چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
ادبیات دینی یا مذهبی

ادبیات مذهبی، علیرغم اینکه در مجموعْ بسیار پُربار بوده، در گذر زمان و با روی کار آمدن هر حکومت، دچار فراز و نشیبهای بسیار شده است. در عین حال که این ادبیات، پس از ورود اسلام، آنچنان که سایر گونههای ادبی دچار انحراف شدند، به بیراهه نرفت.
گمان میرود ادبیات مذهبی باید به گونهای تدوین و خلق گردد که جهانشمول باشد. به عبارت دیگر، به اقتضای یک دورة خاص، تولید نشده باشد. این ادبیات، باید پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردمْ در جوامع گوناگون باشد. از این رو، توقع میرود که نویسندگان بسیار زبردست و توانمند، که هم بر تکنیک و هم مضمون احاطه داشته باشند، به این وادی گام نهند.
تحلیلگران این عرصه، بر این باورند که ادبیات مذهبی، نباید در انزوا و تنهایی شکل گیرد و برخاسته از ایدئولوژی و اندیشة انتزاعی باشد. این ژانر خاص، همچنین، باید با پشتوانة آراء و اندیشههای دینی، بدون کوچکترین تحریف غیر کارشناسانه، خلق گردد.
باید پذیرفت که در این میان، ادبیات داستانی، ژرفترین و پیچیدهترین شکل و قالب بیان مضامین الهی و مذهبی است؛ و هیچیک از ژانرهای ادبی، چون شعر، قطعة ادبی و مقاله، توان طرح مسائل دینی و الهی را از زوایای گوناگون ندارند. آنچنان که در قرآن کریم، بسیاری از مسائل و تعالیم و رهنمودهای الهی، با زبان داستانی و در این قالب، مطرح گشته است. اینْ در حالی است که امروزه، بسیاری از متخصصین علوم انسانی دریافتهاند که با زبان داستان، بهتر میتوانند آراء و اندیشههای تخصصی خود را، به خواننده تفهیم کنند؛ و باعث ماندگاری دیدگاهها در ذهن مخاطبان خود باشند. دی اچ لارنس میگوید: «هرگز به هنرمند اعتماد نکن؛ اما به داستان، اعتماد کن.»
باید به این مسئله توجه داشت که در کتب الهی همچون قرآن کریم، مباحث مختلفی چون تاریخ، مسائل متفاوت زندگی، نوع و بینش انسان در تقابل با جهان هستی، روانشناسی، سیاست، اعتقاد... مطرح است. از این رو، ادبیاتی که قرار است نمایشگر چنین گسترهای باشد، باید بسیار منعطف باشد؛ و میتواند قلمرو وسیعی را تحت نظارت خود داشته باشد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که ادبیات دینی، خاصه داستان آن، تا چه میزان در آگاه کردن مخاطبْ نقش سرنوشتسازی ایفاء میکند.
خالق داستان دینی، باید جدا از در نظر گرفتن مضامین جذاب، به مسائل مهمی چون زیباشناسی، فضاسازی، و حالت تعلیق، توجه داشته باشد. اینْ در حالی است که بسیاری از نظریهپردازان غربی، حضور عنصر زیبایی در اثر را، منوط به حضور اخلاق و معنویت میدانند؛ و بر این اصل پافشاری دارند که هر کجا اخلاق و معنویت وجود داشته باشد، زیبایی هم وجود دارد.
متأسفانه در غرب پس از ظهور مدرنیسم و سایر نحلههای همسو با آن، در این زمینه، دیدگاهی کاملاً متفاوت با آراء گذشتگان مطرح گشت. پیروان این جریانها معتقدند که دوری از اخلاق و معنویت در اثر، زیبایی را به وجود میآورد. این افراد پیروی از هوا و هوس و دنیای مادی و زودگذر را ترجیح میدهند، و طرح مسائلی از این دست در وادی ادبیات را همسو با جنبههای زیباشناختی میدانند.
جدا از این، ادبیات استعمار نو، به خوبی به نقش سرنوشتساز ادبیاتْ در طرح آراء و اندیشههای الهی اشراف دارد؛ و میداند که از این طریق، تا چه میزان میتوان دیدگاههای الهی را مطرح و در جهان گسترش داد. آنها به خوبی میدانند: گسترش چنین آرائی، تا چه میزان میتواند سد راه آنها باشد. از این رو، در کشورهای گوناگون به شیوههای مختلف رو آوردند، تا میان ادبیات و دین، فاصله ایجاد کنند. در این رهگذر، جریانهای شبه روشنفکری در کشورهای گوناگون دست به کار شدهاند، تا با ارائة ادله بیاساس و بعضاً ضعیف، میان ادبیات و دین، فاصله ایجاد کنند.
در ایران نیز، در طی سالیان گذشته، بسیاری از شبه روشنفکران غربزده، وقتی پشت تریبون قرار گرفتند، با صراحتْ بر لزوم جداسازی این دو وادی، تأکید ورزیدند. این افرادْ چنین استدلال میکردند که دنیای ادبیات، به تخیل و وهم نزدیک است. از این رو، نمیتواند بازگوکنندة مضامین الهی و تاریخ اسلام باشد. آنها میگویند که به طور کلی، ادبیات و دین، هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارند و نباید در هم خلط شوند. از سویی دیگر، عدهای افراطی نیز در این خصوص صحبت کردهاند، و میگویند: ادبیات و مذهب، هر دو، جادو هستند؛ و انسان را به حالت خلسه و وهم میکشانند.
این درست که ادبیات، گاه به دنیای تخیل وارد میشود؛ اما تخیلی که در آنْ مطرح میشود باز هم عین حقیقت است و از دنیای واقعیتها نشأت گرفته است. ادبیات دینی هیچگاه خود را اسیر مکاتب ادبی استعماری چون رئالیسم جادویی، مدرنیسم و پست مدرنیسم نکرده است و هیچگاه مخاطبان خود را به لامکانها و لازمانها سوق نداده است. در عین حال که ادبیات همواره همنشین رئالیسم بوده و همواره عنصر حقیقت مانندی و دلالتگری و مستندسازی در این گستره عظیم میدان داری کردهاند. آنچنان که در قرآن کریم نیز داستانهای یعقوب، یونس، یوسف، لوط و... چونان سایر داستانهای دینی معاصر مطرح گشتهاند. ادبیات هر گاه مخلصانه به دین نزدیک شده خود مراقب همه مسائل بوده و هیچگونه نظر شخصی و انفرادی را با مضامین الهی تلفیق نکرده است.
برخی از صاحبنظران غربی ادبیات دینی را یکی از فریبندهترین مضامین در تاریخ اندیشه بشری میدانند. این افراد طرح برخی مباحث متافیزیکی و ماوراءالطبیعه را باعث جذابیت و فریبندگی آثار ادبی میدانند و معتقدند خاقان اینگونه آثار باید بیشتر در پی طرح مباحث فراحسی باشند.
و اما درباره تعریف ادبیات دینی باید اذعان داشت که تعریف مشخصی از ادبیات دینی تا کنون ارائه نشده است. آنچنان که متخصصین نتوانستند متفقالقول تعریفی درباره داستان و انواع آن ارائه دهند. با این حال، ادبیات دینی به آثار مکتوبی اطلاق میگردد که بیانگر دیدگاه و آراء، و منعکسکننده مضامین کتب الهی و تاریخ پیامبران باشند. بر این اساس، برخی معتقدند: بهتر است به جای اینکه در پی آن باشیم که تعریفی برای ادبیات دینی ارائه دهیم، باید در پی آن باشیم که کیفیت و ویژگیهای منحصربه فرد آن را مشخص و ارزیابی کنیم.
هر فردی که با فرایند شکلگیری و قوام یافتن ادبیات دینی آشنایی دارد، به خوبی میداند که هر اثر ادبی، بر اساس یک سلسله اصول و قواعد و راهکارهای معین و حسابشده به وجود میآید. در این ارتباط، هر متخصص علوم انسانی بر آن است تا از منظر و دیدگاه خاص خودْ به این وادی وارد شود یا از آن سود جوید. فیلسوف بر آن است تا ادبیات دینی را با مضامین فلسفی و فراحسی مرتبط سازد. سیاسیون، به کارکرد مضامین حکومتی و ایدئولوژیکی آن توجه دارند. جامعهشناس به مضامین مطرح در ارتباط با جامعه و زندگی مردم میانیدش. و روانشناس، به بازتاب اندیشة الهی در درون انسان مینگرد.
باید به این مسئله توجه داشت که هر یک از این برداشتها، میتواند تکمیلکننده دیگری باشد؛ و رابطة چندسویه و مستحکمی میان آنها برقرار سازد. چرا که در کلام الهی، وحدت و یکپارچگی غیر قابل انکاری وجود دارد. با این حال برخی معتقدند که نمیتوان از همگان توقع داشت که بر اساس یک چارچوب از پیش تعیینشده، از این خوان گسترده برداشت کنند. چرا که، به هر حال، مضامین دینی با ادبیات تلفیق شده است.
دربارة نوع برداشت مخاطب از اثر، برخی مکاتب ادبی، همچون مدرنیسم، با ارائه ایدههای انحرافی خود، اخلال ایجاد کردهاند. امروزه، بر اساس آراء این گونه جریانها، برخی کیفیتهای گذشته،چون زیباشناسی، مضامین معنوی، محاکات... مورد بیتوجهی عدهای قرار گرفتهاند. اما این مسئله، باعث نمیشود که حقیقت کتمان گردد و به دست فراموشی سپرده شود. این جریانها، چنین وانمود میکنند که ادبیات دینی، اجازه نمیدهد تا خواننده از اثر لذت ببرد؛ و صرفاً او را با برخی مباحث خشک و کسلکننده آشنا میسازد. در صورتی که ادبیات دینی، اگر حسابشده خلق شده باشد، میتواند هم به وظیفة اصلی خود بپردازد، و هم کاری کند که خواننده، از مطالعة اثر، لذت ببرد. برای دست یازیدن به این خواسته، راحتترین شیوه، تلفیق مضامین دینی با رویدادهای اجتماعی، تاریخی، سیاسی و روانشناسی است.
نویسندة آثاری از این دست، نباید تنها به طرح آراء مذهبی بیندیشد؛ و چون کتب تخصصی منعکسکننده این گونه مباحث باشد. او باید تا آنجا که در توان دارد،در وادی داستان، به طور مثالْ به جنبهها و عناصر داستانی چون زاویه دید، کشمکش، حالت تعلیق، ... توجه داشته باشد. در واقع، ادبیات دینی میتواند مانند یک نهاد ارگانیک عمل کند و مقولات مختلف فرهنگی، سنن، باورهای مردم، روابط اجتماعی، ... را در کنار مضامین دینی مطرح سازد. در این راستا، ادبیات باید وظیفه اصلی خود بداند تا شأن و منزلت دین را رعایت کند و حریم و حرمتها را حفظ کند.
پیروی از اندیشة دینی و الهی، سبب میشود که به بیرون رفتن از متن دینْ برای باز جستن و کشف حقیقت، نیاز نباشد. با این اوصاف، بسیاری از نظریهپردازان بر این باورند که یک اثر ادبی دینی، باید افزون بر طرح مسائل مطروحه، از کیفیتهای حسی و عاطفی برخوردار بوده، و تنها در قید طرح مسائل خاص، نباشد.
در این ارتباط، میان برخی صاحبنظران، اختلاف نظر وجود دارد: عدهای در این راستا تنها به جنبة آموزشی اثر کار دارند، و عدهای معتقدند که نباید تنها به جنبههای آموزشی توجه داشت. آنها میگویند رسالت ادبیات دینی، تنها طرح اندیشههای الهی صرف نیست. بلکه باید از ترفندهای مختلف سود جست تا مباحث مطروحه، در نظر عموم جذاب و خواندنی باشد.
در همین مورد، گروه اول معتقدند: به هیچ عنوان نباید عنصر تخیل به این میدان وارد شود؛ مخصوصاً در آثار داستانیای که دربارة زندگی پیامبران و ائمه معصومین نوشته میشوند. در صورتی که گروه دوم معتقد است تا حدودی که به محکمات دینی و تاریخی لطمه وارد نشود، برای پر کردن خلأها و فضاهای خالی میتوان گهگاه تخیل را به این وادی راه داد.
جدا از این دو گروه، گروه دیگری هم وجود دارند که معتقدند طرح داستانگونة زندگی ائمه به طور کلی اشتباه است؛ و این عمل را توهین به مقدسات الهی میدانند.
در گونهبندی ادبیات دینی نیز، میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. برخی محدودة ادبیات دینی را بسیار کوچک میدانند؛ و معتقدند صرف بیان اندیشههای الهی و زندگی ائمه، در این وادی قرار میگیرد. برخی، گسترة بسیار وسیعی را در گونه ادبیات دینی قرار میدهند. همچون نشان دادن جایگاه انسان در نظام هستی، ارتباط میان انسان و طبیعت، راز خلقت، رویدادهای فراحسی، مبارزه با ظلم به اتکای دین و اخلاق، معنویت...
در واقع، ادبیات دینی نمایاندن تجلیات حق تعالی و رویدادهای غیبی در رویدادهای زمینی و گاه خیالی است که در جستن قرب به حق حاصل میگردد. هر چه پدید آورندة اینگونه آثار تقربش به حق بیشتر باشد، اثرش والاتر و ارزشمندتر خواهد بود.
در مقابل ادبیات دینی، معمولاًادبیات دنیوی، امور نفسانی، هوا و هوس، شیءوارگی، لذتجویی و پندارهای جسمانی و اوهام قرار میگیرد. در غرب، روحانیونْ فعالیت چشمگیری در جهت ایجاد پیوند میان مخاطبان و ادبیات دینی انجام دادهاند. آنها در کنار نویسندگان و هنرمندان قرار گرفته، سعی کردهاند با یاری آنها، ادبیات دینی پایداری را تولید و تبلیغ کنند. تا به امروز، در جهان اسلام و حتی در ایران، متفکران اسلامی، آنچنان که در غرب مرسوم است، در کنار هنرمندان و نویسندگان قرار نگرفتهاند؛ و بیشتر، عارفان و فلاسفه به دنیای ادبیات نزدیک شدهاند.
به تازگی خبر میرسد که عدهای از طلاب جوان حوزههای علمیه، اقدام به خلق داستان کوتاه کردهاند؛ که باید آن را به فال نیک گرفت. ره هر حال، هر چه زودتر، روحانیون ما، برای خلق آثار ادبی دینی، باید در کنار نویسندگان قرار گیرند، و در این باره، راهنماییهای لازم را به آنان بکنند. آنها باید به خاطر بیاورند که پیامبر اکرم و ائمه طاهرین، همواره از ادبیات و هنر اسلامی حمایت کرده، و نویسندگان و شاعران را مورد حمایت و تشویق خود قرار دادهاند. فقط باید مراقب باشند که حمایتها باعث نشود تا آثاری کلیشهای و شعارگونه، در این راستا تولید شود.
بزرگان دین، همواره به خالقان آثار ادبی توصیه کردهاند که در آثارشان، به طرح مسائلی چون پرهیز از تجملات و زینتهای دنیوی و... بپردازند.
برخی معتقدند که عدم حضور فعال و چشمگیر روحانیت در این عرصه، باعث شده است که وجه غیر دینی آثار داستانی، افزایش یابد.
البته، همخوانی و یکسویگی ادبیات اصیل و دین، ناخواسته، انسان را به سوی تعالی و کمال هدایت میکند. تنها باید نویسندگان را به کار تشویق کرد.
در این ادبیات، جدا از مسائل مطرحشده، رسم جوانمردی و فتوت نیز نمودی چشمگیر دارد. از این رو، گاه دیده شده که، پهلوانی و جوانمردی که پیشینه تاریخی و اجتماعی دارد، در ایران، به وادی ادبیات دینی وارد شده است.
در بسیاری از آثار ادبی دینی، عشق به خداوند، رعایت احکام شریعت، حرمت، دوستی، پیروی از استاد، ... مورد تأکید قرار گرفته است. در این ادبیات، همچنین میتوان رد پای فرهنگ، تمدن و باورهای مردم را پیدا کرد. مفاهیم یادشده در فرهنگ ما، با آنچه در میان سایر ملل مطرح است، متفاوت است.
اصولاً مبانی ادبیات هر قوم، به اصول زیباشناسی و نگرش ادبی آن قوم بستگی دارد؛ که در فرهنگ همان قوم ریشه دارد. در این ارتباط، تقلید کورکورانه از فرهنگ غربْ بدون گزینش اصولی، جز بیفرهنگی، رسوایی و دوری از معنویت، چیزی به ارمغان نمیآورد.
ادبیات دینی، این توانایی را دارد تا به سرعت در جهان گسترده شود، و به همه جا راه یابد و تأثیرگذار باشد. ادبیات دینی، همچنین، میتواند وحدتبخش باشد، و مسلمانان جهان را، همصدا و یکدل کند. این، درست همان جنبه از ادبیات دینی است که استعمارگران از آن میهراسند.
در پایان، اشاره به این نکته ضروری است که در میان متون اسلامی، همواره رمز و تمثیل وجود داشته است. از این رو، توقع میرود که ادبیات دینی، آمیخته با رمز، کنایه و تمثیل باشد.
در بینش اسلامی، طبیعت خود مهد رمز و راز بسیاری است. از این رو، در آثار دینی، باید طبیعت، حضوری چشمگیر داشته باشد؛ و نباید آثاری از این دست را، تنها در فضاهای خالی و خلوت مطرح ساخت.
پی بردن به ذات اشیاء و ایجاد اتصال منطقی میان عناصر طبیعت، و طرح وحدت در نظام هستی، خودْ مقولهای از هزاران مقولة ادبیات دینی است، که جا دارد به آن،به درستی پرداخته شود.
نکتة دیگر قابل تعمق اینکه، در ادبیات غیر دینی، رویدادها و سایر علوم مختلف، گاه به دور از انسان مطرح و قابل بحث است. در صورتی که در ادبیات دینی، انسان و تمامی رویدادها و اشیاء و حوادث پیرامونش، با یکدیگر ارتباط پایداری دارند. به گونهای که در ادبیات دینی، در مسیر شناخت رویدادها، انسان میتواند خود را بهتر بشناسد.
کامران پارسی نژاد
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست