جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
حساب بردن از والدین؛ ترس یا احترام؟
وقتی والدین از فرزندشان چیزی میخواهند آن فرزند به چند دلیل مختلف به حرف والدینش گوش میدهد. اول توجیه شده باشد و خودش نیز با کمال میل آن کار را انجام دهد. دوم برای انجام آن کار پاداشی تعیین شده باشد که بر خلاف میلش، ولی به خاطر پاداش، آن کار را به انجام رساند. سوم اگر آن کار را نکند تنبیه میشود و برای اینکه از تنبیه بگریزد آن عمل را انجام دهد. چهارم چون از والدینش حساب میبرد آن کار را انجام میدهد.
حساب بردن بچهها از والدین اصطلاح عامیانهای است که میان مردم رواج دارد و معمولا بچهها از یکی از ۲ والد البته بیشتر از پدرها به خاطر جذبهشان حساب میبرند. در زندگی امروز به دلیل تبلیغات گسترده برای رفاقت بین والدین و فرزندان و آسانگیری به آنها این حساب بردن خیلی کمرنگ شده است و معمولا بچهها از پدر و مادر حسابی نمیبرند. برای اینکه حساب بردن را کمی رنگ و بوی علمی بدهیم به سراغ بررسی دقیق و تعریف علمیاش میرویم تا به معنای واقعی و خوب یا بد بودنش پیببریم.
حساب بردن به معنی این است که فرزند در هر سنی به خاطر وجود والدینش دست به کاری که والدینش نمیپسندند، نزند. حساب بردن با ترس از والدین فرق دارد. وقتی فرزندی از والدینش میترسد، تنها در برابر آنها دست به کاری نمیزند که والدینش دوست ندارند. در واقع از تنبیه والدین میترسد، اما حساب بردن یعنی حتی اگر والدین نیز حضور نداشته باشند چون آنها دوست ندارند فرزندشان مرتکب آن عمل بشود فرزند دست به آن عمل نمیزند. در واقع یک نوع احترام و ارزش گذاشتن است. حساب بردن نوعی رودربایستی و شرم آمیخته به احترام است. در واقع فرزند نمیخواهد با این عمل جایگاهش در نظر والدین خراب شود. حساب بردن در واقع حفظ حریمهاست حریمی که باید میان والدین و فرزندانشان باشد تا والدین بتوانند فرزندانشان را از یک تربیت صحیح و موثر برخوردار کنند.
● آیاحساب بردن از والدین مانع رفاقت میان والدین و فرزندان میشود؟
پاسخ این پرسش را باید با تعریف رفاقت شروع کرد. رفاقت میان والدین و فرزند به معنی این است که فرزند با والدینش بتواند راحت گفتگو کند، مسائلش را با آنها در میان بگذارد و مشکلاتش را بازگو کند و با آنها بتواند اوقات خوشی را بگذارند و والدین نیز بتوانند مشکلات او را حل کنند و به حرف هایش توجه کنند. گاهی والدین فکر میکنند رفاقت با فرزند به معنی راحت بودن فرزند است، یعنی فرزندشان هرکاری خواست انجام دهد و والدین تنها به او بخندند و هیچ کنترلی رویش نداشته باشند. در نظر داشته باشید مهمترین وظیفه والدین، هدایت و تربیت فرزندشان در مسیر درستی از زندگی است و برای هدایت هر چیزی کنترل او لازم است. در ایجاب کنترل فرزند و تربیت او شکی نیست، اما آنچه میتواند رفاقت به همراه بیاورد عدم کنترل و نبود تربیت صحیح نیست، بلکه روش درست در این تربیت و کنترل است که رفاقت به همراه میآورد. پس از تعریف رفاقت و حساب بردن از والدین باید متوجه شده باشید که این دو با هم منافاتی ندارند و فرزند همانطور که میتواند راحت با والدینش گفتگو کند و مشکلاتش را با آنها در میان بگذارد، میتواند احترام خاصی برای والدینش قائل باشد. اگر رفاقت بخواهد احترام بین ۲ فرد را بر هم بزند ایراد از رفاقت است نه چیز دیگری.
● آیا حساب بردن فرزند از والدین لازم است؟
برای پاسخ دادن به این پرسش با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید شما در جایی برای کار استخدام شدهاید که رئیس آنجا فردی بسیار شوخ طبع است و همه چیز را راحت میگیرد. اگر یک روز دیر میآیید و روز دیگر زود از سر کار به خانه میروید، کاری با شما ندارد و وقتی کاری به شما میسپارد یادش میرود پیگیری کند. در پرداخت حقوق شما نیز سهلانگاری میکند و بموقع حقوقتان را پرداخت نمیکند، اما هر وقت شما را میبیند به گرمی سخن میگوید و شوخیهای بیجا میکند. حال فرض کنید جایی دیگر برای کار کردن رفتهاید، در فضایی که همهچیز جای خود را دارد و شما رئیسی دارید که با جذبه است و بر اساس قابلیتهای شما نه بیشتر و نه کمتر از شما انتظار کاری دارد و هر کاری از شما میخواهد پیگیری میکند. در محیط کار بسیار جدی است، ولی اگر شما را بیرون از محیط کار ببیند با شما گرم میگیرد و اصلا احساس نمیکنید که رئیستان در کنار شماست، ولی باز احترام خاصی برایش قائل هستید. او از شما نظم کاری میخواهد و حقوقتان را نیز بموقع پرداخت میکند. حال شما بگویید کدام را ترجیح میدهید؟ در کدام محیط پیشرفت میکنید؟ در کدام محیط به شما اهمیت بیشتری داده میشود؟ آیا جذبه برای یک مدیریت خوب لازم نیست؟
والدین، مدیران زندگی هستند که باید بتوانند بخوبی مدیریت کنند. خوب است بچهها همیشه از یک منبعی حساب ببرند و بهتراست این منبع پدر باشد، چرا که مادر سرشار از مهر و محبت است و اگر بخواهد جایی این مهر و محبت را کمرنگ کند، هم خودش نمیتواند و هم ممکن است به بچه آسیب برسد، اما پدر با توجه به جذبه مردانهای که دارد میتواند حریم بین خود و فرزندش را مستحکمتر کند و شرمی احترام آمیز میان خود و فرزندش ایجاد کند تا فرزندش برای او احترام ویژهای قائل باشد. با این تفاسیر حساب بردن از والدین نهتنها خوب است، بلکه لازمه یک تربیت صحیح است.
● چگونه باید باشیم تا بچهها از ما حساب ببرند؟
۱) باید خودتان به بزرگترهایتان احترام بگذارید. بچهها از کودکی درحال الگوبرداری از شما هستند، برای این که بتوانید فرزندانتان را خوب تربیت کنید باید از خودتان شروع کنید.
اگر شما به همسرتان بیاحترامی کنید فرزند شما نیز به او بیاحترامی خواهد کرد. پس چیزی که از فرزندتان میخواهید خود نیز رعایت کنید
۲) اگر فرزندتان کار اشتباهی کرد به او نخندید و ناراحتی خود را نشان دهید. وقتی فرزندتان خردسال است تنها سکوت کنید. یعنی نه واکنش مثبتی نشان دهید و نه منفی، اما هر چه فرزندتان بزرگتر شد باید عکسالعملتان را نیز تغییر دهید، مثلا از ۴ سالگی بهبعد میتوانید با اخم کردن ناراحتی خود را از عمل او نشان دهید و در دوران مدرسه با تذکر به او بفهمانید که عملش اشتباه است و در دوران نوجوانی نیز با احتیاط بیشتر به خاطر شرایط بلوغ با او بیشتر گفتگو کنید و در جوانی نیز به او بگویید عملش شما را ناراحت کرده است.
۳) سکوت کردن بزرگترین تنبیه است. شما باید همیشه با فرزندتان به گفتگو بپردازید، از تعریف کردن خاطرات تا طرح و حل مشکلات فرزندتان. فرزند شما باید به گفتگو با شما احتیاج داشته باشد و این احتیاج جز با کمک شما ایجاد نخواهد شد. وقتی فضای گفتگو بین شما و فرزندتان بخوبی گرم شد، اگر او کار اشتباهی انجام دهد و شما سکوت کنید و ناراحتی خود را با عدم گفتگو به او بفهمانید، فرزندتان تمام تلاشش را میکند تا دوباره آن فضای خوب گفتگو بین او و شما ایجاد شود. اگر شما و فرزندتان بندرت با هم گفتگو میکنید و تنها وقتی میخواهید فرزندتان را نصیحت کنید و از او انتقاد کنید با او حرف بزنید، فرزندتان ترجیح میدهد شما سکوت کنید تا از او ایراد بگیرد.
۴) خوبیها و نقاط مثبت فرزندتان را ببینید و او را تشویق کنید. فرزند شما قابلیتهای زیادی دارد که باید آنها را پیدا و تواناییهای بالقوهاش را شکوفا کنید و این جز با تشویق نقاط مثبت اتفاق نمیافتد. وقتی فرزند شما روز به روز پیشرفت کند حتما نقش شما را نیز در این پیشرفت میداند و به شما احترام میگذارد.
۵) به همسر خود احترام بگذارید. اگر شما به همسرتان بیاحترامی کنید فرزند شما نیز به او بیاحترامی خواهد کرد. پس چیزی که از فرزندتان میخواهید خود نیز رعایت کنید.
۶) با فرزند خود شوخیهای بیجا نکنید و به قول معروف روی او را باز نکنید. فرزند شما همیشه باید در برابر شما با شرم باشد و در گفتار و رفتار هر طور که راحت است نباشد. گفتن جوکهای بیمورد، دیدن فیلمهایی که مخصوص بچهها نیست و... میتواند به رابطه شما و فرزندتان لطمه بزند. دقت کنید این به معنی آن نیست که فرزندتان در بیان مشکلات و اتفاقاتی که برایش میافتد نسبت به شما خجالت بکشد، بلکه رعایت احترام و اخلاق در برابر شما منظور ماست.
۷) اگر کاری را به او میسپارید حتما پیگیری کنید و از او بخواهید آن کار را درست انجام دهد. انتظارات خود را در ارتباط با درس خواندن، دوستیابی، رفتو آمد و رفتار بیرون از خانه با او در میان بگذارید و بر آن نظارت داشته باشید.
۸) وقتی فرزندتان کار اشتباهی میکند با او تند برخورد نکنید و از تنبیه بدنی بشدت بپرهیزید، چراکه اگر برخورد تندی با فرزندتان داشته باشید احتمال این که رودرروی شما قرار گیرد و با شما برخورد کند هست و این اتفاق اصلا خوب نیست و باید در حفظ حریمها بکوشید. اگر فرزندتان کار اشتباهی مرتکب شد اولا بگذارید تشنج بخوابد و بعد در آرامش با او گفتگو کنید و اگر میخواهید او را تنبیه کنید، از روش محرومیت استفاده کنید، مثلا او را از انجام فعالیت مورد علاقهاش برای مدتی محروم کنید و با داد و دعوا با او برخورد نکنید.
۹) در مورد تصمیماتی که میخواهید راجع به تربیت فرزندتان بگیرید حتما با همسرتان مشورت کنید تا حرفتان دو تا نشود و فرزندتان وقتی ببیند والدینش دو حرف مختلف میزنند که با هم تضاد دارد به هیچ کدام از حرفها اهمیت نمیدهد، اما اگر ببیند که والدینش به اتفاق یک نظر واحد دارند آن وقت راحتتر و مطمئنتر به حرف شما گوش میدهد و برای نظرتان اهمیت قائل است.
۱۰) جذبه داشتن یکی از ملزومات حساب بردن بچهها از والدین است. بعضیها فکر میکنند جذبه داشتن یعنی بداخلاقی و عصبانیت، اما این طور نیست. جذبه داشتن یعنی این که وقتی فرزندتان کار اشتباهی انجام میدهد به او نخندید و راحت از آن اشتباه نگذرید تا دوباره تکرار نشود. حتما والدینی را دیدهاید که با نگاه به فرزندشان میفهمانند که کارش اشتباه است. فرزند شما نباید از حضور شما بترسد، بلکه باید برای وجود شما احترام قائل باشد. بچهها در هر سنی به دلیل تجارب کمتر از والدین ممکن است گاهی دلیل منطقی خواسته والدینشان را درک نکنند مثلا وقتی والدینشان راجع به دوستانشان سختگیری میکنند فکر کنند آنها درصدد آزار آنها برآمدهاند. در اینجاست که حساب بردن به کار میآید و فرزند به خاطر احترامی که برای والدینش قائل است به حرف آنها گوش میدهد.
۱۱) اگر انتظار احترام از فرزندتان دارید شما نیز باید به او و خواستههایش احترام بگذارید نه این که تنها ارتباطی یکطرفه را بطلبید. این احترام باید دو طرفه باشد.
۱۲) اگر اشتباهی در برابر فرزندتان مرتکب شدید از او عذرخواهی کنید. شاید خیلیها فکر کنند که عذرخواهی با خصوصیاتی مثل جذبه در تضاد است، اما این طور نیست و این کار فرزند شما را به احترام گذاشتن به شما و پذیرفتن راحتتر اشتباهاتش برمیانگیزد.
۱۳) در نهایت افراط و تفریط را در تمام این موارد کنار بگذارید و در همه چیز میانهرو باشید نه آنقدر با جذبه باشید که فرزندتان از شما دور شود و بترسد و نه آنقدر با فرزندتان راحت باشید که حریمهایتان از بین برود.
حدیث السادات میرزایی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست