانس علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخهٔ روزنامهنگاری و روابطعمومی در دانشگاه علامهطباطبایی و تأسیس دورههای فوقلیسانس (در سال ۱۳۶۹) دكترای علوم ارتباطات (در سال ۱۳۷۵) در همان دانشگاه است كه به بازگشایی دانشكدهٔ مستقل علوم ارتباطات، با سه رشتهٔ روزنامهنگاری، روابطعمومی و مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات در سال ۱۳۸۳، منتهی گردید.
۱. دورهٔ آموزش روزنامهنگاری «سازمان پرورش افكار»
اولین تجربهٔ آموزش علوم ارتباطات در ایران ــ صرف نظر از برنامههای آموزش فنی مدرسهٔ پست و تلگراف كه در سال ۱۳۰۷ شمسی تأسیس شد ــ در سال ۱۳۱۹ شمسی در زمینهٔ روزنامهنگاری صورت گرفت. در این سال با همكاری «سازمان پرورش افكار» و دانشگاه تهران، یك دورهٔ روزنامهنگاری در دانشكدهٔ حقوق این دانشگاه دایر گردید كه عدهای از محققان و نویسندگان معروف وقت، مانند جلال همایی، سعید نفیسی، عبدالرحمن فرامرزی و محمد حجازی در آن تدریس میكردند. فعالیت این دوره، چندماه بیشتر طول نكشید و با حوادث شهریور ۱۳۲۰ و سقوط سلطنت رضاشاه، اولین تجربهٔ آموزش روزنامهنگاری در ایران متوقف شد. (۱۳)۲. كلاسهای آموزش آزاد روزنامهنگاری در دانشگاه تهران
دومین اقدام برای آموزش روزنامهنگاری در ایران، ۱۵ سال بعد با همكاری مدیران مطبوعات و دانشگاه تهران آغاز گردید و كوششهای تازهای را در این راه به دنبال آورد. در سال ۱۳۳۴ شمسی، دكتر مصطفی مصباحزاده، مدیر روزنامهٔ «كیهان» و استاد دانشكدهٔ حقوق دانشگاه تهران، با توجه به نیاز مطبوعات به تربیت روزنامهنگاران متخصص، پیشنهاد تأسیس یك دانشكدهٔ روزنامهنگاری در دانشگاه تهران را به شورای این دانشگاه ارائه كرد. شورای دانشگاه تهران، پس از بررسیهای مختلف، پیشنهاد مذكور را پذیرفت و در سال ۱۳۳۵ آییننامه و برنامهٔ آموزشی دانشكدهٔ روزنامهنگاری را نیز به تصویب رساند و با انتخاب دكتر مصباحزاده به عنوان رئیس این دانشكده، به وی مأموریت داد تا برای مطالعه دربارهٔ چگونگی تأسیس دانشكدهٔ روزنامهنگاری به كشورهای غربی مسافرت كند و با استخدام چند استاد خارجی و تهیهٔ وسایل فنی مورد نیاز، مقدمات تأسیس دانشكده را فراهم سازد. مدیر روزنامهٔ كیهان برای انجام این مأموریت بهزودی به ایالات متحدهٔ آمریكا مسافرت كرد و ضمن بازدید از دانشكدهها و مؤسسههای آموزش روزنامهنگاری مشهور این كشور، چند نفر از استادان معروف آمریكایی را برای همكاری آموزشی به ایران دعوت نمود. وی در همین مسافرت، در مورد ایجاد یك لابراتور مجهز عكاسی جهت كارورزی عكاسی خبری دانشجویان روزنامهنگاری نیز بررسیهایی انجام داد. چند ماه بعد، پروفسور «هارولد ویلسون »، استاد دانشكدهٔ روزنامهنگاری دانشگاه یوتا، به تهران آمد. اما چون به سبب مشكلات مالی دانشگاه تهران، مقدمات لازم برای تأسیس دانشكدهٔ روزنامهنگاری فراهم نشده بود، به گشایش كلاسهای آزاد آموزش روزنامهنگاری در دانشكدهٔ حقوق اكتفا شد و پروفسور ویلسون در این كلاسها به تدریس پرداخت. در كلاسهای مذكور عدهای از نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات شركت میكردند و از دروسی كه به زبان انگلیسی و با دشواری به كمك مترجم عرضه میشدند، بهره میگرفتند. (۱۴)
۳. تأسیس دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی
عدم موفقیت تجربهٔ دانشگاه تهران در زمینهٔ آموزش روزنامهنگاری، كه به سبب مضیقههای مالی و مشكلات عملی استفاده از استادان خارجی و نبودن استادان متخصص ایرانی پدید آمد، مدیر روزنامهٔ كیهان را بر آن داشت تا با استفاده از امكانات مالی این روزنامه، عدهای از همكاران مطبوعاتی خود را برای تكمیل تحصیلات عالی در شاخهٔ روزنامهنگاری و شاخههای وابسته به آن، به دانشگاههای اروپا و آمریكا بفرستد و در بازگشت آنان، اندیشهٔ چندینسالهٔ تأسیس دانشكدهٔ مورد نظر را به اجرا درآورد. در سال ۱۳۴۳ شمسی، در حالی كه چند نفر از همكاران اعزامی كیهان به آمریكا و اروپا، تحصیلات عالی تخصصی خود را در دانشگاههای غربی به پایان رسانده و به ایران مراجعت كرده بودند، مؤسسهٔ كیهان به منظور تقویت هیأت تحریریهٔ نشریات خود و به عنوان یك اقدام آزمایشی مملكتی، با كوشش نویسنده و همكاری دكتر ابوالقاسم منصفی، یك «دورهٔ آموزش عالی روزنامهنگاری» ایجاد كرد. به این منظور، در تیرماه ۱۳۴۳ یك مسابقهٔ ورودی برگزار شد و از میان ۶۰۰ نفر داوطلبان دیپلمه و لیسانسیه كه در این مسابقه شركت كردند، ۲۵ نفر برای گذراندن دورهٔ مذكور، كه مدت دوسال در نظر گرفته شده بود، انتخاب گردیدند. (۱۵) دروس تخصصی این دوره راجع به روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی را نویسنده و دكتر ابوالقاسم منصفی به عهده داشتند. در آموزش شیوهٔ نگارش فارسی، دكتر محمد استعلامی، دكترمحمد دبیر سیاقی و مرحوم حسین عمادافشار همكاری داشتند و عدهای از صاحبنظران و متخصصان هم برای دانشجویان سخنرانیهایی در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و مسائل مهم روز ایراد مینمودند. موفقیت این تجربهٔ جدید، مدیر مؤسسهٔ كیهان را تشویق كرد تا برای تأسیس دانشكدهٔ مورد نظر و تربیت نیروی انسانیِ متخصص وسایل ارتباط جمعی در سطح مملكت، از شورای مركزی دانشگاهها، كه در آن زمان و پیش از تأسیس وزارت علوم و آموزش عالی، در وزارت فرهنگ وقت (وزارت آموزش و پرورش كنونی) مستقر بود، موافقت كسب كند. شورای مركزی دانشگاهها پس از چندین ماه بحث و بررسی سرانجام در بهمنماه ۱۳۴۵ شمسی، با واگذاری امتیاز تأسیس «مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی» به روزنامهٔ كیهان موافقت كرد و این مؤسسه از پاییز سال بعد با پذیرش دانشجو در دورههای لیسانسِ روزنامهنگاری، روابط عمومی و تبلیغات، فیلمبرداری و عكاسی، و مترجمی، شروع به فعالیت نمود (۱۶) . در خرداد ۱۳۵۰ شمسی، همزمان با پایان تحصیلات دورهٔ لیسانسِ نخستین دانشجویان، نام این مؤسسه عالی، به «دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی» تغییر یافت. این دانشكده، از زمان تأسیس آن با «مركز بینالمللی آموزش عالی روزنامهنگاری» یونسكو در دانشگاه استراسبورگ فرانسه، همكاری نزدیك داشت و برخی از بنیانگذاران و همكاران آن، قبلاً در دورههای آموزشی و سمینارهای این مركز شركت كرده بودند. از جمله، نویسندهٔ این مقاله خود از فارغالتحصیلان «مركز آموزش عالی روزنامهنگاری یونسكو» در دانشگاه استراسبورگ است.تحتتأثیر این سوابق و شرایط بود كه اولین «دورهٔ آموزش عالی روزنامهنگاری» ایران، بیش از ۴۰ سال پیش به عنوان نخستین گام ایجاد «دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی» در مهر ماه ۱۳۴۳ (اكتبر ۱۹۶۴)، به وسیلهٔ پروفسور «ژاك لئوته » ، رئیس وقت «مركز بینالمللی آموزش عالی روزنامهنگاری» دانشگاه استراسبورگ، در محل گروه مطبوعاتی كیهان در تهران افتتاح شد و پس از آن نیز بین دانشكدهٔ مذكور و مركز اخیر و «یونسكو» همكاریهای آموزشی و پژوهشی ادامه یافتند. باید یادآوری كرد كه در سال ۱۳۴۵، در آخرین مراحل صدور اجازهٔ تأسیس مؤسسهٔ مذكور، دانشگاه تهران نیز كه پس از عدم موفقیت تجربهٔ تشكیل دروس آزاد روزنامهنگاری استادان آمریكایی در دانشكدهٔ حقوق، با تدارك وسایل لابراتوار عكاسی مورد نیاز آموزش روزنامهنگاری و تشكیل متناوب چند درس آزاد در زمینهٔ شیوهٔ نگارش و عكاسی و زبان خارجه، تابلوی «مؤسسهٔ روزنامهنگاری» را در محل سابق دبیرخانهٔ دانشگاه و محل بعدی انتشارات آن، در خیابان كنونی انقلاب (بین خیابان فرصت و خیابان رامسر) حفظ كرده بود، ناگهان تصمیم گرفت در دانشكدهٔ ادبیات و علوم انسانی، با مشاركت عدهای از شركتكنندگان قبلی در كلاسهای آزاد، یك دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری دایر كند. دروس این دوره هم تقریباً همزمان با «مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی» ــ دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی بعدی ــ آغاز شدند. اما چون این دوره به طور سریع و بدون توجه به امكانات و در اختیار نداشتن استادان متخصص تأسیس شده بود، فعالیت آن چهار سال بیشتر طول نكشید و به زودی تعطیل گردید. در سالهای بعد، با تأسیس «مدرسهٔ عالی تلویزیون و سینما» از سوی سازمان رادیو ـ تلویزیون ملی ایران، كه ابتدا فقط دارای یك دورهٔ فوقدیپلم امور فنی بود و سپس دورهٔ فوقلیسانس تحقیق در ارتباط جمعی را هم ایجاد نمود، برنامههای آموزشی ارتباطات، دامنهٔ گستردهتری پیدا كردند. ایجاد «پژوهشكدهٔ علوم ارتباطی و توسعهٔ ایران» كه در سال ۱۳۵۵ به وسیلهٔ سازمان مذكور و با همكاری سازمان برنامه، به مدیریت دكتر مجید تهرانیان، صورت گرفت نیز نخستین كوشش مهم مملكتی در جهت توسعه و پیشرفت پژوهشهای ارتباطی بهشمار میرفت.
الف . فعالیتهای دانشكده قبل از انقلاب
تا زمان انقلاب و پس از انقلاب دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی، در آخرین سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیتهای آموزشی خود برای تربیت متخصصان مورد نیاز كشور در رشتههای «روزنامهنگاری»، «روابط عمومی»، «مترجمی» و «مدیریت» ادامه داد و در كنار آن به چاپ یك مجموعه انتشارات، كه تا سال ۱۳۵۷ بیش از ۳۰ جلد كتاب درسی تخصصی را در برمیگرفت، تولید چند فیلم مستند سینمایی، انجام طرحهای پژوهشی و انتشار یك نشریهٔ تجربی به نام «پیام ارتباطات» نیز اقدام كرد. ریاست دانشكدهٔ مذكور در زمان تأسیس تا سال ۱۳۵۶ به عهدهٔ دكتر علی اردلان، وزیر سابق امور خارجهٔ ایران بود. نویسندهٔ این مقاله، معاونت آموزشی و پژوهشی و دكترابوالقاسم منصفی، معاونت اداری و مالی دانشكده را به عهده داشت و مدیریت دبیرخانهٔ آن با مرحوم سرهنگ غلامرضا نجاتی، مترجم و نویسندهٔ سیاسی معروف بود. دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی، از چند گروه آموزشی، شامل «گروه روزنامهنگاری» با ریاست دكتر صدرالدین الهی، «گروه روابطعمومی» با ریاست مرحوم دكتر حمید نطقی ، «گروه مترجمی»، با ریاست دكتر حسین الهیقمشهای، و گروه «مدیریت»، با ریاست دكتر احمد طلوعشمس برخوردار بود. از پاییز ۱۳۵۶ تا پاییز ۱۳۵۹، ریاست دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی به عهدهٔ نویسنده قرار داشت. در جریان انقلاب اسلامی و پس از پیروزی انقلاب، برخی از مسؤولان گروههای آموزشی و مسؤولان اداری كنار رفتند و بعضی به كشورهای خارج مسافرت كردند. مرحوم دكتر حمید نطقی ، تا زمانی كه بیمار نشده بود، صمیمانه به همكاریهای خود ادامه میداد و دكتر نعیم بدیعی كه پس از پایان تحصیلات خود در آمریكا در سال ۱۳۵۸ به ایران مراجعت كرد، از زمان بازگشایی دانشگاهها در سال ۱۳۶۲، ریاست گروه ارتباطات اجتماعی را به عهده گرفت و مدت ۱۸ سال با علاقه و پشتكار فراوان این مسؤولیت را حفظ كرد و به احیای استقلال دانشكده كمكهای فراوانی نمود. در دورهٔ بعد از پیروزی انقلاب آقای دكتر مهدی محسنیانراد كه از زمان دانشجویی در دانشكده، ریاست مركز تحقیقات آن را به عهده داشت، به همكاریهای آموزشی و پژوهشی صمیمانهٔ خود ادامه داد.ب. ایجاد گرایش ارتباطات اجتماعی
پس از آغاز انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ شمسی و تعطیل دانشگاهها، فعالیت آموزشی این دانشكده نیز متوقف شد و در سال ۱۳۶۱، همزمان با تدوین برنامههای جدید برای بازگشایی دانشگاهها از سوی ستاد انقلاب فرهنگی، دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی عملاً منحل گردید. هنگام تهیه و تدوین برنامههای نوگشایی دورههای لیسانس دانشگاههای كشور در زمستان ۱۳۶۱، مسئولان گروه علوم انسانی ستاد انقلاب فرهنگی، ضمن جلسات مشترك با اعضای هیأت علمی دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی، كه برنامهٔ دورهٔ لیسانس ارتباطات اجتماعی با دو گرایش «روزنامهنگاری» و «روابط عمومی» و شاخههای تخصصی آنها را آماده كرده بودند، یادآوری مینمودند كه چون تصمیم گرفته شده است «ارتباطات اجتماعی» به عنوان یك رشتهٔ كاربردی در قالب گستردهٔ علوم اجتماعی دایر گردد، بنابراین برنامهٔ آموزشی آن تنها به صورت یك گرایش اختصاصی از لیسانس علوم اجتماعی، مورد تصویب قرار خواهد گرفت. به این ترتیب، در مرحلهٔ نهایی، از میان حدود ۸۰ واحد درسی تخصصی، كه برای ارتباطات اجتماعی در زمینههای روزنامهنگاری و روابط عمومی در نظر گرفته شده بودند، با توجه به آخرین تصمیم گروه علوم انسانی ستاد انقلاب فرهنگی دایر بر عدم ضرورت دروس روابط عمومی و حذف آنها، تنها در حدود ۴۰ واحد درسی برای گرایش ارتباطات اجتماعی ــ با توجه بیشتر به نیازهای روزنامهنگاری ــ اختصاص یافتند. به این ترتیب، از مهرماه ۱۳۶۲، كه برنامههای آموزشی دانشگاهها پس از سه سال توقف از سر گرفته شدند، به جای آموزش دروس تخصصی دورههای لیسانس «روزنامهنگاری» و «روابط عمومی»، تنها به آموزش ۳۸ واحد دروس گرایش «ارتباطات اجتماعی» پرداخته شد و از آن زمان تا مدت چند سال، برنامهٔ آموزشی گرایش مذكور در قالب لیسانس علوم اجتماعی در محل دانشكدهٔ علوم اجتماعی علامه طباطبایی، كه محل سابق دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی بود، ادامه یافت.
۴. احیای استقلال رشتهٔ علوم ارتباطات اجتماعی
پس از آن، كوششهای اعضای هیأت علمی گروه آموزشی «ارتباطات اجتماعی» برای تجدید نظر در برنامهٔ آموزشی گرایش یادشده و استقلال مجدد رشتهٔ «علوم ارتباطات اجتماعی» دنبال شدند. سرانجام در سال ۱۳۶۸، برنامهٔ آموزشی پیشنهادی این گروه برای تأسیس دورهٔ كارشناسی (لیسانس) علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخهٔ «روزنامهنگاری» و «روابط عمومی»، از سوی شورای عالی برنامهریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به تصویب رسید و همزمان با آن، برنامهٔ آموزشی دورهٔ كارشناسی ارشد (فوق لیسانس) علوم ارتباطات اجتماعی نیز از طرف شورای مذكور تصویب گردید و با پذیرش دانشجو به طور مستقل برای دورههای كارشناسی و كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، گامهای جدیدی در راه گسترش و پیشرفت این رشته برداشته شدند. برای معرفی دو اقدام مهم مذكور، دلایل توجیهی تأسیس مجدد دورهٔ كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخهٔ روزنامهنگاری و روابط عمومی، و همچنین دلایل توجیهی ایجاد دورهٔ كارشناسی ارشد این رشته به صورت مندرج در مقدمهٔ برنامههای آموزشی آنها، كه مورد تصویب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفتهاند، در اینجا ذكر میشوند.
الف. تأسیس مجدد دورهٔ كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی
در مقدمهٔ توجیهی برنامهٔ آموزشی دورهٔ كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی، با دو شاخهٔ روزنامهنگاری و روابط عمومی، كه از شورای عالی برنامهریزی آموزشی كشور به تصویب رسید، ضرورت تأسیس این دوره و هدفهای آن به ترتیب زیر مشخص شدهاند:
... بنا به ضرورتِ پیشرفت نظام آموزشی كشور و با توجه به نقش اساسی ارتباطات در بین رشتههای مختلف علوم انسانی، طرح تربیت كارشناسان علوم ارتباطات در دو شاخهٔ «روزنامهنگاری» و «روابط عمومی» در نظام آموزش عالی، كه از سوی گروه آموزشی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهیه شده است، پس از تأیید كمیتهٔ تخصصی مربوط در گروه علوم انسانیِ شورای عالی برنامهریزی، و تصویب نهایی این شورا، در دانشكدهٔ علوم اجتماعیِ این دانشگاه به اجرا گذاشته شده است.
.I تعریف و هدف ـ علوم ارتباطات اجتماعی در مفهوم اسلامی آن ابعاد مختلف ارتباطات جامعهٔ اسلامی و مظاهر وجودی آن را بررسی میكند. برای تربیت متخصصان متعهد كه پاسخگوی نیازهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی در سطح وسیع جامعهٔ اسلامی باشند، رشتهٔ علوم ارتباطات اجتماعی در دانشگاهها تأسیس میشود.
.II طول دوره و شكل نظام آموزشی ـ دورهٔ كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی چهار سال است و دارای دو شاخه میباشد. نظام آموزشیِ این دوره، واحدی است. در این دوره به استفاده از دروس گوناگون میانرشتهای علوم انسانی ــ ادبیات، علوم اجتماعی، حقوق، علوم سیاسی، علوم اقتصادی... ــ با در نظر گرفتن نیازهای خاص متخصصان روزنامهنگاری و روابط عمومی به آگاهیهای وسیعتر در این زمینهها، توجه خاص شده است.
.III نقش و توانایی ـ برنامهریزی دو شاخه در علوم ارتباطات اجتماعی، با توجه به نیازهای مبرم كشور به نیروهای متخصص و متعهد، انجام یافته است كه به طور خلاصه عبارتند از:
۱. شاخهٔ «روزنامهنگاری» جهت تربیت متخصص برای خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو، تلویزیون و فعالیت وابستههای مطبوعاتی و امثال آن.
۲. شاخهٔ «روابط عمومی» با هدف تربیت متخصص برای فعالیتهای روابط عمومی و ارتباطات سازمانی ادارات دولتی و غیردولتی.
.IV ضرورت و اهمیت ـ به نظر اعضای كمیتهٔ تخصصیِ برنامهریزی، كه متشكل از استادان صاحبنظرِ رشتههای علوم انسانیِ خاص بودهاند، برنامهٔ پیشنهادی در مورد كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی با شاخههای متفاوت، دارای فواید زیر است:
الف. به نیاز مبرم كشور برای تربیت متخصصان ارتباطات اجتماعی، به منظور خدمت در خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو، تلویزیون و فعالیت وابستههای مطبوعاتی و همچنین خدمت در دفاتر روابط عمومی و ارتباطات سازمانی، در جهت پیشبرد برنامههای توسعهٔ كشور پاسخ میدهد.
ب. متخصصان فارغالتحصیل این رشته میتوانند علاوه بر خدمت در جهت بهبود و پیشرفت فعالیتهای ارتباطات اجتماعی در داخل كشور، به نیازهای ارتباطی و انتشاراتی و تبلیغاتی در سطح بینالمللی و مخصوصاً مقابله با تبلیغات مغرضانهٔ خارجی نیز پاسخ دهند...
ب. ایجاد دورهٔ كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
در مقدمهٔ توجیهی برنامهٔ آموزشی دورهٔ كارشناسی ارشد رشتهٔ علوم ارتباطات اجتماعی، كه به تصویب شورای عالی برنامهریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رسیده است، راجع به ضرورت و اهمیت و هدف این دوره چنین آمده است:
... برنامهٔ كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی با در نظر گرفتن نیاز مبرم كشور به متخصصان سطح عالی این رشته و توجه خاص شورایعالی برنامهریزی به این امر، تهیه و تدوین شده است.
.I هدف ـ هدف اصلیِ تأسیس این دوره، تربیت كارشناسان سطح عالی در زمینهٔ ارتباطات اجتماعی، بهویژه برای ارتقای كیفیت فعالیتها و خدمات خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون و سایر مؤسسات و سازمانهای ارتباطی و كمك به كاربرد بیشتر ارتباطات در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مملكت است.
.II ضرورت و اهمیت ـ ایجاد دورهٔ كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی برای پاسخگویی به نیازهای مهم زیر، اهمیت خاص دارد:
۱. بهبود كیفی تربیت نیروی انسانی متخصص برای سازمانهای متعدد ارتباطی جامعه، شامل فعالیتهای مطبوعاتی داخل و خارج از كشور، تبلیغات و ارشاد، تحلیلگران و مفسرانِ وقایع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی داخلی و بینالمللی، كارشناسان مجرب در امور مطبوعاتی در سطح كشور و در سطح بینالمللی.
۲. تأمین مدیران و مسئولان متخصص ارتباطات برای انجام وظیفه در سطحهای عالی مدیریت، به نحوی كه بتوانند مسئولیت ادارهٔ سازمانهای مطبوعاتی، رادیو و تلویزیون، خبرگزاریها، مؤسسات نشر كتاب، دفاتر روابط عمومی و نیز مؤسسات سینمایی را عهدهدار شوند و در مراكز مطبوعاتی و وابستگیهای مطبوعاتی مستقر در سفارتخانههای خارج از كشور انجام وظیفه كنند.
۳. تربیت و آموزش پژوهشگران ارتباطات كه بتوانند با توجه به نیازهای جامعه، تحقیقات ارزشمند علمی در سطح ملی و جهانی انجام دهند و نتایج آثارشان را برای سازمانهای مملكتی، دانشجویان و علاقهمندان در داخل و خارج از كشور منتشر سازند.
۴. تربیت متخصصان ارتباطات و توسعه، كه آمادگی داشته باشند با استفاده از آموزشهای تخصصی ارتباطی، در خدمت هدفهای توسعهٔ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار گیرند و به برنامهریزی و سیاستگذاری ارتباطات در تمام زمینههای مورد نیاز كمك كنند.
۵. كمك به تأمین استاد برای تدریس در رشتهٔ علوم ارتباطات اجتماعی و توسعهٔ زمینههای پژوهشهای علمی در عرصهٔ ارتباطات و همچنین تهیه و جمعآوری منابع و مآخذ تخصصی برای دانشجویان و علاقهمندان به تحقیق در زمینهٔ ارتباطات اجتماعی...پ. تأسیس دورهٔ دكترای علوم ارتباطات
پس از برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو برای دورهٔ كارشناسی ارشد علوم ارتباطات و تشكیل كلاسهای درس این دوره، به زودی تحتتأثیر مقتضیات مملكتی و سطح كیفی علمی بالای اكثر دانشجویان منتخب و ایجاد انگیزهٔ لازم برای تدارك تأمین هیأت علمی مورد نیاز این رشته، به زودی ضرورت تأسیس دورهٔ دكترای علوم ارتباطات نیز مورد توجه همكاران علمی بسیار معدود و تدریس كننده در دورهٔ كارشناسیارشد قرار گرفت و با پشتیبانی ریاست وقت دانشگاه علامهطباطبایی و همكاری و كمك ویژهٔ وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی، امكان مطالعه و تحقیق دربارهٔ برنامههای آموزش دورهٔ دكترای علوم ارتباطات كشورهای پیشرفته و تهیه و تدوین برنامهٔ آموزشی مناسب این دوره منطبق با نیازهای خاص ایران فراهم گردید.برنامهٔ آموزشی پیشنهادی گروه علوم ارتباطات اجتماعی برای دورهٔ دكترای این رشته در زمستان ۱۳۷۲، پس از تأیید شورای دانشگاه علامهطباطبایی، برای تصویب به وزارت فرهنگ و آموزش عالی ارائه شد و پس از دو سال بحث و بررسی، در دیماه ۱۳۷۴ از سوی شورای عالی برنامهریزی تصویب گردید و به دنبال برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو، در این دوره در اردیبهشت ۱۳۷۵، كلاسهای درس آن در مهرماه همان سال، با مراسم خاصی در محل دانشكدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی (محل سابق دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی)، افتتاح شدند. (۱۷)
در مقدمهٔ توجیهی برنامهٔ آموزشی دورهٔ دكترای علوم ارتباطات راجع به هدف و كارآیی این برنامه، بر نكات زیر تأكید گردیده است:
الف. هدف تأسیس: هدف تأسیس دورهٔ دكترای علوم ارتباطات، تربیت افراد دارای بالاترین سطح تخصص دانشگاهی در این رشته است، تا بتوانند با توجه به اهمیت خاص ارتباطات در دنیای معاصر، به آخرین پیشرفتهای علمی و تازهترین روشهای مطالعه و تحقیق آن، احاطه پیدا كنند و به تأمین نیازهای مبرم كشور برای آموزش و پژوهش و مدیریت و مشاوره در زمینههای مختلف ارتباطی (ارتباطات جمعی، ارتباطات دور و ارتباطات كامپیوتری) و فعالیتهای انتشاراتی و تبلیغاتی و روابط عمومی و همچنین سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطات در جهت توسعهٔ ملی و نیز مقابله با سلطهٔ ارتباطی جهانی و تحكیم هویت فرهنگی، كمك نمایند.
ب. كارآیی فارغالتحصیلان: فارغالتحصیلان دورهٔ دكترای علوم ارتباطات، میتوانند با تصدی فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و مسؤولیتهای مدیریتی و مشاورهای، برای پاسخگویی به نیازهای خاص كشور در زمینههای زیر، نقش مؤثری ایفا كنند:
۱. تأمین اعضای هیأتهای علمی آموزشی و پژوهشی دانشگاهها و مؤسسات مطالعاتی و تحقیقاتی، به منظور تدریس و تحقیق در زمینههای مختلف ارتباطی و ایجاد امكانات بیشتر برای تأسیس دورههای جدید كارشناسی و كارشناسی ارشد علوم ارتباطات و كسترش این رشته در دانشگاههای كشور.
۲. تربیت مدیران و مشاوران، در جهت بهبود ادارهٔ امور مؤسسات ارتباطی و مخصوصاً مؤسسات مطبوعاتی، خبرگزاریها، سازمانهای رادیویی و تلویزیونی و شبكههای ارتباطات دور و تكنولوژیهای نوین ارتباطی.
۳. تأمین نیروی انسانی متخصص برای سرپرستی طرحها و فعالیتهای آیندهنگری، سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطی و تحقق هدفهای برنامههای توسعهٔ ملی در زمینهٔ ارتباطات توسعه و توسعهٔ ارتباطات.
۴. تربیت متخصصان، برای معارضه و مقابله با سلطهٔ ارتباطی جهانی، از طریق فعالیتها و برنامههای ارتباطات در سطح مملكتی و نیز كوششهای ارتباطی بینالمللی.
۵. تهیهٔ مقدمات بازگشایی دانشكدهٔ علوم ارتباطات
هیأت علمی رشتهٔ علوم ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی، در پاییز ۱۳۸۰، همزمان با فارغالتحصیل شدن چند تن از اعضای خود در نخستین دورهٔ دكترای علوم ارتباطات و آمادگی یافتن آنان برای ارتقاء به مرتبهٔ استادیاری، كه به افزایش تعداد همكاران این هیأت و ایجاد شرایط ضروری جهت تشكیل سه گروه آموزشی و تأسیس یك دانشكدهٔ مستقل جدید به نام «دانشكدهٔ علوم ارتباطات» منجر میگردید، جلسهٔ فوقالعادهای تشكیل دادند و ضمن آن، گزارشی را كه به وسیلهٔ نویسنده، راجع به ضرورت ایجاد هر چه زودتر این دانشكده با سه گروه آموزشی، شامل «گروه مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات»، «گروه روزنامهنگاری» و «گروه روابطعمومی»، تهیه و تدوین شده بود، مورد بررسی و ارزیابی قرار دادند و متن آن را با اصلاحاتی به تصویب رساندند.
الف. گزارش توجیهی ضرورت تأسیس دانشكدهٔ مستقل
در صورت جلسهٔ مربوط به تصویب این گزارش، كه در تاریخ ۱۹ آذر ماه ۱۳۸۰ برگزار شد، از ریاست دانشگاه علامهطباطبایی تقاضا گردید تا برای تشكیل دانشكدهٔ مستقل مورد نظر، اقدام مقتضی صورت گیرد.
متن این صورتجلسه، كه گزارش یادشده را در بر داشت، چنین انشاء شده بود:
اعضای هیأت علمی رشتهٔ علوم ارتباطات دانشكدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی، برای پاسخگویی مطلوبتر و گستردهتر به نیازهای مبرم و روزافزون كشور به متخصصان و كارشناسان ارتباطات و اطلاعات و كمك به پیشبرد مصالح عمومی و منافع ملی ایران در شرایط جهانی جدید ناشی از «انقلاب ارتباطات» و «عصر اطلاعات» و حركت به سوی جامعه اطلاعاتی با تكیه بر تشویقها و حمایتهای مكرر ریاست محترم دانشگاه و اطمینان به مساعدتهای وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، تصمیم گرفتهاند، فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود را در سه گروه آموزشی جداگانه با نامهای «مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات»، «روزنامهنگاری» و «روابطعمومی»، متمركز سازند و مقدمات تشكیل دانشكدهٔ مستقل «علوم ارتباطات» را فراهم آورند. ایجاد سریع دانشكدهٔ علوم ارتباطات در كنار مجموعهٔ دانشكدههای مختلف دانشگاه علامهطباطبایی، علاوه بر آن كه حق تقدم تاریخی دانشگاه در ادارهٔ دورهٔ كارشناسی این رشته در مرحلهٔ انتقالی بعد از انقلاب اسلامی و توسعهٔ آن با تأسیس دورههای كارشناسی ارشد و دكترا، در این زمنیه را تأمین میكند و امكان پیشی گرفتن احتمالی دانشگاههای دیگر برای تأسیس چنین دانشكدهای را از میان برمیدارد، به علل زیر از اهمیت و ضرورت فراوان برخوردار است:
۱. دانشگاههای تمام كشورهای پیشرفتهٔ جهان و بسیاری از كشورهای دیگر، از چندین دهه پیش در كنار دانشكدههای علوم اجتماعی، علوم اقتصادی، حقوق و علوم سیاسی و نظایر آنها، برای تربیت نیروی انسانی ارتباطی، دانشكدههای مستقلی با نامهای «علوم ارتباطات»، «ارتباطات و روزنامهنگاری»، «مطالعات ارتباطی و رسانهای» و نظایر آنها تشكیل دادهاند و تجربهٔ قبلی تأسیس دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی در ایران نیز مؤید توجه به این ضرورت بوده است.
۲. مقتضیات پیشرفت و گسترش آموزش و پژوهش ارتباطات در دانشگاهها ایجاب میكنند كه مدیریت آن استقلال داشته باشد و بتواند بهطور مستقیم و با شیوههای مناسب این تخصص، برنامههای آموزشی و پژوهشی تدوین نماید، طرز پذیرش دانشجویان را مشخص سازد، اعضای هیأت علمی مورد نیاز را استخدام كند و سطح كیفی فعالیتهای خود را ارتقاء دهد.
۳. در اختیار داشتن فضای مناسب برای ایجاد كارگارههای تخصصی علوم ارتباطات، مانند لابراتوار عكاسی و فیلمبرداری، استودیوی رادیویی و تلویزیونی، پایگاه اطلاعاتی و اینترنتی، سالن تحریریه و ویراستاری و صفحهآرایی، مركز حروفچینی و چاپ كامپیوتری و امثال آنها، بیشتر در یك دانشكدهٔ مستقل امكانپذیر است.
۴. انتشار نشریههای تجربی دانشجویی در زمینههای روزنامهنگاری و روابطعمومی، نشریهٔ علمی خاص علوم ارتباطات (به صورت فصلنامه) و مجموعههای كتب درسی و گزارشهای پژوهشی، تخصصی از ضرورتهای اساسی یك رشتهٔ مستقل دانشگاهی است.
۵. برگزاری همایشهای علمی مربوط به زمینههای تخصصی ارتباطات در سطحهای، مملكتی، منطقهای و بینالمللی، در شرایط عدم استقلال یك رشتهٔ دانشگاهی در حال تحول سریع و از طریق یك گروه آموزشی فاقد اختیارات و امكانات اداری و مالی مستقیم، به خوبی میسر نمیشود و به نومیدی اعضای هیأت علمی و بیتحركی و ركود منتهی میگردد.۶. پیشرفت همكاریهای پژوهشی اعضای هیأت علمی رشتهٔ علوم ارتباطات با سازمانهای دولتی و غیردولتی نیز در شرایط مدیریت مستقیم و دانشكدهای مستقل و برخوردار از یك مركز مطالعات و تحقیقات تخصصی، سریعتر و مؤثرتر صورت میگیرد.
۷. دانشكدهٔ مستقل علوم ارتباطات با توجه به سوابق آموزشی و پژوهشی این رشته و با در نظر گرفتن تجربهٔ طولانی آن در ادارهٔ دورههای كارشناسی، كارشناسی ارشد و دكترا، امكان مییابد تا به دانشگاههای دولتی دیگر چه در تهران و چه در مراكز استانهای كشور، برای تأسیس و ادارهٔ دورههای مختلف این رشته، كمك كند.
۸. علاوه بر كمك به توسعهٔ آموزش علوم ارتباطات در دانشگاههای كشور، دانشكدهٔ علوم ارتباطات آمادگی پیدا میكند تا از برنامهٔ ویژه تأسیس كرسی استادی علوم ارتباطات یونسكو در این زمینهٔ تخصصی ـ كه مذاكرات مقدماتی آن صورت گرفتهاند ـ استفاده نماید و برنامههای آموزشی و پژوهشی منطقهای علوم ارتباطات برای كشورهای آسیای مركزی و غربی ایجاد كند.
۹. تقویت و تحكیم رشتهٔ علوم ارتباطات، از طریق ایجاد دانشكدهٔ مستقل، به تحقق مناسبتر هدفهای تأسیس دورههای كارشناسی ارشد و دكترای این رشته، كه در دو دههٔ اخیر طرف توجه خاص دانشگاه بودهاند، كمك میكند و برای آموزش متخصصان و كارشناسان مورد لزوم در سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطات كشور در وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمانهای دیگر، شرایط مناسبتری را فراهم میسازد.
۱۰. با تأسیس دانشكدهٔ مستقل علوم ارتباطات، برنامههای آموزشی آن، كه در سالهای اخیر تنها در چارچوب دو شاخهٔ روزنامهنگاری و روابطعمومی در دورهٔ كارشناسی این رشته، صورت میگرفتند. به سه رشتهٔ مستقل تبدیل میشوند و بهتر میتوانند به نیاز فراوان مطبوعات و خبرگزاریها، شبكههای رادیویی و تلویزیونی كشور به روزنامهنگاران متخصص و نیز نیاز روزافزون سازمانهای روابطعمومی دولتی و غیردولتی به كارشناسان فارغالتحصیل دانشگاه، پاسخ دهند.
۱۱. در دانشكدهٔ جدید، در كنار دو گروه آموزشی روزنامهنگاری و روابطعمومی، گروه آموزشی مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات، كه بیشتر به برنامههای كارشناسی ارشد و دكترا توجه خواهد داشت، میتواند برای تربیت متخصصان برجسته در زمینههای مختلف كاربردهای تكنولوژیهای نوین اطلاعات و ارتباطات، جایگاه مهمی در نظر بگیرد.
۱۲. در سطح جهانی، با توجه به نقش بسیار حساس تكنولوژیهای نوین ارتباطات و اطلاعات در فرایند پرشتاب جهانیسازی، نیاز كشور به متخصصان علوم ارتباطات، كه آمادگی مشاورههای صحیح علمی و شركت در مجامع و گردهماییهای بینالمللی را داشته باشند، رو به افزایش است و بدون تردید، تقویت و تحكیم ساختار آموزش و پژوهش این رشته، به تأمین چنین نیازی كمك میكند.
۱۳. برگزاری «سمینار میان منطقهای كشورهای آسیای مركزی ـ غربی و جامعه اطلاعاتی» كه به ابتكار و سرپرستی علمی همكاران رشتهٔ علوم ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی و همكاری یونسكو و وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، ارتباطات و فناوری اطلاعات و فرهنگ و ارشاد اسلامی، در شهریور ماه ۱۳۸۰ در تهران تشكیل شد، آمادگی علمی همكاران این رشته را برای ارتقای كیفی مطالعات و تحقیقات ارتباطی در سطحهای ملی، منطقهای و بینالمللی آشكار ساخت. بهگونهای كه نمایندهٔ عالی مدیركل سازمان یونسكو در گزارش خود به سازمان مذكور، در این سمینار بر كیفیت برجستهٔ مقالات و مباحثهها و تبادلنظرهای علمی متخصصان ارتباطی ایرانی تأكید گذاشت. بنابراین، طبیعی است كه با استقلال سازمانی این رشته در یك دانشكدهٔ مستقل، كارآییهای آموزشی و پژوهشی آنان، افزایش مییابد.
۱۴. دانشكدهٔ علوم ارتباطات، با استفاده از امكانات و نیروی انسانی متخصص خود، میتواند علاوه بر توجه بیشتر به برخی زمینههای ارتباطی تخصصی مهم مورد نیاز كشور، مانند ارتباطات توسعه و سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطات و پژوهشهای ارتباطی، كه در دورههای كارشناسی ارشد و دكترا، دنبال میشوند، برای تأسیس دورههای كارشناسی ارشد حقوق ارتباطات، اقتصاد ارتباطات و مدیریت ارتباطات نیز با دانشكدههای حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی و حسابداری و مدیریت دانشگاه، همكاری كند و «مركز پژوهشهای ارتباطات» را هم كه با مساعی ریاست محترم دانشگاه و پیگیری معاونت محترم پژوهشی دانشگاه، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجوز رسمی گرفته است، برای مطالعات و تحقیقات ارتباطی مورد نیاز كشور، به صورت فعال و پرتحرك در آورد.
ب. برنامههای آموزشی دانشكدهٔ جدید
به دنبال تقاضای مذكور، اقدامات دانشگاه برای تأسیس دانشكدهٔ علوم ارتباطات با سه رشتهٔ روزنامهنگاری، روابطعمومی و مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات آغاز شدند و پس از تهیه و تدوین برنامههای آموزشی سه رشتهٔ مورد نظر و تأیید آنها از سوی شورای آموزشی دانشگاه و تصویب در شورای دانشگاه، این برنامهها برای تصویب به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ارسال گردیدند و در تابستان ۱۳۸۳ در شورای گسترش آموزش عالی این وزارتخانه، به تصویب نهایی رسیدند. پس از تصویب این برنامهها، مقدمات افتتاح دانشكدهٔ علوم ارتباطات فراهم گردیدند. مراسم افتتاح دانشكدهٔ مستقل جدید در روز ۷ دی ماه ۱۳۸۳، در سالن اجتماعات ساختمان دانشكدهٔ علوم ارتباطات اجتماعی سابق برگزار شد و لوح مخصوص تأسیس این دانشكده به تاریخ مذكور با حضور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس دانشگاه علامهطباطبایی و استادان و دانشجویان قدیمی و كنونی علوم ارتباطات، در كنار در سالن اجتماعات دانشكده نصب گردید و تابلوی بزرگ «دانشكدهٔ علوم ارتباطات» هم در بالای نماد بیرونی در ورودی ساختمان، در كنار تابلوی «دانشكدهٔ علوم اجتماعی قرار داده شد. برای شناخت اهمیت و ضرورت و هدفهای برنامههای آموزشی سه گروه جدید روزنامهنگاری، روابطعمومی و مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات، نكات مندرج در مقدمههای توجیهی این برنامهها، نقل میشوند:
۱. دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری
در مقدمهٔ توجیهی تأسیس رشتهٔ روزنامهنگاری و برنامهٔ آموزشی آن، كه به تصویب شورای گسترش آموزش عالی رسیده دربارهٔ این رشته چنین گفته شده است:
«... بنا به ضرورت تحول در نظام آموزشی كشور، نقش روزافزون فناوریهای ارتباطی در روابط اجتماعی داخلی و بینالمللی و با توجه به اهمیت و جایگاه علوم ارتباطات در بین رشتههای مختلف علوم اجتماعی، طرح تربیت كارشناسان ورزیده در رشتهٔ روزنامهنگاری در نظام آموزش عالی در سطح كارشناسی تهیه گردیده است...» در مقدمهٔ مذكور، راجع به تعریف و هدف برنامهٔ آموزشی دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری بر نكات زیر تأكید گذاشته شده است: «... با توجه به نقش تاریخی روزنامهنگاری در اطلاعرسانی، هشیارسازی و آگاهی بخشی، و نیز با توجه به تحولات چشمگیر در حوزهٔ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و پیچیده شدن مناسبات اجتماعی و ضرورت برقراری ارتباطات بسامان میان دولت و جامعه در سطح ملی و بینالمللی، تشكیل رشتهٔ روزنامهنگاری در دورهٔ كارشناسی پیشنهاد شده است...»
سپس با اشاره به ضرورت و اهمیت این رشته، تأكید گردیده است كه «تخصصی شدن روزنامهنگاری به عنوان یك حرفهٔ ارتباطی و نقش آن در توسعهٔ ملی و ارتباطات بینالمللی، ضرورت تربیت نیروی متخصص در این رشته را ایجاب مینماید.» در پایان مقدمهٔ مذكور بر تواناییها و مهارتهای دانش آموختگان این رشته، تأكید شده است و خاطرنشان گردیده است كه «برنامهریزی رشتهٔ روزنامهنگاری با توجه به نیازهای مبرم كشور جهت تربیت نیروهای متخصص برای خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون و فعالیت وابستههای مطبوعاتی و رسانههای الكترونی، صورت گرفته است.»
۲. دورهٔ كارشناسی روابطعمومی
در مقدمهٔ توجیهی تأسیس دورهٔ كارشناسی روابطعمومی و برنامهٔ آموزشی آن، نیز مانند مقدمهٔ توجیهی دورهٔ كارشناسی روزنامهنگاری و با همان عبارات، چنین آمده است:
«... بنا به ضرورت تحول در نظام آموزشی كشور، نقش روز افزون فناوریهای ارتباطی در روابطاجتماعی داخلی و بینالمللی و با توجه به اهمیت و جایگاه علوم ارتباطات در بین رشتههای مختلف علوم اجتماعی، طرح تربیت كارشناسان ورزیده در رشتهٔ روابطعمومی در نظام آموزش عالی در سطح كارشناسی تهیه گردیده است...». در مقدمهٔ مذكور، سپس به تعریف و هدف این دورهٔ كارشناسی پرداخته شده و چنین تأكید گردیده است: «... روابطعمومی یكی از حوزههای تخصصی علوم ارتباطات است و در مفهوم كاربردی، یكی از اعمال مدیریت بهشمار میرود كه مدیر به وسیلهٔ آن ضمن شناخت عامه و بهمنظور ایجاد حسن رابطه و تفاهم متقابل، برنامههای ارتباطی را طرحریزی و بین سازمان و عامه به اجرا میگذارد.
لذا برای تربیت متخصصانی كه پاسخگوی نیازهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی در سطح وسیع جامعه باشند، رشته روابطعمومی در دانشگاهها تأسیس میشود...» آنگاه، با تكیه بر ضرورت و اهمیت رشتهٔ روابطعمومی در مقدمهٔ توجیهی یاد شده، بر نكات زیر تأكید گردیده است: «... توسعهٔ روزافزون ارتباطات و شبكههای رسانهای از نیازهای مبرم جوامع معاصر است و نیاز به كارشناسان توانمند برای استفاده از ابزارها و كانالهای ارتباطی به نحو مطلوب همواره در حال افزایش است. تربیت كارشناسان متخصص در سطح كارشناسی و سطحهای بالاتر، دارای فواید زیر است:الف. به نیاز مبرم كشور برای تربیت متخصصان روابطعمومی، به منظور خدمت در دفاتر روابطعمومی و ارتباطات سازمانی و بازاریابی بخشهای دولتی، خصوصی و تعاونی و دفاتر فرهنگی و مطبوعاتی خارج از كشور در جهت پیشبرد برنامههای توسعهای كشور پاسخ میدهد.
ب. متخصصان فارغالتحصیل این رشته میتوانند علاوه بر خدمت در جهت بهبود و پیشرفت نظام ارتباطات اجتماعی در داخل كشور، به نیازهای ارتباطی، انتشارات و تبلیغاتی در سطح بینالمللی نیز پاسخ دهند...»
در پایان مقدمه، با تأكیدبر اهمیت تواناییها و مهارتهای دانشآموختگان رشتهٔ روابطعمومی، خاطرنشان گردیده كه تهیه و تدوین برنامهٔ رشته روابطعمومی در كنار سایر رشتههای علوم ارتباطات، با توجه به نیازهای مبرم كشور به نیروهای متخصص و متعهد صورت گرفته است.
۳. دورهٔ كارشناسی مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات
در مقدمهٔ توجیهی برنامهٔ دورهٔ كارشناسی مطالعات و فناوری اطلاعات، چنین آمده است:
بنا به ضرورت تحول در نظام آموزشی كشور، نقش روزافزون فناوریهای ارتباطی در روابطاجتماعی داخلی و بینالمللی و با توجه به اهمیت و جایگاه علوم ارتباطات، در بین رشتههای مختلف علوم اجتماعی، طرح تربیت كارشناسان ورزیده در رشتهٔ مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات در نظام آموزش عالی در سطح كارشناسی تهیه گردیده است.
I . تعریف و هدفـ تحولات جدید در حوزهٔ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات كه تأثیر چشمگیری بر تمامی عرصههای حیات اجتماعی نهاده است و آماده شدن كشور برای حضور فعالانه در جامعهٔ جهانی اطلاعاتی و كار با رسانههای نوین، تأسیس رشتهٔ جدید مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات را ضروری میسازد.
II . ضرورت و اهمیت ـ ظهور جامعهٔ اطلاعاتی، ضرورت شناخت و برخورد خلاق و عقلایی با آن را به ویژه در كشورهای در حال توسعه آشكار ساخته است.
III . تواناییها و مهارتهای دانش آموختگان ـ برنامهریزی رشتهٔ مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات جهت تربیت نیروی متخصص برای كار در حوزهای مختلف ارتباطی و رسانهای، آشنایی با فناوریهای ارتباطی و طرز كار با ابزارهای مختلف تكنولوژیك و پاسخگویی به نیازهای مبرم و روزافزون كشور به شرایط جهانی جدید ناشی از انقلاب ارتباطات و شكلگیری جامعهٔ اطلاعاتی، صورت گرفته است. فارغالتحصیلان این رشته میتوانند به عنوان كارشناس، در رسانههای الكترونی مشغول كار شوند و به شناخت حوزههای مختلف ارتباطی به ویژه فناوریهای نوین نایل آیند...»
در ماههای اخیر، به دنبال برگزاری مراسم افتتاح دانشكدهٔ مستقل جدید علوم ارتباطات در دانشگاه علامهطباطبایی، برای تدارك گزینش دانشجو در سه دورهٔ كارشناسی علوم ارتباطات، و آغاز كلاسهای دروس آنها از مهرماه ۱۳۸۴، كوششهای فراوانی صورت گرفتهاند. دكتر محمدمهدی فرقانی ، نخستین رئیس این دانشكده، كه فارغالتحصیل دروههای لیسانس، فوقلیسانس و دكترای آن است و از سوابق مطبوعاتی حرفهای درخشانی نیز برخوردار است، در دو سال اخیر برای تأسیس مجدد دانشكدهٔ علوم ارتباطات، مساعی مهمی به عمل آورده است و باید امیدوار بود كه نخستین گامهای وی برای پیشبرد آموزش مستقل سه برنامهٔ كارشناسی مورد نظر، به پیشرفت و گسترش روزنامهنگاری، روابطعمومی و مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات، كمك كنند و با موفقیتها همراه باشند.
مآخذ
۱. May Katzen. Mass Communication: Teaching and Studies at Universities: A World-wide Survey on the Role of Universities in the Study of the Mass Media and Mass Communication . Paris: Unesco, ۱۹۷۵, pp. ۲۰-۲۱.
۲. David L. Swanson. "Fragmantation, the Field and the Future". Journal of Communication , vol.۴۳, no.۴, Autumn ۱۹۹۳, pp.۱۶۴-۱۶۵.
۳. Everett M. Rogers and Steven H. Chaffee. "The past and the Future of Communication Study: Convergence or Divergence?". Journal of Communication , vol.۴۳, no.۴, Autumn ۱۹۹۳, pp.۱۲۴-۱۳۱.
۴. Rإmy Rieffel. "Journalistes et Intellectuels: Une Nouvelle Configuration Culturelle?". Rإseaux , no.۵۱, ۱۹۹۲, pp.۱۷,۱۸.
۵. R. V. Rajan. "Communication Education in India". Media Asia , vol.۱۷, no.۱, ۱۹۹۰, pp.۳۲-۳۷ & ۴۴.
۶. Sisir Basu. "Communication Education in Indian Universities and the Possible Role of Distance Education". Media Asia , vol.۲۲, no.۲, ۱۹۹۵, pp.۹۴-۱۰۲.
۷. Della Barcelona and Jose R. Lacson Jr. "Communication Education in Asia in the ۱۹۹۰s". Media Asia , vol.۱۹, no.۱, ۱۹۹۲, pp.۳۹-۴۸.
۸. Ibib. pp.۴۵,۴۶.
۹. John V. Heuvel and Everette E. Denis. "Trends and Development in the Media of South Korea". in Chie-Woon Kim and Jae-Won Lee (ed.): Elite Media Amidst Mass Culture: A Critical Look at Mass Communication in Korea . Seoul, Korea: NANAM Publishing House, ۱۹۹۴, pp.۱-۲۶.
۱۰. Kee-Soon Park et al. "Elite Pressmen and their Dubious Roles in the Repressive Regimes". pp.۲۷۳-۳۱۸.
۱۱. عzden Cankaya. "Mass Communication Education in Turkey". Mass Communication Research: The Bulletin of Mass Communication Research Association , no.۶, June ۱۹۹۱, p.۱۰.
۱۲. Belkasem Mostefaoui. "Professionnalisation et Autonomie des Journalistes au Maghreb: Elإments de Mise en Situation des Actions et Conflits". Rإseaux , no.۵۱, ۱۹۹۲, p.۶۰.
۱۳. حسامالدین آشنا. «سیاست مطبوعاتی و مطبوعات حكومتی در ایران». رسانه ، سال سوم، شمارهٔ ۱، بهار ۱۳۷۱، صفحههای ۵۱ تا ۵۹.
۱۴. سیدفرید قاسمی. «مؤسسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه تهران». پژوهشهای تاریخ مطبوعات ایران ، سال اول، شمارهٔ ۱، ۱۳۷۶، صفحههای ۷۴۸ تا ۷۶۳.
ــ «متن اساسنامه و برنامهٔ دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری دانشگاه تهران». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۵.
ــ ذبیحالله صفا. «اهمیت نظام مطبوعات و لزوم تشكیل دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری دانشگاه». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۳.
ــ «دورهٔ لیسانس روزنامهنگاری در دانشگاه تهران چگونه پایهگذاری شد». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۱، دیماه ۱۳۴۴، صفحهٔ ۴.
۱۵. برنارد واین. «تعلیم روزنامهنگاری» (خلاصهٔ سخنرانیهای استاد «مركز تربیت روزنامهنگاران» فرانسه، در دورهٔ عالی روزنامهٔ كیهان)، ترجمهٔ كاظم معتمدنژاد. تحقیقات روزنامهنگاری ، سال اول، شمارهٔ ۳، تیرماه ۱۳۴۵، صفحههای ۱۴ و ۱۵.
۱۶. كاظم معتمدنژاد. «تأسیس مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی: برنامهٔ تحصیلی دورهٔ عمومی و دورههایتخصصی». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال دوم، شمارهٔ ۷، تیرماه ۱۳۴۶، صفحههای ۳۰ تا ۳۲.
ــ كاظم معتمدنژاد. «مؤسسهٔ عالی مطبوعات و روابط عمومی شروع به كار كرد». تحقیقات روزنامهنگاری ، سال سوم، شمارهٔ ۹، دیماه ۱۳۴۶، صفحهٔ ۵۱.
۱۷. منوچهر محمد شمیرانی. «افتتاح نخستین دورهٔ دكترای علوم ارتباطات». رسانه، سال هفتم، شمارهٔ ۳، پاییز ۱۳۷۵، صفحههای ۱۰۸ تا ۱۱۱.
نوشتهٔ: دكتركاظم معتمدنژاد
منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست