جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


وقتی روان جامعه شنیدنی شود!


وقتی روان جامعه شنیدنی شود!
ویژگی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری موسیقی در اجتماع به دلیل نقشی است که در فرهنگ ایفا می‌کند و البته از هم این‌روست که دارای پیچیدگی‌های بسیار فراوانی است. توجه به موسیقی و تاثیراتی که این مقوله فرهنگی می‌تواند بر فرد یا جامعه بگذارد طی قرون متمادی چندان جدی شمرده نمی‌شد. هر چند این جریان در سطح عامه بیشتر نمود داشت اما در سطح نخبگان جامعه افرادی مانند فیلسوف بزرگ ایرانی یعنی فارابی بودند که با دقت نظر به موسیقی نگریسته و در تقسیم‌بندی علم ریاضیات آن‌را در طبقه چهارم این علم جای داده‌اند.
امروزه تاثیر موسیقی بر اجتماع به گونه‌ای است که بسیاری از دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی را بر آن داشته تا بر روی این تاثیرات توجه ویژه‌ای به خرج داده و بعضا نسبت به برخی نتایج مخرب حاصل از موسیقی‌های بی‌هویت و مضر واکنش نشان دهند.
● موسیقی شرق؛ موسیقی اجتماع
موسیقی مشرق زمین از آن نوع موسیقی‌هاست که تاثیرگذاری بر روان فرد و جامعه را در ذرات خود دارد. رشد اولیه موسیقی کمّی شرق در نتیجه پیروی از اشکال حماسی و اسطوره‌هاست. علت آن نیز این است که در شرق، موسیقی نه تنها برای تاثیرگذاری بر روان‌شناسی انسان‌ها آمده بلکه وسیله‌ایست که آگاهانه و با تمام نیرو در اجتماعات انسانی و غیرانسانی برمی‌خیزد. آنجا که زبان از گفتن باز می‌ماند موسیقی مأمنی برای روح می‌شود. موسیقی هر چه هست سرچشمه‌ای از درون انسان دارد و مخلوقی‌ست که به روح آدمی جان می‌دهد.
مصداق بزرگ توجه موسیقی به خصوص موسیقی مشرق زمین به اجتماع مطلبی است که محقق بزرگ موسیقی کهن هندوستان یعنی باهاراتا (قرن اول پیش از میلاد مسیح) در کتاب «گیتالان کارای» نقل کرده است: «انسان‌ها فراتر از هر چیز سعادت می‌خواهند. موسیقی همانند انرژی زندگی سرچشمه سعادت و بهروزی است. موسیقی را یکی از راه‌های رسیدن به چهار هدف مهم زندگی یعنی تقوا، دارایی، کامیابی و آزادی به حساب آورده‌اند».
در ایران اگر چه موسیقی در ابتدا وسیله‌ای برای تفریح و خوشگذرانی پادشاهان بود (که این خود با ذات موسیقی در تضاد است) اما بعدها به واسطه همه‌گیر بودن این هنر به میان جامعه آمد و سبب تاثیرگذاری فراوان بر زندگی و حتی تفکرات مردمان ایران زمین شد.
در دوران معاصر با فراگیر شدن هنر موسیقی، شاخه‌ها و سبک‌های گوناگونی در این عرصه پا به میان گذاشتند که البته زایش آن‌ها از غرب بود. نحوه به وجود آمدن سبک‌های مختلف موسیقی در جوامع غربی ریشه در فرهنگ و تمدن آن جوامع دارد که در این مقاله جای بحث آن نیست اما با مطالعه تاریخچه آن‌ها می‌توان به توانایی تاثیرپذیری موسیقی از اجتماع و اجتماع از موسیقی پی برد.
درست یا غلط، بسیاری از موسیقیدانان دوران معاصر با اتکا به همین تاثیرات اجتماعی، سطحی و کم ارزش بودن را صفت اصلی این سبک‌های موسیقی برشمرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به پاپ و راک (با تمام زیر شاخه‌های آن‌ها) نام برد.
در ادامه به تحلیل یکی از این تفکرات و مقایسه آن با موسیقی سنتی ایران خواهیم پرداخت.
در پایان این بخش باید یادآور شویم که اگر چه سبک‌های مختلف موسیقی غربی اعم از پاپ و راک و . . . برخاسته از فرهنگ و رسوم آن جوامع هستند اما با بررسی دقیق و بدون تقلیدهای کورکورانه می‌شود فرهنگ، ادبیات و حتی موسیقی ایرانی را با تلفیقی درست به آن موسیقی‌ها گره زد و گامی موثر در «ایرانیزه» کردن آن‌ها برداشت. همانطور که در سال‌های اخیر بسیاری از هنرمندان ایران با مطالعه و یادگیری موسیقی سنتی و کلاسیک غربی به خوبی توانستند نغمات و دستگاه‌های ایرانی را در قالبی ارکسترال به دنیای موسیقی عرضه کنند.
● آدورنو و جنجالی‌ترین نظریه در تاثیرگذاری موسیقی بر اجتماع
بی شک تئودور آدورنو را باید پیش‌ قراول نظریه تاثیرگذاری فرهنگ و اجتماع بر موسیقی و بالعکس دانست او که به همراه هورکهنمایه پایه‌ریز مکتب انتقادی فرانکفورت در فلسفه و جامعه‌شناسی می‌باشد در سال ۱۹۴۱ در مقاله‌ای در مورد موسیقی عامه دست به نقد هوشمندانه و ساختارمند این نوع موسیقی در جامعه غرب زد.
در این مقاله آدورنو با شدت بخشیدن به تاثیرگذاری‌های موسیقی و اجتماع بر یکدیگر ضمن برتر دانستن موسیقی کلاسیک به موسیقی عامه‌پسند متذکر شد عمل گوش دادن توسط تولیدکننده صورت می‌گیرد و گیرندگان موجوداتی منفعل هستند که مسحور فرآیند یکنواخت آن می‌شوند. اما این یکنواختی تا حدی می‌تواند فرد را تحت کنترل داشته باشد. این مطلب تحت عنوان «استاندارد شدن» از سوی آدورنو معرفی شد. وی بیان کرد در مرحله بعد که «فردیت مجازی» نام دارد فرد به مرز دلزدگی می‌رسد. با تغییرات جزیی در موسیقی و کلام به فرد اطمینان داده می‌شود تا او مورد احترام واقع شود. آدورنو موسیقی را در جامعه سرمایه‌داری «سیمای اجتماعی» نامید که سعی دارد توده‌ها را در موقعیت اجتماعی‌شان نگه دارد و نوعی تقلید احساسات در آن‌ها صورت دهد. در واقع این فیلسوف معتقد بود کمپانی‌های پخش موسیقی به سبب اهداف سیاسی و اقتصادی‌شان خوراک مورد نظر را برای جامعه حاضر می‌کنند تا توده‌ مردم با ارتزاق آن به لحاظ فکری و فرهنگی شبیه آنچه شوند که صاحبان متمول آن کمپانی‌ها می‌خواهند.
این نگرش آدورنو بی‌پاسخ نماند و نقدهای فراوانی در پی داشت که به طور عمده وی را متهم کردند که مخاطبان را بیش از اندازه بی‌اختیار تلقی کرده است. آنان تاکید داشتند مصرف‌کنندگان این موسیقی کاملا به عملی که انجام می‌دهند آگاهی دارند و آن‌را به اختیار انتخاب می‌کنند.
نظریه آدورنو و جوابی که منتقدین به وی دادند در جای خود دارای بحث فراوانی است اما به طور حتم تاثیرات اجتماع و موسیقی بر هم به قدری بوده که این فیلسوف را وادار به صدور چنین نظریه‌ای کرده است.
● درمان دردهای جامعه با موسیقی
از ابتدای تاریخ بشر، از موسیقی برای شفای بیماران استفاده می‌شده است برای مثال ریتم طبل‌ها در مراسم شفابخش درمانگران نقش مهمی داشته و هنوز هم در شهرهای دور افتاده جنوب ایران درمانگرانی به نام مامازار یا بابازار وجود دارند. آن‌ها در مراسم خاصی با دف و دایره و آوازهای به خصوصی که به زبان نامفهوم سواحلی خوانده می‌شود و شاید حتی خود مامازار یا بابازار هم آن‌ها را نمی‌فهمند اما می‌گویند که به این وسیله می‌توان جن و روحی که بیمار تسخیر شده آن است را دور کرد.
جالب اینجاست که بیماران آن‌ها کسانی هستند که پزشکان از درمانشان عاجز مانده‌اند و جالب‌تر اینکه بسیاری از بیماران با این درمان شفا پیدا می‌کنند! موسیقی درمانی بیش از پنجاه سال است که در جهان به عنوان یک علم جدید مورد توجه قرار گرفته و چند سالی است که در ایران نیز به این رشته توجه خاصی می‌شود. در این میان بسیاری از پزشکان که طی ماه‌های اخیر از طریق رسانه‌ها این راه را برای درمان بیماری‌ها کارآمد توصیف کرده‌اند روش‌هایی مانند پخش موسیقی برای فرزندان توسط والدین یا آواز خواندن برای افراد مبتلا به آلزایمر یا پخش موسیقی آرام در مکان‌های عمومی را مورد تاکید قرار داده‌اند. محصولات موسیقی درمانی در ایران در چند سال اخیر تنوع زیادی پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد حتی پزشکان نیز به اهمیت موسیقی در سلامت جامعه یقین حاصل کرده‌اند.
حبیب خلیفه
منبع : سایت تخصصی موسیقی ریتم


همچنین مشاهده کنید